1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
«اذان بگو...»
✍ #سیده_ال_موسوی
این اذان حق است، اذان که از تمام درهای دنیا نا امید گشته و رجایی جز درهای آسمان ندارند.
هزاران کلمه چیده شود باز قادر به بیان درد های #رفح، #خیام و #غزه نیست.
این قربانی های بی گناه و معصوم آغاز دورهی جدیدی از زمان است.
غزه تمام قد در میان خون،آتش به تنهایی ایستاده است تا یک جهان را بیدار کند.
وای بحال کسانی که خود را غرق دنیا کردهاند!
وای بحال ما اگر قادر به حمایت این امت مسلمان مظلوم حضرت محمد (ص) در صفحات مجازی باشیم، کاری نکنیم.
اذان بگو شاید این قلب های بی مهر عطوفت حکام عرب بیدار شوند. دم از برادری میزنند، در حالی هم سفرهی دشمنان اسلام میشوند.
گناه طفلان معصوم که در آتش سوختند
چیست؟!
قلبتان را بیدار نگهدارید، که روز حق نزدیک است.
همهی مخلوقات خدا برای تکلیف و آزمونی آفریده شدند و میشوند. و مردم صبور و شجاع غزه به نحوی احسنت از این آزمون سربلند آمدند.
حواست هست کجای این دنیا ایستادهای؟!
خدای خوبم عجب صبری داری!!
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا...»
سینهام پر درد میشود وقتی فقط نظاره گر این مصیبت و بلا هستم و سلاحی جز دعا ندارم.
اذان بگو تا بیدار بمانیم!
اذان بگو تا دل گرفتار دنیا بیدار شود!
اذان بگو که خدا شاهد و ناظر است!
اذان بگو که بشارت خدا نزدیک است!
اذان بگو که ظهور مهدی موعود نزدیک است!
یارب انت سمیع دعا اسمع دعانا
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
این "Don't Forget Us" تنها یک جمله نیست؛ یک تاریخ است، مهر حک شده بر پرونده سیاه انسان است علیه انسان!
در هر کجای این جهان صدای حق و حقیقت باشد، #فلسطین، #غزه، #رفح، جنوب لبنان و...دروازههای بهشت باز است و شهید بر بلندترین قلههای انسانیت ما را نظاره میکند.
🥀اَللّهُم اِنّا نَشکُو اِلَیکَ فَقدَ نَبِیِّنا و غَیبَةَ وَلیِّنا و شدّةِ الزّمان علينا "🥀
#نجمه_صالحی
#آتش_در_خیمه_گاه_رفح
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
روایت مادرانگی
✍سادات طهماسی
واژه عربی"اُم" به معنای ریشه است. سوره حمد که به "اُم الکتاب" معروف شده به این معناست که تمامی مفهوم و معنای آیات قرآن کریم در سوره مبارکه حمد جمع شده است. مادر نیز ریشه زندگی و بنیان خانواده است و کسی که نقش مادری را در دست دارد، تحکیم و مدیریت خانواده در دستان اوست. یک زن موفق، همسر و فرزندان موفقی خواهد داشت، چرا که توانسته نیازهای جسمی و روحی آنها را به خوبی تامین کند. خانواده یک سلول از جامعه است و زنان نقش اساسی این سلول را بر عهده دارند که با ایفای نقش درست خود میتوانند، جامعه را به سوی آینده درخشان سوق دهند.
زنان در جامعه به طور مستقیم و غیر مستقیم میتوانند نقش ایفا کنند. در نوع مستقیم، خود زنان در جامعه وظایفی را به دوش میگیرند و در نوع غیر مستقیم، زن با تربیت فرزندان، آنها را به جایگاهی میرساند که میتوانند پست و مقام ارزشمندی را عهدهدار شوند و در راستای خدمت به خلق و جامعه قدمهای محکم و تأثیرگذاری بردارند.
تاریخ دفاع مقدس، پر است از مادران غیور و شجاعی که با تمام توان پای آرمانهای انقلاب و امام ایستادند و به طور مستقیم و غیر مستقیم در این راستا تلاش کردند.
کتاب "درگاه این خانه بوسیدنی است"، روایت های مادرانه ی خانم فروغ منهی، مادر شهیدان داوود،رسول و علیرضا خالقی پور به قلم زینب عرفانیان است. مادری که تمام زندگیاش وقف جبهه و جنگ بود. زمانی که همسرش راهی مناطق شد، با بچههای کوچک به مسجد و پایگاه محل میرفت و کمکهای پشت جبهه را انجام میداد. تا اینکه نوبت به پسران جوانش رسید. عزیز دردانه اش را با رضایت خود و بدون حضور همسر راهی جبهه کرد و بعد از چندین هفته، جنازه اش را تحویل گرفت. هنوز سیاه به تن داشت که نوبت به پسر دیگرش رسید. اگرچه دل سوخته و داغدار بود. اما لطافت مادرانه اش مانعی برای راهی شدن پسر دوم به میدان نبرد نشد. رفت و آمدهای پسر دوم، کار خودش را کرد و زمینه را برای حضور پسر سوم، در جبهه فراهم کرد.
#شهید
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝 رهبر انقلاب: این نامه را به جوانان باوجدان مدافع مردم مظلوم غزه در آمریکا مینویسم
📝 حضرت آیتالله خامنهای در نامهای خطاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا:
این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است. ۱۴۰۳/۳/۵
📝 #letter4u2024 | #LetterFromLeader | #United4Palestine
🖼 #بسته_خبری✏️ متن انگلیسی | متن فارسی | نشان
💻 Farsi.Khamenei.ir
.
Amir Abdollahian is another. Qassem Suleimani in the field of diplomacy.
اوایل دهه ۷۰ که این جوان وارد وزارت خارجه شد. حوزه عربی و خلیج فارس را انتخاب کرد.
اولین پست خارجه اش هم معاونت سفارت ایران در عراق بود. یعنی جایی که اولین تلاش ها برای تشکیل جبهه گسترده ی مقاومت پایه ریزی می شد.
شناخت دقیق اش از عراق آغاز همکاری هایش با سردار سلیمانی بود برای پایه ریزی مقاومت عراق در ۲۰۰۱.
بعد از آن ۳ سال سفیر ایران در بحرین بود و ۵ سال بعد معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه را به دست گرفت.
آن جوان اکنون فردی کارکشته و تجربه دیده شده است . یک متخصص حرفه ای منطقه غرب آسیا.
دبیر کل دائمی کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه هم بود.
وقتی به عنوان وزیر پیشنهادی رئیس جمهور رئیسی پشت تریبون مجلس قرار گرفت این جمله طلایی را ایراد کرد: نهادینه سازی دستاوردهای مقاومت.
او عامل همبستگی های منطقه ای و فرا منطقهای ایران بود. عرب های قهر کرده را با هم آشتی داد و جنگ های چندین ساله را به صلح رساند.
با مستکبران در خیابان نیویورک قدم نزد اما پشت و پناه یک جبهه وسیع از آن سوی افغانستان تا آن سوی شامات شد.
غرب آسیا در سیطره تلاش های دیپلماسی او وارد دوران عزت و اتحاد شد و فصل جدیدی را در گستره جغرافیایی رقم زد.
آرن پالیسی وقتی امیر عبداللهیان سکان وزارت خارجه را به دست گرفت در صفحه اش نوشت:
امیر عبداللهیان یک قاسم سلیمانی دیگر است در عرصه سیاست.
روحت شاد.
خدا به ما صبر بدهد در فقدان شما.
✍#مریم_قربانزاده
#شهید_جمهور
#شهدای_خدمت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
او پیام آور است
✍خ. محمدجانی
دوباره بوی خون
دوباره بوی سوختن
دوباره شعلههای دودی به آسمان
دوباره خیمهای در میان شعلههای آتش
دوباره طفل سر بریده
چه صحنهای است که این روزها در حال تکرار است! گویی تاریخ دوباره تکرار و زنده شد. دوباره بیرحمی جان مضاعف گرفت و بیگناه و مظلومیت در زیر چکمه های پلید صهیونیست زمانه کوبیده میشود؛ اما مقاومت و آزادگی همچنان بر تارک تاریخ میدرخشد.
فلسطین، رفح پیام آور آزادگی، کرامت، انسانیت و بی گناهی است.
#غزه
#رفح
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
برای خیمههای سوختهی رفح
✍🏻 زهرا کبیری پور
سراسر پایان نامهی ارشد من روضه بود و همین کار را برای من کُند کرده بود.
اینکه مجبور بودم کتابهای تاریخی را به دنبال پاسخ اینکه چرا امام حسین (علیهالسلام) زن و بچه را با خود به معرکه برد زیر و رو کنم و مدام روضهها را ورق بزنم تمام توانم را میگرفت.
از قبلترها و حدوداً از همان نوجوانیام، روضههای شب هفتم و شام غریبان بیشتر از تمام روضههای ماه محرم منقلبم میکرد.
حس و درک این روضهها وقتی دختر اولم دقیقا در ماه محرم شش ماهه شده بود به اوج خودش رسید و روحم را بیش از گذشته درگیر کرد.
اکثر ما این جمله که تاریخ در حال تکرار است را شنیدهایم ولی اینکه بعضی از وقایع سنگین تاریخ در روزگار ما تکرار شود و ما شاهد آن باشیم سخت و دور از باور است.
آتش زدن خیمهها یکی از روضههای شام غریبان بود که هُرم آن از هزار و چهارصد سال قبل میآمد و وجودمان را آتش میزد، حالا و بعد از هزار و چهارصد سال در گوشهای از دنیا خیمهها سوختن درحالی که زنها و کودکان به سایهی آن پناه برده بودند.
هزار و چهارصد سال بعد روضههایی دارد تکرار میشود که نه توان شنیدنش را داریم و نه تحمل دیدنش را.
و تنها کاری که از دستمان برمیآید این است که دستهایمان را بلند کرده و برای تعجیل در فرج آن بهار حقیقی دعا کنیم.
باید این روزها فریاد استغاثههایمان دل آسمان را بشکافد و اشک فرشتگان را در آورد.
باید با تمام وجودمان فریاد بزنیم
أین بقیه الله التی لاتخلوا من العتره الهادیه...
أین المعد لقطع دابر الظلمه...
أین المنتظر لإقامه الأمت و العوج...
أین المرتجی لإزاله الجور و العدوان...
به امید آمدنش...
#رفح
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
یا حَبیبَ مَنْ لا حَبیبَ لَه
🔖 اِلَیالحَبیب
✍ فاطمه مهدوی
مینویسم برای حبیبی غریب...
این جملات دردلهایی است برای غریبی که حاضر اسـت و غایب از دیدگان زنگارگرفته.
ای حبیبم!
مینویسم درحالیکه همچو ماهیِ از دریا دورافتاده، در ساحل دنیا به تقلا افتادهام. نمیدانم کدام باد خصمی ما، ماهیان را به دور از آب، در این ساحل سوزان رها ساخت تا در حسرت رسیدن به آب اینگونه تن به این شنهای داغ بکوبیم؟ اما یقین بدار لحظهای دست از تکاپو برنخواهیم داشت و تن به آسایش نخواهیم داد و تسلیم این باد ویرانگر و کورهی بلا نخواهیم شد و این شب گرفتار تب هجران را به سر خواهیم کرد.
ای حبیبم!
آیا هنگام آن نشده که موج ظهورت به این ماهیان خسته برسد و به دل دریا بازگرداندشان تا این تقلا، تلظّی نگشته است؟!
ای حبیبم!
این شنهای سوزان قصد هلاکت ما را کردهاند. اینان خود را تفتهاند تا ما را بسوزانند و از جوشش برای رسیدن به دریا بازدارند. این شنهای تفدیده خواب جدایی ما از دریا را دیدهاند اما غافلند ازاینکه خصلت دریا، آغوش باز است ولو برای شنهای خسته از حرارت شقاوت.
حبیب غریبم!
ما زندهخواهیم ماند تا آمدنت، ما بالا و پایین پریده و صدایت میزنیم، اشک و ندبه سرمیدهیم تا تو بیایی و ما را دریابی که به شدت محتاج آغوش دریاییم.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
🔮🔮فراخوان ارسال داستان کودک و نوجوان برای نشر هاجر
https://hajarpub.ir/nashryar/
#ناشر_تخصصی_زن_و_خانواده
#مرکز_نشر_هاجر
@hajarpub_ir
وبسایت
https://hajarpub.ir📚📚
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
«خرده روایت های قهرمانسوز»
✍طیبه فرید
آبان سال چهل، خبرنگارِ روزنامه اطلاعات روایت او را ناقص نوشت. چند دهه بعد وقتی حقیقت ماجرا رو شد،او باز هم توی ذهن مردم قهرمان باقی ماند. آدم ها آن قدر روی ایثار او خورده شده بودند و آن قدر با او همذات پنداری کرده بودند که اصلا حواسشان نبود که چرا یک جوان سی و دوساله باید وسط سرمای استخوان سوزِ میانه لباس نازکی تنش کرده باشد یا اینکه او که فانوس همراهش بود چرا لباسش را آتش زد! همه مخاطبهای ریز علی حداقل یک بار خودشان را توی ایستگاه قرانقو _شیخ صفی تصور کرده بودند، صدای قطار را شنیدند و لباسشان را آتش زدند و هزار نفر آدم را زنده نگه داشتند.
حقیقت این بود که روایتهای بعدی که مستند نگاری روایتهای اول را زیر سوال می برد، چیزی از ارزش کار" ازبر علی حاجوی" که اشتباها به او گفته بودند "ریز علی خاجوی" کم نمی کرد.
او بدون اینکه انگیزههای بیرونی داشته باشد به عنوان یک قهرمان هویت ساز نشسته بود توی دل مردم، قهرمانی که روایت های متعارض هم نتوانستند قصّه هویت ساز او را پاک کنند.اما یک جا نیمچه روایتی که مثل تار عنکبوت توی حاشیه درست شده بود خیلی بی صدا و کمرنگ آمد و به تمام روایت های قبل دهن کجی کرد.خرده روایتی که بعد از چند دهه ذهن مخاطب محاسبهگر را به هم ریخت. ناروایتی که بی سر و صدا و بدون اینکه اعلان جنگ کند آمده بود بگوید:
قهرمان بودن چه فایده ای دارد، وقتی ریز علی خواجوی، دهقانِ نامدار اهل میانه باشی و در گمنامی زندگی کنی داستان قهرمانی ات یکدفعه از کتاب ها حذف شود و توی گمنامی بمیری؟!
انگار آدم ها یادشان رفته بود که ریز علی اصلا برای نام و نشان و قهرمانی آتش را سر چوب دستی اش نکرده و بعد از ایستادن قطار به اشتباه یک کتک مفصل از آدم های توی قطار خورده...انگار آدمها قهرمانی را بد فهمیده بودند و ریخته بودنش توی ماشین حساب و داشتند حساب و کتاب می کردند که ایثار به سبک ریزعلی خواجوی خیلی هم با منافعشان جور در نمی آید.
انگار نیمچه روایت سوم را درست کرده بودند تا کار ناتمام دو روایت اول را که با تعارض نتوانسته بود تفسیر آدمها را از قهرمانی، خراب کند، تمام کند!
عالم روایت پر است از روایت های سومِ خانه خراب کنی که می آید تمام یافته های هویت سازی که آدمها به آن وفادارند، می شوید و با خودش می برد.
حالا روایت مهم این روزهای ما روایت انسان قهرمانیست که خدا خواسته از میان آتش روایت های متعارض خلیل وار بیرون بیاید. قهرمانی که خرده روایتهای خانمان برانداز برای حذفش کمین کرده اند. روایت هایی که می آیند با سمباده زبر توی دستشان می کشند روی هویت جمعی شکل گرفتهو همه را پاک می کنند!
کافی است تصور کنید در این خرده روایت های نانوشته سرگذشت قهرمان نماهایی نوشته شود که بی هیچ تناسبی سر جای قهرمان هویت ساز داستان تکیه می زنند. قهرمان نمای پاچه گِل مالیده ای که وسط سیل قدممی زند و به ناموس بی پناه مردم که با او درد و دل می کند می گوید «همینکه سالمی خوبه»! ناقهرمانی که بوی گند حرف هایش شامهی مردم را در برهه ای از تاریخ این مملکت آزرده.
بیایید عهد ببندید که نگذارید روایت های نچسب سومی شکل بگیرد که هویت جمعی بدست آمده از خون دل قهرمان روایت های قبل را به باد بدهد...
#جهاد_روایت
@AFKAREHOWZAVI