eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
46 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله مطلب ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد دکتر هادی نصیری طلبه کفایه خوان درس نهج البلاغه میرود؟ می‌نویسد:✍✍ 🍀 در سال 1320 که برای اولین بار به اصفهان رفتم،هم مباحثه گرامی ام که اهل اصفهان بود به من پیشنهاد کرد که درمدرسه صدر،عالم بزرگی است که نهج البلاغه تدریس می کند،بیا بریم درس او.این پیشنهاد برای من سنگین بود ،طلبه ای که می خواند، چه حاجت دارد که پای درس نهج البلاغه برود؟! نهج البلاغه راخودش مطالعه می کند و با نیروی اصل برائت و استصحاب مشکلاتش را حل می کند.چون ایام تعطیل بود و کاری نداشتم و به علاوه اینکه پیشنهاد ازطرف هم مباحثه ام بود پذیرفتم؛ رفتم اما زود به اشتباه بزرگ خودم پی بردم، دانستم که نهج البلاغه را من نمی شناخته ام ونه تنها نیازمندم به فراگرفتن ازاستاد،بلکه باید اعتراف کنم که نهج البلاغه،استاد درست وحسابی ندارد.به علاوه دیدم با مردی ازاهل تقوا ومعنویت روبرو هستم که به قول ما طلبه ها: «ممّا ینبغی أن یشدّ الیه الرحال» 🍀 درک محضر او را همواره یکی از «ذخایر »گرانبهای عمر خودم _که حاضر نیستم باهیچ چیز معاوضه کنم_می شمارم وشب وروزی نیست که خاطره اش درنظرم مجسم نگردد.به خود جرأت می دهم ومی گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی»بود. میرزا علی آقای شیرازی.🌹 (مجموعه آثار،ج16،ص348،سیری درنهج البلاغه)🎾 ، شماره4 https://telegram.me/banahjolbalaghe
🎾 بسم الله مطلب ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد دکتر هادی نصیری او با نهج البلاغه تنفس می کرد. می‌نویسد✍: 🍀 درتابستان سال 1320 و21 من ازقم به اصفهان رفتم وبرای اولین باردراصفهان با آن مردبزرگ آشناشدم وازمحضرش استفاده کردم.البته این آشنایی بعد تبدیل به ارادت شدیدازطرف من ومحبت ولطف استادانه وپدرانه ازطرف آن مرد بزرگ شد. 🍀 نهج البلاغه به او حال می داد و او را روی بال و پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درک کنیم سیر می داد. 🍀 او با نهج البلاغه می زیست، با نهج البلاغه تنفس می کرد. روحش با این کتاب می زد و قلبش بااین کتاب می تپید. جمله‌های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالبا جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. برای ما درگیری او با نهج البلاغه _که از ما وهرچه در اطرافش بود می بُرید و غافل می شد_منظره ای تماشایی ولذتبخش وآموزنده بود. 🍀 درک محضر او را همواره یکی از «ذخایر» گرانبهای عمر خودم _که حاضر نیستم باهیچ چیز معاوضه کنم_می‌شمارم وشب و روزی نیست که خاطره‌اش در نظرم مجسم نگردد. به خود جرأت می‌دهم و می گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی»بود. میرزا علی آقای شیرازی.🌹 (مجموعه آثار،ج16،ص348،سیری درنهج البلاغه) ، شماره5 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله نقد ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد طالبیان از اساتید سطح عالی در «،‌ شماره 9» در بررسی کلمه غرور آمده است: 👈حضرت درباره بنی امیه فرمودند: زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُور» (آنان گناه کاشتند و با فریب دادنِ [جامعه] آن را آبیاری کردند و هلاکت و زیان درو کردند) ( ) در این ترجمه عبارت « وَ سَقَوْهُ الْغُرُور» را بهتر است اینجوری ترجمه اش کنیم: «آب فریبش دادند» تا ترجمه به متن مبدأ نزدیکتر باشه. چون ترجمه ارائه شده صراحتی در این نداره که «مشروب»ّ خود «فریب» بوده بلکه ظاهرش اینه که مشروب خود ابه! حتی مطابق ترجمه موجود -لوسلمناه- بهتربود ازحاصل مصدر (فریب) استفاده میشد ونه مصدر. از حسن توجه جناب استاد طالبیان متشکریم. ، شماره6 @banahjolbalaghe
السلام علیک یا ابا محمد @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 5 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 آرامش یافتن شیخ محمد عبده با کلام علی ع يكى از شارحان معروف نهج البلاغه «شيخ محمّد عبده» در مقدمه كتابش بعد از آن كه اعتراف مىكند تصادفا از وجود اين كتاب شريف (يعنى نهج البلاغه) آگاهى يافته، مطالب بسيار بلندى در باره نهج البلاغه مىگويد. از جمله می‌نویسد: «این کتاب در حالی آشفته و پریشان به دستم رسید اما نگاه به آن مرا به آرامش و آسایش رساند!» و در ادامه می‌نویسد: «هنگامى كه بعضى از صفحات نهج البلاغه را از نظر گذراندم و در بخشى از عباراتش از مواضع مختلف دقّت كردم و به موضوعات گوناگونى توجّه کردم، در نظرم چنين مجسم شد كه گويى در اين كتاب، جنگهاى عظيم و نبردهاى سنگينى برپاست، حكومت در دست بلاغت و قدرت در اختيار فصاحت است و اوهام و پندارها بىارزشند سپاه خطابه و لشكرهاى ، در صفوف منظّم بر اوهام هجوم آورده و با سلاح دلايل قوى بر وسوسهها حملهور شدهاند. قدرت باطل را در همه جا مىشكنند و شك و ترديد را درهم مى كوبند و فتنه هاى اوهام را خاموش مى سازند و ديدم حاكم و فرمانده آن دولت و يكّه‌تاز آن صولت و پرچمدار پيروز آن «امير مؤمنان على بن ابي طالب» است». @banahjolbalaghe
بسم الله ،‌ شماره 10 🌾🌺💐🌺🍃 إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِمْ دُونَ طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِيمُ خطبه 124 را امام ع در آموزش مهارتهای جنگی و راز و رمزهای روحی روانی جنگ ایراد کرده‌اند. این جمله در میانه آن خطبه است و بسیاری از مترجمان گمان کرده‌اند که جمله اول (إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِم) به معنای این است که«آنها از باورهایشان دست برنمیدارند ...» برای مثال مرحوم نوشته است:✍ «ايشان از باورهاى خود بازنگردند، مگر آن گاه كه، ضربتهاى پى در پى نيزهها بدنهايشان را سوراخ كند، چنانكه نسيم از آنها بگذرد...» مرحوم فیض و بسیاری دیگر از مترجمان نیز همینگونه ترجمه کرده‌اند اما دقت در سبب صدور این خطبه نشان میدهد که منظور از « لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِم» تغییر ندادن باور نیست بلکه تغییر ندادن مکان است. سبب صدور خطبه:👇 چنانکه در و در گزارش واقعه نوشته‌اند: ✍ «در آوردگاه صفین، حضرت پرچم شامیان را دید که پرچمدار و گروه حمایت‌ کننده‌اش از کنار پرچم دور نمی‌شوند و با تحمل مشقات فراوان، در جای خود ایستاده و محدوده اطراف پرچم را رها نمی‌کنند. در اینجا بود که حضرت درباره ایشان فرمود: « إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِمْ دُونَ طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِيم...» یعنی اینها تا چنان ضربات مهلکی نخورند از کنار پرچم جنگی تکان نمی‌خورند. خوب است در فهم متن نهج البلاغه به سبب صدور روایت نیز توجه داشته باشیم. 🏌درباره ترجمه‌ی ادامه‌ی این عبارت (طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِيم) هفته آینده نکاتی به عرض خواهد رسید. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 7 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 : « الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ» (بردباری، قبیله است). عنصر زیباشناختی: تشببه پرمبالغه‌ی صبر و بردباری به قبیله (برخی این قبیل تعابیر را می‌دانند نه تشبیه) وجه شبه: 👈1. فرد بردبار مورد محبت و احترام مردم قرار می‌گیرد و اگر مشکلی برای او رخ دهد دیگران او را یاری می‌رسانند همانگونه که قبیله، انسان را در سختی ها یاری می کند. 👈2. تعلق به یک قبیله‌ی مقتدر گاهی موجب می‌شد که مخالفان شخص، اصلا خیال حمله به او را هم در سر نپرورانند آدم حلیم نیز چنین است خود می‌داند با جهالت جاهلان چگونه برخورد کند که آنها به فکر حمله به او هم نیفتند. یعنی حلم گاهی موجب «دفع الخطر» (پیشگیری از وقوع خطر) می‌شود نه «رفع الخطر» ✍نکته لغوی: برخی حلم را به "عجله نکردن در مواخذه‌ی دیگران" معنا کرده‌اند که از لوازم عملی بردباری است و بر این اساس یک مصداق عملی بسیار مناسب برای بردباری است. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 12 🌾🌴🍃🌻☘🌛 : ْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ فَالرَّدُّ إِلَى اللَّهِ الْأَخْذُ بِمُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ الرَّدُّ إِلَى الرَّسُولِ الْأَخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَةِ غَيْرِ الْمُفَرِقَة (اگر در چیزی پیدا کردید آن را به خدا و رسولش واگذار کنید؛ واگذاری به خدا رجوع به آیات محکم کتاب او (نه متشابهات) است و واگذاری به پیامبر نیز رجوع به سنت جامع و منسجم او است.) 📣استناد به قرآن و سنت الگوی حکومتی امام علی ع بود. این الگو در حدی برای ایشان مهم بود که پس از خلیفه دوم در شورای شش نفره نپذیرفتند که به این الگوی دوبخشی بخش سومی به نام «» اضافه کنند و ظاهراً برای همین هم شورا به ایشان تمایل نیافت و را انتخاب کرد. با این حال خود ایشان واقف هستند که استناد به این دو چشمه معرفت‌زا آسیبهایی نیز به همراه دارد که باید در فهم این دو منبع، از آن آسیبها در امان بود. یکی از آسیب‌هایی که در فهم قرآن ممکن است بروز کند، احتمال سیطره متشابهات بر محکمات است. یکی از آسیب‌هایی که در فهم سنت نبوی ص ممکن است بروز کند نیز این است که ما به جای فهم منظومه‌وارِ رفتار و گفتار پیامبر ص، رفتار و گفتار ایشان را به شکل جزء جزء مورد فهم قرار بدهیم. در حقیقت حضرت می‌خواهند بین «استناد به قرآن و سنت» و «سوء استفاده ابزاری از قران و سنت» فرق بگذارند. 🌴توجه داشته باشیم که چنین آسیبی در فهم منظومه فکری مقام معظم رهبری و هر اندیشمند دیگری نیز ممکن است رخ بدهد. 🗣تعبیر «السنه الجامعه غیرالمفرقه» را ممکن است بدین معنا حمل کرد که سنت پیامبر موجب جمع کردن امت و پرهیز از تفرقه است. بسیاری از مترجمان نیز به همین معنا گرایش نشان می‌دهند ولی توجه به سیاق و تعبیری که درباره قرآن بیان کرده‌اند، نشان میدهد که حضرت در صدد پرهیز دادن ما از آسیبهای موجود بر سر راه فهم قرآن و حدیث بوده‌اند نه در صدد مدح و ستایش سنت پیامبر ص. @banahjolbalaghe
سید «میرحبیب الله هاشمی خویی» شارح پرفضیلت نهج البلاغه که در کتاب «منهاج البراعة» به شرح کلمات نورانی امام علی ع پرداخت. روحش شاد. @banahjolbalaghe