📌 #شبهه:
در منابع حدیثی آمده است که امام #حسین(ع) فرمودند:
ما از تبار #قریش هستیم, هواخواهان ما #عرب و دشمنان ما #ایرانیان هستند.
روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از بدترین دشمنان ما بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به #مدینه آورد، زنانشان را به #کنیزی اعراب به فروش رسانید و مردانشان را به غلامی و بردگی اعراب گماشت.
📚«سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار.
#پاسخ_شبهه
اولا: این روایت به نام امام #صادق(ع) ثبت شده است نه امام حسین(ع)؛ #ابوعبدالله کنیه مشترک این دو بزرگوار است. به علاوه وقتی در سفینه البحار آمده یعنی اصلش در بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 64 - ص 176 هست.
ثانیا: این روایت از معانی الاخبار شیخ #صدوق نقل شده و سند آن #ضعیف است؛ زیرا عثمان بن جبله در سند آن مجهول است، نیز فرضا که امام صادق(ع) این کلام را فرموده باشند، علامه مجلسی در ادامه آن می نویسد:
بيان: " #وشيعتنا_العرب " أي العرب الممدوح من كان من شيعتنا، وإن كان عجما، والعجم المذموم من كان عدونا، وإن كان عرب.
منظور این روایت آن است که اگر فرضا #عرب_ممدوح باشد و عجم مذموم، #شیعه_ما_عرب است اگرچه عجم باشد و دشمن ما عجم است اگر چه عرب باشد.
یعنی این کلام بر فرض صحت صدور از معصوم(ع) در مقام #جدل با عرب هایی است که دیگران را خوار
می شمارند؛ اگر چه #شیعه اهل بیت(ع) باشند و امام(ع) فرموده است:
از نظر ما شما که عرب هستید، اما #دشمن ما اصلا #عرب نیستید و عجم هستید، اما #شیعیان ما عرب هستند حتی اگر خراسانی و اصفهانی و رازی و ... باشند.
ثالثا:
باید توجه کرد، آن عباراتی که در سفینه البحار آمده در ادامه حدیث، از حدیث نیست و از #شیخ_عباس_قمی است که می خواسته نشان دهد در کنار این فرمایش امام صادق(ع)، نگاه #خلفا به ایرانیان چگونه بوده است.
بعد می نویسد:
#عمر گفته که ایرانیان را باید کشت و زنانشان را به کنیزی به ایران آورد. این قسمت با "و قال الثانی" شروع می شود و ثانی یعنی #دومی که همان #عمر است.
مرحوم شیخ علی نمازی شاهرودی (ج۷، ص۱۰۷ – ۱۰۸) در تکمیل نوشته شیخ عباس قمی در کتاب مستدرک سفینه البحار می نویسد:
سوء رای دومی(عمر) درباره ایرانیان:
ابن شهرآشوب در #مناقب نقل کرده که وقتی اسیران ایرانی را به #مدینه آوردند و تصمیم گرفتند که #زنان را بفروشند و مردان را به #غلامی درآورند که ناتوانان را در طواف کعبه بر پشت خود حمل کنند،
اميرمؤمنان #علی(ع) فرمود:
#پیامبر(ص) فرموده است، بزرگ هر قومی را گرامی بدارید اگرچه مخالف شما باشد و این ها #ایرانیان هستند که #حکیم و #کریم هستند، با ما از در مسالمت درآمده اند و به اسلام رغبت دارند و من برای خدا آنان که به من و بنی هاشم داده اید آزاد کردم ...
رواﯾﺎت ﻓﺮاواﻧﯽ در ﻣﺪح اﯾﺮاﻧﯿﺎن آﻣﺪه و ﯾﮑﯽ از آﻧﻬﺎ رواﯾﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﺑﺘﺪای اﯾﻦ ﻣﺘﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻐﺮﺿﺎﻧﻪ شبه افکنان آن را ﺣﺬف ﮐﺮده اﻧﺪ.
اﻣﺎم ﺻﺎدق ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:
«اﮔﺮ ﻗﺮآن ﺑﺮ #ﻋﺠﻢ و ﻏﯿﺮ #ﻋﺮب ﻧﺎزل ﻣﯽﺷﺪ، ﻋﺮب ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن ﻧﻤﯽآورد، و ﻗﺮآن ﺑﺮ ﻋﺮب ﻧﺎزل ﺷﺪ و ﻋﺠﻢ ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن آوردﻧﺪ و اﯾﻦ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻋﺠﻢ».
نه تنها در ﻫﯿﭻ رواﯾﺘﯽ ﻧﮑﻮﻫﺶ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪه است، بلکه ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰی ﺑﺎ ﻗﺮآن و روح ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) ﮐﻪ ﻣﯽﻓﺮﻣﻮد:
«ﻫﯿﭻ ﻋﺮﺑﯽ را ﺑﺮ #ﻋﺠﻢ ﻓﺨﺮ ﻧﻤﯽﺑﺎﺷﺪ و ﮔﺮاﻣﯽﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ» ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﯿﺴﺖ.
👇👇
🌻 @ahlolbit
📌 زندگی نامه امام #صادق(ع)...
نام: #جعفر(ع)،
نام پدر: #محمدباقر(ع)،
نام مادر: #ام فروه،
القاب و کنیه: #صادق، فاضل، طاهر و #ابوعبدالله،
ولادت: #۱۷ربیع الاول سال ۸۳،
شهادت: #به دست #منصورعباسی در ماه شوال سال۱۴۸،
مدت امامت: #۳۴ سال، از سال۱۱۴ تا ۱۴۸،
تربیت شاگردان برجسته ای همانند:
هشام بن حکم، هشام بن سالم، #زراره، مومن الطاق، جابربن یزید جعفی، قیس ماصر، معلی بن خنیس و...
آثار علمی امام:
1⃣ روایات و نامه هایی به #شیعیان،
2⃣ کتاب الامامه، الاهلیلجه، الفضائل، رسائل جابر در دانش شیمی و #توحیدمفضل که کتابی در اثبات شگفتی های آفرینش و توحید است.
امام صادق(ع)، دوبار #تبعید گردید.
ایشان ضمن نفی اتهامات به #مدینه بازگردانده شد. طبق نقلی #منصورعباسی باردیگر به والی خود در #مدینه دستور داد، خانه امام را #آتش بزند.
وی نیز خانه امام را #آتش زد، ولی امام صادق(ع) از میان آتش نجات یافت و فرمود:
منم پسر ابراهیم خلیل خدا.
📚کلینی، کافی، ج۳، ص۳۶۸
📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۷
📚 نجاشی، رجال، ص۱۰۱
👇👇
🌻 @ahlolbit
📌 زندگی نامه امام #صادق(ع)...
نام: #جعفر(ع)،
نام پدر: #محمدباقر(ع)،
نام مادر: #ام فروه،
القاب و کنیه: #صادق، فاضل، طاهر و #ابوعبدالله،
ولادت: #۱۷ربیع الاول سال ۸۳،
شهادت: #به دست #منصورعباسی در سال۱۴۸،
مدت امامت: #۳۴ سال، از سال۱۱۴ به بعد،
تربیت شاگردان برجسته ای همانند:
هشام بن حکم، هشام بن سالم، زراره، مومن الطاق، جابربن حیان، قیس ماصر، معلی بن خنیس و...
آثار علمی امام:
1⃣ روایات و نامه هایی به #شیعیان،
2⃣ کتاب الامامه، الاهلیلجه، الفضائل، و رسائل جابر در دانش شیمی و توحید مفضل که کتابی در اثبات شگفتی های آفرینش و توحید است.
3⃣ در نامه های خود به #شیعیان، سعی بر متمایز کردن آنان از دیگران داشت و سفارش می کرد تا به آداب اسلامی پایبند باشند که به آنان بگویند #جعفری هستی و این از برکت امام است.
امام صادق(ع)، دوبار #احضار گردید.
ایشان ضمن نفی اتهامات به #مدینه بازگردانده شد. اما منصورعباسی باردیگر به والی خود در مدینه دستور داد، خانه امام را آتش بزند.
وی نیز خانه امام را #آتش زد، ولی امام صادق(ع) از میان آتش نجات یافت و فرمود:
منم پسر ابراهیم خلیل خدا.
📚کلینی، کافی، ج۳، ص۳۶۸
📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۷
📚 نجاشی، رجال، ص۱۰۱
👇👇
🌻 @ahlolbit
📌عنایت امام صادق(ع)
ابوبصیر گفت:
همسایهای داشتم که از دنبالروان #سلطان بود و مال زیادی به دست آورده بود. او خوانندههایی را آماده کرده بود و همه را به دور خود جمع میکرد، #شراب مینوشید و من را #آزار میداد. چند بار از او پیش خودش شکایت کردم اما دست برنداشت. وقتی زیاد به او اعتراض کردم، به من گفت: ای مرد! من انسانی گرفتار [به این کارها] هستم و تو انسانی در عافیت [از این کارها]. اگر من را به دوستت (امام #صادق ع) معرفی کنی، امید دارم که خداوند به واسطه تو مرا نجات دهد. این سخن در دلم اثر کرد.
هنگامی که به نزد #ابوعبدالله [امام صادق] (ع) رسیدم، حال او را برای ایشان بازگو کردم. امام به من فرمود:
وقتی به #کوفه بازگشتی، او نزد تو خواهد آمد. به او بگو که جعفر بن محمد به او میگوید: آنچه را که بر آن هستی رها کن و من #بهشت را برایت از جانب خدا تضمین میکنم. وقتی به کوفه بازگشتم، او همراه کسانی که به دیدنم آمدند، نزد من آمد. او را در خانهام نگه داشتم تا خانه خلوت شد. سپس به او گفتم: ای مرد! من تو را برای ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) یاد کردم و ایشان فرمود:
وقتی به کوفه بازگشتی، او نزد تو خواهد آمد. به او بگو که جعفر بن محمد به تو میگوید: آنچه را که بر آن هستی رها کن و من بهشت را برایت از جانب خدا تضمین میکنم.
او #گریه کرد و به من گفت: به خدا قسم، آیا واقعاً ابوعبدالله (صادق) این را به تو گفت؟ قسم خوردم که آنچه را که گفتم، او به من گفته است. او به من گفت: همین کافی است و رفت. چند روز بعد نزد من فرستاد و من را خواست. دیدم او در پشت خانهاش بدون لباس ایستاده است. او گفت: ای #ابوبصیر!
به خدا قسم، هیچ چیزی در خانهام باقی نمانده است. همه را بیرون ریختهام و در این حالتی هستم که میبینی. من به سراغ برادرانمان رفتم و برایش #لباس جمع کردم. چند روز بعد، او به من پیغام داد که بیمار است و از من خواست به دیدنش بروم. من به ملاقاتش میرفتم و از او مراقبت میکردم تا اینکه مرگش فرا رسید. در کنارش نشسته بودم و او در حال جان دادن بود. غش کرد و سپس به هوش آمد و به من گفت:
ای ابوبصیر! دوستت به وعدهاش #وفا کرد. سپس از دنیا رفت. رحمت خدا بر او! به حج که رفتم، نزد ابوعبدالله (ع) رفتم و اجازه خواستم که بر ایشان وارد شوم. چون بر ایشان وارد شدم بدون اینکه من چیزی بگویم در حالی که یک پایم درون حیات خانه و پای دیگرم در دهلیز بود از داخل خانه به من فرمود: ای ابوبصیر! به وعدهای که با دوستت داشتیم، وفا کردیم!
📚کلینی، الکافی، ج1، ص474، ح5.
👇👇
🌻 @ahlebait110