eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
539 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ما نمی‌توانیم امروز همان طور که انبار می‌کردند از برای ما سوغات می‌آوردند و در دانشگاههای ما بچه‌های ما را فاسد می‌کردند، امروز هم بنشینیم که مغزهایی که تربیت غربی دارند برای ما تربیت کنند بچه‌های ما را 💠اسلام عمیقتر از همه جا و از همه مکتبها راجع به امور انسانی و راجع به امور تربیتی [نظر] دارد که در راس مسائل اسلام است/ غنی ترین کتابهای عالم است در تربیت، در تعلیم و تربیت، منتها متخصص لازم دارد 💠کسانی که اطلاع از احکام اسلام ندارند، از ندارند، از ندارند، از علوم عقلی اسلام اطلاع ندارند، اینها می‌گویند که در اسلام نیست. خوب، تو که اطلاع نداری، به چه مناسبت یک همچو حرفی می‌زنی؟ 🔍محفل علوم انسانی المرسلات @ensani_almorsalaat
hayate-ghorani.mp3
1.12M
🔉 📌حیات حقیقی انسان در دنیا و آخرت، توحید و بندگی است/ قرآن مایه حیات انسان است. 🔰استاد آیت الله فرحانی ⚡️گزیده درس خارج فقه امروز ۹۹/۹/۳، در ادامه بحث تحقیق در کلام الهی. @almorsalaat
vaje-shenasi-kalame-emam-dar-manabee-naghli.mp3
2.96M
🔉 🔘واژه شناسی لفظ در منابع نقلی 🔰استاد علی فرحانی 📌 توضیحات مختصر پیرامون مسئله امامت و شئون آن در قرآن ☑️در تفصیل این مطلب به صوت زیر مراجعه کنید👇👇 eitaa.com/almorsalaat/1133 @almorsalaat
26.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تلاوت دائمی قرآن، تضمین کننده حرکت اسلامیِ جامعه 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۲/۱/۱۹ ▫️با قرآن باید مأنوس شد. اگر در جامعه‌ی اسلامی یک جمع قابل توجّهی از مردم با قرآن انس پیدا بکنند به طوری که مفاهیم قرآنی در ذهن اینها وجود داشته باشد، زنده باشد، به نظر بنده حرکتِ اسلامیِ جامعه تضمین‌شده است. ▫️این هم [محقّق] نمیشود مگر به تلاوت دائمی قرآن. به طور دائم انسان [باید] با قرآن مأنوس باشد. راهش این است که بر خودمان فرض کنیم، وظیفه قرار بدهیم که هر روز یک مقداری از قرآن را بخوانیم. ▫️به گمان من این جوری خوب است که انسان به طور دائم از اوّلِ قرآن شروع کند همین طور بخواند تا آخر. علاوه‌ی بر این، بخشی از آیات قرآن را یا سُوَر قرآنی را به طور مرتّب تکرار بکند؛ این موجب میشود که انسان با بخشهایی از قرآن [مأنوس شود]. حالا مثلاً فرض کنید کسی با قرآن انس دارد، مثلاً آیاتی از سوره‌ی یونس را خوشش می‌آید -انسان این جوری است دیگر- خب سوره‌ی یونس را مرتّباً بخواند تا حفظ بشود؛ یکی سوره‌ی احزاب را خوشش می‌آید، یکی سوره‌ی بقره را دوست میدارد، یکی سُوَر مسبّحات را که خب خیلی مضامین عالی و مهمّی دارد، اهل معنا و اهل سلوک هم توصیه میکنند به تلاوت مسبّحات -«سبّح لله» و «یسبّح لله» که در قرآن هست- اینها را مرتّباً بخواند؛ یا سُوَر حوامیم که حامیم‌ها [در آنها هست]، آنها هم خیلی مطالب [مهمّی دارد. البتّه] همه جای قرآن مهم است؛ @almorsalaat
📝| جایگاه علم اصول در تولید علوم انسانی اسلامی 🔰استاد علی فرحانی 🔰مقرر:احسان چینی پرداز ◽️آنچه از عقائد راسخه اسلام و قرآن می باشد و در علم کلام پیرامون آن بحث شده است مساله خاتمیت دین اسلام است. اما آیا تا به حال تصور صحیحی از خاتمیت داشته ایم؟ ◽️ با اثبات شدن توحید و نیز نبوت و امامت، مساله ای که به دنباله آن می اید باید های مقدس است. یعنی باید و نباید هایی که از جانب شارع مقدس برای حرکت دادن انسان به سوی مقصد نهایی او بیان میشود. ◽️آنچه که ضامن سعادت هر انسانی است همین باید ها می باشند به نحوی که اگر زمانی این باید ها نابود بشوند و جعل باید و نباید ها به دست عقلاء و انسان ها بیفتد، هم به اذعان تاریخ و هم به اقتضاء حکمت الهی دین جدید همراه با باید و نباید های مقدس و الهی طلوع می کند. ◽️لذا معنای ختم شدن دین و نبوت به وسیله نبی مکرم اسلام و دین مبین او، این است که هیچ سوالی و نیازی در هیچ زمانی حاصل نخواهد شد الا اینکه در و پاسخ آن داده شده است. و الا اگر قرار باشد باید های مقدس اسلام محدود به زمان و شرائط خاصی باشد و دست بشر از احکام الهی خالی شود قطعا می بایست دوباره دینی جدید و نبی جدید از جانب الهی مبعوث شود. پس هر آنچه که دخیل در استکمال و سعادت بشری است باید توسط نبی اکرم و ائمه معصومین بیان شده باشد. ◽️حال باید گفت مسائل جدیدی که امروز به وجود آمده است و تحت عنوان علوم انسانی به بشر امروزی خط مشی داده و او را هدایت می کند از مهمترین مسائلی است که می بایست نظر شارع مقدس نسبت به آنها معلوم شود. ◽️اما در مواجهه اول مشکل اساسی که در این رابطه وجود دارد نبود ادله و روایات کافی در پاسخ به این مسائل است. ◽️این در حالی است که با توجه به توضیحی که از خاتمیت دین داده شد، قطعا چنین مساله ای ممکن نمی باشد زیرا در این صورت یا باید بگوییم آنچه که دخیل در استکمال بشر است و مورد سوال جامعه واقع شده است، در ادله وجود ندارد پس دین خاتم معنا ندارد یا اینکه باید بگویم که وجود دارد اما نیاز به فحص عمیق و اجتهاد دقیق دارد. ◽️با توجه به این مساله باید گفت: علت اینکه برخی ادعا می کنند ادله کافی در این باب وجود ندارد مساله ای به نام روایات می باشد. زیرا غالب روایاتی که در اختیار ما قرار دارد در پاسخ به سوال سائل مطرح شده است از این جهت این چنین روایاتی محفوف به قرائن خاصه زمانی و مکانی و فردیه سائل می باشد. ◽️مشکل اساسی این است که هر جامعه ای در حال حرکت و تغییر است. یعنی در طول زمان نیاز ها عوض شده در نتیجه ابزارها و سوالات و سبک زندگی و ... همه دستخوش تغییر میشوند. تا به جایی می رسد که گاهی سوال مطرح شده توسط سائل از امام معصوم، اصلا در زمان ما مصداقی نداشته بلکه معنا نمی دهد. به این صورت است که کاربرد بخش قابل توجهی از روایات در زمان های آتی از بین می رود. ◽️در حقیقت با اینکه ظاهر مطلب همین طور می باشد اما با توجه به مبنای کلامی که در ابتدا بیان شد قطعا امام معصوم جواب سائل را به گونه ای داده است که علاوه بر پاسخ او پاسخ تمام بشر را در تمام زمان ها و مکان نیز داده باشد. ◽️البته سوالی که مطرح میشود این است که چطور می توان به چنین جوابی دست پیدا کرد؟! ◽️آنچه که می تواند یک فقیه را از مشخصات زمانی و مکانی و فردیه ادله جدا ساخته و نهایتا او را به سوی گوهر ادله رهنمون شود و پاسخ امام معصوم را به جمیع سوالات موجود منکشف کند، یک دستگاه استنباطی منظم و منتج است. که در نتیجه چنین دستگاهی فقیه به یک مستحکم از ادله می رسد و می تواند به خوبی مناط کلام معصوم را استخراج کند. ◽️در این فضا است که فقیه منتظر روایات تبویب شده در مورد مسائل مورد نیاز خود نمی ماند چه اینکه می داند تبویب کتب حدیثی به دست فقهاء و با اجتهاد و فهم آنها از احادیث صورت گرفته است. اما او این بار با چنین دستگاهی و تسلطی که بر ادله روایی دارد وارد این ادله شده و حال از نقطه نظر- مثلا- تعلیم و تربیت کودک و یا هنر به ادله نگاه می کند. در نتیجه این نگاه است که به تدریج باب جدیدی به نام تعلیم و تربیت کودک از نگاه شرع مقدس اسلام، تشکیل شده و روایات مربوط به ان تجمیع شده و مساله نبود ادله هم به خوبی جواب پیدا می کند. ◽️همانطور که معلوم گشت آنچه به عنوان نبود ادله کافی و یا نگاه حداقلی و اعتدالی نسبت به دین مطرح میشود تنها ناشی از عدم اتقان نظام استنباطی و عدم تسلط فقیه بر ادله روایی می باشد. ◽حال باید گفت دستگاه استنباطی که چنین توانی داشته و به راحتی گوهر روایات را استخراج کرده و پاسخگویی تام دین به مسائل جامعه را نشان می دهد، دستگاه استنباطی حضرت امام می باشد که تنها برخی از ویژگی های آن در نوشتار های قبلی تحت عنوان تبیین شده است. @almorsalaat
ghoran-dar-howze-mahjoor-ast.mp3
453.6K
🔊| قرآن در میان علوم حوزوی به معنای واقعی کلمه، مهجور است. زبان شناسی قرآن نیاز به مباحث الفاظ مختص به خود است. 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
ghoran-dar-howze-mahjoor-ast.mp3
453.6K
🔊| قرآن در میان علوم حوزوی به معنای واقعی کلمه، مهجور است. زبان شناسی قرآن نیاز به مباحث الفاظ مختص به خود است. 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
⭕️| و اهل ظاهر و اهل باطن در ارتباط با قرآن و بیان مسیر 🔹دوم [از مراتب هدایت] هدايت به نور قرآن است. و در مقابل آن، غلوّ و تقصير از معرفت آن است، و يا وقوف به ظاهر و وقوف به باطن است؛ ❌چنانچه بعضى اهل ظاهر علوم قرآن را عبارت از همان معانى عرفيّه عاميّه و مفاهيم سوقيّه وضعيّه مى‏دانند؛ و به همين عقيده تفكّر و تدبّر در قرآن نكنند؛ و استفاده آنها از اين صحيفه نورانيّه كه متكفّل سعادات روحيّه و جسميّه و قلبيّه و قالبيّه است منحصر به همان دستورات صوريّه ظاهريّه است؛ و آن همه آياتى كه دلالت كند بر آن كه تدبّر و تذكّر آن لازم يا راجح است و از استناره به نور قرآن فتح ابوابى از معرفت شود، پس پشت اندازند؛ گويى قرآن براى دعوت به دنيا و مستلذّات حيوانيّه و تأكيد مقام حيوانيّت و شهوات بهيميّه نازل شده است. ❌و بعضى اهل باطن به گمان خود از ظاهر قرآن و دعوتهاى صوريّه آن، كه دستور تأدّب به آداب محضر الهى و كيفيّت سلوك الى اللَّه است- و آنها غافل از آن هستند- منصرف شوند و با تلبيسات ابليس لعين و نفس امّاره بالسّوء از ظاهر قرآن منحرف، و به خيال خود به علوم باطنيّه آن متشبّث هستند؛ با آن كه راه وصول به باطن از تأدّب به ظاهر است. 🔅پس، اين دو طايفه هر دو از جادّه اعتدال خارج و از نور هدايت به صراط مستقيم قرآنى محروم و به افراط و تفريط منسوبند. و عالم محقّق و عارف مدقّق بايد قيام به ظاهر و باطن كند و به ادبهاى صورى و معنوى متأدّب گردد- چنانچه ظاهر را به نور قرآن متنوّر مى‏كند، باطن را نيز به انوار معارف و توحيد و تجريد آن نورانى كند. ✅اهل ظاهر بدانند كه قصر قرآن را به آداب صوريّه ظاهريّه و يك مشت دستورات عمليّه و اخلاقيّه و عقايد عاميّه در باب توحيد و اسماء و صفات، نشناختن حق قرآن و ناقص دانستن شريعت ختميّه است، كه بايد اكمل از آن تصوّر نشود و الّا ختميّت آن در سنّت عدل محال خواهد بود. پس چون شريعتْ ختم شرايع و قرآنْ ختم كتب نازله و آخرين رابطه بين خالق و مخلوق است، بايد در حقايق توحيد و تجريد و معارف الهيّه، كه مقصد اصلى و غايت ذاتى اديان و شرايع و كتب نازله الهيّه است، آخرين مراتب و منتهى النّهايه اوج كمال باشد، و الّا نقص در شريعت كه خلاف عدل الهى و لطف ربوبى است لازم آيد؛ و اين خود محالى است فضيح و عارى است قبيح كه با هفت دريا از روى اديان حقّه لكّه ننگش شسته نشود؛ و العياذ باللَّه. ✅و اهل باطن بدانند كه وصول به مقصد اصلى و غايت حقيقى، جز تطهير ظاهر و باطن نيست؛ و بى‏تشبّث به صورت و ظاهر، به لُبّ و باطن نتوان رسيد؛ و بدون تلبّس به لباس ظاهر شريعت راه به باطن نتوان پيدا كرد؛ پس، در ترك ظاهرْ ابطال ظاهر و باطن شرايع است؛ و اين از تلبيسات شيطان جنّ و انس است. 📚آداب نماز، تفسیر سوره حمد @almorsalaat
🌀| کتب عرفا حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند اما آنها را به قصد فهمیدن یا ذوق کردن قرآن بخوان. 📌یاد روزی که در ایام جوانی کتاب «» و دیگر کتب عرفانی را که بزرگان مشایخ ارباب عرفان به یادگار گذاشته‌اند در خدمت بعض از اهل عرفان - رضوان الله علیه- استفاده نمودم و اکنون که در این سنّ کهولت و از پای درآمدگی دختر عزیزم (فاطی) خانم فاطمه طباطبائی از این بی‌بضاعت خواستند چیزی بنویسم. 📌باید بگویم که کتب مذکور با همه قدر و منزلتی که دارند و کمکهای بسیار ارزنده‌ای به معرفت قرآن کریم- سرچشمه فیّاض معرفه الله و کتب ادعیه ائمه معصومین، صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین، که آنها را حقّاً قرآن صاعد باید خواند و احادیث آن بزرگواران- می‌کنند، حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند. 📌فی المثل سوره مبارکه حمد مشتمل جمیع اسرار معارف الهیه است که تحمل آن از عهده این نویسنده دست و پا بسته خارج است، همین قدر بدان ای دختر عزیزم که در بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ معارف و اسرار غیر قابل تحمل برای ما است و اگر عارف صاحب سری در الْحَمْدُ لِلَّهِ با قدم صاحب ولایت غور کند می‌یابد که در عالم هستی غیر از الله چیزی و کسی نیست که اگر بود حمد مختصّ به ذات الوهی نبود (تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل) پس باید قلمها بشکنند اگر گمان شود ورای او هستند. 📌تو نیز ای عزیز کتب عرفا و اولیا را بخوان به قصد فهمیدن یا ذوق کردن همین کلمه شریفه جامعه. 📚صحیفه امام ج۲۱ ص۲۳۷ @almorsalaat
💠 کتب عرفا حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند اما آنها را به قصد فهمیدن یا ذوق کردن قرآن بخوان. 🔷یاد روزی که در ایام جوانی کتاب «» و دیگر کتب عرفانی را که بزرگان مشایخ ارباب عرفان به یادگار گذاشته‌اند در خدمت بعض از اهل عرفان - رضوان الله علیه- استفاده نمودم و اکنون که در این سنّ کهولت و از پای درآمدگی دختر عزیزم (فاطی) خانم فاطمه طباطبائی از این بی‌بضاعت خواستند چیزی بنویسم. 🔷باید بگویم که کتب مذکور با همه قدر و منزلتی که دارند و کمکهای بسیار ارزنده‌ای به معرفت قرآن کریم- سرچشمه فیّاض معرفه الله و کتب ادعیه ائمه معصومین، صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین، که آنها را حقّاً قرآن صاعد باید خواند و احادیث آن بزرگواران- می‌کنند، حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند. 🔷فی المثل سوره مبارکه حمد مشتمل جمیع اسرار معارف الهیه است که تحمل آن از عهده این نویسنده دست و پا بسته خارج است، همین قدر بدان ای دختر عزیزم که در بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ معارف و اسرار غیر قابل تحمل برای ما است و اگر عارف صاحب سری در الْحَمْدُ لِلَّهِ با قدم صاحب ولایت غور کند می‌یابد که در عالم هستی غیر از الله چیزی و کسی نیست که اگر بود حمد مختصّ به ذات الوهی نبود (تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل) پس باید قلمها بشکنند اگر گمان شود ورای او هستند. 🔷تو نیز ای عزیز کتب عرفا و اولیا را بخوان به قصد فهمیدن یا ذوق کردن همین کلمه شریفه جامعه. 📚 ج۲۱ ص۲۳۷ @almorsalaat
🌿طرح فکری فلسفی و اثر آن در حل سوالات اعتقادی و درک بهتر آیات و روایات اسلامی ▫️يادم هست، در زمانى كه در قم تحصيل مى‏‌كردم، يك روز خودم و تحصيلاتم و راهى را كه در زندگى انتخاب كرده‏‌‌ام ارزيابى مى‏‌كردم؛ ▫️با خود انديشيدم كه آيا اگر بجاى اين تحصيلات، رشته‏‌اى از تحصيلات جديد را پيش مى‌‏گرفتم بهتر بود يا نه؟ ▫️طبعا با روحيّه‏‌اى كه داشتم و ارزشى كه براى ايمان و معارف معنوى قائل بودن اولين چيزى كه به ذهنم رسيد اين بود كه در آن صورت وضع روحى و معنوى من چه مى‏‌شد؟ ▫️فكر كردم كه الآن به اصول توحيد و نبوّت و معاد و امامت و غيره ايمان و اعتقاد دارم و فوق‌‏العاده اينها را عزيز مى‏‌دارم؛ آيا اگر يك رشته از علوم طبيعى و يا رياضى يا ادبى را پيش گرفته بودم چه وضعى داشتم؟ ▫️به خودم جواب دادم كه اعتقاد به اين اصول و بلكه اساساً روحانى واقعى بودن وابسته به اين نيست كه انسان در رشته‏‌هاى علوم قديمه تحصيل كند. بسيارند كسانى كه از اين تحصيلات محرومند و در رشته‌‏هاى ديگر تخصص دارند، اما داراى ايمانى قوى و نيرومند هستند و عملًا متّقى و پرهيزكار و احياناً حامى و مبلّغ اسلام‏‌اند و كم و بيش مطالعات اسلامى هم دارند؛ احياناً ممكن بود من در آن رشته‏‌ها بر زمينه‌‏هايى علمى براى ايمان خود دست مى‌‏يافتم بهتر از آنچه اكنون دست يافته‌‏ام. ▫️آن ايّام، تازه با الهى اسلامى آشنا شده بودم و آن را نزد - كه بر خلاف اكثريّت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراى يك سلسله نبود، بلكه الهيّات اسلامى را واقعا چشيده و عميق‏ترين انديشه‌‏هاى آن را دريافته بود و با شيرين‏‌ترين بيان آنها را بازگو مى‏‌كرد - مى‌‏آموختم. لذّت آن روزها و مخصوصاً بيانات عميق و لطيف و شيرين استاد از خاطره‌‏هاى فراموش ناشدنى عمر من است. ▫️در آن روزها با همين مسأله كه آن ايّام با مقدّمات كامل آموخته بودم آشنا شده بودم، قاعده معروف «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» را آن طور كه يك حكيم درك مى‌‏كند درك كرده بودم (لااقل به خيال خودم)، نظام قطعى و لا يتخلّف جهان را با ديده عقل مى‏‌ديدم، فكر مى‏‌كردم كه چگونه سؤالاتم و چون و چراهايم يك مرتبه نقش بر آب شد؟ و چگونه مى‌‏فهمم كه ميان اين قاعده قطعى كه اشياء را در يك نظام قطعى قرار مى‏‌دهد، و ميان اصل «لا مؤثّر فى الوجود الّا اللّه» منافاتى نديده آنها را در كنار هم و در آغوش هم جا مى‌‏دهم، معنى اين جمله را مى‌‏فهميدم كه «الفعل فعل اللّه و هو فعلنا» و ميان دو قسمت اين جمله تناقضى نمى‌‏ديدم، «امر بين الامرين» برايم حل شده بود، بيان خاصّ صدر المتألّهين در نحوه ارتباط معلول با علت و مخصوصاً استفاده از همين مطلب براى اثبات قاعده «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» فوق‌‏العاده مرا تحت تأثير قرار داده و به وجد آورده بود؛ 🔴خلاصه يك اساسى در فكرم ريخته شده بود كه زمينه حلّ مشكلاتم در يك جهان‏‌بينى گسترده بود؛ در اثر درك اين مطلب و يك سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت اسلامى اعتقاد پيدا كرده بودم، و البلاغه و پاره‌‏اى از احاديث و ادعيّه پيغمبر اكرم و اهل بيت اطهار را در يك اوج عالى احساس مى‌‏كردم. 🔹در اين وقت فكر كردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين استاد را درك نمى‌‏كردم همه چيز ديگر چه از لحاظ مادّى و چه از لحاظ معنوى، ممكن بود بهتر از اين باشد كه هست، همه آن چيزهايى كه اكنون دارم داشتم و لااقل مثل و جانشين و احياناً بهتر از آن را داشتم، اما تنها چيزى كه واقعاً نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين بود با نتايجش؛ الآن هم بر همان عقيده ‏ام. 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 125 @almorsalaat
📣 ♦️رسانه المرسلات به مناسبت برگزار می‌کند: ❇️نقش در توسعه فلسفه و عرفان 🎙استاد سیدمحمد فاطمی 📋استاد سطح عالی حوزه علمیه و از اساتید و مشاوران مدرسه مجازی المرسلات ⏰سه‌شنبه ۱۰اسفند، ساعت۲۰ 📱 از کانال المرسلات در 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b @almorsalaat
📣 ♦️رسانه المرسلات به مناسبت برگزار می‌کند: ❇️نقش در توسعه فلسفه و عرفان 🎙استاد سیدمحمد فاطمی 📋استاد سطح عالی حوزه علمیه و از اساتید و مشاوران مدرسه مجازی المرسلات ⏰سه‌شنبه ۱۰اسفند، ساعت۲۰ 📱 از کانال المرسلات در 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀قرآن را آنگونه بخوان که گویی بر تو نازل شده است. 🎙استاد شهید مطهری 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجالست با ، مجالست با خود صلی‌الله‌علیه وآله‌وسلم است. 🎙آیت‌الله بهجت (ره) 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
📌از حکمت تا سیر و سلوک تا به حال زیاد شنیده ایم که: ▫️آیا فلسفه در معنویت تأثیر دارد یا خیر؟ ▫️آیا جهان بینی می تواند راه رسیدن به سعادت را برای ما مشخص کند؟ ▫️چگونه از گزاره های حقیقی به مسیر عملی در سلوک برسیم؟ 🔹صوت های استاد علی فرحانی را پیش تر یک دور گوش داده بودم ولی بار دوم بهره دیگری برایم داشت که از مهمترین آن ها، استفاده استاد از براهین فلسفی در تبیین معارف عرفانی و است. صوت زیر نمونه ای از همین موارد است که استاد در 10 دقیقه سرفصل های بسیار مهمی را مطرح می کنند و نتیجه آن را در تبیین حرکت معنوی انسان نشان می دهند. 🔹بحث درباره معیت علت و معلول است. پس از اثبات معیت، معنای عمیقتری از علیت را مطرح می کنند که همان اضافه اشراقی معلول به علت است. در این معنا از علیت، حقیقتِ معلول عین ربط و عین فقر به علت است و هیچ استقلالی ندارد. 🔹استاد فرحانی ابتدا این معنا را از آیات قرآن تبیین می کنند: «و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریاتهم اشهدهم علی انفسهم فقال الست بربکم قالوا بلی» تنها در صورتی شهود نفس به تصدیق منجر می شود که حقیقت معلول عین و به علت باشد و هیچ استقلالی نداشته باشد. هر گونه استقلال بینی مانع از وصول به توحید ربوبی است. برهان اضافه اشراقی این حقیقت قرآنی را با زبان فلسفه تبیین می کند تا عقول بشر آن را درک کرده و تصدیق کنند. اضافه اشراقی مدیون متعالیه و حکمت متعالیه مدیون مشاهدات عرفانی و عرفان مدیون قرآن است. 🔹استاد از امام خمینی جمله ای را نقل می کنند که حقیقت مجاهده را به دستور خدا می دانند نه خدمت به خلق و یا انگیزه های دیگر. ایشان می فرمایند مسأله این نیست که انسان فطرتاً خدمت به مستضعفین را دوست دارد بلکه حقیقت مسأله در تعبد و تسلیم فرمان خداست. وسیله ای است برای رسیدن به تعبد. فطرت ممکن است با زنگار طبیعت آغشته شده و مرز آن با القائات شیطان مشخص نشود. 🔹مرحوم وحدت ادیان الهی را با توجه به همین نکته استفاده می کنند. ایشان می فرمایند اساس اسلام وحدت شیعه و سنی نیست بلکه ادیان توحیدی است. «قل تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله» اگر اهل کتاب هم اهل ایمان و تقوا باشند ابواب آسمان بر آن ها گشوده خواهد شد.( وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ) با تقوای اهل کتاب از فاسق مسلمان نزد خدا بالاتر است چون ملاک است اگر کسی در اندیشه توحیدی راسخ شود و به دلیل استضعاف فکری به شریعت دیگر ادیان در بیاید اما تعبدا و خالصا الی الله عمل کند اجرش از آدم مسلمان شیعه که در محضر خدا به راحتی گناه می کند، بیشتر است. آنچه مهم است این است که بنای بر اطاعت الهی دارد و قصد مخالفت نمی کند. 🔹عرفای ما از همین قاعده اضافه اشراقی و فنای معلول در علت، دستور العمل های سیر و سلوکی استفاده می کردند. مرحوم از همین آیه و همین برهان دستور به جمع موهومات و تفکر در عدم می دادند تا جایی که تجلی سلطان معرفت محقق شود. قسمتی از نسخه ایشان به مرحوم در نامه ذیل آمده است که می فرمایند: 📌 «و اما فکر برای مبتدی می فرمودند: در مرگ فکر بکن تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده فی الجمله استعدادی پیدا کرده آن وقت به عالم خیالش ملتفت می کردند تا آنکه خود ملتفت می شد چند روزی همه روز و شب فکر در این می کند که بفهمد که هرچه می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست. اگر این را می کرد خودش را در می دید یعنی حقیقت عالم مثالش را می فهمید و این معنی را ملکه می کرد. آن وقت می فرمودند که باید فکر را تغیر داد و همه صورتها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد، و اگر انسان این را ملکه نماید لا بد تجلّی خواهد شد. یعنی تجلّی حقیقت خود را به و بی صورت و با کمال بهاء فائز آید، و اگر در حال ببیند بهتر است بعد از آنکه راه ترقیات عوالم عالیه را پیدا کرد هر قدر سیر بکند اثرش را حاضر خواهد یافت. به جهت ترتیب این عوالم که باید انسان از این عوالم اول ترقی به عالم نماید، بعد به عالم و انوار حقیقیه البته را خودتان احضر هستید. » 🔹اخلاق و زهد و عبادت همگی بدون علم ممکن است ولی از منظر امام خمینی (ره) همیشه همراه با علم و حکمت است. عرفان با تبدیل علم الیقین به از طریق ریاضات، علم را بر قلب حک می کند. این امر بدون علمِ سابق امکان ندارد. یکی از این موارد است تا ما مسیر را به ختم کنیم. رزقنا الله و ایاکم. 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @almorsalaat 📌حتما 👇👇
♦️ معرفی رساله فارسی معراج نامه بوعلی و اشاره به جایگاه معنوی امیرالمومنین(ع) 🔰سید مجتبی جواهری 🔅🔅🔅🔅 🔹ابْن سینا، ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا (۳۷۰-۴۲۸ق) میراث گسترده و عمیقی از خود به یادگار گذاشت که بزرگان عرصه علم و حکمت به فهم و تفسیر آن ها افتخار کرده اند. 🔹در این چند خط قصد دارم ابتدا یکی از رساله های ایشان را معرفی کرده سپس به بهانه یک اشاره ظریف و لطیف این رساله را با یکدیگر مرور کنیم. 🔹 رساله ای در کیفیت پیغمبر اکرم (ص) به زبان فارسی به رشته تحریر درآورده که مشهور به «معراج نامه» است. او در این رساله با استناد به روایت: «نحن معاشر الانبياء امرنا ان نتكلم الناس على قدر عقولهم» به دنبال تفسیری عقلانی و روحانی از معراج نبی (ص) است. از این رو بسیاری از تعابیر حدیث معراج را به مضامین روحانی و عقلانی تفسیر می کند. او معتقد است حقیقتی که پیغمبر (ص) از آن سخن می گویند امری معنوی و معقول است ولی بازگو کردن آن برای مخاطبین تنها با تجسم در عالم محسوسات ممکن بود چرا که خرد عامه مردم از محسوسات تبعیت می کند: 🔸« پس آنچه نبى دريابد از روح القدس باشد و آنچه بگويد باشد بتربيت و وهم آراسته چنانكه گفت «نحن معاشر الانبياء امرنا ان نتكلم الناس على قدر عقولهم»و معقول مجرد بعقل مجرد ادراك توان كردن و آن دريافتن بود نه گفتن پس شرط انبيا آنست كه هر معقول كه دريابند در محسوس تعبيه كنند و در قول آرند تا امت متابعت آن محسوس كنند و برخوردارى ايشان هم معقول باشد ليكن براى امت نيز محسوس و مجسم كنند و بر وعد و اميدها بيفزايند و گمانهاى نيكو زياده كنند تا شرط! بكمال رسد و تا قاعده و ناموس و اساس عبوديت منحل و مختل نشود و آنچه مراد نبى است پنهان نماند...» 🔹او سعادت حقیقی انسان را ثمره تربیت عقلی دانسته و شرف و کمال عقل را گذر از محسوسات می خواند: 🔸«... هر علمى كه بنفس رسد و هر سعادت كه از نفس پديد آيد همه ثمره تربيت عقلست و عقل براى آنست تا بواسطه او سعادت علم را بنفس ميرساند و نفس براى آنكه تا بمدد آن معقولات را از ميان محسوسات جدا كند و بعقل رساند كه عقل را با محسوسات كارى نيست زيرا هر چه محسوس است در مرتبه شرف و كمال نيست بلكه كمال و شرف و بزرگى معقول راست و عقل هميشه روى بر بالا دارد بزير ننگرد و از شريف بخسيس نيايد اما مددى داده است نفس را از خود كه مصلحت عالم زيرين و محسوسات را او تربيت ميكند و او را عقل مكتسب مى‌خوانند پس شرف آدمى بدو چيز است:بنفس ناطقه و بعقل و اين هر دو نه از عالم اجسامند بلكه از عالم علويند و متصرف بدنند نه ساكن بدن كه قوتهاى مجرد بسيط را حيز و مكان نخواهد بود و ليكن اثر ايشان بدن را بنظام ميدارد ...» 🔹فارغ از این که چه برهانی بر این مطلب داشته و مبانی آن چیست، توجه شما خواننده محترم را به این نکته جلب می کنم که او در نهایت، سفر پیغمبر اکرم(ص) در معراج را امری غیرجسمانی دانسته و آن را گذر از محسوسات و در معقولات می خواند و این نظریه را به حقیقت نیز سرایت می دهد: 🔸« ببايد دانست كه اثبات قول در آن جانب محال بود پس كلام ايزدى كشف معنى است كه روح القدس كند بوسيلت بر روح نبى پس آنچه نطق نبى است همه عين كلام گردد و حكم او بخود باطل شود نام قدسى بر وى افتد نطق او قرآن بود آنچه گويد نه از سر حقيقت خود گويد بلكه باجازت امر گويد چنانكه گفت اَلرَّحْمٰنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ و چون آن كشف نطق را مستغرق خود گرداند حقايق معانى مجمل نبى گردد ليكن امت را بر آن اطلاع نتواند بود كه حواس بند ايشان باشد و از براى مصلحت خلق نبى را اجازت دهند تا خيال و وهم را در كار آرد و بدان فيض را در عمل آرد و آن قوت را در فعل كشد و آنچه ادراك بود بوهم سپارد تا مجسم كند و بنمايد و معجزه بود و آنچه نطق بود بخيال سپارد و تا ذكر در وى تصرف كند در قول آرد كتاب شود بحكم آنكه بمدد ايزدى باشد كنند و گويند كتاب اللّه همچنانكه بيت اللّه و عبد اللّه و رسول اللّه...» 🔹نکته بسیار مهم اشاره لطیف ایشان به تجلی آن حقیقت معقول در پایان رساله است. او ابتدا به زبان آکنده به عقلانی پیغمبر(ص) تصریح کرده و می فرماید: 🔸« و چون بعاقلى رسد بعقل خود ادراك كند و داند كه گفته‌هاى نبى همه رمز باشد بمعقول آكنده و چون بغافلى رسد بظاهر گفته نگرد و دل بر مجسمات محسوس حريص و خوش گرداند» 🔹سپس در انتها پس از ذکر آیه 25 سوره لقمان « اَلْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لايَعْلَمُونَ»، مخاطب حقیقی پیغمبر اکرم (ص) در این بیان را امیرالمومنین علی (ع) می خواند و می فرماید: 🔸« و براى اين بود كه شريفترين انسان و عزيز ترين انبيا و خاتم رسولان صلى الله عليه و آله و سلم چنين گفت با مركز حكمت و فلك حقيقت و امير المؤمنين عليه السلام كه «يا على: اذا رأيت الناس يتقربون الى خالقهم بانواع البر تقرب اليه بانواع العقل تسبقهم» و اين چنين خطاب جز ما چون بزرگى راست نيامدى كه او در ميان خلق آن چنان بود كه در ميان محسوس. گفت يا على چون مردمان در كثرت عبادت رنج برند تو در ادراك معقول رنج بر تا بر همه سبقت‌گيرى لاجرم چون بديده بصيرت عقلى مدرك اسرار گشت همه حقايق را دريافت و ديدن يك حكم دارد كه گفت لو كشف الغطا ما ازددت يقينا هيچ دوست آدمى را زيادت از درك معقول نيست بهشتى كه بحقيقت آراسته باشد بانواع نعم و زنجبيل و سلسبيل ادراك معقول است دوزخ با عقاب و اغلال متابعت اشغال جسمانى است كه مردم در جحيم هوى افتد و دربند خيال بماند و بند خيال و رنج و هم آزادى بعلم زودتر برخيزد كه بعمل زيرا كه عمل حركت‌پذير است و حركت‌پذير را انجام جزء بمحسوس نيست اما علم قوت است و آن جز بمعقول نرود چنانكه رسول صلى الله عليه و آله گفت قليل العلم خير من كثير العمل و نيز فرموده نية المؤمن خير من عمله و امير جهانيان گفت كه قدر آدمى و شرف مردمى جز در دانش نيست و چون اين مقامات در پيش افتاد درازتر نكشيم تا از مقصود باز نمانيم . 🔸مقصود از اين كتاب آن بود كه شرح دهم معراج نبى را بر موجب عقل چنانكه رفته است و بوده تا عاقلان دانند كه مقصود او از آن سير حسى نبوده است بلكه آن معقول بوده است كه مرموز بزبان محسوس بگفته است تا هر دو صنف مردم از آن محروم نمانند و اين جز بتائيد ربانى و مدد و روشنائى نور الانوار نبوده است كه خاطر مدد گيرد و آينۀ عقل روشن نمايد تا شرح اين كلمات داده شود بر طريق اختصار و رمز معراج گشاده گردد بر سبيل اسرار و اعتماد بر توفيق ايزد است عز و علا» @almorsalat
📓 آیا فقط اهل بیت(ع) قرآن را می فهمند؟ 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔸وسایل بی پایانی برای دور نگه داشتن مردم از قرآن، تاکنون در طول زمان تدارک دیده شده و یکی از این بهانه ها و دامها و وسیله ها که تا امروز هم هنوز هست، هنوز يك عده جاهل یا مغرض این مطلب را تکرار می کنند، این است که آقا! قر آن را هیچ کس نمی فهمد جز ائمه معصومین(ع)، ائمه معصومین هستند که قرآن را می فهمند. 🔸بنده درباره این جمله فقط يك كلمه می توانم بگویم، همانی که امیرالمؤمنین درباره کلمه خوارج نهروان گفت. فرمود: "کلمة حق يراد بها باطل" این يك حرف درستی است. اما منظور گوینده، يك منظور رذیلانه و موذیانه است. 🔸بله! ائمه هدی بر قرآن مسلطند، آن چنان که بالاتر از آن تصورشدنی نیست. آنها آن روحها و مغزها و فکرهای بلند و بزرگی هستند که قرآن در مشتشان است، خودشان يك قرآنند، هرکدامشان يك قر آنند؛ در این هیچ حرفی نیست، اما اینکه امام(ع) قرآن را خیلی خوب می داند، به این معنا نیست که بنده و جناب عالی يك كلمه اش را هم نمی فهمیم. 🔸این جمله درست است که ائمه هدی(ع) آگاهان و دانایان به قر آنند، اما منظور گوینده این نیست که امام را بالا ببرد؛ منظور آن کسی که این حرف را می زند این است که تو از قر آن دور بمانی، مثل آن بنده خدایی که می گفتند نماز بخوان، گفت ای آقا، اگر نماز آن بود که مولایم علی کرد، من چرا دیگر نماز بخوانم. این منطق هم همان منطق است. اگر آنها قرآن را می فهمند، ما و شما دیگر چرا لاي قرآن را باز کنیم؟ 🔸ای بیچاره! ای محروم از معارف قرآن، وای به حالت که قرآن را نمی فهمی، اما بیشتر وای به حالت اگر آنکه خودت نفهمی، نگذاری مردم هم بفهمند. اجازه ندهی مردم تشنه کام هم از این چشمه فیاض و جوشان بهره ببرند. وای به حالت! 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی، ص 248 @almorsalaat
اعجاز خالده قرآن اعجاز محتوایی و قولی است نه اعجاز بلاغی و فعلی._01.mp3
4.93M
🔊| اعجاز خالده قرآن همان اعجاز قولی و‌ محتوائی قرآن است! 🎙استاد علی فرحانی 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💢حکمت چگونه متعالی شد؟ 👈(همراهی با ملاصدرا از مشاء تا متعالیه) 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @smojtabaamin 🌐🌐🌐🌐🌐🌐 🔸حتما تا به حال زیاد شنیده اید که برای تأسیس حکمت متعالیه و نظام فلسفی نوین از دست آوردهای قرآنی و میراث عرفانی بهره برد و توانست را به کمک برهان فلسفی در راقی ترین معنای ممکن تبیین کند. ولی این پرسش به ذهن می رسد که چگونه می توان معنایی را از قرآن تعقل کرد یا شهودی را از عارف تحویل گرفت و ره آورد برهان را در مسیرِ او قرار داد؟ 🔸این پرسش ما را در درک مسائل اساسی و لمس وجدانیات مرحوم ملاصدرای شیرازی کمک می کند. 🔸مسلم است که زیربنایی ترین کبرای فکری در حکمت متعالیه «نظریه اصالت وجود» است. از کجا به ذهنِ صاحب نظریه رسیده است؟ او چه تأملی در کدامین سرفصل های فلسفه می کند تا هستی شناسی خود را از زنجیرهای ماهیت رها کرده و متنِ وجود را موضوعِ قرار می دهد؟ 🔸بگذارید مروری کنیم بر آنچه از حکمت در اختیار او بوده است. حکما پیش از ملاصدرا با قانون علیت به تفسیر هستی مشغول بودند و در صفحه به صفحه کتب خود، علیت را مبدأ قرار دادند. مثلاً قیام عرض به جوهر را با علیت تفسیر کردند، مراتب عالم را با علیت توضیح دادند، از علیت برای تبیین رابطه ممکن با واجب بهره بردند و نمونه های زیادی از این قبیل که بیان آن به تفصیل این نوشتار می انجامد. 🔸مرحوم ملاصدرا با دقت در معنای نسبت به هر یک از این فصول به این نتیجه می رسد که رابطه علت با معلول در انتساب افعال به واجب با رابطه علت و معلول در انتساب معالیل متعارف به علت هایشان متفاوت است. این تفاوت در اندیشه متکلمین یعنی معتزله و اشاعره وجود نداشت از این رو آن ها نتوانستند رابطه صفات با ذات را حل کنند. آن ها یا به انکار صفات تن دادند یا صفات را معلول و مخلوق ذات دانستند و به ناچار قائل به نظریه قدمای ثمانیه شدند. 🔸در ارتکاز حکمای اسلامی همیشه واجب الوجود لایتناهی بود و هیچ محدودیت نمی توانست او را به تناهی بکشاند. این واقعیت با الهام حکما از توحید قرآنی بدست آمده است. از این رو در تبیین برهانی، واجب و صفات و افعالش را عاری از حدود می خوانند چون هر حدی در ذات یا صفات و افعال، نوعی از ترکب را در او ایجاد می کند. چه این که ترکب ناشی از ماهیت باشد چه ناشی از حیثیات عقلانی و حقیقی، در هر صورت پذیرش لایتناهی بودن، ملازم بساطت محض در واجب است. بنابراین برای تبیین رابطه صفات واجب با ذات به نظریه «عینیت صفات با ذات» معتقد شدند. عینیت صفات با ذات در واجب چگونه منجر به ترکب نمی شود؟ 🔸حکما همچون معتقدند واجب تنها موجودی است که برای توضیحِ صفاتش ناچاریم به رابطه ای غیر از رابطه طبیعی و فرد استناد کنیم. در رابطه طبیعی و فرد علت و معلول هر دو ماهیت هستند. مثل نفس ناطقه و علم که یکی جوهر و دیگری عرض است. اعراض معلول جواهر هستند و علیت در هر دو سو به یک ماهیت ختم می شود ولی در واجب، علیت به ماهیات ختم نمی شود ولی رابطه ضروری همچنان پابرجاست. علیت در واجب به عنوان و معنون در معقول ثانی فلسفی می انجامد و این امر خطر ترکب و کثرت در ذات را دفع می کند. 🔸حکما می دانستند که ترکب و کثرت در ذات به معنای تناهی است و لایتناهی بودن نتیجه دقت در معنای واجب الوجود بالذات است. پس آن ها دست به دامان رابطه ای غیر از طبیعی و فرد نسبت به واجب می شوند. به دیگر سخن، واجب و صفات و افعالش را عاری از حدود دانسته آنگاه علیت را بر او جاری می کنند و بارگاه او را از کثرات تطهیر می کنند. 🔸ملاصدرا از سویی ندای وحدت در را می شنود و از سوی دیگر مشاهدات عرفا مبنی بر وحدت در وجود را به چشم می بیند و با ظرفیتی که در حکمت نسبت به واجب و صفاتش دیده است، آن را به کل هستی سرایت می دهد. یعنی ایده نفی حدود از واقعیت را در ذهن خود پرورش می دهد. از نظر او اگر واجب عاری از حدود است باید افعال و صفاتش نیز عاری از حدود باشد و چه موجودی در عالم از دایره افعال و صفات واجب خارج است که در او حد جاری شود؟ 🔸ماهیت بنابر سنخیتی که میان علت و معلول هست نمی تواند نسبتی با واجب داشته باشد بنابراین حضور بی واسطه او در عالم واقعیت ناخواسته حکم به تناهی ذات واجب و فعل اوست. از این رهگذر تأمل بر ماهیت را آغاز می کند و اساس یک نظریه زیربنایی در حکمت را طراحی می کند. ماهیت به اعتراف حکما یعنی آنچه وجود و عدم بر او مساوی است پس هر گونه خروج از تساوی ماهیت را لاماهیت می کند. بنابراین آنچه پا به عرصه هستی می گذارد ماهیت نیست بلکه متن وجود است. او در ادامه تلاش می کند که موضوع سخن خود را متن وجود قرار داده و با تحقیق در هر یک از محمولات فلسفی مویدی بر آن بیاورد تا نشان دهد حُکمی که بر واجب و فعلش در ارتکاز حکما وجود داشته، حُکمِ سراسر هستی است و نباید این دو را از یکدیگر تفکیک کرد. 🔸پس ملاصدرا از سویی دغدغه توحید را با نور قرآن در خود مشاهده می کرد و از سوی دیگر این ظرفیت را در حکمت تعقل کرد تا توانست ضوابط رابطه واجب با صفاتش را به کل هستی سریان دهد. از این پس هر آنچه واقعیت دارد فاقد حد است و تنها اوصافی که از رابطه عنوان و معنون (معقول ثانی فلسفی) تبعیت می کنند، حکایت از متن واقعیت دارند. 🔸 در امتداد همین مسیر، جایگاه ماهیات را در نظام شناختی روشن می کند و ذیل بحث از مخصصات وجود آن ها را لغو یا خطا نمی خواند بلکه کیفیت حکایت آن ها را تبیین می کند. حدود ماهوی حاکی از اختلاف آثار واقعی است ولی مستقیم خبر از متن واقع نمی دهد. 🔸با این تفسیر یک تحول معنایی در علم فلسفه ایجاد می شود و همه محمولات فلسفی را دچار مشترک لفظی می کند. قوه و فعل، علت و معلول، واحد و کثیر، رابط و مستقل و ... همگی در صورتی فیلسوف را به متن هستی می رساند که عاری از حدود تبیین شود. 🔸نظر به مواجه اندیشه ملاصدرا با توحید قرآنی و ظرفیت های حِکمی موجود، بهترین تعبیر برای مکتب او را می توان همان «حکمت متعالیه» دانست. حکمتی که با نظر به توحید تعالی پیدا می کند و پرسش های متعدد بشر را در همان مسیر برهانی حل می کند. @almorsalat
📚 🔰استاد علی فرحانی 🔻 در دوران کنونی، با وجود اینکه معدن بی انتهای قرآن و حدیث که تمامی وجوه سعادت و شقاوت در آن تبیین شده است در اختیار ماست، ولی پیدایش ابعاد گوناگون در زندگی سبب شده است که بشر در مواجهه با این مسائل جدید، راه سعادت خویش را نشناسد و جلوه های زندگی مدرن، وی را حیران و سرگردان سازد. 🔻 واضح است که تنها چراغ هدایت و یگانه راه نجات، تمسک به و است و وظیفۀ ماست که با تلاش و اجتهاد «تئوری کامل زندگی» بشر را از این گنجینه های ارزشمند استخراج نماییم. 🔻 از آنجا که می خواهیم برنامه سعادت بشر را در عرصه های مختلف زندگی، از متن قرآن و روایات به دست آوریم و این منابع به صورت «نقل» به دست ما رسیده است، «منطق زبان شناسی فهم دین» نه تنها در ابواب «طهارت» تا «دیات»، بلکه در علوم انسانی ، اخلاق و ... نیز علم اصول است. 📚گزیده ای از مقدمه کتاب شرح الموجز، استاد علی فرحانی 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجالست با ، مجالست با خود صلی‌الله‌علیه وآله‌وسلم است. 🎙آیت‌الله بهجت (ره) 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
✅همه چیز همین جاست. 🎙امام خمینی ◽️«فهم عظمت هر چیز، به فهم حقیقت آن است.» ◽️ کریم کلام خداست و کلام الهی همان است. و این کتاب شریف قبل از اینکه به عالم خلق بیاید و به مرتبه‌ فعل الهی برسد، جزو حقایق علمیه و علم الهی بوده است. ◽️یعنی قرآن همه‌ علم الهی است. و اگر کسی این حقیقت شگفت انگیز را که قرآن معادل است با هر آن چیزی که خدا می‌داند، بفهمد، دیوانه می‌شود. چرا که بی‌نهایت است، پس قرآن هم بی‌نهایت است. محدودیت ندارد و تمام شدنی نیست. ◽️ یعنی قرآن آن به آن در حال تجلّی است. «رَطْبٍ» و «يَابِسی» نیست مگر در این کتاب مبین است؛ «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ». (سوره انعام، آیه۵۹). ◽️همه چیز همین جا است. و این حقیقت کلام الهی است 📚آداب الصلاة، صفحه ١٨١ 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾ 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
◽️يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ اى اهل ايمان! آيا شما را به تجارتى راهنمايى كنم كه شما را از عذابى دردناك نجات مى دهد؟ ◽️تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ به خدا و پيامبرش ايمان آوريد، و با اموال و جان هايتان در راه خدا جهاد كنيد؛ اين [ايمان و جهاد] اگر [به منافع فراگير و هميشگى آن] معرفت و آگاهى داشتيد، براى شما [از هر چيزى] بهتر است؛ ◽️يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ تا گناهتان را بيامرزد، و شما را در بهشت هايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است و خانه هاى پاكيزه در بهشت هاى جاويدان درآورد؛ اين است كاميابى بزرگ 📚سوره مبارکه صف 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b