eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
450 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
دغدغه‌های حوزوی
💠انقلاب اگر نظام دانايى خود را توليد نكند، شكست می‌خورد 🔸 اگر عاقلانه تأمل نشود، نه از تاک نشان مانَد، نه از تاکنشان... 🔻شوكران چهاردهم با دكتر حميد پارسانيا، رئيس سابق دانشگاه باقرالعلوم، متفكر و نظریه‌پرداز فلسفه علوم اجتماعى 📺 دوشنبه، ساعت ٢١، شبكه چهار سيما، برنامه شوکران؛ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠گنگره جهانی اربعین؛ 🔸نگاه تمدنی به اربعین در بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در سخنرانی سال۱۳۵۲ ⬅️...شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند‌، در کوفه بودند‌، در بصره بودند‌، در اهواز بودند‌، در قم بودند‌، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزاء متشتت در جریان بود. زیارت الاربعین. ⬅️می‌دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است... که مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه‌ این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته‌ اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه‌ این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه‌ اعضا فرمان می‌داد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند؛ اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آن‌ها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. ⬅️همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آن‌ها داشت و آن اینکه هم‌دیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر‌، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره‌ جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). ⬅️این کنگره‌ جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آن‌ها را به قلب دشمن فرو برده. ⬅️بنابراین مسأله‌ اربعین یک مسأله‌ مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره‌ بین‌المللی‌ و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز‌، سرزمین شهدا‌، مزار کشته‌شدگان راه خدا‌، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. ⬅️اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه‌ هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🔺بخشی از سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن(ع)مشهد در اسفند ۱۳۵۲ -به نقل از محکمات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت علیه روحانیت! 🔸اختلافات مکتوم و جدال‌های معلوم 🖋علی زمانیان ⬅️روحانیت ایران در حال حاضر امواج تند و بعضا نگران کننده‌ای را از سر می‌گذراند. تجربه‌هایی که به ویژه در چند دهه‌ی اخیر با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، هر یک آثار و نتایجی در پی داشته و دارد. علاوه بر این که علل و عواملی دست به دست هم داده است تا روحانیان در فراز و نشیب تاریخی و سرنوشت‌ساز کنونی به انواع مسئله‌ها دچار شوند، نتایج و پیامدهای تضعیف کننده نیز حیات اجتماعی و سیاسی روحانیت را با چالش روبرو کرد. ⬅️پرداختن به سلسله‌ی علل و عوامل، نیاز به نوشتاری طولانی دارد، اما در این جا صرفا به یک نکته اشارتی می‌شود. ⬅️در طول تاریخ، روحانیت همواره سعی کرده است منزلت و احترام گروه، صنف و یا طبقه ی خودشان را در ساحت عمومی جامعه حفظ نماید. مراعات یکدیگر را بکنند و دست کم در علن و آشکارا مقابل یکدیگر صف آرایی نکنند. از این رو با همه‌ی اختلافات و احیانا تقابل‌هایی که با یک‌دیگر داشتند، آن اختلافات را مسکوت گذاشته و از بیان آن نزد جامعه خودداری می‌کرده است. اما آن رابطه‌ی به ظاهر مسالمت‌آمیز میان روحانیت، در سپیده‌دم پیروزی انقلاب، جای خودش را به تیرگی رابطه و تقابل آشکار داد. این تقابل و رویارویی از بالاترین سطح روحانیت، یعنی مراجع تقلید آغاز گردید. فارغ از ماهیت و محتوای نزاع‌ها و یا داوری در باب آن‌ها، اما این نکته را نمی‌توان از نظر دور داشت که بتدریج آن جدال‌ها و تسویه حساب‌ها به خیابان‌ها کشیده شد و هر یک از آن‌ها آثاری را بر جای گذاشت. ⬅️ستیز روحانیت علیه روحانیت، با افشاگری‌ها و متهم کردن‌ها آغاز گردید. برخی از مراجع تقلید در این نزاع‌ها مورد انواع بی مهری‌ها و توهین‌ها از سوی تریبون‌های رسمی و شعاردهندگان تندرو در تظاهرات‌های طراحی شده‌ی خیابانی قرار گرفتند. به خانه‌هاشان هجوم آورده شد و زندگی‌شان تخریب گردید. اوج چنین تقابلی را می‌توان در حصار چندساله و توهین‌های علنی علیه آیت الله منتظری ملاحظه کرد. آن تقابل هر چه که بود و فارغ از این که حق با چه کسی بود، اما روحانیت حاکم که بر سریر قدرت تکیه داشت، توجه نکرد که حتی اگر در این تقابل حق با آن‌ها باشد، اما این بدان معنا نیست که نتایج و پیامدهای عمل‌شان را خودشان تعیین و مدیریت می‌کنند. مهم این بود که آن حد و مرزِ احترام سنتی به روحانیت و به ویژه مراجع تقلید شکسته شد. آن چه که اهمیت داشت این بود که مرزهای حرمت روحانیت توسط خود روحانیت در هم فرو ریخت، مرزهایی که در طول تاریخ، کم و بیش مستحکم باقی مانده بود و حتی نظام پیشین هم آن را به رسمیت می‌شناخت. ⬅️نزاع و ستیز روحانیت علیه روحانیت، در حوزه و حریم روحانیت باقی نماند. مردم را نیز به میدان فراخواندند و از پشتوانه‌های آنان استفاده کردند. آنان نمی‌دانستند ممکن است مردم به فرمان‌شان بیایند اما دیگر به فرمان آن‌ها نخواهند رفت. این همان پاشنه آشیل نظامی شد که می‌خواست سقف سیاست را بر ستون حوزه بنا کند. نتیجه این شد که حریم سنتی مراجع تقلید و مجموعه‌ی روحانیت به دست خود روحانیت از میان رفت. آن دیواری که قرار بود بر سر برخی فرو بریزد اما بر کل روحانیت آوار شد و حرمت تاریخی و سنتی‌شان را در جدال‌ها تخریب کرد. روحانیتی که نقد اجتماعی نسبت به خود را برنمی تافت، به یک باره در برابر تهاجمی بزرگ قرار گرفت که از میان خودشان آغاز شده بود. ⬅️زمان و تاریخ، برنمی گردد. آن مرزهای شکسته، ترمیم نمی‌شود. دیوارهایی که بر حریم مراجع تقلید کشیده شده بود، برداشته شده است. اقتدار سنتی روحانیت با بحران روبرو شده و پایه های منزلت اجتماعی‌اش سست و بی اعتماد گشته است. البته اقتدار به علت‌های دیگری هم فرو ریخت، اما کشمکش روحانیت علی روحانیت، علت قابل تاملی است که باید در نظر داشت. روحانیت به جای این که گریبان دیگران و به ویژه روشنفکران را در فروکاهش منزلت اجتماعی و فروریختن مرزهای پیشین بگیرد باید که علت را در خود بجوید و خویش را به داوری تاریخ ببرد. ♦️جدال و کشمکش روحانیت علیه روحانیت هنوز ادامه دارد و بقایای اقتدار و احترام سنتی را چون سیل با خود می برد. این نزاع و ستیزها سرمایه تاریخی‌شان را فرسوده می کند، البته اگر چیزی باقی مانده باشد. 1397/08/12 -به نقل از خرد نقد http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠من یک ضد آمریکایی هستم 🖋میثم مهدیار ♦️اگر شما یک فعال و دلسوز واقعی محیط زیست باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون آمریکا بزرگترین آلوده کننده محیط زیست در جهان است ♦️اگر شما یک فعال صلح جهانی باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون آمریکا بیشترین نقش را در هدایت مستقیم و غیر مستقیم جنگ ها در جهان در دهه های اخیر داشته است و میلیون ها انسان را به کام مرگ فرستاده است. ♦️اگر شما دموکرات واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون آمریکا تعداد زیادی از دولت ها و حکومت های مردمی از شیلی تا ایران را با کودتا ساقط کرده و در عوض مانع از سقوط بسیاری از حکومت های دیکتاتوری از جمله سعودی ها بوده است. ♦️اگر شما یک فعال ضد سرمایه داری یا یک چپ واقعی هستید حتما یک ضد آمریکایی هم هستید چون آمریکا تجلی سرمایه داری وحشی مدرن و پست مدرن است که بیشترین درآمدش از تولید و فروش سلاح های کشتار جمعی است. ♦️اگر شما یک مسلمان واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هم هستید چون در یک دهه گذشته آمریکا به دو کشور مسلمان حمله کرده و ضمن تجهیز و آموزش تروریست ها، با ایجاد جنگ نا امنی در استراتژیک ترین منطقه انرژیک جهان تامین انرژی برای جهان سرمایه داری را تضمین کرده است. ♦️اگر شما یک خانواده دوست واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هم هستید چون هالیوود یکی از اصلی ترین ابزارهای فرهنگی سرمایه داری برای اضمحلال خانواده ها بوده است. ♦️اگر شما یک فعال حقوق بشر باشید حتما یک ضد آمریکایی هستید چون هرساله تعداد زیادی (امسال تا کنون نزدیک به هفتصد نفر) آمریکایی به دست پلیس آمریکا کشته می شوند و این رژیم بسیاری از کسانی که تهدیدی برای جهان خواری او هستند در سراسر دنیا با ترور و صحنه سازی از بین می برد. همچنین انسانهای بسیاری در آفریقا و آسیا به عنوان موش آزمایشگاهی طعمه آزمایشهای دارویی و میکروبی و شیمیایی این رژیم شده اند. ♦️اگر شما یک فعال حقوق کودکان باشید حتما ضد آمریکایی هم هستید چون بزرگترین حامی دولت کودک کش صهیونیستی امریکاست و هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی ماهانه دهها کودک پاکستانی و افغانستانی را به کام مرگ میفرستند. ♦️اگر شما یک ایرانی واقعی باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون بیشترین هجمه های اقتصادی (طرح اصلاحات ارضی،تحریم، بلوکه کردن پولها و.. ) محیط زیستی ( طرح اصل چهارم ترومن) سیاسی ( کودتا، حمایت از جنایت های شاه، تحریک و حمایت صدام به حمله به ایران، حمایت از گروهک های تروریستی همچون منافقین و..) و تبلیغاتی و فرهنگی (از هالیوود تا فاکس نیوز) به ایران از جانب آمریکا بوده است. ♦️اگر شما مدافع حقوق زنان و مخالف استفاده از زنان به عنوان کالاهای جنسی هستید شما حتما یک ضد آمریکایی هستید چون آمریکا و هالیوودش مظهر و مبلغ استثمار جنسی زنان است. ♦️اگر شما مدافع واقعی علم در خدمت بشریت باشید حتما ضد آمریکایی هستید چون سلاح های پیشرفته و گوناگون آمریکا نماد و پیشرو استفاده ابزاری از علم در جهت نابودی بشر و محیط زیست است. 🔴و دهها دلیل دیگر وجود دارد که اجازه نمی دهد یک ایرانی ضدآمریکایی نباشد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نامه‌ای برای پاپ، نامه‌ای برای چه؟ 🖋مهراب صادق‌نیا ⬅️روز گذشته آیت‌الله دکتر محقق داماد به زبان فارسی نامه‌ای به پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان نوشته و از ایشان خواسته‌اند که در مسئله‌ی تحریم‌های ظالمانه‌ی آمریکا علیه ایران مداخله کرده و "ارشادات لازم را مبذول" دارند. ⬅️پاپ فرانسیس احتمالاً این نامه را که با ادبیاتی حقوقی-الاهیاتی و تا اندازه‌ای مستند به کتاب مقدس مسیحی نوشته شده است، بخواند و خوش‌حال شود که " یکی از معلّمین دینی" از ایران در این شرایط سخت ارشادات او را مفید دانسته و از او کمک طلبیده است. اما احتمالا پیشِ خودش فکر خواهد کرد که به یک حکومت سکولار در یک کشور بیشتر پروتستان، چه ارشادی می‌تواند داشته باشد. ⬅️سال‌هاست که شماری از ارباب ادیان به بهانه‌ی محیط زیست، گازهای گل‌خانه‌ای، جنگ و ترور، مهاجرت و پناهندگی و ده‌ها معضل بین‌المللی گرد هم جمع می‌شوند، به هم نامه می‌نویسند و توان خود را برای حل این مشکلات روی هم می‌گذارند ولی آب از آب تکان نمی‌خورد. این یعنی آن که مذهب نقش سنتی خود را دستِ‌کم در سطح قدرت‌ها و حاکمان از دست داده است. ⬅️حکومت‌های امروز ترجیح می‌دهند که به مجامع و قوانین بین‌الملل پای‌بند باشند تا به آموزه‌های کتاب مقدس و نصحیت‌ها و ارشادات پاپ‌ها. ⬅️من هم می‌دانم احتمالاً استاد ما از سرِ دل‌سوزی و تعهّد به ملّت خود خواسته است با کمک ارشادات پاپ فرانسیس وجدان عمومی جامعه‌ی آمریکا را بیدار کند، بلکه رئیس جمهور خیره‌سرشان را وادار کنند که قدری از ماجراجویی خود دست بکشد؛ ولی واقعیّت آن است که حاکمانِ جهان، دین را به توده‌ها داده و قدرت را از آنِ خود کرده‌اند و در این میان معلم‌های دینی حرفشان در کشور خودشان هم شنیده نمی‌شود، چه رسد به جامعه‌ای که خود را سکولار معرفی می‌کند. ⬅️در دنیای امروز، دین و فهم دینی ممکن است برای توده‌ها مهم باشد، آن‌قدر که برایش جنگ کنند و یا صلح؛ اما برای حاکمان نه. در روزگار ما همین که پاپ فرانسیس و همه‌ی پاپ‌ها و معلمان و مبلغان ادیان بکوشند پیروانشان را از جنگ‌های مذهبی بر حذر دارند و کمک کنند تکفیر و تبشیر آتش کینه و دشمنی نیافروزد، کاری بس ستُرگ کرده‌اند. ۹۷/۸/۱۳ -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سابقۀ پیشین و روز پسین 🖋رضا بابایی ⬅️روحانیت و حوزه‌های علمیه در ایران، از روز نخست تا امروز، دو مسئولیت را برای خود تعریف کرده‌‌اند: اجتهاد و تبلیغ. اگرچه مقصد و مقصود نخست طلاب، اجتهاد است، در عمل گروهی اندک از آنان به این جایگاه می‌رسد؛ به‌ویژه از آن رو که مجتهد اگر به مقام مرجعیت نرسد و مردم از او تقلید نکنند، اجتهاد او فایده‌ای چندان برای دیگران نخواهد داشت. از سوی دیگر شمار کسانی که می‌توانند بر مسند مرجعیت بنشینند و رساله بدهند و مقلدانی را گرد خویش جمع کنند، در هر دوره‌ای کمتر از انگشتان دو دست یا قدری بیشتر است. ⬅️بنابراین بیشتر طلاب، ناگزیر روی به سوی تبلیغ می‌آورند و برخی نیز شغل‌های متناسب با شخصیت حوزوی‌شان یا حتی نامتناسب با آن برمی‌گزینند. از این رو حوزه در ادوار گذشته اندک‌اندک ماهیت تبلیغی یافت و بیشتر مرکزی برای تربیت مبلغ شد تا پرورش مجتهد. ⬅️دروس و برنامه‌های حوزوی نیز همین رویکرد را یافت؛ به‌گونه‌ای که اکنون وابستگی حوزه‌های علمیه در ایران به منبر و خطابه و فرصت‌های تبلیغی(محرم، صفر، فاطمیه‌ها، رمضان، مجالس ترحیم و...) در حد پیوستگی ماهوی است و بدون این فرصت‌ها فلسفۀ وجودی حوزه نقصانی عظیم می‌پذیرد. ⬅️افزون بر این، نتیجه‌ای که حوزه از رهگذر تبلیغ در روستاها و شهرهای دور و نزدیک گرفته است، بسیار بیش از فایده‌ای است که از تعدد مرجعیت‌ها و مجتهدان برده است. ⬅️پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حضور حوزویان در مناصب سیاسی و اجتماعی، حوزه برای پیشبرد اهداف فرهنگی و سیاسی خود، همچنان روی به سوی تبلیغ آورد و اندیشید که می‌تواند از طریق گفتار و نوشتار و گاهی اجبار، گره‌های سیاسی و فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی جامعه را بگشاید؛ غافل از آنکه معضلات اجتماعی را در جامعۀ پیچیدۀ شهری نمی‌توان با سخنرانی و گفتارهای تبلیغی و نصیحت و گاهی روش‌های قهری حل‌وفصل کرد. مثلا وقتی با پدیدۀ ازدواج‌گریزی جوانان روبه‌رو شد، نخست در فضیلت ازدواج سخن‌ها گفت و کتاب‌ها نوشت و پی‌درپی جلو دوربین صداوسیما رفت. در گام دوم خانواده‌ها را به آسان‌گیری در ازدواج جوانان توصیه کرد. هم‌زمان به افزایش وام ازدواج و راهکارهای این‌چنینی روی آورد. اما همسرگزینی و تشکیل خانواده، بیش از توصیه و تبلیغ و سخنرانی و وام، به امنیت شغلی و امکانات حداقلی و امیدواری به آینده نیاز دارد، و اشتغال‌زایی سراسری نیازمند همگرایی در سطح ملی و بلکه جهانی است و نهادهای ایدئولوژیک مانند حوزه، بیشتر در حفظ مرزها و برجسته‌سازی تفاوت‌ها می‌کوشند تا همگرایی با همۀ طبقات و گرایش‌های اجتماعی و هم‌زیستی اختیاری با جهانیان. ⬅️همچنین هیچ‌ یک از فضیلت‌های اخلاقی در جامعه نهادینه نمی‌شود مگر آنکه زمینه‌های اجتماعی آن فراهم شود. زمینه‌های اجتماعی نیز کمترین نیاز را به سخنرانی و تبلیغات و گفتار و نوشتار و اجبار و نصیحت دارد. گفتاردرمانی، اگرچه در برخی محیط‌ها و برای برخی مخاطبان پاسخگو است، به هیچ روی نمی‌تواند ساختار جامعۀ شهری را دیگرگون کند، یا همۀ نظریه‌های علمی را یک‌سره به زانو درآورد؛ نظریه‌هایی همچون «روان‌شناسی قدرت» که می‌گوید: «در جهان انسانی هیچ چیز به اندازۀ قدرت، انسان‌ها را به‌ یک‌دیگر شبیه نمی‌کند. بنابراین بدون مدیریت قدرت، مدیریت توسعه‌محور جامعه ممکن نیست.» ⬅️نهاد و گروهی که مسئولیت کشورداری را بر عهده می‌گیرد، می‌بایست مقتضیات کشورداری و تجربه‌های کلان بشری را بپذیرد و با برخی خصلت‌های تاریخی خویش وداع کند؛ اگرچه آن خصلت‌ها و روش‌ها در دوره‌هایی از تاریخ کارساز بوده‌ و حتی معجزه کرده است. اما متأسفانه گاهی چنان است که حافظ گفته است: آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر کین سابقۀ پیشین تا روز پسین باشد. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه در عصر غیبت قادر به ساخت مدینه فاضله نیست 🔈مهدی نصیری ◀️بر اساس مبانی کلامی شیعه، قوام دین و دنیا به حاکمیت مبسوط الید حجت معصوم (نبی و یا امام) خداوند بستگی دارد و اگر این حاکمیت سلب شود و لو آن که معصوم حاضر و ظاهر باشد و به خصوص اگر به خاطر سلطه ظالمان و عدم پشتیبانی مردم، در پرده غیبت برود، جامعه بشری دچار خلا عظیم هدایتی و سیاست ورزی در امور دینی و دنیایی اش می شود و شرایطی اضطراری بر جامعه حاکم می شود و هیچ عاملی جز اعاده حاکمیت معصوم نمی تواند این خلا را به کمال و در حدی رضایت بخش پر کند. ◀️اگر تصور کنیم که حکومت دینی می تواند بر موانع ساختاری ایجاد شده توسط مدرنیته در همه بخشهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سبک زندگی و … غلبه کند و طرح تمدنی اسلامی در حدی بالا و رضایت بخش را بریزد، این تصور از شناخت واقعیتهای زمانه به دور است. ◀️بدعتی بزرگ به نام مدرنیته بستر تمدنی موجود را چنان ویران کرده است که بذر احکام و آموزه های دینی نمی تواند در این شوره زار تمدنی به برگ و بار لازم بنشیند و یک حکومت دینی در این عصر ناگزیر به تن دادن به راه حل‌های عرفی و غیر دینی و غربی در بسیاری از عرصه هاست همان گونه که جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون به این راه حلها از باب ضرورت تن در داده است. ◀️وقتی در دوران سیطره مدرنیته از پذیرش ساختارهای مدرن ناگزیر بودید، طبیعی و بلکه ضروری است که در بسیاری از موارد حکومت دینی و فقهی برای سامان دادن به این ساختارها و استفاده کارآمدتر از آنها به متخصصان و کارشناسان و تجربیات مدرن مراجعه کند و از علم و تجربه آنها بهره بگیرد. ◀️در پارادایم و گفتمان مسلط بر حوزه ها و نظام آمورش حوزوی، تحلیل عمیق و بنیادینی از دنیای جدید وجود ندارد و بلکه بعضا علوم و تکنولوژی مدرن محصول تعالیم دینی قلمداد می شود که غربیها به این تعالیم عمل کرده اند اما مسلمین از آن فاصله گرفته‌اند! حتی فقیهی بزرگ مانند نایینی دموکراسی غربی را از مصادیق آیاتی چون «و امرهم شوری بینهم» می بیند. ◀️وقتی تحلیل حوزه و فقه ما از مدرنیته صرفا یک تحول کمّی باشد و پشت مدرنیته یک مکتب را با جهان بینی و ایدئولوژی و ساختارهای خاص خودش که بنیادا در تقابل با دین و شریعت است نبیند، تصور می کند که تمدن سازی دینی و جامعه پردازی فقهی و شرعی امری سهل و ساده است و اگر چهل سال هم تجربه حکومتی داشته باشد و ناکامی های فراوانی را هم پیش روی خود در دینی کردن جامعه و ساختارها (در حد مطلوب و رضایت بخش) داشته باشد، باز هم به حکم این که حرف مرد یکی است، می گوید فقه حلّال همه مشکلات است و مشکل فقط در این است که حوزه تحرکش کم است و یا مدیریت آن مثلا انقلابی نیست و یا آن که درسهای خارج آن سکولار است و تحلیل هایی از این دست که ممکن است بهره ای از حقیقت هم داشته باشند اما بدون شک ریشه مشکل در این امور نیست. ◀️اگر حوزه ها و فقه و جمهوری اسلامی، مدام از طرح یک حکومت و جامعه و تمدن دینی سخن بگویند و در عمل توفیقاتشان در عرصه هایی به خصوص در زمینه اقتصاد و معیشت مردم و نیز کارآمدی نظام اداری و بدتر از همه در برخورد با مفاسد اقتصادی و چپاول بیت المال توسط الیگارش های موجود در جناحهای سیاسی، رضایت بخش نباشد، مردم این ناکامی ها را به حساب دین و همان شعارهایی خواهند گذاشت که شما مدام تکرار می کنید و نه به حساب بستر تمدنی منحط و فساد آفرین محصول مدرنیته و البته علاوه بر آن مدیریت ضعیف و بعضا فشل موجود در جمهوری اسلامی. ◀️کسانی که غافل از تنگناهای موجود در عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته، حوزه و فقه را منجی و حلال همه مشکلات و قادر به ساخت اتوپیای دینی معرفی می کنند و از عنصر واقع بینی و زمان شناسی که مورد سفارش اهل بیت (علیهم السلام) به شیعیان است، غافل می شوند، در زمره غالیانی هستند که ممکن است فقه و دین را از انجام مقدوراتش نیز باز دارند و میدان را یک سره به دست دین ستیزان بسپارند. ◀️در ظلمات زمانه کنونی یک جرقه می تواند کاری عظیم باشد تا چه رسد به نهضت و تاسیس نظامی که یک اتفاق عظیم و شگفت آور در دنیای امروز و تحت سیطره مدرنیته بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام و عمر چهل ساله آن هر کدام به طور جداگانه یک اعجاز به مدد خداوند بوده است. اصلاح سی درصدی امور هم در این شرایط یک دستاورد بی نظیر است. پس جایی برای یاس و ناامیدی و کنار کشیدن از صحنه سیاست و مبارزه و اصلاح گری نیست اما باید به یک نکته توجه داشته باشیم که اگر دایره اصلاح گری و انقلابی گری را از حیطه مقدوراتمان فراتر نهیم و انقلابیون غالی شویم ممکن است همان قدر مقدور را نیز از دست بدهیم. -به نقل از مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت در تمام ابعاد باید در کنار آموزش و پرورش باشد 🔸گزارش همایش سالانه ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش پرورش ♦️آیت الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه کشور: ◀️پیامبر(ص)، تمام معلمان، مربیان پزشکان و طبیبان قلب‌های جامعه هستند و نقش معمار جان و روح را دارند. در آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه آن زمانی به‌ وظیفه خود درست عمل کرده‌ایم که مانند طبیب جان و دل عمل کنیم. ◀️رسالت ما در ستاد همکاری بین حوزه و آموزش و پرورش تجمیع توانمندی‌های کلان و بنیادی، دانایی‌های مصداقی، مهارت‌های لازم و انگیزه‌های وافر برای هدایت خلق و پایه‌ریزی درست در کودکی و نوجوانی است. ◀️ابزارهایی از قبیل تشویق، تذکر، بازدارندگی، پیش‌برندگی و نفوذ بر عمق جان می‌تواند منجر به ‌یک شخصیت جامع و متوازن شود در نهاد حوزه و آموزش و پرورش و مدرسه باید به‌کارگیری شود. ◀️سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بیش از 6 سال مورد توجه بوده است. این سند برآمده از تمام تجربیات چهار دهه گذشته انقلاب اسلامی بوده. در این سند تلاش شد تا تمام تجارب جمع‌آوری شود، با یک نگاه کلان این سند تولید شد. باید شاهد این باشیم که این سند در تمام شهرها و مدارس مورد بازخوانی و توجه قرار گیرد، همچنین درباره این سند باید مطالعه و فرهنگ‌سازی کرد و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز باید برای پیشبرد سند تحول بنیادین و تامین نیازهای سخت و نرم‌افزاری آن بیشتر کمک کنید. این سند یک نگاه جامع و متوازن به‌تربیت با توجه به‌نگاه اجتهادی و عقلانی اسلامی داشته است. ◀️دانش‌آموزان ما باید همزمان با فراگیری‌های خود از تربیت اجتماعی، سیاسی، هنری نیز برخوردار باشند، همچنین دانش‌آموزان باید تعلق به‌نظام خانواده را حس کرده و در عمق جان خود داشته باشند، بنابراین مقوله خانواده و تعلقات خانوادگی از نکات مهم در این سند است. ◀️سیستم آموزش و پرورش باید کشور را به‌بالاترین درجات علمی برساند و رشد علمی کشور را برای دانشگاه و حوزه پایه‌ریزی کند، علاوه بر این توجه به‌مهارت‌های زندگی و روح معنوی و اخلاقی از دیگر نکات کلیدی سند تحول بنیادین است که باید مورد توجه قرار گیرد. ◀️آموزش و پرورش را باید در اولویت‌های مسائل کشور بدانیم و همه باید حامی و همراه آموزش و پرورش باشیم و روحانیت نیز باید در تمام ابعاد کنار آموزش و پرورش و جوانان باشد، آنگاه افراد با این نگاه در کار تبلیغ خود نیز موفق‌تر هستند. ◀️تعلیم و تربیت هم از لحاظ درون مایه‌های دینی، دقیق و عمیق بوده و هم از لحاظ دانش‌های علوم تربیتی یک دنیای بی‌پایان است که برای تامین نیازها به‌عظمت این کار و لوازم و اقتضائات آن توجه داشته باشیم که نیازمند این است که حوزه به‌صورت عمیق به‌موضوع تعلیم و تربیت نگاه کند. ◀️مدیریت حوزه‌ها در یک سال مدیریت خود در طراحی‌های جامع خود طرح کار ویژه‌های روحانیت، آمایش و 200 رشته و گرایش در مقاطع مختلف در 11 حوزه آموزشی طراحی شده و در این درخت واژه رشته‌ها به‌حوزه تعلیم و تربیت در فقه، مشاوره پرداخته شده، همچنین در طول یک سال چند رشته را در حوزه تربیت اسلامی و مشاوره نهایی شده و مسیر اجرا را طی می‌کند. ◀️در مدارس مهم کشور گروه‌های علمی در حوزه‌های فقهی و کلام تشکیل دهیم و اعلام شده که حدود 400 گروه تشکیل شده و لازم است که در مدارس به‌نحوی هیات‌های اندیشه‌ورز ناظر بر مسائل آموزش و پرورش وجود داشته باشد. ◀️باید مطالعات مستمر برای آسیب‌شناسی وضعیت دانش‌آموزی تشکیل شود و اگر مطالعات آسیب‌شناسی نداشته باشیم، تمام کارها به‌خوبی انجام نمی‌گیرد. ◀️جایگاه آموزش و پرورش از سوی جامعه نیز باید مورد حمایت و همراهی قرار گیرد، همچنین تمام حرکات آموزش و پرورش در چهارچوب قانون و مقررات باید صورت گیرد. -به نقل از http://hamkariha.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ایده های حوزویان و معلمان در یکدیگر تنیده شود 🔸گزارش همایش سالانه ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش پرورش ♦️سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش پرورش: ◀️شیوه گذشته به گونه ای بود که همه معلومات و علم آموزشی دانش آموزان که ابتدا در متوسطه دوم، سپس متوسطه اول و امروز به دوره ابتدایی منتقل شد، بیشتر جنبه شناختی را محور قرار داد و جایگاهی برای کسب مهارت های تربیتی و پرورشی قائل نشد. ◀️با طراحی برنامه های متعدد به دنبال تقویت و توسعه فعالیت های تربیتی و فرهنگی با همکاری حوزه های علمیه در مدارس انجام دهیم. نباید تعامل و ارتباط میان حوزه و آموزش و پرورش را با چسب به یکدیگر بچسبانیم، امروز هجمه های سنگینی نسل جوان و نوجوان ما را تهدید می کند، باید حوزه و آموزش و پرورش با یکدیگر تنیده شوند و حوزه نقش هیئت اندیشه ورز آموزش و پرورش را ایفا کند. ◀️امسال اتفاق خوبی که رقم خورده است، اختصاص دو ساعت رسمی آموزش و پرورش به مسئله معلم و دانش آموز می باشد که بر اساس نیازهای روز و با تشخیص آموزگار، اداره شود. ◀️کاستی ها و نواقصی که وجود دارد همه اش به نظام آموزش و پرورش برنمی گردد و خیلی از آن متوجه نظام آموزش و پرورش نیست و البته بخشی از این نقص به عهده نظام آموزش و پرورش است و در ایفای نقش و پذیرش مسئولیت و تخلق به اخلاق عملی و نظری نقایصی دیده می شود. ◀️در دو دهه اخیر ناخواسته انحرفهای در برنامه رسمی و غیر رسمی آموزش و پرورش دچار شده ایم که موجب شده سهم اهداف تربیتی کاهش یافته و اهداف آموزشی و شناختی آنان حافظه محوری و آنهم حافظه کوتاه مدت شده و در سطح دانش خیلی مطالب را به خوبی حفظ می کنند ولی آنجا که به طور مثال باید حوانمروی و حلال و حرام را در عمل و در زندکی به کار ببرند نمره خوبی نمی گیرند. این انجراف یعنی توسعه و گسترش مهارت آموزی به نفع اهداف شناختی و کاهش اهداف تربیتی ابتدا در متوسطه دوم و پایه های 11 و 12 آغاز شد و این مصیبت در نظام آموزش و پرورش و متاسفانه در دوره ابتدایی هم شاهدیم که این موضوع فراگیر شده و سایه شوم خودش را در فضای تربیتی و پرورشی ما انداخته و گسترده است که کنکور یکی از عوامل بود که امیدورام با تلاش هایی که صورت می گیرد سهم این عامل کاهش یابد و سهم اهداف پرورشی و تربیتی بیشتر اختصاص یابد که البته این امر دشوار است زیرا جامعه در 20 سال گذشته به آن عادت کرده است. ◀️انحراف در فرایند یادگیری و یاددهی موجب شده که برنامه های ما بر اساس سند بنیادین اولا عوامل حذف شود که یکی از آنها کنکور است که سهمش را باید کاهش داد و می توان عطش آن را کم کرد زیرا در 85 درصد ظرفیت آموزش عالی و دانشکاه ها نیازی به کنکور نیست و بر اساس سوابق تحصیلی می توان دانش آموزان را جایگزین کرد. ◀️تلاش داریم عوامل موجده ای که باعث ایجاد این اتفاق شده و اهداف تربیتی را کنار زده و صرفا همه اهداف شناختی شده است را برطرف کنیم و امیدواریم از دوره ابتدایی کار به نحوی جلو رود که آزمون های مخرب و بی فایده تحت عنوان مختلف برگزار می شود، ممنوع کرده و کتاب های کمک درسی در این دوره منع و کنترل شده است که در ادامه نیز برای پایه های بالاتر این امر در نظر گرفته شده است. ◀️مدرسه محلی برای تمرین زندگی است و باید به کارگاهی آموزشی برای زندگی شود و باید یاد بگیرند که مسأله زندگی خود را چگونه حل کنند که آموزه ای عینی دینی نیز داریم. در بسیاری از کشورها نیز این رویکرد مورد توجه است ، که مدرسه به عنوان کانون اجتماعی باز تعریف شود و همان چیزی است که تحت عنوان کانون تربیتی محله نام برده شده و در سند تحول مدرسه باید به محیط با نشاط و سرزنده برای دانش آموزان تبدیل شود و در نیازهای فردی و زندگی اجتماعی مورد نیاز و عمل قرار گیرد نه اینکه حاقظه محوری باشد. ◀️برای اصلاح این مسیر نیازمند فکری معنوی و کارشناسی حوزه های علمیه هستیم و در دوره های فرهنگیان به صاحب نظران حوزه نیازمندیم. ◀️چسباندن حوزه و آموزش و پرورش مشکلی را حل نمی کند، بلکه باید به هم تنیده باشند و آموزش و پرورش حوزه های علمیه را به عنوان هییت اندیشه ورز باشد و از آنان به عنوان نخستین امر راهنمایی بگیرند که در این صورت همکاری بین حوزه و آموزش و پرورش صورت می گیرد. -به نقل از http://hamkariha.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رمزگشایی از یک علت بر زمین ماندن مهمترین توصیه‌‌های رهبر انقلاب 🖋محمد مطهری ⬅️اگر بنا بود در میان صدها توصیه رهبر انقلاب در دوره سی ساله رهبری، فقط و فقط یک جمله به عنوان کارسازترین، راهگشاترین و کلیدی‌ترین توصیه انتخاب شود، من بی‌تردید جمله‌ای را انتخاب می‌کردم که ایشان ماه گذشته در ابتدای درس خارج خود بیان کردند و با یک هفته تأخیر منتشر شد: «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند». ⬅️جالب است که امیرالمؤمنین علی(ع) در کلام خود - که این توصیه رهبری بیانی از آن است - اطلاع مردم از همه امور به جز اسرار جنگی را یکی از «حقوق مردم بر خود» به عنوان حاکم می‌شمارند (َالا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب). ⬅️اگر این توصیه اسلامی ولو به طور ناقص در کشور ما رعایت شده بود، امروز نه تعفن اختلاسها جمله «تا توانستند خوردند و بردند» را تبدیل به اعتراضی شایع کرده بود، نه فقر و اعتیاد و فحشا و سرقت و مستی هرگز در حد و اندازه امروز بود، نه این مقدار بدبینی نسبت به روحانیت وجود داشت، نه دینداری مردم این میزان لطمه دیده بود، نه روسریها در مقابل نگاه بی‌تفاوت اکثر مردم بر سر چوب می‌رفت، نه این تعداد «خوار» (زمین‌خوار، جنگل‌خوار، کوه‌خوار، دریاخوار و ...) آنهم از نوع پرنفوذ و خاردارش در دوره نظام اسلامی تولید شده بود، نه دلسوزانی به خاطر افشاگریِ به حق و درست به زندان و سلول انفرادی هدایت می‌شدند، نه برخی ژن‌های خوب و نازنین چنین جرات نشستن بر سر سفره‌های آماده را داشتند و نه شهر، جولانگاه زورگیران بود. (اخیرا دیگر استفاده از موتور و همراه را هم لازم نمی‌بینند و به تنهایی با پای پیاده و با تهدید قمه، موبایلها را از چنگ مردم بی‌پناه بیرون می‌آورند و خرامان از هوای پاییزی لذت می‌برند). به قول ناصر خسرو: خصم خرامان درين ضياع، فراوان! ⬅️این توصیه رهبر انقلاب عملا در سطوح مختلف مدیریتی و نیز صدا و سیما دنبال نشد و نخواهد شد، زیرا اولا برخی از مقامات (چه انقلابی و چه نیمه‌انقلابی یا غیر انقلابی و در رده‌های مختلف) اگر به این جایگاه رسیده‌اند از برکات عمل نشدن به همین توصیه است و طبعا با عملی شدن آن، موقعیت خود را در خطر جدی خواهند دید. ثانیا: مانور دادن روی این جمله نه نان دارد و نه سود جناحی. پس نمی‌توان آن را چماق کرد و بر سر جناح مقابل کوبید و بهتر است هر دو اردوگاه، کوتاه بیایند تا رازی از پس پرده‌ها برون نیفتد. ثالثا: این توصیه اگر عملی شود بسیاری از امور را باید برای مردم توضیح داد، که اگر خود مدیر هم به آن مایل باشد اطرافیان مانع‌تراشی می‌کنند. ⬅️بسیاری از اخباری که نباید محرمانه تلقی می‌شدند در کشور ما محرمانه بوده و هستند. دلایلی هم که اقامه می‌شود به ظاهر موجه است: سوء استفاده نکردن و شاد نشدن دشمن و بدبین نشدن مردم. (نتیجه این تدبیر را امروز می‌بینیم: نه دشمن شاد است و نه مردم بدبین!) ⬅️در واقع در بسیاری موارد، مشکل اصلی شادی دشمن نیست بلکه آرامش دوستان است و در معرض فشار افکار عمومی قرار نگرفتن و منافع شخصی و باندی. ⬅️چند روز پیش پیرمردی رنج‌دیده خطاب به یک وزیر چه پر معنا گفت: "خودتان می‌دانید و مملکتتان"! بنده هم دردمندانه می‌گویم که مسئولان عزیز! لاپوشانی‌ها و پاسخ ندادن به پرسشهای اذهان پر از ابهام مردم در عصر فضای مجازی، جامعه را خیلی زود به سوی انفجار می‌برد و قطعا خطر این مسأله برای نظام از خطر نفوذ و تحریم و تهدید دشمنان بسی بیشتر است. راه حل هم فیلترینگ‌ فضای مجازی نیست، فیلترینگ ظلمها، زیاده‌خواهی‌ها، پارتی‌بازیها و لاپوشانی‌هاست در کنار صداقت داشتن با مردم. ⬅️عمیقا معتقدم برخی برنامه‌ها و سیاستهای اطلاع‌رسانی صدا و سیما در دوره‌های مختلف مدیریتی، گر چه با نیت خدمت به نظام صورت گرفته و می‌گیرد، تأثیرش چیزی جز تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی وحتی اقدام علیه امنیت ملی نبوده است. ⬅️اینکه غالبا آن کلیپی از برنامه‌های تلویزیون، بیننده چند میلیونی در فضای مجازی پیدا می‌کند که در «برنامه زنده» پخش شده و در واقع از دست در رفته است باید مسئولان صدا و سیما را به تأملی عمیق وادارد. ⬅️قرار بر این است که مردم در نظام مردم‌سالاری دینی «سالار» باشند. ظاهرا رسم نیست که سالار را چنین بی‌خبر بگذارند؛ سالاری که اگر او را چنانکه باید در جریان ‌اخبار می‌گذاشتند از ترس او بسیاری از اقدامات غیرقانونی در کشور انجام نمی‌شد و امروز هر دروغ و اتهامی درباره نظام چنین مقبولیت گسترده‌ای در میان مردم پیدا نمی‌کرد. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠غفلت از علوم انسانی اسلامی به معنای سپردن صحنه به سکولارها است 🔹حجت الاسلام علی اکبر رشاد: ⬅️برخی توهم کردند کسانی که سخن از تحول علوم انسانی به زبان می آورند و آرمان علوم انسانی اسلامی را دنبال می کنند با اصل علوم انسانی مخالف هستند که واقعیت ندارد اما واقعیت را نمی توان انکار کرد که علوم انسانی موجود رقیب فقه است. ⬅️علوم انسانی همه آنچه را که فقه مدعی است جز در عبادیات مدعی است، این گفتمان ها دو سبک زندگی ارائه می کنند و بین آن ها موازات توام با رقابت جدی وجود دارد، از نظر معرفتی با 2 گفتمان مبتنی بر فقه و علوم انسانی مدرن مواجه هستیم. ⬅️جمهوری اسلامی مبتنی بر مبانی فقهی و کلامی شیعی است اما متأسفانه بسیاری از شئون را به علوم انسانی سکولار سپرده ایم، در شئون فردی و شرعی مردم طبق فقه عمل می کنند اما در بسیاری از ساحات عرصه دست فقه نیست. -به نقل از شبکه اجتهاد http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠درد و رنج حیوانات و احکام فقهی 🖋ابراهیم احمدیان (روزنامه‌نگار و پژوهشگر مطالعات اسلامی) ⬅️این یادداشت به‌صورت مختصر توضیح می‌دهد دین اسلام قابلیت‌هایی بسیار قابل‌توجه برای پایین آوردن مصرف گوشت، زدودن رنج و درد از حیوانات، منع شکار حیوانات و بهبود وضعیت محیط‌زیست دارد. این قابلیت‌ها در متون دینی دیگر ادیان موسوم به ابراهیمی وجود ندارند. با توجه به بحران فعلی محیط‌زیست و با استفاده از منابع روایی و فقهی حتی می‌توان از باب احکام ثانویه مصرف گوشت حیوانات حلال‌گوشت را در موارد بسیاری تحریم نمود و این حکم در سطحی وسیع می‌تواند به بهبود وضعیت آب و هوایی و کمک به بقای حیات‌وحش منجر شود. ⬅️تا همین اواخر ـ یعنی تا دو قرن پیش ـ نگاه فلسفه غرب به حیوانات بسیار بی‌رحمانه بود. در این نگاه، آنچه یک موجود جاندار را ذی‌حق می‌کرد، چیزی بود که آن را «دارا بودن عقل و مرتبه وجودی بالا و یا برگزیدگی» می‌دانستند. در فلسفه ارسطو و رواقیان ظاهراً خردورز و عاقل بودن (و به تعبیر صریح‌تر: آدم بودن) ملاک ذی‌حق بودن است. در نظام‌واره کیهان‌شناختی ارسطو، حیوانات در یک چرخه و سلسله‌مراتب وجودی، در پایین جدول جای دارند و در خدمت مراتب بالای جدول‌اند و بدین رو، هرگونه بهره‌کشی از حیوانات می‌تواند توجیه بپذیرد. و از همین رو است که در باور پیتر سینگر فیلسوف فایده‌گرای حامی حیوانات، تسلط نظریه ارسطو بر جهان فلسفه و کلیسا، از اقبال بد حیوانات بوده است. بنابر تفسیر آکویناس فیلسوف رسمی کلیسا، از سفر آفرینش، خداوند به انسان‌ها اجازه داده است بر حیوانات مسلط باشند و برای خداوند مهم نیست انسان با حیوانات چه می‌کند. تنها دلیل آکویناس برای ضرورت پرهیز از رفتار سنگدلانه با حیوانات این است که این کار می‌تواند به سنگدلی انسان بینجامد. رنج حیوانات برای آکویناس اهمیت نداشت. کانت با نگاه انسان‌محورانه معتقد بود که انسان مستقیماً وظیفه‌ای در قبال حیوانات ندارد و حیوانات فقط وسیله‌ای برای رسیدن انسان خردمند و قانون‌گذار به غایات خودند. دکارت معتقد بود که حیوانات رنج نمی‌کشند. در نظرگاه دکارت حیوانات به‌سان اشیای مکانیکی تنزل یافته‌اند؛ آن‌ها مانند ساعت‌اند که با تکان خوردن، صدا تولید می‌کند. ⬅️در قرون اخیر، یعنی از اواخر قرن 18 و اوایل 19 مسئله رنج حیوانات مطرح شد و پارادایم پیشین را به چالش انداخت. پارادایم پیشین این بود که ملاک ذی‌حق بودن یک جاندار، بهره‌مندی او از عقل است. اینک مسئله‌ای رخ نمود: «درد و رنج»؛ آیا توانایی درک درد و رنج، ملاک ذی‌حق بودن نیست؟ فارغ از اینکه یک جاندار خردمند باشد یا نه، آیا همین که توانایی درک درد و رنج را دارد، برای اینکه ما انسان‌ها در قبال او احساس مسئولیت کنیم، کافی نیست؟ مسئله درد و رنج ازاین‌پس اهمیت پیدا کرد؛ هرفیلسوفی که به درد و رنج حیوانات باور یافت، غالباً در قبال سرنوشت حیوانات و رفتار انسان با آن‌ها موضعی به نفع حیوانات گرفت. در این میان ظهور جرمی بنتام فیلسوف فایده‌گرا در طرح و قوت گرفتن پارادایم دوم، نقشی بسزا داشت. او می‌گفت حیوانات درد دارند؛ آن‌ها فقط توانایی عقل‌ورزی ندارند و حرف نمی‌زنند؛ اما قواعد اخلاقی و حقوقی، تنها متوجه جاندارانی نیست که خرد می‌ورزند و سخن می‌گویند بلکه هر جانداری که درد و رنج را احساس می‌کند، مشمول این قواعد است؛ جانداری که بتواند درد و رنج را احساس کند، دیگر نباید به آن به‌مثابه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نگریست. 🔸مایه‌های اسلامی پارادایم درد و رنج حیوانات ⬅️قول به توانایی درد و رنج در حیوانات را «پاردایم» می‌خوانیم زیرا در سایه آن نظریه‌ها و احکام بسیاری می‌تواند رخ بنماید. ظاهراً قبول توانایی حیوانات برای درک درد و رنج در اسلام پیشینه‌ای دیرین دارد و به خود پیامبر اسلام بازمی‌گردد. ما در اسلام با فضایی برمی‌خوریم که توجه به «توانایی حیوانات برای درک درد» در آن کاملاً مشهود است. از کلیت متون دین اسلام دریافته می‌شود که حیوانات درد و رنج دارند و موضوع درد و رنج حیوانات، در جایی که پای بهره‌کشی از حیوان به میان می‌آید، آشکارا یکی از میدان‌دارهای مهم احکام فقهی است. -متن کامل در http://dinonline.com/doc/note/fa/8044/ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0