eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️سه عنصر استحکام بخش حوزه های علمیه: فقه و فقاهت، تهذیب و اخلاق، آگاهی سیاسی 🔰مقام معظم رهبری 🌀عزيزان! طلاب جوان! فضلا! توجه كنيد كه حوزهى علميه- همانطور كه امام (ره) مكرر فرمودند- قاعدهى نظام جمهورى اسلامى است و همه چيز روى اين قاعده بنا شده و دوام خواهد يافت. اين قاعده بايد محكم باشد. 🌀استحكام اين قاعده، با تضمين سه عنصر اصلى امكانپذير است، و هركدام از آنها نباشد و يا كم باشد، اين قاعده متزلزل خواهد شد، و اگر قاعده متزلزل شد، طبيعتاً همهى آنچه كه بر او سوار است، تكان خواهد خورد. 🌀اولين عنصر، فقه است. فقاهت را به همان معناى پيچيده و ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مىكردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مىكنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): فقه جواهرى. 🌀فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است. اين فقاهت، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، اصول معتدل و قوى و آگاه به همهى جوانب استنباط است، و ركن دوم، تطور فقه مىباشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مىفرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند استفهامها و سؤالهاى زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است. 🌀عنصر دوم، تهذيب و اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. در آن محفل، از حوزهى قم صحبت شد. يكى از بزرگان اساتيد و علماى اعلام قم كه مورد احترام و قبول همهى ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنايت داشته باشيد. آن روز امام (ره) فرمودند كه اين چيزها لازم نيست؛ شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزهى قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، فقاهت است- كه گمان مىكنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعلهى فقاهت فروننشيند- و دوم، اخلاق و تهذيب است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چهبسا كه در جهت عكس هم قرار گيرد. 🌀عنصر سوم، آگاهى سياسى است. آگاهى سياسى به مثابهى چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزهى علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزهى علميه، جايگاه قداست و پاكى است. @almorsalaat
مساله ضابط تجمیع روایات.mp3
7.99M
🌐| ضابط تجمیع ادله چیست؟ 🎙استاد علی فرحانی 📌 از آنجایی که تولید علوم انسانی اسلامی نیازمند تجمیع ادله می باشد یکی از سوالاتی که وجود دارد این است که ملاک تجمیع ادله چیست؟ استاد در صوت بالا ضمن توضیح نکاتی در این باره، بیان میکنند که اگرچه این مساله در اصول فعلی بحث نشده است اما در اصول به خوبی منقح شده است. 📚رسائل. حجیت خبر واحد. جلسه 93 @almorsalaat
☑️وظیفه حوزه علمیه قم و وظیفه همه است که از تجلیل کنیم/ تجلیل از ایشان، تجلیل از علم است/ این مرد یکی واقعا یکی از خدمتگزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است/ تفسير المیزان از جنبه‌‌‌‌‌هاي خاصي بهترين تفسيري است که در ميان شيعه و سنّي از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است. 📚 استاد شهید مطهری @almorsalaat
: علامه طباطبایی و هانری کربن 💢یکی از نقاط مهم و پرمعنا و موثر در زندگی علامه طباطبایی، آشنایی پروفسور هانری کربن با ایشان و مصاحبات و مذاکراتی است که بین او و علامه برگزار شده است. 💢به همین مناسبت دو مقاله زیر را که در مورد ارتباط با هانری کربن است، معرفی می کنیم. 🌟🌟🌟🌟🌟 📝مقاله علامه طباطبایی و هانری کربن 👇👇 🆔 https://hawzah.net/fa/Article/View/94920 📝 مقاله بازخوانی دوستی علمی علامه طباطبایی (ره) و هانری کربن; شیفته ای به نام کربن 👇👇 🆔 https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/4931/42137 @almorsalaat
✅وظایف تبلیغی حوزه های علمیه از نگاه امام خمینی (ره) 💢 امروز كسانى كه كار خودشان را تمام كردند، تحصيل خودشان را تمام كردند لكن در حوزه‏ ها فعاليت تدريسى و فعاليتهاى تبليغى و اينها ندارند، اينها بايد بروند در بلاد ديگر كه محتاج هستند و در آنجا اداى وظيفه كنند. @almorsalaat
زبان شناسی گفتار معصوم(ع).mp3
12.04M
🌐| قواعد استظهار باید به خوبی شناخته شود / قواعد استظهار در باب ادله معارف با ادله باید و نباید، فرق دارد. 🎙استاد علی فرحانی 📚رسائل. تعادل و تراجیح.(جلد چهارم) @almorsalaat
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ 📚 سوره أنفال آیه ٢ @almorsalaat
♨️♨️ شكل ظلّى و مسئله تانژانت، يعنى نسبت ميان ظلّ و زاويه، را ابو الوفاء بوزجانى از حكم شرعى و دستور پيغمبر (ص) درباره اوقات نماز ظهر و عصر استنباط كرد؛ 🔰 علامه حسن زاده آملی ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 📐 علم مثلثات متداول امروز مبتنى بر جيب و ظلّ است. را و را گويند كه اساس آن از علماى اسلام است، يعنى جيب و ظلّ را اينان اختراع كرده اند. 📐 پيش از اسلام، يونانيان براى حل مسائل نجومى، كه احتياج شديد به مثلثات دارد، شكل ديگر معروف به شكل قطاع را به كار مى بردند كه هم در مسطحات به كار مى آيد و هم در كره؛ و كتاب عمده اى كه در آن نوشته شده است كتاب اكرمانالاءوس است. مانالاءوس از رياضيدانان نامور يونان است كه قبل از ميلاد مسيح(ص) مى زيست. 📐 چون عمل به اين شكل در مسائل نجومى مشكل بود، متأخرين دو شكل مغنى و ظلّى استنباط و اختراع كرده اند كه هر دو مغنى از قطاع اند. هر فرمول كه در آن سينوس به كار مى رود شكل مغنى و فروع آن است؛ و هر فرمول كه در آن تانژانت به كار مى رود شكل ظلّى و فروع آن است. و در حقيقت، علم مثلثات را ابو نصر بن عراق و ابو الوفاء بوزجانى بنيان نهاده اند. 📐 و چنانكه تقديم داشته ايم، چون آن حضرت در مدينه بناى مسجد فرمود، ديوار طرف غرب را درست مطابق خط نصف النهار از شمال به جنوب بنيان نهاد و بلندى ديوار را به اندازه قامت انسان مقرّر داشت. ديوار مسجد مدينه هنگام ظهر سايه نداشت؛ چون زوال مى شد، سايه از طرف شرقى ديوار در پايه آن ظاهر مى شد. آن حضرت پديد آمدن سايه را علامت وقت نماز قرار داد كه چون مردم در مسجد سايه هاى ديوار ملاحظه كردند نماز ظهر به جاى آوردند. و هر گاه ساعتى چند از زوال بگذرد، سايه بتدريج بيشتر مى شود تا به اندازه بلندى ديوار گردد، يعنى به قدر قامت انسان كه به اندازه هفت پاست. از پايه ديوار تا هفت پا اندازه مى كردند، چون سايه به آن اندازه مى رسيد هنگام نماز عصر بود، چون پيغمبر(ص) دستور فرمود هر گاه سايه به اندازه قامت ديوار شود نماز عصر كنند. 📐 ابو الوفاء متنبه شد كه پيغمبر(ص) به حساب وسط و معدّل، زمان ما بين ظهر و غروب آفتاب را به دو نصف بخش كرده است: يك نيمه آن از ظهر است تا وقتى كه سايه به اندازه شاخص شود، و نيمه ديگر از آن وقت كه سايه به اندازه شاخص شود تا غروب، و آن را به نماز عصر تخصيص داد. و نيز دريافت كه هر گاه سايه شاخص به اندازه شاخص شود فاصله از ظهر تا غروب، نصف شده است. عين دستور پيغمبر(ص) را در ارتباط ميان ظلّ و زاويه به كار برد. 📐 قامت شاخص، كه بلندى ديوار مسجد رسول(ص) است، در حقيقت، شعاع دايره مثلثاتى است كه خطوط مثلثاتى را به قياس به آن مى سنجند، و امروز آن را يك واحد فرض مى كنند، و در كتب اسلامى شعاع را شصت درجه مى گرفتند. هر گاه سايه مساوى قامت شود، يعنى طول ظلّ به اندازه شعاع دايره گردد دليل آن است كه زاويه و قوس مقابل آن چهل و پنج درجه (45) شده است؛ و چهل و پنج درجه نصف قوس نود درجه (90) است كه از افق مغرب، يعنى جاى غروب آفتاب، تا وسط آسمان تصور مى شود. 📐 بعضى تعجب مى كنند از اين كه خط مماس مثلثاتى را مسلمانان ظلّ ناميدند، چون سر آن را نمى دانند؛ و از آنچه گفتيم علت آن آشكار گشت كه اصلا ظلّ بود كه علماى رياضى را متنبّه به فايده اين خط كرد و همان نام اصلى را بر آن نهادند و به كار بردند؛ و اروپائيان از آن به مماسّ تعبير مى كنند، چون ظلّ براى آنها مفهوم مناسبى ندارد و ريشه پيدايش آن را نمى دانند. 📐 بارى از مسجد پيغمبر اكرم(ص) و سايه ديوار آن، يعنى تانژانت كه مساوى شعاع كره گردد، خواص ظلّ استنباط كردند و جداولى براى ظلّ و جيب مرتب ساختند تا مقدار زوايا را در مقابل هر جيب و ظلّ بدانند. 📐 جداول مثلثاتى كه اسلاميان به كار مى بردند از قوس و زاويه صفر درجه تا نود درجه، دقيقه به دقيقه با مقدار حقيقى جيب و ظلّ ترتيب يافته بوده اند و هنوز آن جداول در زيجات سابق به كار مى آيند، تا زمانى كه لگاريتم اختراع شد اروپائيان آن جداول را با لگاريتم مرتّب ساختند، و اكنون در دست مردم متداول است. 📐 پس معلوم شده است كه ظلّ از مسجد مدينه بيرون آمد و به دست ابو الوفاء رسيد و از وى به همه جهان منتشر گشت اروپائيان ابو الوفاء را به همين شكل ظلّى مى شناسند. 📐 از تبديل ظلّ به مماسّ اوّلا، و از تغيير دادن غربيها كلمه ظلّ را به واژه تانژانت لغت فرانسه ثانيا، موجب شده است كه ظلّ و مسائل آن را از غرب بدانند؛ و حال آنكه معلوم شده است كه اصل مسائل رياضى ظلّ از مسجد مدينه بيرون آمد و به دست ابو الوفاء رسيد و از وى به همه جهان منتشر گشت؛ يعنى عمل پيغمبر خاتم(ص) در بناى مسجد مدينه الگوى رهنمون استنباط و اختراع ظلّ شده است. 📚انسان و قرآن، ص: 21 @almorsalaat
المرسلات
📣#اطلاعیه|سلسله درس گفتارهای نظام‌های اسلامی؛ 1️⃣ فقه نظام روابط اجتماعی 2️⃣ نظام اصولی امام خمین
🌀امروز برگزار می شود: ✅فقه نظام روابط اجتماعی ✅تدریس کتاب تعادل و تراجیح امام خمینی (ره) ⏰ساعت۱۴ 🏢 میدان معلم، خیابان سمیه، بعد از موسسه فقهی ائمه اطهار، بین کوچه ۲۶ و ۲۸، پلاک ۴۷۲، موسسه مفتاح 📡پخش زنده از اسکای روم👇 https://b2n.ir/t49719 ♦️حضور برای عموم طلاب بلامانع است. @almorsalaat
چگونگی بطلان انقلاب در ذات.mp3
4.06M
🔊| بطلان انقلاب در ذات، بدیهی است‌ / حرکت جوهری منافاتی با بطلان انقلاب در ذات ندارد بلکه مبتنی بر آن است. 🎙استاد علی فرحانی 📚بدایه الحکمه‌‌. فیضیه. سال 94 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
❇️ کتب عرفا و بخصوص محیی الدین ابن عربی 🔰حضرت امام خمینی(ره) 💢..... ديگر شما را خسته نمیكنم و از كتب عرفا و بخصوص محيى الدين ابن عربى نام نمیبرم؛ 💢كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد. 📚صحيفه امام ج21 ص 225 @almorsalaat
🌐معرفت انفسی و آفاقی و تفاوت آنها 🔰علامه طباطبایی 🔸أن النظر في الآيات الآفاقية و المعرفة الحاصلة من ذلك نظر فكري و علم حصولي بخلاف النظر في النفس و قواها و أطوار وجودها و المعرفة المتجلية منها فإنه نظر شهودي و علم حضوري، و التصديق الفكري يحتاج في تحققه إلى نظم الأقيسة و استعمال البرهان، و هو باق ما دام الإنسان متوجها إلى مقدماته غير ذاهل عنها و لا مشتغل بغيرها، و لذلك يزول العلم بزوال الإشراف على دليله و تكثر فيه الشبهات و يثور فيه الاختلاف. 🔸و هذا بخلاف العلم النفساني بالنفس و قواها و أطوار وجودها فإنه من العيان فإذا اشتغل الإنسان بالنظر إلى آيات نفسه، و شاهد فقرها إلى ربها، و حاجتها في جميع أطوار وجودها، وجد أمرا عجيبا؛ وجد نفسه متعلقة بالعظمة و الكبرياء متصلة في‌ وجودها و حياتها و علمها و قدرتها و سمعها و بصرها و إرادتها و حبها و سائر صفاتها و أفعالها بما لا يتناهى بهاء و سناء و جمالا و جلالا و كمالا من الوجود و الحياة و العلم و القدرة، و غيرها من كل كمال. 🔸و شاهد ما تقدم بيانه أن النفس الإنسانية لا شأن لها إلا في نفسها، و لا مخرج لها من نفسها، و لا شغل لها إلا السير الاضطراري في مسير نفسها، و أنها منقطعة عن كل شي‌ء كانت تظن أنها مجتمعة معه مختلطة به إلا ربها المحيط بباطنها و ظاهرها و كل شي‌ء دونها فوجدت أنها دائما في خلإ مع ربها و إن كانت في ملإ من الناس. 🔸و عند ذلك تنصرف عن كل شي‌ء و تتوجه إلى ربها و تنسى كل شي‌ء و تذكر ربها فلا يحجبه عنها حجاب و لا تستتر عنه بستر و هو حق المعرفة الذي قدر لإنسان. 🔸و هذه المعرفة الأحرى بها أن تسمى بمعرفة الله بالله، و أما المعرفة الفكرية التي يفيدها النظر في الآيات الآفاقية سواء حصلت من قياس أو حدس أو غير ذلك فإنما هي معرفة بصورة ذهنية عن صورة ذهنية، و جل الإله أن يحيط به ذهن أو تساوي ذاته صورة مختلقة اختلقها خلق من خلقه، و لا يحيطون به علما. 🔸... فقد تحصل أن النظر في آيات الأنفس أنفس و أغلى قيمة و أنه هو المنتج لحقيقة المعرفة فحسب. 📚الميزان في تفسير القرآن، ج‌6، ص: 172 @almorsalaat
💠 سبب انزوا از سیاست نیست/ چه کسی در کشور به حد عرفان امام می رسید؟/ پیامبر هم عارف بود ولی حکومت تشکیل داد. 🎙حضرت امام: 🔅خيال میكردند كه كسى كه عارف است بايد ديگر بكلى كناره گيرد از همه چيز و برود كنار بنشيند و يك قدرى ذكر بگويد و يك قدرى تغنى بشود و يك قدرى چه بكند و دكاندارى. امير المؤمنين در عين حالى كه اعرف خلق اللَّه بعد از رسول اللَّه در اين امت، اعرف خلق اللَّه به حق تعالى بود مع ذلك، نرفت كنار بنشيند و هيچ كارى به هيچى نداشته باشد، هيچ وقت هم حلقه ذكر نداشت، مشغول بود به كارهايش، ولى آن هم بود. 🔅يا خيال مى شود كه كسى كه اهل سلوك است، اهل سلوك بايد به مردم ديگر كار نداشته باشد، در شهر هر چه میخواهد بگذرد، من اهل سلوكم، بروم يك گوشه اى بنشينم و وِرد بگويم و سلوك به قول خودش پيدا كند. اين سلوك در انبيا زيادتر از ديگران بوده است، در اوليا زيادتر از ديگران بوده است، لكن نرفتند تو خانه شان بنشينند و بگويند كه ما اهل سلوكيم و چكار داريم كه به ملت چه می گذرد هر كه هر كارى میخواهد بكند. اگر بنا باشد كه اهل سلوك بروند كنار بنشينند، پس بايد انبيا هم همين كار را بكنند و نكردند. موسى بن عمران اهل سلوك بود، ولى مع ذلك، رفت سراغ فرعون و آن كارها را كرد، ابراهيم هم همين طور، رسول خدا هم كه همه میدانيم. 🔅رسول خدايى كه سالهاى طولانى در سلوك بوده است، وقتى كه فرصت پيدا كرد، يك حكومت سياسى ايجاد كرد براى اينكه، عدالت ايجاد بشود. تبع ايجاد عدالت فرصت پيدا میشود براى اينكه هر كس هر چيزى دارد بياورد. 🔅انحرافات زياد شده است. بعضى از اهل علم خودمان هم همين معانى را دارند: «لباس جندى حرام است، لباس شهرت است، به عدالت مضر است». حضرت امير عادل نبوده؟! حضرت سيد الشهدا هم عادل نبوده؟! حضرت امام حسن هم عادل نبوده؟! پيغمبر اكرم هم عادل نبوده؟! براى اينكه لباس جندى داشتند! 🔅اينها را تزريق كردند به ما، به ما آن طور دستهاى توطئه گر تزريق كردند كه ماها هم باورمان آمده است. تو چكار دارى به اينكه چه ميگذرد! تو مشغول درست باش! تو مشغول فقهت باش! تو مشغول فلسفه ات باش! تو مشغول عرفانت باش! چكار دارى كه چه میگذرد. 🎙مقام معظم رهبری: 🔺...آقایان روحانیون نباید خود را از سیاست دور نگه دارند. ...از همه عارف‌تر، امام بود. چه کسی در کشور به حدّ عرفان امام می‌رسید؟ دیدید چگونه وارد میدان شد؟ مثل شیر. 🔺امام درباره‌ی استاد بزرگوار خود _مرحوم آقای شاه آبادی_ گفته بودند که ایشان اهل مسائل سیاسی بودند. همچنین من در جایی از امام شنیدم که مرحوم آقای شاه‌آبادی روی منبر گفته بودند که اگر کسی دور و بر من بود، قیام می‌کردم. 🔺بنابراین عرفان موجب نمی‌شود که انسان برود در گوشه‌یی بنشیند. البته درست فهمیدن مسائل سیاسی و سالم طرح کردن آن، مسأله‌ی دیگری است؛ اما انزوا و انعزال از سیاست، به‌هیچ‌وجه مصلحت نیست. 📚صحیفه امام ج۲۰ ص ۱۱۶ 📚رهبر انقلاب، در دیدار با فرزند آیت‌الله شاه‌آبادی و جمعی از مردم ۷۷/۱/۲۴ @almorsalaat
عبارات شیخ را فلسفی معنا نکنیم.mp3
2.99M
🔊| عبارات رسائل شیخ انصاری را فلسفی معنا نکنیم! 🎙استاد علی فرحانی 📚رسائل. خاتمه استصحاب. @almorsalaat
📌اخلاص، مطلوب اسلام! @almorsalaat @radio_towhid
♨️ عرفان واقعی 🔰رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۰/۱۲/۱۳ ✨گاهی در مباحث عرفانی حرفهای قلمبه سلمبه‌یی زده میشود که واقعاً کسی نمیفهمد معنی این حرفها چیست؛ یعنی استفاده از اصطلاحات عرفا و احیاناً به‌کار بردن آنها در موارد نه چندان بجا! ✨مباحث عرفانی باید دل انسان را به خدا نزدیک کند؛ عرفان واقعی یعنی این؛ یعنی آن و الهی را در انسان به‌وجود بیاورد و بصیرت لازم را برای حضور در مقابل خدا ایجاد کند. این حضور هم درجاتی دارد. آدم هر وقت به خدا توجه میکند، حضوری پیدا میکند؛ اما در انسانهای عارف و والامرتبه، این حضور خیلی عمیق‌تر و پُرمعناتر و پُرصفاتر است.  ✨عرفان باید در انسان صفایی ایجاد کند؛ این صفا با الفاظ خشکِ این‌طوری به‌وجود نمی‌آید؛ چون هیچ معنایی پشتش نیست. ✨به نظر من با طرح بعضی از داستانها از جاهای خوب، و بیان کلماتی از بعضی از بزرگان - همانهایی که واقعاً عارف و اهل معنا بودند - عرفان واقعی را در برنامه‌ی خودتان مطرح کنید. ✨والّا از لفاظی کردن و دایماً ملکوت و جبروت را به‌هم بستن، چیزی در نمی‌آید. @almorsalaat
قطب الدین شیرازی شاگرد خواجه نصیر الدین طوسی.mp3
3.42M
🔊| قطب الدین شیرازی؛ شاگرد خواجه طوسی 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
💢 رسول اکرم و سایر انبیا نیامدند که اینجا حکومت تأسیس کنند، تمام کارهایی که کردند، مقدمۀ یک مطلب است و او معرفی ذات مقدس حق [است.] 🔰 امام خمینی (ره) ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 🔅رسول اکرم (ص) و سایر انبیا (ع) نیامدند که اینجا تأسیس کنند، مقصد اعلا این نیست؛ نیامدند که اینجا ایجاد کنند، آن هم مقصد اعلا نیست، اینها همه است. 🔅تمام زحمتها[یی] که اینها کشیدند، چه از حضرت نوح گرفته، از حضرت ابراهیم گرفته تا آمده است اینجا به رسول اکرم (ص) رسیده است، تمام مشقتهایی که کشیدند و کارهایی که کردند، مقدمۀ یک مطلب است و او معرفی ذات مقدس حق [است.] 📚 صحیفه امام ج20 ص 408 @almorsalaat
♨️ما نصِّ قرآن و متن آن را بر فراورده‌های ذهن قاصرِ حقوقدانان غربی که برای خودشان معارفی را خلق و اختراع کردند و آن را پیشرفته‌تر از معارف ادیان الهی میدانند، مقدّم میشماریم. 🔰 رهبر معظم انقلاب ۷۳/۳/۱۴ 🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ⚡️به جمهوری اسلامی تهمت میزنند و میگویند حقوق بشر را رعایت نمیکند. مقصود آنها همان اجرای حدود اسلامی است؛ چون ما حدود اسلامی را اجرا میکنیم. قرآن میگوید: «و تلک حدود اللَّه و من یتعدّ حدود اللَّه» هر کس از حدود الهی تعدّی کند، مورد تهدید پروردگار قرار گرفته است. ⚡️حدود، حدودِ الهی است. ما نصِّ قرآن و متن آن را بر فراورده‌های ذهن قاصرِ حقوقدانان غربی که برای خودشان معارفی را خلق و اختراع کردند و آن را پیشرفته‌تر از معارف ادیان الهی میدانند، مقدّم میشماریم. ⚡️حدودِ الهی مقدّم است. راه اصلاح جامعه، اجرای حدود الهی است. ممکن است ما در این مورد کوتاهی هایی داشته باشیم؛ اما حرکتمان قطعاً به سمت اجرای کامل حدود پروردگار است. حدود، حدودِ قرآنی است. @almorsalaat
🌀يا أَيُّهَا النَّاسُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ 📚سوره فاطر. آیه 15 @almorsalaat
💢یتحابون بروح الله 🔰خاطره ای از رهبر انقلاب درباره حدیثی که مصداق آن است. 🔸یک حدیثی است که این حدیث را در «کشف المحجوب في سيرة ارباب القلوب» دیده ام. حدود دو سال پیش یک نفری از آقایان که با این کتاب آشنا بود، آمد و به ما گفت فلان صفحه این کتاب را بیاور، یک روایتی هست، آن را بخوان؛ ما باز کردیم دیدیم عجب روایتی است. روایتش این بود که پیغمبر اکرم به اصحاب خودش خبر میداد که در آینده کسانی می آیند که این جورند، این جورند، این جورند . من الان یادم نیست متأسفانه، آن عباراتش هم یادم نیست. از جمله این بود که «تحابون بروح الله»؛ به روح خدا با یکدیگر تحبب میجویند و به برکت روح خدا همدیگر را دوست میدارند. 🔸ما از این خیلی خوشمان آمد و گفتیم که برویم در نماز جمعه این را بخوانیم. یک هفته که یادم رفت کتابش را ببرم؛ یک هفته کتابش را بردم، آن بالا هم بردم، یک وقت دیدم که عجب! خطبه تمام شده و این کتاب دست من است و نخوانده ام. بعد هم همین طور دائما نخواندیم و نخواندیم تا اینکه دیگر از نماز جمعگی هم افتادیم! یک سال و خرده ای هم هست که دیگر من نماز جمعه درست نمیروم. این حديث خیلی حدیث جالبی است؛ 🔸یک وقتی حديث را خدمت امام بردم و برای خود امام هم حديث را خواندم. البته ایشان نه رد کردند و نه اثبات کردند که معنایش این است؛ همین طور گوش کردند و یک تبسمی کردند؛ يتحابون بروح الله. به هر حال اینجا هم که میگوید «أي هم بروح منها، خدا به روحی از خودش آنها را تأیید میکند، خب امام ما هم است؛ مصداق روح الله است ، اسمش هم روح الله است. 📚تفسیر سوره مجادله ص۱۳۷ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📌 این روایت در مجامع روایی به چند صورت زیر بیان شده است. 1️⃣عنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لَأُنَاساً مَا هُمْ بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ لِمَكَانِهِمْ مِنَ اللَّهِ فَقِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الَّذِينَ مِنْ غَيْرِ أَرْحَامٍ بَيْنَهُمْ وَ لَا أَمْوَالٍ يَتَعَاطَوْنَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَنُوراً وَ إِنَّهُمْ لَعَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ لَا يَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ وَ لَا يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنُوا ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏.(📚مستدرک الوسائل ج12ص224) 2️⃣انّ من عباد اللّه لعبادا يغبطهم الانبياء و الشهداء قيل من هم يا رسول اللّه و صفهم لنا لعلّنا نحبّهم قال هم قوم من غير اموال و لا اكتساب وجوههم نور على منابر من نور لا يخافون اذا خاف الناس و لا يحزنون اذا حزن الناس ثمّ تلا الا ان اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون‏ (📚کشف المحجوب268) َ3️⃣قالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ مِنَ الْعِبَادِ عِبَاداً يَغْبِطُهُمُ الْأَنْبِيَاءُ- عَلَى غَيْرِ مَالٍ وَ لَا عَرَضٍ مِنَ الدُّنْيَا، وُجُوهُهُمْ نُورٌ، لَا يَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ، وَ لَا يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنُوا، أَتَدْرُونَ مَنْ هُمْ قُلْنَا: لَا يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ: [هُمْ‏] عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ جَعْفَرٌ وَ عَقِيلٌ، ثُمَّ قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏(📚شواهد التنزیل) ٍ4️⃣عنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَقْبَلَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ الزُّبَيْرُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ جَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَخَرَجَ إِلَيْهِمُ النَّبِيُّ ص فَجَلَسَ إِلَيْهِمْ فَانْقَطَعَ شِسْعُهُ فَرَمَى بِنَعْلِهِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَنْ يَمِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِيَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَى وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِينَ دُونَهُمْ قَالَ أَبُو بَكْرٍ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ الزُّبَيْرُ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ عَلِيٌّ ع مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ هُمْ قَوْمٌ عَلَى غَيْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِكَ شِيعَتُكَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ يَا عَلِي‏. (📚بحارالانوار ج65ص139) @almorsalaat
ثمرات متعدد فلسفه و مباحث عقلی.mp3
11.53M
🔊| علم فلسفه در استکمال انسان دخیل است! 🎙استاد علی فرحانی 🌀استاد در این صوت به مناسبت فصل علم و عالم، سه دیدگاه به علم فلسفه که در طول تاریخ نزد علماء وجود داشته است را توضیح داده و تبیین می کنند که در نگاه مرحوم علامه جایگاه فلسفه فراتر از پاسخ گویی به شبهات و فراتر از تاثیراتی است که در حوزه های متعدد مانند علوم انسانی اسلامی دارد، و آن این است که فلسفه دخیل در استکمال انسان است. حتما . 📚بدایه الحکمه‌‌. سال 89 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 |رهبرانقلاب: برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛لذا بهترین فلاسفه‌ی ما مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا-عارف هم بوده‌اند. 🗓روز بزرگداشت 💻 @Khamenei_ir
🔰تحقیق قرآنی ♻️صعود شیطان به نشئۀ وجودی ملائکة الله و هبوطش به أسفل السافلین ♨️...در اولین روزهایی که به دلایلی سعی می کردم سؤالات و مشکلات اعتقادی ام را بدون واسطه از متن قرآن به دست بیاورم و حل کنم و قرآن را به قصد فهمیدن چندین دور بخوانم، یک سؤال ذهنم را درگیر کرده و خاطرم را بس مشوّش می ساخت: اینکه تمام آیاتی که به مسالۀ سجدۀ ملائکه و ابای شیطان پرداخته اند، هیچکدام بیان نفرموده که شیطان هم مورد خطاب امر به سجده بوده است. بله، بعد از تمام شدن قضیۀ ابای شیطان از سجده، خداوند متعال هنگام مؤاخذه و توبیخ او تصریح می کند که شیطان هم مأمور به سجده بوده: «قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ...» اما هیچ کجا بیان نشد که مثلا «و إذ قلنا لإبلیس و الملائکة اسجدوا لآدم»، همه جا می فرماید «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ». وقتی خطاب تنها به ملائکه بوده است چطور شیطان هم مورد خطاب واقع شده است؟ گاهی در ذهن خود به جای شیطان به خداوند متعال جواب می دادم که: لأنّک أمَرتَ الملائکة بالسجده و أنا لستُ مِن الملائکة. شیطان که از جنس ملائکه نبوده « كَانَ مِنَ الْجِنِّ »، چطور خطابی که ملائکه را مأمور به سجده کرده است شامل ابلیس هم شده و سجده نکردنش موجب مؤاخذه و توبیخش از جانب الهی گشته است؟ 🔹این سؤال همچنان ذهن من را آشفته می کرد و خاطرم را می آزرد. بدتر اینکه پاسخی قانع کننده ای از اساتید برای آن پیدا نمی کردم و در آرامش خاطرشان در عین ندانستن پاسخ این سؤال مرا به تعجب وا می داشت. تا اینکه خدواند متعال منّت نهاد و توفیق حضور در جلسات استاد شیخ علی فرحانی «زید عزّه» در دانشگاه قم تحت عنوان را یافتم. ایشان ذیل توضیح تعبیر «طباقاً» در آیۀ «الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا» نکتۀ جالبی فرمودند که امید زیادی در دل من برای حل این سؤال به وجود آورد. آن نکته این است که: 🔺مراتب و سلسلۀ عالم هستی طبقه طبقه و هرم وار هستند و مراتب بالایی عالم احاطه و سیطرۀ با مراتب پایینی دارند (طباقاً هستند). رأس هرم، ذات لایتناهی پروردگار است و قاعدۀ هرم و مرتبۀ دنیای (پایین ترین و پست ترین مرتبۀ هستی) همین اسفل السافلینی است که ما انسان ها در آن زندگی می کنیم «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ». 🔸هر کدام از مراتب و نشئات هرم هستی مختصّات و ویژگی های خاص به خود دارد و موجودات و ساکنان در هر مرتبه نیز متلبّس به ویژگی ها و خصوصیات خاصّ آن مرتبه می باشند و آن خصوصیات شناخته می شود. موجوداتی که قابلیت و استعداد حرکت و رشد و تکامل در وجودشان نهادینه شده اگر از مرتبه ای که در آن هستند حرکت صعودی و تکاملی خود را شروع و به عوالم فوقانی صعود کنند، به هر کدام از عوامل فوقانی که برسند مختصّات و ویژگی های موجودات آن نشئه را حائز شده و متلبّس به لباس ساکنین آن مرتبۀ می شوند. 🔹بعد ایشان با ظاهر اولی آیاتی چند در سوره های مبارکۀ «حجر»، «صافات»، «جن» نشان می داند که اجنه تحت سماء دنیا که مختصّات و ویژگی هایش در قرآن ذکر شده است زندگی می کنند و در همین اسفل السافلین که دار تکلیف است به سر می برند. و شیطانی که هم کیش و پیالۀ با ملائکة الله بود و در آن مرتبۀ شریف از عالم هستی به سر می برد روزی در همین اسفل السافلین بوده و با عبودیت و بندگی به آن نشئه و مرتبه از هستی که رتبۀ ملائکة الله بود رسیده است. 🔸اگر چه ایشان در آن جلسات این مساله را بالخصوص مطرح نکردند ولی از صبحت ایشان می توان فهمید که شیطان صیرورت و حرکت واقعی به سمت عوالم فوقانی برایش حاصل شد و متلبّس به خصوصیات و مختصّات ساکنین آن عوالم را گشت و جزو ساکنین آنجا به شمار می رفت به گونه ای که اگر دستوری برای آن نشئۀ از جانب اقدس پروردگار صادر می شد باطبع شامل او نیز می شد. 👍مؤید این نظر، روایاتی است که آیۀ « وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ» را به جن بودن ابلیس می زنند که ملائکه نمی دانستند ابلیس از جنیّان است و او را همجنس خود می پنداشتند و بعد که از سجدۀ بر آدم امتناع کرد فهمیدند که (کان من الجن) و همینطور روایات دیگری که بر این موضوع صراحت دارند: «قصص الأنبیاء «ع» ...عَنِ ابْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَ كَانَ إِبْلِيسُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَمْ مِنَ الْجِنِّ قَالَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ تَرَى أَنَّهُ مِنْهَا وَ كَانَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَنَّهُ لَيْسَ مِنْهَا فَلَمَّا أُمِرَ بِالسُّجُودِ كَانَ مِنْهُ الَّذِي كَانَ...‏».. . 👌جالب این است که جناب جمیل بن درّاج وقتی این حدیث را برای دوستش جناب طیّار نقل می کنند او باور نمی کند و می گوید اگر ابلیس از ملائکه نباشد امر الهی به سجده شامل حال او نمی شود. بعد که با هم به محضر امام صادق «ع» می روند جناب طیّار با بیانی بسیار محترمانه و با روشی ظریف و زیرکانه سؤال را به این شکل بیان می کند که: « تفسير العياشي عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: ...فَدَخَلَ عَلَيْهِ الطَّيَّارُ فَسَأَلَهُ وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا فِي غَيْرِ مَكَانٍ فِي مُخَاطَبَةِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَدْخُلُ فِي هَذِهِ الْمُنَافِقُونَ» و امام «ع» که منظور او را می داند به زیبایی پاسخ او را می دهد: «فَقَالَ «ع» نَعَمْ يَدْخُلُونَ فِي هَذِهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الضُّلَّالُ وَ كُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ». 📚بحار الأنوار، ج۱۱، ص: ۱۴۸ ✍️حجت الاسلام عباس افروزی ۰۱/۰۳/۰۱ لینک دانلود جلسات انسان در قرآن دانشگاه قم👇 https://eitaa.com/almorsalaat/4972 @almorsalaat