#حکایت📚
#مثل_آباد😇
#قدیم معتقد بودند كه #غذا و #خوراك #تمساح به وسیله #اشك چشم تامین می شود.
بدین طریق كه هنگام گرسنگی به ساحل می رود و مانند جسد بی جانی ساعت ها متمادی بر روی #شكم دراز می كشد.
در این موقع #اشك لزج و مسموم كننده ای از چشمانش خارج می شود كه حیوانات و حشرات هوایی به طمع #تغذیه بر روی آن می نشینند.
پیداست كه سموم اشك تمساح آنها را از پای در می آورد. فرضا نیمه جان هم بشنود و قصد فرار كنند به علت لزج بودن #اشك #تمساح نمی توانند از آن #دام گسترده نجات یابند.
خلاصه هربار كه مقدار كافی حیوان و#حشره در دام اشك تمساح افتند، تمساح پوزه ای جنبانیده به یك حمله آنها را بلع می كند و مجددا برای #شكار كردن طعمه های دیگر #اشك
می ریزد.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(حلاج گرگ بودن)
حلاج به معنای "پنبه زن" است.
این اصطلاح در مواردی به کار میرود که کاری بدون مزد و عایدی انجام شود.
حلاجی برای کار حلاجی به دهی میرفت. زمین پوشیده از #برف و هوا بسیار #سرد بود. در بین راه به گرگی #گرسنه برخورد. حلاج درصدد چاره برآمد. خواست با #کمان به او حمله کند. دید کمان، طاقت حملهٔ #گرگ را ندارد و می شکند. به سرعت روی زمین نشست و با چک حلاجی بنای زدن بر زه کمان گذاشت! #گرگ از صدای زه کمان ترسید و فرار کرد. حلاج هم به سرعت به راه افتاد. اما پس از مدت کوتاهی باز دید #گرگ به سمت او میآید. حلاج مانند قبل، کوبیدن چک بر کمان را شروع کرد و گرگ را فراری داد و به راه خود ادامه داد. این عمل بارها تکرار شد تا سرانجام #گرگ خسته شده و به سراغ #شکار دیگری رفت. #حلاج هم چون دید #شب نزدیک است و هوا #سرد و برفی است، به خانهٔ خود بازگشت.
وقتی همسرش پرسید: امروز چه کردی؟
گفت: "حلاج گرگ بودم!"
🙈@cartoon_ghadimy🙊