.
🍃 چادری بودن
✍ نظیفهسادات مؤذّن
چند روزی میشود در جمعهای مختلف مجازی و حقیقی، باب گفتگوی گرمی باز شده دربارهی #پوشش بانوان در سفر #اربعین.
دلنگرانی عمیق و بجای دلسوزان، برای جانشینی مانتوهای عبایی به جای #چادر و بحث پرفراز و فرودی در باب اینکه این مانتوها، اگر با مقنعه یا روسری بلند کامل شوند، پوشیدگیشان تفاوت چندانی با چادر ندارد. بخصوص حالا که مدتهاست با چادرهای آستیندار جدید، مفهومی به نام «رو گرفتن» از قاموس خیلی از چادریها حذف شده است.
آنچه امروز تحت عنوان #حجاب از آن سخن میگوییم، مفهومی است که درجات متفاوتی از پوشش را شامل میشود.
هر بانویی با توجه به شخصیت و جایگاهی که برای خود به عنوان یک مسلمان و به عنوان یک عضو جامعه قائل است، نوعی از پوشش را برای حضور در اجتماع برمیگزیند.
آنچه تعیینکننده است، شناختی است که بانوان ما از جایگاه خود و اهمیت «چگونه پوشیدن» دارند.
حجاب، در مفهوم «عرفی» خود (که روز به روز تحت تأثیر مُد و سلیقه، در حال تغییر و تحول است) بسیاری از پوششهایی را که زیرمجموعهی حجاب #فقهی و #شرعی نیستند، دربرمیگیرد.
مثلاً بانویی که صرفاً روسری یا شال بر سر دارد، و در قید رعایت کامل حدود پوشش فقهی نیست، خود را باحجاب میداند.
در چنین فضایی، بعضی از بانوانی که حد شرعی و فقهی پوشش را رعایت میکنند، (که قاعدتاً با پوشیدن مانتوهای عبایی با روسریهای بلند و رنگهای مناسب میتواند تأمین شود)، از پوشش خود احساس رضایت دارند و استفاده از #چادر را لازم نمیبینند.
اینجاست که جلوهای دیگر از جایگاه و نقش پوشش، خود را نشان میدهد:
«جایگاه ارزشی».
چیزی که جز با چادر حاصل نمیشود.
جایگاهی که ویژهی بانوان چادری است. اینکه پرچمدار پوشش زهرای اطهر -علیها سلام- باشی و نماد #ایران_اسلامی.
پوششی که تو را بر مرتبهای والاتر مینشاند و از «حجاب داشتن» هم ویژهتر است.
بانوان چادری، بندگان ویژهی خدا هستند.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هوالمحبوب⚘️
من زمینم روی دست آسمان برخاسته
قدرِ ماه آسمان را رنگِ خاکم کاسته
نامم ایران است بردارم سر از زانوی خاک
مادرِ دنیا منم آری من این بانوی پاک
با درختان نخستین زمین همریشهام
زیر سقف آسمان خوابیده شیر بیشهام
من زمینم زیر نور آفتاب دیگری
با گیاهانی که مینوشند آب دیگری
با جگرپروردگان آذری تا مازنی
دورم از اندیشهی ناپاک یا اهریمنی
دایهی ملّاح و جاشوی لبِ دریانشین
مادر چابکسوارِ ترکمنصحرا نشین
آه فرزندان من بیتاب نام مادرند
کرد و لر یا پارس باشند و عرب، نامآورند
آه فرزندان من از تات و گیلک تا بلوچ
آه فرزندان من در شهر یا صحرای کوچ
هر زبانم را به شعر آورده و هممهیناند
دامن مادر به دست و شیرخواران منند
من زمینم، سرزمین لالههای غرق خون
سینهی من لالهزار و رنگ شیرم لالهگون
#مهتا_صانعی
پن: که پایِ درد تو نشستن، افتخاریست ایرانِ من!
#ایران_اسلامی
#ایران
#رای
@shaeranehowzavi