#استقامت
در سوره کهف خدای تعالی قصّه دو نفر که یکی بیثبات و بدون مقاومت و با ضعف ایمانی، وارد باغش میگردد و به خاطر زرق و برق دنیا
مُنکر مَعاد میشود و دیگری رفیقش که او را سرزنش میکند و از بیثباتی و عدم استقامت او متنفّر است و از او دوری مینماید و خدای تعالی به این وسیله به مردم میفرماید که: کسانی که دارای ضعف ایماناند مورد تنفّر خدا و مردماند و پروردگار متعال برکت را از اموالش بر میدارد و بلکه اموالش را نابود میکند، امّا در اثر استقامت اگرچه انسان فقیر و تهیدست باشد خدای تعالی به او ثروت و برکت عنایت میفرماید.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
کتاب سیر الی اللّٰه
@alzekr_alhakim
روایت دارد عالمی که نفعش به مردم برسد (عالم حتما لازم نیست عبا و عمامه داشته باشد!) شما رفتید حرفهایی را که یاد گرفتید، برای خانوادتان بیان کردید، این را که برای کسی گفتید، نفعتان به دیگری رسیده.
این افضل از هفتاد هزار نماز شب خوان، هفتاد هزار مقدّس، هفتاد هزار کسی که رفته یک غاری گرفته صحیح عبادت میکند است.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
سخنرانی ۲۰ رمضان/ ۱۴۰۸
@alzekr_alhakim
#آیات_قرآن
مشکل ترین کارها در روی کره زمین و پر فایده ترین کارها تزکیه نفس است.
به همین خاطر داشتن استاد لازم و ضروری است.
تمام رستگاری در تزکیه نفس است، قبل از تزکیه نفس باید تزکیه مال صورت بگیرد.
«قَدْ أفلَحَ مَنْ تَزَکَّیٰ» اشاره به تزکیه مال دارد
«أفلَحَ مَن زَکّاهَا» اشاره به تزکیه نفس دارد.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
در سوم از ۳۶ درس تزکیه نفس
@alzekr_alhakim
این بیمه های دنیوی تنها بدن را بیمه میکنند، امّا روح ما را نمیتوانند بیمه کنند.
بیمهٔ روح این است که به هیچ وجه شیطان به طرف تو نیاید، یعنی اگر قلب انسان عرش رحمان شود، درِ قلب انسان به روی شیطان بسته میشود.
همان طوری که وقتی شیطان میخواهد به آسمان برود با تیر شهاب او را از بین میبرند
اگر شیطان بخواهد به قلب انسان راه پیدا کند در صورتی که بندهٔ رسمی باشد، خدا نمیگذارد. چون دل او بیت اللّٰه است، خانهٔ خدا است، عرش خدا است، چرا بگذارد؟
درِ دل به روی همه بسته است، فقط خدا هست و محبّت ائمه اطهار علیهم السّلام و محبّت پروردگار و دیگر باید این در بسته باشد.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
سیر الی اللّٰه جلد چهارم/ عبودیّت، سؤال ۱۳/صفحه ۹۸
@alzekr_alhakim
#امام_زمان
یکی از بزرگان مراجع شیعه مرحوم آیةاللّٰه العظمی آقای «سید ابوالحسن اصفهانی» است.
او یکی از مراجع اعلای دینی و زعیم اعظم و فقیه مؤید و زمامدار تشیع، از آیات و مراجعی که بیواسطه به فیض ملاقات حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه مشرّف گشته و مورد تأئیدات غیبی بودهاند و در طول تاریخ غیبت کبرای امام عصر (عجّل اللّٰه تعالی فرجه الشّریف) کمتر مرجعی و زعیمی به کیاست و فراست و سعه صدر و بخشندگی و مؤثّر آثار و خدمات آن بزرگوار و کرامات باهرات و سجایای گرانمایه و سخاوتها و احسانهای عجیبه و اخلاق نیکویش بوده است.
یکی از کرامتهای امام عصر ارواحنا فداه، به
این نایب بزرگوار و زعیم امّت توقیع شریفی است که برای آن بزرگوار، صادر میکنند و میفرستند و بدین ترتیب ایشان را تحت عنایات خاصّه خویش قرار میدهند و به الطاف و عنایاتشان مینوازند.
توقیعی که حضرتش ارسال میدارند، توسط مرحوم ثقهالاسلام والمسلمین، زین العلماء الصّالحین حاج شیخ «محمّد کوفی شوشتری» در نامهای واصل میشود که متن مبارک آن نامه عبارت از این است:
«قل له: ارخص نفسک و اجعل مجلسک فی الدّهلیز واقض حوائج النّاس نحن ننصرک».
یعنی (به او بگو: خودت را برای مردم ارزان کن، و خودت را در دسترس همه قرار بده، و محلّ نشستنت را دهلیز خانهات انتخاب کن تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند، حاجتهای مردم را برآور ما یاریت میکنیم).
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
کتاب ملاقات با امام زمان/ ملاقات هجدهم
@alzekr_alhakim
#عکس_نوشته #امام_زمان
🔹عکس مرحوم آیت اللّٰه العظمی سیّد ابولحسن اصفهانی مدفون در حرم امیر المؤمنین علیه السّلام
@alzekr_alhakim
#امام_زمان
مرحوم آیةالله آقای سید «ابوالحسن اصفهانی»از مراجع معروف زمان ما است.
او مکرّر خدمت حضرت «بقیةاللّٰه» ارواحنافداه رسیده که منجمله قضیه زیر است.
در کتاب «گنجینهی دانشمندان» از علاّمهی متتبّع مرحوم آقای حاج سید «محمّد حسن میرجهانی» (قدّس سرّه) نقل میکند که او فرمود:
یکی از علماء زیدی مذهب، به نام «بحرالعلوم» که در یمن سکونت داشت و منکر وجود مقدس حضرت «ولی عصر» ارواحنا فداه بود، به علماء و مراجع آن وقت نامهها نوشت واز آنها برای اثبات وجود مقدّس آن حضرت دلیل میخواست.
آنها به او جواب میدادند، ولی او قانع نمیشد.
تا آنکه نامهای برای مرحوم سید «ابوالحسن اصفهانی» نوشت و از ایشان جواب خواست، مرحوم آقای آیة الله اصفهانی در جواب نامه نوشته بودند، که اگر شما به نجف بیائید پاسخ شما را شفاهی خواهم داد.
لذا «بحرالعلوم یمنی» با فرزندش سید ابراهیم و جمعی از مریدانش به نجف اشرف مشرّف شدند و بحرالعلوم به خدمت مرحوم آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی رسید و به او گفت: من طبق دعوت شما به این مسافرت آمدهام، امید است جوابی را که وعده فرمودهاید به من بدهید، تا استفاده کنم.
مرحوم آیة الله اصفهانی فرمودند: فردا شب به منزل ما بیائید، تا جواب سؤال شما را بدهم.
بحرالعلوم و پسرش شب بعد به منزل مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی رفتند، پس از صرف شام و نقل مطالبی دربارهی وجود مقدّس آن حضرت و رفتن میهمانان دیگر و متفرّق شدن آنها و گذشتن نیمی از شب.
مرحوم آیةالله اصفهانی به نوکرشان مشهدی حسین فرمودند: چراغ را بردار و به بحرالعلوم و فرزندش گفتند برویم تا خود آن حضرت را ببینیم.
آقای میرجهانی فرمودند: ما که آنجا حاضر بودیم، خواستیم با آنها برویم، آیةالله اصفهانی فرمودند: شما نیائید فقط بحرالعلوم با پسرش بیایند.
آنها رفتند ما نفهمیدیم که به کجا رفتند، ولی فردای آن روز که من بحرالعلوم یمنی و فرزندش را ملاقات کردم و از جریان شب قبل سؤال نمودم او گفت: بحمدالله ما مشرّف به مذهب شما شدیم معتقد به وجود مقدّس حضرت «ولی عصر» علیهالسّلام گردیدیم.
گفتم: چطور؟
فرمود: آقای آیةالله اصفهانی حضرت «ولی عصر» علیهالسّلام را به ما نشان داد.
پرسیدم: چگونه او حضرت «بقیةالله» را به شما نشان داد؟
گفت: وقتی ما از منزل بیرون آمدیم، نمیدانستیم به کجا میرویم، تا آنکه در خدمت آیة الله اصفهانی به «وادی السّلام» (۱) وارد شدیم در وسط وادی السّلام محلّی بود که آن را مقام حضرت «ولی عصر» علیهالسّلام میگفتند.
آیة الله اصفهانی وقتی به در مقام رسید چراغ را از مشهدی حسین گرفت و تنها مرا با خود به داخل مقام برد، در آنجا وضویش را تجدید کرد.
پسرم به اعمال او میخندید، آنگاه چهار رکعت نماز در آن مقام خواند و کلماتی گفت: که آن را نفهمیدیم، ناگهان دیدیم، آن فضا روشن شد در اینجا پسرش میگفت: در این موقع من بیرون مقام ایستاده بودم، پدرم با سید ابوالحسن اصفهانی داخل مقام بودند، پس از چند دقیقه صدای پدرم را شنیدم، که صیحهای زد و غش کرد.
نزدیک رفتم دیدم، آیةالله اصفهانی شانههای پدرم را میمالد، تابهوش بیاید وقتی از آنجا برگشتیم پدرم گفت: حضرت «ولی عصر» علیهالسّلام را دیدم و او مرا مشرّف به مذهب شیعه اثنی عشری فرمود و بیشتر از این، خصوصیات ملاقاتش را نگفت و پس از چند روز به یمن برگشت و چهار هزار نفر از مریدانش را شیعه دوازده امامی کرد.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
کتاب ملاقات با امام زمان / ملاقات چهلم
@alzekr_alhakim
به قدری حضرت امام زمان مان (علیه السلام)مظلوم هستند، غریب هستند، که حساب ندارد. واقعا باید گفت «السلام علیک ایها الأمام الغريب» ای آقای غریب، ای امام غریب.
به جهت این که در دنیا کسی با این بدن راه برود، بین ما باشد، نفس بکشد، از بین ما بیرون نباشد، ولی کسی او را نمی شناسد با او ارتباط ندارد. این همه سهم امام (علیه السلام)یعنی مال امام (علیه السلام) است روایت است که خدای تعالی می فرماید: تمام کره زمین هر چه ثروت دارد مال امام (علیه السلام) است. «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»
مازاد بر معونه تان، یک پنجمش را آن هم نصفش را به سادات مستحق بدهید، بقیه مال امام (علیه السلام)است. اما کسی به فکر حضرت امام زمان (علیه السلام)نیست.
امامت، سوال ۳۳۸
@alzekr_alhakim
4_5920044944982017011.mp3
2.36M
#سخنرانی #امام_زمان
🔹امتیازات زمانظهور و راه رسیدن به آن در قبل از ظهور
🔹حضرت آیة اللّٰه سیّد حسن ابطحی
@alzekr_alhakim
#اخلاق
كمصبري بزرگترين ضعف است براي انسان. شماهم اگر كم صبر باشید در راهتان باز ميمانيد!
استقامت، معنايش اين نيست كه انسان به خودش بگويد من استقامت دارم و تمام، نه! بايد روز به روز به كمالات او اضافه شود و صبرش زياد شود.
بهترين هديه را خداوند براي صابرين قرار داده؛ هر صبري هم فايده ندارد.
صبر بايد انسان را به جايي برساند!!
«إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» هم خيلي معناي زيبايي دارد يعني آنقدر بروي، بروي تا به خدا برسي!
از چه راهي ميشود به اين حقيقت رسيد
از راه صبر!...
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
۲ ذی القعده/ ۱۴۲۳
@alzekr_alhakim
#عکس_نوشته
🏴شهادت صدیقه طاهره، حضرت فاطمه زهراء سلام اللّٰه علیها را به محضر مقدّس حضرت بقیّة اللّٰه ارواحنافداه، ائمه طاهرین وشیعیان و محبین آن حضرت تسلیت عرض میکنیم
@alzekr_alhakim
#روایت #آیات_قرآن
🔹پاکترین نژادها در دنیا نژاد سادات است
مسألهی وراثت و اصیل بودن نژاد در انسان و حیوانات به قدری از نظر علمی اهمیت دارد که اگر بخواهیم حقیقتش را توضیح دهیم خود کتاب مستقلّی خواهد شد و لذا ما نمیتوانیم در این مختصر آن را بیان کنیم، ولی از این حقیقت هم نمیتوان صرفنظر کرد که اجداد سادات تا زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله همه مسلمان بوده و از آن به بالا هم همه از اولیاء و انبیاء بودهاند و از این رو در زیارتهای حضرت ابیعبداللّٰه الحسین علیهالسّلام و بعضی از ائمّهی دیگر میگوئیم: «اشهد انّک کنت نورا فی الاصلاب الشّامخه و الارحام المطهّرة».
🔹«و قال علی علیهالسّلام قال رسول اللّٰه: من صلی علی و لم یصلّ علی آلی لمیجد ریح الجنّه و ان ریحها لتوجد من مسیره خمس مأة عام».
علی علیهالسّلام فرمود: پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده: کسی که بر من صلوات بفرستد و بر آل من صلوات نفرستد عطر بهشت را استشمام نمیکند و حال آنکه عطر بهشت از پانصد سال راه به مشام میرسد.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: اگر نزد کسی اسم من برده شود و بر من صلوات بفرستد و گناهانش بخشیده نشود خدا او را از مقام قرب خود دور میکند کسی گفت: یا رسول اللّٰه چگونه ممکن است کسی به شما صلوات بفرستد ولی بخشیده نشود فرمود: وقتی که یک بندهی خدا بر من صلوات بفرستد ولی بر آل من صلوات نفرستد این صلوات بر میگردد و به سرش میخورد ولی اگر صلوات بر من بفرستد و بر آل من هم صلوات بفرستد، گناهانش هم بخشیده میشود
🔹در کتاب «فضائل السادات» مینویسد:
شیخ محی الدّین که از اکابر علماء صوفیه است در کتاب «فتوحات» در بیان آیهی تطهیر میگوید:
خدای تعالی فرموده:
«اِنَّما یریدُ اللّٰه لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیرًا». (۱)
در حکم این آیه اولاد فاطمه علیها السّلام تا روز قیامت داخل هستند. آنها آمرزیده شدهاند، آنها پاکانند. این خصیصه و عنایتی است که خدا به خاطر شرفی که پیغمبر صلی الله علیه وآله دارد، به آنها عطا کرده و لذا سزاوار است که هر مسلمانی خدا را در این آیه که اولاد فاطمه علیها السّلام را پاک معرّفی کرده تصدیق کرده و معتقد شود که آنچه اولاد فاطمه علیها السّلام میکنند، خدا آنها را عفو کرده و مؤاخذه نمیکند و سزاوار نیست که مسلمانان خدای نکرده آنهائی را که خدا بر تطهیرشان شهادت داده مذمّت کنند.
این نه به خاطر عملی است که آنها کردهاند و نه به خاطر کار خوبی است که انجام دادهاند، بلکه به خاطر عنایتی است که خدا به آنها اختصاص داده و این فضل خدا است که به هر کس بخواهد، میدهد.
🔹در اینجا مطالب دربارهی سلمان دارد، سپس میگوید:
تو چه گمان میکنی دربارهی سادات و اهل بیت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله ؟
آنها در ذات پاک شدگانند، بلکه عین پاکی هستند و این شرافتی است برای تمام اولاد فاطمه علیها السّلام.
🔹به هر حال چه ظاهر آیه که حجّت است و طبعاً با سادات غیر معصوم هم تطبیق میکند به پاک شدن سادات در آخر کار تطبیق بکند یا نکند، فرقی ندارد. آنها طبق دلائل گذشته ذاتا پاک و پاکیزه و طاهر از هرگونه پستی و پلیدی میباشند.
در تفسیر آیهی اوّل سورهی طه نیز جمعی از علماء شیعه و سنّی از امام صادق علیهالسّلام نقل کردهاند که فرمود:
منظور از طای «طه» طهارت و پاکی اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه وآله است و منظور
از اهل بیت، ذریه و خویشاوندان آن حضرت است و منظور از های «طه» هدایت شدن آنها در آخر کار به حقایق است.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
کتاب انوار زهراء
@alzekr_alhakim