eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
190 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. «دلنوشته‌ای برای تو که نمی شناسمت» ✍فاطمه شکیب رخ نمی دانم چرا احساس می کنم که تو در خاک خویش، سالهاست به جای من می جنگی… خانه ات به جای خانه من نصیب آتش و خمپاره می شود، کودکت به جای فرزندان من کفن پوش می شود! نمی دانم چرا اما، آنجا جان از پا افتاده ی من، هر روز کنار تو دوباره می ایستد! با تو فریاد تو می کشد! و سنگ های خشم تو را به سوی آن غاصب حربی، پرتاب می کند! نمی دانم چرا اما انگار امواج غصه و‌ دلواپسی های توست که شادی را از دل های ما نیز ربوده است. و تو ای مبارز خط مقدم انسانیت، بدان ما امت حقیقی اسلام، به تو افتخار می کنیم که مرزبان مقاوم اسلام در برابر کفر مطلق هستی! و درود خالصانه خویش را بر تو می فرستیم که مدرس استقامت، برای جهان به اسم مسلمان شده ای، که با صلح با دشمن بشریت، خفت و ذلالت را به ننگ تاریخ معاصر چسبانده است. راستی می دانی که این گَردی که به پا کرده ای تا حق خویشتن را بستانی، همان افق وعده داده شده ای ست که ما منتظران موعود، سال هاست به انتظار وقوعش دل سپرده ایم و تو خواسته و یا ناخواسته سهم بسیاری در گسترانیدن حکومت خداوند بر زمین خواهی داشت. می دانم که ایمان داری که وعده الهی بسیار نزدیک است و نصرت آسمان و زمین حقی انکار نشدنی ست! و‌ در آخر ای بانوی مقاوم سرزمین اسلام، می دانم که گذر این روزهایت با زمزمه آیه «كُتِبَ عَلَيكُمُ القِتالُ …» پر شده است؛ جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید. بقره﴿٢١٦﴾ و زبان من نیز، حسرت همراهی تو را در این رستگاری عظیم زمزمه می کند؛ «یا لَیتَنا کنّا مَعَک فَنَفوزَ فَوْزاً عَظیماً» @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪶 "جمعه‌های بیقراری" ✍مرضیه رمضان‌قاسم ساعات ابتدایی روز جمعه، دور هم جمع می‌شویم ندبه می‌کنیم تا بغضی که از نیامدنت در گلو مانده تبدیل به غمباد نگردد و از پا، دَرِمان نیآورد. آری اشک‌ همان بُغضی است که تبدیل به نمک می‌گردد و از چشمان نازل می‌شود. آنگاه همچون کودک یتیمی که برای فراموش کردن غم بی‌پدری او را مشغولِ بازی با اسباب بازی‌هایش می‌کنند خودم را سرگرم تفریح می‌کنم تا غم نیامدنت را از یاد ببرم. اما غروب جمعه که می‌شود باز دچار بهت، حیرت و حسرت می‌گردم؛ آنگاه برای التیام دردِ دوری‌ات، کاسه‌ی صبر در دست می‌گیرم، به آسمان خیره می‌شوم و همچون مادری که به کودک یتیمش که از خواب بیدار شده و بهانه‌ی بابا گرفته می‌گویم: ببین آسمانِ به این بزرگی نیز دلش می‌گیرد و گهگاه می‌بارد آنگاه باور می‌کنم این حالت بی‌قراری‌ طبیعی‌‌ست. این جمعه غم روی غم آمده است، اشتهایم کور شده، امشب بی‌قرار و بی‌تاب کودکان فلسطینی‌ام؛ خواب به چشمم نمی‌آید بخاطر آن کودکانی که از شدت درد و ترس فراوان، خواب از چشمان‌شان ربوده شده‌است. ای کاش این کودکان مظلوم می‌خوابیدند حتی اگر قرار باشد بخوابند و کابوس ببینند، شاید همین خواب، التیام بخشد دردهای ناگفته‌شان را... اوقاتم تلخ است مثل زیتون‌هایی که آتش‌ خودخواهی، فرصت‌‌نداد تلخی‌شان گرفته شود و با بی‌مهری تمام، بی‌رحمانه به دارشان آویختند. @AFKAREHOWZAVI
. «هدفــی که گم نمی‌شود» ✍زهرا نجاتی بزرگ‌ترین هدفی که برایش جنگیده‌اید چه بوده است؟ چندسال برایش جنگیده‌اید؟ برای خود من جنگ‌های بزرگم، به یکی دو ماه و چندماه رسیده اما همین. بعدش یا وا داده‌ام یا جنگیده‌ام اما جنگ آن‌قدرها هم سرسختانه نبوده و تمام شده. طبیعی هم هست، دنیا همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد. اما دقیقا در همین روزهایی که خیلی از ما تمام دغدغه‌مان در حد ورودی و خروجی حساب، مانده یا کمی فراتر اشتغال و... کسانی زیر همین گنبدکبود، برای هدف مقدسی هفتاد و پنج ساله، می جنگند. نه از این جنگ‌ها که گاه به گاه، اتفاق بیفتد.از جنگ‌هایی که دمادم صدای ترسناکی خانه‌ها را آوار کند. آنها یا عزیزانشان را زیرخروارها خاک مدفون کند و به ظالمانه ترین وجه از آنها بگیرد، طوری که حتی مجالی برای کفن و دفن و ترحیمشان نداشته باشند. بندبند دل‌های مادران روزی هزاربار و باهر پرواز بی، مهابای هواپیما، با هرشکستن دیوار صوتی، بلغزد و فرو بریزد. جوری که هر روز هزار بار بیش از تمام این هفتادسال آرزو کنند که این بار کابوس هفتادساله‌شان به پایان برسد. آری اینها، مبارزه را نسل در نسل نه تنها آموخته، بلکه انجام داده اند. پدر بزرگهایشان، با سنگ جنگیده‌اند،حالا پدر بزرگ‌ها مو سفید کرده‌_ اگرزنده باشند_و کنار پسرها و نوه‌هایشان، به عشق هدف والا مبارزه می‌کنند. مبارزه‌ای که اگرچه شکلش متفاوت و پایه اش قوی‌تر شده اما ماهیتش تغییر نکرده. ماهیتش، دفاع هفتاد و پنج ساله از آزادی قدس است. از حریم مسجدالاقصی، از بی‌وطن نشدن فلسطینی‌ها، از حک نشدن دروغ بزرگ کشوری غاصب روی خانه‌ها و کشتزارهای فلسطین. آری این بزرگ مردان و زنان، بیش از نیم قرن است که با پایمردی پای آرمان بزرگ مسلمانان در جنگ و شکنجه و زندان و تحریم، ناامیدی را، شرمنده کرده و به روی مرگ خندیده‌اند. زیر باران موشک‌ها، عروسی گرفته‌اند و در جنگ با نسل‌کشی اسراییلی‌ها و تولید نسل سگیونیستی‌شان، فرزندآورده و تقدیم جهاد و مقاومت کرده‌اند. اما هدف و آرمان بزرگشان در طول هفتاد و پنج سال نه کوچک شده، نه از خاطرشان رفته و نه خسته و سستشان کرده و همین روزهاست که به اذن الله پیروز شوند. ما چند آرمان جهانی داریم و چندسال برای رسیدن به آرمان‌ جهانیمان تلاش کرده‌ایم؟! @AFKAREHOWZAVI
. «شجاع دلان» ✍زهرا نجاتی وقتی میان دختر و پسرم دراز کشیده‌ام و دست‌های گرم و صورت خوشبوی دختر سه ساله‌ام را می‌بویم و می‌بوسم و مراقب دختر نوجوانم هستم که ترس و دلهره‌‌ای به آن راه نیابد. پتو را به رویشان می‌کشم، شب بخیر می‌گویم و دغدغه مدرسه فردای فرزندان را دارم. اما سراغ گوشی که می‌روم، دنیا دیگر امن و امان نیست، صدها کیلومتر آن طرف تر مادرهایی هستند که امروز آخرین بوسه ها را به روی صورت طفل هایشان زده اند.. هشت شب است بیش از همه‌ عمرشان، در هراسند. هرچند امید و ترس‌های آنها از جنس ترس ها و امید ما نیست، امیدشان به پیروزی مقاومت است به اینکه یک روز دیگر هم پیش عزیزانشان باشند. به اینکه امروز چند کشتهاسراییلی را به هلاکت رسانده‌اند. و اینکه ممکن است فردا بتوانند مردشان را یکبار دیگر ببینند. ترسشان... نه بعید می‌دانم این شجاع دلان، هراسی به دل راه بدهند. سالهاست، به جرگه «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا»۱ پیوسته‌اند و می‌دانند حالا میان این پاره آجرها، میان این خانه‌های خراب شده، در تحریم و تعطیلی چهارده بیمارستان شهرشان، آخرین پله‌های استقامت تا پیروزی را طی می‌کنند. این مادرها اگر ترسو بودند، این همه سال میان جنگ و نا امنی، علی‌اصغرهایشان را تقدیم نمی‌کردند، رقیه‌هایشان را رجز نمی آموختند، عادت به دیدن اکبرهای اربا اربا نمی‌کردند. نه‌، اینان دست‌های ترس را بسته و به هراس، خندیده‌اند. اینان سالهاست مقاومت را با گوشت و پوست و استخوان درک کرده‌اند. اینان معنای جنگ برای اعتقاد را از من ِدرخانه نشسته، منِ زیسته در سایه نظام جمهوری اسلامی، منِ زیر سایه امنیت نشسته و غرزده، خیلی بهتر دانسته‌اند. اینان مشق عشق را با مجاهدت جان و مال و عزیزانشان را، عزیزتر بودن دینشان از دنیا و عزیزان را خیلی بهتر از ما تمرین کرده‌اند. برای مادر فلسطینی، دختر و پسر تفاوت ندارد، هرچه باشد، شیر میدان مبارزه تربیت می‌کنند تا چشم در چشم اسراییلی‌های کثیف بدوزند، دندان‌هایشان را برهم بفشارند و «اِنّّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصاد»۲ بخوانند. آنها امیدشان به صبح روشن پیروزی است که رهبر حکیم فرزانه کشور ما ایران امروز فرمود، به آن خواهند رسید. آنها به آیات قرآن، تنها ایمان ندارند؛ بلکه آیات قرآن را، زندگی می‌کنند. آن‌ها به روشنی باور دارند که اگر باز هم مقاومت کنند، درهای «اَوهَنَ البُیوت»۳ اسراییل را که به دروغ آرم گنبد آهنین خورده، به زودی با تلاوت «اِنّا فَتَحنا لـَکَ فَتحاًمُبینا» ۴خواهند گشود و در مسجدالاقصی، نماز وحدت خواهند خواند:«سُبحانَ الَّذی اَسریٰ بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِالحَرامِ اِلَی الْمَسجِدِالاَقصٰی الَّذی بارَکْنا حَولَهُ لُِنرِیَهُ مِن آیاتِنا»۵. .... ۱.احقاف، 13/فصلت 30 ۲،فجر۱۴. ۳.عنکبوت۴۱ 4.سوره فتح،1 ۵.سوره اسرا،1 @AFKAREHOWZAVI
. «امشب..» ✍زهرا نجاتی به داد ما زمینی‌ها برس! ما هرگز معنای «قیل اهبطوا بعضکم لبعض عدو» را این قدر تلخ، به اندازه این روزها نفهمیده بودیم... می‌خواستم از مردانگی و شجاعت بنویسم. از عهد بلندی که نزدیک صدسال است به خاطر مردمی که تمام زندگیشان مبارزه و جهاد است، زمین نخورده! می‌خواستم مادرانه بنویسم، بابت لبخند و اشک و شیرین زبانی دخترکانم، اما امشب نه. بعد از ماجرای امشب نه. بعد از بیمارستان و ظالمانه‌ترین قتل و کشتار هزار نفر در غزه نه. امشب دیگر فقط از سَبُعِیت می‌شود نوشت. امشب دیگر فقط می‌شود روضه هزار علی اصغر خواند. امشب دیگر فقط می‌شود دق کرد. از امشب کسی «ا» اسراییل را هم به رسمیت بشناسد، حیوانی بیش نیست... امشب جنگ جهانی سوم نیست که کاش بود. کاش بود و ما هم سهمی در این ظالم‌کشی‌ها داشتیم اما نیست و ما جز رد کردن عکس‌ها(چون. تاب دیدنشان را نداریم) جز اشک ریختن، جز «اللهم عجل لولیک الفرج» گفتن، جز«امن یجیب» خواندن جز زار زدن به درگاه الهی، جز تپش‌های بی‌قرار دل، جز... چیزی از دستمان بر نمی‌آید. آه خدای آلاله‌های به خون تپیده! آه خدایی که ‌«آه» اسم خاصت، است، خدای دعای مجیر و مشلول و یستشیر، به دادمان برس. ما آدم‌های زمین، آن قدرها هم پوست کلفت نیستیم. آن‌قدرها هم تاب نداریم. مگر چقدر می‌شود نسل‌کشی دید و زنده ماند؟!! مگر چقدر می‌شود کودک و نوزاد درخون تپیده را دید و باز نفس کشید؟؟ چقدر می‌شود مادرها و پدرهای نوزادان و کودکان شهید را دید و ستود و کنارشان نبود؟ امشب نتوانستم فرزندم را بوس کنم چون دست دخترکان و نوزادانی زیر آوار بیمارستان، غرق خون بود و مگر می‌شود حال آن کسانی را که امشب دنبال جسد عزیزان مجروحشان در بیمارستان، نه، در آوار بیمارستان، درک کرد و فرزند در آغوش کشید و بوسید؟!! خوش به حال لیلی و مجنون‌هایی که دست در دست هم، زیر آوار شهید شدند. یا پدر و مادرهایی که کنار فرزندشان بودند و دست آنها را در دست گرفته بودند که موشک روی سرشان بارید... امشب تنها در بیمارستان نبودند. آه خدای امن یجیب‌ها! خدای مضطرین! خدای حضرت منتظَر! آیا هرگز جمعیت منتظِرین منتظَر که اضطرار را یا گوشت و پوستشان، بفهمند، در طول تاریخ؛ از امشب بیشتر بوده؟ مولای ما! مولای مادران امشب زیر آواررفته؛ مولای کودکان و مجروحان امشب شهید شده! خدای مهربان نوزادان و نوزاد هفت روزه از میان این چهار هزار و اندی شهید این چند روز! به داد ما زمینی‌ها برس! ما هرگز معنای «قیل اهبطوا بعضکم لبعض عدو» را این قدر تلخ، به اندازه این روزها نفهمیده بودیم... به دامان برس که این دنیا، قراربوده بهشتی غیر ابدی شود به لطف خلیفه تو ولی اکنون و در فراق او، تبدیل به جهنمی برای خداشناسان، شده... معبودا! بقیه‌الله را برسان که ما را دیگر یارای زندگی بی او نیست... @AFKAREHOWZAVI
🔰بسته دیجیتال ۵۵ ▫️فلسطین 🔻این بسته شامل: • مجموعه گرافیکی (فضاسازی، پوستر، استوری، پروفایل و... ) • مجموعه گرافیکی ویژه هیأت کودک و نوجوان • مجموعه تحلیل متنی و صوتی • مجموعه نشریه و منشورات • مجموعه مستند و فیلم • مجموعه کلیپ و صوت • مجموعه کتاب و جزوه • مجموعه فیش منبر • مجموعه اشعار و... می‌باشد. 👇🏻مشاهده و دریافت از طریق پایگاه جامع محتوایی هیأت: ▫️heyat_co_felestin_1402 ❗️این بسته در حال به‌روز‌رسانی است. | | | 💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت ▫️@heyat_co
. «قبله‌گاه عشق» ✍سیده ناهید موسوی تو قبله عشقی و من ساکن سرزمینت نشده، عاشقت شدم. و وطن محبوب من شدی. ای سرزمین خوبان و قدمگاه انبیاء و اولیای الهی. ای سرزمین درختان زیتون و مردمان مظلوم. تو قبله اولین شدی، و تا ابد اولین می‌مانی، پایداری به عشق مسلمانانی که دل‌هایشان در اقصی نقاط جهان بی ریا برای تو می‌تپد. و همه مردمانی که با جان و مال خود برای تو تنها، سینه سپر می‌کنند. دردها می‌کشند و جان‌های عزیزان خود را می‌دهند، از دیدگانشان خون جاریست نه اشک. تن هایشان از غم و غصه نحیف شده اما سر خم نمی‌کنند و چون سروی پایدار از تو دفاع و دفاع و دفاع می‌کنند. عشق تو بی شک، مقدس است. و پاک و خالص که این‌گونه جهانیان را به تکاپو وا داشته‌ای. و همگی در تقلا و جوشش برای آزادی حرم شریف تو هستند. تا ابد، مقدس و خط قرمز آزادگان جهان می‌مانی، این عشق با خون، پوست و گوشت عجین شده است. در رگ‌ها جاریست و می‌جوشد و این برای جریان عشق تو کافیست. به امیدِ نزدیکِ فتح قدس که فاتح قلوب مسلمین است. و محمود درویشی که در وصف وطن می‌فرماید: بر این سرزمین چیزی هست که شایسته زیستن است. بر این سرزمین، بانوی سرزمین ها آغاز آغازها پایان پایان‌ها که فلسطین‌اش نام بود که فلسطین‌اش از این پس نام گشت بانوی من! مرا، چون تو بانوی منی، زندگی شایسته است، شایسته است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما زن‌هارا بفرستید غزه... مردها بلد نیستند بچه ها را آرام کنند! مادران فرزند مرده را دلداری دهند و بگن آروم باش... ما زن‌هارا بفرستید، همه کودکان را پناه می‌شویم. ما بلدیم چطور اشک‌های بچه‌ها را پاک کنیم، ما که از پشت هر عکس و فیلم بچه‌ها را نوازش می‌کنیم... حتی بعد دیدن فیلم‌ها جانم جانم میکنیم، گریه نکن مادر، بمیرم برات عزیزم.... گریه امان نمی‌دهد... 💥وعده دیدار ما فردا صبح جمعه ساعت نه تا یازده حرم مطهر حضرت معصومه سلام‌ ‌الله‌علیها @jebhefarhangiQom منتشر کنید 🔷 جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی استان قم 🆔 @jebhe_qom
. قدرت دست‌ها ✍چمن‌خواه سلام مادر مادر مهربانم! ۹ ماه منتظر بودم تا صورت زیبای تو را ببینم و صدای لالایی‌های تو را بشنوم. مادر صبورم! ۹ ماه منتظر بودم تا صدای خواهر و برادرهایم را بشنوم. ۹ ماه منتظر بودم تا بیام، برات شیرین زبانی کنم. مادر! هنوز لباسهایی را که برام دوخته بودی، تنم نکردند! من را با پارچه سفید پوشاندند. مادر! غصه نخور. رژیم کودک‌کش اسرائیل، جواب تمام جنایت‌هایش را خواهد دید. با همین دستم، پشتشان را چنان به زمین زدم، که دیگر قادر به ایستادن نیستند. مادر! ببین چه رسوا شدند، با این جنایتشان، ملت‌ها قیام کردند. مادر! نگران نباش، قدرت این دست‌ها خیلی زیاد است. @AFKAREHOWZAVI
. «درمان و درد» ✍زهرا نجاتی من فکر می‌کنم از یک جایی بعد دیگر آدم‌ها درد نمی‌کشند. اگر دردشان در راه خدا باشد، از یک جایی آدمها فقط رشد می‌کنند، فقط حرکت می‌کنند. سیر می‌کنند. می‌فهمند، می‌بینند اما درد نمی‌کشند نه به خاطر دل سنگ شدن، بلکه به خاطر عمق فاجعه. تا یک جایی قلبت عمق دارد، حس دارد. درد می‌فهمد. اشکت از چشم نشات می‌گیرد و می آید پایین. شاید حتی روی زمین بچکد اما از جایی به بعد، وقتی آن چنگک بی رحم بدون عمل جراحی، دست انداخت میان سلسه اعصابت و نخاعت را بیرون کشید، از لحظه‌ای که دیگر چشمه اشکت خشک شد، دیگر درد را حس نمی‌کنی، اشکی نمی‌ریزی. چون غم بیش از این نمی‌تواند روی وجودت سیطره داشته باشد. مردم فلسطین قریب هشتاد سال است چنین حالی دارند. دقیقا وقتی ما مشغول شمارش ورودی کارت‌هایمان بودیم، وقتی دروغگویان به اسم آزادی زن، دویست جوانمان را شهید کردند، آن‌ها برای ازادی برای داشتن خانه، جنگیدند. دقیقا وقتی صبح وشب بعضی زن، های ما در آرایشگاه و ورزشگاه و اتاق عمل جراحی زیبایی می‌گذشت، آن‌ها به این فکر می‌کردند که نوزادشان شهید خواهد شد یا جوانشان؟! درست وقتی ما مشغول بهانه آوردن برای اطاعت نکردن از ولی بودیم، آنها دنبال جان دادن برای آرمان مسلمان‌ها بودند. و آنها همین‌هستند مردمانی صبور. کالجبل الراسخ. روی خرابه‌هایشان یکدیگر را دعوت به صبر می‌کنند، توی گوش هم، شهادتین می‌خوانند، پدران فرزندانشان را و فرزندان پدرو مادرانشان را میان گورهای دسته جمعی با کفن یا اگر آن هم مثل دارو و درمان کمیاب باشد، میان تکه‌های کفن، می‌گذارند و دوباره بی‌آنکه درد امانشان را ببرد، بی‌آنکه اشک‌هایشان شره کند، بی‌آنکه کمرشان شکسته بماند، دوباره و سه باره و هزارباره، مبارزه می‌کنند. اینان مجاهدینی هستند که مبارزه درراه خدا را به جان و مال و فرزند و خانه ترجیح داده‌اند. بی‌جهت نیست اجساد بعضیشان بوی مشک و می‌دهد. بی جهت نیست شهیدند. تقدیم به فلسطینی‌ها که اسوه اقتدا به کربلاییانند.. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. "دوخت واژگان" ✍مرضیه رمضان‌قاسم از هنر خیاطی‌ یک چیزهایی بیش از سوزن نخ کردن سر در می‌آورم، اما با قلم نیز می‌توان با‌ بخیه‌هایی از عشق، بر تن پاره پاره‌ی فلسطین مرهم گذارد. باید دور هم جمع شویم‌، بیانیه بدهیم علیه رژیم غاصب اسرائیل، در راه آزادی قدس عزیز یک‌صدا دعا کنیم و قطعات ویران شده‌ی پازل فلسطین را همانند جورچین در کنار هم وصله کنیم؛ چرا که پاره‌ی تن اسلام، از اسلام جدا شدنی نیست؛ می‌بایست پرچم فلسطین را با بخیه‌های پولادین بر نقشه‌‌ی جهان محکم و نقشه‌ی رژیم جعلی اسرائیل را از نقشه‌ی جهان شکافت و کوبید بر فرق آمریکای جنایتکار و سایر همدستانش. ما درختان زیتون را از نو به زمین گره خواهیم زد و تلخی‌‌شان را خواهیم گرفت تا صدای خنده‌ی کودکان فلسطین گوش ابرقدرتان را کر کند. ای وطن شب شده اینک، سحرت می‌خواهم مرهمی تازه بر این بال و‌ پرت می‌خواهم بُرده گلهای دلم جور به یغما اما من تو را با همه‌ی دردسرت می‌خواهم شاعر: کوآنتــوم «یا ربّ، یا ربّ، یا ربّ...» @AFKAREHOWZAVI
. «پیوند مادرانه» ✍زهرا نجاتی بیا با هم مشق کنیم مادرجان! ما مرگ را می‌کشیم. ما باهم؛ دست در دست هم، در مقابل مرگ و بمب خواهیم خندید. ما با خون‌هایمان پیوند می‌بندیم، با خدا، با عشق، با مسجدالاقصی، با آرمان‌های اسلام، با نابودی صهیون! باهم قرار می‌گذاریم: من و تو کم نخواهیم آورد، هیچ وقت،هیچ لحظه‌ای. حتی زیر بمباران موشک، زیر آوارهای بی رحم بتون ساختمان‌ها! فرزندم؛ پسرم! مرد من! تو مرد قدرتمند من هستی، تو تکیه بر ذوالفقار امیرالمومنین زده‌‌ای، پشت تو به روز ظهور گرم است، به«سبحان الذی اسری بعبده» پشت تو به ظهور مسیح،به ظهور سبز فرزندی از نسل علی« علیه‌السلام» و نمازش در مسجدالاقصی گرم است. فرزندم! دست‌های کوچکت را به من بده. بیا با خون پیمان ببندیم، من و تو کم نمی‌اوریم، کمر من و تو نمی‌شکند؛ زیر بار آوار باشد، یا زیر بار یتیمی و مشکلات! یا زیر بار ناامیدی. من و تو در میان جنگ هم لبخند می‌زنیم. من و تو در میان جنگ، باز زیبایی می‌بینیم شبیه آن بانو، ما زیر لب و توی دل زمزمه می‌کنیم:«مارایت الاجمیلا»... بخند فرزندم! بخند. @AFKAREHOWZAVI
چیزی برای دوست داشتن ✍فاطمه رجبی روبروی ویترین مغازه‌ای ایستاده‌ایم و گیر داده آهن‌ربای چینی بخرم. بغل آهن‌ربای چینی، یک آهن‌ربای صورتی ایرانی بود؛ اما روکش پلاستیکی یکی گوشه‌هایش پارگی داشت. صدای «یارب یارب» پسربچه فلسطینی توی گوشم زنگ می‌زند و این چندروزه با خودم می‌گفتم مادرش لابد از اول روحیه مقاومت را از دوست داشتن فلسطین شروع کرد. خم شدم و آهسته گفتم: «قبلاً چینی خریدی. به درد نمی‌خورد. این بار ایرانی بخریم.» قانع کردنش سخت نیست. کمی که سکوت کنم و دو بار بگویم ایرانی، رضایت می‌دهد. رضایت می‌دهد و ایرانی را برمی‌داریم و می‌رویم خانه. من به شوق حمایت از محصول داخلی سریع جعبه را باز می‌کنم و او به شوق اسباب‌بازی جدید. آهن‌ربای ایرانی قوی‌تر است، فقط آپشن هایش اندازه آهن‌ربای چینی نیست. بعد از هربار امتحان قدرت آهن‌ربا، ازش می‌پرسم: «حالا ایرانی بهتره یا چینی؟» بدون اینکه نگاهم کند، می‌گفت: «چینی.» هنوز دلش پیش آپشن های بیشتر آهن‌ربای چینی بود. با لبخندی گفتم: «ولی قدرت چینی کمتر بود و آهن‌ها سفت و سخت بهش نمی‌چسبیدن.» کمی بیشتر که روی فلزهای دیگر امتحان کردیم، خوشش آمد و گفت: «ایرانی بهتر است.» یاد مرد فلسطینی افتادم که روز اول حمله اسرائیل با بغض می‌گفت چهل سال زحمت ساخت این خانه را کشیدم، اما... بغض مرد بیشتر می‌شود و می‌گوید: «فدای فلسطین.» وقتی پسرم گفت ایرانی بهتر است، رفتم روی منبر و از ایران و حمایت از آن گفتم. اولین بار که از حب الوطن حرف زدم، سال‌ها پیش بود، برای دوستم نفیسه که یکی از استادان دانشگاه هرات بود و الان به لطف طالبان خانه‌نشین است. آن زمان نفیسه توی ایران هم جا داشت و هم نداشت. هم دلش پر می‌کشید برای هرات و هم ایران را دوست داشت. اما بورسیه دکتری بود و باید برمی‌گشت. وبلاگنویس قهاری بود و با کلماتش اعجاز می‌کرد. یک شب از دلتنگی برای هرات نوشت. آن شب برخلاف شب‌های قبل که درباره پست هایش بحث می‌کردیم، ساکت بود و همه ما هم اتاقی ها در سکوت پست جدیدش را خواندیم و برایش نظر دادیم حب الوطن من الایمان. من و پسرم چند سال است کتاب‌های شهدا را می‌خوانیم. حتی آن روز که آقای راجی توی کلیپی گفت «خدایی بچه‌های ما چقدر از شهید کاظمی آشتیانی می‌دانند که از رونالدو می‌دانند»، پسرم پرسید: «رونالدو کیه؟» گفتم: «هیچی، یه فوتبالیسته.» داداش ابراهیم، داداش محسن، آرمان، حاج ابراهیم همت. حاج قاسم که جای خود دارد و به اذعان پسرم گاهی شب‌ها خواب حاجی را می‌بیند که بغلش می‌کند. بعد که بیدار می‌شود، دستش را مشت می‌کند و بازویش را سفت که مثل داداش ابراهیم و حاج قاسم می‌رود ورزش باستانی و تکواندو تا آمریکا و اسرائیل را به هم بدوزد. آهن‌ربا به دست خوابش می‌برد. مادر پسربچه فلسطینی را می‌بینم روزش با دیدن چشم به چشم دشمن در ایست بازرسی‌ها شروع می‌شود. دشمن را به بچه‌اش نشان می‌دهد و تمام قصه آوارگی این هفتاد سال را برایش تعریف می‌کند. انتخاب دومی برای پسربچه باقی نمی‌ماند که در آن تردید کند. آهن‌ربا را از دست پسرم بیرون می‌کشم و به نسبتِ بین پسرم و آهن‌ربا فکر می‌کنم. باید از همان ابتدا در کنار شهدا، از حب الوطن برایش می‌گفتم که وقت خرید، بین چینی و ایرانی مردد نشود. از نفیسه تعریف می‌کردم که وقت برگشت به هرات، تردید نکرد و به تعهدش به بورسیه وطنش وفادار ماند و بلیت هرات گرفت. باید از امروز در کنار هر شهید، از هدف هر شهید برای جنگیدن برایش بگویم. حب الوطن قصه‌های زیادی برای یک پسربچه دارد تا از همان بچگی شور مقاومت را در او گرم کند. @AFKAREHOWZAVI
بانوی نمونه🧕 ✍️🏻ف.مرادی در انقلاب، شعارها خیلی مهم هستند و نشان از زنده بودن انقلاب دارند. پویایی انقلاب به همین شعارهاست؛ چون شور و احساسات لازم را برای حرکت و جنبش دارد. این روزها شعارهایی را در انقلاب می‌شنویم و می‌بینیم که دنباله‌رو انقلاب اسلامی ایران هستند و از آن الهام می‌گیرند. این‌‌ها علامت هستند، همیشه تازه‌اند وکهنه نمی‌شوند؛ زیرا بر اساس فطرت بشری به زبان می‌آیند. شعارهای آزادی، استقلال، عدالت، دفاع از مظلوم، مبارزه با استکبار و نظیر آن. جنبش‌های جهادی فلسطین به آرمان‌های انقلاب اسلامی در ایران گره خورده است. آن‌ها پایداری و مقاومت‌ مردم ایران را سرلوحه کار خودشان قرار داده‌اند و در این زمینه بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد. مانند دختر جوان و شجاعی که به جنبش جهادی پیوست و نامش ترس بر اندام صهیونیسم‌ انداخت. او زنی مبارز است، گروهی سیزده نفره به نام را راه می‌اندازد. به تلافی ظلمی که رژیم غاصب اسرائیل در این منطقه کردند و صدها نفر از زن و کودکان را در یک حمله به دیر یاسین قصابی نمودند. نام گروهش، جوخه سیزده نفر بود و این بانوی جوان آن را فرماندهی می‌کرد. او زنی است که کاملاً به زبان عبری مسلط است و مقام الگویی برای زنان فلسطینی را دارد. او تکلیف خودش را درست تشخیص داده است و حاضر به پذیرش ذلت فلسطینی‌ها نیست. جان را برای وطن و تقدیم می‌کند زیرا در اعتراض به ظلم‌ رژیم غاصب وارد میدان می‌شود و نقش‌آفرینی می‌کند‌. این بانوی جهادی، کاری کرد که سال‌های سال جنازه او را پس نمی‌داد و در مبادله اسرا، سید حسن نصرالله، جنازه او را تحویل گرفت. به راستی دلال مغربی کیست، کجا تربیت یافت که عنصری تأثیرگذار در جامعه خودش شد؟! آیا ما فرزندان خود را این‌گونه تربیت کرده‌ایم؟ آیا علاوه بر شور و احساسات به قوه تحلیل آن‌‌‌ها بها داده‌ایم و عمل به وظیفه را به آن‌ها آموخته‌ایم؟! 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI
بانوی نمونه🧕 ✍ف.مرادی آن‌روزها مردم فلسطین فکر می‌کردند انورسادات رئیس‌جمهور مصر که خط مقدم نبرد با اسرائیل بود، برای‌شان کاری می‌کند. همه‌ی فلسطینیان چشم امیدشان به او و سران عرب بود؛ اما انورسادات بی‌عرضه‌تر از آن بود که فکرش را می‌کردند چه بسا همین امروز هم سران عرب ناتوان و دچار سردرگمی‌ هستند. هر چقدر این ولی مقتدر که مصداق آیه رحمابینهم و اشد علی الکفار است به سران دولت‌های اسلامی پیام می‌دهد که نسبت به قضیه موضع بگیرید و صادرات نفت را متوقف کنید، آنان همچنان به دنبال منافع خود هستند؛ گویی مرگ فقط برای همسایه است. این حکیم بزرگ(حفظه الله) می‌فرماید: "مسئله و اسرائیل نیست بلکه مسئله اسلام و کفر است. اگر امروز شما سکوت کنید او کارش با مردم فلسطین تمام می‌شود و به سراغ شماها خواهد آمد." اما سران عرب، "صم بکم عمی فهم لایعقلون" هستند. ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷ انور‌سادات اشتباه کرد و روزهای سیاهی برای فلسطین رقم زد؛ حتی به مردم با تمدن کشور خودش ظلم کرد، پیمان "کمپ دیوید" را با رژیم غاصب اسرائیل امضا کرد و خود را از خط مقدم مبارزه خارج نمود. با اقدام انور سادات دلال مغربی و دوستان آزادی بخش فلسطین، تنها ماندند و راه چاره را در مبارزات نظامی دیدند؛ چون کار آن‌ها علاوه بر تنهایی، بهترین فضا و فرصت را هم به رژیم غاصب می‌داد که هرچه بیشتر چپاول، ظلم و غارت کنند. آری! فلسطینی‌ها که با چشمان اشک‌بار به آینده‌ می‌اندیشیدند. همان زمان که داشت قضیه فلسطین با این کار به فراموشی سپرده می‌شد انقلاب رحمه‌الله درسال ۵۷ به پیروزی رسید و پیامی به جهانیان مخابره نمود که مسئله فلسطین، اولین بحث جهان اسلام است و این یعنی خط بطلان کشیدن به اهداف شوم دشمن. یک سال بعد از قرارداد درشب ۱۱مارس ۱۹۷۸ یک کشتی باری کوچک که در ظاهر به شمال آفریقا در حرکت بود، هنگام رسیدن به مقابل آب‌های فلسطین اشغالی در ۵۰ کیلومتری ساحل تل آویو که دو قایق لاستیکی را بر آب‌های دریای مدیترانه رها می‌کنند و مسافرانی با لباس فرم ارتش صهیونیستی را با خود می‌برد. آن‌ها فدائيان فلسطین بودند و مقصدشان رسیدن به ساحل تل‌آویو پایتخت رژیم غاصب بود. آن‌ها می‌خواستند عملیات ضد صهیونیستی بزرگی را راه بیندازند که اشغالگران را به تلافی جویی وادار نمایند. تحلیل رهبران فتح این بود که واکنش رژیم غاصب به چنین عملیاتی اگر منجر به توقف مذاکرات صلح مصر و اسرائيل نشود، لااقل سرعت آن را کاهش می‌دهد. احتمال می‌دادند که بتوانند با این تعداد از گروگان که به همراه دارند راه را به سمت هدف از پیش تعیین شده باز کنند؛ اما واحد ویژه‌ای از ارتش رژیم غاصب و نفربرهای زرهی، بزرگراه را مسدود کردند و با نزدیک شدن اتوبوس، خواهر و گروگان‌ها را به گلوگه بستند. دلال مغربی به همراه هشت نفر از همراهانش شهید و دو تن از یارانش اسیر شدند. با خاموش شدن آتش‌بارها آماری که به دست آمد، هولناک و کم سابقه بود؛ ۳۷کشته و۸۰زخمی. عملیات کمال عدوان، ساعات هولناکی برای رژیم رقم زد که یکی از بدترین حوادث به شمار می‌آید. وقتی بدن مبارک در تبادل به وطن بازگشت، همه فلسطینیان با شنیدن نام او در تبادل گریستند و گویی دوباره روح مقاومت و شجاعت در ملت دمیده شد. خواهرم دلال! اگر اقدامات شجاعانه امثال تو نبود، امروز غزه این همه ایستادگی نمی‌کرد. آدمی به عینه این سخن رهبری را با تمام وجود درک می‌کند: "هر انسان مجاهد و مبارزی شهید می‌شود از خون او انسان‌های با مصمم‌تری پا به عرصه می‌گذارد." اکنون جهانیان از مقاومت و صبر غزه در شگفتند. این مجاهدت‌ها وجدان انسان‌های آزادی‌خواه را بیدار می‌کند و بسیج لندن و راهپیمایی عظیم در این شهر راه می‌اندازد؛ آن هم در سرزمین روباه پیر استعمار، انگلیس. راهت ادامه دارد تا پیروزی نهایی مردم فلسطین و بیرون راندن رژیم غاصب از سرزمین بیت المقدس عزیز. به زودی نمازمان را در آنجا خواهیم خواند. 🍃پایان @AFKAREHOWZAVI
. ماموریت جدید ✍فاطمه ابن‌علی زندگی آمیخته با رنج است. این را همه می‌دانیم و نیازی به یادآوری ندارد. مهم آن چیزی است که نوع زندگی ما را مدیریت می‌کند. فرقی ندارد اسمش را عزم، باطن، نیت و ... بگذاریم. آن شاکله‌ای که نوع مواجهه ما را با رنج‌ها تدبیر می‌کند مهم است. گاهی محنت‌ها و مشقت‌ها چنان شعله‌های سهمگین را به جان‌مان می‌افکند و چنان آتش می‌گیریم که گویی قرار نیست چیزی از ما باقی بماند. می‌سوزیم و رنج می‌بریم. رنج می‌بریم و خاکستر می‌شویم. گاهی هم دود می‌شویم و چون «هباءً منثوراً» چیزی از ما باقی نمی‌ماند. اما گاهی در میان شراشره‌های سهمگینِ رنج‌ها کسانی را می‌بینیم که می‌سوزند اما دود و خاکستر نمی‌شوند! جنسشان از پولاد است! آتش سوزان نرمشان می‌کند! این نرمش و انعطاف، خود آغازی است بر نو و تازه شدن. پولاد مذاب را دیده‌اید که چگونه بعد از رنجِ آتش، در قالب جدید ریخته می‌شود و کارایی تازه‌تر و بهتری می‌یابد؟ گویی مرارت و سختی را به جان خریده تا تولد دوباره یابد! باری! این شاکله و ساختار ماست که تعیین می‌کند عاقبت دود شویم و معدوم یا کربن سیاهی که زباله‌ای بیش نیست یا پولادِ همیشه پاینده. جنس آدم‌ها بستگی دارد به اینکه چقدر به منبع ازلی و بی‌نهایت وصل باشند؛ منوط است به نوع رابطه با خدا و حد تمرکز در قرابت با او. اگر ذهن و وجودمان متمرکز حول «الله» شود نه ترسی از رنج‌ها و مشقت‌ها به جانمان می‌افتد، نه محزون و نگران می‌شویم. بلکه می‌شویم همان پولاد آبدیده‌ای که آماده نقش‌پذیری جدید و موثرتر است! همه این‌ها را گفتم که بگویم ملتی که در کوران بمباران‌های شدید، تشنه، گرسنه، داغدیده و بی‌خانمان است اما فرو نمی‌ریزد و از اعماق وجودش می‌گوید:«حسبنا الله و نعم الوکیل» مانا و جاودان است و دارد آماده می‌شود برای نقش و ماموریت جدید. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«خطر عدم مرگ در اثر خواب انسانیت» ✍زهرا نجاتی شده سر گرسنگی بچه‌هایت به اضطرار برسی؟! شده غصه وزن کم بچه‌ات را بخوری؟ یا اسم سوءتغذیه کنار اسم بچه‌ات بشنوی؟ یا شده بچه‌ای ببینی که از لاغری چهره‌اش ترسناک شده؟!! دیده‌ای؟؟ در همین حوالی چندکیلومتری ما، چندماه است کودکان نه تنها غذا نمی خورند، دارو نمی‌گیرند! نوزادان ان ای اسی یو، به خاطر نبود برق، می‌میرند!!! اما گوش دنیا کر شده! چشم‌هایش کور شده!!! زنها و کودکان فلسطین، سانسور می‌شوند چون نه چشم آبی هستند نه بور و سفید. و من و تو نگران گران شدن مرغ هستیم و اینکه چرا دلار و طلا گران شده؟!! و اینکه حالا سفره افطار را کی و چطور با آجیل عیدمان، جمع ببندیم؟!!!! و راستش را بخواهی این خود درد است، درد انسانیت که دارد فراموش می‌شود! درد نمردن از غصه نه زن یهودی، که زنان و کودکان مسلمان که بیخ گوشمان ذبح می‌شوند و ما اندر خم کوچه غصه‌های دنیایی‌مان هستیم!!!! 🔹رمضان همان قدر که به ما به آنها هم نزدیک است؛ راستی سر سفره افطار آنها غیر از خمپاره و موشک و پاره آجر چه خواهد بود؟؟؟ @AFKAREHOWZAVI
. نائب الزیاره به وقت یک و بیست ✍محدثه زندی صدای قدم‌ها نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود دل توی دلم نیست. برای عملیات فقط به تعداد محدودی نیاز است. دعا دعا می‌کنم و توسل می‌کنم که من هم توفیق شرکت داشته باشم. چشم می‌بندم و قدم‌ها را می‌شمارم. خدایا من هم باشم. تا وقتی دست مرا از جای بلند می‌کند. آری!من انتخاب شده‌ام و اشک در چشمانم حلقه می‌زند از همان زمان ابتدای ساختنم که با سلام و صلوات و توسل همراه بود، تا همین الان منتظر چنین روزی بودم. روزی که جزو اولین پهپادهایی باشم که خاک دشمن خدا را شخم می‌زند. در خود نمی‌گنجم. آسمان تاریک است که با شنیدن صدای یا رسول الله با تمام توان به سمت دشمن رسول الله پرتاب می‌شوم. حدودا سه ساعت زمان تا هدف راه است. با ذکر، مسیر را طی می‌کنم. پایین را نگاه می‌کنم. ایران در امن و امان است. چند نفری را با سر و صدای خودم بیدار کرده‌ام. لبخندها و خوشحالی‌ها را حتی از این فاصله می‌توانم ببینم. چشم‌های خواب‌آلوده‌ای که با ترس سر وصدای مجهول از خواب پریده و اکنون با دیدنم با برق امید و شوق روشن شده‌اند و من را دنبال و دعای خیر بدرقه راهم می‌کنند. دوربین‌ موبایل‌ها از من عکس و فیلم می‌گیرند، فرصت ژست گرفتن ندارم اما چه ژستی بهتر از ژست حمله به اسرائیل. من احتمالا مشهورترین و دوست‌داشتنی‌ترین پهپاد روی زمینم. از فراز تخت فولاد می‌گذرم، مزارش هنوز تازه است. خاکش سرد نشده، برای انتقامش بلند شده‌ام. به سردار زاهدی و یارانش سلام عرض می‌کنم. صدای الله اکبر را می‌شنوم. به عراق نزدیک می‌شوم وقت زیارت است باید آماده باشیم، هرچه باشد راه قدس از کربلا می‌گذرد، فرصت نداریم زمان زیارت‌مان کوتاه است. از آسمانی می‌گذریم که همه انبیاء روی زمین از آن گذشته و در بزنگاه‌های حساس به آن توسل کرده‌اند. "السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین" کاش می‌شد بیشتر بمانیم. ملائکه بالای سر بین‌الحرمین در رفت و آمدند، پر و بالشان را بر ما می‌کشند نمی‌دانم برای متبرک شدن ما، یا برای متبرک شدنشان به حامیان بیت المقدس. مردم عراق هم کم نمی‌گذارند. آنها هم لحظه حضورم را در آسمان ثبت می‌کنند. صدای ذوق و شوق‌شان به آسمان می‌رسد. از شادی آنها دلم شاد می‌شود. مردم سوریه و دمشق و اردن هم از این لذت محروم نیستند، کاش همرزمان یمنی‌مان هم می‌توانستند ما را رصد کنند. عامدانه انتخاب شدم و عامدانه همه‌ی جهان را از آمدنم خبر کرده‌ام که حس اقتدار بپاشم بر سر مسلمانان و به سخره بگیرم هیمنه‌ی دشمنان اسلام را. دعاها، هیجان‌ها، لبخندها و امیدها بدرقه‌ی راهم است. می‌روم تا تسلایی باشم بر جگرسوختگان فلسطین. بلاخره به هدف نزدیک می‌شوم. هدف یک پایگاه نظامی است. ما از سازندگانمان یاد گرفتیم همچون حیدر، جوانمردانه بجنگیم نه چون یزیدیانِ ترسو، وحشیانه. صدای آژیرها بلند می‌شود. گنبد آهنین‌شان عمرا حریف اراده آهنینم شود. زمان فداشدن نزدیک است. آن پایین غوغا است همه در حال فرارند. آن‌هایی که تا چند شب پیش خواب راحت داشتند در هول و هراسند، و آن‌هایی که 190 روز خواب نداشتند، یک امشب را راحت می‌خوابند. می‌روم تا امشب لالایی کودکان فلسطین شوم. برای تکمیل ماموریت‌م از بیت‌المقدس اجازه می‌گیرم. نوبت زیارت قبله اول مسلمین است. سلام ملت‌ مسلمان ایران را می‌رسانم، سلام شهدا را،‌ نائب الزیاره عاشقان مبارزه با اسرائیل هستم. سلام می‌گویم و اذن می‌طلبم و می‌روم که فدا شوم. یا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله @AFKAREHOWZAVI
. از طوفان‌الاقصی تا وعده صادق ✍مریم حمیدیان از طوفان‌الاقصی تا وعده صادق، که آسمان سرزمین‌های اشغالی موشکباران شد، من هر بار بیشتر از خودم ترسیدم‌. با شکستن ابهت پوشالی رژیم کودک‌کش من به خودم فکر کردم. به نقش خودم در دوران زوال صهیونیست. اگر قرار باشد نیرو‌های نظامی، زمین را از وجود آل یهود پاک کنند، من باید چه کنم؟ مدام به خوراکم، لباسم، معماری خانه‌ام، شنیدنی‌ها، دیدنی‌ها و به طور کل به سبک زندگی‌ام فکر کرده‌ام. نکند ذره‌ای شبیه این قوم لجوج باشد؟ نکند به خاطر سال‌ها استعمار رسانه‌ای فرهنگ غرب، زندگی من بر اساس مبانی آنها باشد؟ من در دوران نابودی اسرائیل، بیش از هر چیز بر خود بیمناکم. به رهبری حکیم و سربازان جان بر کف اسلام و به توان نظامی ایران و جبهه مقاومت ایمان دارم. اما از خود، این نفس اماره تردید دارم.. باید با همه توانم سعی کنم هر چه نماد و آثار فرهنگی اسرائیلی در من، خانواده و جامعه‌ام هست نابود شود. همزمان که سپاهیان محمد نابودی رژیم صهیونیستی را شروع کرده‌اند، خانه‌های ما، جان‌های ما و جامعه‌ما باید از سیطره پنهان فرهنگ صهیونیستی پاک شود. من باید در همه زمینه‌ها برای ظهور آماده شوم. @AFKAREHOWZAVI
. «یک تیر و دو نشان» ✍🏻فاطمه_شکیب رخ حمله ایران با آگاهی قبلی دشمن، صورت گرفته بود! این گزینش نظامی، قابل تامل است! زیرا اولاً، این حرکت مبین آن بود که مسلمانان، مانند یهودی ها، خنجر را از پشت نمی زنند و مردانه می جنگند! از این رو، پیش از شروع حمله، برای جلوگیری از هلاکت نوامیس دشمن، فرصت پناه گیری داده شد و به قصد شبیخون، برای کشتار و خرابی بیشتر، حمله آغاز نگردید! دوم، بر خلاف حمله غافلگیرانه، که نشانه ضعف مبارز است، ایران با حمله از پیش اعلام شده، به نمایش قدرت لشکر خویش پرداخت؛ این عمل در شمار رفتارهایی است که دل کفار را از تداوم اهداف خبیث می لرزاند. جالب آنکه، موشک هایی که توسط سپاه، برای پرتاپ انتخاب شده بودند، در شمار توان معمولی و دست کم ایران شناخته می شوند! سوم، این حمله با تعداد زیادی ابزارهای جنگی و البته متفاوت صورت گرفت؛ بنابراین بدون تردید، تنها هدف، تنبیه، انتقام و غیره نبود و ایران با این حمله در واقع، بدنبال شناسایی توان قدرت دفاعی اسرائیل، اعم از نقاط ضعف آنان، قدم برداشت! به خصوص آنکه، اسرائیل در دفاع، به کمک چند کشور، توانست نزدیک به نیمی از این حملات را دفع کند و این مطلب قابل توجه است! از این رو شاید بتوان این حمله را، تاکتیکی برای شناسایی دشمن، در اقدامات آتی ایران تصور کرد! @AFKAREHOWZAVI
«زنجیرهای ناگسسته» ✍زهرا سادات شمس دو ساعت و ۴۵ دقیقه فیلم می‌بینی، شخصیت حرص درار و منفور فیلم تمام نمی‌شود. یعنی کشته هم می‌شود، دلت خنک هم می‌شود اما تمام نمی‌شود لعنتی! «استیون» از آن شخصیت‌هایی ست که می‌خواهی با دستان خودت خفه‌اش کنی که البته قهرمان فیلم به زیبایی از خجالتش در می‌آید. برده سیاه خوش خدمت و معادل کاسه داغ‌تر از آش! انقدر برده که حتی از ارباب سفیدش هم سختگیرتر است. فیلم «جانگوی زنجیر گسسته» را می‌گویم. فیلم خوبی ست و چند بار دیدنش هم خالی از لطف نیست. سکانس های تماشایی و جذاب کم ندارد. سکانس شام در خانه ارباب «کلوین کَندی» تفسیرِ تصویری سخنرانی معروف «شهید مالکوم ایکس» است: آنجا که با صلابت و قوی درباره برده خانگی و برده مزرعه صحبت می‌کند. «استیون» نمونه کامل یک برده خانگی است. تمام حواسش به منافع ارباب است. بقیه سیاهان را تنبیه می‌کند یا حتی می‌کشد تا مبادا منافع ارباب به خطر بیفتد. تمام هوش و ذکاوتش را برای منافع ارباب به کار می‌گیرد و ارباب را راهنمایی هم میکند که مبادا گول بخورد! «برومهیلدا» و «جانگو» بردگان مزرعه‌اند. همان‌ها که برای آزادی خطر می‌کنند، شکنجه می‌شوند و حتی حاضرند کشته شوند تا از زنجیر اربابان سفید رها شوند. حدود شصت سال از شهادت مالکوم ایکس و دوازده سال از اکران فیلم گذشته و بردگان خانگی هنوز بین ما زندگی میکنند و این روزها که فلسطین بزرگترین و مهم‌ترین مسئله جهان شده، دارند کم کم خودشان را نشان می‌دهند. آن دختر ایرانی که از تحصن دانشجویان آمریکایی ناراحت است و پرچم فلسطین و چفیه را توهین به مجسمه «جورج واشنگتن» می‌داند، یک نمونه خوب برای بردگان خانگی است. مثل «استیون» نگران به خطر افتادن منافع ارباب است. بغض میکند و ناراحت است که چرا به ارباب احترام نمی‌گذارند. بردگان خانگی که منافع ارباب را به همه چیز ترجیح می‌دهند، شخصیت‌های منفور تمام تاریخ که تمام هم نمی‌شوند لعنتی ها! شرف و آزادیشان را خرج به بند کشیده شدن خودشان می‌کنند. آخر فیلم «جانگو» رهایی، امید و زندگی است. ارباب و برده خانگیش کشته می‌شوند و قهرمان‌ها به رستگاری می‌رسند. البته که هزینه زیادی هم داده اند. حالا که بردگان خانگی این روزها دارند خوب دم تکان میدهند و بدجور به جان دنیا افتاده‌اند؛ پایان ما هم رهایی، امید و زندگی است انشاءالله. @AFKAREHOWZAVI
. این "Don't Forget Us" تنها یک جمله نیست؛ یک تاریخ است، مهر حک شده بر پرونده سیاه انسان است علیه انسان! در هر کجای این جهان صدای حق و حقیقت باشد، ، ، ، جنوب لبنان و...دروازه‌های بهشت باز است و شهید بر بلندترین قله‌های انسانیت ما را نظاره می‌کند. 🥀اَللّهُم اِنّا نَشکُو اِلَیکَ فَقدَ نَبِیِّنا و غَیبَةَ وَلیِّنا و شدّةِ الزّمان علينا "🥀 https://eitaa.com/afkarehowzavi
🔺هنوز مشعل المپیک روشن است؟؟ 🔻معاملات جهانی به رونق خود باقی است؟؟ 🔺نان دنیا گرم و آبش سرد است؟؟ 🔻خب خوب است همه چیز جهان سر جایش است... در گیر و دار حال خوب دنیا چه اهمیت دارد که محمد امروز چه حالی داشته است... محمد ابوالقمصان را می‌گویم همو که پابه‌پای همسرش نه ماه شب را به روز گره زد و روزها را یکی یکی شمرد تا بالاخره سر آمد... نه ماه انتظار زیاد است... برای مادری که از ترس بار شیشه، سخت نشست و برخاست کند، نه ماه زیاد است که به جای سه نفر، یک نفرنفس بکشد و باز هم لبخند بزند ... انتظار خانه محمد سر آمد و نه ماه تمام شد و دوقلوها به دنیا آمدند... حتماً چندین و چند بار هزاران اسم برایشان انتخاب کرده و اخر سر دو تا از قشنگترین آن‌ها را کنار گذاشته تا صبح امروز که برایشان شناسنامه بگیرد ... اشتیاق پدر شدن محمد دیدنی بود وقتی به ثبت احوال رسید... اسم دوقلوها روی کاغذ شناسنامه ثبت شد و پیش از آنکه به اندازه یک صبح تا غروب زندگی کنند مهر شهادت سهم صفحه سفید تولدشان شد... ولادت: ۱۳ آگوست ۲۰۲۴ شهادت: ۱۳ آگوست ۲۰۲۴ یادم رفت از مادر دوقلوها بگویم که در این نه ماه چه کشید و حالا فرشته‌ای است که با دوبال خونی به آسمان پر کشید... چه اهمیتی دارد مادر دوقلوها چه کشید... از المپیک چه خبر؟؟ @AFKAREHOWZAVI
🔅 اربعین نمونه‌ای از دنیای ظهور خط سرخ عاشورا در امتداد تاریخ در مسیر اربعین کشیده شده و هرساله سربازانی از نژاد و رنگ و ملیت‌های مختلف در لشکر ظهور، حاضر می‌شوند و پرچم‌ها و زبان‌ها و دغدغه‌ها در هم گره می‌خورد و قدم‌ها با مبدأیی واحد و مسیری واحد و هدفی مشخص با هم یکی می‌شوند. پرچم سرخ قیام عاشورا می‌رود تا با علم سبز انتظار گره بخورد و بر فراز گنبد انسانیت به اهتزاز درآید.‌ اربعین نه یک همایش همگانی و یک حرکت ایده‌الیستی که ترسیم مدینه فاضله است. نمونه‌ای از جامعه‌ای که تشکیل خواهد شد به دور از منیت‌ها همان حکومتی که مردمانش عدالت و خردورزی را به حد اعلای خود خواهند چشید. صاحب قدمانی که پا در جاده اربعین می‌گذارند، علم کشان مقاومت‌اند و وارثان ایثار. @AFKAREHOWZAVI
🔖مقاومت، رمزِ پیروزیِ حزب‌الله 🔸ظهور مقاومت، افول اسرائیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نگاه امت‌های اسلامی به مقوله مقاومت تغییر کرد و کارآمدی و لزوم استقامت در برابر طاغوت بر آنان آشکار شد. پدیده‌ای که نتیجه‌ی است و حقیقت آن، بُروز قدرت ایمان و جهاد و توکّل است و بر اساس فرمایش رهبر انقلاب، فلسطین یکی از جلوه‌گاههای آن است: «این خودآگاهی اسلامی، پدیده‌ای شگرف و معجز‌آسا در قلب دنیای اسلام آفریده است که قدرتهای استکباری در برابر آن بشدّت دچار مشکلند. نام این پدیده «مقاومت» و حقیقت آن، بُروز قدرت ایمان و جهاد و توکّل است. صحنه‌ی یکی از جلوه‌گاه‌های این پدیده‌ی شگفت‌انگیز است، که توانسته رژیم طغیانگر صهیونیست را از حالت تهاجمی و عربده‌کشی به وضعیّت دفاع و انفعال بکشاند و مشکلات سیاسی و امنیّتی و اقتصادی آشکار کنونی را بر آن تحمیل کند.»۱۴۰۱/۰۴/۱۷از این رو حرکت‌های مقاومتی با الگوبرداری از روش امام خمینی (رحمة‌الله علیه) در مواجهه با در کشورهای اسلامی شکل‌ گرفتند. مسأله فلسطین نیز از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همیشه از مسائل راهبردی نظام جمهوری اسلامی بوده است و رهبر انقلاب هم آن را مساله اول امت اسلامی می دانند. امروز که وضع سیاسی‌ دنیا در حال یک تغییر اساسی است: «وضع آرایش سیاسی دنیا در حال یک تغییر اساسی است.»۱۳۹۰/۰۱/۰۷ توجه به شکل‌گیری و اتحاد بین کشورهای اسلامی مهم می‌نماید؛ چراکه اتحاد این کشورها و مقاومت جبهه‌ی اسلام، موجب ضعف و افول رژیم غاصب و سلطه‌گر اسرائیل خواهدشد، افولی که ثمره واقعی مقاومت و میوه‌ی اندیشه و جریان مقاومت در میدان اقدام و عمل است و رهبر انقلاب آن را نتیجه‌ی ایستادگی و مقاومتِ درونیِ مردم فلسطین می‌دانند: «امروز بحمداللّه شاهد افول تدریجی رژیم غاصب هستیم... این به برکت مقاومت مردم فلسطین است. این مقاومت درونیِ مردم فلسطین عامل اصلی این پیشرفتها است.»۱۴۰۲/۰۲/۰۲در طول یک سال اخیر بعد از اینک موازنه قدرت در منطقه با قدرت‌یابی روزافزون مقاومت اسلامی به سود ملت‌های مسلمان و به ضرر سلطه‌گران و صهیونیست‌ها در حال تغییر است: «مسئله فلسطین به توفیق الهی به سمت حل شدن یعنی تشکیل حاکمیت فلسطینی در همه سرزمین فلسطین در حال حرکت است.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ و دنیای متعلق به فلسطین خواهد بود: «دنیای آینده دنیای فلسطین است، دنیای رژیم غاصب صهیونیستی نیست.»۱۴۰۲/۰۸/۰۳ 🔸تبلور اندیشه و منطق مقاومت، رمز پیروزی امت اسلامی براساس آموزه‌های قرآن کریم پایداری و مقاومت اصل و اساس و شرط اول پیروزی بر باطل است: « شرط اول است. ملتها در راهی که شروع می‌کنند، باید استقامت کنند؛ «فلذلک فادع و استقم کما امرت»۱۳۹۰/۱۰/۱۹ که اگر با صبر و استمرار در راه همراه شود، پیروزی قطعی جبهه‌ی حق را به دنبال خواهد داشت :«اگر استقامت بود، صبر بود، تداوم در راه بود، استمرار عمل بود، آن وقت همه‌ی خیرات و همه‌ی برکات بر آن مترتب می‌شود.» ۱۳۹۰/۱۰/۱۹ گروه مقاومت نیز شجره‌ی طیبه‌ای است که در تمام این سالهای تجاوز اسرائیل به فلسطین، در کنار گروه مقاومت حماس و جبهه‌ی مقاومت، ایستاده است: «حزب‌الله حقاً شجره طیبه است و حزب‌الله و رهبر قهرمان و شهید آن، عصاره فضائل تاریخی و هویتی لبنانند.»۱۴۰۳/۰۷/۲۴ در نتیجه‌ی همین ایستادگی و مقاومت و صبر، گامهای مهمی برای خدمت به منطقه و دنیای اسلام برداشته شده است: «حزب‌الله و سیّد شهید[نصرالله] با دفاع از غزّه و جهاد برای مسجدالاقصی و ضربه به رژیم غاصب و ظالم، در راه خدمتی حیاتی به همه‌ی منطقه و همه‌ی دنیای اسلام گام برداشتند.»۱۴۰۳/۰۷/۱۳ که قطعا بعد از شهادت سید مقاومت، شهید سید حسن نصرالله به دست رژیم صهیونیستی، اینک موازنه‌ی قدرت را به نفع جبهه‌ی مقاومت اسلامی و به سود ملت‌های اسلامی و به ضرر سلطه‌گران و صهیونیست‌ها، با سرعت بیشتری تغییر خواهد داد: «اثرگذاری شخصیت پرچمدار مقاومت و مدافع شجاع مظلومان پس از شهادتش بیشتر خواهد شد و ملت‌های منطقه و مجاهدان فی سبیل‌الله، پیام او یعنی ایمان و توکل بیشتر، اتحاد مستحکم‌تر، ادامه قوی‌تر و بدون تردید مبارزه تا شکست و نابودی دشمن صهیونیستی را با همه وجود دنبال خواهند کرد.»۱۴۹۳/۰۷/۱۳ شکل‌گیری در کنار فرهنگ ایثار و شهادت، ذخیره‌ی بی‌نظیر و تمام نشدنی برای امت اسلامی در عرصه دفاع از ارزش‌های اسلامی و مقابله با تهدیدات دشمن است، که تنها راه نجات و پیشرفت محسوب می‌شود: «راه نجات در مقابل زیاده خواهی دشمنان، تسلیم شدن و عقب نشینی کردن نیست؛ باید در مقابل دشمنی که زورگویی و زورگیری می کند ایستاد و پیشرفت کرد.»۱۳۸۷/۰۱/۰۱ 🖋آمنه عسکری منفرد 📝ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI