eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.6هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
35 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ بعضی از زنها نسبت به مردها سختگیری میکنند، مثلا باید این را حتما بخری، باید اينجور خانه‌ای حتما فراهم کنی! فلان کس اینطور خریده، من اگر نخرم مایه‌ی سرشکستگی میشود. با این حرفها شوهر خود را اذیّت میکنند که این درست نیست. ۷۴/۵/۱۸ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«همدم امروز، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
✅ [امام] همیشه می‌گفتند: خانم بی نظیر است. ایشان ۱۵ سال در آب و هوای گرم نجف مشکلات را تحمل کرده و ه
بخشی از وصیت نامه : همسر وفادار و مهربانم سلام ✅خدا را گواه می‌گیرم که اگر نبود همراهی و همدلی شما، بنده به این سعادت دست پیدا نمی‌کردم. بارها شما آزموده شدید و در سخت ‌ترین شرایط با تمامی کمی و کاستی‌ها با من همراه بودی و هیچوقت در انجام کار خیر مانع من نشدی و حتی مرا تشویق به انجام آن کردی، در صورتی که این همراهی شما سختی زیادی به ‌همراه داشت و دوری من از خانه خللی در زندگی‌مان ایجاد نکرد و مانند یک شیرزن، امورات منزل را رتق و فتق کردی و هر سه فرزندمان را به نحو شایسته تربیت کردی و تنها نگرانی شما کسب حلال و آوردن لقمه حلال برسر سفره بود و مرا توصیه به تقوی و دوری از گناه می‌کردی و هیچ‌وقت از من راحتی و آسایش دنیا را نخواستی و همیشه به فکر آسایش و راحتی آخرت خودمان و فرزندان‌مان بودی. ✅ با اینکه تازه از مأموریت تقریبا یک ماهه جنوب برگشته بودم و بعد از ۴ شب، ساعت ۱۰ شب مطلع شدم باید به سوریه عازم شوم و این موضوع را به شما گفتم، شما لحظه‌ای درنگ نکردی و فرزند در راه‌مان هم مانع رفتن من نشد و با روی گشاده از رفتن من برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) استقبال کردی، این هم آزمون دیگری بود که باز هم شما سربلند از آن بیرون آمدی. ✅ همسر عزیزم! مطالبی که عرض کردم گوشه‌ای از دریای خوبی‌ها و عشق و محبت شما بود. الان که دارم این وصیتنامه را می‌نویسم خیلی دلتنگ شدم و گریه امانم نمی‌دهد. بنده لایق شهادت نیستم، اما اگر خداوند متعال به این کمترین عنایتی بکند و مرگ ما را شهادت در راهش رقم بزند، آن‌ را مدیون تو هستم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
4.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌بانوی نخبه ایرانی: "در مصاحبه دکتری شرط کردند در صورتی قبولت می‌کنیم که بچه‌دار نشوی!" کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🔥 یک کسی آمده بود نزد آقایی و گفته بود: استخاره کن. استخاره کرد و بد آمد یا خوب آمد. یک خرده فکر کرد و گفت: من استخاره کردم بچه‌ای که در شکمم است را سقط کنم. 🔥 اینجا جای استخاره است؟!! قرآن می‌گوید: اگر کسی، کسی را بکشد جزایش جهنم است؛ آنوقت تو برای جهنم رفتن استخاره می‌کنی؟ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨تاوان سخت... یکی از دوستام بچه چهارم باردار شد شرایط اقتصادی خوبی ندارن ولی خانواده خود خانم حمایتش میکنن و هیچ وقت رهاش نکردن، این خانم وقتی باردار شد به خانواده اش اصلأ چیزی نگفت، میدونست که خانواده حتماً بهش سرکوفت میزنن، جریان رو فقط من و مامان و خواهرام میدونستیم. افتاد تو فکر سقط جنین چه قدر باهاش صحبت کردیم، ازش خواستیم این کار نکنه، گناهه و ... حتی براش یک حامی پیدا کردم. گفت تمام خرج و مخارج دوران بارداری همش با اون، طرف تا بچه هم دوسالش بشه گفت ماهیانه دویست تومان میریزم حسابت و خیلی کمک های دیگه... ولی حیف و صد افسوس، حیف این خانم قبول نکرد. گفت دیگه نمیتونم، اعصابشو ندارم. آخرم رفت از این قرص های سقط خرید و استفاده کرد چه قدر درگیر سونوگرافی شد تا مطمئن بشه افتاده... الان با گذشت یک سال از این ماجرا الان این خانم دچار مشکلات خونریزی شده، پریود های نامنظم و دکتر گفته احتمال زیاد باید رحمش رو بیرون بیارن، نمیخوام کسی رو قضاوت کنم. هیچ کس جای دیگری نیست سخته واقعاً ولی نمی‌دونم چرا بعضی ها به رزاق بودن خدا شک دارن و نمیدونن این جور کارها تاوان های سختی داره😭😭 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨مسئله امروز کشور، است نه کودک همسری... ✅ دکتر بانکی پور، نماینده مردم اصفهان در مجلس، در برنامه بدون توقف گفت: «من گاهی می‌بینم رسانه‌ها می‌گویند جلوی کودک‌همسری را بگیرید در حالی که امروز مسئله ما بزرگ‌همسری است، بیش از دو میلیون و ۱۰۰ هزار دختر بالای ۳۰ سال داریم، مسئله ما این است، حالا ۱۰۰ دختر هم در سن پایین ازدواج می‌کنند، اما این مسئله کشور ما نیست، مسئله ما آن دو میلیون نفر است. یکی از اشتباهاتی که می‌کنیم و از ۳۰ سال پیش در ادبیات ما حفظ شده این است که جامعه چقدر بسته است، باید دختر و پسر یکدیگر را بشناسند، می‌گویم اگر ۳۰ سال پیش روی این موضوع داد می‌زدید، حرف‌تان را قبول می‌کردم اما امروز لطفاً روی این موضوع سروصدا نکنید.» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#استاد_قرائتی ✅ تحصیل فضیلت است، ارزش است، ازدواج ضرورت است، بخاطر فضیلت، ترک ضرورت، نکنید. سال او
📌یا درس یا ازدواج!! 👈 چنین نگاهی، دختران مجرد بالای ۳۰ سال را به بیش از دو میلیون نفر رسانده است. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ می خوام جبران کنم.... در سن ۲۲ سالگی بعد از ۱۵ ماه زندگی مشترک پسرم رو باردار شدم علت این تاخیر بخاطر شرایط کاریم بود، چون شب کار بودم. اما بالاخره تو همون شرایط تصمیم گرفتم و باردار شدم. سال ۹۲ که امام خامنه ای برای افزایش جمعیت هشدار دادن و هیچ کس جدی نگرفت، من دخترمو باردار شدم اما نه بخاطر حرف آقا چون پسرم چهار ساله شده بود و گمان می کردم فاصله سنی خوبی برای آوردن فرزند بعدی است. بعضی آدمای اطرافم می گفتن بخاطر حرف رهبر بچه آوردی، بعدش چی؟! برای بقیه عمر بچه، کی حمایتش کنه و من ناآگاهانه می گفتم من فقط بچه دومم رو آوردم. دخترم خیلی ناآرام بود و تا ده ماهگی گریه میکرد. منم قسم خوردم دیگه بچه نیارم. خواهرشوهرم ۷ تا بچه داره، هم سن منه، مدام میگفتم منم اگه خونه دار بودم، بچه های زیاد میاوردم (الان خیلی پشیمون از این حرفم) بهانه های مختلفی مثل سرکار رفتنم، نوزادیهای ناآرام کودکانم، تحصیل در مقطع ارشد و... باعث شد تا به فکر بچه نباشم. اما بعد از شهادت حاج قاسم عزیز فکر کردم که بعنوان یه زن باید نسل سلیمانی ها تربیت کنم و تو دهن آمریکا بزنم. دو ماه بعدش لحظه تحویل سال و بعد از سخنرانی آقا که فرمودند یکی از راههای قوی شدن ایران، افزایش نسله. این دفعه حرف امامم، حرف ولی امرم رو جدی گرفتم. فهمیدم به جهاد دعوت شدم، خیلی چیزها فهمیدم ولی دیر... خیلی دیر فهمیدم که بچه ها برکتن و من باید از این برکتها استفاده کنم با تولد پسرم ما یه قطعه زمین خریدیم و با تولد دخترم یه منزل اما دیر فهمیدم بازم باید از این برکتها استفاده کنم. الان منو شوهرم داریم به خانواده خواهر شوهرم غبطه می خوریم. همونایی که یه روزی مورد تمسخرمون بودن و شاید الان هم توسط بقیه باشن.... حالا توی ۳۳ سالگی تصمیم گرفتم جبران سالهای گذشته رو بکنم. دعا کنید اول خدا منو ببخشه، بعد رحمتشو شامل حالم کنه.... میخوام پامو توی میدون جهاد بذارم با همه سختیهاش، به امر رهبرم، برای کشورم و در کنارش به خاطر روزهای تنهایی خودم.... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ فرزند شهید، اینچنین مردانه بر پیکر بی‌سر پدر، ادای احترام کرد... 👈 در مکتب سیدالشهدا، بچه‌ها چه زود بزرگ می‌شوند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۹۱ ۱۴ سال پیش زمانیکه دانشجو بودم و با دوست خیلی صمیمیم به کتابخونه و کلاس می رفتیم، متوجه نگاه های سنگین برادر دوستم شدم و از اونجا که از اول هم دوست داشتم همسر آینده ام مومن و مقید باشه، یک دل نه صد دل عاشق شدم اما این راز و تو قلبم نگه داشتم. یه روز که با دوستم در مورد عشق و عاشقی صحبت میکردیم و کلی خندیدیم دوستم ازم پرسید که تو تا حالا عاشق شدی و من که دو سه ماهی بود عاشق واقعی شده بودم 😁 گفتم خوب اره پاپیچ شد که کیه و منم که روم نمی شد بهش مستقیم بگم، گفتم میشناسیش تو کوچه تون میشینن😂 گفت نه بابا!! خلاصه بعد از کلی آدرس دادن گفت: وای خدا، تو از داداش من خوشت اومده؟😍با خجالت گفتم: آره .... گفت میدونی حسین دو ساله بند کرده که بهت بگم عاشقت شده و چقدر دوستت داره. من و میگید این شکلی شدم😍😍 و تا خونه نفهمیدم چطوری برگشتم😂 بعدش با خانواده اومدن خواستگاری و من خودمو خوشبخترین آدم روی زمین می دیدم اما متاسفانه بخاطر اینکه هنوز خدمت سربازی نرفته بود و دانشجو بود پدرش با ازدواجمون مخالف بود و نیومده بود😔 و پدرم خیلی ناراحت شد و گفت که پدرش راضی نیست.😭 چند ماهی گذشت و ما هر دو عاشق و دیوانه وار از عشق هم میسوختیم البته بگم تنها راه ارتباطی ما دوستم بود و خیلی تلفنهاییی که داشتیم و دفتر شعری که برای من شعر میگفت😍 ازم خواست منتظرش بمونم با مامانم این موضوع رو در میون گذاشتم و مامان گفت اشکال نداره اما اگر عقد نمیکنن فقط یه انگشتر بیارن و بگن این دختر عروس ما اما پدرش از این هم دریغ کرد😭😭😭 و همین باعث رنجش پدر و مادرم شد. خودش و مادرش و دوستم خیلی ازین موضوع ناراحت بودن و حتی پدرش خیلی برام احترام قائل بود اما اعتقادی به نشون کردن و نامزدی نداشت و می گفت از اول باید عقد کنن ک فعلا شرایطش رو نداریم و این در حالی بود که حسین ۲۳ سالش بود و من ۲۰ ساله بودم. بعد از این اختلافات که دو سالی طول کشید و من خیلی خواستگار داشتم و از فشار خانواده ام(که البته بهشون حق میدم) و از نگرانی آینده، خسته شده بودم. یه روز خواستگاری برام اومد با شرایط خیلی عالی و پدرمادرم دست بردار نبودن و من و برادر دوستم آخرین تلاشهامون رو کردیم، برای بهم رسیدن اما نشد که نشد که نشد و در اوج علاقه و بهت و ناباوری، از هم جدا شدیم و من نشستم پای سفره عقد با مردی که ازش دنیا دنیا دور بودم و همسرش شدم.😔 از دور همه به به و چه چه میکردن برای بخت خوبم اما من تو خودم شکسته بودم و در کمال ناباوری به همسری کسی دراومده بودم که اصلا دوسش نداشتم و فقط به عنوان سرنوشتم قبولش کرده بودم. از طرفی حس گناهی که نسبت به همسرم داشتم، از طرفی با خودم میجنگیدم که فکر کسی رو که با تمام سلولهای بدنم دیوانه وار عاشقش بودم رو از ذهنم بیرون کنم و کلی افکار دیگه بعد از یکسال از عروسیمون، من هنوز دوشیزه بودم و هیچ حسی نسبت به همسرم نداشتم. اونم دیگه کم کم داشت ازم سرد میشد و به مشکل خورده بودیم 😔 یه آدم افسرده شده بودم که مردن یا زنده بودنش براش مهم نبود و مسبب تمام این مشکلات رو پدر دوستم میدونستم، چرا که پدر مادر من حتی به یه انگشتر راضی بودن تا اون پسر به شرایط مناسب برای ازدواج برسه اما باز هم دریغ کرد 😭😭😭 خلاصه بعد از گذشت چند وقت، یه روز نماز میخوندم، خیلی سر نماز گریه کردم و از خدا خواستم کمکم کنه. شبش خوابیدم و خواب دیدم کلی مهمون دارم و دارم غذا میکشم و حضرت علی ع و خانم فاطمه زهرا س هم جز مهمونامن😍 یه آن تو خواب فکر کردم خدایا غذام برای مهمونام کم نیاد که یه ندایی از جانب دو مهمان عزیزم اومد که نگران نباش ما حواسمون بهت هست😭 از خواب که بیدار شدم حس خوب و عجیبی داشتم. گفتم خدایا شکرت، پس میدونی که من هر جور زندگی کردم فقط بخاطر رضای دل پدر مادرم و شما بوده و با خودم تصمیم گرفتم حالا که خدا از همه چیز آگاهه پس منم توکل میکنم و زندگیم و هرچند خیلی سخت اما از نو می سازم ☺️ 👈ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1