eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹، واژه‌ای است از ابتدای تاریخ تا انتهای ابدیت. . 🥀، کلمه‌ای است به بلندای چادری خاکی و زمینی شده. . 💚، جایگاهی است که همه‌ی لبه‌های تیز زندگی را سوهان🌱 خواهد کشید و دنیا را ملموس‌تر و قابل تحمل‌تر خواهد کرد. . ، که گاه از بنی اسرائیل هم داغ‌تر شده و 😔 بر دل کسانی زدند که خدا از آنها یاد می‌کند. . ما بجایی رسید که دخت پیامبرش با اهل بیت‌اش، شبانه بر در خانه‌ی و کوبید تا بیدارشان کند. اما ؛ که در کمین لحظه‌هایی است که ما خود را به نزدیک‌تر می‌دانیم😔. . ، استراتژی بدی است ؛ در قبال که هر نفس‌ اش بادی‌ است سهمگین برای شعله ور ساختن آتش🔥 دوزخ. . به جایی رسیدند که با دست بسته زیر پا گل 🥀زندگی‌اش را 😭 می‌دید. . آخ از جهل 😓 و بازی با الفاظ دهن پر کن. . گفتند علی دیر آمدی و ما با بیعت کرده‌ایم، حال آنکه امت باید به دنبال امام معصوم 😢خود باشد. . در آخر امتداد یافت تا به بغض علی😓 تبدیل شد و کار جامعه ِ سکوت شد ، بریدن سر خون خدا😭.. . نگذارید در ِ خانه ولایت بگیرد.😭 💔.💔 . نویسنده : . 🖤به مناسبت 🖤 .
🍃به شوق نور در ظلمت قدم بردار که رمز زندگانی همین شوق و است، آدمی به شوق رسیدن، راه می‌پیماید و این حکایت آنانی است که قلب هایشان آکنده از مهر و عطوفت خداوندی‌ست، درخت امید در وجودشان ریشه دوانده و طالب نوری در این تاریکی هستند پس به همین دلیل سرسختانه به سمت نور پرواز میکنند. 🍃غل و زنجیر ها را باز میکنند و رها می‌شوند در آسمان، در ! و ما که در این ظلمات پرواز آنها را نظاره گریم گرفتار تناقضی عجیب شده ایم اینگونه که هجرشان برایمان بس سخت و طاقت فرساست وَ لحظه و خدایی شدنشان حسرت برانگیز و به همان اندازه مسرت بخش. 🍃و حالا سالگرد پرواز یکی از همان را شاهد هستیم! مرتضی بصیری پور، مهاجری که در بهار ابدی شد و به هنگامه شهادت در دل خاک آرام گرفت. و قصه تناقض زمینیان بار دیگر تکرار شد... 🍃حسرتی در دل هایشان مهمان شد برای نفس او که چگونه در مسلخ قربانی‌اش کرد و حج را به جا آورد. حسرت دل کندن از زمین و زمان! از طاهای که بعد ها جمله "بابا نان داد" برایش کمی عجیب و غریب شد. 🍃آخر در خاطرات او نبود که نان بدهد، نبود که آب به دستش بدهد بابا در تابوت خوابیده بود. فارغ از همهمه اطرافش، تصویر مشخصی هم از بابا نداشت، در رویای سه سالگی بابا پیش رفت و برای همیشه سنگ مزارش مأمنی شد برای او که با پدر درد و دل کند. و اکنون سه سال است که طاها دلگویه هایش را بر سر مزار پدرش میگوید. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۶۵ 📅تاریخ شهادت : ٢۰ فروردین ۱٣٩٧ 📅تاریخ انتشار : ٢۰ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : مزار شهدای بیرجند