تا کی غم دل گفتنم در خانه با دیوارها
خواهم زد از بیطاقتی فریاد در بازارها
تا/کی/غ/م/دل/گف/ت/نم/در/خا/ن/با/دی/وا/ر/ها
- - ن - / - - ن - /- - ن - / - - ن -
خا /هم/ ز /دز/ بی /طا/ ق/ تی/ فر/ یا /د/ در/ با/ زا/ ر /ها
- - ن - / - - ن - / - - ن - / - - ن -
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#هجای_کشیده
قبلا راجع به هجای کوتاه و بلند عرض کردم اما هجای دیگری وجود دارد که #هجای_کشیده گفته میشود با علامت (- ن)
البته از این هجا به جهت تطابق با ارکان نمیتوان استفاده کرد
بنابرین هرگاه به واژگانی برخوردیم که هجای کشیده دارد میباید آن را تبدیل به یک #هجای_بلند و یک #هجای_کوتاه کرد تا علایم هجایی با ارکان همخوانی داشته باشد.
#مانند :
کار، داد، ماه، دید، پیر، شیر، برگ، نام و...
علایم هجایی : ( - ن )
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#حذف_همزه (ا)
چنانچه قبل از همزه ی آغاز هجا حرف صامتی قرار گیرد، طبق اضطرارات شاعری که مفصل به آن خواهیم پرداخت، حذف میگردد.
مانند:
(از این/ - -) را به صورتِ:
(اَزین/ ن -) میخوانیم تا هماهنگی بین هجاهای دو مصراع ایجاد شود.
در آن/ - -
درآن/ ن -
از آن/ - -
ازآن/ ن -
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#نکته :
✅ حرف #تا (چیست) و #دال (کارد) و #کا (پارک) و...
: قاعدهی حرف (ت ، د ، ک)
گاهی بعد از مصوت بلند اگر دو ساکن باشد؛ دومین ساکن #ساقط از #تقطیع است.
مانند :
کیست، چیست، نیست، زیست، بیست ، کاشت ، برداشت ، گوشت ، دوست ، پوست و...
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
"حافظ"
معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع
بر رویم زرد گل بسی کاشت چو شمع
"مسعود سعد سلمان"
همه گوشت بازو به دندان بکند
همی ریخت بر تخت خاک نژند
"فردوسی"
چو شد گرسُنه ، تیز پر آن عقاب
سوی گوشت کردند هر یک شتاب
"فردوسی"
از آزاد و از نیک دل بردگان
شهنشاه را سر به سر دوست وار
"فردوسی"
من ز ازل پاک تو پست و پلید
دوست نگردند فقیر و غنی
"پروین اعتصامی"
فقرم چو گشت دوست شنیدم ز دوستان
آن طعنه ها که چشم ز دشمن نداشتم
"پروین اعتصامی"
چند نمونه در مورد #دال که #ساقط از #تقطیع است.
کارد ، یارد ، بگذارْد و...
بپوشی همان پوستین سیاه
یکی کارد بستان و بنورد راه
"فردوسی"
چون کارد زدیش آنگه پیش تو بیفتد
مانند دو کاسه که بوَد پر ترحلوا
"ناصرخسرو"
با من چو گلِ شکفته باشی گه گه
گاهی باشی چو کارد با گوشت تبه
"فرخی سیستانی"
فرخش باد عید آنکه به عید
کارد بنهاد بر گلوی پسر
"فرخی سیستانی"
گیری اگرم دست در امروز بگیر
چون کارد به استخوان رسیدهست مرا
"صابر همدانی"
سر ِ نیزه بگذارد ، بر ران او
که از درد آزرده شد جان او
"عیوقی"
چند نمونه در مورد #کـ که از تقطیع ساقط است
پارک بنا کرده از تو رفته خراسان
هرچه که بوده در آن دهات خریده
"میرزاده عشقی"
تو از ادارهی مالیّه ، مالیات مخواه
که صرف ساختن پارک های عالی شد
"میرزاده عشقی"
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#اوزان_دوری
وزن دوری یا (متناوب)، وزنی است كه هر مصراع آن از دو قسمت تشكیل شده و قسمت دوم، تكرار قسمت اول است ، یعنی در وزن دوری، هر نیم مصراع ، حكم یک مصراع را دارد.
#مثال 1 :
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
(مفتعلن فاعلن/ مفتعلن فاعلن)
قابل توجه:
مصراع دوم رکن فاعلن اول، طبق قاعدهی وزن دوری، تبدیل به فاعلان شده است.
#مثال 2 :
از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران
پیغام فتح دارند آن سوی جبهه یاران
(مستفعلن فعولن/ مستفعلن فعولن)
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ کانال آموزش مبانی شعر
در ایتا
🎶( عروض ، قافیه و...) 🎶
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#تمرین 2 :
✅ ابیات زیر را تقطیع بفرمایید سپس با پاسخ زیر تطبیق کنید.
ای ساربان آهسته ران با ناتوانان صبر کن
تو بار جانان میبری من بار هجران میبرم
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
عمرم به آخر آمد ، عشقم هنوز باقی
وز می چنان نه مستم کز عشق روی ساقی
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
به طاعات پیران آراسته
به صدق جوانان پیراسته
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
گفت گفتم آن شکایتهای تو
با گروهی طوطیان همپای تو
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
مرا نام باید در اقلیم فاش
دگر مرکب ناموَر گو مباش
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
کز این پس به کنجی نشینم چو مور
که روزی نخوردند شیران به زور
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
✅ پاسخ صحیح تقطیع ابیات فوق 🔽
ای/سا/ر/با/نآ/هس/تِ/ران/با/نا/ت/وا/نان/صب/ر/کن
تُ*/با/رِ/جا/نان/می/ب/ری/من/ با/ر/هج/ران/می/ب/رم
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
* بلند تلفظ کردن هجای کوتاه، طبق قاعدهی : #اشباع
عُم/رَم/ ب/آ/خ/رآ/مد/ عش/قم/هَ/نو/ز/با/قی
وز/می/چُ/نان/نَ/ مس/تم/ کز/ عش/قِ/رو/یِ/سا/قی
مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن
ب/طا/عا/ت/پی/را/ن/آ/را/س/تِ
ب/ صد/قِ*/ج/وا/نا/نِ/ نَو/خا/س/تِ
* بلند تلفظ کردن هجای کوتاه #اشباع
فعولن فعولن فعولن فعل
گف/ت/ گف/تم/ آن/ش/کا/یت/ها/ی/تُ
با/گ/رو/هی/طو/طِ/یان/هم/پا/ی/تُ
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
م/را/نا/م/با/ید/د/رِق/لی/م/فاش
د/گر/مَر/ک/بِ*/نا/م/ور/گو/م/باش
*بلند تلفظ کردن هجای کوتاه : #اشباع
فعولن فعولن فعولن فعل
ک/زین/پس/ب/کن/جی/ن/شی/نم/چُـ/مور
ک/رو/زی/ن/خُر/دَن/د/شی/ران/ ب/زور
فعولن فعولن فعولن فعل
ای/گُ/ل/خُش/نَ/سی/م/من/بل/بُ/ل/خی/ش/را/م/سوز
کز/س/ر/صد/ق/می/ک/ند/شب/ه/م/شب/د/عا/ی/تُ
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
سلام دوستان عزیز
امیدوارم درسنامههای فوق مورد استفادهتون قرار گرفته باشه
به درخواست اعضای محترم با ادامهی مبانی در خدمتتونم
لطفا با دقت مطالعه و تمرین بفرمایید.
#قافیه
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به #رَوی تعبیر میشود.
قافیه به حروف مشترکی گفته میشود که در واژههای پایانی قرینههای شعر منظوم تکرار میشود"
قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع
چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آنها دایره
حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی
بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره»
1. تأسیس 2. دخیل 3. قید 4. ردف
#روی
1. وصل 2. خروج 3. مزید 4. نایره
همانطور که در بالا مشاهده میکنید حروف دیگر قافیه را بر مبنای حرف #رَوی به دو دسته تقسیم کردیم؛ یکی حروف پیش از #روی و دیگری حروف پس از #رَوی که البته بر اساس قواعد قافیهی شعر عرب است و در فارسی کاربرد کمی دارد.
حروف پیش از #روی:
1 – الف #تأسیس: مصوت بلند « ا » که با فاصلهی یک متحرک از #رَوی بیاید ؛ مانند :
#کامل، #شامل و... – #ملالت ، #ملامت و...
نکته:
رعایت الف #تأسیس و حرف #دخیل واجب نیست ولی رعایت حرکت حرف دخیل، الزامی است.
2 – حرف دخیل :
#دخیل حرف متحرکی که بین الف #تأسیس و #رَوی می آید :
حرف «ل» در #خجالت و « م » در #شامل
تذکر:
قافیهای که در آن حرف تأسیس رعایت شده باشد قافیهی #موسسه نامیده میشود.
همچنین قافیهای که در آن حرف دخیل قبل از حرف #روی عیناً تکرار شده باشد صنعت اعنات (لزوم مالایلزم) گفته میشود.
مانند: حرف (ی) در #شمایل ـ #مایل
3 – حرف ردف :
الف : #ردف_اصلی مصوتهای بلند ( آ ، او ، یی ) که بلافاصله پیش از #َروی بیاید؛ مانند :
آفتاب ، دیر ، دور
ب – #ردف_زاید : حرف ساکن ( شرف سخن ) که بین #ردف_اصلی و حرف #روی می آید ؛ مانند :
« س » در #دوست « خ » در #ریخت
یادآوری :
۱ - مجموع #ردف #اصلی و #زاید را #ردف_مرکب میگویند .
۲ - قافیهای که #ردف داشته باشد اعم از #اصلی و یا #زائد #مُرْدَف خوانده میشود. (به #ضمّ حرف #میم و #سکون حرف #را و #فتح حرف #دال بخوانید) .
۳- رعایت #ردف #اصلی و #زائد در بیت الزامی است.
4 – حرف #قید : حرف (صامت) ساکن که پیش از #رَوی بیاید ؛ مانند :
«خ» در #درخت ، «ر» در #برگ
#حرف_رَوی :
آخرین حرف اصلی قافیه (آخرین حرف هجای قافیه) مانند : « ب » در #شتاب و #آفتاب
حروف پس از #رَوی به ترتیب عبارتند از :
#وصل ، #خروج ، #مزید و #نایره .
1- وصل:
حرفی است که بیفاصله به #رَوی بپیوندد.
مثال: « ی» در #نفسی و #کسی
تذکر:
قافیهای که حرف #وصل دارد قافیهی #موصوله مینامند.
2- خروج:
حرفی است که به حرف ((وصل)) میپیوندد.
مثال: « د » در #یکدیگرند و #گوهرند
3- مزید:
حرفی است که به #خروج میپیوندد.
مثال: « ش » در #میگدازیمش و #مینوازیمش
4 - نایره (نایر):
یک یا چند حرف است که به #مزید میپیوندد.
مثال: « الف و ن » در #بستیمشان و #پیوستیمشان
تذکر مهم:
رعایت حروف بعد از #رَوی در هر صورت در کل شعر الزامی است.
#حرکات_قافیه:
حرکات قافیه عبارتند از: رَسّ؛ اِشباع ؛ حَذو ؛ توجیه ؛ مَجری ؛ نَفاذ
۱ - رَس:
حرکت #فتحه پیش از الف #تاسیس را «رَس » مینامند.
مثال : #فتحهی حرف « م » در کلمات #شمایل و #مایل حرکت «رَسّ » میباشد.
۲ - اِشباع:
اشباع به دو مورد اطلاق میشود:
الف)- حرکت حرف پیش از #َروی » متحرک:
حرکت #فتحه حروف «ب » و « س » در کلمات #بَرَش و #سَرَش اِشباع است.
ب)- حرکت حرف دخیل:
حرکت #کسره در حرف «ی» در کلمات #شمایِل و #قبایِل اشباع است.
۳ - حَذو:
حرکت پیش از #ردف و #قید را #حَذو میگویند.
مثال از #قید :
حرکت #ضمه ، مانند: حروف «گ» و «ک» در کلمات #گفت و #شکفت ، #حذو میباشد.
مثال از #ردف
حرکت #فتحه در حروف «ت» و « ن » در کلمات #تاخت و #شناخت ، #حذو میباشد.
۴ - توجیه:
حرکت ماقبل #رَوی ساکن را توجیه میگویند؛ اعم از #فتحه چون #سَر ؛ #زَر» ؛ #سَحَر ؛ #پدَر و یا #ضمه چون: #تکبُّر ؛ #سُم ؛و یا #کسره مانند: #گِل ؛ #نادِر.
۵ - مَجری:
حرکت حرف #رَوی است و تغییر ناپذیر است.
#مثال : حرکت #فتحه در حرف « ر » در #کَمَرَم و #بَرَم
۶ - نَفاذ:
حرکت حروف قافیه بعد از حرف #رَوی را #نَفاذ مینامند.
مثال دیگر : #خوبان، #گریان . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود.
درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در #خوبان نشانه جمع و در #گریان صفت یا بیانگر حالت میباشد
استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.
#ادامه_دارد 👇
#آموزش_مبانی_یازده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
ادامهی #قافیه
#توضیح:
الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار میگیرد مانند #مو ، #سبو
ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار میگیرد مانند #سَحر ، #سَر
#رَوی: آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi میگویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» #رَوی است.
#واج: به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته میشود
برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ )
"همسانی حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل میدهد"
یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافیست تنها حرف #رَوی را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.
بنابر این تعریف، کلماتی مانند: #سر ، #پدر ، #بیشتر ، #خبر و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" میباشد!
تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف #رَوی می آیند باید عیناً تکرار شوند.
#مثال: #دوختیم و #افروختیم. حرف #رَوی : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار میشود.
تبصره 2: نکتهی قابل توجه دیگر اینکه در قاعدهی کلی عنوان شده "حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف #رَوی بیاید باید عیناً تکرار شود.
مثال: #افروخت و #دوخت، که در اینجا #رَوی همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شدهاند، و حرکت ماقبل حرف #رَوی "ساکن" میباشد.
#سَر ، #پَر = قافیه: َر
#جان ، #جهان = قافیه: ان
#شیر ، #پیر = قافیه: یر (ایر)
#دَست ، #هَست = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2
#دوخت ، #افروخت = قافیه : ُوخت ، قاعده و تبصره 2
#راهت ، #چاهت = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1
#رنگم ، #سنگم = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2
نکاتی دیگر راجع به قافیه :
#نکته_اول :
گاهی حرکات یا صداها ( آ ای او ـَ ـِ ـُ ) خود در جایگاه "روی" در قافیه قرار میگیرند که در این صورت به تنهایی قافیه هستند
مثال:
ما و خدا : قافیه "آ"
سو ، سبو : قافیه "و"
که ، چه : قافیه " ـِ " (کسره) مثال:
هر كجا ذكر او بُوَد تو كهای
جمله تسليم كن بدو تو چهای
#نکته_دوم :
حرف آخر قافیه (رَوی) یا ساکن است یا متحرک.
اگر ساکن باشد دارای یازده قسم است که کم و بیش همگی با آنها آشنا هستند مانند: اثر، نگار، دوست، گریست...
اگر متحرک باشد دارای سه قسم است:
یک حرف متحرک: که، چه، به... (کِ ، چِ ، بِ ...)
دو حرف متحرک: بَرِ ،سَرِ
دو حرف متحرک طرفین حرف ساکن: قلبِ ، دستِ
حال با توجه به دانستن این نکته (رَوی متحرک) استثنایی (اضطرارات قافیه) را در رابطه با قافیه یادآوری خواهیم کرد:
کلماتی مانند:
مادَر / شاعِر
فَجر / هِجر
در اینگونه کلمات که حرف ماقبل رَوی همصدا نیستند را نیز به ندرت میتوان استفاده کرد اما از #عیوب_قافیه است که در آینده به آن میپردازیم.
حضرت حافظ:
شب وصلاست و طی شد نامهی هجر
سلامٌ فیهِ حتیٰ مطلع الفَجر
و یا غزلی از شیخ اجل:
هِشته /گذَشته
از عنبر و بنفشهی تو بر سر آمدست
آن موی مشکبوی که در پای هشتهای
من در بیان وصف تو حیران بماندهام
حدّیست حسن را و تو از حد گذشتهای
#نکته_سوم :
در شعر پارسی برعکس شعر عرب برای تعیین قافیه پسوندها و پیشوندها و حروف الحاقی لزوماً حذف نمیشوند!
در واقع با توجه به قافیههای انتخابی گاه ممکن است نیاز به حذف الحاقات نباشد و خود حروف الحاقی جزئی از قافیه باشند.
برای نمونه چنانچه قافیههای انتخابی کلماتی مانند: #قلم ، #قدم ، #متهم و... باشد آنگاه برای کلمهای مانند #تنم که از (تن + م) تشکیل شده نیازی به حذف "م" نیست و از نظر قافیه هم بلااشکال است؛ البته لازم به ذکر است تنها یک مورد در هر شعر مجازیم!
و یا طبق همین قاعده کلماتی مانند #ارزید ، #لرزید ، #پیچید ، #فهمید و... " #همقافیه هستند.
در جلسات بعد برای سهولت یادگیری تعدادی از قافیه ها را بارگذاری میکنم.
#آموزش_مبانی_دوازده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie