#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
مائیم و شهری که هوایم را ندارد
من نه هوایِ بچههایم را ندارد
نامرد دیدم باز مردی کردم آقا...
با این دو کودک کوچه گردی کردم آقا
دیدم که خوشحالند خوشها جمع هستند
مظلومِ من مظلوم کُشها جمع هستند
طوعه در این نامردها یک شیر زن بود
تنها پناهم خانهی یک پیرزن بود بود
بیرون زدم تا شعله بر معجر نیفتد
مثل مدینه طوعه پشتِ در نیفتد
در راهها و کوچههایش چال کندند
رسم است اینجا ابتدا گودال کندند
گودال وقتی که بیفتی شیر گردند
دستت اگر زخمی شود شمشیر گردند
از پشتِ سر نامرد آمد گیرم انداخت
تیری به پایم خورد در زنجیرم انداخت
شکرِ خدا خواهر ندارم تا ببیند
این دور و بر دختر ندارم تا ببیند
ای آبرویم آبرویم را که بُردند
از دور با نیزه گلویم را که بردند
نام تو را بُردم لبم را چاک کردند
خون ریخت با چکمه زخم را پاک کردند
ای کاش سنگی گوشهای پنهان نمیماند
جای شما از من لب و دندان نمیماند
طفلی اگر مهمان کوفه گردد آقا
سرگرمیِ طفلان کوفه گردد آقا
از راه آمد زجر و خوشها جمع هستند
شمر آمد و با زجرکُشها جمع هستند
روی زمین بودم که رویم را کشیدند
تا پشت بام از کوچه مویم را کشیدند
طوری کشیدند آنقدر مژگان من ریخت
تقصیر سنگپله شد دندان من ریخت
خورشید جایش در دل شب نیست برگرد
میدانِ کوفه جای زینب نیست برگرد
باخنده میآیند وخوشها جمع هستند
سربسته گفتم بچهکُشها جمع هستند
حسن لطفی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
از سـرِ دار به دلــدار نگـاهی دارد
آه این مرد چه چشمان پر آهی دارد
زیر لب زمزمه دارد که گرفتار شدم
به ره مکـه هر از گاه نگـاهی دارد
مثل حیدر دلش از کوفه به درد آمده است
روی بام است ولی میل به چاهی دارد
با لب پر ترکش غرق تمنا می گفت:
سخن آخر من، سوی تو راهی دارد؟
همه حرف من این است میا کوفه حسین
کوفـه بهر تو خیــالات تبــاهی دارد
همه بهر علی اصغر پی تیر سه پرند
یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارد؟
تو به همراه خودت اهل و عیالی داری
کوفه امـا سر راه تو سپــاهی دارد
قصد دارند عزیـزان تو را خـوار کنند
پس نیا، که حرمت عزت و جاهی دارد
بیشتر از همه دلواپس زینب هستم
بیـن این قـوم مپنـدار پنــاهی دارد
الغرض اینکه بساط همه جور است نیا
سهمت از بیعتشان کنج تنور است نیا
مصطفی هاشمی نسب
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
جان زینب تو میا کاش ز ره برگردی
بیم دارم به اسارت برود خواهر تو
بعد تو نیّت این کوفی بی دین این است
که بریزند به خیمه به سرِ دختر تو
مثل تسبیح پاره شود ازهم آقا
ترسم آن است بریزد به زمین اکبر تو
قصد دارند بخندند به زانو زدنت
قصدشان است ببینند دوچشم تر تو
خولی از بهر سرت نقشه کشیده برگرد
قصد دارد که به خورجین بگذارد سر تو
محمود اسدی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
کم کم غروب شد همه رفتند خانه ها
پشت سرم چه زود درآمد بهانه ها
کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدند
در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدند
تا نیمه شب چقدر قدم میزدم حسین
من ماندمو دوتا پسر کوچکم حسین
در بین یک سپاه ازین مردهای پست
یک پیرزن به بی کسیم رحم کرده است
من سنگ میخورم به گناه محبتت
این صورت شکسته بقربان صورتت
افتاده ام زمین و بیاد تن توام
من غصه دار زیر لگد بودن توام
هرچند دست بسته شدم خواهرم که نیست
هنگام دست و پا زدنم مادرم که نیست
اینها که زیر نامه ات انگشت میزنند
فردا بروی زینب تو مشت میزنند
من ذبح میشوم زنم اما اسیر نیست
در کوفه دخترم ز غم و غصه پیر نیست
تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت
یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت
در کوفه هیچ کس جگرم را زمین نزد
در پیش چشم من پسرم را زمین نزد
هرچند سخت بود خزانم حسین جان
روی عبا نرفت جوانم حسین جان
سید پوریا هاشمی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
دیگر بریدم از دل تاریک کوفیان
از کوچه های خاکی و باریک کوفیان
جان رقیه ات نشو نزدیک کوفیان
چون می درند از بدنت پیرهن حسین
باید نظر به قامت آب آورت کنی
فکری برای تشنگی اصغرت کنی
قدری نظاره بر جگر خواهرت کنی
شاه غریب گشته و دور از وطن حسین
این جا نمک به زخم عزادار می زنند
زن را برای درهم و دینار می زنند
طفل اسیر را سر بازار می زنند
غیرت میان کوفه شده ریشه کن حسین
می ترسم این که بین بیابان رها شوی
بر خاک داغ بادیه عطشان رها شوی
غارت شوی و با تن عریان رها شوی
برگرد تا رها نشوی بی کفن حسین
ای وای اگر که اسب کسی سرنگون شود
یا از فراز نیزه سری واژگون شود
گودال قتلگاه اگر غرق خون شود
ضجه زند عقیله که خونین بدن حسین
محمدجواد شیرازی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
هيچکس مثل من اينگونه گرفتار نشد
با شکوه امدم و بى کس و بى يار نشد
حال و روز من اواره تماشا دارد
تکيه گاهم بجز اين گوشه ديوار نشد
روزه دارم من و لب تشنه و سر گردانم
بين اين شهر کسى بانى افطار نشد
دست بر دست زنم دل نگرانم چه کنم
مثل من هيچ سفيرى خجل از يار نشد
گر زنى سينه سپر کرده برايم صد شکر
سينه اش سوخته از داغى مسمار نشد
اهل اين شهر همه سنگ زن و سر شکنند
ميهمانى سر سالم سوى دربار نشد
واى اگر که هدفى روى بلندى باشد
ديده اى نيست که با لخته خون تار نشد
به سر نيزه پريشان شده مويم اما
خواهرم در پى ام اواره بازار نشد
پيکر بى سرم از پا به سر دار زدند
اين بلا بر سر من امد و تکرار نشد
قاسم نعمتی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیهالسلام
سلام حضرتِ بی خانمانِ من برگرد
غریبِ قافلهی بی نشان من برگرد
سلام از لب من که پیام تو بودم
فقط به جرم همینکه سلام تو بودم
سلام آنکه همین کوفه بر زمینش زد
فقط به خاطر تو سنگ بر جبینش زد
صدا زدند سلام حسین را کشتیم
پسر عموی امام حسین را کشتیم
سلام از بدنی که پُر از ستاره شده
سلام از تن مسلم که پاره پاره شده
سلام از لبِ پا خوردهام فدای سرت
سلام از تنِ تا خوردهام فدای سرت
سلام از جگری که جراحتش تازه است
سلام از بدنی که میانِ دروازه است
از این تَنی که نه سر دارد و نه سامانی
مگر که خاک شوم دست نامسلمانی
کسی که نیست میا که سلام رفته حسین
سرِ من و سرِ هانی به شام رفته حسین
مرا ببخش ولی شرح غم شنیدنی است
مرا ببخش ولی مقتلم شنیدنی است
سلام آنکه گرفتار درد غربت شد
کسی که کشتهی هجده هزار بیعت شد
کسی که نامهی یکصد هزار تن را دید
بجای آنهمه یاری پیر زن را دید
جماعت آمدم و خواندهام فردا را
کسی نبود بخوانم نماز اعشاء را
دو کودکم دو گرسنه دو تشنهی معصوم
سپردهام به شُرِیر السلام یا مظلوم
کسی نبود به ما بین خانه جا بدهد
کسی نبود به دستم کمی غذا بدهد
هرآنچه بر سر ابنِ مُسَهَّر آوردند
سرِ من و سر هانیِ بی سر آوردند
کشان کشان نوک قلابها تنم بردند
چه زود کوچهی قصابها تنم بردند
حرام زادهای از پا کشید بندم کرد
به زور با سر قنارهای بلندم کرد
سلام از جگری که جراحتش تازه است
سلام از بدنی که میان دروازه است
چه غم که دشنهی قلاب میخورد بدنم
تمام روز فقط تاب میخورد بدنم
به زیر آتش این آفتاب میسوزم
برای دربه دریِ رُباب میسوزم
سرِ سلامت اگر رفته است سرم آقا
فدای دخترکانت دو دخترم آقا
خدا کند که مرا نور دیده نشناسد
اگر رسید پدر را حمیده نشناسد
به یاد آمدنت با نسیم نالیدم
هرآنچه بر سر تو میرسد خودم دیدم
که تشنه میشوی آب را نمیبینی
به خواب کودک بی خواب را نمیبینی
تو هم شبیه من از حال میروی آقا
میان تنگی گودال میروی آقا
میا که داغ تو آتش به استخوانم زد
سنان به نیتِ تو نیزه بر دهانم زد
*قیس ابن مسهر صیداوی ، سفیر امام که بعد از حضرت مسلم در کوفه شهید شد.
* جمعا پنج فرزند حضرت مسلم چهار پسر و یک دختر شهید شدند.
* شیخ مفید از یکصدهزار نامه کوفیان گزارش می کند.
(حسن لطفی ۱۴۰۱/۰۵/۰۶)✍
...................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شب_اول_محرم
آورده ایم ، ساز ِ عزا ، طبل ِ ماتمت
پـوشیـده ایم ، مِشـکی مـاه محـرمت
ما آمدیم ، تا همه را با خبر کنیم ...
از داغ و درد ، بغض خدا ساحت غمت
منت گذاشت مادرتان نوکرت شدیم
خیلی زیاد خواهرتان کرده ، مرحمت
با اشک چشم فاطمه با خون نوشته اند
حی علی العزا ، به کتیبه به پرچمت
ما را فقط به عشق شما ، آفریده اند
" آماده باش " محض عزای معظمت
ما ، در " جهاد اکبر ِ " روضه کنار هم
پُر می کنیم ، سنگر ِ خط ِ مُقَّدَمَت
به به غلام های تو صاحب نفس شدند...
موسی،شعیب ،صالح و عیسی بن مریمت
از اشک چشم های خودم روز مرگ هم...
گِل می کنم زمین و زمان ، زیر مقدمت
قدری ، برای نوکرتان هم ، دعا کنید
شاید ، کفن کنند ، مرا بین پرچمت
گودال ، شمر ، ذبح ، قفا ، اشک فاطمه
ما را که کشت ... مقتل ِ شیخ مقرمت
#روح_الله_قناعتیان✍
#محرم
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#طلیعه_محرم
#هلال_محرم
#سلام_بر_محرم_اذن_سیاهی
#شب_اول_محرم
هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸ یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید.
...................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#مسلم_بن_عقیل_ع
به زیر تیغم و این آخرین سلام من است
سلام من به حسینی که او امام من است
سلام من به مرادم به سیدالشهداء
که مقتدای من و شاهد قیام من است
چگونه صبر کنم در غیاب حضرت تو
که بی حضور تو این زندگی حرام من است
اگرچه دورم از آن آستان، دلم با توست
که ذکر خیر تو کار علی الدّوام من است
اگر چه خون به دلم کرده اند شکر خدا
که در طریق وفا استوار گام من است
غروبم از غم غربت اگر چه لبریز است
خوشم که عطر وصال تو در مشام من است
مرا به مژده دیدار تو امیدی نیست
غم جدائی تو همدم مدام من است
مگر که شهد شهادت به جام من ریزند
که در فراق تو چندی است تلخ کام من است
به راه عشق نخستین فدایی تو منم
سفیر خاص توام این صدای عام من است
وجود پاک تو را چشم زخم تا نرسد
دعا به حضرت تو کار صبح و شام من است
مباش راهی کوفه به شوق دعوت خلق
در آخرین نفس این آخرین پیام من است
خوشم که بر سر عشقت سرم رود بر باد
سر بریده ی من پرچم قیام من است
شاعر:شفق✍
#شب_اول_محرم
#مسلمیه
#حضرت_مسلم
....................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#منظر_رندان
موضوع: #حضرت_مسلم
گونه: #مدح
قالب: #قصیده
وزن: #مفاعلنفعلاتنمفاعلنفعلن
شاعر: #جلال_الدین_همایی /#سنا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر جمال عمل خواهی و مقام جمیل
بیا به روضهی درگاه مسلم بن عقیل
سفیر مذهب حق، پیشتاز جانبازان
که در طریق رضای خدای گشت قتیل
هماره در حرم قدس او فرشته ز عرش
پیامآور تسبیح باشد و تهلیل
ز چاکران ره او یکی بُوَد میکال
ز خادمان در او یکی بُوَد جبریل
ز وصف مرتبتش دست لفظ کوتاه است
وگر به مدحش گویی هزار بحر طویل
به هر سلام که گویند زائران درش
رسد ز پاسخ حقْشان هزار اجر جزیل
به دعوتی که ز اهل عراق آمده بود
امام کردش زی کوفه از مدینه، گسیل
که تا تمام شود حجّت خدای به خلق
به گمرهان طریقش رسول کرد و دلیل
شهید گشت در این راه و فخر داشت که کرد
درود حقّ و رضای امام را تحصیل
ورا به عزّ شهادت، مقام و منزلتی است
که نفس عاقله از درک کنه اوست علیل
گمان مبر که رسی با عصای کور آنجا
که پای واهمه لنگ است و چشم عقل، کلیل
حقیقتی که شه کربلاست مجمل او
ز مسلم است و شهیدان دیگرش تفصیل
تبارک اللَّه از این بارگه! که بر در او
به حاجتند شهان چون گدای ابن سبیل
در این رواق مطهّر سزد که افروزند
ز مهر و ماه، چراغ؛ از ستارگان، قندیل
مسافران که بیابند فیض این درگاه
بَدَل به قصد اقامت کنند عزم رحیل
بسای جبهه بر این در که خسروان جهان
کنند فخر ز خاکش به سجده و تقبیل
بسای جبهه بر این در که از غبار رهش
به حجلهگاه جنان حور عین کند تکحیل
در این مقام کریم از خدایْ حاجت خواه
که حق مهمّ تو را میشود کفیل و وکیل
کسی که قصد خرابیّ این مشاهد کرد
همان ببیند کز کعبه دید صاحب فیل
ز مکر دشمن، اندیشهای نباید داشت
که کید خصمان دارد خدای در تضلیل
کسی که تفرقه انداخت در مسلمانان
جزای خویش ببیناد روز ویل و عویل
ز جاه مسلم، این بقعه فرّ و جاه گرفت
چنان که کعبه شرف یافت از مقام خلیل
فزود رونق این روضه از ضریح که ساخت
امام و سیّد ما محسن حکیم جلیل
زعیم شیعه که در دین و دانش و تقوی
به صدق در خور تعظیم باشد و تبجیل
بزرگ حجّت اسلام، آیه اللّهی
که در زمانه نباشد ورا نظیر و عدیل
به مدح او بسپردم از آن ره ایجاز
که در ستایش او خوش نداشتم تطویل
هماره ناصر او سرفراز باد و عزیز!
همیشه دشمن او خوار باد و پست و ذلیل!
به سال سیصد و هشتاد و نه ز بعد هزار
شد این ضریح نوآیین در اصفهان، تکمیل
حسین پرورش اصفهانیاش صانع
مباشر عملش سیّد سمیّ خلیل
«سنا» سرود مر این چامه را و از حق است
امید خیر کثیرش بدین متاع قلیل
#شب_اول_محرم
اشعار مندرج بر ضریح حضرت مسلم
.
#روضه_جانسوز_حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
خونِ دندان در قدح ریزم، که مانَم تشنه لب
سَرورِ من از سفر آید، گمانم تشنه لب
گریه اَم بر شاهِ عطشان است و اطفال یتیم
ترسم از اینکه شوند اینجا به درد و غم مقیم
کاش میشد با تو گویم، سیدی! کوفه میا
آه در حصرِ عدویم، سیدی! کوفه میا
جانِ زینب گر میایی، پس میاور خواهرت
میشوند اهلِ حرم بی کس، میاور خواهرت
دختران رحمی نمی بینند، از این مردمان
نان و خرما نذرشان کردند، بی دین مردمان
آنچه آید بر سرِ من، بر سرِ تو آورَند
بر سرِ دروازه ها، آخر سرِ تو آورَند
نیزه هاشان سیدی! بَدجور پهلو میدرَد
تیغهای تیزِشان، بَدجور اَبرو میدرَد
رحم بر دندان و لعلِ لب ندارد نیزه ای
ترسم از آنکه به کامت، لب گذارد نیزه ای
شیرخوار اینجا امان هرگز ندارد، ای دریغ
حرمله رحمی بر آن هرگز ندارد، ای دریغ
با جوانانِ بنی هاشم بگو، جای کفن
یک زِرِه پوشند، اینجا نیزه باران است و تن
من بقربانِ نگاهِ نافذِ عباسِ تو
میشود اینجا هدف، چشمانِ خیرالناسِ تو
کعب نِی هاشان عجب، مهمان نوازِ کودکند
بیشتر، نامردها در فکر گوشِ کوچکند
گیسوی طفلِ یتیم اینجاست، دست آویزشان
نیست از سیلی زدن بر کودکان، پرهیزشان
هر کسی که بیشتر آتش بیارِ معرکه است
بیشتر دنبالِ غارت، در میانِ مهلکه است
این چه رسمِ ناجوانمردانه ای در کوفه هست؟
بیشتر آزارِشان در گیر و دارِ کوچه هست!
چون غریبی را سرِ بازارشان، گیر آورند
بر سرِ هر رهگذر، او را به تحقیر آورند
چون میسر نیست گاهی، نیزه بر اندامها
سنگ و خِشت و شعله میبارد ز روی بامها
بردنِ نامِ تو آسان نیست، اما هر چه هست...
گفتنِ نامِ علی، جرمش از آن سنگین تر است
نامِ زیبای تو بر دارلاماره میبرم
نامِ مولایم علی، با صد اشاره میبرم
آخرین ذکرم شده، فریادِ یازهرا ز بام
آخرین حرفِ سفیرت وقتِ جان دادن، سلام
#حضرت_مسلم #مسلمیه
#شب_اول_محرم
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.
.
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۶۱
چشمان من از آمدنت سخت پر آب است
قلبم ز غم و غصه ات،ای یار کباب است
جان علی اصغرت از کوفه حذر کن
آقا نگرانی من از حال رباب است
تا خنده نکردند به ناموس تو برگرد
برگرد از این ره که دلم در تب و تاب است
برگرد از این راه میا کوفه وگرنه
دستان عزیزان تو بسته به طناب است
آهسته بگویم به تو ای یوسف زهرا
اینجا سخن از هلهله در بزم شراب است
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#شب_اول_محرم #مسلمیه
.
.
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۶۲
پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو
پیکرم باد به قربان سر و پیکر تو
با تو اینقدر بگویم که دگر کوفه میا
می زند موج؛دورویی،نشود باور تو
کوچه هایش چقَدَر مثل مدینه تنگ است
بود ذکر لب من نام خوش مادر تو
جان زینب تو میا کاش ز ره برگردی
بیم دارم به اسارت برود خواهر تو
بعد تو نیّت این کوفی بی دین این است
که بریزند به خیمه به سرِ دختر تو
مثل تسبیح که پاره شود ازهم آقا
ترسم آن است بریزد به زمین اکبر تو
قصد دارند بخندند به زانو زدنت
قصدشان است ببینند دوچشم تر تو
خولی از بهر سرت نقشه کشیده برگرد
قصد دارد که به خورجین بگذارد سر تو
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#شب_اول_محرم #مسلمیه
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۳۶۴
عزیز فاطمه کوفه میا،بیا برگرد
به غیر طوعه کسی نیست آشنا برگرد
به یاد کوچه ی تنگ مدینه افتادم
شدم اسیر چو در بین کوچه ها برگرد
به جان مادر پهلو شکسته ات سوگند
سنان به سینه ی تو تا نرفته جا برگرد
دلم به یاد رباب تو خون شده،ترسم
ز شیرخواره اش اینجا شود جدا برگرد
به دست حرمله دیدم کمان و تیر حسین
گلوی طفل کجا،تیر کین کجا برگرد
عصای پیری تو شانه ی علی است ولی
عصای دست تو افتد به زیر پا برگرد
میان مردم کوفه سخن ز پهلوی توست
زنند تا که به تو نیزه بی هوا برگرد
تمام غصه ام این است زیر و رو بشوی
گره نخورده تنت تا به نیزه ها برگرد
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#شب_اول_محرم
.
.
#شب_اول_محرم
مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)...
مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند
او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند
اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد..
..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند
لب تشنه به سر بام کشیدند او را
رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند
کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند
اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند
بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند
همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند
تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس
پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب
از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند
عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد
عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند
تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند
خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه #حضرت_مسلم
#مسلمیه
.
.
#شب_اول_محرم
#السلام_علیک_یا_سفیرالحسین_یا_مسلم_بن_عقیل
بلندمرتبه بود، از فراز بام افتاد
هنوز گرم دعا بود و از کلام افتاد
برای هر دو لب او اگرچه زحمت داشت
ولی برای امامش بنای صحبت داشت:
حسین! کوفه میا؛ کوفه قلبش از سنگ است
مرام شهر، چو ویرانه ایست از پابست
اگرچه نامه برای تو میفرستادند
وگرچه نام تو را از مناره سردادند_
به یاری تو در اینجا ولی امیدی نیست
مراد من! بهخدا بهر تو مریدی نیست
اگرچه نامه نوشتم بیا؛ ولی تو نیا
حلال کرده کسی بین کوفه خون تو را
گرفته کاسبی هر که هست آهنگر
یکی سفارش خود داده چند تیر سهپر_
گمان کنم هدفش سینهی مطهّر توست
فقط نه سینهی تو، حلق پاک اصغر توست
نگاه حرمله و چشم آبآور تو...!
چه غصهها که نبارد حسین! بر سر تو
سر سفیر خودت باز منّتی بگذار
برای اکبر خود چند تا عبا بردار
برای تازه جوانهاست قحطیِ جوشن
فدای قامت دلجوی قاسم بن حسن!
مخدّرات نبودند همرهت ای کاش!
حسین! بیشتر از قبل، پیش زینب باش
هوای کوفه به غیر از سیاهیِ شب نیست
به جان فاطمه، بازار جای زینب نیست
به جای بوسه تو را سنگ میزنند همه
به موی دختر تو چنگ میزنند همه
بلندمرتبه شاها! ببین پریشانم!
ز بام کوفه برای تو روضه میخوانم:
"نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد"
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#عرفه #مسلمیه
#علی_بیرقدار ذاکر
.........................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۶۵
کوفه شد چشم و مرا گرم تماشا شده است
یار بی یاور تو بی کس و تنها شده است
بین این شهر زبانزد شده نیرنگ میا
صحبت از غارت انگشترت آقا شده است
قدر یک دشت به همراه عبا داشته باش
سخن از ریختن یوسف لیلا شده است
من ازآن خنده ی تلخ عدویت دانستم
که برای سر شش ماهه چه غوغا شده است
نعل تازه به سم مرکبشان می کوبند
صحبت از تنگی گودال در اینجا شده است
تا که طفل تو نرفته به کنیزی برگرد
حرف نامحرم و دردانه ی نوپا شده است
مثل آن کوچه که زهرای جوان گیر افتاد
مسلم آزرده در این کوچه چو زهرا شده است
من شنیدم که به دیوار سر فاطمه خورد
در دلم روضه ی صدیقه ی کبرا شده است
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#مسلمیه #شب_اول_محرم
.
.
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۳۶۶
دلم از غصه ات ای یار به هم می ریزد
غنچه ات از ستم خار به هم می ریزد
درو دیوار هم از غربت من می گریند
از غم من درو دیوار به هم می ریزد
زود برگرد وگرنه که برت گردانند
می شود جسم تو خونبار به هم می ریزد
قصدشان است به گودال بریزند سرت
پیکرت یکصدو ده بار به هم می ریزد
همه هم گر بروند شمر ولی ول کن نیست
سینه از چکمه ای انگار به هم می ریزد
به سوی کوفه میا ای گل زهرا ورنه
خواهرت بر سر بازار به هم می ریزد
گفتم ای طوعه فقط پشت در خانه میا
مسلم از قصه ی مسمار به هم می ریزد
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#مسلمیه #شب_اول_محرم
.
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #شب_اول_محرم #مسلم_بن_عقیل_ع #شهادت #حضرت_مسلم_علیهالسلام #مسلمیه یا مسلم علیک منا السلام ن
.
#شب_اول_محرم
#مناجات_مهدوی_حضرت_مسلم_علیه_السلام
مولای ما که اشک نگاهت مداوم است
بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است
بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم
بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است
پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان
دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است
داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر
در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است
داری برای غربت او گریه می کنی
او بی پناه در وسط قوم ظالم است
نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون
تنها به فکر رأس حسین و غنائم است
نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین
سمت دیار مردم بد عهد،عازم است
حالا به روی بام به وقت شهادتش
از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است
گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا
زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است
صدشکر،دخترش سر او را ندیده است
ناموس او احاطه میان ِ محارم است
انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ
رأسش بریده گشته و انگشت سالم است
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)✍
#مسلمیه #امام_زمان #حضرت_مسلم
.
.
#حضرت_مسلم
گر چه ای یار، اسیر کف اغیار توام
نی گرفتار عدو بلکه گرفتار توام
نام تو وِردِ زبانم به سر دار شده ست
تو علی هستی و من میثم تمّار توام
می زند خصم مرا طعنه ولی غافل از آن
بر سرم نیست هوایی که هوادار توام
دستم از پشت اگر بسته، دگر قطع نشد
فکر انگشت تو و دست علمدار توام
گر شکافی لب من خورده دگر چوب نخورد
در غم چوب یزید و لب خونبار توام
دشمنم آب دهد لیک ننوشم هرگز
گرچه لب تشنه ولی تشنه دیدار توام
حاج علی انسانی✍
#مسلمیه
#شب_اول_محرم
.
.
#حضرت_مسلم
آنکه در کوفه کشیدند فراز دارش
گفت با سوز جگر قصه دل با یارش
دل بر این مردم نا اهل مکن خوش که وفا
رفته زین شهر، نماند است دگر آثارش
میل این باغ مکن کز اثر بی خبری
گل این باغ تفاوت نکند با خارش
بهر این قوم بود خوردن خون تو مباح
گذر از کوفه و از طایفه خونخوارش
کوجه عمر من خسته به بن بست رسید
تو میا کوفه که سر مس شکند دیوارش
فاطمه دختر خود را تو به همراه میار
ورنه چون فاطمه نیلی بشود رخسارش
طفل شش ماهه بخواب است از آن می ترسم
حرمله آید و با تیر کند بیدارش
یوسف فاطمه بهر پذیرایی من
چوبه دار به پا گشته سر بازارش
#مسلمیه
#شب_اول_محرم
.
.
#غزل_مصیبت
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
سردارم وُ بر دارم وُ بیتابِ نگارم
دلواپسِ دلدارم اگر چه سرِ دارم
ای کاش نمیگفتمَت اِی یار بیایی
اُمّیدِ وفاداری از این کوفه ندارم
اینجا همه مَردند ولی مرد ندیدم
گاهی شَه وُ گاهِ دِگری بیکس وُ کارم
می بینم از اینجا به خدا کربوبلا را
انگار میآیی به سویم نیزهسوارم
این اشکِ غریبی که زِ چشمَم شده جاری
گرید زِ غمِ بیسر وُ سامانیِ یارم
اینجا همه صدرنگ وُ همه سنگ به دستند
راهِ دِگری گیر وُ برو مضطر وُ زارم
تیر وُ سِپر وُ دشنه وُ شمشیر وُ سهشعبه
آمادهیِ حملهَست میا کوفه قرارم
مُلکِ ری وُ رأسِ به نی وُ مجلسِ مِی وای
خاکم به سر از قافیه وُ شعر وُ شعارم
بیمعجری وُ بیسری وُ دربهدری با....
صد قافیهیِ روضه که با اشک شُمارم
این عاشق وُ آوایِ سفیری که غریب است
محزونِ غروبِ غم وُ داغِ خَس وُ خارم
#حسین_ایمانی ✍
#غزل #شب_اول_محرم #مسلمیه
.
.
#مسلمیه
#شب_اول_محرم
دیندار اما در عمل یک مشت لامذهب
از کوفیان زخم فراوان خورده این مکتب
از آن همه بیعت کننده با سفیر عشق
حتی نمانده یک نفر بعد از نماز شب
با سنگ و آتش رفته استقبال از مهمان
شهری که پاسخ داده خوبی را به بد اغلب
نفرین به دعوتنامه های قوم پوشالی
نفرین به عشقی که می افتد این چنین از تب
آنقدر اینجا بی وفایی دیده می گوید
در سیل اشک انا الیه راجعون بر لب
تنها برای غربت خورشید می گرید
ای کاش برگردد از این راه بلا یارب
لب تشنه از دارالاماره سر نگون شد ماه
آغاز شد قبل از محرم غصه ی زینب
#محمدجواد_منوچهری ✍
#مسلمابنعقیلعلیهالسلام
.
.
#شب_اول_محرم
#مسلمیه
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی
عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی
همانهایی که در این شهر گرداندند رو از من
فـراز بامهــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی
سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله
تنـم در کوچههــا گردیـده گـرم راهپیمایـی
به جسمم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم
نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی
رسیـده ضربههــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم
بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی
از آن ترسم که چـونآیـی نبینم ماه رویت را
ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی
اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما
تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی
تمـام شب کنـار کوچههـا تنهـا تو را دیدم
خـدا دانـد نکـردم لحظـهای احساس تنهایی
بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر
که بهر کشتن یک تن کند شهری صفآرایی
سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم
کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی
#استاد_غلامرضا_سازگار ✍
#حضرت_مسلم
.
.
#شب_اول_محرم
نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم
رسیدهای به سرانجام ماجرا مسلم
علی ندیده وفا از اهالی این شهر
نشستهای به امید وفا چرا مسلم؟
نماز مغرب اگر صدهزار هم باشند
دوباره یکنفری موقع عشا مسلم
دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد
اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم
ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی
امید نیست به این قوم بیحیا مسلم
شب نجات تو از دست شبهمردان است
هزارشکر که دیگر شدی رها مسلم
نمانده راهی و تو بیپناهی و باید
فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم
اگرچه از سر دارالاماره میاُفتی
سرت نمیرود اما به نیزهها مسلم
هزار مرتبه شکرخدا نمیماند
تن تو روی زمین زیر دستوپا مسلم
ولی قرار شده تشنهلب شهید شوی
به احترام لب شاه کربلا مسلم
#مجتبی_خرسندی✍
#مسلم_بن_عقیل_ع
.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_حضرت_مسلم_علیه_السلام
شب اول محرم
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مولای ما که اشک نگاهت مداوم است
بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است
بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم
بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است
پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان
دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است
داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر
در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است
داری برای غربت او گریه می کنی
او بی پناه در وسط قوم ظالم است
نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون
تنها به فکر رأس حسین و غنائم است
نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین
سمت دیار مردم بد عهد،عازم است
حالا به روی بام به وقت شهادتش
از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است
گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا
زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است
صدشکر،دخترش سر او را ندیده است
ناموس او احاطه میان ِ محارم است
انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ
رأسش بریده گشته و انگشت سالم است
#شب_اول_محرم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
...........................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#توسل
#امام_حسین علیهالسلام
#شب_اول_محرم
#شهریار_سنجری
نه فقط حال ما پریشان است
در عزایش رسول گریان است
خشکسالی چشم مان کافیست
وقت وقت نزول باران است
میروم روضه بعد هر روضه
رعیتی سوگوار سلطان است
من نوکر سیاه تن کردم
شاه عالم به خاک عریان است
کوفه مهمان نواز خوبی نیست
رسم این شهر قتل مهمان است
.
#شب_اول_محرم
#طفلان_حضرت_مسلم
دوتا اسیر و دوتا واله و دوتا حیران
کنار آب فراتیم و العطش گویان
حرارت دل عاشق نمی رود از بین
تمام روضه ما می شود به نام حسین
خدای عَزَّوَجَل نگذرد ز قاتل ما
چه حرفهای بدی می زند مقابل ما
نکُش به طعنه کسی را که حیّ و حاضر نیست
دراین مجادله حارث! علی مقصر نیست
کسی که اینهمه دشنام داده بابا را
درست موقع افطار، می زند ما را
نپرس از لب مستش، نپرس از دینش
چه مُشت ها زده با آن دو دست سنگینش
به جسم لاغرمان جای چکمه اش مانده
کشیده گیسوی ما را... گرفته تابانده
زده... ولی به سر ما بلا نیاورده
پدر برای تن ما عبا نیاورده
شنیده ایم که مسلم سوی منا رفته
شنیده ایم سرش بر قناره ها رفته
رکاب درّ نجف را شکسته بعدِ نگین
شنیده ایم تنش پرت شد به روی زمین
چه شد که سهم تن ما به کربلا نرسید
چه شد که پای سرِ ما به نیزه ها نرسید
ببر فرات! به کرببلا دو تا پیکر
ببر فرات! به کرببلا دو تا بی سر
اگرچه غربت ما روضه مسیّب شد
نوشتن از تن بی سر، دوباره واجب شد
"نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد
تمام آبروی عرش بر زمین افتاد
هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید"
کنار چشم تر ما نبوده گودالی
برای بردن سرها نبوده جنجالی
#دوطفلان_حضرت_مسلم
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#شب_اول_محرم
مسلمت مثل علی بی کس و بی یار شده
تک و تنها وسط شهر، گرفتار شده
جان زهرا، پسر فاطمه، برگرد فقط!
تکیه گاهم چو مدینه، در و دیوار شده
این همه گل که برای تو نوشتم، خار است
دم دکان همه نیزه تلنبار شده
همه گفتند بیائی که زمینت بزنند
روی این نقشه کوفی چقدر کار شده
بچه ها موقع بازی گذرم را بستند
مسجد جامع شان خانهء اشرار شده
لب من پاره شده تا نشود پاره لبت
خوردن آب در این مهلکه دشوار شده
کاش شش ماه زمانت به عقب برمی گشت
به خدا تازه رباب تو پسردار شده
آنچنان روی سر اکبر تو می ریزند
نتوانی بشماری که چه بسیار شده
به علمدار بگو سینه من سنگین است
به علمدار بگو شمر جلودار شده
فکر کن پیرهن پاره نداری به تنت
ساربان آمده و از تو طلبکار شده
فکر کن رخت اسارت به تن مردان و
به تن دختر دردانه به اصرار شده
فکر کن گوشه ای از ناخن او سالم نیست
پای پر آبله دارد که پر از خار شده
حیفِ زینب که ببینی وسط کوفه و شام
با سر نیزه نشین، راهی بازار شده
#حضرت_مسلم
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
.