eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.8هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
👌«همدم امروز، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
این سؤال خیلی مطرح می شود که فاصله ی سنی بین دو تا بچه چقدر باشد، از نظر تربیتی فاصله ی مناسبی ست⁉️ 🔹یک قاعده ی کلی در باره فاصله ی سنی بین دو فرزند وجود دارد و آن این که از نظر تربیتی باید فاصله سنی دو بچه به اندازه ای باشد که بتوانند همبازی هم بشوند و همدیگر را درک بکنند. کسانی که فاصله ی زیادی بین فرزندان شان می گذارند؛ یک دردسرهای خاصی را باید بپذیرند که شاید خیلی بیشتر از آن دردسرهای ابتدایی باشد که معمولا وقت تولد بچه بعدی ایجاد می شود. 🔹بچه هایی که تفاوت سنی بالائی دارند؛ ۶-۷ سال با هم تفاوت سنی دارند نمی توانند همبازی همدیگر بشوند. به همین دلیل هم در سنین بالاتر این پدر و مادرند که باید جور همبازی بودن بچه ی دوم یا سوم را بکشند. یعنی پدر و‌مادری که ۲ تا ۳ تا بچه دارند با فاصله ی سنی ۶_۷ سال در اصل باید گفت اینها سه تا تک فرزند دارند. 🔹اگر فاصله ی بین فرزند اول و دوم یک جوری باشد که اینها وقت همدیگر را بتوانند خوب پر کنند؛ به شدت تربیت آسان می شود. البته آن اوائل به دنیا آمدن فرزند دوم یا مثلا اوائل به دنیا آمدن فرزند سوم وقت پدر و مادر یک مقدار گرفته می شود؛ اما در غیر آن‌ زمان واقعا در وقت پدر و مادر صرفه جوئی می شود. ⚠️اگر بچه ها نتوانند در محیط خانه همبازی های خوبی برای همدیگر باشند مشکلات زیادی پیش می آید مثلا : 🔻یکی از مشکلات این است که بچه ها به شدت تمایل به از خانه پیدا می کنند که همه پدر و مادرها می دانند که تمایل شدید بچه به محیط بیرون ازخانه چقدر مضرست. 🔻یکی دیگر از مضراتش این ست که خیلی گرایش به پیدا می کنند. 🔻گرایش به پیدا می کنند. 🔻گرایش به پیدا می کنند. و همه ی این ها یک مثنوی «هفتاد من» ست مشکلاتی که برای بچه ها ایجاد می کنند. 📚ایران، جوان بمان کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ طعم شیرین مادری... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥پوک است! تاریخ یعنی مطالعه دنیا! یعنی این‎که گردوی دنیا را بشکنید و بفهمید که پوک است. مصیبت‎ها و زیر و زبر شدن‎هایی که در زندگی انسان پیش می‎آید نیز برای این است که خداوند پیش چشم خودت این گردو را بشکند، تا ببینی پوک است. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
شما از کجا مطمئنید تربیت یک فرزند، راحت تر از تربیت چند فرزند است؟ اگر تربیت را همان طور که واقعیت تربیت است، بخواهید اجرا کنید، بدون شک، تربیت یک فرزند، به مراتب سخت تر از تربیت چند فرزند است. یکی از اصلی ترین عوامل تاثیر گذار در تربیت فرزند - که از دغدغه های پدران و مادران هم هست ؟- پرکردن وقت بچه، آن هم به صورت مفید است. در این هم تردیدی نیست بهترین چیز برای پر کردن وقت کودک، یک کودک دیگر است. اگر بچه ها با دیدن بچه ها خوشحال میشوند و از محیط هایی که کودکان در آن هستند، استقبال می کنند، به جهت آن است که نوع آفرینش آنها به گونه ای است که در کنار یک کودک هم سن و سال خود، احساس آرامش می کنند. حالا خانواده هایی که یک فرزند دارند، این خلا را چگونه پر می کنند؟ چند پدر یا مادر پیدا می شوند که خودشان نقش فرزند دیگر را برای بچه شان بازی کنند؟ حالا اگر هم پیدا شود، مگر پدر یا مادر، جای فرزند دیگر را می گیرد؟ بسیاری از تک فرزند ها، وقتشان را پای رایانه و تلویزیون میگذرانند. برخی از اینها به مهد کودک رفته اند‌. برخی از اینها به شدت از محیط خانه فراری شده و به محیط بیرون از خانه متمایل شده اند. سخت ترین مرحله از تربیت، تربیت فرزند اول است. اگر فرزند اول خوب تربیت شده باشد و فاصله سنی میان فرزندان هم به صورت استاندارد مراعات شود، فرزند اول، یک کمک کار تربیتی بسیار خوب برای تربیت فرزندان دیگر است. فرزند اول در حکم خشت اولی است که معمار می گذارد. اگر خوب تربیت شود، الگویی برای فرزندان دیگر می شود. 📚 ایران، جوان بمان کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند امروز، تکیه گاه فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥از من پیشی گرفته... ✅ بحمدالله خانه‌ی ما همواره تاکنون، از زوائد زندگی و زرق‌وبرق‌های دنیوی – که حتی در خانه‌های معمولی مردم یافت می‌شود – به دور مانده است. و همسرم در این امر، بالاترین سهم و مهم‌ترین نقش را داشته است. ✅ درست است که من زندگی‌ام را به همین شکل آغاز کردم و همسرم را نیز در این مسیر هدایت کردم و این روحیه را در او زنده کردم، اما صادقانه می‌گویم که او در این زمینه، بسیار از من پیشی گرفته است. ... ✅ [همسرم] هیچ‌وقت برای خود زیورآلات نخرید. مقداری زیورآلات داشت که از خانه‌ی پدری آورده بود و یا هدیه‌ی برخی بستگان بود. همه‌ی آنها را فروخت و پول آنها را در راه خدا صرف کرد. او اینک حتی یک قطعه زروزیور و حتی یک انگشتر معمولی هم ندارد. 📚 خون دلی که لعل شد کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💎 هیچ امری در تعامل با کودک نیست جز اینکه پاداش عظیم الهی داره. ... شما رسیدی خونه، بچه‎ات گریه می‌کنه. اگر با یک ترفندی که گاهی خیلی ساده است، گریه‌ی این رو متوقفش کنی؛ یه شکلات بهش بدی، یه خورده بذاری روی دوشت ... بازی کنی، همین اندازه که گریه‌اش رو متوقف کردی، خدا می‌فرماید در روز قیامت بگو چقدر از بهشت می‌خواهی تا راضی بشی؟ 💎 اگر اون کودک را خنداندی – یعنی شادش کردی – اگر دختربچه باشه، خدا میگه در روز قیامت سورپرایزت می کنم. در حدیث داره: «فَرحَةً»، یعنی ناگهان یک خوشحالی و سروری که انتظارش رو نداشتی تو دلت وارد می‌کنند. اگر پسربچه باشه، پاداشش مثل اینه که برده‌ای از نسل حضرت اسماعیل [علیه السلام] رو ... خریدی، آزاد کردی؛ با یک خوشحال کردن. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ ورزشِ در خانه را فراموش نکنید. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۷ من از موقعی که عضو این کانال شدم انگیزه ام برای فرزند بیشتر از ۱۰ برابر شده. ممنون از تجربه های گرانبهاتون. سال ۹۷ آخرین سال دانشگاهم بود و تمام وقت فعالیت فرهنگی میکردم، چون واقعا خود واقعیم رو تو اون فضا پیدا میکردم. خواستگار زیاد داشتم ولی خانواده ام رضایت به هیچکدوم نمیدادن و از هر کدوم یه ایرادی میگرفتن. تا اینکه دوستم یکی از آشناهاشون رو بهم معرفی کردند، ایشون خیلی درباره من تحقیق کرده بودن، بعد پا پیش گذاشته بودن، بقول همسرم مشکل جوونا امروز این که قبل از ازدواج به شناخت همدیگه اهمیت نمیدن و ملاک هایی مثل ظاهر و مادیات اولویت قرار گرفته. خلاصه ایشون درباره رفتار و کردار و اخلاق بنده از طریق آشناشون اطلاعات کسب کرده بودن و با چشم باز جلو اومدن. خانواده من خیلی سخت گیر بودن، ولی برای ایشون هیچی نگفتن و گفتن هر جور خودت میدونی.. با توجه به شناختی که از دوستم داشتم و میدونستم بی جهت و اغراق آمیز از کسی تعریف نمیکنه، راضی به این خواستگاری شدم. وقتی اومدن خواستگاری یه جوان ساده بودن که با درآمد خیلی کم روزگار میگذروندن. همون جلسه اول، شیفته ی رفتار و افکار شون شدم و جواب مثبت دادم.😍 همسری ازم درخواست کردن تو خرج های اول سخت نگیرم وخانوادمم راضی کنم. راضی کردن خانوادم خیلی سخت بود، ولی بخاطر همسرم این سختی رو به جون خریدم و با حداقل ترین ها شروع کردیم. واقعا همسرم با هیچی شروع کرد. ولی برکت از روز اول تو زندگیمون بود. باور کنید هنوزم نمیدونیم چجوری با هیچی، همه چی جور شد. تو ۱ سال عقدمون چندبار توفیق رفتن به کربلا و مشهد رو پیدا کردیم. که تو هیچ برهه ای از زندگیمون طی یکسال این همه توفیق معنوی نصیبمون نشده بود. باور این قضیه، شاید برای خیلی ها سخت باشه و حتی خود من قبل ازدواج واقعا معنی برکت رو به این شکل تجربه نکرده بودم. بعد از آخرین سفر کربلا، یه مراسم ساده گرفتیم و قرار شد خونه بگیریم بعد عروسی ولی متاسفانه نشد. چون همسرم منبع درآمد نداشتن و در یکی از اتاقای خونه خانواده همسرم زندگی مشترک رو شروع کردیم. اون روزها اصلا به این فکر نکردیم که صبر کنیم شرایطمون درست بشه و بعد بچه دار بشیم. مطمئن بودیم برکت بچه قبل از اومدنش میاد. همینطور هم شد. سه ماه بعد از عروسی فهمیدم پسر گلم قراره بیاد تو زندگیمون😍 ۴ماهه باردار بودم که منبع درآمد همسرم هم به لطف خدا درست شد و ما خونه مون رو جدا کردیم. همسرم میگن مومنین باید از هم مشکل گشایی کنند، باید بهم رحم کنیم و هوای همو داشته باشیم، به همین خاطر، با فروش مقداری از طلاهام، مبلغی فراهم شد که همون رو هم قرض میدادن به دوست و آشناشون و به صورت قسطی پس میگرفتن. یه جورایی پولمون در گردشه همیشه. به نظرم برکت این کار باعث شده که بعد از یکسال این پول مبلغش ۳ برابر بشه. با درآمد کم ایشون وقتی روی برگه حساب میکردیم، احتمال میدادیم آخر ماه کم بیاریم. ولی جالب بود کم که نمیاوردیم هیچ، یه مقداری هم پس انداز میکردیم. همیشه وقتی با همسرم به این موضوع فکر میکنیم، میخندیم و میگیم حساب و کتاب خدا با ما خیلی فرق داره... دو هفته قبل از به دنیا اومدن میوه دلم حقوق همسری ۳ برابر شد و این شرایط رو خیلی بهتر میکرد برامون. پسرم رو به سختی با زایمان طبیعی دنیا آوردم(تو فامیل ماهمه سزارین میکنن و خیلی ها بهم گفتن چرا میخوای خودتو اذیت کنی؟ ولی من هدفم این بود که بچه زیاد داشته باشم و با سزارین کمی سخت میشد به هدفم برسم). زایمان سختی داشتم، در حدی که ماماها ناامید شدن و گفتن زنگ بزنید دکترش بیاد که سزارین بشه، بعد از ۱۳ساعت درد، همچنان دلم نمیخواست سزارین بشم. همون جا ماما پرسید با این وضعیت بازم بچه میخوای؟ منم گفتم آره😂 گفت تو تنها کسی هستی که دیدم تو اوج دردش بگه بازم بچه میخوام. اوایل به دنیا اومدن پسرم، شرایط خیییلی سخت بود برام ولی با کمک ها و حمایت های همسرم تونستم پشت سر بذارم شرایط رو. اما الان که چند ماهی از دنیا اومدنش میگذره و ماشاءالله بزرگ شده، از الان به فکر دومی هستم. منتها صبر کردم تا کوچولومو از شیر بگیرم و اگر خدا لایق بدونه منو، فرزندهای بعدی هم به فاصله ۲ سال به دنیا بیارم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
وَیَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّـهُ یَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ، سوره بقره، آیه ۲۶۸ «شیطان به شما وعده فقر و تنگدستی می دهد و شما را به کار زشت فرمان می دهد، ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما می‌دهد و خداوند گشایشگر داناست.» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
با حضرت آقا ديدار داشتم از حضرت آقا پرسيدم، من در جلسات روي چه موضوعی تأكيد كنم؟ سياست؟ اقتصاد؟ سبك زندگي؟ ایشان عرض کردند: "بگویید مبلغين روي افزايش جمعيت كار كنند، بگویید اگر من را هم قبول ندارند، به خاطر كشورشون اين كار رو بكنند، به خاطر اسلام!" ✨رهبر انقلاب: "پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهائی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است." ۱۳۹۲/۰۲/۱۱ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥 به پدران تک فرزند امروز، که سالمندانِ تنهای فردا هستند. 🚨از هر دو مرد متاهل ایرانی، یک نفر بی فرزند و تک فرزند است‌. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#مقام_معظم_رهبری 🚨باید ترسید.... مسئله‌ی فرزندآوری و مسئله‌ی نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است ک
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥استاد ابوترابی به نقل از مقام معظم رهبری: 📌"می‌بینید که من بارها گفته‌ام، و کسی کاری نمی‌کنه" کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🏔 ما باید سالهای طولانی زحمت و مشقت بکشیم تا از فطرت ثانی خود متحول شویم و خود را بیابیم و روی پای خویش بایستیم و مستقل گردیم و دیگر احتیاجی به شرق و غرب نداشته باشیم. و باید از همان بچه‌ها شروع کنیم و تنها مقصدمان تحول انسان غربی‌ به انسانی اسلامی باشد. 🏔 اگر این مهم را انجام دادیم، مطمئن باشید که هیچ کس و هیچ قدرتی نمی‌تواند به ما ضربه بزند. اگر ما از نظر فکری مستقل باشیم، آنها چگونه می‌توانند به ما ضربه بزنند. تنها آنها می‌توانند از داخل خود ما، به ما ضربه بزنند؛ در داخل، فردی را درست کنند- کما اینکه می‌بینید درست کرده‌اند- و بعد توسط آن هر چه می‌خواهند انجام می‌دهند (۱۳۶۰/۷/۲۳). کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ خانه دار، اما آتش به اختیار از استاد برجسته اخلاق، جناب مرتضی آقا تهرانی، (مجتهد و دارای دکترای علوم تربیتی) پرسیدم من که یک خانم خانه دار هستم، چگونه می توانم به فرمان آتش به اختیار رهبرمان عمل کنم؟ ایشان خیلی ساده و صریح پاسخ دادند: "با فرزندآوری و تربیت صحیح آنها" (۱۳۹۶/۳/۲۹) کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨کاهش بی‌سابقه فرزندآوری میان مادران ایرانی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۸ من تقریبا ۶ سال پیش، وقتی دانشجوی یک شهر دیگه بودم، بواسطه فعالیت های فرهنگی که داشتم با یه آقایی آشنا شدم، اوایل ارتباط مون بیشتر بخاطر هماهنگی کارهای دانشگاه بود ولی کم کم این ارتباط باعث شد من بفهمم این آقا خیلی از معیارهایی که من میخوام رو دارن و بنظرم میومد ایشون همون بقول معروف نیمه گمشده من هستن. من و ایشون به مدت دو سال بخاطر کارهای دانشگاه باهم ارتباط کاری داشتیم، تا اینکه ایشون یه شب با من تماس گرفتن و از من خواستگاری کردن... خب من با ذهنیتی که نسبت به ایشون داشتم، فکر میکردم بهترین انتخاب هستن، اما وقتی ایشون با خانواده ام تماس گرفتن، خانواده من مخالفت کردن، ایشون خیلی پیگیر بودن حتی گفتن من میام شهر شما زندگی میکنم ولی خانواده من به هیچ وجه راضی نشدن.. از اون موقع روز و شبم شده بود گریه و غصه و توسل و چله که ما دونفر به هم برسیم... همش میرفتم پیش شهدای گمنام و دعا میکردم ما باهم ازدواج کنیم.. تا اینکه دانشگاه من تموم شد و برگشتم به شهر خودم و از اون موقع حالم بدتر شد.. هرخواستگاری که زنگ میزد من فقط گریه میکردم که جور نشه... تا اینکه به یقین رسیدم خانواده من حاضر به این ازدواج نیستن، هم چنین خانواده اون آقا، بنابراین تصمیم گرفتم از ایشون فاصله بگیرم و تمام ارتباط هامو با ایشون قطع کردم با اینکه واقعا از نظر روحی به هم ریخته بودم. کم کم دیگه فراموششون کردم. حدود دوسالی گذشت و این دو سال خواستگارهای مختلفی اومدن و رفتن.. تا اینکه اوایل امسال یه موردی اومدن خواستگاری که واقعا شرایطشون همون چیزی بود که من میخواستم و خداروشکر من ازدواج کردم (البته این ازدواجم خودش داستانی داره و خانواده سختگیری هایی داشتن ولی خب وقتی مصلحت خدا باشه بنده ها نمیتونن کاری بکنن) الان که چندماهه از ازدواجم گذشته و همسرم رو بیشتر شناختم فهمیدم واقعا خیلی از معیارهایی که من میخواستم ایشون بهتر هستن و الان همش خداروشکر میکنم که چند سال پیش اون چیزی که خودم میخواستم رو بهم نداد و البته بیشتر وقت ها واقعا شرمنده خدا میشم. اینا رو به شما جوان های عزیز گفتم که بدونید اگه با کلی توسل و چله و دعا به چیزی که خودتون میخواید نمیرسید، هیچ وقت،هیچ وقت،هیچ وقت از رحمت خدا ناامید نشید، شاید همون موقع جواب نگیرید ولی مطمئن باشید خدا همیشه بهترین ها رو برای بنده اش میخواد... من رفتار والدین شما رو تایید نمیکنم ولی اگه شما و اون آقا قسمت همدیگه باشید که به هم میرسید ولی اگه قسمت هم نباشید قطعا صلاح هر دونفرتون در این هست. و یه نکته دیگه اینکه همیشه تو دعاها و چله ها و توسل هاتون مرتب بگید که خدایا من نمیدونم صلاح و مصلحتم چیه، فقط تو میدونی بهترین صلاح من چیه پس خودم و زندگی مو می سپارم به دست خودت تا به بهترین نحو هدایتش کنی. همیشه (حتی اگه واقعا از ته دلتونم نیست) ذکر «الحمدلله» رو بگید.. همین زبونی هم که بگید کم کم به جایی میرسید که هر اتفاق تلخی هم براتون بیفته دیگه ایمان دارید که خدا اینو براتون خواسته و قطعا یه حکمت و مصلحتی داشته. انشاءالله که همه جوون ها بتونن ازدواج کنن و خانواده ها اینقدر سختگیری نداشته باشن. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«همدم امروز، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
نازپروردگی موجب شکنندگی در همه امور است. معمولاً در خانواده‌ها یك آدمی پیدا می شود خیلی سخت‌كوش، پركار، جدی، تن به‌زحمت بده. این فرد یك كارخانه یا یك تجارت‌خانه تأسیس میكند، كار و ابتكار را به‌ حدّ اعلا میرساند، ولی خودش چون از یك خانواده طبقه چهارم است، به زندگی سخت، به گرما و سرما و تحمل سختی عادت كرده. این‌ها او را یك انسان جدی بار آورده است. بعدها زن و بچه‌اش در این زندگی كه مقرون به رفاه است، بزرگ میشوند. نسل بعد از او كه بچه های او باشند، آدم های متوسطی از آب درمی‌آیند. چون اوایل زندگی‌شان در زندگیِ همین آدم بوده و در سختی بزرگ‌ شده‌اند این‌ها هم تا حد زیادی آدم‌های جدی و كارآمدی هستند و آن ثروت را حفظ می كنند؛ ولی بچه های این ها كه به وجود می آیند، چون تدریجاً زندگی، رفاه و خوشی را توسعه می‌دهند، كم‌كم از این منزل می روند به منزل دیگری، این فرش را تبدیل می كنند به فرش دیگری، خوراك و زیور لباسشان تغییر می‌كند. آن نسل سوم افرادی نازپرورده خواهند شد كه فقط باید به آن ها رسید، از كوچك ترین رنج، ناراحت می شوند. درنتیجه، قدرت این را كه آن زندگی و آن ثروت را ضبط كنند، ندارند. همین‌که پدر مُرد، در مدت کمی تمام زندگی را به باد می دهند، دوباره به همان صورت فقیرهای درجه اول با وضعیت مفلوك برمی‌گردند. و باز تکرار همین چرخه... . کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۹ سال ۹۱ بعد از کلی تلاش با رتبه سه رقمی، مشاوره دانشگاه تهران قبول شدم و راهی خوابگاه دانشجویی شدم. تا قبل از کنکور اصلا صحبت ازدواج تو خونه مون نمی‌شد، بعد از قبولی دانشگاه ولی کم‌کم زمزمه‌ها شروع شد. از همون موقع آمادگی ازدواجو داشتم ولی قسمت نمی‌شد و کلا در امر ازدواج به شدت به بحث قسمت اعتقاد داشتم و دارم. خیلی‌ها می‌اومدن و با اینکه به شرایطی که مد نظر من بودو داشتن ولی رد میشدن و... بالاخره قسمت نبود تا اینکه فروردین ۹۴ صحبت یک بنده خدایی پیش اومد که از نظر من خیلی به هم میخوردیم ولی قسمت نشد و من از نظر روحی به شدت به هم ریختم، تو این بازه با سخنرانی‌های تنها مسیر حاج آقا پناهیان آشنا شدم و الحمدلله تونستم کنار بیام با قضیه و خدا قسمت کرد شهریور همون سال با یکی از اقوام عقد کردیم. هر وقت به گذشته فکر میکنم احساس میکنم اینا همه عین تیکه‌های پازل چیده شده بود تا منو به سمت این ازدواج سوق بده، و الا در حالت عادی به نظرم هیچ وقت به همسرم جواب مثبت نمیدادم. بالاخره گذشت و من درحالی که وارد سال چهارم دانشگاه میشدم عقد کردم و مصرانه‌ هم اصرار داشتم که مهریه ام ۱۴ سکه باشه و همین هم شد. همسرم هم دانشجو بودن و تقریبا نزدیک بودیم به هم و آخر هفته‌ها همدیگه‌رو میدیدیم. من اصرار داشتم زودتر عروسی بگیریم که مستقل شیم ولی ایشون بخاطر هزینه‌ها نگران بودن و بالاخره فروردین ۹۵ مراسم عروسی گرفتیم و واقعا سعی کردیم در همه چیز صرفه جویی کنیم. اینم بگم که کل هزینه عروسیمون ۵ میلیون تومان شد از تالار و آتلیه و گل و آرایشگاه و... همه چی روی هم. درمورد جهیزیه هم، پدر من تمکن مالی داشتند الحمدلله اما چون ابتدای زندگی بود ازشون خواستم که وسایل زندگی برام نگیرن و بجاش هزینه شو در اختیارمون بذارن ایشون هم یک قطعه زمین به من دادن که هر کاری خودمون صلاح میدونیم انجام بدیم. بعد از عروسی من دانشگاهم تموم شده بود و همسرم هم برای یکسری دوره‌های آموزشی قبل استخدام باید میرفتن یکی از شهر‌های شمالی کشور و با یک ساک لباس راهی شمال شدیم. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1