eitaa logo
اطراف|م.ص.صاد
117 دنبال‌کننده
123 عکس
97 ویدیو
8 فایل
اطراف , گاه نوشت‌ ادمین @Saber1365
مشاهده در ایتا
دانلود
لایو را روشن می کند استوری می کند پست می گذارد از چه می گوید؟ از مشکلات از سختی ها از قیمت دلار و سکه از اجاره بها نجومی و از هزار مشکل دیگر خب راهکاری هم دارد؟ درمانی هم می گوید؟ خیر. او فقط بلد است غر بزند بلد است نق بزند بلد است نقد کند لابد نقد عالمانه و منطقی! خب تو چه مشکلی از ما حل می کنی؟ جز حرافی چه هنر دیگری داری؟ شمردن مشکلات راه حل نیست! امید و تلاش برای حل مشکل اما قسمتی از راه حل است. اگر درمان نداری لا اقل جوانمرد باش و دائم روی اعصاب مردم راه نرو @atraf_man
؟ ایشان معتقد بود که جمهور مردم با حضور و نقش آفرینی در ساحت سیاسی ـ اجتماعی می توانند جامعه شیعه را در برابر تهدیدات مقاوم و در شناخت و پیمودن مسیر پرچالش دنیا، هویت خود را حفظ و تمدن خویش را بنا نهند، ایشان حرکت انبیاء را نیز بر خاسته از قدرت مردم می دانست: تمام ادیان آسمانی از بین توده ها برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است. مستضعفین در همه طول تاریخ به کمک انبیاء برخاسته اند و مستکبرین را به جای خود نشانده اند ایشان طی یک مصاحبه ـ یک ماه مانده به پیروزی انقلاب ـ ، از هدف و شیوه حکومتِ آینده اینطور جواب می دهند و اصل جمهوریت را مبنای استقلال می خوانند: ايران كشورى مستقل است و داراى سياستى مستقل. دست شرق و غرب را از وطن خود كوتاه مى‏كنيم. تمام وابستگيهاى سياسى را از بين مى‏بريم و مردم را بر سرنوشت‏شان حاكم مى‏گردانيم و مردم را كه بيش از پنجاه سال است از همه گونه حقى در ايران محروم بوده‏اند آزاد مى‏گردانيم تا با كمال آزادگى به خواستهاى مشروع خود برسند الف ـ تثبیت قانونی حضور مردم در ساخت قدرت (سیاست گذاری) لزوم تقنین و تثبیت قانونی مردم سالاری دینی (پایه ریزی قانونی حضور مردم در ساحت های مختلف جامعه از سیاستگذاری تا اجرا) امام خمینی به حضور و نقش آفرینی مردم در ساخت جامعه شیعه و قدرت گرفتن آن اعتقاد راسخ داشت؛ ایشان از ابتدای نهضت با مردم سخن گفت و بر نقش آنها تاکید کرد، پیروزی را بعد از عنایت خدا به آنها نسبت داد و در اولین اقدام انقلابی خود که برکناری دولت بختیار بود، خود را نماینده مردم دانست. ایشان در پاسخ به این سوال که فقیه جامع الشرایط در چه صورت بر جامعه اسلامی ولایت دارد، می فرماید: ولایت در جمیع صور دارد. لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین، که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر می شده به بیعت با ولی مسلمین . خمینی. @atraf_man
هدایت شده از مباحثات
⚡ سکولاریسم در حوزه، نقدی بر خویشتن ✏ محمدصابر صادقی/حوزه علمیه قم 🔹 در باب سکولاریسم و نفوذ آن در حوزه علمیه، سخن‌ها و گفتارهای علمی و خطابی زیادی بیان شده و گاه تب آن بالا گرفته و به مواضع تند و شدید هم کشیده شده‌است. اهل سیاست نیز در این وادی وارد گشته‌اند و هرکدام از این نمد برای خود کلاهی دوخته‌اند. گاه با موضع ضد سکولاریسم افرادی که کمتر موضع سیاسی ـ اجتماعی دارند را نواخته‌اند و گاه عده‌ای با موضع ضد سکولاریسم از عدم وجود فضای گفتگو و نقد حاکمیت سخن رانده‌اند و ماهی خود را صید نموده‌اند. اما نگارنده در این یادداشت کوتاه نه به دنبال تعریف سکولاریسم و ماهیت آن هستم و نه در صدد اثبات یا نفی آن در ساختار و نهادهای حوزوی؛ آنچه مرا به این نقد فرامیخواند و وادار به نوشتن می‌کند، رویت عرفی گرایی ـ تلقی رایج از سکولاریسم ـ در میان حوزویان است و نه حوزه. 🔹 به تعبیر دیگر نگارنده در بالا و پایین زندگی و در مواجهه با طلاب و روحانیون، به رفتارها، سخن ها و قضاوت‌هایی برمیخورم که آن را جز نفوذ عرفی گرایی ـ در مقابل دین گرایی ـ در عرصه حیات، معیشت و سبک زندگی حوزویان نمی توانم تعبیر کنم. واضح‌تر آنکه در رفتارها، سخن‌ها و قضاوت‌های برخی از حوزویان قواعد عرفی‌گرایی بصورت مشهودی نفوذ کرده چه آنکه خود به آن التفات ندارند و شاید بی خبر و تقلید وار از آن قواعد پیروی می‌کنند و آن را صحیح و درست و منطبق با شرع می‌دانند، و چه‌بسا به تنبهی از این غفلت درآیند. در واقع هیچکدام از ما حوزویان در این عصر غلبه مدرنیته و جَو رسانه‌ای در امان نیستیم. ناگفته نماند که در همین عصر فرومایگی و سطحی‌گرایی و تقلیدی زندگی کردن، هستند حوزویانی که برخلاف آداب و رسوم عصر جدید مَشی می‌کنند و سنت‌های حسنه را در زندگی خود و دیگران جاری و ساری می‌کنند. مانند حوزوی که خانه خود را بر خلاف معمول گران اجاره نمی داد و به ازاء تولد فرزند کرایه دو ماه را می‌بخشید؛ بیش باد. در میانه کاری و گفتگوی پر حرارتی با چند تن از طلاب بودیم که با جملات و رفتارهایی برخورد کردم که بیش از پیش مرا به نفوذ عرفی‌گرایی در حوزویان حساس‌تر کرد؛ از بازگویی رفتارها از شدت خجالت و شرم صرف نظر می‌کنم و فقط به یک مکالمه کوتاه اشاره می‌کنم. 🔹 طلبه‌ای که احساس می‌کردیم سنتی و متدین و از همه‌ی جمع ما با تقواتر است و روحانی زاده می‌باشد، در خلال یک گفتگو و در جواب ما که می‌گفتیم «بایست مطلب غلط و خلاف واقع را درست و اصلاح کنید»، گفت:«در این زمینه دو مبنا وجود دارد، یک مبنا، مبنای شماست که باید حق و واقع را بیان کرد و اصلاح نمود و لو بلغ ما بلغ، اما مبنای دیگری هم وجود دارد، و آن عبارت است از اینکه اگرچه مطلب خلاف واقع است، اما بایست هزینه و فایده را بررسی کنیم، اگر اصلاح مطلب خلاف واقع، هزینه اش بالاست لازم نیست کاری بکنیم» و در بیان دیگر می گفت«انتخاب مبناها بسته به رای اکثریت دارد و آن فصل الخطاب است». 🔹 در این بیان می بینید که چگونه مبانی اصولی و محکم معرفتی و دینی ذبح می‌شود. در روایات متعدد به این مطلب اشاره شده است که بایست پای حق ایستاد و در مقابل خلاف ایستادگی کرد اگرچه که به ضرر ما باشد مانند: «قُلِ‏ الْحَقَ‏ عَلَى كُلِّ حَال»؛ «اتَّقِ اللَّهَ وَ قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَلَاكُكَ فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَكَ أَيْ فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ نَجَاتُكَ فَإِنَّ فِيهِ هَلَاكَكَ»؛ «قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِك»‏؛ «قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ إِنْ كَانَ مُرّا». و غم انگیزتر آنکه انتخاب مبنا در این مسئله را به رای اکثریت یا دموکراسی احاله کرد، یعنی ما آنقدر از معرفت و اصول دینی تهی هستیم و عرفی گشته‌ایم که در انتخاب مبنا نیز دست به انتخابات میزنیم و آنچه دموکراسی به‌بار آورد را فصل‌الخطاب می‌دانیم! این ها نمونه‌های کوچکی است که شاید خیلی از خوانندگان هم در زندگی خود مشاهده کرده باشند و یا ناخودآگاه گرفتار آن شده باشند. نفوذ سکولاریسم و عرفی‌گرایی از آنچه در تبلیغات بیان می‌شود بسیار عمیق‌تر و ریشه‌ای تراست، هر چند فعال بودن ساختارهای عرفی و سکولار در حوزه و غیر حوزه نیز بی تاثیر نیست و در جای خود می‌بایست بررسی شود. اعاذنا الله من شرور انفسنا http://mobahesat.ir/22994 🔻🔻🔻 @mobahesat
علیه السلام یادم نمیرود که در آن عصرِ پر غبار آمد بسوی خیمه ی ما اسب بی سوار ندیدم که عمه های حزینم به سوز و آه اطرافِ ذوالجناح گرفتند، ناله دار اما چه ذوالجناح، که با زینِ واژه گون چون ابر میگریست در آن بِین، زار زار میخواست پشتِ خیمه رود، جان دهد، ز داغ اما چو دید پرسشِ طفلانِ بی قرار ناچار بازگشت به گودالِ قتلگاه پس در پی اَش زنان و عزیزان، نقابدار ای وایِ من، خدا نکند قسمتِ کسی دیدیم آنچه را که ندیده ست روزگار از روی تلِ زینبه، پیشِ دیده بود... تا انتهای حفره ی گودال، تارِ تار شمشیر و نیزه بود که میخورد بر حسین بارانِ تیر و سنگ، ز هر سویِ کارزار والشمرُ جالسُن، چه بگویم که پیشِ ما بر نیزه راسِ جدِّ غریبم شد آشکار آنشب چها گذشت،،،بماند برای بعد تازه به روز بعد، شد اسلام داغدار دشمن که عمه های مرا در طناب بست بدجور مادرم به جنان گشت اشکبار عمداً عبور داد، حرم را ز کشته ها تا اشکِ تازه گیرد از این جمعِ سوگوار مردانمان که کشته و بی سر، روی زمین زنهایمان، اسیرِ سپاهی تباهکار تا آن زمان، حرم به اسیری نرفته بود آل علی، به ناقه ی عریان، حجاب دار باور کنید عمه ام از کربلا به بعد تا شام و کوفه، پیر شد از غصه، شرمسار در شهرِ شام بود، که بابای من ز شرم میگفت: کاش زنده نبودم در این دیار یادم نمیرود که به بزم حرامیان عمه گریست، از طمعِ چشمِ نابکار با اینهمه غریبی و تحقیر و داغ و درد دشمن شکست خورد و حرم شد پر افتخار با خطبه های پر ز طنینَش قیام کرد پیروز شد صبوری عمه، شکوه بار تنها وصیتم به شما حفظ روضه هاست تا آن زمان که میرسد از راه تک سوار محمود ژولیده @atraf_man
راهبرد ائمه علیهم السلام در دعوت به حق و ولایت چه بود؟ ائمه علیهم السلام در تبلیغ جایگاه خود و دعوت مردم به مسیر مستقیم و هدایت چه روشی اتخاذ می کردند؟ حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَّبَنَا إِلَى النَّاسِ وَ لَمْ يُبَغِّضْنَا إِلَيْهِم‏ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 229 کاری کنید مردم ما را دوست بدارند و دشمن ندانند. @atraf_man
در کلام عبدالله بن مطیع در بازگشت از عراق با سیدالشهدا روبرو شد. بر حضرت سلام کرد و گفت: یابن رسول الله ص چه چیزی شما را از حرم الله و حرم جدت پیامبر ص خارج کرد؟ فقال الحسین ع: ان اهل الکوفه کتبوا الی یسالوننی ان اقدم علیهم لمارجوا من احیاء معالم الحق و اماته البدع؛ ابن مطیع گفت: تو را به خدا به کوفه نرو، به خدا که اگر بروی حتما کشته میشوی سیدالشهدا فرمود: لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا (توبه۵۱) به ما چیزی نمی رسد الا آنچه خداوند بر ما نوشته و مقدر ساخته است. ۱. هدف قیام سیدالشهدا احیا شعائر و نشانه های حق و دین و از طرفی از بین بردن بدعت هاست. ۲. حضرت حسین علیه السلام خود را در اراده حق فانی می بیند و تسلیم قضا و قدر اوست. الاخبار الطوال: ۲۴۶ اول محرم ۹۹ @atraf_man
💥ماجرای عذرخواهی آقای از به روایت 🔸برخی از (خاصه شاگردان منتظری) با علم و اطلاع از این موضوع، به دست زده، آقای آذری را از جمله مخالفان مادام العمر انقلاب اسلامی معرفی کرده اند. جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص ۶۵۳. @rozaneebefarda
نکاتی که پیرامون مناظره آقایان نصیری و سوزنچی در مباحثه با دوستان نوشته ام: چند مقدمه در کلام آقای نصیری هست: " مقاومت مردم در مقابل حکم شرعی مساوی است با عقب نشینی از اجرای حکم شرعی" "دو قطبی شدن جامعه در تضاد با امر به معروف و نهی از منکرست" این ها جملات ایشان بود که بنظرم محل خدشه است آیا در جامعه دو قطبی شکل گرفته و آن ناشی از قانون الزام است؟ 1.جواب: می تواند دلایل دیگری داشته باشه مثلا مهمترین آن را دوگانگی که در ساحت سیاست ورزی حکومت رخ داده مهمترین دلیل می دانم. علی رغم وجود قانون و سیاست رسمی و اصولی. هم هاشمی هم خاتمی هم احمدی نژاد هم روحانی در این قضیه خلاف قانون عمل کردند و تبلیغ کردند. و البته به طبعش مقابله اصولی با بی حجابی رخ نداد و فالور و هوادار جمع کردن برای سیاستمداران اصل شد. 2.اتفاقا آمار نشان می دهد که اکثریت جامعه معتقد به حجاب شرعی هستند هر چند آمار گیری در مسائل اندیشه ای و اعتقادی کاری عبث است. و اساسا حکومت اعتقادی شکل می گیرد تا جامعه را به مطلوب و آرمانش برساند. نه آنکه با رای گیری عقب نشینی کند. این دیگر جامعه اعتقادی و ایمانی نیست. کاملا و صد در صد سکولار و عرفی است و ارزش هایش را هوای نفس جامعه می گیرد نه الهیات جامعه که مبتنی بر وحی و معارف دینی است. 3.نکته بعد درباره ماهیت حجاب است که امری اجتماعی است؛ حجاب امری اجتماعی و در نسبت با غیر است که تعریف می شود. این غیر از درون خانواده تعریف می شود تا کف خیابان. هر چند حکومت نسبت به درون خانه وظیفه ای جز ارشاد و تربیت ندارد (تعلیم معارف و احکام شرعی و اخلاقی). 4.نکته دیگر درباره تبعات وحشتناک بی قانونی و عدم الزام است؛ فرض می کنیم که اکثریت جامعه اخلاق مدار و نسبت به احکام شرعی پایبند می ماند، خب نسبت به ده درصد دیگری که اهل رعایت نیست و به دنبال هتک همه حیاها و عفاف هاست چه باید کرد؟ آیا با رای گیری باید تکلیف مشخص شود؟ محدوده پوشش چه مقدار باید باشد؟ با چه مناط و معیاری؟ عرف تعیین کند و نظر اکثریت یا شرع؟ این ها مسائلی است که در این نظریه از هم گسیخته و به فروپاشی اخلاقی جامعه منجر می شود. مسیری که جهان غرب به آن رسید. 5.برخی به امیرالمومومنین ع استناد می کنند که ایشان در برخی امور کوتاه آمده اند.اولا امیرالمومنین در این زمینه (نماز تراویح)، عبادت فردی و فرعی پیش پا افتاده و غیر ضروری اجتماعی، بر جامعه ای حکومت می کردند که فقه شان دستخوش تحولاتی در دوره های قبل شده بود. ثانیا نیروی بازدارنده اجتماعی و جمعیت همراه و قدرتی نداشتند. ثالثا در ابتدای امر حکومت بود و نیاز به فرهنگ سازی داشت تا فقه اهل بیت ع جا بیافتد. رابعا امیرالمومنین ع در موارد بسیاری که جنبه اجتماعی و حکومتی داشتند بسیار محکم و با صلابت ایستادند. 6.مثلا در مقابل معاویه. مثلا در مقابل ابوموسی در حالیکه جامعه کوفه را با خود همراه کرده بود در داستان بی طرف ماندن در جنگ جمل. که حضرت واکنش تند و محکمی داشنند. و مثالهای دیگر از اجبار و مقاومت ایشان پای نظرات و اصول. در ماجرای حکمیت هم حکم ابوموسی را رد کردند. و جنگ با نهراونی ها و از دم تیغ گذراندن آنها نشان از ایستادن پای اصول بود. امیرالمومنین در حالی به شهادت رسیدند که هنوز به جامعه خود فشار میاورد تا در النخیله جمع شوند برای پیکار با معاویه، در حالیکه جامعه کاهلی می کرد! 7.اما امروزه هم مجمع تشخیص مصلحت نظام همین کار را میکند. گاه در مقابل یک حکم اولی میایستد و حکم دیگری بنابر ضرورت و مصلحت میدهد. اما این نباید ما را به این نقطه برساند که از اساس حکم اولی اشتباه بوده و الزام اولی نادرست! اینجای کارست که ما به آقای نصیری نقد داریم. بنابر ضرورات و مصالح که منجر به حکمی شود دلیل بر نادرستی احکام اولیه نیست. 8.در حالیکه ایشان ادعا میکنه که بر فرض الزامی بودن (از اساس منکر الزامی هستند)، حالا که مردم نمی خواهند (ادعای دوم)، پس از اول اشتباه کردیم که الزام کردیم(نتیجه) من میگم سلمنا که حرف شما درسته (قبول ندارم) و امروز به ضرورات و مصالح مجبور به کوتاه آمدن باشیم اما این دلیل نمیشه بر غلط بودن گزاره الزامی بودن حجاب. 9.ایشان جمهوری اسلامی را از این حیث خطاکار میداند. و در واقع امامین انقلاب را نقد میکند که در این مسیر از ابتدا اشتباه کردند. یعنی نه امروز که مردم نمی خواهند (به زعم ایشان) از سال ۵۷ اشتباه رفتیم؛ جالب اینکه ترکیه را موفق میدانند! چون مثالی دارند از نوه با حجابی که مادربزرگش بی حجاب بوده!! همچنین ادعا می کنند میگویند در ج. ا این همه احکام عمل نمیشود و فساد و ... فراوان است. حالا گیر داده اید به حجاب که از قضا پایگاه مردمی حکومت را نیز تضعیف کرده است. 10.تنبیه: نقد آقا و امام حتی ضد انقلاب نیست چه برسد به ضد دین. @atraf_man
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
🔸آیة الله آقانجفی اصفهانی (از شاگردان آقا سید علی شوشتری): 🔹مرحوم حاجی سید علی شوشتری رحمه الله نقل فرمود که حضرت صدّیقه طاهره فاطمه زهرا صلوات الله علیها این ختم را تعلیم فرمود و بسیار مجرّب است؛ 🔸چون به شدّت و بلیّه ای مبتلا شوی، با حضور قلب هزار و یک مرتبه آیه کریمه «أنّی مَسَّنیَ الضُرُّ وأنت أرحمُ الراحمین» را با خضوع و خضوع و تضرّع و زاری بخوان از بلیّه و مهلکه نجات خواهی یافت. @bazmeghodsian http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
و نقد! ایکاش ما یاد میگرفتیم حمایت و مراقبت از جایگاه مرجعیت در بسیار آموزنده است ایکاش یاد میگرفتیم و اجازه نمی دادیم نسبت به جایگاه مرجعیت و رهبری آقا بی ادبی و گستاخی صورت می گرفت و در مقابلشان محکم می ایستادیم. و چقدر آقا مظلوم است که بعنوان حاکم و مرجع این مقدار مورد انتقاد قرار می گیرد اما کسی نیست تا از احترام ایشان حفاظت کند اما نقد مودبانه حسین شریعتمدار این مقدار تحمل نمیشود. مقایسه کنید با مواجهه ای که با نامه انتقادی خوئینی ها صورت گرفت. خیلی ها واکنش نشان دادند اما خیلی ها هم از کنارش رد شدند. جایگاه رهبری و مرجعیت برای حل منازعات و رفع اختلافات و سیاست گذاری های کلان و مسائل اصلی جامعه است. اساسا رهبر کارکرد ویژه اش گره گشایی از معضلات و پیچیدگی های جامعه و حکومت می باشد. آن جایی است که می بایست فصل الخطاب و رافع نزاع ها و نقار ها باشد. و چقدر نادان هستند کسانی که بر این جایگاه لطمه می زنند و آن را می خراشند. نقد و انتقاد جایگاه نصح و خیرخواهی با بی ادبی و گستاخی متفاوت است، با هتاکی و بی ارزش کردن متفاوت تر. و ... @atraf_man