eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
366 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
معنویت و ولایت 🌱چند روز پیش توفیق شد با یکی از رفقای قدیمی که از امضا کنندگان نامه سیصد نفره به رهبری بود گفتگو کنم. در میان مباحثه مان جملاتی گفت که تا عمق وجودم سوخت. هر چند به رویش نیاوردم. 🌱خیلی صادقانه میگفت بعد از اینکه در مباحثه با رفقا احساس کردم باید مقابل حرکت رهبری قرار بگیریم به مرور احساس کردم آن معنویت گذشته را نیز دیگر ندارم. حال معنوی و اخلاقیم نیز تغییر کرد. میگفت نمیدانم چرا. 🌱اما من میدانستم چرا . میخواستم معنی ولایت و پیوستگی قلبی با امام جامعه و کل جبهه حق را برایش توضیح دهم میخواستم بگویم آن چه در روایات درباره نقش ولایت در تهذیب و رشد و حتی جبران خطایا شنیده ای معنایش همین پیوستگی و گسستگی قلبی و عملی است. 🌱میخواستم بگویم اگر سرعت سقوط برخی از خوبان ناگهان اینقدر شدید میشود که باور هم نمیکردی به همین مقوله مربوط است. اما هیچ نگفتم. فقط گفتم برادر گلم ولو نقدهایی به لحاظ فکری و اندیشه ای به آقا داشته باشی اجازه نده این نکته به قلبت و به اعتمادت به جبهه و رهبری تسری پیدا کند. باید با عشق و اعتماد با هم راه را برویم. و الا با هیچ رهبری نمیتوانید هماهنگ شوید. او باور نمیکرد که این دو با هم جمع شوند. 🌱اما دلم خیلی سوخت. کاش برخی حرفها را زودتر با هم گفتگو میکردیم... @ali_mahdiyan
وی 🌾نام روستایی در غرب هرمزگان که هیچ خانواده ای در آن بیکار نیست. محور این حرکت طلبه ای است به نام شیخ عباس زارعی. 🌾تربیت یافته حوزه علمیه بشاگرد. میگوید جمله ای که در من تاثیر جدی کرد جمله ای از بود وقتی به من گفت «شل و ول نباش» . 🌾میگفت درس طلبگیم که پیش میرفت با خودم تصمیم گرفتم هم امام حاضرین در مسجد باشم هم امام غایبین. میگفت میز و صندلی های پایگاه بسیج را برداشتم و تبدیلش کردم به کارگاه صنایع دستی. آنقدر کار را ادامه دادم که تمام خانواده های روستا درگیر کار شدند. 🌾 هر وقت کسی بی انگیزه میشد جلساتی داشتیم برای انگیزه بخشی به نیروها. کار طلبگی من اینگونه بود. هر جا لازم بود آستین بالا میزدم. به مرور روستاهای اطراف روستا نیز درگیر کار شدند. برای خودم تیم و تشکیلاتی درست کردم و به مرور یک ۱۵ساله نوشتم. 🌾برای محصلین و نوجوانها نیز برنامه ریزی کردم که مشغول کار شوند. از فضاهای مجازی نیز برای بازار فروش استفاده کردم. 🌾سال است. امشب کنار این طلبه بشاگردی چقدر عزم دیدم چقدر فهم دیدم چقدر جدیت یافتم. جملات رهبری را چقدر با اخلاص و عمیق اما بی ادعا و گمنام پی میگرفت . این یکی از ثمرات کوثر بشاگرد، مرحوم حاج عبدالله والی است. @ali_mahdiyan
باران در گافر ⚡️باز باران گرفت. اینجا وقتی باران میآید دلها پر از نور میشود. نور شکر و نور بندگی خدای رازق. برای دیدن این همه نور ایمان که در دلهای پاک و بی آلایش موج میزند میارزد ساعتها دامنه کوهها و بستر رودخانه را سفر کنی. میارزد تا بیایی و صورت مرتضی و حسین و ادریس و محمدرضا را ببینی. میارزد تا بیایی و به اینجا یعنی به گافر برسی. اما باران که میآید باید غربت و مظلومیت این مردم را هم تماشا کنی. ⚡️مرتضی صدای زیبایی دارد مداح خوبی است هر سال که میبینمش پیشرفت میکند امسال اشعار عربی هم میخواند. محمدرضا خیلی شلوغ و پر سر و صدا است اما فوق العاده با هوش است در جلسات تحلیل فیلمهایی که برای بچه ها نمایش میدادیم بهتر و زودتر از دیگران عمیقترین تحلیلها را ارایه میکرد. حسین آرام و متین بود از پارسال که دیده بودمش رشد زیادی کرده بود استخوان ترکانده بود. ادریس زبر و زرنگ اما چقدر نکته سنج و هنرمند بود. ⚡️اما بین منطقه گافر با خارج از منطقه رودخانه ای حایل است. همین که باران میبارد رودخانه چنان پر هیجان و سرکش میشود که خیال عبور را باید از سرت بیرون کنی. و این یعنی روزها باید در محاصره باشی. نه این روزها که همه جا سیل آمده بلکه سالهاست که چنین است. باران که میآید هم مردم شکر میکنند و هم البته رنج میکشند. ⚡️یک سال وقتی بعضی از این بچه ها که به خاطر باران روزها در محاصره آب بودند تصمیم گرفتند از مدرسه شبانه روزیشان برای دیدار خانواده شان دل به رودخانه بزنند با آب رودخانه رفتند و داغشان به دل کوههای گافر باقی ماند. ⚡️امسال به خاطر باران مجبور شدیم زودتر از موعد اردوی جهادی را جمع کنیم تا پشت رودخانه روزها محصور نباشیم و گیر نکنیم. در میان جمع و جور کردن وسایل اردو که باید به سرعت جمع میشد من حواسم اما به بچه ها بود. ⚡️اگر چه چند روز بیشتر مهمانشان نبودیم اما احساس میکردم از پاره های وجودم دل میکنم. دور و برمان جوانان و نوجوانانی نورانی با چهره های معصوم حلقه زدند باورم نمیشد اما اشک میریختند. من تلاش میکردم با شوخی و مسخره بازی آرامشان کنم هر چند دوست داشتم مثل آنها راحت گریه کنم. ⚡️بچه ها سرودی که تمرین کرده بودیم میخواندند؛ برخیزیم... باید بجوشیم از سر عشق از دل خاک کشور عشق یاران مهدی لشکر عشق.... ⚡️باران که میبارد یادشان میافتم یاد قلبی که آنجا جا گذاشته ام. دردهای این مردم رنج آورند اما یقین دارم باران که میآید نور معرفت و نار عشق میجوشد از دلهایی که به دستان بارانی خدا نزدیکترند به دستان مقلب القلوب و الابصار. @ali_mahdiyan
طلبه شوید به مناسبت ایام ثبت نام حوزه های علمیه حجه الاسلام علی قنواتی وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَآفَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوٓا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (توبه/۱۲۲) 🌾 سالهاست که به دلایلی ندای آسمانی هدایت بشریت همه انبیاء و اولیاء که از حلقوم مبارک پیامبر ختمی مرتبت خارج شد به گوش جان بشر تشنه و سرگشته نرسیده. نسلها می آید و می رود اما دستها همچنان از دست تبیان لکل شیء جداست و این علت بسیاری از ظلمها و ضلالتهای بشر امروز است. 🌾اما عصر انقلاب، دوران آغاز مجدد ابلاغ این پیام نورانی به گوش جان بشریت بود. 🌾انسان مدتها خیال میکرد مسیر دین جدای از دنیا است و آخرت را باید با فرار از دنیا یافت. خروجی این نظریه منسوخ مسیحی، تبدیل به ساختار سیاسی بر اساس جدایی دین و حکومت شد.  استبداد مطلقه دینی کلیسا، همینطور فرهنگ خالی از اندیشه و فهم و صرفا برپایه تعبدی کورکورانه، آن هم با دستاویز های اقتصادی در دست مقدس نمایان و حاکمان ریاکار باعث هجوم تمدنی انسان به سرابی از زندگی سعادتمندانه شد. 🌾بشر مدرن خیال میکرد راه درست را باید با غرق شدن در دنیا بیابد و این شد مبنای ساختاری بر محور آزادی حیوانیت انسان. 🌾حیوانیت انسان شد محور و خروجی اش شد لیبرال دموکراسی غربی، شد فرهنگ برهنگی و التذاذ بی حد و حصر، شد فقر معنویت و اخلاق، شد ظلم و جنایت و فریب، و باز هم بشری گمشده در میان گمراهی.  🌾تا اینکه ندای آسمانی پیامبر خاتم را خمینی کبیر از میان سالها تلاش و مجاهدت حوزه های علمیه بوسیله مردمی از خودگذشته به گوش جهانیان رساند. اندیشه "رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله" یعنی دنیایی که متجر اولیاء الله بود و معبر اصلی خدا جویان، خروجی این اندیشه جمهوری اسلامی بود که بستر اصلی بروز ولایت الله شد. 🌾مردمسالاری ولایی؛ که دنیای انسان را نفی نمیکرد اما در خدمت حقیقت انسان قرار میداد.  🌾اکنون بروز سیاست تبدیل به یک اتفاق معنوی در وجود انسانها شده است و آن سیاستی است الهی. فرهنگش همان فرهنگ مجاهدت و ایثار است و اقتصادش اقتصادمقاومتی و روی پای خود ایستادن و مبارزه با زورمداران.  🌾دوران دیگری آغاز شد؛ "عصر روح الله" عصر بروز و تجلی دین خاتم.  🌾چهل سال است ایران اسلامی توانسته این حقیقت را در عالم فریاد بزند و در جان خود رسوخ دهد. حقیقتی که سنگ بنای تمدن نوین اسلامی است.  🌾امروز در گام دوم این خیزش الهی، نیاز به جریانی داریم که توان داشته باشند امامت این حرکت را برعهده بگیرند و اجعلنا للمتقین اماما. 🌾کسانی که این حرکت ایمانی را با آیات قرآن راهبری کنند و یک دستشان در دست کلام هدایتگر دین خاتم باشد و دست دیگرشان در دست قلوب توحیدی مردم و رسولی منهم باشند، امی باشند و مردمی.  🌾دوران خیزش مجدد انقلاب اسلامی است و نقش حوزه ها در این مسیر جدی است. البلاء للولاء است. باید مهیای رنج ها و سختی های این حرکت نورانی بود. حرکتی بر محور فقه معنوی و البته زمان شناسی و معنویتی فقاهتی و ممتد تا حیات. کسانی لازمند که بناست بروز یتفقهون فی الدین و انذار همه اقوام باشند و تمدنی بر محور لعلهم یحذرون سامان دهند باید مصداق نفر باشند و رجوع. هجرتی الهی و رجوعی الهی.  🌾حوزه زمانی میتواند این مسیر نورانی و تمدن ساز را طی کند که جوانانی با انگیزه های الهی و انقلابی وارد آن شوند و در مسیر امام و رهبری رشد کنند و آن وقت نهالهای قدکشیده انقلابی میتوانند کمک به برداشتن گامهای نورانی انقلاب کنند. و صحنه را برای ظهور بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه مهیا کنند. حجت الاسلام علی قنواتی، مدیر مدرسه علمیه معصومیه - قم @ali_mahdiyan
مردمسالاری و مردم آزادی 🌱به خلاف آنکه عده ای مساله اصلی اندیشه را نسبت مردم سالاری با دین سالاری میدانند به نظرم تبیین تمایز مردمسالاری با دموکراسی مساله کلیدی تری است که پاسخ پرسش قبل را هم در خود نهفته است. 🌱همه چیز نیز به تبیین حقیقت انسان باز میگردد. مدتی قبل رهبری در جمعی این جمله علمی و کلیدی را در دستگاه اندیشه انقلاب اشاره فرمود که ما هم قایل به محوریت انسان هستیم اما انسان محوری شیعی با انسان محوری به معنای اومانیسمی آن نیز تفاوت جدی دارند. 🌱شهید مطهری در اکثر آثارش این بحث را مطرح کرده است که انسان دو شخصیت دارد یکی شخصیت برتر و حقیقی او و دیگری شخصیت فروتر و توهمی و به تعبیر درست تر شخصیت حیوانی اش. این دو کنار هم هویت واحد او را شکل میدهد. 🌱حیوانیت انسان بعدی از وجود او است که بنا نیست کنار گذاشته شود اما باید ذیل حقیقت انسانی انسان قرار گیرد. مردمسالاری یعنی تسلط مردم بر خودشان و مردم آزادی یعنی رهایی مردم. 🌱اگر نفس حقیقی انسان بر نفس حیوانی مسلط شود انسان صاحب کرامت میشود. اندیشه مردمسالار هم به حیوانیت انسان آزادی میدهد و هم او را مکلف میکند. اما در ساختار مردم آزادی یا دموکراسی، تکلیف، چه شرعی اش چه اخلاقی اش و چه حتی عقلی اش به نفع آزادی عقب مینشیند. داستان و امثالهم مبانی حقوقی دارد که جز بر اساس این اندیشه قابل فهم نیست. 🌱 اومانیسم یا انسان محوری غربی در واقع حیوان محوری است نه انسان محوری. محوریت انسان یعنی محوریت حقیقت انسان که به محوریت شرع و ولایت میانجامد. شرع و ولایت در وجود انسانها پایگاهی دارد که همین حقیقت نفس برتر است. 🌱البته آزادی، بستر شکل گیری نظام مردمسالار است و مردم سالاری به اجبار شکل نمیگیرد و علت رفراندوم جمهوری اسلامی این است که مردم به آزادیشان ساختار و نظام خود را انتخاب میکنند. اما انتخابشان تسلط حقیقت انسان است و کرامت او. مردم آزادانه دین را انتخاب میکنند و آزادانه خود را مکلف میکنند. 🌱توجه به این تقریر از مردمسالاری نشان میدهد که مردمسالاری و دین سالاری دو روی یک سکه اند نه دو مفهوم ضمیمه به هم. @ali_mahdiyan
رفراندوم مجدد با تغییر نسل ⚡️به چه دلیل نسل گذشته برای ما تعیین تکلیف کند. خود رهبر در تغییر نسل را اشاره کرده. خوب شاید این نسل جدید نخواهد به این نظام رای دهد. در قانون اساسی آمده اسلامیت و جمهوریت نظام قابل تجدید نظر نیست. خوب چرا؟ مگر امام به شاه اشکال نمیکرد که گذشتگان ما حق ندارند برای ما تعیین تکلیف کنند. ⚡️این اشکال . اما جواب: 🌱 اولا رفراندوم در اختیار رهبر است و اگر رهبر تشخیص بدهد حتی درباره جمهوری اسلامی میتوان دوباره رفراندوم برگزار کرد. چون نظر او حاکم بر قانون است. قانون وضع اولیه و عادی را بیان میکند. مطلقه بودن ولایت فقیه همین حکم را هم میگیرد. و رهبر به رای مردم انتخاب میشود. بعلاوه که خود این اصل هم قابل تغییر با ساز و کار قانونی است. 🌱 البته اسلام با رای مردم مشروعیت نمیابد جمهوریت و مردمسالاری هم خودش حکم اسلام است و رای گیری مجدد جمهوری اسلامی یعنی بنا است مردم متعهد به اسلام شوند. تعهدی مجدد. این نکته را امام در سخنرانیهای خود قبل رفراندوم ۵۸ تبیین کرده. اینکه در قانون اساسی بگوییم قانون اسلام بدون رای گیری لازم الاتباع است حرف غلطی نیست. بعلاوه که مردم مسلمان ایران بعید است در هیچ دورانی عقاید دینیشان را کنار بگذارند ولو احتمالهای ریاضی در ذهن عده ای وجود داشته باشد. 🌱اینکه هر زمان به حکم یک مقام منتخب با رای مردم حق رفراندوم در هر مساله ای حتی کلیت نظام وجود داشته باشد خوب است اما چرا چنین رفراندومی درباره کلیت نظام در هیچ جامعه دموکرات و آزاد در دنیا متداول نیست؟ 🌱پاسخ این است که در همه دنیا حضور و مشارکت مردم در انتخابات ها معنایش این است که مردم به نظام موجود برای تغییرات مدنظرشان اعتماد دارند. و این شاخص مشروعیت است مشروعیت به معنای مقبولیت و رضایت عمومی. در ایران این شاخص قابل مقایسه با هیچ کشوری در دنیا نیست. وقتی مردم در انتخابات شرکت میکنند یعنی ولو موافق نظام نباشند اما به او اعتماد دارند. 🌱کلا بهانه برای رفراندوم زیاد است. یک بهانه تغییر نسل است من میتوانم فردای هر رفراندومی ادعا کنم مردم پشیمان شده اند. یا ادعا کنم کسانی که تازه به سن قانونی رسیده اند مخالف نظامند. ادعا که راهش بسته نیست. معقول اما این است که قاعده قانونی برای تغییر نظام در نظر گرفته شود. همانطور که برای تغییر قانون نیز راهکار قانونی در نظر گرفته شده. پ ن۱ این بحث صرفا برای پاسخ به پرسشهای رفقای جوانم بود والا اساسا ادعا میکنم که مشروعیت این نظام نسبت به گذشته عمیقتر و شدیدتر شده است. توضیحش را به یادداشت دیگری موکول میکنم. پ ن ۲ البته یک نکته حاشیه ای هم اینکه باید راهی پیدا کنیم که بعد رفراندومهای احتمالی و فردای آن روز عده ای مثل سال ۸۸ دبه نکنند. و الا رفراندوم هم فایده ای برای بستن دهان خیلی ها ندارد. همانطور که حضور مردم در انتخاباتها راضیشان نمیکند. و همیشه خلاصه طلبکارند. @ali_mahdiyan
مذاکرات درباره اصول غیر قابل تغییر قانون اساسی موسوی اردبیلی: من پیشنهادم مربوط به این است که همین جور بیاییم بگوییم که قانون اساسی بازنگری میکنند و عوض میکنند مقداری قانون اساسی را تضعیف میکند. هاشمی رفسنجانی: اگر واقعا شما مردم ما را اینجوری تشخیص میدهید که اینها یک روزی بر میگردند میگویند سلطنت مشروطه خوب ما اینجور دیدی به مردم نداریم. موسوی اردبیلی: هم در یونان شد هم در یمن هاشمی رفسنجانی: یونان با مردم اینجور نشد. مردم را اگر شما محور قرار دهید ما اعتماد زیادی به مردممان داریم و فکر میکنیم که مردم یک بار دیگر از یک سوراخ گزیده نمیشوند. امامی کاشانی: اگر بخواهد بیاید در مقدمه قانون اساسی باید بیاید نه در متن قانون اساسی....حالت حماسه ای و حالت محکم کردن قانون اساسی و حالت مقاله تقریبا دارد. جنتی:آقای هاشمی یک سوالی دارم.... من مشروعیت این را میخواهم بپرسم الان ما مشروعیتمان را از کجا گرفته ایم؟ این شورای بازنگری که الان آمد مشروعیتش را از رهبر گرفته خود قانون اساسی هم ...حالا اگر رهبر بعدی آمد گفت که نه خیر این اصل و آن اصلی را که اینها استثنا کرده اند بروید بنشینید و بازنگری کنید چه فرقی میکند؟ چه امتیازی ما بر آنها داریم که ما میخواهیم جلوی آنها را ببندیم. هاشمی رفسنجانی: هیچ رهبری نمیآید بگوید اسلامی بودن نظام را شما تغییر بدهید. ما این را گفتیم. گفتیم اسلامی بودن و اتکای به آرای مردم این را شما نمیتوانید عوض کنید. خوب چه رهبری میآید که از مردم بیعت بگیرد بعد بگوید...غیر این اگر اصل معینی را نام ببرد حق با شما است ... ... اما چند نکته: 🔹به نظرم پاسخ آقای هاشمی به آقای جنتی کافی نیست زیرا رهبر میتواند به صلاحدید حتی اصل اسلام را نیز به رای بگذارد چنانکه امام سال ۵۸ چنین کرد. امام میگوید جمهوری اسلامی یعنی اسلام و میتوانید به آن رای بدهید یا ندهید. جای دیگر میگوید اگر رای هم نمیدادید مشروعیت شرعی بود ولی تعهد شما فقط به آن نبود. 🔹اما مهم آن است که ارتکاز همه آقایان این است که نظر ولی فقیه بر این اصل و هر اصلی حاکم است. 🔹نکته مهم اینکه این اصل در واقع بر این اساس شکل گرفته که هیچ کس باور نمیکند روزگاری بیاید که مردم ایران بخواهند دین و ایمانشان را کنار بگذارند. درست هم فهمیده اند. هنوز هم بعید است کسی مخالف مردمسالاری یا تحقق دین در جامعه باشد. و بخواهد در جامعه دین نباشد یا استبداد باشد. @ali_mahdiyan
بر پا: برای ما فرقی نمیکند. متنی از علی علیزاده 🔸برای ما فرقی نمیکند حمید فرخ نژاد باشی، و جزو تیم سلبریتی‌های اصلاح طلبان، که سلاح تیز و برنده کمپین انتخاباتی روحانی محسوب میشدی، یا مهران مدیری و احسان علیخانی باشی، سرمایه و ابزاری چنان پرارزش برای مدیران اصولگرای تلویزیون، که وقتی پارسال روزنامه شرق شبهه‌ای به تو وارد کرد یک ساعت آنتن تلویزیون هشتاد میلیونی را به مثابه رانت برای رفع شبهه در اختیارت گذاشتند، خط قرمز ما امنیت و منافع ملی است. 🔹برای ما فرقی نمیکند فلان طلبه جوانی باشی که چون پدر زنت فقیه شورای نگهبان است رانت نوعی عدالتخواهی را داری که اگر یک کارگر هفت تپه یک کلمه اش را بگوید دستگیر میشود. یا نسرین ستوده‌ای باشی که چشم به جایزه نوبل دوخته‌ای و هفت سال زندانت را میگویی سی و هفت سال، خط قرمز ما امنیت و منافع ملی است. 🔸برای ما فرقی نمیکند اصولگرا باشی یا حزب اللهی یا اصلاح طلب یا اپوزیسیون، اگر صورت امید و اعتماد عمومی که بنیان امنیت و منافع ملی است را بخراشی مقابلت می‌‌ایستیم و صورتت را میخراشیم. که بدون امید این هشتاد میلیون با هم دشمن و از هم تجزیه میشوند. هشتاد میلیونی زیر بمباران جنگ اقتصادی تحمیل شده از سوی ترامپ و شرکا. 🔹و اگر ذهنیت کمیت-زده‌ و نئولیبرال شده‌ی مدیران صداوسیما مدارا با مجری‌های چندمیلیارد تومنی است چون فلان میلیون تماشاچی می‌آورند و اگر فلان نهاد انقلابی سیاستش اش این است که همانطور که تیم های فوتبال ستاره میخرند او هم سلبریتی های چشم سبز خودش را داشته باشد، حتی اگر این سلبریتی ها تک تک ارزشهای ملی این کشور را زیر سوال ببرند، حتی اگر مثل مهران مدیری در این سالها به اسم نقد، ایرانی بودن را تحقیر کنند، و خروجی کارشان وادادگی ملی و لاابالیگری هویتی و کلنگی کردن ارزشهای جمعی باشد. خط قرمز ما بر اساس منافع قبیله و جناح و دسته ما تعیین نمیشود، و وزن کشی تیم سلبریتی های اصلاح طلب در برابر تیم سلبریتی های اصولگرا برای انتخابات بعدی جایی در محاسبات ما ندارد، چرا که وطن باشگاه فوتبال لیگ حرفه‌ای نیست و بازیکنانش خریدنی نیستند. 🔸خط قرمز ما همین امروز، همان چیزی است که عده‌ای با دست خالی در مهر پنجاه و نه بخاطرش جلوی صدام ایستادند جلوتر از ارتش و سپاه و دولت. و امروز هم بخاطرش سختیهای تحریم را تحمل میکنند همان مردمی که دستمزد تمام عمرشان از درآمد یک ماه مهران مدیری کمتر است 🔹راستی آقای مدیری. کاش یک کلمه بگویید برای برگشتن به تلویزیون رقم دریافتی تان از تلویزیون و درآمدتان از اسپانسرها چقدر بوده؟ بگذارید تا مردم قضاوت کنند که آیا همه ما سختی های این سال سیل و تحریم را یکسان تحمل میکنیم یا نه؟ به کانال تلگرام علی علیزاده بپیوندید @jedaal https://instagram.com/p/Bvy506ihW_x/
ملکیان و حرف مفت 🌾 چندی پیش متنی از مصطفی ملکیان دیدم که علت حرف مفت زدن در گفتگوهای خانوادگی را بررسی کرده بود. او چند علت را درباره حرف مفت زدن شمرده : 🍂 یکی اینکه در دوران مدرن سخن گفتن علامت برتری است ولی در دوران گذشته سکوت علامت فرزانگی بود. 🍂 دوم اینکه دموکراسی باعث رواج حرف مفت میشود. اینکه همه حق رای دارند باعث نمیشود اخلاقا هم همه بتوانند درباره همه چیز سخن بگویند. باید بین حقوق و اخلاق تفاوت گذاشت. 🍂 سوم اینکه سوال باید به درد بخور باشد. خود سوال و کنجکاوی بی جا در دنیای مدرن ارزش شده است. 🍂 چهارم نیز اینکه کمیت بر کیفیت در دوران مدرن غلبه کرده و حرف درست زدن جای خود را به حرف زیاد زدن داده . 🍂 پنجم اینکه آداب معاشرت جای خود را به اخلاق داده است. حال آنکه اخلاق بر آداب معاشرت تقدم دارد. 🌾 چند نکته درباره این متن به نظرم رسید که به آن توجه میدهم ✍ اول آنکه در مقابل دنیای مدرن که دنیای غرق شدن در ظواهر است این اندیشه اساس خود را توجه به باطن قرار داده است. ممکن است در نگاه اول اینطور به نظر برسد که توجه جدی تر به باطن و تقدم باطن بر ظاهر یک اصل درست دینی است. اما حقیقت آن است که تقدم باطن برای ظاهر به دو گونه است. که یک سبک آن درست است. اول آنکه ظاهر را رها کنیم به نفع باطن. دوم آنکه ظاهر را استفاده کنیم به نفع باطن. سبک اول نوعی رهبانیت و سکولاریته معنوی را در سبک زندگی ما ترویج میکند. دوتایی سخن و سکوت یکی از شواهد است. حال آنکه آنچه ما لازم داریم سبک رفتاری در سخن گفتن است که به نحوی سکوت و سخن را با هم آمیخته باشد که خروجی نهایی اش حرکت انسان از فردیتش به سمت جمع باشد. حرکت انسان از ظاهر بینی اش به سمت عمق باشد. حرکت انسان از غفلتش به سمت آگاهی باشد. هم سکوت میتواند دو گونه باشد و هم سخن گفتن. در این فضا آنچه متن سبک رفتاری مومنانه است اتفاقا سخن گفتن است هرچند سکوت هم وجود دارد و نمایشگر مراقبت انسانها بر زبانشان است. اگر خروجی گفتگو همفکری و همدلی باشد این نشان دهنده یک گام به سوی عمق است. خیلی وقتها گفتگوها اساسا برای بیان اندیشه نیست بلکه بهانه ای است برای ارتباط عاطفی و رفاقتی بیشتر بین افراد. در سبک درست ارتباطی هم سکوت وجود دارد و هم سخن گفتن و هر دو باید به گونه ای تنظیم شوند که این اتصال و ارتباط رخ دهد. و الا سکوت ما باعث از هم گسیختگی و در خود فرورفتگی میشود. اتفاقا این نوع معنویت که خروجی اش کم شدن اتصالات اجتماعی است مورد تایید دنیای مدرن است. این سکوت همان است که دنیای مدرن میخواهد. ✍ ثانیا نکته دیگر اینکه به نظر میرسد تمایز بین حقوق و اخلاق خود یک اندیشه سکولاریستی است. اینکه همه حق رای دارند در اندیشه دینی روی دیگری هم دارد و آن اینکه همه مکلفند که رای بدهند. این حق داشتن که روی دیگرش تکلیف است محصول رویکرد معنوی به ماجرای مردمسالاری است. این اندیشه غربی است که رای مردم را صرفا حق میداند و بعد مقوله اخلاق و معنویت را از آن جدا میکند. تکلیف است پس همه باید درباره آن بیندیشند و همه باید عمق ایمانی و معنویشان را خرج آن کنند. و اتفاقا ارتباطات فامیلی محیط مناسب و مستعدی برای چنین ارتباطاتی است. اتفاقا این اندیشه که مردم از عالم سیاست و فهم کلان اجتماعی جدا شوند یکی از راهبردهای دنیای مدرن است برای چاپیدن مردم. ✍ ثالثا فضای امروزی جامعه ما به دلیل جنگ فرهنگی و پیامرسانهای جدید به شدت از دو قطبی های شکل گرفته در رنج است حال آنکه در جلسات خانوادگی در بستر صله ارحام این فضای مستعد و متحد عاطفی خانوادگی برای هم سخن شدن و بیان حال و هوای طرفین مساعد میشود تا افراد بتوانند از این دو قطبی ها عبور کنند. ✍ رابعا اساسا مقوله حرف مفت که در کار جناب ملکیان مورد توجه قرار گرفته است نمایشگر یک ضعف جدی در روشنفکری ما است که به شدت از مردم فاصله دارند. یکی از مشکلات نخبگان غربی این احساس عدم اتصال با متن مردم است. حال آنکه روشنفکری دینی به متن مردم نزدیک است و سخن آنها را میکاود و حقایقی که در همین بگو مگوهای خانوادگی رد و بدل میشود به دست میاورد. حقیقت نزد همه انسانها پراکنده است. ترمیم و استحکام اجتماعی بستری را درست میکند که در همین رد و بدل شدن سخنان فامیل بتوانیم دغدغه های حقیقی و درست و بلکه نکات علمی و دانشی که به زبان عادی و عرفی بین مردم رد و بدل میشود دریابیم و دانسته های خود را تنزیل کرده و به زبان مردم به اشتراک بگذاریم. @ali_mahdiyan
از عدالت خانه تا سفارت اجنبی ⚡️روزی که شیخ فضل الله به ناظم الاسلام کرمانی که در روزنامه اش سخن از مشروطه به میان میآورد فرمود: «مشروطه و جمهوری را در روزنامه اسم بردن و منشا فساد شدن، مشروع نیست»، خیلی ها او را طرفدار استبداد به حساب آوردند و حکم به تکفیرش کردند. ⚡️حال آنکه درد عدالت خانه درد مشترک علمایی چون شیخ فضل الله و توده مردم بود. ناظم الاسلام در گزارش خویش تقاضای متحصنان در حرم حضرت عبدالعظیم را چنین نقل میکند:«در هر بلدی یک عدالتخاته برپا شود که به عرایض و تظلمات رسیدگی شود و به طور عدل و مساوات رفتار کند». داستان از عدالت شروع شد و مراد هم برکناری مسوولان فاسد از امور قضایی و جزایی و همینطور اجرای یکسان قوانین برای مردم و مسوولان دولتی بود. ⚡️اما تفاوت جدی شیخ فضل الله با دیگران این بود که او نگاهش به نقشه و راهبرد غرب و جریان همراه و شیفته با غرب در داخل هم بود. او میفهمید این خروش و بیداری مردمی ممکن است توسط نخبگان غرب گرا مصادره شود و آن وقت شما با کلمات و محتوایی که در نیت شما درست است اما همه چیز را دو دستی واگذار به سفارت اجنبی کنی. ⚡️محمدحسن خراسانی میگوید همسر کاردار انگلیس در ایام تحصن در سفارت نزد متحصنین آمد گفت چه میخواهید یک روضه خوان گفت مجلس عدالت. پرسید مجلس عدالت چیست. گفتند دانشمندان و ریش سفیدها در مجلسی جلوی ظلم حکام را بگیرند. همسر کاردار گفت پس مشروطه میخواهید... ⚡️ در یادداشتی نوشته جناب نمیفهمد که ما نیتمان با براندازها فرق میکند مثلا ما امام جمعه بهتر میخواهیم نه نفی امام جمعگی. حال آنکه همه سخن در این است که اگر توجه جریان عدالتخواه به نقشه دشمن و غربگراهای داخلی نباشد به سهولت حرکت جوانان با نیت پاک مصادره میشود و اهداف اجنبی محقق میگردد. وقتی راهبرد شما و بلکه جملات و نقدهایتان دقیقا همان است که امروز جریان غربگرا دنبال میکند نیت شما چه دردی را دوا میکند. همه چیز سر از سفارت اجنبی در میآورد ولو از حرم عبدالعظیم شروع کنید. ⚡️جریان عدالتخواه اگر مسیر خود را در راهبرد کلان و سپس عمل و بیان و نه فقط نیت قلبی از مسیر دشمن جدا نکند آن وقت خروجی حرکتش خواهد شد نه ترمیم دولت قجری. @ali_mahdiyan
غیر قابل بازگشت ⚡️همه چیز مو به مو همانطور داره میشه که پیش بینی میکرد. بعضی ها میگن کم کم داریم از این مرد میترسیم. حرفهاش بیشتر از چهارتا استدلال و محاسبه است. یه طوری از سر یقین حرف میزنه انگار آینده رو میبینه. ⚡️از اون طرف برخی توجه ندارن داره چه اتفاقی میافته. برخی پس ذهنشون خیال میکنن فردا یا رییس جمهور بعدی ولو دموکرات ولو شبیه بلند میشن میگن ببخشید ما اشتباه کردیم. قطعا اینطور نیست. شاید خیلی ها با تصمیم ترامپ در داخل آمریکا موافق نباشند اما قطعا کسی در آمریکا بدون در خواست باجهای سنگین از تصمیمات ترامپ عدول نمیکنه. نه پاره کردن و نه اعلام کردن . ⚡️از طرف دیگه در داخل ایران شرایط در حال تغییرات ماهوی است. نامه مقابله به مثل رو به داد توجه کنید. اعلام ناامن شدن منطقه برای آمریکا رو هم اعلام کرد. این ها تیم نخبه دیپلماتیک ما هستند که یک دهه کل جریان متمایل به غرب خودش رو خرج کرد که بگه صادق تر و کارآمدتر از اینها برای ارتباط با آمریکا وجود نداره. ⚡️تمام هشتکهای که جماعت سبز و بنفش و زرد و آبی و خاکستری دارند میزنند نمایشگر اتفاقی عجیب و غریب در عرصه ملی است و اون این که بنا نداریم باج بدیم و این ها همه یعنی کل ملت ایران با گوشت و پوست و استخوون دارن شیر فهم میشن که آمریکا یعنی دشمن. دشمن غیر قابل اعتماد و غیرقابل مذاکره ولو به نیت برد برد. ⚡️اینها یعنی ایران و آمریکا به سرعت در حال نزدیک شدن به یک نقطه غیرقابل بازگشت رسیده اند. یکی از دو طرف باید خرد شود ایران یا آمریکا . ⚡️این سبک مدیریت کشور که بتوانی با مهره هایی مثل روحانی با گفتمان و بلکه حتی با امثال و انسجام کشور رو توی چشم آمریکا فرو کنی. که بتونی حرفهای تند سیاسی رو از زبان نه بلکه تیم دیپلمات لبخند و توجیه بیرون بیاوری و حتی بلایای طبیعی رو هم تبدیل به فرصت برای سیرالی الله یک امت کنی کار هر کسی نیست. اینکه امت به نقطه ای غیرقابل بازگشت در مبارزه با بزرگترین شیطان روی زمین برسه از این جهت معجزه گون است که کل ملت پای کار آمده اند منسجم و هم آهنگ. ⚡️گام دوم انقلاب است. خوب توجه کنید. انقلاب درش محرومیت هست. رنج هست. اما درش وحدت هم هست. احساس عمیق وحدت. احساس عمیق زنده شدن آرمان گرایی. احساس مبارزه با طاغوت. خاطرات ۵۷ را مرور کنید همه چیز در چهل سالگی خیلی سریعتر از آنکه‌ فکرش را کنی در حال تحقق است و مگر رهبر اینها را میدید که زودتر از همه خبر میداد؟ انقلابی در قامت یک ملت و در قالب یک نظام مقابل شیطان ⚡️ابتدای سال سیدعلی خامنه ای در مشهد گفت امسال سال فرصتها است نه تهدیدها. مثل همیشه طوری با یقین گفت که انگار همه چیز رو میبینه. @ali_mahdiyan
جمهوری راست و حسینی 🌱بعضیها فکر میکنند وقتی بحث از نسبت مردم و حکومت میکنیم منظور ما صرفا یه ساختار حقوقیه که توی منعکس شده. نه اینطور نیست. اگه همه کشورهای مستبد سعودی و یهودی عین قانون اساسی مردمی و اسلامی ما رو هم داشتند باز هم در ایران قابل مقایسه با هیچ کجای دنیا نبود. 🌱حکومت مردم، اونطور که اتفاق میافته مهمه. اون که در قانون میاد پوسته و ظاهر جمهوریته. عمق جمهوریت به باطن آدمها مربوطه به ایمان و اعتقادشون به اندیشه ها و دلهاشون وقتی که بروز پیدا میکنه. در ایران مردم برای کلانترین مسایل کشور دل می آورند وسط میدان. 🌱نسبت رهبری و مردم صرفا انتخاب دو مرحله ای او نیست بلکه او به اعتقاد دینی مردم ربط دارد لذا به اشاره او جان هم میدهند. نسبت با رییس جمهور و مجلس و قاضی القضات و همه بخشها نگاه کنید که مردم دل میسوزانند و بی خیالشان نیستند. برای همین بازار بحث و نقد سیاسی در ایران از همه جا گرم تر است. 🌱حالا در این ماجرای و و و چه و چه هر چه مشاهده میکنید وسط این همه بلا و گرفتاری، مهر است و محبت است و معنویت. اونهایی که جنگ رو یادشونه میدونند که مردم چطور وسط تیر و تفنگ و آهن و ماشین، معنویت و محبت را پیدا میکردند و نشون میدادند همونکه هنوز بعد از سالها ملیونها نفر توی خاکهای همین خوزستان گیرش میآورند. الان وسط این همه بلا و گرفتاری نگاه کنید، بابا شما مگه هزار بدبختی و گرفتاری و فشار رو تحمل نمیکنید چرا اینطوری هستید پس؟ 🌱جمهوریت در ایران بروز یک نیست فقط. بروز ایمان و اعتقاد مردم است. لذا واقعی است. در کشورهای دیگر جمهوریت صرفا یک نقش سیاسی و حقوقی است بر محور یک قرارداد عرفی و عادی. من اصلا کاری هم به پولهای پشت پرده هم ندارم که با پروپاگاندا ذهنها را مدیریت میکنند. من فرض میکنم هیچ مدیریتی هم توسط خرپولهای عالم بر افکار عمومی نباشه. باز هم این جمهوریت در اینجا با آن دموکراسی ها غیرقابل مقایسه است. (روی کلمه غیر قابل مقایسه تاکید دارم ) 🌱جمهوریت در ایران بروز ایمان است یک واقعه معنوی است. که خود را در و و راهپیمایی هر سال هر سال و جنگ معنوی ایرانیها در دهه شصت و نود در عراق و سوریه و حتی پای نشان میدهد. جمهوریت در ایران ایمان و عقیده را نشان میدهد لذا حقیقی است بقیه جمهوری ها صورت و شمایل جمهوریتند در بهترین حالت نه جمهوریت حقیقی . @ali_mahdiyan
مزدور ⚡️مزدور به نیرویی گفته میشه که نه از سر انگیزه های میهنی و تعلقش به یک کشور بلکه فقط برای کسب درآمد به نفع یک طرف وارد جنگ میشه. مثلا لشکر خصوصی آمریکا را جزو مزدوران مشهوری میدانند که امروز در نقاطی که تصمیم میگیرند ورود کرده و در قبال پول میجنگند. ⚡️برای شناخت مزدور باید آن هویت جمعی که افراد به دلیل تعلق به آن وارد مبارزه میشوند را معرفی کنیم. خدا رحمت کنه این جمله از مشهوره که میگفت تفاوت من و امام این است که من میگویم اسلام برای ایران و امام میگفت ایران برای اسلام. این نشان میده هویت اصلی که خودمان را متعلق به آن میدانیم چیه؟ ⚡️سالها بعد رهبری توضیح داد که ایران برای اسلام یعنی باید اولا پایگاهی به نام ایران ساخته شود آن وقت پیام انقلاب ایران را مسلمانها و همه مردم آزاده دنیا میفهمند. اتفاقی که به مرور با پیشرفت ایران در حال تحقق در دنیا است. ⚡️تعلق به جبهه حق یعنی تعلق به هویت . در بخشهای غربی کشور نقطه ای هست که در آن جا نیروهای عراقی با ایرانی درگیر شدند جالب است اما عراقیها با انقلاب اسلامی بودند تحت عنوان و ایرانی با قدرتهای مستکبر تحت عنوان . هیچکدام هم مزدور نبودند. واقعا کی به کیه ؟ ⚡️ هنوز هم عده ای نفهمیدن که تعریف به تعریف جبهه و تعلق به جبهه وابسته است. و افغانستان و پاکستان کنار جوان خوزستانی و لرستانی و سپاهی و طلبه یک طرف و اون طرف که فارسی حرف میزنه و به آمریکاییها توصیه میکنه کمک به سیل زده ها متوقف بشه و و و بی سی فارسی. ⚡️خوشبینانه ترین حالت اینه که بگیم میزان آگاهی و شعور بعضی ها کمتر از اینه که بفهمن کی به کیه. بدبینانه اش هم اینه که بروز هویت جبهه اسلام یعنی انقلاب جهانی اسلامی برای اینها دردآوره. حالا یا چون مزدورن یا چون تعلق میهنی به جبهه آمریکایی دارن. دیدید دوست دارند بچه هاشون اونجا به دنیا بیان؟ دیدید برای توریستهای فرانسوی بیشتر از یمنیها دل میسوزونن؟ خون آدمها پیش اینها بر اساس تعلق جبهه ای که تعریف کردند ارزش داوری میشه. ⚡️خوب سیل زیاد خسارت زد اما خوبیش این بود که معنای رو و رو و رو برای خیلی ها واضحتر میکنه. معنای اشدا علی الکفار و رحما بینهم را. @ali_mahdiyan
آزادی بماند 🔹اولین بار که توفیق زیارت پیدا کردم در انتهای دهه هفتاد و در دوران ملعون بود. شاید هیچ چیز بیشتر از اختناق پلیسی حاکم در آنجا آزار دهنده نبود. یادم میآید یک سربند به سرم بسته بودم و توی صحن حضرت عباس راه میرفتم پلیسهای با لباس عادی که قیافه هایی شبیه ساواکی هایی که تو فیلمها دیده بودم ریختند دور و برم که حق نداری با سربند راه بری. شعار سربندم هم ذکر سلام به امام حسین بود همین. آن روز متوجه نبودم حکومت صدام رو به پایان است. تحلیل حضرت آقا از آن ایام این است که آمریکا به عراق حمله کرد چون یقین داشت حکومت صدام به دست مردم در حال سقوط است و او میخواست خودش کنترل شرایط را در اختیار بگیرد. هر چند آنطور که میخواست هم نشد و باز کار از دستش خارج شد. بماند. 🔹کسانی که دوران را یادشان است میدانند بیشترین اتهام های خفقان و اجبار به حزب اللهی ها زده میشد اما بینی و بین الله بیشترین فضای بسته و خفقانی را بر علیه مخالفینشان در همان زمان شاهد بودیم. من آن زمان دانشجو بودم. اگر کسی خلاف آنها فکر میکرد آنچنان به تهمت و هو کشی خفه اش میکردند که دیگر صدایش در نیاید و حرف مخالفشان نزند. فضای کل کشور اینطور بود. مثل آب خوردن شخصیت آدمها ترور میشد جناب ومرحوم و مرحوم و خلاصه هر کس مخالفشان بود له میکردند با شعار . بماند. 🔹 یادم است جمعی از رفقای ما بعد از ماجرای هشتاد و هشت خدمت جناب رفته بودند در جلسه خصوصی گفته بود تقلب کجا بود این حرفها چیه؟ گفته بودند حاج آقا خوب همین رو علنی بگو همین یک کلام حرف را بزنی خیلی از امور عوض میشه. بابا پای وسطه پای وسطه. لااقل برای طرفدارهای خودتون حق رو روشن کنید توی جو قرار نگیرند. یک کلام گفته بود و آن اینکه من طرفدارانی دارم که با موضع علنی از دستشان میدهم. بماند. 🔹شنیدم رییس جمهور عزیزمان که بنا داشت با توی پیاده رو ها مقابله کنه که مردم آزادیشان به خطر نیفته اجازه حضور دو تا از منتقدین خودش رو به جلسه ای که شان حاکمیتی داره نداده و پا را از فحش دادن و توهین به مخالفین فراتر گذاشته. بماند. 🔹و این واقعه خوش هم زمان شده با بستن صفحات کسانی که خیلی حرفهایشان با مذاق آمریکا یعنی مدینه فاضله آزادی بیان خوش نیامده و در بستر که برای بیان آزاد تاسیس شده خفه شان کرده اند. این هم بماند. 🔹شاید کمتر کسی توجه کند به این نکته که آزادی جایی امکان تحقق دارد که روح آزاد حکومت میکند. آزادی را در دستان روحهای آرمانجوی الهی باید دنبال کرد و الا فقط شعار است و کشک. کسی که در درون آزاد نیست در بیرون هم آزادی از او نطلبید. به قول رهبری در مقاله ای که درباره توحید نوشته بود است. و این یعنی آزادی را از کسانی که حقیقتا الهی اند سراغ بگیرید. هر چه فاصله از این نقشه توحیدی بیشتر شود اختناق بیشتر میشود. در مسوولین ما کمتر در ترامپ و صدام بیشتر. اما نکته همان نکته است. ریشه اختناق جدایی حقیقت و درون ما از راه خمینی است. اینها را بی ارتباط به هم نباید فهمید. 🔹آنکه سبک زندگیش دوری از مسیر توحیدی امام است و در اوج فقر و گرفتاری مردم در خانه های کاخ وش زندگی میکند و مسافرتهای آنچنانی میرود در عمل بخواهد هم نمیتواند مروج آزادی باشد پناه به خدا از فرعونها نفسمان. که ان الفرعون علی فی الارض و جعل اهلها شیعا 🔹در ضمن تشدید اختناق به معنای حرکت نزولی حیات حاکمان است. این یعنی صدای شکستن غرب گرایی در ایران و غرب در خارج با هم میآید. @ali_mahdiyan
امام زمان و پطرس 🌺درباره اینکه پطرس چگونه جانشینی برای مسیح بوده اختلاف است. پطرس از این جهت مهم است که او را اولین پاپ و بانی کلیسا میدانند. برخی میگویند او مولای معنوی و استاد طریقت و سلوک بوده فقط و حکومت چه به نحو خلافت بوده باشد یا بی ربط به مسیح و چه به تغلب و زور بوده باشد یا به تصمیم مردم به هر حال ربطی به او نداشته. برخی میگویند او پادشاه معنوی و حاکم علی الاطلاق زمین بوده و همین یعنی یک و معنوی. 🌺فهم شیعیان از به شدت تحت تاثیر فرهنگ بیگانه غربی است. برخی رابطه با امام زمان را رابطه ای در اندازه سلوک معنوی و شخصی و بی ربط به دنیا فهمیده اند و برخی او را حاکمی که اگر بیاید همه چیز به دست قدرتش حل میشود. هر دو فهم هم خروجیش انفعال در دنیا است و سپردن کار به خرپولهای زورگو. 🌺یا انا ههنا قاعدون سر میدهند و اذهب انت و ربک میگویند یا مینالند که « کی به یک گل بهار میآری...» انتظار از سوپر منی که با معجزه همه چیز را حل و فصل میکند. و البته اگر بیاید صورت ولایت و حکومتش یک حکومتی است که او فقط میگوید و دیگران هم دانسته و ندانسته تابعند و هیچ کاره. حکومت مردم، مال دوران است نه ظهور و حرف چرندی که به درد دوران قبل از ظهور میخورد. 🌺اندیشه چه پیش از و چه پس از آن در این نکته مشترک است که یا دنیا یا آخرت. اینها حکومت دینی و ولایت حواریون را از عینک استبداد مقدس میبینند و نه جمهوری معنوی و دینی. 🌺و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا یعنی حکومت مردم که روایات بر دوران امام عصر تطبیق میدهند. و امرهم شوری بینهم نیز رفتار و شیوه حکومت صالحان است.هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین نیز و... و خلاصه کلمات قرآن تبیین رابطه ولایت است. رابطه با امام زمان را از پشت عینک مردمسالاری دینی باید شناخت نه استبداد دینی. 🌺اینطور صحنه را ببینیم هم علت غیبت را میفهمیم که علتش ما هستیم . هم سبک ظهور را میفهمیم که خروجی رشد مردم است نه اعجاز یک نفر سوپرمن . هم سبک حکومت را میفهمیم که مردمسالاری دینی است که مردمی ترین حکومت عالم حکومت او است. هم رابطه خورشید پشت ابر را. 🌺خمینی فهم ما را از مهدویت بسامان کرد. رحمت خدا بر او. @ali_mahdiyan
هزینه فایده 🔹برایان هوک نماینده وزارت خارجه آمریکا در امور ایران به روشنی پاسخ چینی ها را داده که میتونید با آمریکا یا ایران رابطه داشته باشید اما نه با هر دو. قصه چیه. آمریکا داره چه میکنه. دقیقا هدفش چیه. آنچه که روشنه اینه که آمریکا همه حیثیت و توانش رو پای کار آورده . خوب که به چی برسه؟ 🔹فشار به ایران چه آثاری داره. قطعا مخاطب فشار، مردمند. نه هیچ کس دیگه. مردم باید کلافه بشن. فشار اقتصادی دودش به چشم طبقه متوسط و ضعیف میره. فشار روانی هم برای ایجاد و تشدید این تاثیره که چی بشه؟ بعید بدونید رییس جمهور تاجر آمریکا یک آدم احمق سادیسمی باشه. او هدفی داره. 🔹فشار به مردم برای اینه که نظام منشا و پشتوانه قدرت خودش رو که مردمن از دست بده. خوب که چی؟ که ایران پاش رو از حلقوم اسراییل و عربستان برداره. که انصار الله زمین بخوره و مقاومت هم بگذاره اسراییل نفسی بکشه. خوب اینها را پمپیو هم گفته بود اما فایده این اتفاقها برای آمریکا چیه؟ 🔹آمریکا بیش از هر زمان درگیر مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی خودشه. رییس جمهوری اونجا رای آورده که شعارش حل مشکلات درونی بوده. کم شدن فشار روی اسراییل و عربستان یعنی جمع کردن کمک مالی سعودی ها و یهودیها. خلاصه همه این فشارها ناشی از ضعف جدی و وضعیت شکننده آمریکاست. 🔹اراده ایران در منطقه پیروز شده و تمام. آمریکا میخواد نشون بده ایران مهار شده، برای همین ایران باید آنقدر دارایی خود را دو دستی تقدیم کنه که سعودیها و یهودیها احساس کنن دست برتر را دارن. و دیگه نترسن. ترامپ هم این وسط کاسبیشو کنه واسه آمریکایی که داره ورشکست میشه. 🔹 ترامپ میخواد بترسیم و ناامید شیم تا جواب بگیره. اگر عقب بکشیم جری تر میشه و تا جایی که ممکنه جلو میاد. جای ممکن جاییه که مثل سعودی ها شیر مون رو بدوشه. آنقدر که ما رو به عربهای سعودی ترجیح بده. 🔹باید قدرت را به رخ او کشید. ما در داخل نیاز داریم به احساس آرامش و امید و در خارج نیاز داریم به بروز قدرت و اقتدار. اینکه مسوولین نظامی و دولتی به صورتهای مختلف وحدت رو به رخ میکشن. اینکه فرمانده ای برای سپاه انتخاب میشه که صریح و مقتدر میشناسندش. این که جوانان به حضور فراخوانده میشن . اینکه سرداران نام آشنا میان وسط و همه رو به خدمت رسانی گسترده فرامیخونن همه تکه های یک پازل راهبردی را پر میکنه. 🔹فضای آرام و امیدوار باعث میشه اولا حضور مردم پای صندوقهای رای بیشتر بشه که بهترین نمایشگر اقتداره. امید به درون حتما حضور مردم رو زیاد میکنه ثانیا در نقطه بروز اراده عمومی مردم ، گفتمان غربگرا تصفیه میشه چون توی فضای آرام تجربه های این چندساله خوب درک میشه. و همین دو مورد، دو اتفاقیه که کمر آمریکا را تو این داستان جدید میشکونه. 🔹اینکه این وسط آدمی مثل میخواد برای ورود توی ساز و کار وحدت، آبروی رفته اش رو احیا کنه و بدنه مردمی از دست رفته اش رو جمع کنه، مهم نیست وحدت مردم هم محتاج اینها نیست. این که یه مشت رفقای عزیز ما هم میخوان تو هر قصه ای دولت و این و اون رو ضایع و بی آبرو کنن که به اسم روشنگری، دلشون خنک بشه این هم مهم نیست بالاخره حالیشان خواهد شد. اما من احساس میکنم کشور و قاطبه جوانهای حزب اللهی به بلوغی رسیدن که سبک رفتاریشون کاملا داره جریان جبهه حق رو مدد میده و به نظرم این خودش فتح کمی نیست برای مردم ما وسط این همه بلا و گرفتاری. @ali_mahdiyan
من هم در ذهنم یک قبرستان دارم ✍قاتل روحانی مظلوم و شهید این پیام را در فضای مجازی پخش کرده که« در ذهنم قبرستانی دارم که هر از گاهی کسی را آنجا دفن میکنم. » ✍من هم در ذهنم قبرستانی دارم که شبانه روز تلاش میکنم تا درش اجسادی را دفن کنم. جسد را نه، ولی جسد آن هویتی که به خاطر قیافه اش به خاطر هزار ارتباط سیاسی و اقتصادی و فرهنگیش مثل آب خوردن میبافد و دروغ میگوید چون یقین دارد عده ای باورش میکنند. اگر دست این هویت رو شود نزد مخاطبش، آن وقت جسدش را در قبرستان ذهنم دفن میکنم. کافی است چشم عقل مردمم را باز کنم و الا میرود و میرود و میرود و خواهند رفت و خواهند مرد اما این هویت احمق پندار و احمق پرور باقی میماند. ✍جسد دولت ی ترسوی بی تدبیر فعلی را نه، بلکه جسد و خودباختگی و مرعوب بودن را دفن میکنم. جسد هر گفتمانی و هر اندیشه ای به جز را. جسد ذاتا مسموم که فضای ذهن مدیران کشورم را تسخیر کرده دفن میکنم. و الا میمیرد فرار میکند حصر میشود و میمیرد ولی این هویت زنده میماند. باید مردم من فرهنگ غربی را و علوم انسانی مسمومش را تف کنند تا این هویت بمیرد. ✍جسد مدیران نالایق نه، ولی جسد و دروغ را که فضای عالم را پر کرده. در دنیایی که به اسم به گوشی هایمان هجوم میآورند و هر درگاهی را بخواهند حذف میکنند و اسم لشکر رسمی و قانونی را اگر ببری حذفت میکنند. آنوقت ما و مدیران نالایقمان به آنها حق میدهیم که مدیر روابط مجازیمان باشند. آری تا وقتی اعتماد به خود پیدا نکنیم منفعلیم. و الا سریالها و فیلمهای غربی را قبول میکنیم و و رسانه هایشان را قبول میکنیم و ابزارهای ارتباطی را قبول میکنیم تا ذهنمان را آنطور که میخواهند بپرورند. و مدیرانی خواهیم داشت که دست دشمن را بیشتر از دست دوست باز میکنند. ✍جسد آن لات هفت تیر کش را نه، ولی جسد را دفن خواهم کرد. تا از حماقت ما استفاده نکنند و به اسم مذهب شیعه و سنی یا به اسم ملیت ایرانی و عراقی یا به اسم عقاید و قومیت و هزار دلیل به جان هممان بیندازند و همه را بچاپند. یادم نمیرود چطور یک در همین ایران روی اختلاف ها و دوقطبی ها که مثل زخم قدیمی در جان ملت نشسته پا کوبید تا رای جمع کند. نگاه کنید موج نفرتی که درست کرده اند تا به خیال خود سال ۹۸ را سال آشوب کنند. ✍قبرستانی دارم در مغزم که به مرور جسدهای زیادی را درش دفن خواهم کرد. طرف حساب ما نه مهناز افشار است نه لات هفت تیر کش اینها را نیروهای امنیتی به حسابشان برسند طرف حساب ما پدر جد همه اینها است. بنشینید و تماشا کنید. دوران ما است دوران است. . @ali_mahdiyan
بی خیال آقا 👌بعضی امور هست که خلق و سبک دایمی رهبریه و حزب اللهی ها و ولایتی ها رعایت نمیکنند. خیلی هم جالبه که این رعایت نکردن براشون عادیه و پذیرفتندش و باهاش کنار اومدند. که خوب اختلافیه که هست دیگه به هر حال😊 👌یکیش اینه که رهبری خیلی اهل مطالعه است. دایره مطالعه اش هم خیلی وسیع است . رمان و داستان و تاریخ و ... از خیلی از نویسنده ها .... ما اینطور نیستیم. 👌رهبری اهل شعر است ما ها نه خیلی 👌خیلی توصیه به قرآن میکند خیلی اهل انس با قرآن است ما ها نه زیاد 👌اهل ورزش است و کوه و ... ما ها نه آنچنان 👌به امروز و آینده امیدوار است خیلی امیدوار رفقای ما اما نه 👌رویکرد کلان و ملی و جهانی و تاریخی دارد ما عمدتا نگاهمون جریانی و حزبیه.... 👌به محبت و رفقات و وحدت با مسوولین در عین امر به معروف و نهی از منکرشان توصیه میکنه ما ها عمدتا میجنگیم باهاشون و متهمشون میکنیم به نفاق... 👌رای و نظر و انتخاب مردم و حضور حداکثریشون با هر سلیقه ای در فضای وحدت در کشور براش خیلی مهمه ولی ما نه خیلی. 👌خلاصه بنشینیم بشماریم لیست طولانی و جالبی میشه از اختلافاتی که با رهبری داریم و خیلی هم برامون مهم نیست و عادی میدونیمش و باهاش کنار اومدیم. بقیه اش رو شما بشمارید.😊 @ali_mahdiyan
امنیت فدای عدالت 🌱معروف است بین غربیها که اندیشه سیاسی را بر محور امنیت پایه گذاری کرده. او معتقد است برای اینکه انسان به خواسته ها و تمایلاتش برسد باید از وضعیت خلاص شود. و این یعنی همه آزادیشان را به قدرت حکومت مرکزی بسپارند تا این قدرت مرکزی، اجازه کشمکش و ناامنی را ندهد و صلح محقق شود. این اندیشه هر چند با شروع میشود اما به بردگی و تابعیت محض از حکومت تمام میشود به نام و . 🌱 اگر هنوز حرفهایش در دنیای جدید خریدار دارد دلیلش این است که او را تیوریزه میکند. چه در داخل یک کشور و چه نسبت به همه کشورها برده قدرت مرکزی باشند تا جنگ نباشد. 🌱در غرب اندیشه دیگری بروز کرد که مبنای ساختار سیاسی را حکومتها قرار میداد امثال و معتقد بودند همه چیز صرف رسیدن انسانها به آزادی و تمایلاتش بشود. از دل این اندیشه به عنوان غایت حکومتها مطرح شد. دشواری اصلی این نظریه نیز این بود که اگر یا یا یا هر غایت و هدفی ملاک باشد ، هر کس هر طور تشخیص دهد عمل خواهد کرد. اولین چیزی است که نفله خواهد شد چون چه بسا قانون و عدالت با هم قابل جمع نباشند. یعنی جایی قانون پیاده میشود ولی منجر به میشود. قدرت مرکزی نیز هیچ مشروعیتی نمیتواند داشته باشد. چون مشروعیت او از غایت بود آنطور که هر کس میفهمد. 🌱هر دو نظریه تلاشهایی برای نجات خود کرده اند ولی موفق نبوده اند یکی و را تضعیف میکند و دیگری و را. 🌱دیگر اینکه میگویند یکی از اشکالاتی که به میشد این بود که او منجر به ناامنی و جنگ داخلی میشود. و او پای و با ایستاد. اما راه حل چیست؟ ☘اولا امنیت و صلح هدف غایی حکومتها نیست بلکه آنچه هدف است رسیدن به خدا است. برای رسیدن به خدا البته حکومت عادلانه لازم است. و بنابراین امنیتی که بر بستر عدالت سوار شود خواستنی است نه امنیت به بهای ذلت و بردگی. ☘عدالت و آزادی از بردگی نیز حقایقی جزیی نیستند که فقط در اندازه من و تو و در داخل تعریف شوند بلکه در قواره یک امت هم معنی دارند. نمیدانم چرا برخی آزادی را قبول دارند ولی که همان آزادی در قواره امت است نمیشناسند. چرا مبارزه یک کشور با ظالم جهانی را عدالتخواهی نمیفهمند. این اندیشه و زاویه نگاه است که نسبت خود را با و با نمیتواند تعیین کند. ☘در اندیشه دینی آنچه مبنا است حق الهی است و این بنیان تحقق عدالت است. در این اندیشه حق جامعه و جبهه حق مقدم بر حق افراد است. یکی از جاهایی که ریختن خون مظلوم و بیگناه در شرع حلال است جایی است که دشمن ظالم، آنها را سپر خود کرده باشد. این حفظ جبهه حق است که مقدم بر حتی جان افراد است. ☘ که باعث تقویت ظلم به امت شود عین ظلم خواهی و بردگی جویی است. این در واقع عدالتخواهی نیست بلکه تقدم دادن فرد و خواسته های خود بر حق جامعه و امت است. این یعنی ضربه زدن به حق حاکمیت الهی. ☘امنیت فدای عدالت. اما عدالتی که با نگرش کلان هم عدالت باشد و نه ظلم. مبارزه هم مبارزه با ظلم داخلی و هم ظلم خارجی بود و عدالتخواهی برخی مقابله با ظلمهای داخلی و تقویت ظلم خارجی بود. چیزی شبیه عدالتخواهی در دوران . @ali_mahdiyan
آثار مقوله در علوم حوزوی 🌱شاید اساسی ترین تفاوت جریان فکری حضرت امام در علوم حوزوی با دیگر جریانات را بتوان به مقوله تحقق دین، نسبت داد. موضوعی که رهبری در اولین دیدار رمضانی خود با طلاب به آن اشاره کردند. 🌱امام در کتاب «حکومت اسلامی» خود، را معرفی میکند. او معتقد است عالم دین اگر ورثه انبیا است اگر امناالرسل است اگر خلیفه انبیا است اگر حصن دین است به تعبیر روایات متعدد به دلیل آن است که او نیز چون پیامبران در پی تحقق دین است. او دنبال سخن خود را برای تحقق میگیرد و به مساله گویی صرف اکتفا نمیکند. 🌱مقدمه کتاب جنود عقل و جهل امام نقد دانش های حوزوی از این زاویه است او معتقد است همه علوم اگر مقدمه و ابزار تحقق عملی باشند علم الهی اند چه فقه و حکمت و چه علوم دانشگاهی. علم اخلاقی که درمان باشد نه صرف نسخه، علم اخلاق واقعی است. 🌱اندیشه او در علم فقه که فرمود الاسلام هو الحکومه بشوونها و حکومت را فلسفه عملی همه فقه میداند ناشی از همین نگرش است. او و یا را طرح میکند. فقهی که به اقامه میپردازد لذا زمان و مکان برایش مهم است. است. مساله به تعبیر فقهی و به تعبیر عرفانی برایش حیاتی است و به تغیر موضوعات توجه دارد. 🌱در عرفان و حکمت توجه به جریان این دو دانش برای پشتیبانی شریعت مساله اصلی کتابهای او است. در عمق مقوله نبوت و خلافت و ولایت را تبیین میکند و در به جایگاه انسان کامل و نسبت حقیقت او که در مرکز عالم است با حقایق تفصیل یافته که متن عالمند تبیین میشود. همه در و هم به همین ماموریت میپردازد. او حکمت و عرفان را برای فهم عمیق شریعت به کار میبرد و معتقد است اگر فقه را چنین نفهمیم اصلا او را نفهمیده ایم و منحرفش خواهیم کرد. 🌱متاسفانه آثار امام در علوم اسلامی هنوز آنطور که باید در متن کار حوزه قرار نگرفته ولی معتقدم حضرت امام انقلابی در همه علوم حوزوی رقم زده و دوران دیگری به لحاظ دانشی ایجاد کرده . کلیدواژه اصلی این دوران علمی، است. انقلاب او فی جمیع السماوات و الارض بوده و این واقعه به مرور دارد خود را نشان میدهد. @ali_mahdiyan
تنفس دهان به دهان ☘جناب مسوول دفتر دولت اصلاحات مدتی قبل نوشت آنچه جناب را نگران کرده، شعار « اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » است. این سخن را بعدتر، در جلسه علنی به زبان آورد. اما ماجرا چیست؟ ☘مهمترین عناصری که هویت جریان سیاسی را در دوران شکل میداد ، دو رکن و بود. این که نخبگان این جریان از پایگاه معرفتی غرب این دو مفهوم را تفسیر میکردند و بلکه در همان دوران در فرانسه اعلام کرد که ما مردمسالاری را از غرب فرا گرفته ایم، نکته درستی است لکن دال مرکزی گفتمان اصلاحات در داخل همین دو کلیدواژه بود که هویت مد نظر آنها را شکل میداد. ☘بعد از دولت خاتمی، ظهور دولتی به مراتب محبوبتر که دغدغه های مردمسالارانه اش بومی و از سر اعتقاد به دین و بود، عملا باعث شد این مفهوم از چنگ این جریان خارج شود. دولت هم پشتوانه جدی تری از آرا را داشت و هم رفتارهای مردمی تری از خود نشان میداد. جناب که کاندیدای جریان اصلاح طلب بود با تعیین صلاحیت شد اما کمترین رای را آورد. ماند شعار ☘در انتخابات هشتاد و هشت، یکی از درگاه های جدی نقد رقیب توسط جریان اصلاحات، بود. در مناظره با احمدی نژاد، این مفهوم برای نقد دولت آن روز به کار میرفت. اما ماجرای فتنه۸۸ عملا چهره ای جرزن و آشوب طلب از این جریان نشان داد. ☘در انتخاباتهای بعدی کاندیدای اصلاح طلب ها، در هر دو دوره به نفع روحانی کنار رفت. روحانی شعار اعتدال و امید را به کار میبرد شعاری که بیشتر برای نفی و رد سبک احمدی نژاد بود. سبکی که کمتر به قانون و عقلانیت جمعی تمکین میکرد. روحانی از دوقطبی شکل گرفته در دوران احمدی نژاد بهره برد و تلاش کرد چهره ای پخته و با از خود نشان دهد. اما در این میان کمتر به این موضوع توجه میشد که اصلاح طلبها در حال نابودی گفتمانی و هویتی هستند. ☘ هم مفهوم قانون و هم مردمسالاری در دست جریانهایی غیر از اصلاحات است و آنچه باقی مانده یک جریان بی گفتمان و شکست خورده است که حرف اثباتی ندارد برای گفتن. دولتی که این جماعت تکرارش کردند، همه طرحهایش که بر بستر ارتباطات گسترده با اروپا و آمریکا بود شکست خورد و پز تدبیر و عقلانیتش هم شکست. و این یعنی شکست عملی جریان اصلاحات. ☘این نکته امروز باعث شده این جماعت روی بیاورند به گفتمانی که عملا آنها را از بدنه مردم و نظام جدا میکند. شعارهایی مثل مذاکره با هر شرطی بگوید که در جلسه دیروز با روحانی مطرح شده را در همین جهت باید دید. آزادی و که امثال طرح کردند. و شعارهای ساختار شکن مقابل ارکان قانون، همه فقط برای این است که یک هویت مستقل و غیر، را بتوانند زنده نگه دارند. حال آنکه فقط گام به گام رو به نابودیند. ☘جناب روحانی خطای محض میکند که به این جریان تنفس مصنوعی و دهان به دهان میدهد. چون بیشتر از آنکه این جریان نفس بگیرد، نفس روحانی را خواهد گرفت. @ali_mahdiyan
⚫️به بهانه تعرض به دانشجوی محجبه ⚪️دو سه جمله با چادری ها... ▫️تذکر: حجاب در اسلام منحصر به چادر نیست. چه بسیار زنان عفیفه ای که بدون چادر حجاب دارند و حریم شان پاک و شریف است؛ ولی غرض این متن اساسا حجاب نیست. ◾️و اما... چند جمله با دختران چادری. ▪️اگر چادر را میراث قوم و تبار دانسته اید؛ سلمنا. اما قصه امروز، کهنه سنت گذشته گان نیست. ▪️اگر چادر را مصونیت دانسته اید؛ حق است. اما ماجرا ازین نیز فراتر است. ▪️اگر چادر را حجاب برتر دانسته اید؛ الحمدالله. اما باز هم کم گذاشته اید. 🔻متعالی ببینید. چادر امروز، نماد ایدئولوژی است. نشانه زندگی مومنانه است. هویت زن انقلابی است. چادر را فراتر از حجاب ببینید. چادر امروز ابزار مبارزه است. سیاهی چادر امروز، کراهت که هیچ؛ تقدس رزم سیاسی است و جبهه ای را مدد می دهد. باید قدر دانست و نسبت به این هویت انقلابی معرفت داشت. بروز اجتماعی دختر چادری با همه لوازم و شرایط حیاگونه اش، ذکرست و عبادت. همانطور که قانون دَری اباحه گرها، حیا و عفاف این مردم را هدف گرفته است، گام های استوار دختران چادری فراتر از حجاب شخصی، یک جامعه را به حجاب می کشد. 🔻دقیقتر ببینیم. ماجرا اصلا حجاب و غیرحجاب نیست. داستان یک هجمه تمام عیارست که یک وجهش آرایش جنسیتی علیه دین و دنیای این مردمست. حجاب و البته چادر راه و مسیر مبارزه زنان ماست و البته هزینه هم دارد...چه آنکه سیاهی اش بر خناسان داخلی و خارجی، چشم خراش است. طبیعی است که آنچه درین سطور از ظاهر حجاب رفت، به پشتوانه باطن ایمانی و معرفت انقلابی زنان ماست که قدرت ساز می شود. ▫️تعرض به دختر چادری در تجمع دوشنبه سیاه دانشگاه تهران را حالا دقیق تر یافتیم. ▫️و این داستان ادامه دارد... @mahdian_mohsen
ظلم به بهجت ها 🌱جدایی معنویت از دنیا یک بیماری وارداتی از دنیای شرک آلود مدرن است. دنیایی که گویا در آن خدای آسمانها از خدای زمین جدا است. برای همین نه را باید متصل به او دانست و نه را. خدای دنیای غربیها خدای خالق است ولی خدای رب نیست. ربوبیت را رها کرده تا انسان آغشته به دنیا هر کار میخواهد بکند. اسمش این است که انسان را محور قرار داده اند کاش انسان محور بود آنچه محور است حیوانیت انسان است؛ شکم و زیر شکم انسان است که محور است. 🌱معنویت در این اندیشه یعنی فرار از دنیا یعنی . این خط و این هم نشان اگر خواستید معنویت مدرن را بشناسید ویژگیهایش اینها است اولا بوی رهبانیت از او به شدت استشمام میشود. ثانیا ربطی به زندگی و حیات ندارد ثالثا ربطی به قدرت و حکومت ندارد رابعا ربطی به مبارزه و قهر و غلبه ندارد خامسا ربطی به عموم مردم ندارد سادسا ربطی به علم و فهم و عقلانیت ندارد سابعا ربطی به فقه و شریعت و اقامه ندارد. 🌱با این زاویه نگاه کسانی که حقیقتا عارف نیستند بلکه ناقصند، عارف میبینیم. و آنانکه عارفند حقیقتا، ناقص توصیف میکنیم و این ظلم به آنها است. بلایی که سر توصیف آوردیم. همو که بر مزارش به درستی حک شده . 🌱چنان جالب تحریفش کرده ایم که به چشمهایمان هم شک کرده ایم. ما به چشم دیدیم این همان کسی است که بعد از مرگش تشییع جنازه ای با آن وسعت انجام شد در حالیکه کسانی که او را یک رجل منزوی و جدای از مردم تقریر میکنند. دیدیم به چشم که رهبر انقلاب از توصیه های او خاطره نقل میکند که ذکر ثبت قلوبنا علی دینک را توصیه میکرد و درد تثبیت انقلاب داشت و برای رفع بلا از حرکت انقلاب و رهبری اش نسخه های معنوی میداده. دیدیم که صدای حزب الله لبنان بعد او در آمد و اعلام درد کردند همان مجاهدین صف مقدم مقابله با طاغوت. دیدیم که مشهور به حضور در صحنه های انقلاب است پانزده سال در محضرش تلمذ میکرده و آیت الله ها و ها شاگردیش کرده اند. بهجت را خواهشا بازخوانی نکنیم. آیت الله بهجت اهل دین خاتم بود؛ دین ناب شیعی. دین جامع ، دین اهل حکومت و مبارزه. 🌱یکی از اساتید ما نقل میکرد از آیت الله بهجت پرسیدم نسبت شما با امام خمینی چگونه بود؟ دو دستش را در هم گرفت و گفت قبل انقلاب اینطور بودیم بعد اشاره به آسمان کرد و گفت بعد انقلاب ایشان این مقدار با من فاصله پیدا کرد. او خود میدانست کیست و چگونه است . لذا دست گیری هم که میکرد در همین جهت بود. او میدانست کرامت معنوی نگاه کردن پشت سر بدون سر برگرداندن و مرگ اختیاری و نیست کرامت آن است که یک امت را دچار انقلاب و تحول روحی کنی و دنیا را بر سر خراب کنی خمینی وار. و این ظهور عرفان ناب است. @ali_mahdiyan
فهم غربی از ترجمه اصطلاحات ❄️ میگوید معادل مفهوم نیست. او مدعی است دموکراسی دو بخش دارد یکی دمو و دیگری کراسی. کراسی در زبان یونانی از «آرخین» گرفته نشده که به معنای «با تحکم فرمان راندن» است. بلکه از «کراتین» گرفته شده که به معنای«بی تحکم فرمان راندن» است. از سوی دیگر ارسطو توضیح میدهد که حکومت دموکراسی در واقع «حکومت قانون» است نه خواست عموم مردم. سیدجواد توضیح میدهد که اساسا نقیض دموکراسی است. حکومت با تحکم مردم معنای مردمسالاری است و حکومت بی تحکم قانون معنای دموکراسی است. ❄️اما چند نکته در این باره : 💧اولا قانون در ساختار دموکراسی از خود مردم گرفته شده است. در حاکم کردن مردم بر خودشان میتوان عواطف مردم را مبنا قرار داد و میتوان اندیشه آنها را ملاک گذاشت. هر دو هم حکومت مردم است ولی دومی حکومت عقل است. لذا امثال که پیش از رنسانس حاکمیت مردم را در فضای کلیسا به تبع از اندیشه ارسطو مطرح کردند اشاره به همین ویژگی کرده بودند. 💧حقیقت آن است که بین دموکراسی دنیای مدرن که بر محور آزادی حیوانیت انسان سامان گرفته با دموکراسی ارسطویی که درش توجه به حاکمیت عقل و قانون است فرسنگها فاصله است و طبیعتا این اشکال به غربیها اولا وارد است. 💧دوم اینکه حکومت مردم «بر چه کسی؟» مراد است اگر بر خودشان مراد است این دیگر تحکم و غیر تحکم درش فرقی ندارد. به قول چون حکومت بر خود واقع میشود عین آزادی است. 💧سیدجواد طباطبایی معتقد است تغییر و ترجمه لفظ اساسا خطا است و لفظ باید عینا وارد زبان دیگر شود تا درست فهمیده شود این مبنا غلط است و باعث تاثیر و بلکه تحمیل ساختار مفاهیم یک جهان اجتماعی بر جهان و هویت فرهنگی دیگر میشود. تغییر ظاهر لفظ بر اساس ساخت و بافت گویش یک فرهنگ و همینطور معادل سازی های- ولو ضعیف- معنایی باعث میشود یک لغت بتواند در بافت فرهنگی و بستر مفاهیمی که وارد آن شده است، تغییر کند و معنای متناسبی با آن فرهنگ پیدا کند. 💧اما اساسا اشتباه سیدجواد طباطبایی این است که خیال میکند طرح مفهوم مردمسالاری از ترجمه تحت اللفظی آریان پور صرفا اخذ شده حال آنکه اینطور نیست. این ترجمه توسط اندیشمندان انقلاب اسلامی برگزیده و«انتخاب» شد و دلیل برگزیده شدنش صرفا یک ترجمه و معادل سازی ذهنی نبود بلکه ابتدا نگاه به حقیقتی شده که این مفهوم در پی آن بوده سپس از دریچه «نظام اندیشه دینی» همان عینیت نگاه شده و رسا ترین مفهوم برای بیان آن حقیقت، انتخاب شده است. این یک ترجمه نیست بلکه تعبیر بومی از یک واقعیت است. لذا در بستر این نظام فکری ارتقای مفهوم غربی هم رخ داده. اساسا مردمسالاری از بستر مفاهیم دینی اخذ شده نه فرهنگ و تمدن غربی. 💧در نظام مردمسالاری دینی مردم حتی عقل را هم حاکم نمیکنند بلکه فراتر از عقل یعنی شرع را در راس مینشانند لذا در واقع حکومت قانون شرع را انتخاب میکنند و این عین حکومت خودشان بر خودشان است چون این عین انتخاب عقل آنها است. 💧سالار بودن هم اشاره به برتری و تسلط و علو هویت واحد آنها دارد چون من برتر و الهی مردم بر من حیوانی و نفسانی و متکثرشان شان حاکم میشود. 💧با این حساب اگر چه دلایل سیدجواد وارد نیست ولی حقیقت این است که اساسا ترکیب اشاره به ساختاری برتر و پیشرفته تر از دارد. تعبیر مردمسالاری دینی قطعا اشاره به هویتی دارد که با طرحهای آریستوکراسی و دموکراسی و الیگارشی و امثالهم قابل مقایسه نیست. @ali_mahdiyan