eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
450 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠درد بی‌معنایی طلبه و دانشجو ندارد. 🖊استاد مهراب صادق‌نیا ◀️سال نخست دانش‌جویی پسرم، هفت مورد اقدام به خودکشی در دانش‌گاه آن‌ها اعلام شد که برخی از آن‌ها متأسفانه به مرگ انجامید. مثل هر پدری نگران شدم، شال و کلاه کردم و به دانشگاه‌شان رفتم. نماینده‌ی رهبری در آن دانش‌گاه از دانش‌جویان قدیمی من بود؛ مردی نیک‌نفس و پر تکاپو. من را به دفترش دعوت کرد و دلیل حضورم در دانشگاه را پرسید. وقتی ماجرا را گفتم، سری به تأسف تکان داد و گفت: “بله! شوربختانه مواردی گزارش شده است و ما برای چاره‌جویی بنا داریم از برخی طلبه‌ها بخواهیم که به دانش‌گاه ما بیایند و با دانش‌جویان ارتباط بیش‌تری بگیرند. خیلی متوجّه نشدم چه رابطه‌ای بین طلبه‌ها و بازدارندگی از خودکشی هست؛ احتمالاً ایشان فکر می‌کردند خودکشی یک پدیده‌ی دانش‌جویی است. ◀️دیروز شنیدم که ” احسان افشارکاظمی”، طلبه‌ی مشهدی خوش‌فکر، پر مطالعه، و اهل فلسفه و ادبیات و البته کمی منتقد، جان خودش را گرفته است. احسان در یکی از یادداشت‌های آخرش نوشته است: ” از دنیا چه توقّعی داریم؟ در پس آن چه معنایی می‌بینیم؟” حالا که او نماندن را برگزیده است، این یادداشت را جوری دیگر می‌توان فهمید. یادداشت احسان من را یاد ده‌ها و صدها طلبه و دانش‌جویی می‌اندازد که همواره از من و خودشان می‌پرسند: ” زندگی چه معنایی دارد؟” ◀️از شمار کسانی که پس از طرح این سؤال، کاری را انجام می‌دهند که احسان انجام داد بی‌خبرم شاید هم آماری محرمانه و سرّی مگو است؛ ولی این سؤال و فراوانی پرسش‌کنندگانش نگران‌کننده است. طلبه، دانش‌جو و غیر آن‌ها هم نمی‌شناسد، نرخ آدم‌هایی که فکر می‌کنند زندگی‌شان از معنا تهی است، زیاد شده است. آدم‌هایی که فکر می‌کنند هیچ رشته‌ای، هرچند باریک، آنان را به زندگی پیوند نمی‌دهد. ◀️معنای زندگی، یعنی همان رشته‌های باریکی که ما را به بودن پیوند می‌دهند، امور ثابت و همه‌گانی‌ای نیستند. هر کس در هر لحظه به چیزی دل‌خوش است و زندگی‌اش معنا می‌گیرد. دقیقاً مثل بازی شطرنج. پرسش از بهترین حرکت در این بازی منطقی نیست، چون بهترین حرکت در هر لحظه متفاوت از لحظه‌ی دیگر است. تلاش برای معرفی یک چیز به مثابه معنای زندگی برای همه‌ی افراد در همه‌ی حالت‌ها تلاش ناموفّقی است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دغدغه های مرجعیت؛ از ظرفیت حوزه های علمیه خواهران تا استقلال حوزه ها 🔴حضرت آیت الله مکارم شیرازی (در چهاردهمین اجلاسیه مدیران حوزه علمیه خواهران): ◀️یکی از برکات انقلاب اسلامی تشکیل حوزه های علمیه خواهران است یعنی خواهران وارد مسؤولیت های سنگین علمی و تربیتی شده اند و به دلیل آمادگی جامعه، به سرعت گسترش پیدا کرد و در بسیاری از موارد از حوزه علمیه برادران پیشی گرفته است. البته برخی از متحجران، خواهران را از این گونه فعالیت ها نفی می کردند یعنی می خواستند آنها را از فعالیت های اجتماعی و تعلیم و تربیت حذف کنند اما به شکر خدا نظام جمهوری اسلامی آن متحجران را عقب زد و آنچه را که امروزه می بیند به وجود آمد. ◀️اگر بخواهیم در سایه قرآن حرکت کنیم، باید بدانیم که بانوان نیز می ‌توانند در همان مسیری که مردان گام برمی‌دارند، حرکت کنند و وظیفه مادری هرگز مانع فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی بانوان نیست. ◀️مدیریت، مهم‌ترین مسأله در انجام فعالیت‌ها و برنامه‌های مختلف است و چنانچه رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردند مشکلات جامعه اعم از سیاسی، اعتقادی و اجتماعی به مدیریت بر می گردد؛ در مسأله تربیت و تعلیم و آموزش خواهران نیز مدیریت حرف اول را می زند. مدیریت باید جامع باشد و مدیر نیز باید آموزش های لازم مدیریتی را بگذراند زیرا همان گونه که مدیران مدارس گروه‌های زیر دست خود را آموزش می‌دهند، خودشان نیز باید مدیریت را آموزش ببینند تا بتوانند مشکلات را برطرف کنند، به عنوان مثال کشور‌های آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم نابود شدند اما به دلیل این که مدیر داشتند، جامعه را از نو ساختند و در حال حاضر در زمینه‌های اقتصادی پیش رو هستند و این از مسائلی است که باید به آن توجه داشته باشیم. ◀️امروزه برای تبلیغ دین اسلام آزادی وجود دارد و دنیا نیز تشنه معنویت است و از مادی گری خسته شده و به دنبال مکتب است که بسیاری به اسلام و در میان مذاهب اسلامی به مکتب اهل بیت رو آورده اند؛ مکتب اهل بیت با سایر مکاتب اسلامی تفاوت هایی دارد از که از آن جمله می توان به حجیت عقل اشاره کرد زیرا اهل سنت حجیت عقل را منکر می شوند. ما باید از این فرصت برای تبلیغ مکتب اهل بیت استفاده کنیم زیرا آمادگی لازم برای پذیرش آن در جامعه وجود دارد که اگر از این فرصت استفاده لازم را نبریم مسؤولیت خواهیم داشت. ◀️خواهران در زمینه تربیت فرزندان امتیازی نسبت به برادران دارند و بدون تردید اگر شیر صالحه به فرزند داده شود، فرزند نیز صالح می‌شود و همین مسأله نشان دهنده نقش بانوان در تربیت فرزندان است؛ همچنین در دوران کودکی، ‌فرزندان به مادران وابسته هستند و مادران می‌‌توانند در این زمان و دوران تاثیرگذاری زیادی در فرزندان داشته باشند. ◀️فعالیت‌های حوزه‌های علمیه خواهران و برادران باید هماهنگ باشد زیرا دوگانگی میان حوزه های علمیه موجب تحقیر می شود بنابراین باید یک اصول در حوزه‌های علمیه خواهران و برادران حاکم باشد گرچه مدیران این دو مرکز مدیریت باید جدا گانه باشند. ◀️حوزه علمیه نباید وابستگی مالی به دولت ها داشته باشد و باید در این زمینه منابع مالی ایجاد شود به گونه ای که نیازی به دولت نباشد به ویژه در شرایط امروزی‌ که دولت فعلی نسبت به مسائل حوزوی و تربیت‌های دینی دلسوز نیست و حتی در برخی موارد بی‌تفاوت است و باوجود این مشکل، وابستگی اثرات منفی زیادی خواهد داشت و امیدوارم روزی فرا برسد که حوزه‌های علمیه کاملا مستقل باشند. همین استقلال تفاوت اصلی حوزه‌های علمیه شیعه با اهل سنت است زیرا مدیر الازهر مصر که بزرگ ترین حوزه علمیه اهل سنت است را دولت انتخاب می کند و حقوقش را نیز دولت می پردازد؛ آیا چنین حوزه ای می تواند حکومت اسلامی ایجاد کند؟ ◀️در حوزه‌های علمیه باید به آموزش‌های اجتماعی و سیاسی توجه ویژه داشته باشیم زیرا در غیر این صورت افرادی دیگر در حوزه علمیه نفوذ خواهند کرد؛ مبادا از امور سیاسی و اجتماعی غافل شویم و افرادی بر سر کار آیند که ارتباطی با انقلاب ندارند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ریاستِ نسلِ سوّم 👈مهدی خاموشی از سازمان تبلیغات رفت ⬅️مهدی خاموشی، ۵۶ ساله پس از ۱۸ سال ریاستِ سازمان تبلیغات اسلامی، برای همیشه از این سازمان رفت. جایگزین او فردی شد به نام "محمد قمی"، ۳۸ ساله که صبحِ امروز حضور آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب رسید و پس از آن از بخش‌های مختلف سازمان تبلیغات بازدید کرد. او همچون خاموشی در ۳۸ سالگی به ریاست رسید. ⬅️«سازمان تبليغات اسلامي»، كشتي بزرگ تبلیغات اعتقادی جمهوری اسلامی ایران است که رئیس‌اش منصوب رهبری است. این سازمان از مجموعه‌هاي متنوع و گسترده تشكیل شده؛ خبرگزاري، دانشگاه، انتشارات، سالن‌های سینما و تئاتر، تشکل‌های مداحان و واعظان: خبرگزاری مهر، حوزه هنری، دانشگاه سوره، سایت تبیان، بنیاد دعبل و... از يك سو كارگردانان و بازيگران را در نظر دارد و از ديگر سو واعظان و مداحان و مبلغان مذهبی. مي‌توان اغلب کارویژه های وزارتخانه‌ فرهنگ و ارشاد دولت و برخی موسسات حوزوی را توامان در اين سازمان ديد. البته به دليل تلازم دين و سياست در ايران، مي‌توان نگرش‌هاي سياسي را هم لابه‌لاي آجرهاي فرهنگي آن يافت. ⬅️محمد قمی، چهارمین رئیس سازمان تبلیغات رفیق "غلامرضا قاسمیان" [منبریِ خوش صدا که آواز می خواند و رئیس مدرسه علمیه است و از هواداران "محمدباقر قالیباف"] است. محمد قمی برخلاف نام‌خانوادگی‌اش هیچ نسبتی با "محسن قمی" معاون بین‌الملل دفتر رهبری ندارد. پیش از او؛ از سال ۶۸ تا امروز، مهدی خاموشی، محمد محمدی‌عراقی و احمد جنتی بر این کرسی نشسته‌اند. ⬅️محمد قمی، رئیس جدید سازمان تبلیغات اسلامی در رزومه خودش گفته پای درس اغلب اساتید حوزه: آقایان شب زنده‌دار، شبیری‌زنجانی، میرزا جواد تبریزی، جعفر سبحانی، محمود هاشمی شاهرودی، صادق آملی لاریجانی، رضا استادی، اشتهاردی، جوادی آملی، خسروپناه و... نشسته و اکنون در درس خارج مشغول تحصیل است. ⬅️محمد قمی مسؤول مرکز مطالعات و پژوهش‌های اسلامی شریف، مدیر گروه تبلیغی شریف در معاونت فرهنگی نهاد رهبری، مسؤولیت موسسه فرهنگی راهیان قدس کرج و عضو در برخی کمیسیون‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و درباره "نظام اندیشه حضرت امام و مقام معظم رهبری"، "الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت"، "بررسی تهدیدات راهبردی صهیونیزم برای تشیع و انقلاب اسلامی" و "ژرف‌کاوی پاره‌های حکمت بنیان حیاتِ احتماعی شیعی در مسیر بازمهندسی فرهنگ و فرهنگی جامعه دینی (مسجد، هیأت و روضه‌خوانی، زیارت، جهاد و شهادت، حج و ...)" مطالبی نوشته است. ⬅️«سازمان تبليغات اسلامي» در يكم تير ۱۳۶۰ –كه به همين مناسبت در تقويم، روز «تبليغ و اطلاع‌رساني دين» نامگذاري شده است– تاسيس شد؛ در دهه ۶۰ به آن «شوراي عالي تبليغات» مي‌گفتند كه از ۱۴ فروردين ۶۸ براساس نظر امام خميني نامش تغيير كرد و رياست اش برعهده «احمد جنتي» گذاشته شد که امروز محمد قمی بر آن تکیه زد. ⬅️امروز؛ محمد قمی، رئیس جدید سازمان تبلیغات از بخش های مختلف این سازمان بازدید کرد. بازدیدی که مهدی خاموشی، رئیس پیشین او را همراهی می کرد. (فرید مدرسی) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روزنه امید 🔸به‌مناسبت انتصاب رئیس جدید سازمان تبلیغات اسلامی 🖋 حجت الاسلام احمد مخبری ⬅️حقیقت آن است امتزاج فلز نسل اول و دوم در تنور دفاع مقدس، کار را برای انقلاب و نظام آسان کرد؛ اما اکنون وقت زیادی از زمان واگذاری مدیریتهای گوناگون کشور به نسل سوم انقلاب باقی نمانده است. این دوی امدادی حالا و در چهل سالگی انقلاب به مرحله ای رسیده است که باید دونده از نفس افتاده قبلی، چوب را به دونده تازه نفس بعدی بسپارد تا انقلاب اسلامی همچنان جریان داشته باشد و نظام اسلامی بتواند از مدیریت جهادی و انقلابی نخبگان نسل سوم بهره مند گردد و البته زمان زیادی هم برای این انتقال باقی نیست. ⬅️بهانه اصلی بسیاری از مدیران نسل پیشین، لزوم وجود پختگی برای مدیران جدید است، اما سن پختگی همراه با سن خود آنان افزایش یافته است؛ به‌گونه‌ای که فرماندهان و مدیران ۲۰ ساله و ۳۰ ساله اول انقلاب، حالا در ۶۰ سالگی ۷۰ سالگی هنوز نسل بعدی را دارای پختگی لازم نمی‌بینند. ⬅️جوانان انقلابی دهه هشتاد و نود که خاطرات فرماندهان جوان بیست و چند ساله دفاع مقدس را خوانده وخبرهای انتصاب جوانان سی و چند ساله از سوی رهبر گرامی را شنیده بودند، با مدیران تکراری و تاریخ مصرف گذشته ای مواجه میشدند که در عوض جایگزینی با نیروهای جوان و پر نشاط، تنها جابه جا میگشتند و این روندِ راهبند، ناامیدی و بیم از آینده را به همراه داشت. ⬅️اما دیروز با پیگیری و حکم رهبر انقلاب، مدیریت بزرگ‌ترین نهاد تبلیغی ـ فرهنگی نظام بر دوش جوانی سی و هفت ساله نهاده شد تا روزنه ای از امید برای حضور نخبگان جوان، انقلابی، پرکار و جهادی در مدیریت عرصه های گوناگون نظام اسلامی گشوده شود. ⬅️سال ۱۳۸۰ که محمد قمی بیست‌ساله برای ادامه تحصیلات دینی به قم آمد، یک طلبه ای ساده بود مانند طلاب دیگر؛ نه آقازاده (به معنای مصطلح) و نه سفارش‌شده از جایی خاص. ⬅️با این انتصاب، نظام و انقلاب در عمل نشان داد که فضای کار و مجاهدت در عالیترین سطوح به روی نخبگان انقلابی نسل سوم که مجاهدانه در میدان عمل به وظائف خود مشغولند، گشوده است؛ هرچند تنها بر توان و تلاش خود تکیه کرده باشند و نه بر شهرت و شناخت از قِبل این و آن!(به نقل از مباحثات) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پدیده افراطی‌گری و مسئولیت‌ناپذیری در حوزه! 🖊استاد محمدتقی سبحانی ◀️در خصوص حادثه زیرزمین فیضیه و واکنش مراجع عظام، چند نکته قابل توجه است: ۱- دعوت از سخنران معلوم القال نشان می‌دهد که یا جریان افراطی حوزه چنان پایگاه خود را در بستر طبیعی حوزه از دست داده که دست به دامان ظرفیت‌های برون حوزوی خود شده و یا به دنبال یک سطح درگیری بالاتر است که تنها از عهده چنین گوینده‌ای بر می‌آید. در هر حال، رسیدگی و پیشگیری از حرکت‌هائی که از بیرون حوزه مدیریت می‌شود و هیچ نهاد حوزوی پاسخگوی آن نیست، یک ضرورت فوری است. ۲- مدیریت کلان حوزه از درون دچار واگرایی و آشفتگی جدی است و گسل‌های دیرین در جریان‌های حوزوی، اکنون در قالب دمل‌های چرکین سرباز کرده است. این بحران، کیان روحانیت را به یک مخاطره جدی تهدید می‌کند، به اندازه‌ای که نهاد مرجعیت قم که با رویکرد محافظه کارانه، سعی داشت بر این گسل‌ها مرهمی بگذارد، اینک با خروش بی‌سابقه، به رویاروئی مستقیم با این حوادث مجبور شده است. اما نیک پیداست که این حرکت تنها در سایه شناخت شبکه قدرتمند پشتیبان و خشکاندن ریشه‌های این تندرویِ سازمان یافته ممکن است. ۳- روزگاری رهبران نظام و حوزه با جلوگیری از بروز و ظهور خرده جریان‌های حوزوی و انحصار تشکل به جامعه مدرسین، تلاش می‌کردند که بر چهره متکثر حوزه پرده افکنند. اینک که این پروژه شکست خورده و پس از نشست اساتید، در کنار جامعه مدرسین هم چند شاخه تشکیلاتی سربرآورده است و پیشگیری از فرایند تکثرگرائی در حوزه هم ناممکن می‌نماید، پیشنهاد می‌شود که با این واقعیت، از سر دوراندیشی و درایت برخورد شود. فضای موجود سبب شده است که گروه‌های تندرو به صورت غیر مسئولانه، و در زیر پوشش نهادهای مسئول به فعالیت خود ادامه داده و صداهای اصلی و قدرتمند که بدنه فضلایی حوزه را تشکیل می‌دهند، عملا از صحنه فکری و سیاسی حوزه به حاشیه رانده شده اند. ◀️پیشنهاد می‌شود که زعمای حوزه با پذیرش واقعیت چندصدایی در روحانیت و قاعده‌مندسازی تشکل‌های حوزوی، هم مسئولیت‌پذیری را در حرکات و موضع‌گیری‌های حوزویان تقویت کنند و هم با نشان دادن وزن گروه‌های حوزوی، جریان افراطی را حاشیه نشین و چهره حوزه را از این زشتی‌ها و پلشتی‌ها پاک گردانند.(به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جایگاه، نقش و مسئولیت حوزه های علمیه (بخش اول) 🔴گفتگویی با آیت‌الله احمد بهشتی: 🔸مقدمه: آیت‌الله احمد بهشتی در بین علمای محترم حوزوی، یکی ساده زیست‌ترین و متواضع‌ترین روحانیِ پابه‌سن گذاشته‌ی دارای مسئولیتِ حکومتی است. او دکترای فلسفه‌اش را از دانشگاه تهران گرفته و سوابقی هم‌چون نمایندگی ادوار مختلفِ مجلس شورای اسلامی و ریاستِ دانشگاه قم را در کانامه‌اش دارد و در حال حاضر هم نماینده‌ی مردم استان فارس در مجلس خبرگان است. ◀️بنده وضعیت فعلی حوزه علمیه قم را از حیث علمی، فقهی، اجتماعی و سیاسی، خوب، پرتلاش و تکاپو ارزیابی می‌کنم و به‌خصوص به نسل جوان خوش‌بین هستم؛ الحمدلله نسل جوان حوزه، گوش به فرمان ولایت، عموم مراجع و بزرگان هستند؛ البته ممکن است افراد معدودی هم باشند که با جریانِ غالب، اصلاً همراه نباشند ولی موجِ غالب حوزه، رو به جلوست و رهنمودهای مدرسین و بزرگان حوزه، در این راه، بسیار مفید و مایه‌ی امید و دلگرمی بوده و هست و از همه مهم‌تر، فضل و مدد الهی، مایه‌ی شوق و پیشرفت است و موجبِ اطمینان و برآمدن از پسِ مشکلات و سختی‌ها. ◀️پیداست که حاکمیت سیاسیِ پس از انقلاب، از حوزه شروع شده که به سال‌های دهه‌ی ۳۰ و ۴۰ و حتی قبل‌تر از آن، بر می‌گردد. حتی اولین برخوردی که رژیم، با انقلاب داشت، در درونِ حوزه و با حوزویان بود. این انقلاب، با حوزه، مرجعیت و امام شروع شده و در چهل سال گذشته نیز، همین راه را آمده است. ◀️اگر حوزه فقط غرق در سیاست شود، این سبب می‌شود که به جنبه‌های دیگر حوزه لطمه بخورد؛ البته حوزه باید سیاسی باشد ولی، رسالت حوزه، فقط، سیاسی نیست؛ بلکه قبل از هر چیزی، رسالت علمی دارد و اگر کار سیاست طوری شود، که روحانیون از رسالت علمی، باز بمانند، دچار آسیب خواهند شد. حوزه، رسالت، ارشادی هم دارد و چشم مردم، به حوزه و همین طلبه‌هایی است که محرم و رمضان به روستاها و شهرها می‌روند و مردم را ارشاد می‌کنند. لذا این ابعاد باید با هم در حوزه نمود داشته باشد. از طرف دیگر اگرطلبه، فقط درس بخواند و به سیاست یا وظایف ارشادی، خود، کاری نداشته باشد، شاید در درس پیشرفت کند، ولی کارش کامل نیست. ◀️حوزه، سابقاً این‌طور نبود. این مدل امتحاناتی که الان برگزار می‌شود ـ مانند امتحاناتِ تستی ـ را بنده خوب نمی‌دانم. ◀️زیاد بودنِ طلبه، آن هم بدون توجه به تأمین زیرساخت‌های لازم، عیب و اشکال است که البته حتماً تصمیم‌گیران و مدیران حوزه، به آن عنایت دارند. ◀️کارآیی بعضی از رشته‌ها و دورس حوزوی، کاملاً مشهود است و به‌واسطه‌ی آن، حتی می‌توان با دنیا و سایر ادیان، تماس برقرار کرد و با سران و‌‌اندیشمندان آنها، به گفت‌وگو نشست. حوزه می‌تواند و باید به این علوم مباحث تقریبی، بیشتر تجربه داشته باشد که البته، گام‌های بسیار خوبی هم در این راستا برداشته است. آیت‌الله العظمی بروجردی هنگام تدریس، ابتدا به نظرات فقهای مذاهب دیگر اشاره می‌کرد و بعد، به نظرات علمای شیعه. این روشِ ایشان را مرحوم آیت‌الله منتظری خیلی توجه کرد و لذا در نوشته‌ها و آثارش به مذاهب، توجه وافری می‌نمود. اگر ما هم بتوانیم به فقه مذاهب، توجه کنیم چه بسا بتوانیم در بسیاری از مسائل، باآنها به تفاهم برسیم. ◀️آنچه مرارت‌ها و سختی‌های طلبه شدن و طلبه ماندن ـ از جمله دوری از شهر و وطن خود ـ را برای انسان شیرین می‌کند، علاقه‌ی به تحصیل در حوزه است. در گام بعد، شناختِ واقعی و غیر خیالیِ حوزه، بسیار مهم است؛ ممکن است برخی از مردم، فکر کنند که آخوندها همه کاره هستند و ما هم اگر آخوند شویم، سهمی از قدرت و ثروت را خواهیم برد؛ در حالی‌که واقعیت، چنین نیست. لذا فهمِ واقعیت، راهنمای مهمِ یک طلبه، در حوزه است. آنچه انگیزه‌ی طلبه را در حوزه می‌سازد، علاقه‌ی او ـ و چه بسا خانواده‌ی او ـ به شناخت چرایی و واقعیتِ تحصیل در حوزه است.(به نقل از http://ijtihadnet.ir) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جایگاه، نقش و مسئولیت حوزه های علمیه (بخش دوم) 🔴گفتگویی با آیت‌الله احمد بهشتی: ◀️یکی از آقایان گفت که من در قم داشتم درس می‌خواندم و دایی‌ام تهران بود. ایشان در منزلش رادیو داشت و یک روز، در سال ۱۳۴۳ بنده به منزل ایشان رفتم و شنیدم که رادیو دارد موسیقی پخش می‌کند و من هم بی‌اختیار شروع به رقصیدن کردم و اصلاً یادم رفت که آخوندم و بعد یک‌دفعه متوجه شدم که کار بدی کرده‌ام و باخودم گفتم من دیگر به درد این لباس نمی‌خورم و لباس روحانیت را کنار گذاشتم. اکثر اساتید دانشکده الهیات نیز تحصیلات حوزوی داشتند ولی لباس روحانیت نمی‌پوشیدند. یکی از هم‌کلاسی‌ها که لباس روحانیت را کنار گذاشته بود، تعریف می‌کرد زمانی که معمم بودم کسی آمد دعوتم کرد برای سخن‌رانی و منبر رفتن و ایشان گفته بود من منبر نمی‌روم چون دائماً ترانه گوش می‌کنم و به صدای گوگوش هم علاقه‌ی خاصی دارم. آن آقای دعوت کننده به این آقا گفته بود گوش کردنِ شما به ترانه، عیبی ندارد و بیا برای ما منبر برو و حرف بزن؛ ولی ایشان نپذیرفته بود و سر همین ماجرا هم لباس روحانیت را کنار گذاشته بود. ◀️حوزه، در ابعاد مختلفِ علمی، تولید کننده است و این تولیدات، باید درعرصه‌های مختلف حضورداشته باشند مثلاً حوزه نمی‌تواند و نباید از دانشگاه، مدارس و دستگاه قضا غافل باشد و به امور و نیازهای آنها، بی‌توجه باشد. مثال دیگر اینکه این فقهای حوزه هستند که مجلس خبرگان، را تشکیل می‌دهند و در شورای نگهبان، حضورشان ضروری است تا حافظ حکومت دینی و قوانینِ آن باشند. ◀️خلاصه‌ی مطلب آنکه جمهوری اسلامی بافتی دارد که بدون روحانیت نمی‌تواند جلو برود. شاید در کارهای اجرایی بتوان از روحانیون، کمتر استفاده کرد ولی درجنبه‌هایی مانند قانون‌گذاری نمی‌توان روحانیون را نادیده گرفت. ◀️یکی از آسیب‌هایی که حوزه را تهدید می‌کند، عدم رعایتِ زی‌طلبگی و ساده‌زیستی است. البته این اشکال، متوجه اکثریتِ حوزویان نیست ولی باید تمامِ حوزویان مراقب باشند که وقتی به موقعیتی می‌رسند، از ساده‌زیستیِ خود، فاصله نگیرند. لذا حتی اگر برایش امکانات عالی فراهم شده باشد، بدونِ افتادن در ورطه‌ی ریاکاری و ظاهرسازی، باید ساده زیست بماند. بنده به‌‌اندازه‌ی توانم، سعی کرده‌ام ساده‌زیستی را مراعات کنم. مثلاً هر وقت می‌خواهم به تهران بروم، مانند اکثریتِ مردم قم می‌روم در میدانِ ۷۲ تن می‌ایستم و با اتوبوس و یا تاکسی، سفرم را انجام می‌دهم و کلاً اتومبیل شخصی ندارم و کاملاً هم راحت هستم. روزی در یکی از ایستگاه‌های متروی تهران، ایستاده بودم که آقایی، بنده را شناخت و از روی لطفی که داشت، از بنده، احوال‌پرسی کرد و گفت شما چرا اینجا هستید؟ گفتم عیبش چیست، می‌خواهم مانند این همه مردم، سوار مترو شوم و بروم که به کارهایم برسم؛ ایشان گفت اگر مردم حاضر در اینجا شما را بشناسند، حتماً از شما تشکر خواهند کرد که مانند آنها زندگی می‌کنید. بنده هم به شوخی گفتم اتفاقاً این‌طور نیست و اگر من را بشناسند، می‌گویند این بیچاره، چیزی گیرش نیامده که اینجاست. ◀️واقعیت این است که مردم خیلی دوست دارند که ببینند مدیران و مسئولینِ جمهوری اسلامی و به‌خصوص مسئولینِ روحانی، مانند مردم هستند. بنده به جرأت می‌توانم بگویم همین ساده‌زیستی‌ام موجب شده که مردم لطف کنند و در دوره‌های سوم، چهارم و پنجمِ انتخاباتِ خبرگان استان فارس، با خیالِ راحت به بنده رأی دهند. تبلیغات خاصی هم برای کسبِ رأی نداشته‌ام. ما باید بدانیم که اگر مردم را مراعات کنیم، آنها هم به ما اعتماد خواهند داشت. به‌طور مثال، امام جمعه‌ی محترم تبریز، مانند اکثریت مردم زندگی می‌کند و خیلی راحت، به میان مردم می‌رود و حتی با اتوبوس، در داخل شهر تردد می‌کند و این، برای مردم، بسیار جالب است. ◀️برخی از مسائل، حل نشده‌اند و شاید مزاج جامعه هم متفاوت از برداشت برخی از علماست. این، همیشه بوده است. مثلاً زمانی که امام درباره شطرنج، فتوای به مباح بودن بازیِ شطرنج ـ به شرطِ توجه به جنبه ورزشیِ آن و نه به منظور برد و باخت ـ دادند، با نظر ایشان، مخالفت‌هایی شد و از جمله‌ی مخالفین هم، بنده بودم گرچه الان، نظرم تغییر کرده است. لذا لازم است که عالمانِ حوزوی همتِ بیشتری برای حل کردنِ مسائلِ جدید داشته باشند. یکی از این مسائل، بحث موسیقی است. مثلاً موسیقی زمانی حرام است که موجب برانگیختگی شهوت و زوال عقل شود؛ اما اگر موسیقی زبان علم و اخلاق باشد، آیا باز هم می‌توانیم بگوییم هم حرام است؟ البته باید مراقب این مسئله هم باشیم که ممکن است با نظرات جدید، برخی از افراد سودجو و نادان، ممکن است، آن حکم را به مسائل نامربوط هم تعمیم دهند و موجب گمراهی عده‌ای شوند.(به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جلسۀ فیضیه و چند یادآوری 🖊رضا بابایی ◀️در دل حوزۀ علمیۀ قم(مدرسۀ فیضیه)، به بهانۀ اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور، مراسمی برگزار و خبرساز شده است. سخنران جلسه(رحیم‌پور ازغدی)، حوزه را به سکولار شدن و مراجع را به بیگانگی از فقه سیاسی و تمدنی متهم کرده و درس‌های حوزه را تکراری خوانده است. دیروز آیت الله مکارم شیرازی علیه این تجمع بیانیه داده‌ و ساحت حوزه را از سکولاریسم و نیز از تهدید دولت‌مردان به استخر فرح مبرا دانسته‌اند. آیت الله نوری همدانی و چند تن دیگر از بزرگان حوزوی هم اعتراض کرده‌اند. مایلم چند مسئله را یادآوری کنم: 🔸یک. از اوایل دهۀ هشتاد، سخنرانی‌های نامبرده(رحیم‌پور ازغدی) تقریبا هر هفته از پربیننده‌ترین شبکۀ تلویزیون و در بهترین روز و ساعت پخش می‌شود و او در این سخنرانی‌ها بسیاری از جریان‌های فکری و شخصیت‌های علمی کشور را نقد و مسخره می‌کند، بدون اینکه هیچ یک از آن جریان‌ها و شخصیت‌ها یک‌بار امکان دفاع از خود را در صداوسیما یافته باشد. اگر حوزه یک بار به این شیوۀ ظالمانه اعتراض کرده‌ بود، امروز افراط‌گرایی تا قلب حوزه پیشروی نمی‌کرد. 🔸دو. سخنران محترم، حوزه را به سکولار شدن متهم می‌کند؛ با این استدلال که دروس تخصصی حوزه نسبتی با تمدن‌سازی و علم اقتصاد و جهان سیاست و روابط بین الملل و... ندارد. سپس می‌گوید: ریشۀ سکولاریسم در حوزه است نه دانشگاه. ریشۀ سکولاریسم نه حوزه است و نه دانشگاه؛ بلکه عقلانیت و تجربۀ بشری و حتی متون دینی است. وقتی پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند بعثت من برای بهبود اخلاق و معنویت است، یعنی خدا امور عرفی را به عقل و دانش بشری سپرده است و اولیای دینی نیز اگر در سیاست و مدیریت اجتماعی دخالت کنند، از موضع شخصیت عرفی آنان است، نه به اقتضای بعثت و رسالت. به باور من، ریشۀ سکولاریسم، قرآن است که می‌فرماید: از خدا و رسول و اولی الامر اطاعت کنید. اولی الامر یعنی کارشناسان و متخصصان. یعنی در هر فنی، گوش به دهان متخصص آن فن بسپارید. در فقه از فقیه، در اقتصاد از اقتصاددان، در طب از طبیب و در سیاست از سیاست‌مداران حرفه‌ای استفاده کنید. «امر» در آیۀ «اولی الامر منکم»، بر هر چیزی دلالت می‌کند که به خدا و توحید ربط مستقیم ندارد؛ چون تکلیف آن دو را پیشتر روشن کرده است: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول. 🔸سه. خلاصۀ نقد سخنرانان جلسه به مراجع و دروس حوزوی این است که باید بیش از این در سیاست و امور اجتماعی و داستان تمدن‌‌سازی و مسائل روز دخالت کنند. بسیار خوب! اما مسئلۀ برگزارکنندگان جلسۀ کذایی، اصل دخالت حوزه در مسائل روز نیست؛ چون آنان تنها مواضعی خاص را می‌پسندند و اگر مجتهدی در حوزه بخواهد سخنی بگوید که باب میل ایشان نباشد، او را خاموش می‌کنند. فرض کنید مجتهدی در حوزه به توصیۀ این گروه عمل کرد و خواست درس خارج «نسبت دین و تمدن» برگزار کند؛ اما نظر او این بود که تمدن امری عرفی است. آیا پایداری‌‌چی‌های حوزه او را تشویق و تحسین می‌کنند که در چنین مسئلۀ مهمی وارد شده و نظریه‌پردازی کرده است؟ هرگز! اگر خواستۀ آنان، سیاسی‌تر شدن دروس حوزوی با گرایشی خاص است، برای این منظور هم که چندین و چند مؤسسه با بودجۀ کافی وجود دارد. آن مؤسسات بسیار بزرگ و گسترده، چه محصولی به بار آورده‌اند که حالا می‌خواهند همۀ حوزه مشغول همین کار شود؟ به جای اینکه تقصیر را گردن این و آن بیندازند، بیایند بگویند خودشان تا امروز چه کرده‌اند، با بیشترین امکانات و فرصت‌ها و بودجه‌ها و حمایت‌ها. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سهم نهاد دین و نهاد حکومت در سکولار شدن جامعه! 🖋محمد وکیلی ⬅️هفته گذشته در مدرسۀ فیضیه، به بهانۀ اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور، تجمعی برگزار گردید که علاوه بر حاشیه های پررنگ آن، مطالب مطرح شده توسط استاد رحیم پور ازغدی پیرامون سکولار شدن حوزه علمیه، خبرساز شد و واکنش های مختلفی از طرف مراجع، اساتید و فضلای حوزوی و حتی غیر حوزوی را برانگیخت. عده ای به دفاع از این سخنرانی پراختند و عده ای در مقابلش دست به قلم شدند تا از نسبت حوزه علمیه و سکولاریسم بگویند. ⬅️در تعریف سکولاریسم گفته می شود که به معنی جدایی دین از حکومت یا جدایی نهاد دین از نهاد حکومت و سیاست است. به عبارتی بین دو نهاد حکومت و نهاد دین جدایی صورت می گیرد به طوری که حکومت بدون لحاظ دستورات و قوانین دینی عمل می کند و در مقابل، نهاد دین بدون توجه به حکومت و سیاست به تولید و بسط مفاهیم و گزاره های دینی می پردازد. ⬅️حال که نگرش و عملکرد سکولاریستی نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به دغدغه ای عمومی برای جامعه علمی فرهنگی و حاکمیتی کشور تبدیل شده است، بحث از این می شود که حوزه علمیه در این مسئله چقدر نقش دارد؟ حوزه علمیه آیا سکولار شده یا در حال سکولار شدن است؟ یا با توجه به مشکلات و تبعات منفی نهاد حکومت و سیاست حوزه در حال جدا کردن خود از نهاد حکومت است و بدین ترتیب راه سکولاریسم را در پیش گرفته، یا با توجه به ضعف حوزه علمیه در پاسخ به مسائل و معضلات پیش روی حاکمیت، در سکولار شدن جامعه مقصر است، یا...، و محوریت همه این مباحث هم این است که حوزه علمیه همراه و گام به گام با مسائل و مشکلات و معضلات تولید علم و دانش نمی کند. ⬅️ یعنی توقع این است که حوزه گام به گام برای تمام مسائل پاسخ داشته باشد، و همراه تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و...به تولید تئوری و نظریه و دانش نظری و عملی بپردازد تا متهم به سکولار شدن نشود. ⬅️اما سوال اینجاست که چرا فقط به یک طرف قضیه که حوزه است نگریسته می شود، اگر فضای کشور در حال سکولار شدن است، فقط حوزه را باید مقصر دانست؟ در حالی که یک طرف این معادله، نظام سیاسی و حکومتی است، چرا در ارزیابی عوامل سکولار شدن جامعه، به همان اندازه که حوزه های علمیه مورد مواخذه و بازخواست و ‌مطالبه قرار می گیرد، حکومت و نظام حاکمتی مورد مواخذه و‌ مطالبه قرار نمی گیرد که خود را از دین جدا نموده است؟ ⬅️اگر امروز شاهد این هستیم که بین دین و حکومت و بین دین و سیاست جدایی افتاده است، چرا نقش حکومت در این جدایی مورد کنکاش و پرسش قرار نمیگیرد؟ ⬅️جدایی نهادهای مختلف حکومتی از اصول، مبانی، آموزه ها و قوانین دینی، ادعایی است که مستندات مختلفی برای آن از نظام بانکی گرفته تا اوقاف و نظام قضائی و نظام رسانه ای، نظام آموزش و... می توان یافت و آنرا مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. در حالی که برای تمام این مسئله ها محتواهای قابل توجهی توسط حوزویان تولید و ارائه شده و صد البته با بی توجهی نهادهای حاکمیتی مواجه شده است. ⬅️حال که چنین است، مناسب است که مراکز علمی حوزوی که این روزهای مشغول سنجش میزان سکولار شدن حوزه و حوزویان( به معنی جدا شدن، بی تفاوتی و عدم اعتنا با مسائل نظام حکومتی) هستند، بد نیست که به نقش و عملکرد نهادهای حکومتی در این سکولاریزه شدن ( به معنی عدم توجه به اصول و مبانی دینی و تذکرات و هشدارهای حوزه در برنامه ها و تصمیم گیری ها و...) نیز بپردازند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان؛ از سروش تا رحیم پور! ✍مهران صولتی ⬅️اپیزود اول: در آذرماه ۱۳۷۱ سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان؛ " انتظارات دانشگاه از حوزه" در دانشگاه اصفهان برگزار شد. این سخنان که ناظر به نقد نزدیکی روحانیت به قدرت و قرائت سنتی از فقه اسلامی بود واکنش هایی را برانگیخت که فراتر از حد مورد انتظار بود. آیت ا... مکارم شیرازی از لزوم برخورد قانونی با سروش سخن به میان آورد و روزنامه کیهان کارزار تخریبی سنگینی علیه او به راه انداخت! ⬅️اپیزود دوم: از خرداد ۱۳۷۴ گروهی از منتقدان سروش که نگران تاثیر گذاری اندیشه های او بر فضای جامعه و دانشگاه ها بودند کوشیدند تا ماموریت جدیدی برای فعالیت گروه نوظهوری به نام " انصار حزب ا... " تعریف کنند؛ حمله به محل سخنرانی های سروش و جلوگیری از برگزاری آن ها! برخی از نزدیکان سروش از طلبه جوانی به نام حسن رحیم پور به عنوان طراح اصلی این ماموریت برای این گروه خبر دادند! ⬅️اپیزود سوم: به موازات ایجاد ممانعت فیزیکی از برگزاری سخنرانی های سروش، صدا و سیما می کوشد تا بدیلی را برای این روشنفکر دینی منتقد به جامعه معرفی کند. حسن رحیم پور که از نظر بیان و چهره شباهت هایی به عبدالکریم سروش دارد به صورت هفتگی در برنامه" طرحی برای فردا" حاضر و خطابه هایی درباره حوزه های متعدد دین، روشنفکری و مدرنیته ایراد می کند. ⬅️اپیزود چهارم: با محرومیت سروش از حضور در مجامع عمومی، مهاجرت تنها گزینه ممکن پیش روی اوست. رحیم پور اما می کوشد تا محتوای برخی سخنان شریعتی را در قالب کاراکتر سروش ریخته و پاسخگوی شبهات روشنفکران دینی و عرفی در تلویزیون رسمی کشور باشد. نتیجه اما اسف بار است. نابهنگام بودن سخنان شریعتی برای دوران بعد از انقلاب، در کنار تکراری و بی محتوا شدن سخنان رحیم پور به دلیل تعدد سخنرانی ها و فقدان مطالعه کافی او را تا حد یک خطیب ساده پایین می آورد! ⬅️اپیزود پنجم: به دعوت طلاب مدرسه فیضیه تجمعی برگزار شده و رحیم پور به عنوان سخنران اصلی درباره عدالت اقتصادی و مطالبات مردم صحبت می کند. به گفته این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی؛" علی رغم اینکه برخی افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال می کنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در آنجا به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمی شود و در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بی سوادی در دانشگاه و حوزه موج می زند! ⬅️اپیزود ششم: واکنش ها به سخنرانی رحیم مور غیر قابل انتظار است. آیات عظام؛ مکارم شیرازی و نوری همدانی به عرصه وارد شده و خواستار توضیح درباره کیفیت و مجوز برگزاری مراسم شده اند. به گفته آیت ا... مکارم؛ " حادثه ای که در مدرسه فیضیه رخ داد به تمام معنا یک فاجعه بود" و " گوینده ای را به عنوان سخنران درباره مسائل اقتصادی دعوت می کنند که بدون اطلاع از حوزه بدترین اهانت ها را به روحانیت و مراجع شیعه می کند". 🔹 نکته پایانی: سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان خود نشان می دهد که با کاهش انسجام در صفوف این قشر اکنون چالش های تازه ای سر برآورده اند. اینکه همان روحانیتی که ربع قرن پیش روشنفکران دینی را به سکولاریسم متهم می کرد اکنون خود از جانب برخی بنیادگرایان انقلابی نما به پرورش تفکر سکولار متهم شده اند نشان از تحولی عمیق در عرصه توازن قوای نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی دارد. شواهد هم حاکی از آن است که در این منازعه به تدریج دایره خودی های دو طرف تنگ تر و آستانه تحمل منتقدان پایین تر می آید! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠این، همه ماجرا نیست...! 🖋امیر آقاجانلو ⬅️وقتی صحبت از نقد حوزه های علمیه می‌شود، تیغ همگان برکشیده است. از کاسب محل و راننده خط تا استاد دانشگاه و روشنفکرها در یک خط آماده اند که صحیح و سقیم به هم دوزند و بر گرده حوزه و حوزویان اندازند. ⬅️کسانی چون من که نیمی از عمر را در حوزه و نیم دیگر را در آرزوی رسیدن به حوزه صرف کرده‌اند حرفهای زیادی این وسط دارند. از سویی دیده ایم استعدادها و انگیزه های سیل آسا که وارد حوزه شد و تبدیل به مرداب گشت. دیده ایم که اگر دست به دامن فلان استاد یا موسسه نباشی اصلا دیده نمیشوی و اجازه حرف زدن نداری، دیده ایم که اینجا چنان تقلید زده است که تا حرف میزنی دنبال اینند که قائلش کیست چون بنابر کیش خودشان کسی اهل فکر کردن نیست،تو هم باید فقط حرفی را بزنی که فلان یا فلان گفته، دیده ایم که در اینجا هم فرصت ها بر اساس آقازادگی و مرید بودگی تقسیم می‌شود و بسیار نادوست داشتنی های دیگر که دیده ایم. ⬅️اینها باعث می‌شوند که وقتی پای نقد حوزه به میان می‌آید ته دل بگوییم چه بهتر!، بگذار بگویند شاید گوش های سنگین تکانی بخورند. شاید آنانکه میدانیم مقصران اصلی خرابی ها هستند قدری رسوا شوند و... 🔴اما این همه ماجرا نیست ما چیزهای دیگر هم دیده ایم و میدانیم.... ⬅️دیده ایم طلابی که با کمترین امکانات مالی شبانه روز وقف درس بودند، دیده ایم طلابی که همه دغدغه شان جامعه و دین مردم بوده، میدانیم که این حوزه میراث علامه طباطبایی هاست، دیده ایم که همین حوزه به کرور کرور دانشگاه موجود شرف دارد، میدانیم که اگر قرار است اتفاقی بیوفتد از همین حوزه است. ⬅️اینها نمیگذارد ساکت بمانیم. اگرچه آن متنعمان در این شرایط هم هرگز خود را خراب نمیکنند تا در سنگر حوزه از حوزه دفاع کنند( با پز روشنفکری شان سازگار نیست) اما امان از آن رگ مصلحت نابین😊 ⬅️کسانی که فکر می‌کنند حوزه علمیه هنوز مارکس را از پنجره ارانی میخواند این را بدانند که برخی در حوزه کاپیتال می‌خوانند، اگر دانشگاهی ها هنوز هگل را با ترجمه مرحوم عنایت میخوانند اساتید ما منطق کبیر را از روی متن انگلیسی و آلمانی تدریس می‌کردند. ⬅️عزیزان! آنها که هنوز در بند راه طی شده بازرگانند پیام بازرگانی های حوزه اند. ⬅️در فلسفه اسلامی عمیق ترین تحقیقات در حوزه است. در علوم انسانی حوزه در ابتدای راه است اما مگر چه چیز از دانشگاهی که سال ۳۳ آغاز کرده کم دارد؟! کدام استاد علوم انسانی‌دان در دانشگاه هست که در حوزه نیست؟! کدام کتاب طراز اول علوم انسانی در دانشگاه نوشته شده که حوزه عقب افتاده باشد؟ بگذریم از اینکه بسیاری از حوزویان اصلا رسالت خود را پرداختن به علوم انسانی نمی‌دانند و دلایلی هم دارند. ⬅️تبلیغ و منبر یکی از کارکرد های سنتی حوزه است. اینهمه طلاب در مقاطع مختلف عازم تبلیغ میشوند مگر میشود روحانیتی که از خیابان فرشته تهران تا قلعه گنج کرمان به تبلیغ میرود از مسائل جامعه بی خبر باشد؟ اگر اینها بیخبرند پس با خبر کیست؟ چرا آنوقت در در زلزله پل ذهاب و در ساختن حمام توالت در فلان روستا طلبه ای بیل به دست میگیرد ، کسی نمیبیند اما آن پیرمرد که با بنز می‌آید می‌شود نماد طلبگی؟! چرا وقتی در خیابان و مترو به طلبه ای توهین می‌شود، فرزندش را با سنگ میزنند، کسی به یاد حرفهای روشنفکری نیست؟ ⬅️ازین موارد زیاد قابل شمردن است اما لب کلام اینست: در این موضوع هم مثل خیلی موارد دیگر راستش اینست که ما نمیدانیم دردمان چیست؟! درد ما بروز بودن و اجتماعی بودن حوزه نیست چرا که حوزه امروز خیلی هم اجتماعی است. درد اینست که پیامی که ۱۴۰۰ سال هر وقت به گوشمان میخورد دلمان را گرم میکرد و قلبمان را جلا می‌داد امروز دیگر دلنشین مان نیست. دلهارا گرم نمیکند. درد این است و شاید نقدی که به حوزه وارد است این باشد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همه ورود پیدا کردند غیر از مجمع نمایندگان؛ این است سرّ تحریم انتخابات مجمع! 🖋استاد محمدتقی اکبرنژاد ♦️بیانیه محمدتقی اکبرنژاد در پی رفتار منفعلانه "مجمع نمایندگان" در قبال حواشی تجمع فیضیه: ⬅️مجمع نمایندگان طلاب پس از بیانیه انقلابی امام راحل عزیزمان خطاب به حوزه های علمیه شکل گرفت. مجمع شکل گرفت تا نماینده طلاب انقلابی در سازوکار تصمیم و اجرا در حوزه باشد و در واقع عامل تحریک حرکت های انقلابی باشد. سال گذشته گفتیم که عمر مجمع به سر آمده و امیدی به آن نیست. مجمع از همان اول هم مرده به دنیا آمده بود. ⬅️آنچه که در پنجشنبه هفته گذشته در فیضیه اتفاق افتاد، قطعا یکی از حرکت های عالی و انقلابی بود. حرکتی خالص در راستای دفاع از حقوق محرومان و فریاد ضرورت انقلابی گری حوزه علمیه قم بود. که صد البته با برخی موضع گیری های ناروا جای متن و حاشیه عوض شد. ⬅️دقیقا همین اینجا بود که می شد حریت و آزادی عمل مجمع نمایندگان طلاب را محک زد. می شد دید که آیا آقایان نماینده طلاب انقلابی هستند و حاضرند به تعبیر مقام معظم رهبری عاری از محافظه کاری از انقلاب اسلامی دفاع کنند یا ترجیح دادند شتر کم سن و سالی باشند که نه پشتی برای سواری و نه شیری برای دوشیدن دارد!!! ⬅️بعد از فاجعه فیضیه (که صد البته به فاجعه تبدیل شد!)، همه موضع گیری کردند.؛ جریان های سیاسی اعم از انقلابی و غیر انقلابی، اصولگرا و اصلاح طلب. مراکز حوزوی، مخالف یا موافق همه گفتند و نوشتند و بیانیه دادند. حتی اشخاص در این زمینه ورود کردند و یادداشت نوشتند، نه تنها در داخل که خارج از کشور! اما دریغ از مجمع نمایندگان طلاب! گویی چنین مجمعی وجود خارجی ندارد! این است سرّ تحریم انتخابات مجمع و تاکید بر تشکیل مجمع مستقل و آزاد. ⬅️شنیده ها حاکی از آن است که مجمع نمایندگان می خواسته بیانیه بدهد اما از جانب سازوکار حاکم در جامعه مدرسین و ملاحظات آن، چنین اجازه ای را تاکنون دریافت نکرده است و طبعا از مجمعی که از قوانین اجرایی تا انتخاباتش توسط جامعه مدرسین انجام می گیرد، انتظاری بیش از این نیست. ⬅️نیاز به ذکر نیست که اگر مجمع بعد از این نیز بیانیه بدهد، ارزشی ندارد و نوش داروی بعد از مرگ سهراب است. ⬅️امید است آن روز برسد که طلاب و اساتید باور کنند که اگر به انتظار بزرگان و نهادهای موجود بنشینند، تحول و تغییر مثبتی در این حوزه رخ نخواهد داد تا وقتی که خود پا به میدان بگذارند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0