eitaa logo
به وقت شاعری
385 دنبال‌کننده
374 عکس
377 ویدیو
0 فایل
عشق حسین"ع" خوب ترین انتخاب بود مدیر کانال: طلبه ای که شعر شعارش است تا شعائر را احیا کند @Jalali_1378 ادمین تبادل👇👇 @hrpb1371 🚫اشعار فقط فوروارد شود😗
مشاهده در ایتا
دانلود
از انتخاب مردم آزرده ترین هستم من زنده ام آری ولی مرده ترین هستم گرچه برای دیگران لبخند خواهم زد اما چه گویم، آه؛ افسرده ترین هستم
یک رأی دارم! افتخارم انتخابِ توست جُز چشم‌های‌ تو مَرا حِزب‌ و جِناحی‌ نیست...
هزار سال گذشت و خزان تمام نشد چه عمرها که در این سالها حرام نشد...
بر چهره ی شهر گردِ غم ریخته اند با رنگ سیاه هرچه آمیخته اند پیراهن خونی حسین بن علی(ع) از عرش مگر دوباره آویخته اند؟
|| صلّی الله علیک یا اباعبدالله || با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم هنگام‌ آب خوردن و هنگام تشنگی من هر زمان‌ که یاد تو کردم گریستم با گریه بر تو، توبه آدم قبول شد آری شبیه حضرت آدم گریستم از داغ توست عالم و آدم به اشک‌ و آه من‌ هم شبیه آدم و عالم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت، هم گریستم هم در میان سینه زنی گریه‌ کردم و هم بین روضه های تو نم نم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم افتاد پادشاه دو عالم به قتلگاه از داغ این مصیبت اعظم گریستم تعداد زخم هات کجا؟! اشکِ من کجا؟! شرمنده در مصیبت تو کم گریستم
خوب‌ها را مشتری بسیار باشد در جهان آن‌که درهم می‌خرد تنها حسین‌بن‌علی است
بر قلب تمام مؤمنین غم آمد هنگامه‌ی آن غمِ مُعظّم آمد مدّاح! بکش ز سینه مَدّ آهی ای اشک! قیام کن محرّم آمد
امان از سرزمین عشق و دلتنگی پس از باران امان از قلب ، این جمهوری خودخواه خودگردان!!
اندوه و جنون و عشق، توأم دارم یک ماه نه، هر ماهِ خدا غم دارم با اشک گره زدم به هم غم‌ها را من هرچه که دارم از محرم دارم...
باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد بچه‌ها دارند از بازار پرچم می‌خرند
دوش سیلابِ خیالت می‌گذشت از خاطرم خانهٔ دل بر سر‌ِ ره بود، ویران‌کرد و رفت...
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوش‌تر نمی‌گیرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن تأثیر اختران شما نیز بگذرد بیش از دو روز بود از آن دگر کسان بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
یک طاقه غم از مشکی کمیاب می خواهم در روضه ها پیراهنی بی تاب می خواهم از دام و دانه، از جوانی خسته ام خسته گنجشک های کربلایی آب می خواهم در دجله ی دل از فرات اشک لبریزم من ماهی دلتنگی ام،قلاب می خواهم تکلیف دشواریست آب آوردن بابا من اصغر شش ماهه را سیراب می خواهم آه ای محرم! ای شبستان مناجاتم در حوض قلبم ماه عالمتاب می خواهم
گل‌کرده نشاط در دلم، با غم تو زنده‌ست خدا و دینش از ماتم تو در شهرِ هزاررنگ ما، رنگی نیست بالاتر از سیاهی پرچم تو
از هجوم اشک ما بیدل مپرس یار می آید، چراغان کرده ایم
خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد دور عاشقان آمد، نوبت محرم شد