eitaa logo
دوتا کافی نیست
50.1هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
32 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
💥در مقابل برنامه دشمن علیه خانواده بایستید... 📌در این برهه به‌خصوص روی مسئله تأکید کنید. دشمن بشریت تصمیم گرفته خانواده را از بین ببرد. از صد سال پیش تصمیم گرفتند خانواده را از بین ببرند؛ این ازدواج‌های سخت و دیرهنگام و فرزندآوری کم، این ازدواج به تعبیر زشتشان سفید که سیاه و غلط است و از بین بردن حیا و عفت از برنامه‌های دشمن است. ✅ شما مقابله با این‌ها را وظیفه خود قرار دهید. به ترویج طهارت و پاکیزگی کشور همت بگمارید که از بهترین کارها برای حفظ انقلاب و نظام اسلامی است. «دیدار با مداحان، ۹۷/۱۲/۷ » کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ نکات اساسی در مورد بارداری کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین ❌معلم هامون ما رو به ادامه تحصیل تشویق می کردند و اینکه حالا حالاها به ازدواج فکر نک
سلام خدمت همه خانم ها و آقایون کانال😍 من اسمم مریمه، پدرم طلبس و نظامیه خودم دوست دارم با طلبه و سید ازدواج کنم 💍💍💑 مجردم الان🙍🏻‍♀️ من ۱۷ سالمه تا پارسال خواستگارام تلفنی بودن و مامانم رد میکردن و من ناراحت بودم. چون دوس دارم از این سن ازدواج کنم تا بتونم بچه های زیادی بیارم🤱🏻 امسال توی خرداد ماه وسط امتحانات من یه خواستگار داشتم سید بود و طلبه و حافظ قرآن خلاصه همه چیز تمام🙎🏼‍♂️ما ۳ جلسه باهم صحبت کردیم و قرار بود جلسه بعدش بریم برا آزمایشو، کارای عقد و... فردای شب خواستگاریم رفتم مدرسه و به مشاورمون گفتم خانم، من دارم شوهر میکنم و اینا... کمکم کن چیکار کنم؟ برگشت گفت مریم جدی میگی؟!!😳😳گفتم بعله خانم، دارم ازدواج میکنم برگشت گفت خاک تو سرت ازدواج نکنیااااااااا😡😡 گفتم چرا خانم مگه چیه سنت پیامبره... گفت خیلی میخوای به حرف پیامبر گوش بدی پیامبر گفته «ز گهواره تا گور دانش بجوی» نه اینکه شوهر کن، بعدشم من الان ازدواج کردم، از مدرسه میرم خونه، خسته کوفته غذا درست کن، خونه مرتب کن و به بچه ها برس و اینا... گفتم خانم زندگی همه شیرینیاش به اینه گفت بد بخت بگو نیاز دارم😱😱😱 گفتم خانم این چه حرفیه گفت اگر بفهمم به این آقا جواب مثبت دادی دیگه تو هیچ مدرسه ای راه نمیدمتو به مدیر اونا میگم. گفت درس بخون و آیندتو بساز باید مستقل باشی نه اینکه جلو شوهرت دست دراز کنی، هر چند پولدار باشه خلاصه کلی صحبت کرد باهام. منم خر شدم و ردش کردم الان واقعا پشیمونم که چرا ازدواج نکردم باهاش😞😞 تازه کلی از دخترای مدرسه مونم رو از ازدواج منع کردن برای مثال دختر داییم نامزد کرد عکس شوهرشو آورد نشون داد، اخطار گرفت اما بچه های دیگه عکس دوست پسراشونو میارن نشون میدن چیزی نمیگن 😒😒 هر چند سنم کمه و وقت دارم اما انشالله مورد مناسب بعدی رو رد نمیکنم و آیندمو میسازم و برای حمایت از حرف رهبرم کلی بچه میارم با تربیت درست. خیلی ممنون حرفامو گوش کردین و پای درد و دلم نشستین، مریم هستم، ۱۷ ساله از شهر مقدس قم راستی کانالتونم عالیه... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
⚠️فقط یک دهه فرصت داریم. 📌 دکتر مریم اردبیلی، آینده‌پژوه و کارشناس حوزه جمعیت میگه از دهه ۸۰ پنجره جمعیتی کشور باز شده و حدود ۲۰ سال از آن سپری شده؛ در حالت خوشبینانه فقط یک دهه فرصت داریم و سیاست‌ها و فرهنگ‌سازی‌های جمعیتی باید در این یک دهه اتفاق بیفتند. 📌نسل‌های بعد (دهه ۷۰ و ۸۰) نسبت به دهه شصتی‌ها جمعیت کمتری دارند و باید نرخ باروری آنها برای رسیدن به نرخ جایگزینی بیش از ۳ فرزند باشد. 👈 خانم دکتر اردبیلی، مادر پنج فرزند هستند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
⚠️وقتی #تنهایی، برای سالمندان غم انگیزتر از ابتلا به کروناست! ✅ «فرزند امروز، تکیه گاه فردا» #آین
۳۶۶ در مورد نیاز سالمندان به محبت فرزندان شون تجربه ای داشتم که میخواستم اینجا مطرح بشه ... وقتی حرف از فرزند زیاد زده میشه خیلی ها موضوع مالی، تربیت، کنایه اطرافیان، فرهنگ، مسائل جسمی و خیلی چیزهای دیگه رو مطرح میکنند ... اما متاسفانه هیچکس حواسش نیست که دنیا همین یکی دو روز حال نیست و ان شاءالله قرار ۶۰ ،۷۰ سال زندگی کنیم ... تک فرزند هر چقدر هم خوب باشه بالاخره اندازه یک نفر میتونه کار انجام بده و گاهی خیلی سخت میشه .. من خودم سه تا خواهر و برادر هستیم. یه دختر دوتا پسر، دوتا مون ازدواج کردیم و یک برادرم هم مجرد هستند .. خودم هم سه تا بچه دارم .. متاسفانه مادرم در اثر ترس از کرونا و بالا رفتن سن دچار مشکلاتی شدند. حالشون خیییئلی بد شد و اوایل که همه قرنطینه بودن بیماریشون سریع به بدترین حالت ممکن تغییر کرد. من دیدم اگر کرونا مادرم رو نکشه خدای نکرده این ترس و اضطراب و تنهایی حتما یه بلایی سرش میاره. این شد که با تمام ریسکی که داشت چمدان بستم و رفتم خونه شون، بعدا به قول خودشون مثل فرشته نجاتی بودم که در چارچوب در ظاهر شدم.... بهشون آرامش دادم و از لحاظ غذایی کلی بهشون رسیدم. گفتیم و خندیدیم ... بادکش انداختم براشون و هر کاری از دستم بر میومد انجام دادم ...البته پسر کوچکم رو هم بردم چون حضور بچه در هر خانه ای نشاط آور هست و ناخودآگاه تقاضا هایی که از مادر بزرگ میکنن و مادر بزرگ از روی دلسوزی مجبور به انجام دادن میشه، معجزه میکنه ..چون هم باعث میشه حرکتی بکنن هم اینکه احساس کفایت بهشون دست میده و حرف ها و حرکات با نمک بچه ها همیشه پدربزرگ و مادربزرگ ها رو به خنده وا میداره.... الحمدلله مادرم حالشون رو به بهبودی رفت... اما من خودم بخاطر اینکه بچه ها رو گذاشته بودم خونه کلی عذاب وجدان و دل مشغولی داشتم ... الحمدلله برادرم از لحاظ خرید و ... کلی کمک بود ولی خب مردها هیچوقت مثل خانم ها و مخصوصا دختر ها نمیتونن ابراز محبت کنن ... البته برادرم چند بار خواستند تا مادرم ببرن خونه شون ولی خب مادرم راحت نبودند... عروسمون خیلی خوبن ولی بچه کوچیک دارن ... این شد که به زور مادرم برداشتم بردم خونه خودم ... چند روز هم خونمون بودند .. اما خب من باید حواسم به همه چیز می بود، درس خودم، درس بچه ها، امتحانات، جسم و روح مادرم، پخت و پز .... واقعا شرایط سختی بود. اما همش یه جمله در ذهنم تکرار میشد، کاش تنها نبودم ... کاش یه خواهر داشتم ... حتی یک سری زنگ زدم برادرم اومدند و تو ماشین کلی پیشش گریه کردم ... الحمدلله حال مادرم بهتر شد ... اما من دلم برای خودمون و بچه هامون می سوزه که چطور میخوان تنهایی ۴ تا پدر و مادر خودشون و همسر شان رو نگهداری کنند؟! آیا ما واقعا به فکر خوشبختی فرزندانمان هستیم که بچه کم میاریم؟آیا آینده ای نیست ؟ پیری نیست؟مریضی نیست؟ همه جنبه های زندگی رو باید با هم دید ... شاید حتی ده تا بچه هم به فکر ما نباشند ولی واقعا چقدر احتمال داره کسی که این همه فک و فامیل داره تنها بمونه؟ یه کم واقع بین باشیم و نذاریم این تفکرات غلط و مسخره جلو لذت های عمیق زندگی و فرزندآوری رو از ما بگیره برای همه بیماران دعا کنید... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
من پارسال تو کانال شما این دعا رو دیدم، خوندم و باردار شدم و الان پسرم حسین سه ماهه😍 است. بی زحمت دوباره تو کانال بذارین تا اول محرم هرکی بچه نداره اینو بخونه، من و یکی از دوستام واقعا جواب گرفتیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ فرصتی بی نظیر و کم نظیر جهت فرزندار شدن زوج های نابارور ✨بنا به روایتی معتبر و صحیح از امام رضا علیه السلام که ایشان فرمودند: «روز ، روزی است که حضرت زکریا دعا کردند که خدواند به او فرزندانی عنایت فرماید، خدواند نیز به او یحیی را بشارت داد.» بعد حضرت فرمودند: «پس هر کس این روز را روزه بگیرد و سپس دعا کند، خداوند همان طور که دعاى زکریّا را مستجاب کرد، دعاى او را نیز مستجاب خواهد کرد.» 📚کتاب امالی و کتاب من لا يحضره الفقيه ؛ شیخ صدوق ج۲ ؛ ص۹۱ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
⚠️ایران، سالخورده ترین کشور منطقه و کشوری پیرتر از روسیه و آمریکا در سال ۲۰۵۰ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
⚠️دهشتناک 📌 در زمینه‌ی مسائل خانواده به معنای واقعی کلمه باید تحول ایجاد کنیم. امروز خبرها و گزارش های متقن به ما می‌گوید که ‏ما، کشورمان به سرعت به سمت دارد پیش می‌رود. 📌 این خیلی خبر دهشتناکی است. خبر بدی است. از جمله‌ی چیزهایی ‏است که آثار آن وقتی ظاهر خواهد شد که هیییچ گونه علاجی برایش متصوَّر نیست.‏ 🌐 سخنرانی به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه الله) - ۱۳۹۹/۰۳/۱۴‎ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#پنجره_جمعیتی 📌بازیِ طولانی ‌مدت... !! برژینسکی مشاور ارشد امنیت ملی کارتر در مصاحبه‌ای با وال ا
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨آیا ایران نیز به سرنوشت ژاپن دچار خواهد شد؟! 👈 فقط یک دهه فرصت داریم تا ایران را از سالخوردگی جمعیت نجات دهیم. در غیر اینصورت شرایطی به مراتب بدتر از ژاپن در انتظار ما خواهد بود. چون ژاپن بعد از توسعه یافتگی با سالخوردگی جمعیت مواجه شد اما ما توسعه نیافته به کشوری سالخورده تبدیل خواهیم شد. از طرفی کشور ما دشمنانی دارد که در صورت سالخورده شدن جمعیت، همچون کفتار به ما هجوم خواهند آورد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۶۷ چند وقتی هست که با کانال دو تا کافی نیست آشنا شدم به نظر من که سه تا دارم سه تا هم کافی نیست اما ... ۳۷ ساله ام، دو پسر دارم و یک دختر و همسری که مهربانه، ۲۶ ساله بودم که به عقد همسرم دراومدم و بعد از ۶ ماه ازدواج کردیم، سال ۹۰ پسر بزرگم به دنیا آمد. درد زایمان رو تحمل کردم و آخر سر سزارین شدم ، ۹۴ دخترم به دنیا آمد و ۹۵ پسر دومم به قول معروف به طور ناخواسته. با اینکه بچه سوم ام ناخواسته بود اما من هیچ حس بدی نداشتم و اصلاً هم به فکر سقط و این کارهایی که این روزها خیلی باب شده نیفتادم، ولی کلی سوژه شدم؛ سوژه همکارانم، سوژه خانواده ام، سوژه در و همسایه، سوژه هر رهگذری که خانواده ی ما رو میدید و بگذریم که هر کسی در حد و اندازه خودش اظهار نظر می کرد در مورد تعداد فرزندان دیگران که به نظر من جزء خصوصی ترین مسائل یه خانواده هست و کسی نباید دخالتی و حتی اظهار نظری بکنه. مرخصی زایمان بچه اولم، شش ماه بود و بعد بچه رو میبردم خونه مادرشوهرم میذاشتم و میرفتم سر کار و بعد از کار دوباره میرفتم و تحویل میگرفتم، کمی که بزرگتر می شد، می گفت مامان نرو سر کار و هر روز با گریه ازم جدا می شد. بچه ای که مفهوم زمان رو نمی فهمه هر روز با صحنه خداحافظی مادرش روبرو میشه انگار که هر روز مادرش میمیره و اون چند ساعت غصه میخوره و بعد مادر بر میگرده و فردا دوباره همان قصه تکرار میشه و خدا می دونه چه صدمات جبران ناپذیر عاطفی می بینه ... کمترینش انگشت مکیدنش بود. مادرشوهرم خیلی مهربونه و هم در حق من و هم در حق نوه ش مادری کرده و وجود اون دلگرمیه زیادی برای من و بچه م هست. سر زایمان دخترم به لطف دولت احمدی نژاد ۹ ماه تو مرخصی بودم و بالتبع خیلی بهتر بود، دخترم که چهار ماهه بود فهمیدم بچه سومم رو باردارم هفت الی هشت ماه به دخترم شیر دادم و بعد هم شیر خشک. تقریبا چهار ماه بعد از اتمام مرخصی زایمان دوم، دوباره به مرخصی زایمان رفتم، سزارین سوم ، کودک یک ساله ، مادر و خواهری که ازت دور هستن و مشکلات خودشونو دارن ، تنهایی ، شوهری که خسته از کار به خونه پناه میاره و ... بیشتر وقتا کم میاوردم. مرخصی سوم که تموم شد سه تا بچه رو نمیتونستم با هم ببرم پیش عزیزشون ، شوهرم اون روزا صبح زود و بدون ماشین میرفت سر کار اما من باید سه تا بچه ی ۵ و ۲ و ۱ ساله رو هر روز از خواب بیدار می کردم از طبقه چهارم میاوردم تو پارکینگ و سوار ماشین می کردمشون تا ببرم تحویل عزیزشون بدم و برم سر کار... سرما و گرما، خواب ،گریه، شرایط رو سخت میکرد. با مادرشوهرم (که بهش میگیم عزیز) صحبت کردیم و آپارتمان خودمونو اجاره دادیم و خودمون رفتیم پیش عزیز، خونه ویلایی نقلی دو طبقه، طبقه بالا برادرشوهرم و خانمش بودن و طبقه پایین خانواده ۵ نفری ما با عزیز و مادربزرگ همسرم. اون روزا صبحا با خیال راحت میرفتم سر کار و بچه ها تا ساعت نه ونیم ده می خوابیدن و وقتی هم بیدار میشدن عزیز پناهشون بود. چهار ـ پنج ساعت بعدش منم میرسیدم و خوشحالی شون دو چندان میشد. ناهارم همیشه آماده بود و بعد از ناهار ظرفا رو میشستم و استراحت می کردم.... عزیز مهربونتر از مادرم بود. یکسال هم اینطوری سپری شد و بچه ها بزرگتر شدن، روا نبود عزیز مهربون رو بیشتر از این اذیت کنیم، دنبال آپارتمان طبقه اول نزدیک خونه ی عزیز بودیم و میتونم بگم شش ماه تمام، مشاورین املاک محل، سایت دیوار و ... رو گشتیم تا بالاخره با دوتا کوچه فاصله یه آپارتمان ۸۵ متری پیدا کردیم. اصرار بر طبقه اول هم به خاطر این بود که قبلا که تو آپارتمان خودمون در طبقه ۴ بودیم همسایه پایینی خیلی از دستمون شکار بود، تقی به توقی می خورد، سریع میومد بالا که بچه ها تون سرو صدا می کنن، نمیدونم واقعاً انتظار داشتن من با بچه های سه چهار ساله با چه ادبیاتی حرف بزنم که مثلا شلوغ نکنن، سر وصدا نکنن... به نظر من که خودم در یک خانواده ۸ نفره و فقیر بزرگ شدم، وضعیت روحی و عاطفی پدر و مادر خیلی خیلی تأثیر گذارتر از وضعیت مالی خانواده در تربیت و روحیه فرزندان هست. خود من به شخصه هیچ گله و شکایتی از پدر و مادرم به لحاظ کمی امکانات مالی شون ندارم ــ من تا کلاس چهارم دبستان کیف مدرسه نداشتم، کتابام و لوازم التحریرم رو که تو یه مداد و یه پاک کن خلاصه می شد که اغلب هم گمشون می کردم. تو یه کیسه پلاستیکی میذاشتم و میرفتم مدرسه ، پول تو جیبی نداشتم، دفتر نقاشی نداشتم، گاهی وقتا که کفشم پاره میشد مثل شخصیت های داستان فیلم بچه های آسمان مجید مجیدی، با خواهرم به صورت مشترک می پوشیدیم تا وقتی که پدر بتونه کفش جدید بخره ــ اما منکر این هم که فقر چهره تلخی داره ، نیستم. کما اینکه گاهی وقتها این که " کادَ الفقرُ ان یکونَ کفراَ " رو به صورت ملموس حس کردم. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1