eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
683 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
📱| 👆🏻وقتے فضای مجازے کشور جولانگاه شبکه های نفوذ و فساد می شود.... ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
🍁 برخےتا میبینند شما برای امام حسین گریه میکنید میگویند: نمیخواهد گریه کنے! برو امام حسین را بفهم،این ها احساسات است میگذرد...🌿 ما همین قدر که امام حسین را فهمیده ایم،داریم برایش گریه میکنیم... اگر بیشتر بفهمیم که خون گریه میکنیم...🥀 🌴🌤@afsaranjangnarm_313🌤🌴
أینَ بَقیه الله.... 🌸 @afsaranjangnarm_313 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی خواد بشی.. حالا که هستی... برا معشوق بودنت چیکار کردی؟؟؟؟ ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 🌹گفتم: دارم‌ از استرس‌ می‌میرم گفت‌: یہ ‌ذڪر بهت‌ میگم‌ هر بار گیر ڪردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌ همین ‌باز ڪرد (آخہ ‌خودشم‌ بہ‌ سختـی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) گفتم: باشہ ‌داداش ‌بگو، 🌹گفت: تسبیح ‌داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو "الهی ‌بالرقیہ ‌سلام ‌الله ‌علیها"... حتمـا ‌سہ‌ سـالہ‌‌ی‌ ارباب ‌نظر می‌ڪنہ، منتظرتم و قطع‌ ڪردم‌ چشممو بستم‌‌ شروع‌ ڪردم: الهی ‌بالرقیہ ‌سلام‌الله‌علیها الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌الله‌علیها... 🌹۱۰تا‌ نگفتم ‌ڪہ ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفـر آخرین ‌لیستہ، بقیہ‌اش ‌فـردا، توجہ‌ نڪردم‌ همینجور ‌ذڪر می‌گفتم ڪہ ‌یهو اسمم ‌رو خوندن، بغضم ‌ترڪید با گریہ ‌رفتم‌ سمت ‌خونہ حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست‌شد، اشڪ ‌تو چشمش ‌حلقہ ‌زد‌ و گفت: "الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌ الله ‌علیها"... •|خا‌طره‌اے ازشهید💔 حسین‌ معزغلامی|• 🌴@afsaranjangnarm_313🌴
{•°🖤°•} بزرگی میگه↓ بدبختـی ما این استـــ كـه عِلممان بـا عَملمان یکـی نیست ✿๑✿๑✿๑✿๑✿๑ @afsaranjangnarm_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 💕 ❤️ 📱 📌 🖇 ✨ 📚 _امممممم......نمیدونم.بزار بقیه بچه ها بیان ببینیم بحث امروز راجب چیه؟ حدود ۱۰دقیقه بعد بود که همه بچه ها جمع شدیم. +خب امروز موضوع مون راجب چیع؟ -من میگم قرآن -اهل سنت -نههه من میگم راجب اختلاف های ادیان های دیگه با اسلام حرف بزنیم بچه ها دائم داشتن موضوع های مختلفی رو پیشنهاد میدادن که من بی هوا گفتم +راجب محرم و نامحرم صحبت کنیم بچه ها چند دقیقه ای رو گنگ بهم نگاه کردن و بعد همه پذیرفتن که راجب موضوع محرم و نامحرم صحبت کنیم مثل هر روز نوبتی بچه ها با چند تا جمله شروع کردن درباره بحث .. اول آزاده گفت: - روابط محرم نامحرم به خاطر فسادی که پیش میاد اگر آدم این حرمت ها رو حفط نکنه فساد ایجاد میشه که همه ما میدونیم خداوند به این روابط راضی نیست. -خب من میگم که رعایت نکردن روابط محرم و نامحرم باعث تباه شدن نفس انسانه چون در رابطه ها فاصله ها و حریم ها شکسته میشه.کم کم آشنایی شکل میگیره و رفاقت و بعدشم خدایی نکرده عوامل بعدی... -خب معلومه که حتی رعایت روابط محرم و نامحرم هم از خیانت جلو گیری میکنه -آره سارا دقیقا ما خیلی اوقات میشنویم که فلانی به خاطر دوستی با جنس مخالف خودکشی کرده.یا حتی فلانی به خاطر دختر یا پسری،دختر یا پسر دیگه ای رو به قتل رسونده. -من یه جا خوندم که گفته بود اگر خدا میگه حریم خصوصی رو حفظ کنیم میخواد پیشگیری بشه زن آرایش نکنه مرد به حریم خصوصیه زن نامحرم وارد نشه -اره درسته.من شنیدم که حتی در قران اومده که خداوند فرمودن اگر میخواید از زنان پیغمبر چیزی بگیرید از پشت پرده باشد و حتی پرده رو هم بالا نزنید -حتی ما آیات زیادی هم داریم که در اونها به زن ها میفرمایند صداتونو نازک نکنید به مردها فرمودن چشمتون و حفظ کنید.اینکه خداوند میگه از دوستی و نزدیکی به نامحرم دوری کنیداینا همه به خاطر مفاسدی هست که پیش میاد و برای پیشگیری آن حفظ و رعایت حریم محرم و نامحرم لازم است. ********* حال: چند روزه که از خونه عارفه اینا اومدم خبر خوبشم این بود که عرفان خبر داده رفته شمال هه...منو و باش فکر می‌کردم رفته مشهد گفتم بعد یه مدت میاد می بینم که عوض شده...چه خوش خیال بودم... اصلا دیگه منو یادش رفته... آخرین ظرفم آب می کشم و شیر آب و می بندم ..صدای آیفن میاد سریع دستما خشک میکنم و میرم سراغ آیفون +بلههه؟ هرچی سعی میکنم تصویر و ببینم می بینم سیاهه ... +بفرمایین؟ دستشو کمی از جلوی دوربین تکون داد و گفت -مهمون نمی خوای؟ +شما؟..... .... :✍ و کپی تا پایان فصل دو ممنوع پیکرد الهی دارد🚫 📱 @afsaranjangnarm_313 ❤️
💕 💕 ❤️ 📱 📌 🖇 ✨ 📚 -نمیگم تازه از صداش متوجه میشم که ساراس +واییی دیوونه تویی بیا تو ببینم در و باز میکنم و منتظر میشم بیان.. اول سمیرا میاد تو پشت سرش سارا بعد از کلی بغل و روبوسی و گریه و احوال پرسی میشنیم .این دوتا دختر اصلا معنی خستگی و بی حوصلگی رو نمیفهمن.همیشه خدا سرزنده هستنن -خب چه خبر‌آرمیتا؟ +خبر خاصی نیست .شماها چه خبر؟ -من که دارم ازدواج میکنننمممم +وای جدی سارا؟ -آری -نگاش کن چه خوشحاله +آره اصلا چشماش برق میزنه مگه ترشیدی دختر؟ -برو بابا اصلا کی گفته قراره جواب بله بدم -من سارا یکی زد +خب به سلامتی این دوماده بدبخت کیه؟ سمیرا سریع گفت: -همسایمونه -اره تازشم دکتره +خوشبخت بشی سارایی -قربونت تو هم همین طور -از عشق مجازیت خبری نشد؟ سارا یکی با آرنج زد تو پهلوی سمیرا برگشتم‌سمت سمیرا و گفتم: +نه..ولی از مامان و بابام چرا دوتاشون تقریبا داد زدن و گفتن -چیییییییییی؟؟؟؟؟ بعد از خوردن چایی که درست کرده بودم ماحرا رو براشون تعریف کردم -حالا می خوای چیکار کنی؟ -میری؟ +نه به بابای عرفان گفتم که بهشون بگه نمی تونم برم برام حرفاشون و بنویسن **** تو این چند روز اتفاق خاصی نیافتاد باهم‌بیرون رفتیم و سعی کردیم یه جوری حواس خودمون از نبود فاطمه پرت کنیم... امروز نشستیم منچ بازی کردیم انقدر این دوتا مسخره بازی در اوردن که از خنده دلم درد گرفته بود. صدای تلفن خونه اومد بلند شدم و جواب دادم +بله بفرمایید ؟ -....... +بله خودمم.شما؟ -....... +چی؟ -....... +نه خیر خانوم نه -........ +نه نمی‌خوام بیشتر فک کنم.خدانگهدار عصبانی و کلافه برگشتم پیش بچه ها که سمیرا گفت -کی بود آرمیتا؟ +خواستگار -عه خاک تو سرت ارمیتا چرا مشتری رو پروندی +مسخره بازی در نیار سارا -خب از طرف کی بود؟ +گفت از یکی از همسایه شمارمو گرفته -ولی بی شوخی میگم جدی غیر از اون طرفی که تو ذهنته ...به گزینه ریگه ای نمی خوای فکر کنی؟ +نه....... .... :✍ و کپی تا پایان فصل دو ممنوع پیکرد الهی دارد🚫 📱 @afsaranjangnarm_313 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا