eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در آغوشَم بِگیر آغوشِ تو دَرمان همِه ی دَردهای بی دَرمانِ مَن اَست "نازدانه" #شهید_حسن_غفاری🌷 "سالروز شهادت" #شبتـون_آرام_بایاد_شھدا🌹 💠 @azkarkhetasham
#یامهدی_عج 🍃🌸ای کاش که انتظار معنی میشد 🌸🍃بیتابی جویبار معنی میشد 🍃🌸وقتی که سحـر شکوفه صبـح دمید 🌸🍃با آمدنت بهـار معنی میشد #سلام_مولای_مــهربانم🌸🍃 📎صبحت بخیر آقا 💠 @azkarkhetasham
#روایٺــ_عِـشق ✒️ یکی از #دوستان شهید «محمد حمیدی» از قول ❗️مادر این شهید مدافع حرم #روایتی نقل کرده و می‌گوید: بار آخر که محمد زخمی💥 شد و برگشت، به مادرش گفته بود #لیاقت شهادت نداشتم چون تو از ته قلبت❤️ راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا #صاف کن تا خدا مرا ببرد.😔 همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت😭 و در مسیر #دمشق درعا، در جنوب سوریه به شهادت رسید
همیشه بی تو میان هنوزها لنگم هنوز مثل همیشه همیشه دلتنگم "فرمانده‌ٔ محور عملیات لشگر ویژه‌ شهدا" #شهید_ابراهیم_امیرعباسی🌷 #سالروز_شهادت
از کرخه تا شام
همیشه بی تو میان هنوزها لنگم هنوز مثل همیشه همیشه دلتنگم "فرمانده‌ٔ محور عملیات لشگر ویژه‌ شهدا"
🔰عملیات شده بود. خیلی نگران بودم، 😰چون ازابراهیم خبری نداشتم. شب، مادرم گفت: ابراهیم شده استو ماه رمضان بود. افطاری را خوردم و تا سحر آرام و قرار نداشتم. ❌با خودم فکر می کردم حتی اگر دست و پا نداشته باشد، فقط می خواهم کنارم باشد، من هم تا آخر کنارش می مانم و از او پرستاری می کنم.😇 🔰حال داشتم. بعد از سحر، مادرم صدایم زد و گفت: بیا دایی های آقا ابراهیم آمده اند کارت دارند.‼️ وقتی وارد اتاق شدم، دیدم همه مردهای فامیل نششته اند، ریخت. مطمئن بودم برای مجروحیت ابراهیم اینجا جمع نشده بودند. ⚠️وقتی خبر شهادت ابراهیم را دادند، سرم گیج رفت. انگار آب جوش روی سرم ریختند. صدای هیچ کس را نمی شنیدم.😔 خودم را نگه داشتم و سوره را خواندم. آرام شدم، دلم داشت از بغض💔 می ترکید. 🔰کارهایشان را کرده بودند. قاب عکس حاضر بود 🖼و اعلامیه ها را هم چاپ کرده بودند. عکس را که دیدم باور کردم شده است. عکسش را به بغل گرفتم و بلند بلند گریه کردم، با ابراهیم حرف می زدم.😭 به یاد اولین روزهای زندگی مشترکمان افتادم. همیشه از حرف می زد و از من رضایت می طلبید.😢 حالا فقط پیش من بود و نگاهم می کرد ✍به روایت همسر شهید 🌷 📎سالروز شهادت @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
«بعد از پسرم فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا 👌هم بود. همان اولین روزهای شهادتش مقابل در🚪 ایستاده بودم که دیدم یک آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد.😞 بدون اینکه بداند پدر شهید هستم با حالت از من پرسید این جوان کی شهید شد⁉️ پرسیدم را از کجا میشناسی؟ پیرزن شروع کرد به گریه کردن😭 و گفت: زمستان دو سال پیش ما نداشتیم و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمیدانم شهید از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری برایمان و به خانه مان آورد.» ✍ به روایت پدر شهید 🌷 💠 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🕊~°•~°•🍃🌸🍃 🕊پیکر پس از سه سال از شهادت کشف و شناسایی شد. 🍃🌹شهید ثامنی راد متولد ۲۲ بهمن سال ۶۱ و اهل شهرستان ورامین بود که در شب تولد خود در ۲۲ بهمن سال ۹۴ در منطقه تل هور سوریه به شهادت رسید اما پیکرش در منطقه ماند و شهید جاودالاثر لقب گرفت. 🍒😔در زمان شهادت این شهید سرافراز فرزندش تنها ۹ ماه داشت. حال پس از چند سال انتظار قرار است پیکر این شهید به کشور بازگردد.... خوش اومدی برادر... @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
✒️ در تماسی که با من داشت☎️ احساس کردم که این آخرین تماس او با من است😔. گفتم: ابوالفضل به نزدیک هستی و مطمئنم که شهید می‌شوی💯. دخترم از این صحبت ناراحت شد و گفت❗️مادر چرا مدام حرف از ابوالفضل می‌زنی. فردای آن روز خبر شهادت ابوالفضل را دریافت📥 کرده بود و به خانه آمد، وقتی در خانه 🏡را باز کردم متوجه شدم که فرزندم شهید شده و بلافاصله به او گفتم: 😰می‌دانم ابوالفضل شده است. ✍راوی:مادر شهید 🌷 💠 @azkarkhetasham