آیه بامداد چهارشنبه :
#قرآن
.
سوره زخرف : أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ ؟
نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ
لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا
وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ «32»
.
آيا آنان #رحمت پروردگارت (در مورد تعيين پيامبر) را (ميان خود) تقسيم مىكنند ؟
در حالى كه ما #معيشت آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم (تا چه رسد به اعطاى مقام والاى نبوّت)
و درجات بعضى انسانها را بر برخى ديگر برترى داديم
تا برخى از آنان برخى ديگر را به #خدمت گيرند
و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى اندوزند بهتر است.
.
نكته ها:
برترى يافتن برخى انسانها بر ديگران دو گونه است:
- يكى #برترى در ساختار جسمى، فكرى و استعدادهاست
كه اين امر سبب احساس نياز به يكديگر و خدمت به همديگر است
و بدين وسيله #جامعه تشكيل مىشود.
انسان در اين برترى نقشى ندارد. «رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ»
.
- نوع ديگر، برترى است كه خداوند بر اساس #تلاش انسان عطا مىكند،
نظير آيه: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» كه خداوند كسانى را كه به سراغ علم و ايمان رفتند برترى مىدهد.
.
وقتى معيشت انسانها در دست خداست، چگونه بعضى انتظار دارند مقام نبوّت با آنان باشد و آنها تصميم بگيرند كه #وحى بر چه كسى نازل شود؟
تفاوتهايى كه ميان مردم است بايد سبب پيوستگى و #تعاون و استخدام بعضى توسط بعضى باشد،
نه سبب استثمار و فخر فروشى و تحقير ديگران. «سُخْرِيًّا»
يعنى گروهى از انسانها گروه ديگر را به كار گيرد و آنها را استخدام كند.
.
پيامها:
1- انسان بايد قدر و جايگاه خود را بداند و پا را از گليم خود درازتر نكند.
(انتخابپيامبر در حوزه اراده الهى است، نه توقّع و انتظار مردم) «أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ»
2- نبوّت، رحمت خاص الهى است. «رَحْمَةِ رَبِّكَ»
3- كسى از خداوند طلبى ندارد هر چه هست لطف و رحمت اوست. «رَحْمَةِ رَبِّكَ»
4- #رزق فقط به دست خداست. «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ»
5- برترىهاى جسمى و فكرى سبب غرورتان نگردد زيرا همه از خداست.
«نَحْنُ قَسَمْنا- رَفَعْنا»
6- انديشه جامعه بى طبقه، خيالى بيش نيست. (خداى حكيم خود تفاوتهايى قرار داده تا مردم به يكديگر احساس نياز كنند و با كمك به يكديگر در سايه اجتماع رشد كنند.) «رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ»
7- اجير شدن و #اجير گرفتن و استخدام بعضى انسانها توسط بعضى ديگر، امرى مجاز و مشروع است. «لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا»
8- جامعهى پايدار و #اقتصاد سالم، وابسته به تعاون و بهره گيرى از توان نيروهاى مختلف انسانى است. «لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا»
9- رحمت، از شئون ربوبيّت است. «رَحْمَةِ رَبِّكَ»
10- وحى و رسالت را با ماديات مقايسه نكنيم. «رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»
11- برترىهاى مادى، شما را از رحمت الهى غافل نكند. «وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
سوره دخان : وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ «19»
و اينكه بر خداوند #برترى نجوييد، همانا من برهانى آشكار براى شما آورده ام.
سوره دخان : وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ «20»
سوره دخان : وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ «21»
و از اينكه مرا متهم (يا سنگسار) كنيد، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مى برم.
و اگر به من ايمان نمى آوريد پس ( لااقل ) از من كناره بگيريد.
سوره دخان : فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ «22»
پس (چون از پذيرش دعوتش مأيوس شد) پروردگارش را خواند
و (گفت:) آنان قومى گنه پيشه هستند.
پيامها:
1- مخالفت با انبيا و بهره كشى ظالمانه از مردم، برترى جويى بر خداست.
(موسى به مخالفان خود كه مردم را استثمار مىكردند فرمود:
بر خدا برترى نجوييد.) «أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ»
2- همهى هستى در برابر خداوند #تواضع دارد. «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»
اين انسان است كه به او سفارش مىشود كه براى خدا تكبّر نكن. أَنْ لا تَعْلُوا ...
3- براى تبليغ علاوه بر كمالات روحى كَرِيمٌ ... أَمِينٌ كه در آيه قبل آمد،
منطق و #استدلال نيز لازم است. «بِسُلْطانٍ مُبِينٍ»
(كسى كه معجزه و دليل روشن دارد، جرأت برخورد با فرعونها را پيدا مىكند.) أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ ... بِسُلْطانٍ مُبِينٍ
4- اگر #لجاجت در ميان باشد، حتّى جان و آبروى انبيايى كه كريم، امين و همراه با منطق و استدلال هستند در خطر است. «أَنْ تَرْجُمُونِ»
5- تهمت و شكنجه نبايد مانع كار شود. إِنِّي عُذْتُ ... أَنْ تَرْجُمُونِ
(مراد از رجم، يا تهمت زدن است و يا پرتاب سنگ)
6- در شيوهى تبليغ مقابله به مثل مفيد است.
(در برابر فرعون كه مىگويد: من ربّ شما هستم موسى مكرر فرمود:)
«بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ»
7- تا انسان به خدا تكيه نكند و او را #پناه خود نداند، نمىتواند در برابر ستمگران مقاومت كند. «إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ»
8- ايمان به پيامبر، ايمان به خداست. ( «إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي» به جاى «ان لم تؤمنوا بالله» آمده است.)
9- گاهى گوشه گيرى و عزلت لازم است. «فَاعْتَزِلُونِ»
(يكى از موارد نهى از منكر فاصله گرفتن از مجرمان است.)
10- #موسى با داشتن معجزه ، خواهان درگيرى با مخالفان نيست،
بلكه برنامه او پيشبرد اهداف با منطق است نه درگيرى. «فَاعْتَزِلُونِ»
11- بعد از طى چندين مرحلهى دعوت و هدايت، نفرين کافر جايز است. فَدَعا ...
12- اگر گناه و فساد در انسان رسوخ كرد، ديگر دعوت انبيا اثرى نخواهد داشت.
«أَنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ»
آیه بامداد یکشنبه ، سالروز پیروزی ملت ایران بر نظام سلطه ، و غلبه اسلام بر کفر جهانی ، یوم الله بزرگ عصر ما :
#قرآن
.
سوره حجرات : يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى
وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ
إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ «13»
.
اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفريديم
و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد،
همانا #گرامى ترين شما نزد خدا، #باتقوا ترين شماست،
همانا خدا داناى خبير است.
نكتهها:
بعضى مفسّران اين آيه را مرتبط با آيات قبل دانسته و گفته اند:
چون مسخره و غيبت كردن، برخاسته از روحيّهى خودبرتربينى و تحقير ديگران است،
اين آيه مىفرمايد: ملاك #برترى و كرامت، تقواست، نه جنس و نژاد.
.
دراين آيه به سه اصل مهم اشاره شده است:
اصل مساوات در آفرينش زن و مرد،
اصل تفاوت در ويژگى هاى بشرى
و اصل اينكه تقوا ملاك برترى است.
.
البتّه در آيات ديگر قرآن، ملاكهايى از قبيل علم، سابقه، امانت، توانايى و هجرت نيز به چشم مىخورد.
.
پيامها:
1- مرد يا زن بودن، يا از فلان قبيله وقوم بودن، ملاك افتخار نيست
كه اينها كار خداوند است ! «خلقنا، جعلنا»
2- تفاوتهايى كه در شكل و قيافه و نژاد انسانها ديده مىشود، حكيمانه و براى شناسائى يكديگر است، نه براى تفاخر. «لِتَعارَفُوا»
3- كرامت در نزد مردم زودگذر است، كسب كرامت در نزد خداوند مهم است.
«أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ»
4- قرآن، تمام #تبعيض هاى نژادى، حزبى، قومى، قبيله اى، اقليمى، اقتصادى، فكرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مى شمارد
و ملاك فضيلت را تقوا مىداند. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
5- برترى جويى، در فطرت انسان است
و اسلام مسير اين خواستهى فطرى را تقوا قرار داده است. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
6- ادّعاى تقوا و تظاهر به آن نكنيم
كه خدا همه را خوب مىشناسد. «عَلِيمٌ خَبِيرٌ»