از کرخه تا شام
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💢هیچ #دلبستگیای به دنیا نداشت و تمام برنامههایش را از سر اخلاص انجام میداد. آن زمان که یادواره #شهدا و مراسم را برگزار میکرد آقا حمید بیشتر کارها را میکرد، کارها که تمام میشد، سرش را پایین میانداخت و #گمنام میرفت.
💢 دیگر اصلاً کسی نمیفهمید مثلاً سن #مراسم را چه کسی زده، هماهنگیها را کی انجام داده است. خودش هم #انتظار خاصی از کسی نداشت و دنبال این مسائل هم نبود. هدفش فقط انجام کار برای شهدا بود و میخواست آنها #راضی باشند.
#شهید_حمیدرضا_فاطمیاطهر🌷
#سالروز_ولادت
💠 @azkarkhetasham
#رسم_خوبان
حجب و حياى خاصى داشت، حتى هنگام خنديدن هم سرش را پايين مى انداخت و مى خنديد. در زندگى توقعى از كسى نداشت و علاقه عجيبى به خانواده خصوصا خواهرش داشت، هميشه دوست داشت به دانشگاه برود و خدمتى به ملت ايران بكند ولى غافل از اينكه درِ حجله شهادت براى حسن باز شده بود و در سال 1365 در منطقه ابوغريب بر اثر تركش به لقاء الله پيوست و با پرستوهاى عاشق پرواز كرد...
#شهید_حسن_حلاجیان🌷
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💢به مسائل #مادی بسیار بی توجه بود. لباس شخصیاش همین لباس نظامی بود که همیشه به تن داشت. #آستینش را تا میزد و همیشه در حالت نیمه رزم بود. در مجالس عزا و عروسی با همان لباس حضور پیدا میکرد
💢 و در روزهای تعطیل اگر قرار بود #تفریحی کند یا جایی برود با همان لباس میرفت. باورش #سخت است اما چند روز پشت سر هم مرخصی نمیرفت و تمام #عمرش را وقف نظام کرده بود.
#سردارشهید_محمد_ناظری
از کرخه تا شام
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست تو که معشوقی و محبوبی و منظور مرو... #شهید_داوود_نریمیسا🌷 #سالروز
#خاطرات_شـهدا
🌺🍃به خانواده اش #اهمیت زیادی میداد، خیلی با محبت بود، درخانواده به #مادرش ازهمه بیشتر نزدیک بود.😇 همیشه پایه ی مسافرت بود.کوچک که بود هنگام #رمضان زودتر از اولین روزهمراه مادرش روزه میگرفت.👌
🌺🍃 جوان هارو به راه راست #هدایت میکرد.عاشق اهل بیت بود ،😍 نمازش تاجایی که میدانم همش سروقت بودتاجایی که میدانم #قضا نشده بود.برای ماه رمضان تاسحر بیدارمیماند💯 تانماز نمیخواند #خواب به چشمامش نمی آمد😴 موذن بود مداح بود
🌺🍃 اواخر #فرمانده بود به هم گروهانیاش گفت از گروهان ما فقط من #شهید میشم😉 و منم فدایی همه شما هستم. توی #عملیات هم مثل اربابش اول از دست جانباز شد 😔بعد مثل آقاش از سر مورد هدف قرار گرفت و #شهید شد🕊
#شهید_داوود_نریمیسا🌷
📎سالروز ولادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست تو که معشوقی و محبوبی و منظور مرو... #شهید_داوود_نریمیسا🌷 #سالروز
#خاطرات_شـهدا
🌺🍃به خانواده اش #اهمیت زیادی میداد، خیلی با محبت بود، درخانواده به #مادرش ازهمه بیشتر نزدیک بود.😇 همیشه پایه ی مسافرت بود.کوچک که بود هنگام #رمضان زودتر از اولین روزهمراه مادرش روزه میگرفت.👌
🌺🍃 جوان هارو به راه راست #هدایت میکرد.عاشق اهل بیت بود ،😍 نمازش تاجایی که میدانم همش سروقت بودتاجایی که میدانم #قضا نشده بود.برای ماه رمضان تاسحر بیدارمیماند💯 تانماز نمیخواند #خواب به چشمامش نمی آمد😴 موذن بود مداح بود
🌺🍃 اواخر #فرمانده بود به هم گروهانیاش گفت از گروهان ما فقط من #شهید میشم😉 و منم فدایی همه شما هستم. توی #عملیات هم مثل اربابش اول از دست جانباز شد 😔بعد مثل آقاش از سر مورد هدف قرار گرفت و #شهید شد🕊
#شهید_داوود_نریمیسا🌷
📎سالروز ولادت
@azkarkhetasham
آقای زرگران همرزم شهید صاحبالزمانی نقل میکند که یک شب در سنگرم خوابید.
بهم گفت:
میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟
ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت، اما نیومد...
نگرانش شدم
رفتم دنبالش🚶
دیدم یه قبر کنده و توش نمازشب میخونه و زار زار گریه میکند.
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی!
میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من شونزده سالمه
چشام مریضه چون در این شونزده سال امام زمان عج رو ندیده!
دلم مریضه ، بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم.
گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم...😭
#ما_کجا_شهدا_کجا
@azkarkhetasham