💠سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان؛ از سروش تا رحیم پور!
✍مهران صولتی
⬅️اپیزود اول: در آذرماه ۱۳۷۱ سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان؛ " انتظارات دانشگاه از حوزه" در دانشگاه اصفهان برگزار شد. این سخنان که ناظر به نقد نزدیکی روحانیت به قدرت و قرائت سنتی از فقه اسلامی بود واکنش هایی را برانگیخت که فراتر از حد مورد انتظار بود. آیت ا... مکارم شیرازی از لزوم برخورد قانونی با سروش سخن به میان آورد و روزنامه کیهان کارزار تخریبی سنگینی علیه او به راه انداخت!
⬅️اپیزود دوم: از خرداد ۱۳۷۴ گروهی از منتقدان سروش که نگران تاثیر گذاری اندیشه های او بر فضای جامعه و دانشگاه ها بودند کوشیدند تا ماموریت جدیدی برای فعالیت گروه نوظهوری به نام " انصار حزب ا... " تعریف کنند؛ حمله به محل سخنرانی های سروش و جلوگیری از برگزاری آن ها! برخی از نزدیکان سروش از طلبه جوانی به نام حسن رحیم پور به عنوان طراح اصلی این ماموریت برای این گروه خبر دادند!
⬅️اپیزود سوم: به موازات ایجاد ممانعت فیزیکی از برگزاری سخنرانی های سروش، صدا و سیما می کوشد تا بدیلی را برای این روشنفکر دینی منتقد به جامعه معرفی کند. حسن رحیم پور که از نظر بیان و چهره شباهت هایی به عبدالکریم سروش دارد به صورت هفتگی در برنامه" طرحی برای فردا" حاضر و خطابه هایی درباره حوزه های متعدد دین، روشنفکری و مدرنیته ایراد می کند.
⬅️اپیزود چهارم: با محرومیت سروش از حضور در مجامع عمومی، مهاجرت تنها گزینه ممکن پیش روی اوست. رحیم پور اما می کوشد تا محتوای برخی سخنان شریعتی را در قالب کاراکتر سروش ریخته و پاسخگوی شبهات روشنفکران دینی و عرفی در تلویزیون رسمی کشور باشد. نتیجه اما اسف بار است. نابهنگام بودن سخنان شریعتی برای دوران بعد از انقلاب، در کنار تکراری و بی محتوا شدن سخنان رحیم پور به دلیل تعدد سخنرانی ها و فقدان مطالعه کافی او را تا حد یک خطیب ساده پایین می آورد!
⬅️اپیزود پنجم: به دعوت طلاب مدرسه فیضیه تجمعی برگزار شده و رحیم پور به عنوان سخنران اصلی درباره عدالت اقتصادی و مطالبات مردم صحبت می کند. به گفته این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی؛" علی رغم اینکه برخی افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال می کنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در آنجا به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمی شود و در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بی سوادی در دانشگاه و حوزه موج می زند!
⬅️اپیزود ششم: واکنش ها به سخنرانی رحیم مور غیر قابل انتظار است. آیات عظام؛ مکارم شیرازی و نوری همدانی به عرصه وارد شده و خواستار توضیح درباره کیفیت و مجوز برگزاری مراسم شده اند. به گفته آیت ا... مکارم؛ " حادثه ای که در مدرسه فیضیه رخ داد به تمام معنا یک فاجعه بود" و " گوینده ای را به عنوان سخنران درباره مسائل اقتصادی دعوت می کنند که بدون اطلاع از حوزه بدترین اهانت ها را به روحانیت و مراجع شیعه می کند".
🔹 نکته پایانی: سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان خود نشان می دهد که با کاهش انسجام در صفوف این قشر اکنون چالش های تازه ای سر برآورده اند. اینکه همان روحانیتی که ربع قرن پیش روشنفکران دینی را به سکولاریسم متهم می کرد اکنون خود از جانب برخی بنیادگرایان انقلابی نما به پرورش تفکر سکولار متهم شده اند نشان از تحولی عمیق در عرصه توازن قوای نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی دارد. شواهد هم حاکی از آن است که در این منازعه به تدریج دایره خودی های دو طرف تنگ تر و آستانه تحمل منتقدان پایین تر می آید!
#یادداشت
#نقد
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#سکولاریسم
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠این، همه ماجرا نیست...!
🖋امیر آقاجانلو
⬅️وقتی صحبت از نقد حوزه های علمیه میشود، تیغ همگان برکشیده است. از کاسب محل و راننده خط تا استاد دانشگاه و روشنفکرها در یک خط آماده اند که صحیح و سقیم به هم دوزند و بر گرده حوزه و حوزویان اندازند.
⬅️کسانی چون من که نیمی از عمر را در حوزه و نیم دیگر را در آرزوی رسیدن به حوزه صرف کردهاند حرفهای زیادی این وسط دارند. از سویی دیده ایم استعدادها و انگیزه های سیل آسا که وارد حوزه شد و تبدیل به مرداب گشت. دیده ایم که اگر دست به دامن فلان استاد یا موسسه نباشی اصلا دیده نمیشوی و اجازه حرف زدن نداری، دیده ایم که اینجا چنان تقلید زده است که تا حرف میزنی دنبال اینند که قائلش کیست چون بنابر کیش خودشان کسی اهل فکر کردن نیست،تو هم باید فقط حرفی را بزنی که فلان یا فلان گفته، دیده ایم که در اینجا هم فرصت ها بر اساس آقازادگی و مرید بودگی تقسیم میشود و بسیار نادوست داشتنی های دیگر که دیده ایم.
⬅️اینها باعث میشوند که وقتی پای نقد حوزه به میان میآید ته دل بگوییم چه بهتر!، بگذار بگویند شاید گوش های سنگین تکانی بخورند. شاید آنانکه میدانیم مقصران اصلی خرابی ها هستند قدری رسوا شوند و...
🔴اما این همه ماجرا نیست ما چیزهای دیگر هم دیده ایم و میدانیم....
⬅️دیده ایم طلابی که با کمترین امکانات مالی شبانه روز وقف درس بودند، دیده ایم طلابی که همه دغدغه شان جامعه و دین مردم بوده، میدانیم که این حوزه میراث علامه طباطبایی هاست، دیده ایم که همین حوزه به کرور کرور دانشگاه موجود شرف دارد، میدانیم که اگر قرار است اتفاقی بیوفتد از همین حوزه است.
⬅️اینها نمیگذارد ساکت بمانیم. اگرچه آن متنعمان در این شرایط هم هرگز خود را خراب نمیکنند تا در سنگر حوزه از حوزه دفاع کنند( با پز روشنفکری شان سازگار نیست) اما امان از آن رگ مصلحت نابین😊
⬅️کسانی که فکر میکنند حوزه علمیه هنوز مارکس را از پنجره ارانی میخواند این را بدانند که برخی در حوزه کاپیتال میخوانند، اگر دانشگاهی ها هنوز هگل را با ترجمه مرحوم عنایت میخوانند اساتید ما منطق کبیر را از روی متن انگلیسی و آلمانی تدریس میکردند.
⬅️عزیزان! آنها که هنوز در بند راه طی شده بازرگانند پیام بازرگانی های حوزه اند.
⬅️در فلسفه اسلامی عمیق ترین تحقیقات در حوزه است. در علوم انسانی حوزه در ابتدای راه است اما مگر چه چیز از دانشگاهی که سال ۳۳ آغاز کرده کم دارد؟! کدام استاد علوم انسانیدان در دانشگاه هست که در حوزه نیست؟! کدام کتاب طراز اول علوم انسانی در دانشگاه نوشته شده که حوزه عقب افتاده باشد؟ بگذریم از اینکه بسیاری از حوزویان اصلا رسالت خود را پرداختن به علوم انسانی نمیدانند و دلایلی هم دارند.
⬅️تبلیغ و منبر یکی از کارکرد های سنتی حوزه است. اینهمه طلاب در مقاطع مختلف عازم تبلیغ میشوند مگر میشود روحانیتی که از خیابان فرشته تهران تا قلعه گنج کرمان به تبلیغ میرود از مسائل جامعه بی خبر باشد؟ اگر اینها بیخبرند پس با خبر کیست؟ چرا آنوقت در در زلزله پل ذهاب و در ساختن حمام توالت در فلان روستا طلبه ای بیل به دست میگیرد ، کسی نمیبیند اما آن پیرمرد که با بنز میآید میشود نماد طلبگی؟!
چرا وقتی در خیابان و مترو به طلبه ای توهین میشود، فرزندش را با سنگ میزنند، کسی به یاد حرفهای روشنفکری نیست؟
⬅️ازین موارد زیاد قابل شمردن است اما لب کلام اینست: در این موضوع هم مثل خیلی موارد دیگر راستش اینست که ما نمیدانیم دردمان چیست؟! درد ما بروز بودن و اجتماعی بودن حوزه نیست چرا که حوزه امروز خیلی هم اجتماعی است. درد اینست که پیامی که ۱۴۰۰ سال هر وقت به گوشمان میخورد دلمان را گرم میکرد و قلبمان را جلا میداد امروز دیگر دلنشین مان نیست. دلهارا گرم نمیکند. درد این است و شاید نقدی که به حوزه وارد است این باشد.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#تحول
#دانشگاه
#نقد
#جامعه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همه ورود پیدا کردند غیر از مجمع نمایندگان؛ این است سرّ تحریم انتخابات مجمع!
🖋استاد محمدتقی اکبرنژاد
♦️بیانیه محمدتقی اکبرنژاد در پی رفتار منفعلانه "مجمع نمایندگان" در قبال حواشی تجمع فیضیه:
⬅️مجمع نمایندگان طلاب پس از بیانیه انقلابی امام راحل عزیزمان خطاب به حوزه های علمیه شکل گرفت. مجمع شکل گرفت تا نماینده طلاب انقلابی در سازوکار تصمیم و اجرا در حوزه باشد و در واقع عامل تحریک حرکت های انقلابی باشد. سال گذشته گفتیم که عمر مجمع به سر آمده و امیدی به آن نیست. مجمع از همان اول هم مرده به دنیا آمده بود.
⬅️آنچه که در پنجشنبه هفته گذشته در فیضیه اتفاق افتاد، قطعا یکی از حرکت های عالی و انقلابی بود. حرکتی خالص در راستای دفاع از حقوق محرومان و فریاد ضرورت انقلابی گری حوزه علمیه قم بود. که صد البته با برخی موضع گیری های ناروا جای متن و حاشیه عوض شد.
⬅️دقیقا همین اینجا بود که می شد حریت و آزادی عمل مجمع نمایندگان طلاب را محک زد. می شد دید که آیا آقایان نماینده طلاب انقلابی هستند و حاضرند به تعبیر مقام معظم رهبری عاری از محافظه کاری از انقلاب اسلامی دفاع کنند یا ترجیح دادند شتر کم سن و سالی باشند که نه پشتی برای سواری و نه شیری برای دوشیدن دارد!!!
⬅️بعد از فاجعه فیضیه (که صد البته به فاجعه تبدیل شد!)، همه موضع گیری کردند.؛ جریان های سیاسی اعم از انقلابی و غیر انقلابی، اصولگرا و اصلاح طلب. مراکز حوزوی، مخالف یا موافق همه گفتند و نوشتند و بیانیه دادند. حتی اشخاص در این زمینه ورود کردند و یادداشت نوشتند، نه تنها در داخل که خارج از کشور! اما دریغ از مجمع نمایندگان طلاب! گویی چنین مجمعی وجود خارجی ندارد! این است سرّ تحریم انتخابات مجمع و تاکید بر تشکیل مجمع مستقل و آزاد.
⬅️شنیده ها حاکی از آن است که مجمع نمایندگان می خواسته بیانیه بدهد اما از جانب سازوکار حاکم در جامعه مدرسین و ملاحظات آن، چنین اجازه ای را تاکنون دریافت نکرده است و طبعا از مجمعی که از قوانین اجرایی تا انتخاباتش توسط جامعه مدرسین انجام می گیرد، انتظاری بیش از این نیست.
⬅️نیاز به ذکر نیست که اگر مجمع بعد از این نیز بیانیه بدهد، ارزشی ندارد و نوش داروی بعد از مرگ سهراب است.
⬅️امید است آن روز برسد که طلاب و اساتید باور کنند که اگر به انتظار بزرگان و نهادهای موجود بنشینند، تحول و تغییر مثبتی در این حوزه رخ نخواهد داد تا وقتی که خود پا به میدان بگذارند.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#نقد
#تحول
#انقلابی_گری
#سکولاریسم
#مطالبهگری
#محمد_تقی_اکبرنژاد
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه علمیه و راه و رسم انقلابی بودن!
▪️آیتالله اعرافی مدیر حوزه های علمیه؛ درجمع مسئولان و اساتید حوزه اردبیل:
◀️بنده سالها در عرصه مناسبات بین المللی حضور داشته ام، روحانیت در شرایط امروز با وضعی مواجه است که در طول تاریخ بی سابقه است. امروز در اندیشکدهها و پژوهشکده ها و مراکز مختلف بین المللی به خصوص از سوی غربیها، تحقیقات بسیار زیاد و دقیقی درباره ایران اسلامی و حتی شهر مقدس قم و حوزه علمیه آن صورت میگیرد که بخشی از اهداف آنها برای این است که ببینند چطور می توانند به کانون تشیع و انقلاب اسلامی ضربه بزنند. حتی در برخی سفرهایی که به کشورهای اروپایی و مراکز علمی و دانشگاهی رفتم، احساس کردم که این ها گاهی دقیق تر از ما از حوزه و تشیع و انقلاب اسلامی اطلاعاتی دارند.
◀️حوزه با توجه به سابقه عظیم و تاریخچه مهم دارای امتیازات و برکات بسیاری است اما با این حال حوزه باید بتواند ضمن تحول در درون خود به سؤالات و شبهات دنیای امروز پاسخ دهد. طلاب و فضلا و اساتید حوزه، سنگربانان دین هستند که باید در عرصه های نوین فکر و ایده تولید کنند.
◀️گره زدن میراث عظیم حوزه با شرایط و اقتضائات دنیای امروز حقیقتاً هنر بزرگی است که ما باید دارای آن باشیم تا در دنیای امروز بتوانیم معارف قرآن و اهلبیت(ع) را به دنیا ارایه کنیم.
◀️پایه انقلابیبودن حوزه این است که در تراز بالایی بتواند در عرصه علمی قوی شده و همچون بزرگانی چون شهید مطهریها به نیازهای روز جامعه از منظر علم و پژوهش پاسخ دهد. برای تحقق این اهداف مهم، حوزه باید بهروز و زمانشناس و دارای دغدغه باشد و ما باید در جهت تامین نیازهای کشور و نظاماسلامی حرکت کنیم.
◀️بنده با هر شیوهای که باعث شود توجه طلاب ما به میراث عظیم خودمان کمرنگ شود، مخالفم.
🔴گزارشی از طرح های تحولی مرکز مدیریت حوزه های علمیه:
🔸در حال حاضر 20 سند و منشور جامع و چشمانداز در حوزه تدوین شده است.
🔸بیش از 500 برنامه و طرح مدون و زنجیرهای در حال آماده شدن است که با وجود کاهش بودجهها و مشکلات مالی، یک آسیب شناسی صورت گرفته و وارد یک مرحله نوینی از برنامه ریزی کلان در حوزه شده ایم.
🔸یک طرح جامع در راستای 260 ماموریت و کارویژه های حوزه نسبت به خود ، نظام اسلامی و کشور و عرصه بین الملل تدوین شده است و از سویی ما نسبت به ماموریتهای مهم حوزه نسبت به مساجد برنامه های خوبی را آماده کرده ایم.
🔸با وجود همه مشکلات مالی، کارهایی را در مسیر تحولدرحوزه شروع کردهایم، از جمله تحول در متون درسی حوزه که با حفظ تراث عظیم حوزه صورت گرفته است.(به نقل از خبرگزاری حوزه)
#حوزه_علمیه
#تحول
#آیت_الله_اعرافی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠محاجه با حوزه (البته با اجازه بزرگترها)
🖊دکتر پرویز امینی
◀️نقادی رحیمپور درباره وضعیت نامطلوب و نامقبول حوزه علمیه و جامعه فقهی شیعی با مخالفتهای گوناگونی روبرو شد که بخش کم اهمیت آن ناظر به یکی دو تراکت احمقانه در حاشیه برنامه بود اما از نظر محتوایی، برخی مراجع و روحانیون مخالفتهای متفاوتی داشتند که شایسته تأمل و توجه بود. لب کلام رحیمپور این بود که حوزههای فقهی در قم و نجف و... ناظر به مسائل واقعی و مبتلابه اجتماعی و سیاسی مثل حکومت و تمدن و... ورودی ندارند. حالا یا اساسا اعتقادی برای ورود به این مسائل ندارند یا دانایی لازم را برای مواجهه مجتهدانه با این مسائل ندارند. در مقابل، آقایان در مخالفت ادعا کردهاند که هم اعتقاد دارند و هم دانایی لازم را دارند و رحیمپور چون از حوزه بیاطلاع بوده، متوجه نیست و نفهمیده یک حرفی زده است.
🔸این ادعا قابل آزمون است و با طرح چند مسئله واقعی و مصداقی میتوان رحیمپور و امثال او را از جهالت خارج کرد:
1⃣شیعه معروف است به عدلیه و جایگاه عدالت در متون دینی منحصر به فرد و اساسا نظم سیاسی شیعی، نظمی عدالت بنیاد است. حوزه و فقه هم که سابقه هزار ساله دارد. سئوال از آقایان علما و فضلا این است آیا با این اوصاف، انتظار داشتن نظریهای درباره عدالت خصوصا عدالت اجتماعی و توزیعی انتظار گزافی است؟ آیا در همه جامعه فقهی شیعی، یک کار تئوریک درباره عدالت به اندازه کار راولز در سنت لیبرالی وجود دارد؟ از لیبرالترین لیبرالها مثل هایک (لیبرتارینها) تا کامنتارینهایی مثل والزر و سندل تا انواع و اقسام گرایشها در چپها درباره عدالت، نظریه و نظریههایی را برساختهاند. درحالیکه نه به اندازه شیعه عمق عدالتخواهانه داشتهاند و نه متون درجه اولی مثل قرآن و نهجالبلاغه و... را در اختیار داشتهاند! انسان از خودش به عنوان شیعه علی که تجسم تئوریک و عملی عدالت است، شرمنده میشود که چرا ما حرف حسابی درباره عدالت نتوانستهایم بزنیم؟ اگر غیر از این است بفرمایید.
2⃣تنبیهالامه و تنزیهالمله نائینی در ۱۳۲۷ قمری در پاسخ به پرسش زمانه یعنی مشروطه نوشته شده است. بعد از ۱۱۰ سال، کاری در حد و اندازه کار نائینی در فقه سیاسی ما با اینکه چهل سال از تأسیس نظم سیاسی نوبنیاد ج.ا.ا گذشته است، انجام شده است؟
3⃣جناب آقای جوادی آملی که در فقه و فلسفه و عرفان و تفسیر، سرآمد حوزویان است، کتابی دارد به نام منزلت عقل در هندسه معرفت دینی که بعید است بتواند نظر یک دانش آموخته متوسط فلسفه علم را جلب کند! کافی است به خود کتاب و نقد کسانی که اتفاقا در همین سنت فکری هستند، مراجعه شود تا عیار این کتاب از نظر فکری و علمی روشن گردد.
4⃣اگر در ایران، سروش سروش شد، اگر ملکیان ملکیان شد، اگر جواد طباطبایی جواد طباطبایی شد و... بیش از آنکه از توانایی فکری و قدرت نظرورزی آنها ناشی باشد، از ناتوانی و بیسوادی و بیمایگی طرف مقابل بود وگرنه این آقایان به قول فوتبالیها در دسته محلات علوم انسانی دنیا نیز نمیتوانند توپ بزنند و نزدهاند.
5⃣سطح درگیریها با افکار مخالف از هگلی که تقی ارانی نمایندگی میکرد و راه طی شده بازرگان و راه انبیاء راه بشر حنیفنژاد و قبض و بسط شریعت و.. به خود هگل و کانت و هایدگر و ویتگنشتاین و هوسرل و کوهن و دورکیم و وبر و مارکس و دریدا و فوکو و لاک و هابز و... رسیده است اما صحنه از شما آقایان آنچنان خالی است که رائفیپورها جور کار را میکشند.
6⃣آیا حوزه و فقه میتواند در برابر این وضعیت اقتصادی کشور بعد از چهل سال از انقلاب، شانه از بار مسئولیت خالی کند؟ اگر مسئولین کشور بخواهند بر اساس مُر اسلام، اقتصاد کشور را اداره کنند، حوزه علمیه نظریهای پرورده و نهادسازیهای لازم را برای پیشنهاد دارد یا جز تکرار حرام بودن ربوی بودن اقتصاد و ربا جنگ با خداست، حرف دیگری ندارد؟
7⃣دستگاه قضایی نزدیکترین عرصه حکومتی و در عین حال حداقلیترین بخش به حوزه فقه است. در این چهار دهه نیز کسانی سکاندار اداره آن شدهاند که ویژگی مهم آنها اجتهاد فقهی مصطلح در حوزهها بوده است. خوب به قوه قضائیه نگاه کنید. چقدر قابل دفاع است؟
🔸بدانید و بدانیم که گفتن و نگفتن رحیمپور تأثیری در واقعیت ندارد و واقعیتها و چالشها در حوزه فکر و عمل، از آنچه رحیمپور گفت، رادیکالتر است. اگر با سخنانی در این حد طاقت از دست بدهید، در مواجهه با آن واقعیت رادیکالتر، چه خواهید کرد؟!
#روحانیت #حوزه_علمیه #سکولاریسم #جامعه #تحول #مطالبه_گری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر حواشی یک تجمع
🖊حجت الاسلام محمدعلی رنجبر
◀️از همه عزیزانی که می خواهند به بنده برچسب بزنند و متاسفانه مثل همیشه زود قضاوت کنند ابتدا خواهش میکنم این آیه کریمه را با دقت بخوانند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بقره/ 104»
ترجمه: اي كسانيكه ايمان آورده ايد نگوييد « راعنا» بلكه بگوييد « انظرنا» و آنچه به شما دستور داده شده بشنويد و براي كافران عذاب دردناكي ست
🔸شان نزول:
ابن عباس نقل مي كند: مسلمانان صدر اسلام هنگاميكه پيامبر صلي الله عليه و آله مشغول سخن گفتن و بيان آيات و احكام الهي بود، از او مي خواستند ، كمي با تاني سخن بگويد و به آنان مهلت دهد، تا بتوانند مطالب را خوب درك كنند و همچنين خواسته هاي خود را به وي برسانند، براي اين درخواست كلمه « راعنا» كه از ماده «الرعي» گرفته شده و معني « مهلت دادن» را مي دهد ، به كار مي بردند.ولي يهود همين كلمه «راعنا» را از ماده ي ديگري يعني«الرعونه» به كار مي بردند كه به معني كودني و حماقت است. براي يهود در اينجا دستاويزي بود تا اين كلمه را كه مسلمانان به معني صحيحي بكار مي بردند ، هنگام سخن گفتن پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بكار برند و معني دوم را قصد نمايند. در نتیجه میگفتند مسلمانان به پیامبرشان توهین می کنند!
🔸این آيه شریفه براي جلوگيري ازين سوء استفاده نازل شد و به مومنان دستور داد: كلمه«انظرنا» كه همان «مهلت» را معني ميدهند و مرادف كلمه « راعنا» است به كار برند.
آیا اصحاب رسول الله ص قصد توهین به حضرت را داشتند!؟
قطعا خیر
آیا اصحاب رسول الله ص قصد بهانه دادن به دشمنان را داشتند!؟
قطعا خیر
بلکه برخی از اصحاب بدون عنایت به خباثت دشمن و از روی سادگی و بی توجهی اینگونه حرف میزدند، اما هزینه آن بسیار زیاد بود
◀️حقیر بسیاری از دوستان برگزار کننده تجمع را می شناسم، دوستانی مخلص و یار و یاور نظام و رهبری حتی اگر در روز تجمع میهمان مردم مهمان نواز یزد برای سخنرانی نبودم، به احتمال زیاد خود بنده هم در آن تجمع شرکت می کردم و کمکی هم از دستم برمی آمد میکردم، البته به احتمال زیاد با برخی از دوستان پلاکارد به دست درگیری لفظی پیدا میکردم، لذا آنچه می نویسم به معنای تبری از این دوستان نیست.
🔸متاسفانه این عزیزان رسانه را نمی شناسند،
🔸مدعیان پوچ اندیش را نمی شناسند!
🔸خیال می کنند همه مثل خودشان ساده و بی شیله پیله هستند!
🔸نمی دانند با اینها باید حساب شده برخورد کرد
🔸نمی دانند شعارهایی که مثل "راعنا"ی در آیه می توانند تفسیری علیه نظام ارائه کنند را نباید سر داد
🔸نمی دانند وقتی بگوییم ما کنار مردم هستیم لازمه اش این است که نظام اسلامی ما مقابل مردم است و ما برای اینکه اعلام کنیم کنار مردم قرار داریم تجمعی راه انداختیم
🔸نمی دانند حوزه دانشگاه نیست و طلبه ها چند دانشجوی شورانگیز و احساسی نیستند که اینگونه بدون تفکر و تامل شعارهای اینچنینی سر دهند!
🔸نمی دانند ما باید الگوی دانشگاه و دانشجو باشیم و شعارهای قرآنی در موضوع اصلی تجمع یعنی مسائل اقتصادی را سر دهیم، نه...
🔸نمی دانند این نهایت کج سلیقگی است که یک فرد مکلا و شخصی را برای این تجمع دعوت کرد و ایشان هم از موضع بالا کل حوزه و مرجعیت را زیر سوال ببرد و در نهایت هم بگوید ریشه سکولاریسم در حوزه است!
البته بنده هم تا حدودی با این حرف موافقم، اما این حرف جایش این جا نبود و نهایت کج سلیقگی است.
🔸و نهایتا اینکه نمی دانند انتقاد در نظام اسلامی با انتقاد در نظام طاغوتی متفاوت است!
◀️حال تصور کنید جمعی از طلابی که ممکن است از حیث جناحی با ما هم جناح نباشند، تجمعی در فیضیه برگزار کنند و یک سخنران مکلا و شخصی دعوت کنند و آن سخنران نیز از موضع بالا با مراجع و حوزه سخن بگوید و با صراحت اعلام کند که ریشه سکولاریسم در حوزه هاست! ضمنا فلسفه این تجمع را در کنار مردم بودن عنوان کنند، گویی که نظام اسلامی ما در تقابل با مردم است. علاوه بر اینها پلاکاردهایی را در این تجمع بیاورند که شعارهای روی آن هزینه زا شود
به نظر عزیزان، در این شرایط ما از مراجع چه توقعی داریم!؟ آنهم مراجع انقلابی و همراه نظام مثل آیت الله نوری همدانی و آیت الله مکارم حفظهما الله
آیا توقع نداریم علیه آن تجمع کذایی که به تصویر کشیدم موضع بگیرند!؟
بهتر نیست کمی توقف کنیم و بیاندیشیم
بهتر نیست به جای این همه توجیه و متاسفانه بعضا توهین به مراجع عالیقدر، اندکی تامل کنیم و بیشتر حواسمان را جمع کنیم که هزینه برای نظام درست نکنیم!
شبیه همان اصحاب پیامبر که به جای "انظرنا" میگفتند "راعنا"
سعی کنیم یار دیناری شویم نه درهمی!
(به نقل از بینش راهبردی)
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#تجمع_فیضیه
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جمع مستان؛ اندر روابط استاد و شاگردی در حوزه علمیه
🖋جواد شریفی
⬅️از سویه های زیبا و روشن تاریخ حوزه علمیه، نوع روابط میان استاد و شاگرد است؛ که اکنون نیز _گرچه کمرنگ تر از گذشته_ هنوز وجود دارد.
⬅️در فاهمه حوزویان، رابطه استاد و شاگردی، گونه ای از رابطه پدر و فرزندی دانسته می شود و همان طور که شاگرد تلاش می کند آموزگارش را مانند پدرش احترام نهد، استاد نیز در محبت و تفقد نسبت به شاگرد، مانند پدر با وی رفتار می کند.(طبیعتاً این یک حالت کلی و فراگیر نیست.)
⬅️در نخستین سال های تحصیل در حوزه علمیه در کتابی با عنوان "منیة المرید" مجموعه مفصلی از آدابی که استاد و شاگرد باید نسبت به یکدیگر رعایت کنند، آموزش داده می شود. از آدابی درباره قدم زدن در کنار استاد تا چگونه نشستن در جلسه درس و جز این ها. ناگفته پیداست این چنین آدابی را سخت و کم می شود رعایت کرد و بیشتر جنبه مانیفستی دارد؛ اما آن چه در واقعیت می گذرد کمابیش مانند این مانیفست، سرشار از روح احترام و محبت و تواضع میان استاد و شاگرد است. در این نوشته کوتاه، حتی از رابطه هایی مانند رابطه شیخ هاشم قزوینی و شاگردانش که برای بسیاری ممکن است اسطوره بنماید کاری ندارم و فقط بخشی از دیده ها و شنیده های مستقیم خودم را باز میگویم.
⬅️در موارد متعدد و پرشماری، اساتید در فعالیت های روزمره ای همچون غذا خوردن، ورزش، استراحت نیم روزی یا حتی تماشای خبر از تلویزیون با طلبه ها همراه هستند. این حالت بیشتر در مدارس شبانه روزی وجود دارد. مراوده با طلاب در این گستره، موجب می شود اساتید در بسیاری موضوعات محل مراجعه شاگردان باشند.
⬅️رابطه بعضی طلاب با اساتیدشان به حدی از صمیمت می رسد که رفت و آمد خانوادگی پیدا می کنند و گفتگوهای دوستانه یا علمی شان (به اصطلاح گعده) را در خانه اساتید برگزار می کنند و حتی تا پاسی از شب به گفتگو می نشینند. طلاب کم سال تر، مشکلات خاص دوره نوجوانی مانند مشکلات جنسی و عاطفی و طلاب سنین بالاتر، چالش های فکری و عقیدتی خود را به راحتی با اساتید در میان گذاشته و مشاوره می گیرند. دست کم سه مورد در یاد دارم که استاد، کلید خانه اش را به شاگردش داده بود تا در مواقعی که همراه خانواده اش به سفر تبلیغی می رود، شاگردش از کتابخانه شخصی استاد استفاده کند.
⬅️استاد دیگری می شناختم که وقتی نیاز بود دختر جوانش از جایی به جای دیگری برود که نیاز به همراهی یک مرد داشت و خودش نمی توانست دخترش را همراهی کند، کسی را مطمئن تر از شاگردش نیافت که دخترش را به او بسپارد.
⬅️استاد دیگری می شناسم که وقتی شاگردانش به مهمانی اش می روند، هنگام خروج، خودش کفش های شاگردان را جلوی پای شان جفت می کند.
موارد متعددی می شناسم که استاد به درخواست شاگردان، اختلافات زناشویی شان را حل و فصل می کند.
در موردی دیگر، استاد برای کمک به یکی از شاگردانش در تهیه پول رهن مسکن، وام کوچکی گرفت و پولش را به شاگردش هدیه کرد.
⬅️مواردی از این دست، در گذشته و اکنون حوزه علمیه کم نبوده و نیستند ولی در حال حاضر چنان کمرنگ شده اند که حتی برای بسیاری از طلاب بیشتر به افسانه مانند هستند تا واقعیت.
⬅️این گونه روابط، طلاب را به ادامه مسیر طلبگی شان دلگرم می کرده؛ به زهدورزی و تحمل سختی ها تشویق می کرده و به اساتید نیز در چاره کردن بحران های روحی طلاب یاری می داده. بحران های روحی در طلبه ها _بنا به گزارش های تاریخی و زندگی نامه های خودنوشت برخی شخصیت ها_ همواره وجود داشته و دارد که از بین رفتن این گونه از روابط و تنها ماندن طلاب در این بحران های روحی، خطراتی جدی را متوجه موجودیت حوزه علمیه می کند.
ناگفته نماند عوامل سیاسی، گرته برداری های ناشیانه و ناسنجیده از مدل های آموزشی دانشگاهی و نیز سیاست جذب بیشینه متقاضیان طلبگی، در کمرنگ شدن این سنت ارزشمند و درخشان حوزه علمیه چندان بی تاثیر نبوده است.
#یادداشتها
#جواد_شریفی
#حوزه_علمیه
#سنت_حوزوی
#تحول
#دانشگاه
#نقد_حوزه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رحیم پور ازغدی و سکولاریسم در حوزه
🖊مهدی کاظمی زمهریر
◀️در سخنرانی اخیر آقای حسن رحیم پور ازغدی، حوزههای علمیه به خاطر گرفتار شدن در سکولاریسم مورد انتقاد قرار گرفتهاند. از نظر وی، حوزهها از پرداختن به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که نظام سیاسی و جامعه با آن درگیر هستند، اجتناب کرده و به جای آن به مسائل سنتی مرتبط با دینداری فردی متمرکز هستند که به معنای سکولاریسم حوزههای علمیه است. راهکار وی، تمرکز حوزههای علمیه بر مسائل جدید و اخذ دستور کار خود از اجتماع است، نه پرداختن به مسائل ذهنی و غیرمرتبط با نیازهای اجتماعی. اما، آیا این راهکار به معنای خروج حوزههای علمیه از دایره سکولاریسم است؟
◀️سکولاریسم (Secularism) را میتوان به معنای «جدایی سیستم اجتماعی و آموزشی از دین»، «جدایی دولت از مؤسسات دینی»، «نفی تبعیض علیه افراد به نام دین یا تعریف هویت شهروندی براساس هویت دینی» و «عدم مشارکت دین در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی روزمره» دانست. همچنین، دیکشنری بریتانیکا آن را به معنای «جنبشی در جامعه در نظر میگیرد که معطوف به زندگی دنیوی در مقابل تمایل شدید در قرون وسطی به نادیده گرفتن امور انسانی و تفکر درباره خدا و زندگی پس از مرگ است».
◀️گفتار حسن رحیمپور ازغدی بیش از هر چیز ناظر به معنای نخست از سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیستم اجتماعی است. لذا، پیشنهاد میدهد که حوزههای علمیه با درگیر شدن با مسائل جدید خود را از سلطه رویکرد سکولار نجات دهند، اما در تعبیر دوم که به معنای دنیوی شدن و گسست میان زندگی اخروی و زندگی دنیوی است، میتوان ایده رحیمپور را نه خروج از سکولاریسم بلکه تشدید دنیوی شدن فقه دانست.
◀️در واقع، روش پیشنهادی رحیمپور ازغدی برای غلبه بر سکولاریسم یعنی اخذ پرسشها و مسائل از جامعه و تلاش برای ارائه حکم بر آنها، روش مسلط بر فقه سنتی از گذشته تاکنون بوده است. آنچه، فقه سنتی را دچار عقب افتادگی کرده، تحول در زمینههای جامعهشناختی و ایجاد جامعه نو است که بهطور اساسی از جامعه سنتی متفاوت است. در این میان، حیات حوزههای علمیه و فقه سنتی، در پیوند با جامعه سنتی ادامه یافته است. این وضعیت باعث عدم ورود نیازهای جامعه نو به درون برنامههای آموزشی و پژوهشی حوزههای علمیه گردیده است. تأکید بر ضرورت پیوند حوزههای علمیه با نیازهای جامعه نو، باعث تحول در سرشت فقه و دانش فقهی که به تعبیر سخنران سکولار است نمیشود، بلکه تنها افق فقه را از عالم سنتی به عالم مدرن تغییر جهت میدهد.
◀️اما تبعات این تغییر افق برای فقه سنتی چیست؟ پاسخ دنیوی شدن بیشتر فقه. اگر عالم جدید در گسست از عالم قدسی سازمان یافته است، تمرکز بر مسائل و نیازهای آن به معنای دنیوی شدن بیشتر نظام فقهی است. این مسئله با فهرستی که سخنران از دستورکارهای جدید فقه به زعم خود عرضه میکند، عیان میگردد؛ فقه نوین بیش از هر چیز درگیر اقتصاد و نظام بانکداری، نظام قضایی، سیاست خارجی و ... است و مسئله رستگاری فردی که بخش عمدهای از فقه سنتی را تشکیل میدهد و فقه از این زاویه به کردارهای روزمره نظر میکند، چندان دیگر در این نظام دانش جایگاهی نخواهد داشت.
◀️نظرگاه سخنران از جنبه دیگری نیز به سکولار شدن فقه میانجامد. فقه در تعریف سنتی یعنی صدور حکم شرعی از ادله تفصیلی. اما، سخنران بیشتر انتظار دارد که دانش فقه جانشین علوم اجتماعی گردد و به تحلیل نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید بپردازد و برای رفع مشکلات این نظامات راهکارهایی عرضه نماید.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#تجمع_فیضیه
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آیا حوزه علمیه واقعا سکولار است؟
🖊محمد وکیلی
◀️انتقاد از ناکارآمدی حوزه های علمیه طی چند سال گذشته،(علاوه بر محیطهای غیرحوزوی) در داخل حوزه علمیه با سخنرانیهای اساتیدی چون حجت الاسلام اکبرنژاد به جریان افتاده بود، با تجمع هفته گذشته فیضیه و ورود دکتر رحیمپور ازغدی به این بحث و انتقاد از عدم توجه حوزه های علمیه به مسائل روز جامعه و نظام با واکنش ها و حواشی جدیدی که ایجاد کرد، وارد فاز جدیدی شد. حواشیای که علاوه بر محیطهای حوزوی، به محافل غیرحوزوی نیز راه یافت و در ادامه فضای سیاسی را نیز در بر گرفت. هرچند که کشیده شدن اینچنین مباحثی به فضای عمومی سیاسی، امکان تحلیل و ارزیابی صحیح در مورد آن از بین می برد؛ با این حال به نظر می رسد در پرداخت این مسئله و ارزیابی عملکرد حوزه، چند نکته را باید مورد توجه قرار داد:
🔴وقتی می گوییم حوزه منظورمان چیست؟ حوزه علمیه نهاد یا مرکزی واحد، مشخص و قابل اشاره نیست و در واقع حوزه علمیه، مجموعه ای از مراکز، نهادها، موسسات و افرادی هستند که در عرصه تولید علم دین، تربیت کارشناس دین و تبلیغ دین فعالیت می کنند. بخشی از این مراکز، نهادها و سازمانها توسط شخصیت های حوزوی همچون مراجع تقلید و فضلای حوزوی تأسیس شده اند که معمولا فعالیت های علمی پژوهشی حوزه های علمیه در این مراکز صورت می گیرد. و بخشی دیگر توسط نظام سیاسی راه اندازی شده اند. لذا نمی توان حوزه علمیه را به عنوان مرکز یا نهادی یکپارچه مورد ارزیابی قرار داد.
🔴حوزه علمیه در این مدت چه کرده و چه چیزی تولید کرده است؟نگاهی به حجم و تنوع فعالیت های مراکز و نهادهای حوزوی نشان می دهد چندان هم که منتقدان میگویند بی توجه به مسائل نظام و جامعه نبوده است. حوزه، علاوه بر ایجاد نهادها و مراکز پشتیبان نظام، و علاوه بر تربیت افراد و شخصیتهایی که در حساس ترین مراکز و نهادهای حکومتی مسئولیت دارند و علاوه بر تولید مجموعه ای از محتواها در عرصه های مختلف علوم انسانی، اساتید و شخصیتهای علمی مهمی را نیز تربیت و عرضه نموده است. شخصیتهایی که در طیف های مختلف فکری از شخصیتهایی چون آیت الله جوادی آملی، مصباح یزدی، رشاد، اعرافی، پارسانیا، محقق داماد تا ابوالحسن نواب و... را شامل می شود. امروزه کمتر اندیشمند و متفکری در عرصه علوم انسانی را میتوان یافت که از نظرات این بزرگان، استفاده نکرده باشند.
🔴دروس خارج مراجع تقلید را نماد فعالیت حوزه گرفتن اشتباه است. اگرچه کرسی های درس خارج مباحث تخصصی با تلاشهای آیت الله اعرافی در رأس مدیریت حوزههای علمیه در حال گسترش است و به زودی شاهد رواج و بسط کرسی های درس خارج در مسائل مستحدثه خواهیم بود، اما خطا آنجاست که اولا کرسی های درس خارج را نماد فعالیت های علمی حوزه بدانیم و در ثانی حجم تولیدات علمی و شخصیت های تربیت شده در لایه های ناآشکار حوزه های علمیه را نادیده بگیریم، چرا که بخش قابل توجهی از تولیدات حوزویان در زمینه های مختلف علوم انسانی از فلسفه، حقوق و اقتصاد گرفته تا علوم اجتماعی و علوم تربیتی و هنر و... را در بر می گیرد اما هیچ وقت فرصت عرضه و ارائه در کرسی های رسمی حوزوی را نمی یابد و در عین حال توسط نهادهای حاکمیتی نیز مورد استفاده قرار نمی گیرد. لذا در ارزیابی عملکرد حوزه های علمیه، به محتواهای تولید شده در مراکز و موسسات حوزوی نیز باید توجه شود.
🔴طی دو سه دهه اخیر جامعه و نظام با مباحث و مسائل جدیدی رو برو شده است که بخش مهمی از آن، به بحران نسبت بین انسان و دین در دنیای مدرن برمی گردد، که این بحران، مسئله و مشکل فقط حوزه علمیه قم به عنوان یک نهاد دینی شیعی، نیست؛ بلکه مسئله و مشکل مشترک حوزه های علمیه جهان اسلام (شیعه و اهل سنت) و حتی نهادهای دینی جهان مسیحیت و... است و نمی توان توقع داشت حوزه علمیه قم به تنهایی بار مسئولیت حل این مسئله را بر دوش بکشد.
◀️توجه به نکات ذکر شده نشان می دهد که دلیل ناتوانی یا ناکارآمدی حوزه های علمیه در حل مسائل و معضلات جامعه و نظام را در "سکولار بودن حوزه های علمیه" جستن، قضاوتی عادلانه نیست و بخش قابل توجهی از مشکل ارتباط نداشتن حوزه های علمیه با مشکلات و مسائل جامعه و نظام را باید در جای دیگری از جمله عدم توجه نهادهای سیاسی و حاکمیتی به تربیت و تقویت مدیران علمی فرهنگی جست که این نکته را در یادداشت بعدی بسط خواهم داد.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#نقد_و_نظر
#جامعه
#مطالبه_گری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠شکافهای متراکم در روابط مراجع تقلید و طلبههای جوان
🖋رضا تاران
⬅️محمدتقی اکبرنژاد با شعار تحول کتب درسی، تبریزیان با ترویج طب اسلامی، صمصامالدین قوامی با طرح امامت و امارت، حسن میلانی در ضدیت با فلسفه و عرفان و… با رویکردهای انتقادی، هرکدام طیفی از طلبههای جوان حوزه علمیه قم را تحت تأثیر قرار داده و اتوریته و اقتدار نهاد مرجعیت را با چالشهایی مواجه کردهاند. هرچند اختلاف نظر بین طلاب و مراجع تقلید در تاریخ حوزه علمیه کم و بیش دیده میشود، اما هیچگاه اینگونه آشکار، گسترده و بعضا ساختارشکنانه نبوده. این تنشها میتواند نشاندهنده وجود شکافهایی در رابطه طلبههای جوان و علمای رده بالا در حوزه علمیه باشد که بستر چنین فعالیتهایی را آماده میکند.
⬅️در مباحث اجتماعی از دو نوع شکاف سخن میگویند: شکافهای متراکم و شکافهای متقاطع. شکافهای اجتماعی ممکن است یکدیگر را تقویت یا تضعیف کنند یا تحت تأثیر عواملی دیگر به وضعیت فعال درآیند. شکافها اگر در ارتباط با یکدیگر شکل موازی یا متراکم به خود بگیرند، باعث تقویت یکدیگر میشوند و این امکان وجود دارد که فعال شوند. شکافهای متقاطع یکدیگر را تضعیف میکنند. چهار شکاف آموزشی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میان مراجع تقلید و اساتید رده بالای حوزه علمیه با طلاب در یک راستا قرار گرفته و فعال شده است.
⬅️شکاف آموزشی: بخشهای سنتی حوزه علمیه و مراجع تقلید معتقد هستند برای تسلط بر فقه و اندیشههای اسلامی، طلبهها باید کتابهای کلاسیک حوزه علمیه را بخوانند. طلبهها تصور میکنند خواندن این کتابها نیاز به مدت زمان مثلاً پانزده تا بیست سال دارد؛ ضمن آن که پاسخگوی نیازهای جامعه نیست. همین مسأله باعث شده است کلاسهای دروس سنتی حوزه علمیه خلوت شود و مدیریت حوزه را مجبور کند در برگزاری کلاسها، حضور و غیاب اجباری را در پیش گیرد. تغییر و تحول کتابهای درسی موافقان و مخالفان جدی دارد. طرفداران تغییر کتابها، ذهن طلاب جوان را نسبت به کتابهای درسی مورد تأیید مراجع تقلید مخدوش کردهاند و احیاناً راه و روش مورد تأیید مراجع تقلید را غیرمؤثر جلوه میدهند.
⬅️شکاف اقتصادی: طلبههای جوان در درسهای اخلاق و جلسات علما از زهد علی(ع) و زندگی سخت علمای گذشته شنیدهاند؛ اما در رفت و آمدها و زندگی در فضای قم احساس میکنند زندگی برخی از علما، فرزندان علما و اطرافیان بیوت و وابستگان سنخیتی با زهد علی(ع) ندارد و شاید دردناکتر این بوده است که این بخش از حوزه، خود را پشت ویترین زندگی طلاب تهیدست قرار دادهاند. حال ممکن است برداشت طلبهها درست نباشد یا برخی از علما توجیهایی درباره زندگی خود داشته باشند؛ اما مهم ذهنیتی است که طلبهها دارند.
⬅️شکاف سیاسی: سلیقههای سیاسی علما و مراجع تقلید با طلاب جوان در یک راستا قرار ندارد. اگر کسی مواضع مراجع تقلید و طلبههای جوان را از سال ۷۶ تا همین امروز مرور کند میتواند این تفاوتها را مشاهده کند. ممکن است کسی بگوید طلاب جوان تحت تأثیر مراکز غیر حوزوی چنین نگاههایی پیدا کردهاند و این اتفاق را انحراف از سیره تربیتی حوزه بداند؛ اما مسأله نگارندهی این یادداشت بررسی منشأ و علت این نگرشها نیست.
⬅️شکاف اجتماعی: طلبهها ارتباط بیشتری در بین مردم دارند؛ با خویشاوندان خود در ارتباط هستند؛ نقدها، کنایهها و تحقیرها را میشنوند و لمس میکنند؛ نگاههای سنگین مردم ناراضی از اوضاع جامعه بر روی آنها متمرکز است. علمای رده بالا ارتباط کمتری با مردم کوچه و بازار دارند و بیشتر با عدهای از مریدان که برای تقدیم وجوهات آمدهاند دیدار دارند و احتمالاً شکایتها و ناراحتیهای جامعه را از زبان آنان بشنوند. این دو نوع سبک زندگی اجتماعی شکافی را در منزلت اجتماعی آنان ایجاد کرده است.
🔴چهار شکاف آموزشی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در موازات هم قرار گرفته و همدیگر را تقویت میکنند. طیف وسیعی از طلبهها تربیت شدهاند که نه دل خوشی از سیستم آموزشی حوزه دارند، نه وضعیت زندگیشان با علمای رده بالا قابل قیاس است و نه از نظر سیاسی همسلیقه هستند؛ ضمن آن که بیشتر فشارهای اجتماعی بر آنان وارد میشود. در چنین وضعیتی است که هر جریانی میتواند طلبههای حوزه را به سمت و سوی خود جذب کند. این یک واقعیت است که بدنه طلاب حوزه علمیه همراهی چندانی با مراجع تقلید و اساتید عالیمقام ندارند. این که نگاه آنها درست است یا نه، مسأله اصلی نیست؛ بلکه مهم ذهنیتی است که وجود دارد و تحولات فضای عمومی حوزه علمیه را سامان میدهد؛ تجمع اخیر مدرسه فیضیه و حواشی آن در چنین بستری شکل میگیرد. تا این زمینهها وجود دارد چنین وقایعی دور از ذهن نخواهد بود و با خطابه نیز این زمینهها از بین نخواهد رفت.(مباحثات)
#حوزه_علمیه
#مطالبه_گری
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠انتظارات حداکثری از فقه در عصر پایان اجتماعی فقه!
🖋دکتر حسن محدثی گیلوایی
⬅️فقه دانشی قدیمی است. هم به لحاظ بنیانهای معرفتی دچار بحران است و هم بهلحاظ کارآمدی. تحقیقات جامعهشناختی محدود انجام گرفته در باب حضور اجتماعی فقه نیز نشان میدهد که این دانش با مدرن شدن روزافزون جامعهی ایران بهلحاظ اجتماعی نیز دچار بحران است و حضور اجتماعی آن بهنحو روزافزون رو به افول است.
⬅️جمعیت کسانی که به داشتن مرجع تقلید باور دارند و جمعیت کسانی که به رسالهی عملیه مراجعه میکنند، بهنحو روزافزون در حال کاسته شدن است.
⬅️زمانی در این کشور فقه مهمترین دانش و فقیه مهمترین نخبهی فرهنگی و واجد بیشترین قدرت نمادین بود. زمانی در این کشور کسی بدون ارتباط با فقیه و پرسش از قواعد شرعی برای فعالیت اقتصادی فعالیت اقتصادی نمیکرد. همیشه پیوند وثیقی بین بازار و روحانیت وجود داشت.
⬅️در تمامی این موارد فقه در حال از دست دادن یکایک موقعیتهای اجتماعی خود است. فقه اسلامی از اساس دچار تأخّر است و با انبوهی از چالشها مواجه است.
⬅️حالا در این شرایط کسانی خواهان حضور حداکثری فقه هستند و انتظار دارند فقه مسایل تمدنی و اجتماعی-سیاسی جامعهی بهنحو روزافزون در حال مدرن شدن را حل کند!
⬅️این انتظار حداکثری از فقه بحرانزده بیش از پیش مایهی شگفتی آدمی میشود. پیشنهاد میکنم نخست از بحرانهای فقه اسلامی پرسش شود و سپاس انتظارات حداکثری از فقه مطرح گردد.
⬅️دانشی که اساساش متزلزل است چهگونه میتواند انتظارات حداکثری را برآورده کند. بهعلاوه، کدام دانش بر اساس فرامین حکومتی بالیده و رشد کرده است که فقه دومیناش باشد؟!
🔴 #دغدغه_های_حوزوی ضمن استقبال از #یادداشت ها، #نقد ها و تحلیلها، اعلام می دارد انعکاس نظرات به معنی تایید آنها نمی باشد.
#حوزه_علمیه
#نقد_و_نظر
#نقد_حوزه
#سکولاریسم
#دین
#مطالبه_گری
#نقد_اجتماعی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠"پیکره فوکلی" کانون منازعه سنت و تجدد!
🔸به بهانه هشدار حجت الاسلام رشاد مدیر حوزه علمیه تهران نسبت به ظهور روحانیون فوکولی و کت و شلواری!!!!
🖋مهدی کاظمی زمهریر
⬅️1. مدت ها ، به صرافت افتاده بودم که گزارشی از یک فیلم قبل از انقلاب و ایده های آن برای فهم تاریخ معاصر بنویسم؛ محافظه کاری مانع بود، تا اینکه حجت الاسلام رشاد با دادن عنوان " فوکلی ها " به بخشی از نسل جوان تر حوزه بهانه آن را برای من فراهم ساخت.
⬅️2. تعبیر "فوکلی ها " برای نسلی که در حال پدیدار شدن هستند، و الگوی زیست و خواسته های متفاوتی را نمایندگی می کنند، چندان جدید نیست. یکی از شیوه های مواجه قدیم و جدید، برچسب زنی و طرد یکدیگر است. یکی از "فوکلی ها " ( حجت الاسلام رشاد ) صحبت می کند و دیگری ( رحیم پور ازغدی) از " بی سوادها ".
⬅️3. از منظر دیدگاهی که من در حوزه جامعه شناسی تاریخی دارم، تاریخ مجموعه ای از امکان هاست، که خود را در آینده شکوفا می کند. کنش گران فکری و اجتماعی تنها در چارچوب این امکان هاست که فرصتی برای عمل دارند. به تعبیر مارکس، « آزادی درک (شناخت) ضرورت است». تنها با شناخت ضرورت های تاریخی است که حدود آزادی ما پدیدار می شود. در نتیجه، مواجه با تاریخ و ستیز با امکان های نهفته در آن امری از پیش شکست خورده است.
⬅️4. فیلم «جوجه فکلی (1353 )»، نمایش فرسایش امکان های فعلیت یافته و ظهور امکان های جدیدی است که در تقلا برای فعلیت یابی می باشند. فیلم جوجه فکلی، داستان زوال اخلاق "مردی، مردانگی، لوطی گری " است؛ مردانگی که « قیصر بازاچه نواب» نماد آن است و با حضورش « رعشه به تن همه می افتد»؛ فریدون بازیگر اصلی داستان که فرزند یک لوطیست، تبدیل به " مطرب و آوازه خوانی" شده است که از اخلاقیات مردانه در او خبری نیست. لحظه واپسین فیلم، با پیروزی اخلاق مردانه (صلابت،هیبت، قدرت) بر اخلاقیات زنانه (نرم خویی،ظرافت و عاطفه) به پایان می رسد، اگرچه فریدون جدید دیگر دقیقا لوطی قدیم نیست و در لحظه انتهایی فیلم نه از « گربه را دم حجله کشتن» بلکه از «حقوق زن» سخن می گوید، که این خود خبر از پیروز واقعی می دهد. اما، در روند تاریخ پیروزی با کدام بود؟
⬅️5. بعد از 5 دهه از ساخت این فیلم می توان نشان داد، کدام پایان غالب شده است: مردسالاری یا زنانگی. صحنه پایانی جوجه فکلی که نمایش دوام فرهنگ مردسالار و تسلیم جوجه فکلی در مقابل آن بود نه تنها با گذشته زمان تحقق نیافت، بلکه شاهد نشر جوجه فکلی ها در جامعه پس از انقلاب هستیم. حال، جوجه فکلی ها نه تنها ناپدید نشدند، بلکه در حال تسخیر مهم ترین نهاد سنتی در ایران هستند. استعاره جوجه فکلی که در گذشته نه چندان دور برای برچسب زدن و تحقیر مردان شهری شده بکار می رفت، حال به برچسبی برای تمایز میان نسل گذشته و جدید حوزه تبدیل شده است. اما، تاریخ یکبار نشان داده است که آینده هیچگاه مغلوب برچسب زنی نمی شود و آنچه باید زاده شود و فعلیت یابد، زائیده خواهد شد و فعلیت خواهد یافت.
⬅️6. بعد از تحریر؛ به گمانم این دو نسل به جای طرد یکدیگر می بایست راهی برای زیستن در کنار هم بیابند. امری که نیاز ما هم در سطح جامعه و هم نهاد حوزه است. اولین گام، توقف برچسب زنی و به رسمیت شناختن یکدیگر می باشد، تا زمینه برای گفتگو و مفاهمه فراهم گردد.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#نقد_فیلم
#نسل_سوم
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و این همه انتقاد؛ مسئله چیست؟
🖋مجید جعفریان
⬅️دقت در کانالهایی که در حوزه دین فعال اند نشان میدهد فراوانی انتقادها نسبت به نظام روحانیت به طور روزافزونی رشد داشته. برخی از انفصال طلاب از مراجع و سازمان، برخی از نگاه متفاوت مراجع از نظام روحانیت و برخی به هر سه(طلبه، مرجع، نظام) تاخته، از ضلع چهارمی یعنی اجتماع که این سه با آن ارتباط دارد سخن گفته و با ناکارآمد نشاندادن سازمان روحانیت در عرصههای مختلف، بحث را به ناکارآمدی فقه کشانده، آن را سنتی خوانده و کسانی که به دنبال استفاده از این فقه برای توسعه نظام سیاسیاجتماعی در ایران هستند را به سخره میگیرند.
⬅️بدون داوری ارزشی صحت یا نادرستی ایده اخیر، رشد چنین انتقاداتی سه دلیل عمده دارد:
🔸نخست رشد نگاه تحولگرای برخی از حوزویان به دلیل همساننگری و مشایعت آنها با نگاههای روشنفکرانه در نقد نظام دینی و روحانیت که برخی از آن به «تیغ به خودیزدن» یا «روی شاخهنشستن و زیر پای خود را ارهکردن» یاد میکنند.
🔸دلیل دیگر پیشدستی برخی از حوزیان به لزوم ایجاد «انقلاب نرم» درون نظام اداری، آموزشی، معیشتی و نقشی حوزویان در جامعه و همچنین حفظ باورهای سنتی البته با اتخاذ رویکرد انتقادی به نظام فعلی در حوزههاست.
🔸دلیل سوم که دربرگیرنده اعتقاد برخی از منتقدین جدی است و بیشتر انتقادها را به این جهت سوق داده است، تأکید بر تقویت «کارکرد»های نظام روحانیت به جای «عملکرد» آن در شرایط فعلی است:
⬅️نظام دینی شبیه دیگر نظامات اجتماعی است که با توجه به ارتباطی که با جامعه دارد مفهومسازی میشود. نظام دینی بر معنای مشترکی مبتنی است و این معنای مشترک همیشه نتیجه ارتباط آن با بدنه اجتماع و دیگر نظامات است. به هر میزان این روابط افزایش یابد، معناهای مشترک نیز فزونتر شده و مسیر برای توسعه در زمینههای مختلف فراهم میشود. این معنای مشترک در صورتی با دیگر نظامات در جامعه همراه میشود که تبدیل به یک گفتمان مشترک بینالاذهانی شود. با این وصف، به نظر میرسد در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی، شکاف طبقاتی و تغییرات فرهنگی و نگرشهای معرفتی بین طلاب، تضادها در بدنه روحانیت با خود و دیگری در سطوح اجتماعی و حکومتی افزایش یافته و منتقدین را رشد داده است.
⬅️نکته دیگر اینکه هيچ نهاد كليدي در جامعه وجود ندارد كه شكلدهنده همهي نهادهاي ديگر و مسلط بر همه آنها باشد. تصوری که هنوز به عنوان یک اصل تأییدشده در ایران وجود دارد این است که نظام روحانیت جلودار دیگر نظامها نظیر علم و هنر است. اینکه هیچ نهاد کلیدی وجود ندارد البته بدين معنا است كه يك نظام، رفتاري را در نظر ميگيرد كه در نظام ديگر رخ ميدهد، امّا ميتواند فقط تفسير کند يا بفهمد كه این رفتار مطابق تعاريف خودش هست يا خير. بهطور مثال نظام ديني رفتار نظامهاي ديگر را بر مبنای تمايز بين مقدس و نامقدس، تفسير خواهد كرد. هر نظامي به ديگر نظامها بر مبناي مقولهها و تفسيرهاي مخصوص خودش از جهان توجه ميكند و واكنش نشان ميدهد و هيچ انتقال مستقيمي از يك نظام به نظام ديگر وجود ندارد. کاربست این نکته در اینجاست که وقتی منتقدی بحث از ناکارآمدی فقه در عرصه اجتماع ایران میکند، به این معناست که اولاّ نظام دینی نتوانسته به تفسير ديگر نظامها دسترسي پيدا کند. ثانیاّ نسبت به شيوههايي كه ميتوانسته بر آنها تأثير بگذارد، بيخبر است.
⬅️نکته دیگر توجه به مسئله اعتماد، مخاطره و قدرتی است که نظامها در تضعیف یا قدرتمندکردن آنها نقش تعیینکنندهای دارند. احتمالا از نظر منتقدین زندگي در جامعهای که قرار بوده سازمان روحانیت تمامیتخواهانه اداره کند این دو اتفاق یعنی اعتماد و رفع مخاطرهها به شکل جدی یا رخ نداده.
⬅️در هر صورت، این انتقادها نشان میدهد که نه تنها اعتماد به سازمان روحانیت بسیار تضعیف شده، بلکه شاید این سازمان خود دلیل اصلی برای مخاطرهآمیزشدن برخی از رفتارها و کنشهای دینی و غیردینی است. با این حال، به منظور تشریح نگاه منتقدین باید بین اینکه چگونه نظام روحانیت با جامعه بهمنزله كل پيوند مييابد و چگونه با ديگر نظامها پيوند ميخورد، تمايز قائل شد. چرا که اولي بر مبنای كاركرد و دومي براساس عملكرد تحليل میشود.
⬅️این همان نقطه اختلافی منتقدین با دیگرانی است از جنبههای عملکردی نظام روحانیت دفاع میکنند. منتقدین در این عرصه معتقدند روحانیت تلاش داشته که بهواسطه عملكرد، اهميتش را به ديگر بخشها در جامعه نشان دهد که نتیجه آن تحت تأثیرقراردادن علائق غيرديني و دينداري در ایران است و موفق هم نبوده است. در حالی که برگشت روحانیت به جنبههای کارکردی نه تنها عزت و احترام را به حوزویان بر میگرداند بلکه پایههای این نظام را بیش از پیش در آینده ایران مستحکمتر خواهد کرد.
#یادداشت #حوزه_علمیه #سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خدمت رئیس جدیدالانتصاب سازمان تبلیغات اسلامی!
🖋محمد وکیلی
⬅️چند روزی از انتصاب مدیر جدید و جوان سازمان تبلیغات می گذرد. سازمانی عریض و طویل که خود شبکه ای از دهها نهاد و سازمان علمی، فرهنگی و تبلیغی از خبرگزاری، دانشگاه و انتشارات گرفته تا سالنهای سینما و دهها تشکل فرهنگی مذهبی را در اختیار دارد؛ شبکه ای در حد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمانی که با این همه ظرفیت، طی سالهای گذشته تبدیل به سازمانی سست، ناتوان، ناکارآمد و فاقد خلاقیت و نوآوری های فرهنگی تبلیغی شده بود. امید است که با این انتصاب، سازمانی با این همه ظرفیت و امکانات از خمودگی و رکود خارج شده و نقش موثر خود در اثرگذاری فرهنگی تبلیغی را احیا نماید. در همین راستا چند پیشنهاد خدمت رئیس جوان، ارائه می گردد:
🔹۱. برای انتصاب مدیران ستادی و مخصوصا استانی برنامه بخوهید. برنامه ای عملیاتی و به دور از شعارهای آرمان گرایانه ای که امکان تحقق ندارد. تصور انتصابات طویل المدت را از ذهن مدیران جدید بیرون کنید. عهدتان با مدیران بر اساس برنامه ارائه شده باشد و بس!
🔹۲. اگر بخاطر محدودیتهای مالی یا سازمانی مجبور به ابقای نیروهای فعلی سازمان هستید، شرط بقای مدیران را حضور در برنامه های دانش افزایی جدی، علمی و کاربردی قرار دهید. ضعف دانش و تخصص مدیران سازمان مخصوصا در لایه های میانی، بیداد می کند. یقیین بدانید با توجه به تخصص، توان و کارایی نیروهای موجود، قادر به انجام بسیاری از اهداف و برنامه هایتان نخواهید بود.
🔹۳. برای مدیران ستادی و صفی ملاک تخصص در عرصه های مختلف علوم انسانی را جدی بگیرید، بدون پشتوانه دانش علوم انسانی و اجتماعی، امکان مدیریت فرهنگی جامعه وجود ندارد.
🔹۴. هر سخنور یا مبلغ خوبی، لزوما مدیر فرهنگی مناسبی نیست، هوش و دانش مدیریتی را اصلی ترین شاخص گزینش مدیران(مخصوصا در شهرها و شهرستانها) قرار دهید.
🔹۵. ستادهای نماز جمعه قلبهای فرهنگی شهرها هستند، اما مشاهدات عینی از ناتوانی و ضعف مفرط این سنگرها در انجام مسئولیتهایشان دارد، در چنین وضعیتی امید است سازمان تبلیغات استانها و شهرستانها بتواند این ضعف را جبران کند، در این زمینه برنامه ای ویژه داشته باشید.
🔹۶. تعامل با حوزه های علمیه را جدی بگیرید. ساختار حوزه های علمیه، امکان به کارگیری مدیران فرهنگی تبلیغی در سطح جامعه را ندارد و در عین حال سازمان تبلیغات یکی از خطوط مقدم فعالیتهای فرهنگی تبلیغی طلاب است، بی تعارف مسیر را طوری بچینید که قویترین و تواناترین افراد به این خط مقدم برسند. به سهم خود از ظرفیتهای متخصصان نسل سوم حوزه های علمیه استفاده نمایید. در عین حال نیازتان به تربیت نیروهای متخصص جوان را به مدیران حوزه منتقل نمایید. امید که به کارگیری نیروهای متخصص حوزوی، بتواند بخشی از شکاف دینی و فرهنگی ایجاد شده در جامعه را جبران نماید.
🔹۷. مراقب جریانهای سیاسی باشید، یکی از دلائل کاهش نفوذ فرهنگی ستادهای نماز جمعه و سایر نهادهای دینی تبلیغی در شهرها این است که بعضی از آنها نتوانستند خود را از قید و بند جریانهای سیاسی برهانند.
#یادداشت
#سازمان_تبلیغات
#حوزه_علمیه
#نسل_سوم
#مطالبه_گری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تصحیح یک برداشت از سکولاریسم حوزوی
🖊محمدعلی میرزایی
◀️تقلیل چهارگانه فرد، اجتماع، حکومت، امت به فردیت و حکومتی باعث بسیاری از بدفهمیها شده است. اگر فقهی حکومتی نبود به معنای این نیست که سکولار است. اندیشه و فقه و نظریه سکولار در واقع معرفت و یا فقه غیر سیستماتیک و غیر اجتماعی است. اهداف اجتماعی و حوزههای سرنوشت جوامع در این اندیشه سکولاریستی مبنا و مناط نیست. دین به رابطهای شخصی بین متدین و مبادی متعالی و قدسی او تنزل مییابد.
◀️از آن طرف، فقه غیر سکولار میتواند غیر حکومتی باشد. در عین اجتماعی بودن و عام بودن و واجد دغدغههای جامعه و سطوح بالاتر آن یعنی امت و تمدن بودن اما ممکن است حکومتی هم نباشد. در حقیقت فقه حکومتی سطح نازلتری دارد در قیاس با فقه امتی یا اجتماعی. فقه غیرسکولار غیرحکومتی ناظر به تحقق اهداف و غایات کلان اجتماعی حرکت میکند و حکومت یا دولت بخشی از این جریان است که ممکن است در شرایطی اصولا تحقق آن ملاک و مبنا نباشد و در عین حال فقه ما در عرصه اجتماعی فعالیت خود را داشته باشد. برای نمونه به سیر جریان فقه اجتماعی و تمدنی امام باقر علیهالسلام و فرزند بزرگوار بنگرید. آنان فقه حکومتی تولید نکردند اما فقه آنان ذاتاً و از ریشه اجتماعی و کلی و تمدن ساز است. در واقع فقه امام صادق علیهالسلام در عین این که حکومتی نبود اما اجتماعی و تمدنی و غیرسکولار بوده است.
◀️وقتی بزرگانی از تحلیلگران و متفکران میانی حوزه یا دولت ما این مقولهها و مفاهیم دقیق و چند ساحتی و متعددالابعاد را در دوگانههای بستهای حبس کنند باعث سوء تفاهمهای بسیار زیادی میشوند. به عنوان مثال اگر ما تصور کنیم که فقه و حوزه یا سکولاراند یا حکومتی دیگر حاشیه و فضایی برای تسامح و بردباری نخواهد ماند. اگر فقیهی در دایره حکومت حرکت کرد فقه غیر سکولار و اسلامی و انقلابی است اما اگر این کار را نکرد حتی اگر فقه و فقاهت او کاملا اجتماعی و حتی تمدنی هم باشد او برجسب سکولار میخورد. این مشکل از سر غرض و مرض نیست بلکه به خاطر فروکاهش دادن مفاهیم چند لایه و بسیار پیچیده به دو گانههای بسته و جزم اندیشانه است.
◀️البته با بودن حکومتی رشید و ارجمند با بنیهها و ریشههای انقلابی و کاملا اسلامی هر فقیهی باید برای برون رفت از معضلات نظری این حکومت در مسیر حق و حقیقت اسلامی تلاش کند و با فتوا و نظریه و نظام معرفتی به حمایت و کمک این تجربه بیاید. این یک تکلیف شرعی و اخلاقی و عقلی است. اما اگر به هر دلیلی فقه و فقیهی به میدان حل معضلات حکومت نیامد دلیل سکولار بودن او نیست و او ممکن است اعتقادی به الگوی حکومتیای متفاوت داشته باشد. فکر کنید آیتالله سیستانی در عراق آیا به دنبال تولید فقه حکومتی برای دولت عراق است؟ و آیا چون نیست میشود گفت او سکولار است؟ ( به نقل از http://ijtihadnet.ir/ )
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#جامعه
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طعم خوش گفتگو!
🔸به بهانه گفتگوی تلویزیونی احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم:
🖊محمد وکیلی
◀️شب گذشته برنامه تلویزیونی «شوکران» با موضوع "عدالت، آگاهی و آزادی در حوزههای علمیه" میزبان احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی بود. برنامه ای که با تهیه کنندگی و اجرای پیام فضلی نژاد که به روزنامه نگار و فعال رسانه ای هوشمند و صریحگو شهرت دارد به گفتوگوهاى چالشى با متفکران و شخصیتهاى تراز اول فکرى و فرهنگى کشور می پردازد. حضور واعظی در این برنامه، زمینه ای شد برای طرح مهمترین سوالات و مسائل مطرح پیرامون حوزه های علمیه و روحانیت که به نظرم مهمترین مباحث مطرح شده در این برنامه را در چند محور می توان خلاصه کرد:
🔸1. حوزه علمیه نسبت به وضعیت امروز جامعه باید پاسخگو باشد و نمی تواند خود را کنار کشیده و بی تفاوت نشان دهد. چرا که این نظام و این مدل حکومت بر اساس ایده حوزوی و توسط یک مرجع تقلید پایه گذاری شده است و به همین دلیل، حوزه و روحانیت همچنان که نسبت به حدوث و ایجاد این نظام، در وسط میدان بوده، در بقا و تدام آن نیز در وسط میدان است.
🔸2. پذیرش تنوع و تکثر علمی، از ضروریات یک محیط علمی است و با توجه به اینکه محیط حوزه علمیه قم در درجه اول یک محیط علمی است، طیف های مختلف فکری نیز در این محیط فعال هستند، لذا توقع اینکه از چنین محیطی صدای واحد و یک دستی شنیده شود، توقعی بی جاست. در هیچ محیط علمی دیگری نیز نمی توان این یک دستی را پیدا کرد.
🔸3. حوزه علمیه طی سالهای اخیر در چند محور تولید و عرضه داشته است. از جمله کادرسازی و تربیت نیرو برای نظام اسلامی، تربیت افراد جهت حضور در محیط های علمی و دانشگاهی و نیز پژوهش و تولید علم؛ همه این ها در کنار تربیت مبلغ جهت تبلیغ و ترویج دین بوده است.
🔸4. یکی از دلائل وضعیت موجود که شکاف بین نهادهای حوزوی و عرصه جامعه ایجاد شده، به کارگیری تولیدات است. امروزه در حوزه های علمیه تولید علم که شامل نظریه، تئوری، راهکارها و برنامه ها صورت می گیرد (ممکن است در حد مطلوب نباشد اما به هر حال تولید صورت می گیرد) اما امکان به کارگیری همین حد از تولید هم فراهم نمی شود که این مشکل را باید در جای دیگری جستجو کرد نه در حوزه علمیه. به عنوان مثال تبدیل این تولیدات به قانون که وظایف قوه مققنه است تا استفاده از آن در سایر قوا.
◀️در کنار این نکات، به چند محور از انتقادات نیز اشاره شد از جمله:
🔸5. بعد از انقلاب توسعه کالبدی و فیزیکی اتفاق افتاده است اما این توسعه کالبدی آنگونه که باید، به توسعه علمی منجر نشده است که نیاز به بررسی عوامل و دلائل دارد.
🔸6. فضای آزاد اندیشی که مقدمه تولید و توسعه علم، دانش و نظریه است، نسبت به قبل کمتر شده است و این مسئله می تواند در رونق حوزه علمیه اثر منفی بگذارد و مانع تحرک علمی گردد. مخصوصا نسبت به نواندیشان و مصلحان آستانه تحمل ها کم شده است.
🔸7. مراودات علمی با جهان اسلام کم شده است. در سابق طلاب با آثار و نظریات اندیشمندان مسلمان و مخصوصا جهان عرب آشنایی بیشتری داشتند و تعامل علمی بین مراکز علمی در جهان اسلام برقرار بود؛ ولی امروزه آشنایی طلاب با آثار نظریات غربی ها بیشتر از آشنایی با نظریات علمای جهان اسلام است. که در نتیجه آن، حضورمان در محیط های علمی جهان اسلام کم شده است که این می تواند خطرناک باشد. یکی از دلائل آن این است که نظام آموزشی تابع سیاست ها شده است.
◀️ادامه حضور مدیران مهمترین نهادهای حوزی و گفتگوی صریح و چالشی به آن شکلی که در برنامه شوکران اتفاق افتاد، می تواند فتح بابی باشد برای گفتگوهای بعدی تا بتوان در محیطی به دور از سیاست زدگی، به درکی واقعی و منصافه از وضعیت فعالیت های حوزه های علمیه دست یافت.
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#سکولاریسم
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولار بودن حوزه، انتقاد نیست اتهام است
🔴مرتضی جوادی آملی
⬅️نقد به هر صورتی که باشد، حتی از یک فرد غیر حوزوی، قابل قبول است؛ هیچ اشکالی ندارد و در گذشته هم بود. اما گاهی اوقات به عنوان نقد هست ولی انگیزه دیگری پشت آن وجود دارد. اشکال ندارد مردم به حوزه انتقاد کنند، اگر بدون شناخت و آگاهی به جای انتقاد اتهامی مطرح شود، مثلا حوزه متهم به سکولاریزم شود در حالی که تمام جهات وجودی او با این گونه از مسائل اجتماعی و سیاسی به نظام پیوسته شده است و بسیاری از مسئولین نظام مثل ائمه جمعه و خبرگان از حوزه استفاده می کنند، انتقاد نیست و اتهام است.
⬅️اگر برخوردی شده و مقابله ای وجود دارد به این دلیل است که طراحان یا از روی جهالت و یا از روی غرض مطرح می شود و به همین دلیل نمی توان آن را انتقاد نامید. این یک اتهام است و اگر بزرگان حوزه و مراجع در این خصوص موضع گرفته اند برای این است که افراد جایگاه خودشان را بدانند. اگر بنا است انتقادی داشته باشند حوزه با کمال استقبال از فضای انتقاد بهره خواهد گرفت. زیرا انتقاد باعث پیشرفت، تکامل و اصلاح شئون و اموری است که وجود دارد.
⬅️در اعتراضات کوری که می شود عده ای انگشت اتهام را به سمت حوزه می برند و متأسفانه منتهی به این می شود که حوزه ها آسیب ببینند. اگر قبلا نهادهای انحرافی مورد تعرض بود، امروزه گاهی اوقات می بینیم که انگشت اعتراضات به سمت حوزه های علمیه می رود. همان طوری که در زمان پهلوی سلطنت طلبان و ساواک به حوزه های علمیه حمله می کردند امروز این اعتراضات کور به این صورت مطرح می شود.
⬅️حوزه با همه وجود از انتقاد استقبال می کند و آن را برای خودش یک نعمت می داند. اما اگر اتهام باشد طبیعی است که جهات دفاعی حوزه برای صیانت و حفظ این پایگاهی که متعلق به دین، جامعه و نظام است اقدام می کند و اجازه طرح چنین اتهاماتی را نخواهد داد.
⬅️امروزه یک سؤال ناروا و ناصواب می شود که نسبت بین حوزه و حکومت چیست. حکومت از نظر علمی باید متأثر از حوزه های علمیه عمل کند. البته اگر چنین حکومتی واقعا متأثر از آموزه های دینی حوزه ها عمل کردند طبیعی است که این نظام بار اسلامیت را به دوش دارد و حوزه ها موظف هستند که از آن حمایت کنند. اما اگر مثلا بانکداری که امروز به دروغ بانکداری اسلامی معرفی شده است، بی توجه به همه آموزه ها و فتاوایی که در فضای دینی گفته شده در مسیر بانکداری اسلامی پیش می رود، چگونه حوزه ها بتوانند از این فضا حمایت کنند؟ دیگر بخش ها هم همین طور است.(به نقل از نامه های حوزوی)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه در متروی تهران: سکولار یا دینی؟
🖋استاد مهراب صادقنیا
⬅️چندین سال بود که با لباس روحانیّت در خیابانهای تهران قدم نزده بودم. هر وقت تهران میآیم معمولا با ماشین شخصی و بیشتر با لباس غیر طلبگی هستم. امّا اینبار برای شرکت در یک گفتگو در وسط طرح ترافیک، مجبور شدم در کِسوت روحانیّت، ساعتهایی با مردم خیابان معاشرت کنم. یک مسیر به نسبت طولانی را با مترو رفته و برگشتم. نگاه مردم پر بود از حرفهای عجیب و غریب، بماند که برخی از آن حرفها در قالب ناسزا و با صدای بلند گفته میشد. برای نمونه، جوانی جلو آمد و با حالتی عصبانی گفت "دست از سر ما بردارید، شماها دین ما را هم خراب کردید." راستش را بخواهید یک لحظه ترسیدم. نا خودآگاه یاد مرحوم جمشید بحری افتادم، روحانیای که چندی پیش در متروی تهران به وسیلهی یک معترض کشته شد.
⬅️مثل همیشه مترو شلوغ بود و بیشتر مردم جایی برای نشستن نداشتند و من یکی از آنها بود. در هر ایستگاه چند صندلی خالی میشد و ایستادهها شانسی برای نشستن مییافتند. در این میان چند بار صندلی جلوی من خالی میشد ولّی در رقابت بر سرِ تصاحبِ آن، جا میماندم. هیچ کس برای نشستن به من بفرما نگفت؛ بلکه همه میخواستند از من پیشی بگیرند. تلاش میکردم درد زانوهایم را نشان ندهم ولی نمیشد. در میان آن همه نگاه، برخیها رنگ "دلخُنکی" داشت. مرد میانسالی که روی صندلی لم داده بود، نگاهم میکرد و لبخند معناداری میزد. گویی میخواست بگوید: "آخیش، دلم خنک شد."
⬅️در مجموع نگاه مردم دوستانه نبود. من بارها با لباس روحانیّت در همین تهران آمد و شد داشتهام. آن زمان هم برخی ناسزائی میگفتند و یا تکّهای میپراندند، ولّی کسانی هم بودند که بسیار لطف داشتند و به اعتبار این لباس ما را تکریم میکردند. ولی این بار ماجرا قدری فرق داشت. لباسی که تن من بود احترام سابق را نداشت. پیشتر یادم هست خانمهای محترمی که پوشش شرعی کمتری داشتند با دیدن یک روحانی به احترام لباسش هم که شده، روسری خود را مرتب میکردند، ولّی اینبار گویی تعمّدی بود که اعلام کنند ما اینایم! خود دانید.
⬅️یاد برنامهی شب قبل افتادم که شبکه چهار حضور داشتم و در باب امکان سنجی فقه سکولار حرف میزدیم. با دیدن این صحنهها به ذهنم رسید که بحث از فقه سکولار از منظر جوهری و فلسفی چقدر بیمعناست. کاش این سؤال را مطرح میکردیم که از منظر این مردم فقه، حوزه و روحانیّت چه هستند. آیا مردم فقه، حوزه و روحانیّت را دینی میدانند یا سکولار؟! آنهایی که فکر میکنند پاسخ به این سؤال چندان مهم نیست، کافیست چند باری به صورت عادی در میان مردم شهر قدم بزنند. ۹۷/۶/۱۶
#یادداشت
#روحانیت
#سکولاریسم
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تعدد نهادهای حوزوی و تبعات ناخواسته!/آسیب شناسی وضعیت موجود نهادهای حوزوی
#یادداشت_وارده
⬅️مدتیست حوزه علمیه از طرف مردم و حاکمیت مورد مطالبه قرار می گیرد و هردو به یک دلیل مشترک!. حوزه علمیه مبدع و محدث نظام جمهوری اسلامی بوده است و به همین دلیل نیز در تمام دستاوردها و بالتبع ضعف و ناکارآمدی های وضع موجود نیز شریک است. نکته ای که در گفتگوی اخیر رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در برنامه شوکران نیز بدان تصریح شد.
⬅️اما چرا حوزه های علمیه آنگونه که توقع می رود و آنگونه که مورد انتظار است، نمی تواند نقش فعال خود را بازی کند و تحرک لازم برخورد نیست؟
⬅️اگر به صورت نسبی این فرضیه را بپذیریم، در کنار دلائل و عوامل متعددی که برای آن می توان برشمرد، یکی از مهمترین دلائل این کم تحرکی و انفعال را باید در تعدد ساختاری مراکز راهبری و سیاست گذاری حوزه های علمیه دانست.
⬅️تصور کنید کسی که بیرون از حوزه علمیه است وقتی از جامعه الزهرا اسم می برد، در پاسخ بشنود که جامعه الزهرا ارتباط ساختاری و سازمانی با مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران ندارد و نهادی است مستقل از مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران با مدیریتی مستقل.
⬅️و باز تصور کنید وقتی از مرکز خدمات حوزه های علمیه سوال می شود، پاسخ داده شود مرکز خدمات ساختاری است مستقل با هیئت امنا و مدیریت مستقل که هیچ ارتباط ساختاری و سازمانی با مدیریت حوزه های علمیه ندارد.
⬅️و باز دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، نهادی است مستقل از مدیریت حوزه های علمیه، مرکز خدمات حوزه های علمیه و مدیریت حوزه علمیه خواهران دارد.
⬅️و باز وقتی از مرکز مدیریت حوزه های علمیه نام برده می شود، منظور مدیریت حوزه های علمیه برادران است که حتی شامل حوزه علمیه خراسان و اصفهان هم نمی شود.
⬅️خلاصه آنکه مرکز مدیریت برادران از خوهران جداست، این دو از دفتر تبلیغات حوزه علمیه جداست، و این سه از مرکز خدمات حوزه های علمیه جداست و این چهار نهاد از حوزه علمیه خراسان و اصفهان جداست و جدا بودنشان هم بدین معناست که شورای سیاست گذار، هیئت امنای مستقل و مدیریتی مستقل دارند بدون هیچ ارتباط ساختاری و سازمانی با دیگری اما همه آنها پسوند «حوزه های علمیه» را یدک می کشند!
⬅️مشکل عدم ارتباط و تعامل سازمانی و ساختاری وقتی به سراغ مراکز تابعه این نهادها مثل دانشگاه ها، پژوهشگاهها و مراکز آموزشی پژوهشی و خدماتی می رویم حادتر می شود.
⬅️تبعات طبیعی چنین تعدد و تکثری این خواهد بود:
🔸پژوهشگاهی در حوزه علمیه روی مسائلی پژوهش می کند که نه از دانشگاههای حوزه بیرون آمده و نه از مراکز مطالعات حوزوی و نه از هیج اتاق مسئله یابی.
🔸هزینه های تبلیغی در جایی صرف شوند که مسئله حوزه های علمیه نیست و یا فاقد اولویت است.
🔸از طرف دیگر جذب و پذیرش طلبه بر اساس شاخصه هایی صورت میگیرد که بر اساس نیاز ماموریتهای تبلیغی یا پژوهشی یا تربیت نیرو نیست.
🔸به طلاب و روحانیونی خدمات ارائه می شود که هیچ فعالیتی در راستای وظایف و ماموریتهای حوزوی ندارند.
🔸به دلیل همین تعدد مراکز مدیریت و تصمیم گیری، امکان مدیریت بودجه های حوزه های علمیه از دست رفته است.
🔸تراکم طلبه هایی که بدون هیچ گونه ظرفیت سنجی و نیاز سنجی و استعداد سنجی پذیرش شده اند و اکنون به دلیل فراهم نبودن شرایط بکارگیری این حجم از طلاب، شاهد تراکم و در نتیجه فقر و محرومیت شدید اقتصادی و خدمات حمایتی آنها مواجهیم.
🔸همچنین موازی کاری، بر زمین ماندن مسئولیت ها و ماموریت ها و دهها مشکل دیگر، نتیجه چنین تنوع و تشتتی است.
⬅️مدیران و مسئولان حوزی اگر به دنبال افزایش بهره وری هستند، اگر عزم جدی برای حضور فعال در جامعه و ایفای نقش محوری دارند، فقط کافیست از این همه تنوع و تعدد و تشتت بکاهند.
( به نقل از مباحثات http://mobahesat.ir/ )
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#نقد_و_نظر
#مطالبه_گری
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠بسته پیشنهادی از تازهترین آثار منتشرشده پیرامون عاشورا (منتشرشده سالهای 96 و 97)
🖋محسن حسام مظاهری
⬅️طبق سنت هرسال، در آستانهی ماه محرم، فهرستی از تازهترین کتابهایی که با موضوع امامحسین و عاشورا به زبان فارسی منتشر شده و با رصد مستمری که در آثار این حوزه دارم، دیدهام و بهنظرم برتر بودهاند را معرفی میکنم.
1
[مقتل]
📗«ترجمهی وقعة الطف»
محمدهادی یوسفی غروی
محمدصادق روحانی
کتاب طه
مقتل الحسین ابومخنف یکی از نامدارترین و معتبرترین منابع اولیهی تاریخ عاشوراست که متاسفانه اصل آن در گذر زمان از دست رفته است و تنها به نقل قولهای طبری از آن دسترسی داریم. برخی محققان کوشیدهاند با گردآوری همین برشهای نقل قول، آن مقتل را بازسازی کنند. ازجمله آقای یوسفی غروی در «وقعة الطف» و دکتر حجتالله جودکی در «مقتل الحسین ابومخنف». به تازگی ترجمهی جدیدی از وقعة الطف منتشر شده است. این ترجمه خصوصاً نمایهی خوبی دارد که به کار محققان میآید.
2
[مجموعه روایت]
📗 «رستخیز»
گروه نویسندگان
دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده
نشر اطراف
«رستخیز» دومین کتاب از مجموعه روایتهای روضه است. سال گذشته، کتاب نخست این مجموعه با نام «کآشوب» منتشر شد که با استقبال خوبی روبهرو شد. در این دو کتاب، جمعاً بیش از چهل نفر از نویسندگان تجربهی شرکت در روضه و مواجههشان با مقوله عاشورا و امامحسین(ع) را روایت کردهاند. تنوع این روایتها و مواجههها، کاشوب و رستخیز را به کتابهایی خواندنی تبدیل کرده است.
3
[مجموعه شعر]
📗 «اربعین مرثیه»
بنیاد دعبل خزاعی
نشر سپیدهباوران
تدوین مجموعه گزیده اشعار عاشورایی، کار متداولی است و بسیار انجام شده. اما اینکه گروهی از کارشناسان ادبیات مذهبی با امتیازدهی از بین صدها شعر، چهل قطعه را انتخاب کنند، برای نخستینبار رخ داده است. اربعین مرثیه، ماحصل عقل جمعی 40 شاعر و کارشناس ادبیات مذهبی است. علاوه بر مخاطبان عام، این کتاب برای محققان ادبیات دادههای ارزشمندی دارد.
4
[پژوهش مردمشناختی]
📗 «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا»
محمد مشهدی نوشآبادی
نشر آرما (از سری کتابهای سرو)
این کتاب، ماحصل پژوهشی در بررسی نقش متصوفه، قلندریه و اهل فتوت در آیینهای عزاداری عاشورا است. فرضیه اصلی کتاب این است که صوفیه در شکلگیری و تکوین بسیاری از آیینهای عزاداری بهطور اساسی و تعیینکننده اثرگذار بوده و بسیاری از آیینها و عناصر عزاداری یا بهکلی صوفیانه است یا اینکه صوفیان واسطهی انتقال آن از فرهنگ ایرانی و شرقی به فرهنگ شیعی و اسلامی بودهاند.
5
[پژوهش تاریخ اجتماعی]
📗 «تراژدی جهان اسلام» (3 جلد)
محسن حسام مظاهری
نشر آرما (از سری کتابهای سرو)
این کتاب، محصول پژوهشی در روایتها و گزارشهای سفرنامهنویسان، مستشرقان و ایرانشناسان دربارهی عزاداری مذهبی شیعیان ایرانی است. در این کتاب، که نگارش آن هفت سال به طول انجامیده، گزارشها و تحلیلهای بیش از 180 نفر به ترتیب تاریخی، آورده شده و نقد و بررسی شده است.
6
[پژوهش جامعهشناختی]
📗 هیئتهای عزاداری در جامعه ایران
جبار رحمانی
نشر آرما
این کتاب مجموعه مقالاتی است با موضوع تحلیل جامعهشناسانهی پدیدهی هیئتهای مذهبی. وجه اشتراک مقالات، بررسی هیئتها بهمثابهی «جماعت آیینی» است که به باور نویسنده، محصول مواجههی وجدان جمعی شیعی با جهان مدرن و افول ساختارهای جماعتی سنتی اند.
7
[نثر ادبی]
📗 «نیمروز دهم»
م. مؤید
شرکت چاپ و نشر بینالملل
از آقای مؤید، پیشتر کتاب «حسینِ علی» منتشر شده بود و این کتاب به نوعی دنبالهی آن محسوب میشود. از ویژگیهای قلم ایشان، اهتمام در سرهنویسی است که سبب شده روایت ایشان از واقعهی عاشورا، طعمی متفاوت و رنگ فارسی اصیل پیدا کند.
8
[پژوهش تاریخی]
📗 «مهاجر راه اصلاح»
مهدی کمپانی زارع
نشر نگاه معاصر
این کتاب، همانگونه که از نامش برمیآید، را باید نوعی تحلیل «اصلاحطلبانه» از واقعهی عاشورا دانست. نویسنده پس از بررسی سیر زندگانی امام، اشارهای کوتاه به چند نظریه در هدفشناسی حرکت امام میکند و سپس به شرح نظریهی مختار خود با نام «هجرت به قصد اصلاح» میپردازد.
9
[پژوهش تاریخی]
📗 «روایت عاشورا»
محمدابراهیم آیتی
بهکوشش مهدی انصاری قمی
کتابستان
مرحوم آیتی از محققان دینی و عاشوراپژوهان سختکوش معاصر است و کتاب «بررسی تاریخ عاشورا»ی او از مشهورترین کتابها در تحلیل عاشورا محسوب میشود. علاوه بر این کتاب، از ایشان یادداشتها و نوشتههای پراکندهی فراوانی در باب عاشورا موجود است که مغفول مانده بود که حالا خوشبختانه این مطالب توسط آقای انصاری قمی تدوین و منتشر شده است.
10
[داستان]
📗 «سه روایت از مردی که خدا دوست داشت او را کشته ببیند»
داوود غفارزادگان
انتشارات کتاب نیستان
#معرفی_کتاب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در سال ۱۴۱۴ش باید سیصدهزار روحانی داشته باشیم
🔴عبدالفتاح نواب مسؤل دبیرخانهٔ شورای عالی حوزه:
⬅️بر اساس چشمانداز شورای عالی (که چشم انداز ۱۴۱۴ را تصویب و برای مرکز مدیریت ارسال شده تا در آنجا برنامهریزی شود) ما حداقل در هفت محور اساسی و کلی نیاز به تربیت روحانی داریم؛ یکی محور علمی ـ پژوهشی است؛ یعنی تربیت استاد برای حوزه و دانشگاه. اینها تقریباً نیروهای بسیار کیفی حوزه خواهند بود که استاد حوزه و دانشگاه میشوند. یک محور علمی ترویجی داریم که بیشتر در آموزش و پرورش، رسانهها و فضای مجازی کار میکنند؛ یک محور فرهنگی تربیتی داریم که کار اینها بیشتر در مورد مساجد و بقاع متبرکه است.
⬅️یک محور فرهنگی مدیریتی داریم که بیشتر به جنبههای مدیریتی مربوط است و در مراکز اداری، نظامی اقتصادی و… کار میکنند؛ یک محور مناصب حکومتی و قضایی داریم؛ که مناصب حکومتی فراوان و نقش روحانیون در آنجا بیبدیل است و باید حضور داشته باشند؛ یک محور هم خارج از کشور است. البته در خارج از کشور هرکدام از محورهای مذکور میتواند باشد؛ مثلاً تدریس، یا حضور در مدارس و دانشگاهها و… .ما تقریباً بیش از شصت مورد کارویژه روحانیت داریم؛ از مدیر، مربی و مشاور مدرسه گرفته تا نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و نهادهای نظامی و… ؛ اینها مناصبی است که مجموعاً ما در ۱۴۱۴ باید بیش از ۳۰۰ هزار طلبه برای آنها داشته باشیم.
⬅️ما باید جذبمان را شدیداً بالا ببریم. ما قبلاً رقیب نداشتیم؛ رقبای ما قبلاً کنکور داشتند؛ اما الآن حتی در روستاهای دورافتاده از طریق موبایل برای همه دعوتنامه حضور در دانشگاه فرستاده میشود؛ آن هم بدون کنکور. دانشگاههای غیر انتفاعی برای پرشدن ظرفیتشان خودشان را به آب و آتش میزنند و حتی گاهی پا روی اصولشان میگذارند برای این که بتوانند خودشان را حفظ کنند. بنابراین حوزه الآن در شرایط سختی قرار گرفته است. شورای عالی نیز نظرش این است که کیفیگزینی کنیم. در کیفیگزینی جذب ما پایین میآید. ما بعضی سالها تا ده هزار جذب داشتیم؛ اما امسال ـ طوری که آقای اعرافی اشاره کردند ـ بین چهار تا پنج هزار نفر جذب داشتیم که فاصله زیادی دارد.
⬅️مناصبی است که ما نمیتوانیم به جز روحانی بدهیم؛ نماینده ولی فقیه در استان، امام جمعه و امام جماعت اختصاصی است؛ یا استاد حوزه، یک شغل اختصاصی برای روحانیون است؛ یا مثلاً دروس اسلامی در دانشگاهها و… . ما ظرفیتها را دهپانزده درصد گرفتیم؛ نگفتیم صد در صدش در اختیار روحانی قرار بگیرد. بیشترین سهم را در علوم اسلامی درنظر گرفتیم که پنجاه درصد را روحانی، پنجاه درصد را غیرروحانی اداره بکند. در جلساتی که در شورای طرح برنامه مرکز مدیریت با حضور حاج آقای اعرافی برگزار میشد، آمایش، چکشکاری و بهصورت دقیق مطالعه شد.
⬅️مثلاً ما سی و سه استان داریم که در هر استان به یک نماینده ولی فقیه نیاز داریم؛ اما مثلاً نماینده جهاد یک نفر بیشتر نیاز نیست؛ مگر این که یک استانی جداگانه بخواهد که اضافه میشود. بنابراین همهٔ اینها حساب شده است. به عبارت دیگر روحانی نقشهای مختلفی میتواند داشته باشد؛ یکجا نقش پزشک را پیدا میکند، یکجا معلم، یکجا مشاور و… . عرصههای کار برای روحانی عرصه خلاصه شده مثلاً مسجد نیست؛ در خود مسجد ما چند نقش داریم؛ نقشهای مختلف، تعدادِ زیاد میطلبد.
⬅️مسؤولیت دستگاه بودجه حوزه با من است؛ بودجه را من از دولت میگیرم و بین حوزههای علمیه کشور به جز خراسان که مستقل است توزیع میکنیم. ما بودجهای که میگیریم چند رقم است؛ یک بودجه هزینهای و جاری است که صرف حقوق اساتید و طرح هجرت و کارمندان و آب و برق و گاز و تغذیه طلاب می شود؛ یک بودجهای به ما میدهند بهعنوان ملی و عمرانی که این بودجه گاهی از سالها صفر بوده است. الآن دو سالی است که اعتبار میدهند؛ ولی میگویند این به عنوان اسناد خزانه است. مثلاً این بودجهای را که در اختیار مرکز مدیریت قرار میدهم، آقای اعرافی برای مدارس علمیهاش میگوید ما این پنج مدرسه را در کشور داریم؛ این پنج تا باید بازسازی یا تکمیل یا تجهیز یا تعمیر شوند؛ به هر کدامشان به نحوی بودجه اختصاص پیدا میکند و ایشان دستورش را میدهند. آن مدرسه باید برود یک پیمانکار پیدا بکند؛ آن پیمانکار کار میکند و بعد ما بدهکار پیمانکار میشویم؛ این سند خزانه را میدهیم و او میرود از دولت پولش را میگیرد. معمولاً روند این کار بسیار کند است.(به نقل از مباحثات)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یکی از نتایج کشاندن اختلافات سیاسی و جناحی به عرصه اجتماعی و رسانه ای:
🔴روحانیت و خطر سقوط به مرز لمپنیسم
✍️سعید معدنی(جامعه شناس)
⬅️در دهه 50 که دانش آموز بودیم الگوی مارا امام خمینی، طالقانی و مراجع تقلید آن زمان معرفی میکردند. آن زمان در رویای زیستن خوب و حرکت بسوی روشنایی و رستگاری بودیم.
بخصوص در خانواده های مذهبی که با قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه بزرگ می شدیم
اما چهار دهه بعد به اینجا رسیده ایم که بخشی از روحانیت به ورطه ای دچار شده اند که همدیگر را به دروغ گویی و قتل و به تمسخر "1400 با گونی" یاد می کند. قرار بود روحانیت در این انقلاب، معنویت، عزت و احترام را برای ما به ارمغان بیاورد؛ اما این توییت رو ببینید و با فاصله به آن نگاه کرده، و کمی بیاندیشید؛
--یک روحانی ( حجت الاسلام رسایی) توییت میکند؛
--یک روحانی دیگر(حجت الاسلام روحانی رییس جمهور) را به دورویی متهم میکند.
--یاد آور تابلویی می شود حاوی شعار "...استخر فرح در انتظارت"، که بر دوش یک حجت الاسلام دیگری با عمامه ای سفید در مراسمی در قم حمل می شود.
--برخی این نوشته را دلیل مرگ مشکوک آیت الله هاشمی رفسنجانی (یک روحانی دیگر) فرض می کنند. برخی دیگر آنرا یک نوع شوخی در یک مراسم جدی می دانند!
--رسایی در نهایت در توییت اش به جمله یک حجت الاسلام دیگر با عمامه مشکی اشاره می کند که در مراسم بزرگداشت عید غدیر "جوان معترض به دکتر مطهری" را تهدید به انداختن در گونی کرده است.
روحانیت ما به کجا رسیده است؟
واین جامعه را به کجا رهنمون خواهد کرد؟
⬅️شاید شما بگویید این نشانه های لمپنیسم مربوط به بدنه اصلی روحانیت نیست. کما اینکه در یادداشتی در هفته نامه کرگدن از آقای بطحایی که تحصیلات حوزوی دارد، خواندم که 30 درصد روحانیت وارد مناسبات روزمره سیاسی ، اقتصادی شده اند. بقیه به همان شیوه قدیم در راه علوم حوزوی تحصیل و تلاش می کنند. اما اصلی در جامعه شناسی وجود دارد به نام "ما و آنها". ما همه ی معلمان، کارمندان، دانشجویان، استادان دانشگاه و... را یک جور می بینیم و از پایگاه خود به آنها نگاه کرده و ارزیابی میکنیم. لذا سایر اقشار جامعه از طریق همین افراد ملبس به لباس روحانیت که در ویترین اقتصاد و سیاست قرار دارند در باره روحانیت قضاوت می کنند، ولو اینکه 70 درصد وارد این مناسبات نشده باشند.
با خواندن این نوع توییت ها جامعه می اندیشد آیا این نوع سلوک "استخر و گونی مملو از دورویی" می تواند ما را به سرمنزل سعادت و خوشبختی رهنمون سازد؟
⬅️قرار ما در آستانه انقلاب 57 و اون روحانیت که سردمدار رسالت خوشبختی ما بودند، این نبود که به این توییت ها رسیده ایم!
یاد شعری از سید علی صالحی افتادم که بی مناسبت نیست دراینجا بخوانیم:
■■■
قرار بود يكی از ميان شما
براي كودكان بیخواب اين خيابان
فانوس روشنی از رويای نان و ترانه بياورد!
قرار بود يكی از ميان شما
برای آخرين كارتنخواب اين جهان
گوشهی لحافی لبريز از تنفس و بوسه بياورد!
قرار بود يكی از ميان شما
بالای گنبد خضرا برود
برود برای ستارگان اين شب خسته دعا كند!
پس چه شد چراغ آن همه قرار و
عطر آن همه نان و
خواب آن همه لحاف؟!.....
(سیدعلی صالحی)
#یادداشت
#روحانیت
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رسالت اصلی مبلّغ تبدیل فکر به عمل است
🔴گفتاری از آیتالله سید منیر خباز
⬅️خلاصه رسالت مبلغ، تبدیل علم به عمل است؛ بنابراین سؤال اصلی بحث ما این است که چگونه مبلّغ دینی میتواند فکری را که میخواهد تبلیغ کند، به عمل تبدیل کند؟ این مسأله در آیات و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی به آیه تفقّه که در ابتدای بحث قرائت کردم توجه کنیم، میبینیم که خداوند نتیجه حرکت برای تفقّه را عمل میداند و میفرماید: «لعلّهم یحذرون». از همین رو است که بعضی مفسّرین بر این باورند که نامگذاری «فکر» به «خیر» بهواسطه اثر عملیای که دارد صورت گرفته است؛ و الا فکر به تنهایی اگر اثر عملی در شخصیت انسان نداشته باشد، خیر محسوب نمیشود.
⬅️به نظر ما باید چهار گام در این راه برداشت:
۱. تعیین دقیق چهارچوب فکر و موضوع کلام؛
۲. تبلور ایده و موضوع بحث؛
۳. به کارگیری روش مفید و جذاب برای تبیین موضوع؛
۴. تقویت نظریه بحث به وسیله شواهد عملی.
متن کامل در http://mobahesat.ir/16325
#اندیشه_ها
#تبلیغ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه سکولار است یا سکولار مذهبی؟
🖊روح الله جلالی
◀️تعریف دقیق سکولاریسم جدایی دین از سیاست یا جدایی دولت از کلیسا و نهادهای مذهبی نیست. معنای دقیق سکولاریسم در «حجتمحوری» و «هدف گذاری» است. به این معنا که یک جامعه سکولار نمیگوید چون وحی یا مذهب گفته، این باید یا نباید وجود دارد، بلکه این باید و نباید از مسیر عقل و رأی و منابع دیگر حجت است. به عبارت دیگر ممکن است مولفهای مذهبی پذیرفته و قانون شود اما علت پذیرفته شدن آن حجت بودن منابع مذهبی نیست، بلکه همان منابع مرجع غیرمذهبی مانند عقل و عرف و رأی و ... باعث پذیرش آن میباشد. هدف سکولاریسم هم تأمین سعادت دنیوی و اخروی نیست و تنها آنچه در دنیا و پیشبرد امور آن، مورد خوشآمد است را میپذیرد.
پس کناره گرفتن از منابع دینی در اداره امور دنیوی چه فلسفه، چه سیاست و ...، و این جهانی دیدن مسائل، مهمترین پایههای سکولاریسم هستند.
◀️بدنه بزرگی از حوزه علمیه، پس از چهاردهه دخالت حداکثری در تقنین، اجرا و قضا در حاکمیت ایران، هنوز مهمترین وظیفه خود یعنی تولید مبانی محکم از منابع فقهی(ادله اربعه)، در رابطه با سیاست، اقتصاد، فرهنگ و...، را به درستی نه تولید و نه تبیین نموده است. پس میتواند مبتلا به پدیده خطرناکتری از سکولاریسم باشد، یعنی "سکولاریسم مذهبی".
کنار گذاشتن منابع وحیانی و رشد نتیجهگرایی بجای تکلیف محوری، در عین نیازهای پیچیده اداره امور، منجر به تورم سکولاریسمی میشود که رنگ و لعاب مذهبی دارد.
این سکولار شدن، به دلیل فقر تبیین و تولید محتوای دینی متناسب و برگرفته از اجتهاد پویا، و عدم رفتارسازی متناسب با آن، گریزناپذیر است.
مشکل اینجاست که همه طلاب، در بحث اجتهاد و تقلید میلیونها ساعت برای مردم از لزوم تخصصگرایی و لزوم و وجوب رجوع عقلانی غیرمتخصص به متخصص منبر رفتهاند اما خود در مباحث فقه سیاسی و پیچیدگیهای سیاسی تماما مجتهد و نه مقلد هستند.
◀️طلبهای که معنای بغی را نمیداند و هیچ تصوری از بایستههای اعتراض اجتماعی و... ندارد، طوری در تجمعات سیاسی فریاد "اعدام" میزند که تا مدتها با گلوی گرفته بایستی سخن بگوید.
آن یکی که فرق سد ذرایع و افتتاح ذرایع را نمیداند و زمانی که بسیاری از فقها و مراجع، در زندان و شکنجه بودهاند به دنیا نیامده بوده است، نه بخشی، بلکه تمام مراجع را بیبصیرت، سکولارپرور و ناآگاه تصور میکند که بایستی با تجمعات خودجوش ادب و متنبه شوند.
دیگری با ادعای دینشناسی، مرتب در تحلیلهای خود دم از ممنوعیت و محدودیتهای سلیقگی میزند درحالیکه از برگزاری و تابآوری 6 دقیقه مناظره فقهی در مورد ادعاهای پرتکرار خود عاجز است.
◀️نگون بختی اینجاست که بسیاری از میدانداران پرسر و صدای حوزوی، نه دین را بلدند نه سیاست را میشناسند.
رک و پوستکنده به این "کنار گذاشتن ادله دینی و دخالت سلایق شخصی و باندی به اسم مذهب" میگویند «سکولاریسم مذهبی».
طبیعتا اگر حوزه به این سمت حرکت کند که بخاطر پشتگرمیهای دستهای و باندی و نه توان فقهی و علمی، به تبیین باید و نبایدهای سیاسی بپردازد، و سایرین را وادار به احتیاط و یا سکوت کند، به سرعت به سمت سکولاریسم مذهبی پیش میرود.
◀️ریلگذاری دروس و هشدارهای زعمای حوزه اگر در مسیر غنای دینمحوری در امور سیاسی و اجتماعی و ... نباشد، حوزه، مرجعیت عمومی خود را بیش از گذشته از دست خواهد داد، چراکه سلایق مبتدی انسانی، مانند مبانی دینی پشتوانه حکمتهای الهی را ندارد که ثمره مثبت آن عمیق و درازمدت باشد. از طرفی اگر به بحث سلایق شخصی باشد ما در جنگ با تفکرات و مکاتب وارداتی که رویکرد آکادمیک و تجربی آنها دههها از حرکت ما سبقت دارند، از پیش بازنده خواهیم بود.
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0