eitaa logo
این عماریون
372 دنبال‌کننده
238.7هزار عکس
64.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 مؤلفه‌های فکری جریان انحرافی (بخش اول) 📌 ترویج اندیشه‌های الحادی و تحریف اسلام اصیل: یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های فکری جریان انحرافی، وجود اندیشه‌های دین‌ستیزانه و احياناً الحادى و تلاش جهت تحریف اسلام و تفسیر آن منطبق بر همان آموزه‌های بدلی و انحرافی است. شهید مطهری در فرازهایی از نامه خود در نقد افکار دکتر شریعتی می‌نویسد: 🔹«عجبا! می خواهند با اندیشه‌هایی که چکیده افکار ماسینیون، مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار گورویچ، یهودی ماتریالیست و اندیشه‌های ژان پل سارتر، اگزیستانسیالیست ضد خدا، عقائد دورکهایم، جامعه شناسی که ضدّ مذهب است، اسلام نوین بسازند؛ پس و على الاسلام السلام. 🔸 به خدا قسم اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشه‌های این شخص حلاجی شود و ریشه‌هایش به دست آید و با اندیشه‌های اصیل اسلامی مقایسه شود، صدها مطالب به دست می‌آید که بر ضد اصول اسلام است و بعلاوه بی‌پایگی آنها روشن می‌شود.» https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
🖇 مؤلفه‌های فکری جریان انحرافی (بخش دوم) 📌 ترویج تز اسلام منهای روحانیت: از جمله افکار خطرناک جریان انحرافی «ترویج تز اسلام منهای روحانیت» است. این فکر انحرافی، در صدد آن است تا با تضعیف نقش روحانیان به عنوان اصلی‌ترین مفسران اسلام ناب، به ترویج اسلام بدلی پرداخته و صحنه را جهت حذف روحانیت از عرصه اجتماع مهیا سازد. استاد مطهری در نامه مذکور، به این مؤلفه فکری نیز اشاره کرده و خطر آن را گوشزد می‌نماید: 🔹«کوچک‌ترین گناه این مرد، بدنام کردن روحانیت اســـــت. او همکاری روحانیت با دستگاه‌های ظلم و زور علیه توده مردم را به صورت یک اصل کلی اجتماعی درآورد. مدعی شد که ملک و مالک و ملّا و ملا و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشته اند. 🔸این اصل معروف مارکس و به عبارت بهتر مثلث معروف مارکس را که دین و دولت و سرمایه سه عامل همکار بر ضد خلقند و سه عامل از خودبیگانگی بشرند، به صد زبان پیاده کرد؛ منتهی به جای دین روحانیت را گذاشت. نتیجه‌اش این شد که جوان امروز به اهل علم به چشم بدتری از افسران امنیتی نگاه می‌کند و خدا می‌داند که اگر خداوند از باب «وَ يَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ الله وَالله خَيْرُ الْمَكِرین» در کمین او نبود، او در مأموریت خارجش چه به سر روحانیت و اسلام می‌آورد.» https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
🌷پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: ازدواج کنید، كه ازدواج كردن روزى شما را بيشتر مى كند. ‌(قرب الاسناد / ص۲۰) 🌸پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: در اسلام هیچ بنایی نزد خدا محبوب تر و ارجمندتر از ازدواج نیست. (بحارالانوار ج۱۰۳ ص۲۲۲) 🌸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: بهترين ازدواج آسان ترين آن است. 📗نهج الفصاحه ، ح۱۵‌۰۷ 🎊 ۱۰ ربیع الاول، سالروز ازدواج پر خیر و برکت پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و حضرت خدیجه(س) مبارک باد.
15.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1⃣ 🎥قاچاق معادل 240 نفتکش در روز توسط کولبر اتفاق نمی‌افتد/ با یک پدیده سازمان یافته طرف هستیم رضا نواز سخنگوی صنف جایگاه‌داران سوخت کشور در گفت‌وگو با دانشجو: 🔸مسئله قاچاق سوخت از ایران به یک مشکل تاریخی تبدیل شده است اما در حوزه پیشگیری بسیار ضعیف بودیم؛ ضابط البته کار خود را انجام می‌دهد اما قوانین مناسب و پیش‌‎گیرانه وجود ندارد . 🔸قاچاق سالانه ۲ میلیارد لیتری سوخت به پاکستان به معنای خروج روزانه ۲۴۰ نفتکش از مرزهای شرقی کشور است که اگر این آمار صحیح باشد، مسئله کولبری و انحراف از جایگاه سوخت مطرح نیست و مردم عادی نمی‌توانند این اعداد و ارقام را جابه‌جا کنند. 🔸موضوع قاچاق سوخت از شرق کشور به صورت سازمان یافته و تشکیلاتی درحال انجام است؛ دستگاه‌های بازرسی و نظارتی ورود کنند و با بررسی همه جوانب گزارش کامل ارائه کنند.https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مدافع حرم محمد قنبریان 🍃🌷🍃 در سال 1350# در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان «شاهرود» متولد شد؛ پدرش آموزگار  و مادرش خانه‌دار بودند ،در سن 22# سالگی در بانک صادرات مشغول به کار شد. ایشان # شهید بود‌. 🍃🌷🍃 یکی از برادرانش سردار «احمد قنبریان» سپاه گنبدکاووس بود، در سال 58# در با منافقین در این شهر به رسید و ایشان در سال 61# در منطقه «رقابیه» عراق به رسید. 🍃🌷🍃 ایشان متاهل بود، سال 1373# ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۲ فرزند هست، دخترشان «شکیبا» و پسرشان «پارسا» 🍃🌷🍃 در روز 25 سال 95# در جریان در منطقه «خناسر» در اطراف شد و ایشان پس از سال به بازگشت. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : از دو ماه قبل ، کیفش را بسته بود. جایی را در خانه برای کیف در نظر گرفته بود و می‌گفت حتی جایش را تغییر نده. یک قفل کوچک هم روی زیپ زده بود تا سر وقت کیفش نرویم. گاهی که احساس می‌کردم واقعا دیگر می‌رود و تحمل این موضوع برایم سخت می‌شد کیفش را در کمد می‌گذاشتم تا جلوی چشمم نباشد و ببینم و اذیت شوم😭. به خانه که می‌آمد و کیف را سر جایش نمی‌دید ناراحت می‌‎شد. 😭 🍃🌷🍃 یک ماه قبل از خبر دادند که فلان روز جلوی باشید، آن روز باهم برای رفتیم، کار بانکش را انجام داده بود و با وجود بانک مرخصی حقوق گرفت. 🍃🌷🍃 و به سرپرستش گفت احترام شما برای من واجبه ولی چه اجازه بدهید چه ندهید من باید بروم. آن روز اسمش در لیست نبود و رفتنش منتفی شد، گفتند به زودی خواهید شد. 🍃🌷🍃 خیلی کرد و کرد که او را اما موفق نشد و به خانه برگشتیم، خیلی بود طوری که تا به آن روز او را اینطور بودم. حتی حس کردم می‌خواهد جای خلوتی باشد تا به دور از چشم بچه‌ها کند.😭😭 🍃🌷🍃
، در عید با خیلی از بستگان دیدار کردیم. صبح 14 کسالت داشتم و در خانه بودم. صبح بود که از بانک به خانه آمد تا جویای حالم باشد، نیم ساعتی ماند و کرد و رفت. همان شب پیامی آمد که فردا به داریم. با ناراحتی گفت چرا زودتر خبر ندادند. آن شب بعد از پیامک نخوابید، خیلی بی‌تاب بود، مدام قدم زد.😭😭 🍃🌷🍃 با چند نفر تماس گرفت، یک ساعت قبل صبح به رفت و بعد هم راهی اداره شد. ساعت هفت و نیم صبح با من تماس گرفت و گفت امروز داریم شما را به من برسان.😭 🍃🌷🍃 اصلا مانده بودم چه جوابی بدهم. سریع خودم را به رساندم، ساعت هشت صبح شده بود، اتوبوس‎ها همه حاضر و آماده بودند و خانواده‌ها با عزیزانشان می‎کردند.😭 🍃🌷🍃 او هم با و شلوار و خیلی آمد، را از من گرفت و کرد، من فقط نگاهش می‌کردم و اشک‌‎هایم می‌آمد.😭😭😭 🍃🌷🍃 چیزی نمی‌توانستم بگویم، انگار شوکه شده بودم. او اما خیلی بود طوری که تا به حال او را به این بودم با حالتی به من نگاه کرد که گویا می‌خواست بگوید چرا اینطوری می‌کنی.😭 🍃🌷🍃
به همین راحتی او از ما شد و رفت. در راه زنگ زد و پیام داد، را در همین فاصله سمنان تا تهران کرد. خیلی راحت از همه شد و به رفت.😭😭 🍃🌷🍃 15 ساعت صبح اتوبوس‌ها به سمت تهران حرکت کردند، شب پرواز به بود، آخرین صحبتی که کردیم پای بود که می‌خواست گوشی را قطع کند.😭😭 🍃🌷🍃 دوباره از پله‌ها آمد پایین، دستم را گرفت، سرم را بوسید و گفت اینجور نباش، محکم بایست، انگشترهایش را درآورد، از دوشی‌اش بانکی‌اش را با انگشترها داد دستم و رفت.😭😭 🍃🌷🍃 من هنوز در بودم که این چطور است. دو روز بعد رفتن، ساعت هفت تا هفت و نیم صبح اداره بودم که به من زنگ زد، از شماره فهمیدم نیست. 😭 یک کوتاه داشتیم در این حد که رسیدم و رفتیم و کردم. گفت جای شما خالی است، جای من هم است و نباشید.😭 🍃🌷🍃
چندروز بعد....تا صبح بسیار داشتند. از فردا دیگر هیچ خبری نشد، دلم شور می‌زد و نگران بودم اما چیزی نمی‌گفتم روز هیچ خبری نداشتم. 😭 🍃🌷🍃 به همسر یکی از دوستانش به نام آقای قیصری که باهم در تماس بودیم تماس گرفتم، او هم نگران بود،خیلی گریه می‌کرد و من باز کمی به او دلداری می‌دادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود،😭😭 🍃🌷🍃 و من باز کمی به او دلداری می‌دادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود، از دلم خبر داشت، بچه‌ها را آرام می‎کردم، مادر و خواهرش تماس می‌گرفتند که از چه خبر.😭😭 🍃🌷🍃 هفت روز بعد همسر آقای قیصری تماس گرفت و گفت که همسرش با او تماس گرفته، مکثی کرد و گفت از از محمد هیچ خبری ندارند و از آن شب دنبالش می‌گردند خودش می‌خواست با شما تماس بگیرد اما نتوانست.😭 🍃🌷🍃 گفتم یعنی چه؟ مگر باهم نبودند؟ گفت نه از هم جدا بودند ولی دستور نشینی که دادند او به عقب برنگشت و گفت تا آخرین لحظه می‌ایستم، این را که گفت دلم ریخت. چه اتفاقی افتاده بود؟😭 🍃🌷🍃
بچه‌های سمنانی که از برگشتند فقط حمزه و من در بین آن‌ها . از این که چه شده با ما بود تا سال 97#.😭 🍃🌷🍃 هرچه از می‎آمدند و برایم توضیح می‌دادند که در چه اتفاقی افتاده من دلم ، چون از بود زیادی به خودم داده بودم که یا شده.😭😭 🍃🌷🍃 بعداز ۳   ۱۳   ۱۳۹۷ به .😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد قنبریان هم درتاریخ   ۱۳۹۵/۱/۲۵# در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید و ایشان۳# سال بود تا ۱۳۹۷ پیکر عزیز به کشور بازگشت. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار   باغ زندان شهر  شاهرود در کنار می باشد. 🍃🌷🍃 { عزیز با ذکر یک شاخه گل 🌷} 🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠شهید محمد قنبریان💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد