eitaa logo
آموزش عروض و قافیه و...
1.4هزار دنبال‌کننده
13 عکس
2 ویدیو
0 فایل
آموزش مبانی ادبیات و شعر فارسی سید محمدرضا شمس (ساقی) کانال اشعار : 🆔 @shamssaghi
مشاهده در ایتا
دانلود
تا کی غم دل گفتنم در خانه با دیوارها خواهم زد از بی‌طاقتی فریاد در بازارها تا/کی/غ/م/دل/گف/ت/نم/در/خا/ن/با/دی/وا/ر/ها - - ن - / - - ن - /- - ن - / - - ن - خا /هم/ ز /دز/ بی /طا/ ق/ تی/ فر/ یا /د/ در/ با/ زا/ ر /ها - - ن - / - - ن - / - - ن - / - - ن - مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
قبلا راجع به هجای کوتاه و بلند عرض کردم اما هجای دیگری وجود دارد که گفته می‌شود با علامت (- ن) البته از این هجا به جهت تطابق با ارکان نمی‌توان استفاده کرد بنابرین هرگاه به واژگانی برخوردیم که هجای کشیده دارد می‌باید آن را تبدیل به یک و یک کرد تا علایم هجایی با ارکان همخوانی داشته باشد. : کار، داد، ماه، دید، پیر، شیر، برگ، نام و... علایم هجایی : ( - ن ) سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
: همیشه محسوب می‌شود اگرچه کوتاه یا کشیده نیز باشد.
(ا) چنانچه قبل از همزه ی آغاز هجا حرف صامتی قرار گیرد، طبق اضطرارات شاعری که مفصل به آن خواهیم پرداخت، حذف می‌گردد. مانند: (از این/ - -) را به صورتِ: (اَزین/ ن -) می‌خوانیم تا هماهنگی بین هجاهای دو مصراع ایجاد شود. در آن/ - - درآن/ ن - از آن/ - - ازآن/ ن - مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
: ✅ حرف (چیست) و (کارد) و (پارک) و... : قاعده‌ی حرف (ت ، د ، ک) گاهی بعد از مصوت بلند اگر دو ساکن باشد؛ دومین ساکن از است. مانند : کیست، چیست، نیست، زیست، بیست ، کاشت ، برداشت ، گوشت ، دوست ، پوست و... آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند "حافظ" معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع بر رویم زرد گل بسی کاشت چو شمع "مسعود سعد سلمان" همه گوشت بازو به دندان بکند همی ‌ریخت بر تخت خاک نژند "فردوسی" چو شد گرسُنه ، تیز پر آن عقاب سوی گوشت کردند هر یک شتاب "فردوسی" از آزاد و از نیک دل بردگان شهنشاه را سر به سر دوست وار "فردوسی" من ز ازل پاک تو پست و پلید دوست نگردند فقیر و غنی "پروین اعتصامی" فقرم چو گشت دوست شنیدم ز دوستان آن طعنه ها که چشم ز دشمن نداشتم "پروین اعتصامی" چند نمونه در مورد که از است. کارد ، یارد ، بگذارْد و... بپوشی همان پوستین سیاه یکی کارد بستان و بنورد راه "فردوسی" چون کارد زدیش آنگه پیش تو بیفتد مانند دو کاسه که بوَد پر ترحلوا "ناصرخسرو" با من چو گلِ شکفته باشی گه گه گاهی باشی چو کارد با گوشت تبه "فرخی سیستانی" فرخش باد عید آنکه به عید کارد بنهاد بر گلوی پسر "فرخی سیستانی" گیری اگرم دست در امروز بگیر چون کارد به استخوان رسیده‌ست مرا "صابر همدانی" سر ِ نیزه بگذارد ، بر ران او که از درد آزرده شد جان او "عیوقی" چند نمونه در مورد که از تقطیع ساقط است پارک بنا کرده از تو رفته خراسان هرچه که بوده در آن دهات خریده "میرزاده عشقی" تو از اداره‌ی مالیّه ، مالیات مخواه که صرف ساختن پارک های عالی شد "میرزاده عشقی" آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
وزن دوری یا (متناوب)، وزنی است كه هر مصراع آن از دو قسمت تشكیل شده و قسمت دوم، تكرار قسمت اول است ، یعنی در وزن دوری، هر نیم مصراع ، حكم یک مصراع را دارد. 1 : زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد (مفتعلن فاعلن/ مفتعلن فاعلن) قابل توجه: مصراع دوم رکن فاعلن اول، طبق قاعده‌ی وزن دوری، تبدیل به فاعلان شده است. 2 : از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران پیغام فتح دارند آن سوی جبهه یاران (مستفعلن فعولن/ مستفعلن فعولن) آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
✅ کانال آموزش مبانی شعر ‌ در ایتا 🎶( عروض ، قافیه و...) 🎶 سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
2 : ✅ ابیات زیر را تقطیع بفرمایید سپس با پاسخ زیر تطبیق کنید. ای ساربان آهسته ران با ناتوانان صبر کن تو بار جانان می‌بری من بار هجران می‌برم ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا عمرم به آخر آمد ، عشقم هنوز باقی وز می چنان نه مستم کز عشق روی ساقی ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا به طاعات پیران آراسته به صدق جوانان پیراسته ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا گفت گفتم آن شکایت‌های تو با گروهی طوطیان هم‌پای تو ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا مرا نام باید در اقلیم فاش دگر مرکب ناموَر گو مباش ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا کز این پس به کنجی نشینم چو مور که روزی نخوردند شیران به زور ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا ✅ پاسخ صحیح تقطیع ابیات فوق 🔽 ‌ ای/سا/ر/با/نآ/هس/تِ/ران/با/نا/ت/وا/نان/صب/ر/کن تُ*/با/رِ/جا/نان/می/‌ب/ری/من/ با/ر/هج/ران/می/‌ب/رم مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن * بلند تلفظ کردن هجای کوتاه، طبق قاعده‌ی : ‌ عُم/رَم/ ب/آ/خ/رآ/مد/ عش/قم/هَ/نو/ز/با/قی وز/می/چُ/نان/نَ/ مس/تم/ کز/ عش/قِ/رو/یِ/سا/قی مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن ‌ ب/طا/عا/ت/پی/را/ن/آ/را/س/تِ ب/ صد/قِ*/ج/وا/نا/نِ/ نَو/خا/س/تِ * بلند تلفظ کردن هجای کوتاه فعولن فعولن فعولن فعل ‌ گف/ت/ گف/تم/ آن/ش/کا/یت/ها/ی/تُ با/گ/رو/هی/طو/طِ/یان/هم/پا/ی/تُ فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ‌ م/را/نا/م/با/ید/د/رِق/لی/م/فاش د/گر/مَر/ک/بِ*/نا/م/ور/گو/م/باش *بلند تلفظ کردن هجای کوتاه : فعولن فعولن فعولن فعل ‌ ک/زین/پس/ب/کن/جی/ن/شی/نم/چُـ/مور ک/رو/زی/ن/خُر/دَن/د/شی/ران/ ب/زور فعولن فعولن فعولن فعل ‌ ای/گُ/ل/خُش/نَ/سی/م/من/بل/بُ/ل/خی/ش/را/م/سوز کز/س/ر/صد/ق/می/‌ک/ند/شب/ه/م/شب/د/عا/ی/تُ مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
سلام دوستان عزیز امیدوارم درسنامه‌های فوق مورد استفاده‌تون قرار گرفته باشه به درخواست اعضای محترم با ادامه‌ی مبانی در خدمت‌تونم لطفا با دقت مطالعه و تمرین بفرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به تعبیر می‌شود. قافیه به حروف مشترکی گفته می‌شود که در واژه­‌های پایانی قرینه‌های شعر منظوم تکرار می­‌شود" قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آن‌ها دایره حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره» 1. تأسیس 2. دخیل 3. قید 4. ردف 1. وصل 2. خروج 3. مزید 4. نایره همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید حروف دیگر قافیه را بر مبنای حرف به دو دسته تقسیم کردیم؛ یکی حروف پیش از و دیگری حروف پس از که البته بر اساس قواعد قافیه‌ی شعر عرب است و در فارسی کاربرد کمی دارد. حروف پیش از : 1 – الف : مصوت بلند « ا » که با فاصله­‌ی یک متحرک از بیاید ؛ مانند : ، و... – ، و... نکته: رعایت الف و حرف واجب نیست ولی رعایت حرکت حرف دخیل، الزامی است. 2 – حرف دخیل : حرف متحرکی که بین الف و می آید : حرف «ل» در و « م » در تذکر: قافیه‌ای که در آن حرف تأسیس رعایت شده باشد قافیه‌ی نامیده می‌شود. همچنین قافیه‌ای که در آن حرف دخیل قبل از حرف عیناً تکرار شده باشد صنعت اعنات (لزوم مالایلزم) گفته می‌شود. مانند: حرف (ی) در ـ 3 – حرف ردف : الف : مصوت‌های بلند ( آ ، او ، یی ) که بلافاصله پیش از بیاید؛ مانند : آفتاب ، دیر ، دور ب – : حرف ساکن ( شرف سخن ) که بین و حرف می آید ؛ مانند : « س » در « خ » در یادآوری : ۱ - مجموع و را می‌گویند . ۲ - قافیه‌ای که داشته باشد اعم از و یا خوانده می‌شود. (به حرف و حرف و حرف بخوانید) . ۳- رعایت و در بیت الزامی است. 4 – حرف : حرف (صامت) ساکن که پیش از بیاید ؛ مانند : «خ» در ، «ر» در : آخرین حرف اصلی قافیه (آخرین حرف هجای قافیه) مانند : « ب » در و حروف پس از به ترتیب عبارتند از : ، ، و . 1- وصل: حرفی است که بی‌فاصله به بپیوندد. مثال: « ی» در و تذکر: قافیه‌ای که حرف دارد قافیه‌ی می‌نامند. 2- خروج: حرفی است که به حرف ((وصل)) می‌پیوندد. مثال: « د » در و 3- مزید: حرفی است که به می‌پیوندد. مثال: « ش » در و 4 - نایره (نایر): یک یا چند حرف است که به می‌پیوندد. مثال: « الف و ن » در و تذکر مهم: رعایت حروف بعد از در هر صورت در کل شعر الزامی است. : حرکات قافیه عبارتند از: رَسّ؛ اِشباع ؛ حَذو ؛ توجیه ؛ مَجری ؛ نَفاذ ۱ - رَس: حرکت پیش از الف را «رَس » می‌نامند. مثال : حرف « م » در کلمات و حرکت «رَسّ » می‌باشد. ۲ - اِشباع: اشباع به دو مورد اطلاق می‌شود: الف)- حرکت حرف پیش از » متحرک: حرکت حروف «ب » و « س » در کلمات و اِشباع است. ب)- حرکت حرف دخیل: حرکت در حرف «ی» در کلمات و اشباع است. ۳ - حَذو: حرکت پیش از و را می‌گویند. مثال از : حرکت ، مانند: حروف «گ» و «ک» در کلمات و ، می‌باشد. مثال از حرکت در حروف «ت» و « ن » در کلمات و ، می‌باشد. ۴ - توجیه: حرکت ماقبل ساکن را توجیه می‌گویند؛ اعم از چون ؛ » ؛ ؛ و یا چون: ؛ ؛و یا مانند: ؛ . ۵ - مَجری: حرکت حرف است و تغییر ناپذیر است. : حرکت در حرف « ر » در و ۶ - نَفاذ: حرکت حروف قافیه بعد از حرف را می‌نامند. مثال دیگر : ، . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود. درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در نشانه جمع و در صفت یا بیانگر حالت می‌باشد استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.   👇 آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
ادامه‌ی : الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، : آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi می‌گویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» است. : به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته می‌شود برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ ) "همسانی حرف و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل می‌دهد"  یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافی‌ست تنها حرف را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.  بنابر این تعریف، کلماتی مانند: ، ، ، و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" می‌باشد! تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف می آیند باید عیناً تکرار شوند. : و . حرف : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار می‌شود. تبصره 2: نکته‌ی قابل توجه دیگر اینکه در قاعده‌ی کلی عنوان شده "حرف و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف بیاید باید عیناً تکرار شود. مثال: و ، که در اینجا همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شده‌اند، و حرکت ماقبل حرف "ساکن" می‌باشد. ، = قافیه:  َر ، = قافیه: ان ، = قافیه: یر (ایر) ، = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه :  ُوخت ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1 ، = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2 نکاتی دیگر راجع به قافیه : : گاهی حرکات یا صداها (‌ آ ای او ـَ ـِ ـُ ) خود در جایگاه "روی" در قافیه قرار می‌گیرند که در این صورت به تنهایی قافیه هستند مثال: ما و خدا : قافیه "آ" سو ، سبو : قافیه "و" که ، چه : قافیه " ـِ " (کسره) مثال: هر كجا ذكر او بُوَد تو كه‌ای جمله تسليم كن بدو تو چه‌ای   : حرف آخر قافیه (رَوی) یا ساکن است یا متحرک. اگر ساکن باشد دارای یازده قسم است که کم و بیش همگی با آنها آشنا هستند مانند: اثر، نگار، دوست، گریست... اگر متحرک باشد دارای سه قسم است: یک حرف متحرک: که، چه، به... (کِ ، چِ ، بِ ...) دو حرف متحرک: بَرِ ،سَرِ دو حرف متحرک طرفین حرف ساکن: قلبِ ، دستِ حال با توجه به دانستن این نکته (رَوی متحرک) استثنایی (اضطرارات قافیه) را در رابطه با قافیه یادآوری خواهیم کرد: کلماتی مانند: مادَر / شاعِر فَجر / هِجر در این‌گونه کلمات که حرف ماقبل رَوی هم‌صدا نیستند را نیز به ندرت می‌توان استفاده کرد اما از است که در آینده به آن می‌پردازیم. حضرت حافظ: شب وصل‌است و طی شد نامه‌ی هجر سلامٌ فیهِ حتیٰ مطلع الفَجر   و یا غزلی از شیخ اجل: هِشته /گذَشته از عنبر و بنفشه‌ی تو بر سر آمدست آن موی مشک‌بوی که در پای هشته‌ای من در بیان وصف تو حیران بمانده‌ام حدّی‌ست حسن را و تو از حد گذشته‌ای   : در شعر پارسی برعکس شعر عرب برای تعیین قافیه پسوندها و پیشوندها و حروف الحاقی لزوماً حذف نمی‌شوند! در واقع با توجه به قافیه‌های انتخابی گاه ممکن است نیاز به حذف الحاقات نباشد و خود حروف الحاقی جزئی از قافیه باشند. برای نمونه چنانچه قافیه‌های انتخابی کلماتی مانند: ، ، و... باشد آنگاه برای کلمه‌ای مانند که از (تن + م) تشکیل شده نیازی به حذف "م" نیست و از نظر قافیه هم بلااشکال است؛ البته  لازم به ذکر است تنها یک مورد در هر شعر مجازیم! و یا طبق همین قاعده کلماتی مانند ، ، ، و... " هستند.   در جلسات بعد برای سهولت یادگیری تعدادی از قافیه ها را بارگذاری می‌کنم. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie