eitaa logo
دوتا کافی نیست
48.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
📌جسارت به خدا... ما سر دو راهی هستیم، یا باید بگوییم مردم به راه حرام بروید؛ هر چه بادا باد و یا ازدواج موقت را توصیه کنیم. بحث بین انتخاب ازدواج موقت یا دائم که نیست، بلکه بحث بر سر انتخاب زنا و ازدواج موقت است. اگر کسی گفت ازدواج موقت نه، یعنی زنا بله. بعد آیا ما می توانیم آن شخص زناکار را اعدام یا سنگسار کنیم؟ آیا شما حاضر هستید به آن کسی که در نتیجه ی این فشار، مرتکب این عمل شد سنگ بزنید؟ اسلام هم نگفته که این شخص را سنگ بزنید! چون کسی که دستش به ازدواج دائم نمی رسد رجم (سنگسار) او صدق نمی کند و فقط باید به صد ضربه شلاق اکتفا کرد. شما فکرش را بکنید ببینید اگر اسلام حکم شدیدی نسبت به زنا آورده و این حکم از سوی خداوند رحیم صادر شده است، آیا آن «رحیم»، بدون اجازه ازدواج موقت امکان دارد حکم به شلاق زدن زناکار بدهد؟ او این کار را نمی کند! خداوند به آدم و حوا (علیهما السلام) فرمودند از این درخت نخورید. اما قبل از آن، به آنها فرمود: «یا آدَمُ اسکُن اَنتَ و زَوجُکَ الجَنَه ... » این باغ بهشت برای شما، از هر کجایش دلتان خواست بخورید، اما «و لا تَقرَبا هَذِه الشَّجرَه»: ولی نزدیک این درخت نشوید. پس مطلبی که در ازدواج موقت است این است که اصل در ازدواج، ازدواج دائم است. اگر ازدواج دائم میسر نشد و انسان بین حرام و ازدواج موقت قرار گرفت باید ازدواج موقت را انتخاب کند. اگر مجرای حلالی را ببندید، گناه باز شدن مجراهای حرام، گردنتان می افتد! فرض کنید شما دریچه ی اطمینان چیزی را ببندید. بعد یکدفعه آن چیز منفجر شود. شما می گویید من که منفجرش نکردم! خودش منفجر شد. درحالیکه این را تو بستی! اگر شما یک چوب کبریت در سوراخ دَرِ زودپز قرار دهی و یک خانواده هم دور آن نشسته باشند، بعد این زودپز منفجر شود و همه این ها کشته شوند، شما قاتل همه آنها هستید. شما می گویید من با این چوب کبریت نمی توانم کسی را بکشم؛ ولی من می گویم: بله می توانید. شما اگر بیایید جلوی ازدواج موقت را بگیرید، فردا تمام زناها در نامه عمل شما نوشته می شود. هر کس قلم به دست بگیرد و این حکم را زشت جلوه دهد و یا بد دفاع کند و یا خوب حمله کند، به حکم خدا جسارت کرده و چون حکم خدا ناموس خدا و محارم خداست؛ پس اگر به حکم خدا جسارت شود به خود خدا جسارت شده است. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
4_5938465252260710001.mp3
1.13M
قفل های ازدواج را بشکنید. 👌بسیار راهگشا و کلیدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
چمران... یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود. مصطفی آن شب دیر وقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه های یتیم خانه هم از همین غذا خوردند؟  گفتم نه بچه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچه ها بخورند. به او گفتم حالا که بچه ها خوابند و شما هم که همیشه رعایت می کنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن و گفت بچه ها خوابند، خدای بچه ها که بیدار است. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
با دقت... يك خانمی سه تا خرما داشت. دو تا بچه هم با او بودند. یك خرما را به این بچه داد. یك خرما را به آن بچه داد. آن خرمای وسطی را چنان با دقت نصف كرد و به بچه‌ها یكی نصفه داد. امیرالمؤمنین [علیه السلام] صحنه را كه دید، فرمود: مادر به خاطر این عدالت و انصاف تو مثلاً آینده‌ات خوب است. یك بشارتی به او داد. حالا یادم نیست. خوش عاقبت هستی. اهل بهشتی. یك چیزی، حضرت امیر [علیه السلام] یك تشكری از او كرد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
4_6012470665506980152.mp3
916.6K
ماجرای یک ازدواج جالب در زمان پیامبر(ص) و بررسی راهکارهای ازدواج آسان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
برخورد کریمانه... یکی از محافظان رهبر انقلاب می‌گوید یک روز که مقام معظم رهبری به کوه‌های اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می‌کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند. آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واین‌گونه به نظر می‌رسید که آنها تصور می‌کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم. آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند. 📚 نشریه ماه تمام، شماره۳، ص۱۷ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
یادم می‌آید مادرم به سختی مریض و در بیمارستان بستری بود. به اصرار مصطفی تا آخرین روز در کنار مادر، در بیمارستان ماندم. او هر روز برای عیادت به بیمارستان می‌آمد. مادرم به مصطفی می‌گفت: همسرت را به خانه ببر. ولی او قبول نمی‌کرد و می‌گفت:«باید پیش شما بماند و از شما پرستاری کند.» بعد از مرخص شدنِ مادرم از بیمارستان، وقتی مصطفی به دنبالم آمد و سوار ماشین شدم تا به خانه خودمان برویم، مصطفی دست‌های مرا گرفت و بوسید و گریه کرد و  گفت: «از تو بسیار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردی.» با تعجب به او گفتم: کسی که از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما… چرا تشکر می‌کنی؟! او در جواب گفت: این دست‌ها که به مادر خدمت می‌کنند برای من مقدس است. دستی که برای مادر خیر نداشته باشد، برای هیچ کس خیر ندارد و احسان به پدر و مادر دستور خداوند است. ✨پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: "کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد." 📚کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۵ ✨ امام علی علیه السلام: "بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است." 📚میزان الحکمة، ج ۱۰، ص ۷۰۹ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نور چشم ما... ۱۷ ساله بودم که عقد کردم. شوهرم سرباز بود. ۹ ماه از عقدمان گذشته بود که متوجه شدم باردارم. شوهرم ناراحت شد و گفت:" باید سقطش کنیم!" حتی رفته بود و دیه جنین را سوال کرده بود که حدود ۱۷ سال پیش شده بود ۲ میلیون تومان. من گفتم:"این کار با آدم کشی فرقی نداره، به جای اینکه پول دیه بچه مونو بدیم، باهاش وسیله میخریم، میریم سر خونه زندگیمون!" ولی او از اینکه بچه را نگه داریم می ترسید. بیشتر نگران حرف مردم بود. در هر صورت خدا کمک کرد و بچه را نگه داشتیم. به کسی هم چیزی نگفتیم تا بعد از عروسی... سریع یک خانه کوچک تک خواب، اجاره کردیم و جهاز را چیدیم. جهازم ساده بود. هر چند برای تهیه همان، پدر و مادرم زیر بار قرض رفتند. خدا را شکر شوهرم از این لحاظ خیلی فهمیده بود. با اینکه خودش از یک خانواده ثروتمند بود، به مادر من سفارش می کرد:" اگه چیز اضافی بخرید، ما با خودمون نمی‌بریم." بعد از گذشت یک سال از ازدواج، با بچه ای چهار ماهه، به یک خانه خیلی قدیمی در پایین شهر، که از املاک پدرشوهرم بود اسباب کشی کردیم. هرچند دیگر لازم نبود اجاره بدهیم، ولی ته دلم دوست نداشتم به آنجا برویم. به همسرم حرفی نزدم تا خجالت نکشد، ایشان هم نهایت تلاشش را کرد که ظاهر خانه را دستی بکشد و مرتب کند. بعد از ۵ سال که اجاره ندادیم و پس انداز کردیم، با یک وام، توانستیم خانه کوچکی بخریم و بعد از چند سال آن را تبدیل به یک خانه بزرگتر کنیم. و با هربار تعویض خانه، یک بچه دیگر هم آوردیم. اینقدر این بچه ها به روزی ما برکت دادند که اگر بخواهم کامل بنویسم یک کتاب می شود. حالا خوشحالم که اول زندگی، قناعت کردم، با کم و کاستی های اقتصادی کنار آمدم و شوهرم را اذیت نکردم. در عوض الان هر چه را دارد، به پای من می ریزد. افتخار می کنم که مادری داشتم که همه این مسائل را در زندگی و در عمل، به ما آموزش داد. به قول حضرت آقا، مادر همین که زندگی می کند، فرزند تربیت می‌کند. الان بچه اول مان نور چشم ماست و در میان بچه های فامیل تک است. همه از من می پرسند:" چکار کردی بچه ت اینقد خوب شده؟" من هم می گویم: «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم » کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوش جان... 😋😂 این شیرینی تمام شدنی نیست...😍😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
یک بار به بنده گفتند: می‌دانی چرا خداوند در قرآن فرموده: «و بالوادین احسانا»؟ اگر گفته بود «و بالوالدین عدلا»، یعنی اگر پدر محکم به گوش تو زد، تو هم محکم به گوش او بزن، تا عدل و عدالت رعایت شود و اگر گفته بود: «و بالوالدین انصافاً»، یعنی اگر پدر تو محکم به گوش تو زد، تو انصاف به خرج بده و یواش بزن. این که خداوند فرموده: «و بالوالدین احسانا»، یعنی اگر پدر شما به صورت شما سیلی زد، سرت را پایین بینداز و نگاه غضب‌آلود هم نکن و خود ایشان بسیار به این‌ها عمل می‌کرد. ... در همان سنین ۵۰ سالگی و قبل و بعد از آن، وقتی وارد خانه‌ی پدر و مادر می‌شد، تا زمانی که آن‌ها نمی‌گفتند، نمی‌نشست و حتی اگر می‌گفتند این‌جا بخواب، جلوی آن‌ها پای خود را دراز نمی‌کرد و به اتاق دیگری می‌رفت، تا مبادا بی‌احترامی کرده باشد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075