eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
268 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد مارا برای بزم عزا انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد دلشوره داشتم که نبینم محرمش یکسال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته ها همه گویند یاحسین «ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه دار محرممیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیریه او از رسول ترک کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد هرکس شنید ناله ی« حی علی العزا» تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد آید به گوش ناله ی محزون فاطمه مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. این صحنه‌ها را پیش از این یکبار دیدم من هر چه می‌بینم به خواب انگار دیدم شکر خدا اکنون درون تشت هستی بر روی نی بودی تو را هر بار دیدم بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش من مثل زهرا مادرت آزار دیدم یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم احساس کردم صورتم آتش گرفته است خود را میان یک در ودیوار دیدم مجموع درد خارها بر من اثر کرد من زیر پایم زخم یک مسمار دیدم سوغات مکه توی گوشم بود بردند کوفه همان را داخل بازار دیدم کاظم بهمنی✍ سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ای کریم دوّم خیرالنّساء شاه غریب پنجمین ریحانه ی آل عبا شاه غریب نوکری در خیمه ات شد علت هر سروری تا نفس دارم منم بر تو گدا شاه غریب اولین روز حیاتم من حسینی بوده ام کام من با تربتت شد آشنا شاه غریب قطره اشکی در عزای تو مرا تا عرش برد شد نشان طاعتم بر تو بکاء شاه غریب خیمه ات سرتاسرعالم شده باب نجات شد چراغ محفلت نورالهدی' شاه غریب هر کسی که شد سوار کشتی ات جنّت رود نیست غم وقتی تو هستی ناخدا شاه غریب راهبی را گریه بر داغت مسلمان کرده است چون که داده شستشو رأس تو را شاه غریب چشم پوشیدی همیشه از گناهم ای کریم ای طنین رحمتت بی انتها شاه غریب هستی ات خرج مسلمان کردن ما شد حسین کی شود حق عزای تو ادا شاه غریب در غم اکبر تمام گیسوانت شد سپید ارباً اربا دیدی اش روی عبا شاه غریب تو میان مقتل و خنجر انیس حنجرت روی تل زینب تو را می زد صدا شاه غریب مادرت با صورت نیلی رسید و پیش او از جفا خوردی تو سیلی بی هوا شاه غریب دفن شد جسم تو زیر سنگ و تیغ و نیزه ها گوشه ی گودال سرخ کربلا شاه غریب یک طرف بر روی نی رأس تو رفت و یک طرف پیکر تو ماند زیر دست وپا شاه غریب کربلا تا شام بودی بر سر سرنیزه ها صاحب زخمی ترین رأس جدا شاه غریب روبه روی دخترت در مجلس نامحرمان خورد بر روی لبت چوب جفا شاه غریب ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. دلم دریاچه ی غم شد دوباره قد آیینه ها خم شد دوباره صدای سنج و دمام اومد از دور بخون ای دل ، محرم شد دوباره محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. هلال کجا شیرین‌تر از این غم در عالم می‌شود پیدا که شادی‌های عالم در همین غم می‌شود پیدا همین که تکیه برپا می‌شود با رخت خون‌آلود هوای روضه در عرش معظم می‌شود پیدا خدا مرثیه‌خوان است و ملائک مستمع هستند در آن بزمی که حتی مثل آن کم می‌شود پیدا هوای شهر رنگ عشق می‌گیرد به خود، وقتی که روی سردر هر خانه پرچم می‌شود پیدا گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد همین که کنج چشمی اشک نم‌نم می‌شود پیدا حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است که در اطراف او هرجور آدم می‌شود پیدا مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا میان چشم‌های ما دو زمزم می‌شود پیدا غمی کهنه دلم را می‌فشارد هر زمانی که هلال تازه‌ی ماه محرم می‌شود پیدا محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. بیا بر قله ی هستی لوای عدل برپا کن بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن چرا از چشم خود تنهای تنها اشک می ریزی بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن بیا و گریه کن بر یاس های نیلی زهرا بیا روی کبود عمّه هایت را تماشا کن بیا خون پاک کن با اشک از پیشانی جدّت بیا قرآن ثارالله را بر نیزه معنا کن بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن بیا آل رسول الله را در شام یاری ده بیا چادر برای عمّه های خود مهیّا کن بیا اشک خجالت پاک کن از دیده ی سقّا بیا از خون دل بر تشنه کامان دیده دریا کن بیا با عمّه هایت جستجو کن در بیابان ها گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد بیا و دفتر اشعار ”میثم” را تو امضا کن استاد غلامرضا سازگار ✍ .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. خیلی دلم لبریز از غم بود آقا یک سال کارم اشک نم نم بود آقا ممنونم آقا باز هم من را رساندی خیلی دلم تنگ محرّم بود آقا خوب است عاشق بی قرار یار باشد اوضاع من یک سال دَر هم بود آقا یک سال هر هفته برایت گریه کردم شرمنده ی روی توام، کم بود آقا تا آب می دیدم لبم می سوخت آقا یاد لبت اشکم دمادم بود آقا جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان یک سال بر لب هام، این دم بود آقا جا ماند از فیض حضور روضه ی تو هر کس غمش دینار و دِرهم بود آقا زهرا میان روضه دستش را گرفته هر کس گدای زیر پرچم بود آقا ممنون لطف مادر پهلو شکستم امسال هم مادر به فکرم بود آقا امسال هم آورده ما را پای روضه آن مادری که قامتش خم بود آقا آن مادری که بین مقتل روضه می خواند آن روضه ای که خود مجسّم بود آقا تا پیکرت افتاد هم پیراهنت رفت هم ساربان در فکر خاتم بود آقا محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هدایت شده از نوای مقتل
سلام علیکم عاشقان امام حسین ع کلاس مقتل به دلیل اینکه با مجالس شب هیئات و جلسات تداخل پیدا نکند از فردا یکشنبه ساعت.17تا.19 عصر بر گزار می شود و از ساعت 12 به پاسخ سوالات دوستان خواهیم پرداخت. کلاس امشب شنبه همان ساعت 22 است. کلاس درس امشب ادامه شرح و تفسیر زیارات علي اکبر ع مهم مطالب از روی گروه پاک نمی شوند و در فرصت مناسب می توانید گوش کنید. بازدن این هشتک می توانید کل جلسات مباحث مقتل امسال را ببینید. فشرده مطالب روی کانال ضامن اشک می باشد. آدرس کلاس برای ارسال به دوستان https://t.me/joinchat/PL5isD9sIPm2VoUA کانال ضامن اشک https://telegram.me/zameneashk
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا با نگاه او پر پرواز کردم گریه را سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را گفته اند، اذن دخول ماه غم یا فاطمه ست روزیِ اشک محرم های ما با فاطمه ست شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم حیدر کرار می آید به استقبال من فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن بوسه ای کردم گلویت را نَبُرّد تیغ ها غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
. علیه_السلام الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم پی ابقاء قَد قامَت به ظهر روز عاشورا برای گفتن اللّه اکبر، اکبر آوردم برای کشتن دونان به دشت کربلا یا رب چو عباس همایون فر، امیر لشگر آوردم پی آزادی نسل جوان از بند استعمار برادر زاده ای چون قاسم فرخ فر آوردم علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم اگر با کشتن من دین تو جاوید می گردد برای خنجر شمر ستمگر حنجر آوردم برای آن که قرآنت نگردد پایمال خصم برای سُمّ مرکب ها، خدایا پیکر آوردم علی انگشتر خود را به سائل داد اما من برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم به پاس حرمت بوسیدن لب های پیغمبر لبانی تشنه یا رب بهر چوب خیزر آوردم حسن را گر که از لخت جگر آکنده شد طشتی من اینک سر برای زینت طشت زر آوردم برای آن که همدردی کنم با مادرم زهرا برای خوردن سیلی، سه ساله دختر آوردم من ژولیده می گویم، حسین بن علی گفتا: الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم ژولیده نیشابوری ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷تدریس مطالب اذن سیاهی در صبح عاشورا از خداوند و اذن حضرت فاطمه (س) در بوسه وداع آخر در گروه متضمن البکاء 🌷🌷 مراسم اذن سیاهی در تاریخ دوشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۸ از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در گروه برگزار می گردد. 👇👇👇 https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 🌱🌱حتما دوستان با لباس مشکی و با وضو در جلسه مجازی شرکت کنند.
. مرثیه سلام الله علیها کسی که بار اسارت کشید زینب بود کسی که شادی دوران ندید زینب بود چار ساله یتیمی که از غم مادر فراق و رنج چهل ساله دید زینب بود میان آن در و دیوار و شعله آتش کسی که ناله مادر شنید زینب بود ز سینه پیراهن فاطمه پر از خون شد کسی ندید ولی آن که دید زینب بود کفن نمود علی چون که جسم مادر را کسی که جامه طاقت درید زینب بود به آه و ناله به دنبال نعش مادر خود کسی که سینه زنان می دوید زینب بود به جای مادر پهلو شکسته ام شب و روز کسی که ناز حسین می کشید زینب بود زبعد مادر خود در عزای مرگ پدر کسی که ز حیاتش برید زینب بود ز دیدن جگر پاره پاره ی حسنش کسی که خون ز دو چشمش چکید زینب بود ز دیدن تن بی رأس سیّد الشهدا کسی که قامت سروش خمید زینب بود به دشت کرب و بلا بعد قتل جانبازان رکابدار حسین شهید زینب بود کسی که با سخن آتشین و خطبه خود فکنده لرزه به کاخ یزید زینب بود ..________________________ عشق یعنی بی کرانی که کرانش زینب است عشق خورشید است اما آسمانش زینب است عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی است عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است دین بجز حُب نیست* یعنی که ستونش فاطمه است فاطمه آن بی نشانی که نشانش زینب است قبله‌ای دارد جهان  با نامِ ایوانِ نجف در نجف دیدم که نقشِ آستانش زینب است حاء و سین و یا و نون و عین و شین و قاف اوست کاف و ها و یا و عین و صاد* جانش زینب است کعبه است آن محملی که پرده‌دارش اکبر است کعبه است آن خیمه‌ای که در میانش زینب است کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است شام چون خاک است و کاخش پیش او بر باد رفت کوفه چون کاه است تا کوهِ گرانش زینب است روی زانوی علمدار است نقشِ پای او حضرتِ عباس می‌داند توانش زینب است آنکه آهش شد حسین و آنکه دادش شد حسن خوش بحالش که همیشه خانمانش زینب است هفت دفعه می‌دهد حق را به نام او قسم حضرت صاحب الزمان هم بر زبانش زینب است زینبیون سرفرازانِ قیامت می‌شوند سربلند است آنکه در محشر امانش زینب است *حدیث: هل الدین الا الحب *سوره مریم ، آیه۱ حسن لطفی ۱۴۰۰ ✍ .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #شب_سوم_محرم این صحنه‌ها را پیش از این یکبار دیدم من هر چه می‌بی
. . قبل از این بر تن تو برگ و بری بود پدر قبل از این بر تن من بال و پری بود پدر خواب بودم که تو رفتی، جگرم سوخت ولی همه ی غصه ی من بی خبری بود پدر بعد‌ تو رفت به غارت همه ی حاصل من بعد تو قسمت من خونجگری بود پدر سایه ات بر سر نی سایه ی روی سر من سر تو بر نوک نیزه چه سری بود پدر من که از شام فقط خاطره ی بد دارم سفر شام عجب بد سفری بود پدر سر بازار، سر کوچه، سر هر گذری بعد تو قسمت ما در به دری بود پدر کوچه در کوچه، بیابان به بیابان تا شام قصه ی آبله و پای پَری بود پدر من اگر زنده ام از معجزه ی زینب توست همه جا بر تن زارم سپری بود پدر به سر ما سرِ سرنیزه ی دشمن می خورد اگر از داغ تو چشمان تری بود پدر ماجرایی شده پیدا شدن این لب تو نیمه شب، کاش که نورِ بصری بود پدر .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مناجات با گریز به حضرت رقیه سلام الله علیها این زندگی بی روضه‌ها لطفی ندارد دنیای ما بی کربلا لطفی ندارد تا کربلایت هست بین سینه زن‌ها طوف حرم، سعیِ صفا لطفی ندارد دردم تویی، درمان تویی، آقای عالم بی تربتت حتی شفا لطفی ندارد باید برای نوکری خالص شد ارباب این نوکری با ادعا لطفی ندارد من مدعی عشق بودم تا که بودم این ادعا بی ابتلا لطفی ندارد تا یک قدم سوی تو نزدیکم نیارد میدانم اصلا اشک ما لطفی ندارد وقتی میان روضه ها حرف سه ساله است این گریه های بی صدا لطفی ندارد بابا رسید از طشت و دختر ناله می زد: دیر آمدی ای با وفا ... لطفی ندارد حالا که چشمانم نمی بیند رسیدی ای با وفا حالا چرا؟ ... لطفی ندارد دیر آمدی این آمدن بابای خوبم حالا که افتادم ز پا لطفی ندارد وحید محمدی ✍ .................... از غم هجر پدر ناله کشیدن سخت است طعنه از حرمله و شمر شنیدن سخت است چقدر بر تن تو زخم بیابان مانده من بمیرم، به روی خار دویدن سخت است چقدر جسم شما آب شده بی بی جان غل و زنجیر به دنبال کشیدن سخت است چشم تار تو شده علت افتادن ها نیمه شب باشد و تاریک، ندیدن سخت است تو که از عمر کمت خیر ندیدی بی بی مثل زهرا، چقدر زود خمیدن سخت است چقدر پشت سر قافله ها جا ماندی این همه درد کشیدن، نرسیدن سخت است به نوک نیزه نظر می کنی و می گویی: دل از این ماه دل آرام بریدن سخت است وحید محمدی✍ .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. پدرم جنگ چیز خوبی نیست نیزه و سنگ چیز خوبی نیست زخم روی لبت مرا دق داد لب خون رنگ چیز خوبی نیست زخم پیشانی ات به من فهماند تیزی سنگ چیزی خوبی نیست ازدحام و شلوغی معبر کوچه ی تنگ چیز خوبی نیست دست هاشان به صورتم می خورد سوزش چنگ چیز خوبی نیست پیش غم دیده ها پدر جانم دف و آهنگ چیز خوبی نیست پا که از التهاب آبله ها بشود لنگ چیز خوبی نیست وامی از شعر آقای اللهیاری .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. خامۀ مُشکین گرفت از مشک، لون تا نویسد قصّۀ دل‌جوی «جون» جُون هم بود از غلامان سیاه با سیاهی، روشن و رخشان چو ماه در سرش، شوق شهادت اوفتاد آمد و در نزد سلطان ایستاد خواست رخصت، شاه فرمود: ای غلام! من تو را کردم بِهِل، بیرون خرام گشته‌ای بر آستان ما مقیم بگْذرانی روزگارت در نعیم نیست از شرط مروّت در ولا در بلای ما تو گردی مبتلا جون گفت: ای شاه خوبان! بیش از این خود مرا مپْسند زار و شرم‌گین خود همی دانم بُوَد رویم سیاه بوی من بد باشد و حالم تباه هم نژادم پست و خونم کم‌بهاست لیک لطف و مرحمت، خوی شماست بوده‌ام یک عمر با نعمت، انیس بر در دولت‌سرایت، کاسه‌لیس کی روا باشد؟ چو آمد روز سخت من کشم زین آستان پاک، رَخت من نه آن باشم، روا دارم جفا روز محنت بشْکنم عهد وفا بر ندارم دست، ای نیکوسرشت! تا بَری همره مرا سوی بهشت مُشک‌سان خوش‌بوی گردد، بوی من روشن و رخشنده آید روی من بر ندارم دستم از دامان تو تا نمایم خویش را قربان تو در رکابت خونم آید ریخته با دماء پاکتان آمیخته جان من بسْرشته با صدق و صفا هم‌چو بوذر در هوای مصطفی یافت رخصت، جانب میدان شتافت حمله کرد و جمله کُشت و صف شکافت در رجز می‌گفت و صف‌ها می‌درید: ضرب دست این سیه را بنْگرید می‌زنم شمشیر و با دست و زبان می‌کنم از شاه، دفع دشمنان من امیدم، فیض و لطف بی‌حد است شافع من در قیامت، احمد است می‌زنم تیغ و نمایم از وفا دفع شر از خاندان مصطفی چون فتادش تیغ برّان از یمین اوفتاد آن شیر اسود بر زمین آمد از خرگاه، سلطان عباد بر سر جسم غلامش ایستاد دست‌ها برداشت کای ربّ حمید! کن چو صبح روشنی، رویش سفید نُکهت فردوس گردان، بوی او چون گلاب و عطر، خوش‌بو، خوی او گفته آمد در حدیثی دل‌فروز کز پی ده روز از قتلش هنوز پیکرش دیدند رخشان و طری بوی او چون عود و مشک اذفری روی او، روشن چو صبح دل‌نواز از دعای حضرت شاه حجاز باد، رضوان خدا بر خون او! حوریان خلد، پیرامون او! محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ از لشگر امام، غلامی سیاه‌رنگ خالِ سوادِ کشور هند و دیار زنگ آمد به پیش آن شه و گردن نمود کج درخواست کرد از شه لب‌تشنه، اذن جنگ گفتش شه شهید، مکن رو به کارزار کآن‌ جا به کار نیست به جز ناوک خدنگ کس زین سپاه، کار ندارد به تو، چرا خواهی‌کُنی‌به‌خویش در این‌لحظه کار،تنگ؟ گفتا شوَم فداتْ به خیل فداییان! داری مگر ز بودنِ هم‌چون منی تو ننگ؟ روی مرا سیاه مکن بیش از این، شها! خواهم که تا ز لطف تو گردم سفیدرنگ می‌دانمت سیاهی لشگر ضرور نیست لیکن مزن به شیشۀ امّید من، تو سنگ از خون، رخ سیاه کنون سرخ می‌کنم بالاتر از سیاه که گفته است نیست رنگ؟ دادش اجازت آن شه و آمد به رزم‌گاه جمعی ز زین فکنْد و نگون شد ز پشت خنگ بر خاک و خون تپید و صدا زد حسین را سویش شتافت خسرو لب‌تشنه، بی‌درنگ از اسب شد پیاده، همان معدن کَرَم در بر‌کشید پیکر او را ز لطف، تنگ رخ بر رخش نهاد و بگفتا: «مُهَیمِنا»! بویش نما چو مُشک و رُخش کن سفیدرنگ! دیدند بوی مُشک از آن جسم ساطع است سهل‌است‌بوی‌مُشک که‌بودش ز مُشک،ننگ خواهی که رو‌سفید شوی مثل آن سیاه جان کن نثارِ خاکِ رهِ شاهِ کم‌سپاه محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ بار دیگر بندبندم، نی شده خونم اندر شیشۀ دل، می‌ شده نی، نوای نینوایی می‌زند سینه، ‌ساز کربلایی می‌زند نینوا و ناله‌های نای او کربلا و شور عاشورای او روز عاشورا، هزاران راز داشت رازها در پردۀ اعجاز داشت بود هر رازی، نهان در سینه‌ای چون که در ویرانه‌‌ای، گنجینه‌ای عشق را فصل نوینی دیگر است ناله‌های آتشینی دیگر است چون جهاد روز عاشورا رسید فرصت یاران سر آمد تا رسید، وقت عشق و جان‌فشانیّ غلام «جون»، نام او که بر جانش، سلام! آن ره اندر کوی دلبر یافته تربیت‌ها از ابوذر یافته قنبر درگاه مولانا حسین او بلال امّا اذانش، یا حسین از فضیلت، اهل دل را قبله‌گاه کعبۀ عرفان و روپوشش، سیاه رنگ رویش، خال روی کربلا خون سرخش، آبروی کربلا معنی «واللّیل» و هم‌گام سحر «کعبۀ عشق حسینی را حَجَر» دیدۀ مردان حق را مردمک مانده از ایثار او حیران، مَلَک شیوه‌های بندگی در کار او شرم‌ساری، گرمی بازار او کای امام عشق‌بازان! یا حسین! وی مرا آرامش جان! یا حسین! اذن میدانم بده، جانم ببخش رخصت دیدار جانانم ببخش من که از غم‌ها فتادم از نََفَس تا به کی پرپر زنم در این قفس؟ گفت مولا: ای به ما خدمت‌گزار! وی تو را در وادی همّت، گذار! من تو را بر خویش وابگْذاشتم بیعتم از گردنت برداشتم عافیت بگْزین و زین جا درگذر سوی سامان شو ز صحرا درگذر جون گفت: ای برخی‌ات جان و تنم! منّت آقایی‌ات بر گردنم! این سخن در کام جان، شیرین نبود مزد عمری خدمت من، این نبود سر نسایم بر سرای دیگری غیر این‌جا نیست، جای دیگری بنده‌ام من، بندۀ این بارگاه نیستم هرگز رفیق نیمه‌راه ای مرا عشقت به دار آویخته! رحمتی کاین‌جا شود آمیخته، خون بی‌قدرم، به خون‌های شما اسم ناچیزم، به اسمای شما چون حبیب و حر، سعیدم کن، حسین! روسیاهم، روسفیدم کن، حسین! لابه کرد و فیض رحمانی گرفت در منایش، اذن قربانی گرفت آمد و جنگید و آخر کشته شد پیکرش در خاک و خون، آغشته شد خواست تا خوانَد امامش را به بر کآید و گیرد غلامش را به بر گفت: وای من! جسارت تا کجا؟ من کجا و زادۀ زهرا کجا؟ در وداع آخرینش با حسین زیر لب آهسته گفتا: یا حسین! ناگهان حس کرد، روی صورتش گرمی لب‌های خشک حضرتش کاین دعا می‌خوانْد: ای حیّ مجید! بوی او نیکو کن و رویش سفید آن دعا کز حجّت معبود بود در منای عاشقان، مشهود بود صورت او، چون قمر، تابیده شد عطر وی در آن فضا پیچیده شد دل‌نوازی بین که ننْهاد آن امام امتیازی بین فرزند و غلام جون را تودیع با لبخند کرد کرد کاری را که با فرزند کرد جزو هفتاد و دو تن شد در مقام آن کش از هفتاد و دو ملّت، سلام! محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ آمد یکی غلامِ سیه‌‌چهرِ دل‌سپید دل در برش ز شوق شهادت همی تپید آزاد کرده بودش اندر ره خدا چرخ سپید، چشم سیاهی چو او ندید با روی او چو داشت شب قدر نسبتی حق بر هزار ماهش از آن روی برگزید با شاه گفت: ای که ولای تو کرده فرض ایزد به هر سیاه و سپیدی که آفرید! فرمای تا به راه تو، جان را کنم فدا ای در کف تو جنّت فردوس را کلید! صد چشمه از محبّت تو، در دلم گشود چون آب زندگی که ز ظلْمات شد پدید فرمود شاه دین که سر خویش، پاس دار بر شب ستاره ریخت چو از شاه این شنید گفتا چه می‌شود؟ که منِ تیره‌روی را با خود بری به خلد و گشایی درِ امید منْگر سیاهی‌ام که به سوی خلیل حق ذبح فدا، سیاه ز سوی خدا رسید پَذْرفت شاه و گفت که رویت سپید باد! جان را کنون به نعمت فردوس، ده نوید آمد به سوی معرکه با تیغ هندوی در دشت، زنگیانه یکی نعره برکشید تیغ برهنه در کف زنگی‌غلام تافت ز ابر سیاه، برق، تو گفتی همی جهید خونش به راه شاه شهیدان بریختند جنّت،درم‌خریده به یک مشت خون خرید هم‌رنگ زاغ بود و به یُمن قبول شاه طاووس خلد گشت و به خلد برین چمید محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ سلام باد به جون! آن که روح والا داشت نشان عشق و ارادت ز پنج مولا داشت شد از نگاه ابوذر، مس وجودش زر فروغ صدق و سعادت، در او تجلّی داشت ز فیض خدمت و درک حضور چار امام کمال داشت،ادب داشت،جان دانا داشت پس از امام حسن با حسین پیمان بست ز بس یقین و وفا بر حسین زهرا داشت به کاروان شهیدان کربلا پیوست که این لیاقت و شایستگی ز تقوا داشت به قتلگاه ز بعد شهادتش دیدند که روی چون قمر و عطر و بوی گل‌ها داشت چوریخت هستی‌خود را به‌خاک‌پای حسین سفید‌رو شد و خوش‌بو شد از دعای حسین محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. اصلا رقیه جنس غمش فرق می کند حتی کـتیبه و علـمـش فرق می کند دردانه ای که روی ضریحش عروسک است با اهل بیت هم حرمش فرق می کند در بارگاه او که زند طعنه بر بهشت دربان و خادم و خدمش فرق می کند دریای اهل بیت پر از دُرّ و گوهر است اما حسین دُرِّ یمش فرق می کند باب الحوائجیست که اندر مقام او فرموده اند او کـرمش فرق میکند با فاطمه مقایسه شد بین روضه ها اما سه ساله قد خمش فرق می کند زهـراست کوه صبر ولیکن رقیـه اش کم طاقت است، سن کمش فرق می کند دقت بکن به گونه ی خود وقت روضه اش حس میکنی که اشک نمش فرق می کند شد پاره گوش او و عدو گفت حرمله این گوشواره هر گرمش فرق می کند روی سه ساله، دست عدو، آه بگذریم اصلا رقیه جنس غمش فرق می کند جواد کریم زاده✍ . محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ✅جناب عابس بن ابی شبیب شاکری علیه الرحمه "ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد" سفیدرویی ِ عالم نصیب عابس شد شجاع و پردل و جرأت، بلندبالا بود همان که شیر سیاه سپاه مولا بود دو شیر سرخ و سیاهند از که می‌خوانند در آستانه‌ی میدان رجز که می‌خوانند نوشت نام خودش را که در سپاه حسین دخیل بست دلش را به بارگاه حسین قسم به حضرت خورشید راه را بلدم چراغ روی حسین است و راه، راه حسین قسم به او که جان من از اوست خواهم مرد به یک اشاره‌ی ابرو، به یک نگاه حسین "حضور مجلس انس است و دوستان جمع اند" به جان جون رسولان آسمان جمع‌اند بهشت جا شده در لابلای انگشتش چقدر دل‌نگرانم برای انگشتش به چشم کوه که خود را چنین به خواب زده غروب آمده یا اینکه آفتاب زده حدیث معرفت و شرح عشق مشکل نیست دلی که عاشق مولا نمی‌شود، دل نیست به شوق اوست اگر من به صحنه آمده‌ام به میهمانی آتش برهنه آمده‌ام بگو به هرچه که سنگ است عابس آماده است زمان بارش تیر است، مجلس آماده است تمام لشکر از آیین من خبر دارند بگو به طبل بکوبند و نیزه بردارند ببین که با تن زخمی چه باشکوه شدیم شبیه سرو و صنوبر، شبیه کوه شدیم ببین که مرگ چگونه اسیرمان شده است بگو که زود بجنبند، دیرمان شده است ببین که بی‌سپر و بی‌کلاه و بی‌زره‌ام به دست تیر و کمان باز می‌شود گره‌ام چگونه پر زدنم را بگو که سیر کنند به تیر و نیزه مرا عاقبت‌بخیر کنند علیه الرحمه محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✅جناب زهیر بن قین علیه الرحمه یکباره از تعلق دنیا رها شدی خاک تو پاک بود و چنین کیمیا شدی در تو طلوع کرده یقین دوباره‌ای از جنس نور بودی و محو خدا شدی از بس که غرق چشمهٔ مهتاب شد دلت دیدم تو را که قبلهٔ آئینه‌ها شدی حق را چه عاشقانه اجابت نموده‌ای تو سربلند عرصهٔ قالوا بلی شدی در چشم‌هات شوق شهادت چه دیدنی‌ست آئینه‌دار حضرت خون خدا شدی یک مرتبه برای تو کم بود یا زهیر هر چند با تمام وجودت فدا شدی هرگز نخواستی بدن تو کفن شود وقتی شهید بی‌کفن نینوا شدی حتی سر تو از سر مولا جدا نشد تا شام و کوفه همسفر نیزه‌ها شدی علیه الرحمه محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام #امام_زمان #شب_پنجم_محرم ای منتقم‌ که جان تو بر لب رسیده است
. روضه های شب پنجم چقدر جانکاه است سینه زن ها، حسنی ها شب عبدالله است بیشتر از همه شب روضه شکسته بال است لاجرم روضه ی امشب طرف گودال است روضه امشب سخن از دست شکسته دارد غصه ی کوچه و یک مادر خسته دارد روضه در سینه ی خود داغ عزیزی دارد تا به پهلوی شکسته چه گریزی دارد روضه امشب همه جا می رود از لطف کریم از مدینه، کربلا می رود از لطف کریم صاحب روضه کریم و کرمش قیمتی است یازده ساله شبیه پدرش غیرتی است یازده ساله ولی خیر کثیری دارد پسر شیر جمل خود دل شیری دارد بی خیال تبر و نیزه و شمشیر آمد آی ای لشکر کفتار صفت، شیر آمد آمد و دید که از زخم عمو افتاده راه یک نیزه ی وحشی به گلو افتاده لشکری تیغ کشان سمت عمو می آید شمر همراه سنان سمت عمو می آید تیرها حلقه به دور بدنش می بستند نیزه ها را همه محکم به تنش می بستند گفت باید که در این مرحله بی سر باشم می روم تا سپر لحظه ی آخر باشم گفت ای وای عمو صبر نما در راهم عاشق سوخته ی راه تو عبدللهم پسر روضه رسانیده خودش را به عمو دست خود را سپر انداخته در راه گلو ناگهان دست شکست و نفسش بند آمد باز بر روی لب حرمله لبخند آمد در همه دشت صدایی ز شکستن پیچید بر لب خشک عمو خون گلویش پاشید شاعر: محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. (عج) یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است بازآ که بشر مریضی‌اش صد رنگی است دشمن هدفش محو عزاداری‌ها ست تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است ای‌کاش بیایی به‌همین زودی‌ها آتش بزنی به کاخ نمرودی ها ما رو سیه و نمره زیر صفریم باید کمکی کنی به مردودی‌ها ما غیر شما دوا نداریم دگر بیمار شده شفا نداریم دگر ما آرزویی در این دیار فانی جز دیدن کربلا نداریم دگر ما مثل شبیم وتو طلوع سحری وقتش شده آید ز ظهورت خبری این آرزوی ماست در این عاشورا ما را تو به کربلای جدت ببری گودال سرتاسرش عذاب و آه است این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است بر روی حسین خون پاشیده کیست؟ از دست قلم گشته‌ای عبدالله است عبدالله ابن حسن علیه‌السلام عمو جان پاشو سربازت رسیده رسیده مثل آهوی رمیده الهی بشکند دست کسی که با سرنیزه رو پلکات خط کشیده بمیرم سایبون بر سر نداری رسیدم که نگن یاور نداری مثه چشمه می‌جوشه خون جسمت جای سالم توی پیکر نداری نفسات از عطش آتیششونه تموم پیکرت غرقاب خونه نداشتی یاوری و من رسیدم خودت گفتی خدا روزی رسونه بعیده این فدائی کم بیاره پیش اینا به ابرو خم بیاره الهی عمه از خیمه بیاد و برا زحمات یه کم مرهم بیاره تو کشتی نجاتی، خونه دریا نکش از تشنگی پنجه رو خاکا بمیرم چن تا دندونت رو خاکه شکسته فک تو با ضربه پا مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰✍ محرم ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مُسمّط مثلّث پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه‌السلام مجتبایِ حرمِ شاهِ وفا عبداللّه می‌کند معرکه را صحنِ اباعبداللّه آخرین یارِ حسین است حسن اِی‌وَاللّه همه دیدند که میدان شده میدانِ حسن جان به‌قربانِ حسین و جان به‌قربانِ حسن اَیُّهاَالنّاس بدانید قرارم حسن است کربلایی شده‌ام چون کس‌وُکارم حسن است دل حسینی‌سْت ولی دلبر و یارم حسن است به حسین و حسنِ فاطمه مدیونم من سخن از عقل نگوئید که مجنونم من هرکه مدحِ حسن آغاز کند می‌بارم دستهایش اگر اعجاز کند می‌بارم پیشِ من سفره اگر باز کند می‌بارم من کجا سفره‌یِ شاهانه و احسانِ کریم پنجمین شب شده و دل شده مهمانِ کریم اوّلِ روضه‌یِ امشب تَهِ گودالِ جفاست عمّه‌جان خورد زمین دور وُ برش واویلاست رزقِ او تیغ و سنان تیروُکمان سنگ و عصاست گرگ‌ها حمله به این پیکرِ بی‌جان کردند پیش مادر بدنش را چه پریشان کردند در حرم باشم اگر سر روی نِی می‌بینم خنده و هلهله و خوردن مِی می‌بینم صبر من صبر پدر نیست ولی می‌بینم چادرِ پاره و خاکی شده و رویِ کبود تکّه آویزه و گوشی که شده خون‌آلود می‌خرم دردو بلایِ تو به جانم آری تو اجازه بده که روضه بخوانم آری تا غروبی رویِ این جسم بمانم آری زیرِ سُم‌ها بدنِ ما یک بدن خواهد شد ندبه‌یِ عمّه بیا یابن الحسن خواهد شد محرم ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام بِحمداللّهِ وَالمِنَّه غلامِ کویِ سلطانم در این صحن و سرا خدمتگذارم با عزیزانم گرفته دستِ من را تا زمین خوردم علمدارش گِره که می‌خورد کارم برایش روضه می‌خوانم پَشیزی را بدونِ روضه از دنیا نمی‌خواهم خراباتی شدم بیچاره‌یِ آوایِ ویرانم حسینی می‌شوم با این دمِ شاهِ کرم امشب حسن‌جانم حسن‌جانم حسن‌جانم حسن‌جانم الا یا اَیّهاَالسّاقی حسن در این حرم داری رها کن عمّه دستم را که شد وقت علمداری عمو نَه گوشه‌یِ گودال بابا گیر افتاده منم از نسل سردارِ جمل پس باورم داری شهادت می‌دهم رویایِ‌من غیر از شهادت نیست نباید از مسیرِ سر سپردن تو بَرم داری کریمِ ابن کریمِ ابن کریم از خیمه می‌آید پسر داری سِپر داری عمو سرباز هم داری عمو جان می‌دهم تا که نبینم برقِ خنجر را نبینم ضربه‌هایِ خنجرِ کهنه پسِ سر را نبینم نیزه می‌کوبد سنان رویِ دهان تو نبینم با عصایش می‌زند پیری سر و پر را نبینم بر سرِ عمّامه و پیراهنت دعواست نبینم می‌کشد چنگِ حرامی آه معجر را نبینم بر سرِ نیزه سری را حرمله بسته نبینم می‌زند پایِ همان سرنیزه مادر را به رویِ سینه‌ات جان دادم و جانم حسن گفتی دمِ جان دادن من العجل یابن‌الحسن گفتی   ✍حسین ایمانی محرم ..__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af