بسم الله
🔵 دو مانع در برابر عذاب الهی: وجود پیامبر ص و استغفار
#حکمت88
كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا، فَدُونَكُمُ الْآخَرَ، فَتَمَسَّكُوا بِهِ؛ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالاسْتِغْفَارُ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى "وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ".
دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود: يكى از آن دو برداشته شد، پس ديگرى را دريابيد و بدان چنگ زنيد، امّا امانى كه برداشته شد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، و أمان باقى مانده، استغفار كردن است. خداى بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمى كند در حالى كه تو در ميان آنان هستی، و عذابشان نمى كند تا آن هنگام كه استغفار مى كنند»
🌹 نکات زیبایی شناختی :
۱. امان مصدر و به معنای امنیت بخشیدن است(کتاب العین). استناد وجود ارزشمند پیامبر ص و استغفار به مصدر، معنای مبالغه# دارد ( از باب «زید عدل» )
۲. اضافه عذاب به الله، اولا هولناک بودن عذاب را میرساند و ثانیا عظمت این دو عنصر (پیامبر و استغفار) را میرساند که توانستهاند در برابر چنین عذابی مانعیت ایجاد کنند.
۳. کلمه « دونکم » اسم فعل و به معنای «خُذ» است. تفاوت اسم فعل با فعل مترادف آن ، اختصار# و تاکید# است ( شرح رضی ج۳ ص۸۹ )
۴. ابوحیان با توجه به آیه می گوید : «ببینید در این آیه چقدر زیبا این دو جمله بیان شده. وقتی وجود پیامبر ص را سبب برطرف شدن عذاب میداند خبر را با لام تاکید می آورد اما وقتی میخواهد استغفار را مانع عذاب بداند دیگر خبری از لام تاکید نیست. وجود پیامبر ص کجا و استغفار آنها کجا ! » ( البحر المحیط ج ۵ ص ۳۱۲ )
۵. مرحوم سید رضی در ذیل این حکمت میفرماید آوردن این آیه در ذیل این کلام از نیکوترین موارد استناد به قرآن و استنباط از آن است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 60
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵هفت پیشفرضِ حکمرانی علوی
وَ لَا يَثْقُلَنَّ عَلَيْكَ شَيْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَئُونَةَ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْكَ فِي عِمَارَةِ بِلَادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلَايَتِكَ مَعَ اسْتِجْلَابِكَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ وَ تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِمْ مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِمْ فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الْأُمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِيهِ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسهم فإنّ العُمران محتمِل ماحمّلتَه. #نامه_53 (عهدنامه مالک اشتر)
1) عدالتگستری موجب شادمانی و لذت حاکم میشود (تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِم).
2) عدالتورزی و مدارای حاکم با مردم نباید مقطعی باشد بلکه باید مردم را به عدالت و مدارا عادت داد (بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم).
3) تخفیف موجّه مالیاتی در زمانی که برای مالیاتدهندگان مشکلی به وجود آمده باشد، از مصادیق «عدالت ورزی و رفق با مردم» است(مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم).
4) مشارکت دادن مردم در آبادی کشور موجب زینت دولت میشود(عِمَارَةِ بِلَادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلَايَتِك).
5) «ایجاد خوشنودی در دل مردم» و «اعتمادسازی به وسیلهی عدالت و رفق» ذخیرهای غیرمالی است که دولت در نزد مردم میاندوزد (مَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم)
6) این ذخیرهی غیرمالی (دلخوشی و اعتماد مردم به حکومت) عنصری است که تابآوری ملی را بالا میبرد و دولت در روزهای بحرانیاش میتواند به آن ذخیره تکیه کند (...احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسهم فإنّ العُمران محتمِلٌ ماحمّلتَه.)
7) مردمِ سرزمینهای آباد، تحمّل فشار زیاد را دارند (فإنّ العُمران محتمِل ماحمّلتَه.)
#با_معارف_نهج البلاغه 182
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵با شیفتگان نهج البلاغه
#حسين_بن_شهابالدين بقاعی كركی عاملی (۱۰۱۲-۱۰۷۶ ق/ ۱۶۰۳-۱۶۶۵ م)، اديب، نحوی، شاعر، متكلم، اخباری و نيز طبيب بزرگی بود که از شاگردان شیخ بهایی بوده و از ایشان اجازه روایت داشته است. این مرحوم به «ابنجاندار» نیز معروف است که تراجمنویسان در وجه تسمیهاش وجوهی را ذکر کردهاند. ایشان ادیبی زبردست بوده و از وی کتاب ارزشمند شرح شواهد مطول و مختصر، و حاشیه ای بر مطول به یادگار مانده است.
🔸مهمتر از همه اینها این که وی به خاطر گرایش اخباریاش با همین توانایی ادبی در محضر نهج البلاغه بوده و شرحی بر نهج البلاغه نوشته که شیخ حر عاملی در کتاب امل الآمل آن را شرح نسبتا بزرگی دانسته است. متاسفانه نسخهای از این #شرح_نهج_البلاغة در دست نیست!
🔻با توجه به اینکه این بزرگوار در اواخر عمرش در هندوستان زیسته و در آنجا وفات یافته، شاید نسخه این شرح در کتابخانههای هندوستان موجود باشد!
◀️کاش فضلای هندوستان کوششی برای یافتن این گمشده ارزشمند بکنند!
#شیخ_حسین_کرکی
#با_شیفتگان_نهج 52
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 سبّ معاویه در سپاه علی ممنوع
وقتی به امیرالمؤمنین علیه السلام گزارش دادند که برخی از یارانش به شامیان دشنام داده اند، فرمود:
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ- وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ- كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ- وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ- اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ- وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ- حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ- وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ #خطبه_206
📎برای شما خوش ندارم که دشنامگو باشید. امّا اگر صرفاً كارهاى [ناروای] آنان را بر شمرده، حالات آنها را ذکر میکردید، کارتان به درستى نزديكتر بود و براى کارتان حجت شرعی کافی داشتید، و اصلا (حق اين بود) كه به جاى ناسزا [دعایشان میکردید و ]مىگفتيد: خدايا خون ما و ايشان را از ريختن حفظ فرما، و مشکل بین ميان ما و آنها را حل كن، و آنان را از گمراهى نجات ده، تا هر آن كس كه حق را نمیشناسد، آن را بشناسد و آن كس که مشتاق گمراهى و ستيز با حق است از آن برگردد.» #تقریب
#با_معارف_نهج البلاغه183
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵ذلت شهروندان در دولت علوی ممنوع
وزیر محترم میراث فرهنگی در خانه یک بانوی کهنسال شیرازی حاضر شده و بیپیرایه و فروتنانه پای درد او دل نشسته است. این قبیل کنشها اگر به عادت مستمر دولتها تبدیل شود ما را یک قدم به #دولت_تراز_علوی نزدیک میکند و از این جهت ارج نهادنی است اما در این ملاقات آن بانوی سالخورده که گوش شنوایی برای درد دلهایش گیرآورده صادقانه و بیپرده مشکلات شخصی و خانوادگی خودش و دخترانش و نوههایش را با جناب وزیر در میان نهاده است.
✔️انتشار بخشی از درد دلهای آن بانو در فضای مجازی (که احتمالا توسط تیم رسانهای جناب وزیر صورت گرفته) از دو جهت خلاف انتظار بود: یکی از این جهت که آن مشکلات، اسرار آن مادر مسلمان بود و دوم از آن جهت که انتشار این مشکلات ممکن است مصداق إذلال شهروند مسلمان توسط دولت باشد.
↩️با دیدن این کلیپ به یاد آن شبی افتادم که علی علیه السلام پای درد دلهای #حارث_همدانی نشسته بود.
حارث به حضرت گفته بود: حاجتی دارم که میخواهم با تو در میان بگذارم.
مولایمان برخاسته بود و چراغ را خاموش کرده بود و به حارث فرموده بود: «چراغ را خاموش کردم تا ذلت نیازمندی را در صورتت نبینم. حالا [راحت] سخن بگو.» (إنّما أغشيت السراج لئلا أرى ذُلَّ حاجتِك في وجهك، فتكلّم...) کافی:24/4
◀️آقای وزیر انشا ألله در ملاقاتهای بعدی اگر چراغ را خاموش نمیکنید، دستکم ذلت نیازمندی نیازمندان را در فضای مجازی منتشر نکنید.
#با_معارف_نهج البلاغه184
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵چرا امیرالمؤمنین (ع) «یعسوب الدین» و «امیر النحل» نامیده شده است؟
سیدعلیخان مدنی در انوار الربیع مینویسد: ✍️
اینکه به امیرالمؤمنین علی علیه السلام «امیرالنحل» گفته شده احتمالات زیادی را برمیتابد؛
1️⃣یکی به خاطر اینکه در اسلام آوردن بر مؤمنان سبقت گرفت چنانکه زنبورها هم چنین هستند اول امیرشان به چیزی نزدیک میشود و سپس خودشان نزدیک میشوند.
2️⃣دیگر آنکه مؤمنان به او پناه میبرند چنانکه زنبورها هم به امیرشان پناه میبرند، برای همین پیامبر هم به او فرموده بود: «انت یعسوب الدین و المال یعسوب الکفار»؛ یعنی آنان به مالشان پناه میبرند اما دینداران به تو پناه میبرند.
3️⃣سوم آنکه او سرور مؤمنان و رئیس آنان است چندانکه دینشان با او کامل میشود چنانکه زنبورها هم بدون امیرشان امرشان کامل نیست.
4️⃣کمال الدین دمیری نیز درباره اینکه چرا حضرت را امیرالنحل نامیدهاند، گفته است: منظور از یعسوب و امیر زنبورها همان پادشاه زنبورها است که نه تنها آمد و شدشان بلکه اصلا هیچ عملشان بدون این رئیسشان کامل نیست و ...
📚(ن ک: انوار الربیع، ج 6، ص 58).
#با_معارف_نهج البلاغه185
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵آیا اهل سنت, عدو اهل بیت محسوب میشوند؟
در روایات متعددی آمده است که ازاعداء اهل بیت، تبرّی داشته باشید، محبت آنان را در دلتان راه ندهید، حال آیا رابطه تقریبی و وحدتگرا با تودههای اهل سنت، مخالفت با این احادیث نیست؟
1) به طور کلی آنچه در این روایات به کار رفته تبری از «عدوِّ» اهل البیت و پرهیز از مهرورزی با او است. بسیاری از تودههای اهل سنت محبت اهل بیت را بر خود فرض میدانند هرچند پیروی علمی و سیاسی ـ اجتماعی از آنها را لازم نمیدانند. بنابراین دست کم این دسته از سنّیان خودشان مصداق «محبّ» اهل بیت هستند نه «مبغض» اهل بیت.
2) کلمه «عداوت» در زبان عربی مخالف «التئام» است (مفردات راغب). پس کلمه «عدو» نقیض «محب» نیست. لذا امکان ارتفاع این دو معنا وجود دارد یعنی میتوان کسی را یافت که نه «عدو» باشد و نه «محب». نتیجه آنکه هرکس «محب» اهل بیت نبود لزوما «عدو» او نخواهد شد مگر اینکه ناصبی باشد که خارج از دین است و تخصّصا از «وحدت مسلمین» خارج است.
3) نکته دیگر آنکه پایینترین مرتبه دکترین وحدت، "همزیستی مؤدبانه و همکاری محترمانه برای رسیدن به اهداف مشترک اسلامی" است. لذا اگر کسی به هر دلیل نمیخواهد محبت مسلمانان سنّی را به دل راه بدهد میتواند به همان مرتبه "همزیستی و همکاری" اکتفا کند.
4) پس منظور از «اعداء» اهل بیت چه کسانی هستند؟
بیشک منظور از اعداء اهل بیت، همان «رهبران نفاق» و «پیروان آگاه و مؤثرِ» آنان هستند (ائمة الکفر) که با چشم باز در چاه نفاق آن رهبران فرورفتهاند وگرنه ناآگاهانی که ناآگاهانه آن رهبران نفاق را همراهی میکنند مصداق «عدو» نیستند. این «مضل»ها هستند که دشمن هستند تودههای ناآگاه قطعا «مضل» نیستند.
🔸در سیره اهل بیت ع نیز بین اعداء و «تودههای ناآگاهی که محب و مطیع اهل بیت نبودند اما عداوتی هم از آنان صادر نمیشد»، فرق نهاده شده است.
#مناسبتی شماره 65 #تقریب
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مهرورزی #دولت_علوی با مردم غیرشیعه در مصر
🔸 #مصر در دهه دوم اسلامی در زمان #عمر بن خطاب و توسط #عمروعاص فتح شده بود. اغلب مردم مصر در هنگام سقوط کشورشان مسلمان نشدند بلکه به قرارداد ذمه تن دادند اما باعواملی مانند مهاجرت قبایل عرب به مصر، به تدریج فرهنگ و آداب آنان تغییر یافت و بخشی از مردم مصر مسلمان شدند و حتی زبان آنان نیز از قبطی به عربی تغییر یافت.
🔹آن دسته از مردم که مسلمان شده بودند امیرشان #عمروعاص و برادر ناتنی #عثمان (عبدالله بن سعد بن ابیسرح) بود که با بخشنامههای #عمر مبنی بر عدم انتشار حدیث و سنت پیامبر، قطعا اسلام رایج در مصر، اسلامِ شیعی و اسلام با محوریت ولایت علی بن ابیطالب نبوده است. هرچند کسانی مانند محمدبن ابیحذیفه که از طرفداران علی بن ابیطالب بود، در مصر بودند ولی بدنه اصلی جمعیت مصر دو دسته بودند: غیرمسلمانان ذمی و مسلمان غیرشیعی غیرعلوی.
با این حال امیرالمؤمنین علیه السلام به #مالک_اشتر نوشت: باید قلبت را سرشار از محبت و مهربانی مردم مصر و لطف به آنان بکنی. (وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ)
#حکمرانی #نامه_53
#با_معارف_نهج البلاغه186
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe.
بسم الله
🔵«وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّة ...»
🔻کلمه «اَشعِر» فعل امر ازباب باب افعال است. ریشه این فعل کلمهی «شعار» است. «شِعار» به معنای لباس زیر است. (معجم مقاییس اللغة).
🔹 ملازمه لباسهای زیرین با بدن از لباسهای روپوش هم بیشتر است چون لباس زیر حتی در حین استراحت نیز از بدن جدا نمیشود. شدت التصاق لباسهای زیرین با بدن نیز از شدت التصاق لباسهای روپوش شدیدتر است. به همین دو مناسبت، عرب هرگاه میخواهد از ملازمه شدید و دائمی چیزی با چیزی سخن بگوید از کنایهی لباسهای زیرین بهره میگیرد. مثلا وقتی میخواهند بگویند فلانی غصهای عمیق و دائمی به دلم نشاند میگویند: فلانی غم را شعار قلبم کرد (أَشْعَرَ فلانٌ قلبي هماً)(العین).
🔸حضرت می فرمایند که رحمت نسبت به مردم جامعه را نه تنها نزدیکترین امور به قلب خود قرار ده، بلکه آن را همچون زیر پیراهنی، همواره به قلب خود بچسبان و از خود جدا مکن.
نکته 1: تحقق یک فعل غلت غائی لازم دارد. علت غائی همان هدف فرد از انجام عمل است که انگیزهی انجام فعل را در او ایجاد میکند. محبت به مردم، نیز یکی از افعال انسان است که به غلت غائی نیاز دارد. به نظر میرسد «ایجاد انگیزه برای خدمت بیشتر به مردم» علت غائیِ این محبت است. حاکم جامعه اگر نسبت به مردم محبت نداشته باشد، نمیتواند چنان که شایسته است به مردم خدمت کند.
نکته2: جالب آنکه چنین محبتی اختصاص به شیعیان ندارد، بلکه حضرت امیر علیه السلام به مالک دستور می دهد که نسبت به همه مردم، چنین محبتی داشته باشد و لو از برادران اهل سنت بوده و یا حتی از پیروان ادیان دیگر باشند، چرا که در ادامه می فرمایند: « فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ» (یعنی: مردم دو دسته اند: یا برادران دینی تو بوده و یا همچون تو، انسانند)
نکته3: حضرت در دستهبندی مردم #مصر، شیعیان و اهل سنت را در یک گروه قرار داده و با عبارت جامع «برادران دینی» به همه آنها اشاره کرده اند و غیر مسلمانان را در دسته دوم جای میدهند. #حکمرانی #نامه_53
✍️استاد علی رحیمی حوزه علمیه شیراز
#با_معارف_نهج البلاغه187
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵استعاره در «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّة ...»
چنانکه در مطلب قبل (#با_معارف_نهج البلاغه187) گذشت، کلمه «أشعر» میتواند از ریشه «شعار» (به معنای لباس زیر اخذ شده باشد) بااین حال این احتمال نیز وجود دارد که این کلمه از ریشه «شعور» باشد. «شعر فلان بکذا» بدین معنا است که فلانی فلان مطلب را دانست.
این کلمه وقتی در باب افعال متعدی میشود (اَشعَرتُ فلاناً کذا) بدین معنا میشود که: به فلانی فلان مطلب را فهماندم. در اینجا نیز احتمال دارد معنایِ «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّة ...» این باشد که: "رحمت به رعیت را به قلبت بفهمان".
🔹روشن است که فاعلِ «شَعَر» و مفعولِ اولِ «اَشعَرَ» باید یک موجود عاقل و متصف به ملکه دانستن باشد. یعنی بتواند بفهمد. از این رو است که در این جا در قالب یک #استعاره مکنیهی زیبا قلب به موجودی تشبیه شده که میتواند بفهمد و «أشعِر» نیز همان لازمِ مذکورِ مشبهبهِ محذوف است. #حکمرانی #نامه_53
🔺لازمه معنایی این استعاره آن است که ای مالک، قلب تو میتواند ادراک کند تو باید به او بفهمانی که با رعیت رحیم و مهربان باشد. فهماندن به قلب نیز مانند فهماندن به دیگران نیاز به حدیث نفس دارد. باید با قلب گفتگو کرد و او را اقناع کرد که با مردم مهربان باشد.
#بازیباییهای_نهج، شماره 61
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نهج البلاغه خوانی با پاکباخته ترین مدافع حریم حرم؛ سردار شهید سلیمانی
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵یک راز بزرگ در دل یکی از جملات علی ع
🔻مسلمانان بعد از پیامبر (ص) قرآن را به جای آنکه با عِدل واقعیاش (عترت) بفهمند و به کار بگیرند، از عِدل واقعیاش جدا کردند و به هزار درد بیدرمان گرفتار آمدند.
🔻حالا پس از سی سال علی بن ابیطالب آمده است و به آنان راه را این چنین نشان میدهد:
«فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ وَ كَيْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآن...» #خطبه_87
به کجا کشانده شدید؟! چطور در بیراههها سرگردان شدید در حالیکه عترت پیامبرتان در میان شما بودند؟ همانان که زمام حقیقت و نشانههای دین و زبان صداقت بودند! پس آنها را در بهترین منازل قرآن جای دهید.
ابن ابیالحدید درباره جمله «فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآن» نوشته است: در دل این جمله راز بزرگی نهفته است. آن راز این است که حضرت به مردم امر کرده است که #عترت را در تعظیم ، بزرگداشت، پیروی و اطاعت از اوامرشان، جاری مجرای قرآن کنند! #اهل_بیت
قوله «فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن» تحته سر عظيم، و ذلك أنّه أمر المكلفين: بأن يُجروا العترة في إجلالها و إعظامها و الانقياد لها و الطاعة لَاوامرها مجرى القرآن.)
#با_معارف_نهج البلاغه188
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe.