eitaa logo
نکات ناب آیت الله جوادی آملی
347 دنبال‌کننده
754 عکس
404 ویدیو
2 فایل
.بسم الله الرحمن الرحیم 🔍(قل اندعوا من دون الله ما لا ینفعنا ولا یضرنا و نرد علی اعقابنا بعد اذ هدانا الله کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران..)‼ 📚تفسیر کامل هست مگر مطالبی که از حوصله عزیزان خارج باشد.... @R_seyedi313💬
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖سوره:حمد 📝آیه:(بسم الله الرحمن الرحیم) ⛳️الرّحمن و الرّحيم: دو صفت از صفات علياي خداي سبحان است كه از «رحمت» مشتق شده است. صيغه مبالغه است و بر «كثرت» دلالت مي‏ كند و صفت مُشبهه است و «ثبات و بقا» را افاده مي‏ كند. 🌪فرهنگ هاي لغت براي «رحمت» معاني فراواني مانند: رقّت، رأفت، لطف، رفق، عطوفت، حبّ، شفقت و دلسوزي ذكر كرده ‏اند؛ در حالي كه اوّلا ً اين ها رحمت است، نه خود آن؛ زيرا با مشاهده صحنه ‏هاي رقت‏ آور، ابتدا در قلب انسان رقّت، لطف، عطوفت، دلسوزي، محبّت، شفقت و رأفت و رحمت پديد مي‏ آيد. ⛅️ثانياً آنچه گفته شد، ويژگي مصداقي از مصاديق رحمت است كه در حادث مي‏ گردد؛ امّا رحمتي كه به اسناد داده مي ‏شود، از هر گونه و است؛ چنان كه اميرالمؤمنين (عليه‏ السلام) مي ‏فرمايد: خداوند رحيمي است كه به موصوف نمي ‏شود: «رحيم لا يوصف ». ❄️بنابراين، معناي جامع ، همان «اعطا و افاضه براي رفع حاجت نيازمندان» است و به اين معنا به خداي سبحان نيز اسناد داده مي ‏شود: «الرحمة من الله و». ☀️دو واژه رحمان و رحيم كه در است، بر اثر در و ساختار لفظي، داراي است: بر وزن وبراي ‎ است و وزن فعلان بر فراواني و سرشار بودن دلالت دارد؛ مانند: «غضبان» كه به معناي «سرشار از خشم» است. پس مبدأ از رحمت است و رحمت رحمانيّه ذات اقدس الهي همان و مطلقي است كه را فرا گرفته، بر افاضه مي‏ شود. 🌴اين رحمت فراگير همان (گسترده) و نور فراگير وجود است كه هر موجودي را روشن كرده است: (قل من كان في الضلالة فليمدد له الرّحمن مدّاً*بگو آنان که در گمراهی قرار دارند باید خدای رحمن به آنان (طبق آیین خود دهد). 🎲و امّا «رحيم» بر وزن فعيل و مُشْبِهه است كه بر دلالت دارد و به تناسب آن به معناي مبدئي است كه رحمتي و دارد كه از گسترش كمّي به ميزان رحمت رحمانيه برخوردار و اين همان است كه بر افاضه مي ‏شود: (...وكان بالمؤمنين رحيماً *و او همیشه بر مومنین رحیم است). 🚨كلمه «رحمن» همانند «إله»، بر غير خداي سبحان نيز قابل اطلاق است؛ امّا ، جز بر ذات اقدس خداوند اطلاق نمي‏ شود. 🐚لازم است توجه شود كه چون خداوند سبحان به مقتضاي (هو الأول) و هر شأن است، اگر كاري بدون توجه به او آغاز شود ‏الاول است؛ چنانكه اگر كار و شأني بدون قصد قرب به او كه «هو الآخر» است، انجام شود ‏الآخر و خواهد بود. از اين رو لازم است به نام آغاز شود. *قهراً چنين كاري ‏رجحان(بدون برتری) نيست؛ زيرا كار مرجوح كه خدا از آن است هرگز به خداوند ندارد. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۳: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 🚨 فرق حمد و مدح: 🌈 مشهور اين است كه حمد و مدح است، همان گونه كه دو واژه مقابل اينها، (سرزنش) نيز همتا و همانند است، ولي اين دو واژه كه متفاوت دارد، داراي است و از اين رو از نظر كاربرد و مورد استعمال نيز يكسان نيست؛ تنها در برابر صاحب كمالي است كه داراي باشد، ولي كه در مقابل ذمّ است، درباره نيز به كار مي‏ رود؛ مثلاً، درباره -زيبا و مي ‏توان گفت ممدوح است، ولي نمي‏ توان گفت (ستایش شده) است: «يُقال مدحت اللؤلؤ علي صفائه ولا يقال حمدته علي صفائه... مروارید را برای صفاتش تحسین می کنند ولی حمد و سپاسش را نه». 🍥 ديگر حمد و مدح آن است كه حمد تنها در برابر كارهاي است، اما مدح درباره امور نيز به كار مي‏ رود؛ مثلا ً و در انسان با اين كه اختياري نيست قابل است، ولي قابل ، برخلاف و او كه ممدوح است و هم محمود. هر حمدي مدح است، اما چنين نيست كه هر مدحي حمد باشد. 🗯برخي گفته ‏اند: در ، «وصولِ اثرِ كمال محمود به » نهفته است و به اصطلاح حمد آن است كه نه تنها از فضايل، بلكه از (بخشش های بزرگ) نيز باشد، برخلاف مدح كه از اين جهت نيز است. اين سخن تام نيست؛ زيرا در قرآن كريم و برخي ادعيه، خداي سبحان بر كمالاتي كه اثر آن به ‏رسد نيز حمد شده است؛ مانند: اوّليت، آخريّت، تجرّد و...: (الحمد لله الذي لم يتّخذ ولداً ولم يكن له شريك في الملك ولم يكن له وليّ من الذُلّ...سپاس خدای راست که نه فرزندی دارد و نه در فرمانرواییش شریکی و نه به هنگام در ماندگی یار و یاوری). 🖌«الحمد لله الأوّل بلا أوّل كان قبله والآخر بلا آخر يكون بعده، الذى قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين وعجزت عن نعته أوهام الواصفين.... خدایی را که اول است بدون اینکه قبلش اولی باشد و آخر است بدون اینکه آخری بعد از او باشد، او کسی است که چشم نظارت کننده ها از رویتش بی نصیب و عاجزند بر ستایشش خیال های توصیف کنندگان» و است كه بي ‏آغاز بودن در اوّليت و بي ‏انجام بودن در آخريّت، تجرّد، نداشتن فرزند و وليّ و شريك و مانند آن از كه آن به برسد. 🌻برخي نيز گفته ‏اند: تنها در _به_حق به كار مي ‏رود، اما مدح در ستايش هاي نيز به كار مي ‏رود؛ مانند: «أُحثُوا فى وجوه المدّاحين التراب...در روی ، خاک بریزید». اين فرق نيز تامّ نيست؛ زيرا حمد در مورد ستايش نيز به كار رفته است؛ مانند: (ويحبّون أن بما لم يفعلوا...بعضی دوست دارند بخاطر کاری که انجام نداده اند شوند) ، «واُبتلي بحمد من أعطانى...و مُبتلا گردم به کسی که به من عطایی کند». 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i