eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
439 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
268 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵رودخانه متالون که از ادملا سرچشمه می گیرد در برخی محلات از ادملا تا کلسمان کلا به نام های زریجا، رآور، متلوم و حتی در برخی منابع مقالان یاد شده است. 🖋 ۱۴۰۳/۱۱/۱۳ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🟦رودخانه ها: بابل به علت قرار داشتن در ناحيه جنگلي و ارتفاعات البرز، از چند رودخانه و نهر استفاده مي کند و آب همه آنها براي کشاورزي در اطراف شهر ودهات به مصرف مي رسد. اين رودخانه ها عبارتند از رودخانه بابل، نهرکاري، کلارو، سجادرو، نهر متالون، آقارو، رودخانه تالار، شازده رو، و شهرو. اغلب آنها، قبل از رسيدن به پل محمدحسن خان، به يک ديگر متصل مي شوند و در بابلسر به دريا مي ريزند. شهرو به مصرف آب آشاميدني مي رسد و به چاه خانه ها متصل مي شوند. 🔵رودخانه بابل: «رودخانه بابل از کوه فيروزکوه جاري است و در مشهدسر، چهار فرسخ از بارفروش دورتر وارد درياي مازندران مي شود. طول آن تقريباً ۲۰ فرسخ است و در فصل طغيان آب، به واسه کشتي هاي کوچک از مشهد سر به بارفروش مي توان عبور کرد.» مسعود کيهان هم مي نويسد: رودخانه بابل از ارتفاعات جنوبي سوادکوه و بندچي سرچشمه مي گيرد و با ضميم شدن سجادرود، کلارود و نهر کاري، دهستانهاي لپور، گنج افروز، بيشه و پازوار رامشروب مي سازد و در بابلسر به درياي مازندران مي ريزد. طول اين رودخانه ۷۸ کيلومتر و عرض آن، در مصب، ۷۹ متر است». اين رودخانه در قديم به «باول رود: معروف بود. مؤلف حدودالعالم مي نويسد: «رودي است که ]آن را[ رود باول خواننده از کوه قارن برود و بر مامطير بگذرد و اندر درياي خزران افتد». و به نوشته ظهيرالدين: ]حسام الدوله اردشير[ فرمود که او را ]فخرالدوله گلپايگاني را[ به خانه او بريد و خانه او، آن طرف رود باول بود وي در جاي ديگر مي نويسد: «چون در سنه اربعين و ثمان مائه ] ۸۴۰ ق[ دعوت مردم ساري به اين حقير ]ظهيرالدين مرعشي[ رسيد؛ عزم جزم نموده روان گشته آمد... توجه رفت به کنار باول رود ... به گذرگاه زيار فرود آمده گشت و مردم بار فروش ده ... آمدند و عهده کردند. درباره ميزان آب اين رودخانه، افضل الملک مي نويسد: «در تابستان اين رودخانه ها ] تالار ـ هراز ـ تجن ـ بابل[ فاضلاب ندارد که به دريا بريزد ولي در بهار و زمستان آب بي اندازه داردک ه اسب و راکب و بار را غرق مي کند و صحراها را انباشته از آب دارند. در بهار رودخانه داراي صدهزار و دويست هزار سنگ آب است». سابق بر اين، رودخانه بابل قابل قايق راني با کرجي بود کما آن که «آمده ژوبر» سياح فرانسوي هنگام عبور از اين رودخانه ] ۱۸۰۷ م [، قايقها و کشتي هايي براي حمل و نقل در آن ديده است. وي مي نويسد: «من در رودخانه ] بابل [، چهارده پانزده قايق ديدم و سه کشتي کوچک که کمي بزرگتري از آنها بود. چندتايي از آنها بر روي رودخانه بابل نزديک چند دهکده سر راه بودند. رودخانه تقريباً ۳۰ «تواز» پهنا و ۱۲ تا ۱۳ «پاگودي» دارد و شيب خود را تقريباً تا مصب حفظ مي کند.» دمورگان هم از عميق بودن اين رودخانه صحبت مي کند و مي گويد «بابل رود بسترش عميق است و جز با گدار نمي توان از آن عبور کرد؛ حيوانات را با شنا عبور مي دهند و با روبنه را به وسيله کشتي رانان ترکمن، به ساحل ديگر حمل مي کنند. به مانند همه رودخانه هاي مازندران، بابل رود در مصب تغيير جا مي دهد. اگر از روي تپه هاي شني ساحلي قضاوت کنيم، اين جابه جايي در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ متر است. در جنوب تپه ها، باطلاقهايي که منطقه را بسيار ناسالم مي دارند، ديده مي شود». وي در جاي ديگر کتاب خود مي نويسد: «در ابتداي رود بابل در داخل شهر بود. مردم کم کم جمع شدند و خانه ساختند، رود بابل را بيرون شهر بردند.» 🖊نوشته شده در چهارشنبه یازدهم دی ۱۳۸۷ ساعت 10:47 توسط کارشناس تکنولوژى و گروه آموزشی عمومی "پژوهشی در تاریخ بابل" http://edugroup.blogfa.com/post/23 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
امروزه رودخانه بابل عمق زيادي ندارد وجريان آب آ ن کند است و حجمش حداکثر ۲۱۰ متر مکعب ثبت گرديده است. کف رودخانه، مخصوصاً در زير پل محمدحسن خان، خطرناک است چنان که مؤلف تاريخ بيهقي، که در خدمت سلطان مسعود غزنوي از آنجا عبور کرد، مي نويسد: «روز يکشنبه اول جمادي الاول ] ۴۲۶ ق) امير ]اميرمسعود غزنوي[ از ساري برفت تا به آمل رود و اين راه ها که آمديم، و ديگر که رفتيم، سخت تنگ بود و ازچپ و راست همه بيشه بود ناهموار، تاکوه و آبهاي روان، چنان که پيل را گذر نبودي، و در اين راه پلي آمد چوبين، بزرگ، ورودي سخت بوالعجب و نادر، چون کماني خماخم، و سخت رنج رسيد لشگر را تا از آن پل بگذشت و آن رود سخت بزرگ نه، اما زمينش چنان بود که هر ستوري بر وي برفتي، فروشدي تا گردن و حصانت آن زمين اين است.» به همين جهت، با آن که عمق رودخانه بابل زياد نيست، شناگران ناشي، غالباً در اين رودخانه غرق مي شوند. اما همشهري ارجمند: استاد دکتر سيدباقر قائميان رئيس اسبق دانشکده پزشکي دانشگاه کرمان شاهان، براي «نويسنده» نقل کرده است که غرق شدن شناگران در زير پل رودخانه بابل علت ديگري داردکه آن را يکي از ورزشکاران برجسته بابل، به نام مصطفي طهراني، که شناگر ماهري بود، در سال ۱۳۱۲ ش  کشف کرده است بدين تفصيل که در آن سال رجب پلنگ هنگام شنا در زير پل، در آب فرو رفت و نتوانست به بالا بيايد. عده اي شناگر به سرپرستي مصطفي طهراني، به جست و جو پرداختند و سرانجام، جنازه او را، که غرق شده بود، از زير پل بيرون آوردند. به گفته مصطفي طهراني، در يکي از پايه هاي درپل در کف آب، بقر اثر فشار آب در طول زمان، يا به علل د يگر، شکاف و دخمه اي پديد آمده است که اگر شناگر ناشي در آن دخمه بيفتد، امکان خروج از دخمه و بالا آمدن از آب را نخواهد داشت. لاجرم، درهمان دخمه گير مي کند وبر اثر صابت سرش به سنگ دخمه، مجروح و بي هوش مي گردد و خفه مي شود. بدون شک ، آن دل داده روستايي، که در ساحل شمالي رودخانه منزل داشت، اگر از موضوع چسبندگي کف رودخانه با اطلاع بود، هرگز براي نامزد مهربانش پيغام نمي فرستاد که: بــابـــل اُو تـــا زانـوئــه تـه گره تــو امشـــو برو کچک برار مـرگ خوئـــه گــت برار دشتــــه شوئه امــه سره کــوچه دلــوئه گـــت دروازه نشونــوئـه امــه پرده اطـاق بالا خونه سـگ کلي، چشت خنوئه سگ گــردن زنجير بـزوئه امــه پـــلا آبکش بزوئــه کــرسي تــش خاک بزوئه لمپــا امشــو مشت سوئه تنها خاس کيجا ته نومزوئه کفتــال مــار مرگ خوئـه امشــوي شو مهتابه شوئـه لمپاي نفت تا نصف شوئه ته گره تو امشو برو 📌نيما يوشيج در سفرنامه بارفروش، شب ۸ آبان ۱۳۰۷، درباره رودخانه بابل مي نويسد: «دفعه اول نيست که به تماشاي منظره قشنگ ]رودخانه[ بابل مي آيم. تاکنون بارها با عاليه ] همسرخودم[ به اين جا آمده ايم و نو نشسته ايم. شبي که ابرهاي سياه آسمان را گرفته بود، از ساحل  آن عبور کرديم. گاوها را که از يک طرف آن به طرف ديگر شنا مي کردند، تماشا کرديم... شکوه و رفتار وحشت آميز طبيعت از کوه ها و دره هاي بلند و سراشيب گذشته، سنگلاخ هاي صعبالعبور و عقب گذارده است. به سنگهاي بزرگ بر خورده، با موانع بسيار جنگيده، بارها غضبناک شده، به خروش آمده است، ملتهب شده، کف بسته است. فاتح پيروزمندي است که از ميدان هاي مهيب جنگ خود بازگشت مي کند. کي به آن مي گويد: بابل؟ پهلواني است که اکنون از پيمودن راه هاي دور و دراز خود، بسيار خرد و خسته شده .. اي رودخانه بزرگ، چند قرن است به اين طريق مي روي؟ از کجا مي آيي؟ چه اشخاصي که درکنا تو نشسته؟ تو چه اشخاصي را بي باکانه به خود غرق ساختي؟ ... به من بگو چه قلبهايي تو را دوست داشته اند؟ 🖊نوشته شده در چهارشنبه یازدهم دی ۱۳۸۷ ساعت 10:47 توسط کارشناس تکنولوژى و گروه آموزشی عمومی  "پژوهشی در تاریخ بابل" http://edugroup.blogfa.com/post/23 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍بابل به علت قرار داشتن در ناحيه جنگلي و ارتفاعات البرز، از چند رودخانه و نهر استفاده مي کند و آب همه آنها براي کشاورزي در اطراف شهر ودهات به مصرف مي رسد. 🔷اين رودخانه ها عبارتند از رودخانه ، ، ، [، ، ، ، و . اغلب آنها، قبل از رسيدن به پل محمدحسن خان، به يک ديگر متصل مي شوند و در بابلسر به دريا مي ريزند. شهرو به مصرف آب آشاميدني مي رسد و به چاه خانه ها متصل مي شوند. 📌شهرستان بابل محدودة نسبتاً کوچکي از اين سرزمين سرسبز است که در استان مازندران واقع شده است و از دامنه هاي شمالي ومرطوب کوه هاي سوادکوه، فيروزکوه و کنيون از رشته کوه هاي البرز شروع مي شود و جلگه نسبتاً وسيعي را در بر مي گيرد. رودخانه هاي بابل رود، سجادرود، متالون رود، کلارود و چند رودخانه ديگر نيز از ارتفاعات اين ناحيه سرچشمه مي گيرند. 🖊نوشته شده در چهارشنبه یازدهم دی ۱۳۸۷ ساعت 10:47 توسط کارشناس تکنولوژى و گروه آموزشی عمومی  "پژوهشی در تاریخ بابل" http://edugroup.blogfa.com/post/23 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🟦حوضه آبریز بابل رود از رودخانه‌های اصلی حوضه آبریز دریای مازندران است که بین ۳۶ درجه و ۴۵ دقیقه عرض شمالی از استوا و ۵۲ درجه و ۲۵ دقیقه تا ۵۲ درجه و ۵۵ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرارگرفته است (شکل ۱). 📌حد شمالی حوضه آبریز بابل رود به دریای خزر و حد جنوبی آن کوه‌های سوادکوه و حد شرقی آن حوضه آبریز رودخانه تالار و حد غربی آن حوضه آبریز رودخانه هراز است. 🔵شاخه‌های مهم رودخانه بابل عبارت‌اند از: ، ، و کلارود که پس از به­هم پیوستن رود بابل را تشکیل می‌دهند که این رود پس از آبیاری شالیزارهای بابل در بابلسر به دریای خزر می‌ریزد (خانی سدهی، ۱۳۷۴). 🔷شاخه‌ اصلی این رودخانه به نام بابل رود است که جهت جریان آن از جنوب به شمال است. 📌شاخه سجاد رود [] از سمت غرب رودخانه‌ اصلی سرچشمه گرفته و پس از طی مسیری حدود ۵۰ کیلومتر، از شروع جلگه به بابل رود می‌ریزد. 📌در وسط مخروط افکنه رود و در بالادست شهر بابل، شاخه‌ خوش­رود که خود از زیرشاخه به نام‌های رود، و تشکیل گردیده از سمت غرب به آن می‌پیوندد (یمانی و همکاران، ۱۳۸۵). 📄مقاله پژوهشی 🖊نویسندگان: مجتبی یمانی | ابوالقاسم گورابی | زهرا عابدینی  "تحلیل روند تغییرات مورفولوژیکی الگوی آبراهه بابل رود از طریق نیمرخ‌های متساوی‌البعد (ترانسکت)" https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_4265.html https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
د) متالون یکی از شاخه های کلارو بوده که از تپه های خاوری دیوا واقع در ۲۷ کیلومتری جنوب باختری بابل سرچشمه میگیرد در جهت شمال جریان یافته و پس از مشروب نمودن روستاهای پادشاه ،امیر پشتِکا کاشی کلا در حوالی روستای نوشیروان کلا وارد کلارو میشود. طول آن ۲۰ کیلومتر بوده و حوزه ی آبریز آن بیشتر در مناطق پست و هموار قرار دارد. (۱۵) 📝پانویس ۱۵. برای آگاهی بیشتر نک بخش: جغرافیای تاریخی ((رود متالون)) جغرافیای تاریخی - ۷۹ رود متالان به گویش محلی آن را «متالون» میگویند. این رود از ارتفاعات بندپی سرچشمه گرفته و پس از پیوستن به کلارود به بابل رود راه مییابد میرتیمور مرعشی (معاصر) صفویان از این رود در دو جای کتابش یاد میکند ولی در ثبت نام آن اشتباهی رخ داده است و اسمش «مقالان» (۶۳) چاپ شده که به نظر خطا از جانب کاتب یا مصحح کتاب می باشد. 📝پانویس ۶۳. میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی، ص ۱۴۸ و ۳۸۷ 📚منبع: بندپی (سرزمین، تاریخ، فرهنگ) | | طرح جلد و صفحه آرایی علیرضا علی نژاد | ناشر رسانش نوین | لیتوگرافی: فیلم گرافیک | چاپ متین: صحافی افشین | شمارگان: ۱۵۰۰ نسخه | چاپ اول، تهران ۱۳۹۳ شابک ۱ - ۴۳ - ۶۸۲۶ - ۶۰۰ - ۹۷۸ صص ۲۱_۲۲_ ۷۹ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📘گنج کلاپایین - ۳۱ الف) رودخانه: دو رودخانه به نام های و از وسط و غرب روستا عبور می کنند. 🔷سنگه رو، شاخه ای از است که با گذر از روستای پینگ در قسمت غربی «» به سه شاخه تقسیم می شود. شاخه ای برای زمین های کشاورزی روستای سید نظام الدین، شاخۀ دوم برای زمین های کشاورزی «اسپیار» (espiār) و «تسکا» (taska) متعلق به روستای بالا گنج کلا و شاخۀ سوم برای مزارع کشاورزی پایین گنج کلا و روستای بالا گنج کلا. شاخه ی سنگه روی پایین گنج کلا در پشت بازار روز سمت غربی بازار روز روستای سید نظام الدین به نام «پیته سنگه رو» (pita-sangaru) به دو شعبه تقسیم می شود: ۱- شعبه اول به سمت مزارع غربی در جریان است. این شعبه با اندکی طی مسیر در مکانی به نام «پلیا» (palia) به دو قسمت می شود. (۱) قسمت اول در ابتدای روستای بالا گنج کلا و در نزدیکی خانه سرای استاد مسیب آهنگر به دو نهر تقسیم می شود: نهر اولی به سمت بالا گنج کلا برای سیراب کردن زمین های کشاورزی «آلوسونک» و «ســازیـر» امتداد دارد و نهر دوم به سمت پایین گنج کلا برای آبیاری مزارع «دِه گل آغوزه بن»، «هلی بن»، «کراته بن»، «سنگه روپشت»، «آرنیم»، «کوِزچال»، «هَش خئیز» و «سازیر» در حرکت است که این نهر در ۱۳۷۸ش برابر با پنجمین دوره انتصابی شورای اسلامی (۷۸_۱۳۷۴ش) به صورت بتنی درآمد. 👈 قسمت دوم با عبور از روستای وارد بخش مرکزی روستای پایین گنج کلا می شود و آن را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می کند و سرانجام در پایین دست روستا در مکانی به نام «ده اوتک» با رودخانه پیوند می خورد. آب این قسمت از «سنگه رو» بدان علت که در ارتفاع پایین تری از مزارع قرار گرفته است مصرف کشاورزی ندارد. در گذشته از آب آن برای مصارف خانگی استفاده میشد سیراب کردن حیوانات و صید ماهی نیز در آن رواج داشت. ۲ - شعبه ای دوم «سنگه رو» به سمت مزارع شرقی روستا حرکت می کند. این شعبه بعد از گذر از میانه روستای در ابتدای ورود به محدوده روستای پایین گنج کلا به دو گذر () تقسیم می شود: یکی به سمت «بالا نارنجــه بــِن پایین نارنجه بِن»، «ازاره بِن»، «سنگک «هیجده خئیز»، «مِجیله کتی» و «شجاع کتی» و دیگری نیز به سمت «اِفراتخت»، «کل کِتی»، «سنگک»، «جِنِه»، «مِن شُوار»، «اِنّون»، «اِنّونه بِن»، «پِه هَکِرد» و «دَرِه سَر» در جریان است. 📝پانویس: ۱- مصاحبه با محمد جعفر آقاجان زاده در ۲۹/ ۵/ ۱۳۹۶ش. 📘گنج کلا (پایین)، ، اکسیرقلم، ۱۳۹۹، صص ۳۱_۳۲_۳۳ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📘۳۲ - گنج کلاپایین 🔷رودخانه دیگر «» نام دارد که از شاخه های به شمار می رود. 📌این رودخانه از ارتفاعات جنوب شرق روستای ادملا سرچشمه می گیرد و از سمت غرب وارد روستای بالا گنج کلا می شود. سپس با گذر از منطقهٔ «يَلِمِسّون» (palemassun)، «لپر»، «سازیر»، در جهت غربی روستا در حد فاصل جنگل و مزارع به مسیر خود ادامه می دهد و سرانجام در محل ده اوتک» با رودخانه «سنگه رو» پیوند می خورد و پس از آن با گذر از روستاهای گری محله ولیک ،پوستکلا کتی ،سر کاشی کلا، کاوندکلا، بالامیر کلا، خراب کلا، گل چوب، کاسمان کلا، دونه سر، نوشیروان کلا و آهنگر کلا به رودخانه کلارود می ریزد. (۱) 🔷از آب رودخانه متالون، برای مصارف خانگی صید ،ماهی شنا و سیراب کردن حیوانات می شد. در دو دهه اخیر این دو رودخانه به عللی چون کاهش نزولات جوی تخلیه زباله های خانگی و حیوانی در آن و کمتر شدن عرض آن امکان استفاده خانگی صید و شنا را از دست داده است که بی تردید ادامۀ این جریان موجب مرگ همیشگی این اکوسیستم می گردد. 🔷رودخانه دیگری نیز به نام «اودنگه کیله» u-dange) ki) در گذشته در روستا وجود داشت که امروزه از بین رفته است. این رودخانه کوچک که از رودخانه «سنگه رو» در مکان «پیته سنگه رو» (pita-sanga-ru) سرچشمه می گرفت، به موازات مسیر شرقی رودخانهٔ «سنگه رو» وارد روستای پایین گنج کلا می شد. از آب آن برای فعالیت «اودنگ» (شالیکوبی) واقع در ابتدای بخش شرقی روستای پایین گنج کلا (پایین دست خانه سرای سیّد حسین حسینی) استفاده می شد. آب اضافی این رود وارد انونه دشت می شد که بعد از گذر از انونه «مرز» و «انونه بن» به متالون ختم می شد. 📝پانویس: ۱.فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور (۱۳۸۲)،ج۲، معاونت سنجش از راه دور و جغرافیا، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ص۲۳۲ 📘گنج کلا (پایین)، ، اکسیرقلم، ۱۳۹۹، صص ۳۱_۳۲_۳۳ 🌍 🔷رودخانه ی چسبیده به کاسمان است و اهالی به آن «» (Metalom) می گویند. در گذشته زنان کاسمانی رخت هایشان را در متالون می شستند، مردان از رودخانه شن برداشت می کردند و ماهیگیری نیز از گذشته تا حال در آن انجام می شود. آب رودخانه نسبت به گذشته بسیار کمتر شده، در مواقع پرآب زمستان  رودخانه طغیان می کند اما به خاطر پایین بودن حدود ۱۵ متری سطح آن از سطح کاسمان آسیبی به روستا نمی رساند، در فصل تابستان هم بسیار کم آب می شود. 🖊 نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آبان ۱۳۸۷ ساعت 8:33 توسط 📌...این چشمه که هم اکنون آب مناسبی دارد در کنار رودخانه متالون و در کنار پل متالون قرار دارد که داخل محدوده باغ شخصی قرار گرفته است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍در حاشیه روستا [] رودخانه مِتالون (metalon) قرار دارد که در نقطه ای کاملا به روستا می چسبد. 📌منشا این رودخانه در داخل نقشه توپوگرافی منطقه ، کوهستان بندپی شرقی است اما در نقشه دقیقتر و معتبرتر دیگر منشا آنرا منطقه کوهستانی نِشِل (neshel) نشان می دهد.   📌این رودخانه با در نظر گرفتن منشا بندپی شرقی با طی مسافت ۲۰ کیلومتر و عبور از ۱۰ روستا به کاسمانکلا می رسد که با محاسبه منشا این مسافت بیشتر می شود و پس از طی ۵ کیلومتر در سادات محله به رودخانه می پیوندد. از محل بند بتونی که محدوده رودخانه به روستا وارد می شود تا انتهای آن در شمال روستا که از مرز ده عبور می کند ۲ کیلومتر می شود. 📌متالون در زمستان پرآب می شود و در مواقع پرباران حالت طغیانی پیدا می کند (این امر در گذشته بیشتر مشاهده شده اما در سالهای اخیر بندرت اتفاق می افتد) اما به علت تفاوت ۱۵ متری سطح روستا از بستر رودخانه خطری برای مردم بوجود نمی آورد اما به زمین هایی که در بستر رودخانه قرار دارد و در سالیان اخیر اکثر این زمین ها تبدیل به باغ مرکبات شده اند چندگاه صدمات کمی وارد می آورد. 📌ماجرای استفاده این روستاها از آب رودخانه در داخل کاسمانکلا به حدود یک سده پیش برمی گردد در زمانی که فرزند به نام به بابل آمد و در روستای سر زمینی برای خود مهیا کرد که اکنون با نام باغ مستوفی نگهداری می شود. این زمین مدتی بین اشخاص حقیقی و حقوقی دست به دست می گشت. وزارت علوم و تحقیقات و فناوری آخرین ارگانی است که مالک این زمین شده است. علی اکبرخان چندی در آنجا ساکن شد و با اهالی این روستا نشست و برخاست داشت و به علت زندگی در کنار آنها حق آب را برای این روستا اخذ کرد و از آن زمان تا به حال این سه روستا از روستای کاسمانکلا آب مورد نیاز خود را به اراضی خود می برند.   کشاورزان کاسمان کلا نیز تا حدودی از این آب برای زمین های زراعی شان استفاده می کنند. که مقدار استفاده نسبت به اراضی سطح کشت روستا پائین است. 📌در سالهای میانی دهه ۵۰ خاک شناسانی به روستا آمده و چند روزی در کنار رودخانه چادر زده و به بررسی خاک منطقه پرداختند و دو نقطه از این ناحیه بتون کاری شده است که هنوز آثار آن بجا مانده است. این امر به منظور کانال کشی تمام رودخانه های مازندران به سمت و دشت بوده است اما با حادثه ی انقلاب اسلامی ۵۷ این طرح فراموش شد. 📌بستر رودخانه متالون که با نام (رودبار) خوانده می شود تا اواخر دهه ۶۰ طبیعت بسیار زیبا و بکر با درختان بزرگ داشت که در این سال اهالی روستاهای دارای حق آب به بهانه بهسازی کانال آب با بولدوزر به جان درختان بلند قامت افتاده و تخریب گسترده ای صورت دادند. علاوه بر آن در سالهای اخیر نیز آن تعداد درختانی که از آن حادثه جان سالم به در بردند با نگاه تجاری قطع شده و جای آن درختان آلوچه و پس از آن درختان پرتغال کاشتند. به صورتی که در حال حاضر کل حاشیه رودخانه دارای مالک هستند و اکثریت مطلق آن به باغات مرکبات تبدیل گشت. و این امر سهمی در درآمد خانوار داشته است. 📌آبزیان رودخانه انواع ماهی ها، غورباقه، مار، خرچنگ و لاک پشت را شامل می شوند. مهمترین ماهی هم ماهی سفید است آبزیان بخصوص ماهیان در سالهای قبل با توجه به پرآب بودن متالون زیاد بود و ماهیان درشتی وجود داشت که از طریق تور ماهیگیری و قلاب یا با دست صید می شد و به مصرف می رسید. گاهی برای صید آن از سم استفاده می شد یک نمونه سم از برگ درختی بدست می آمد که با جوشاندن به رودخانه می ریختند و حالت گیجی و مرگ به ماهی ها دست می داد. از برق هم مواقعی برای صید ماهی استفاده می شد در سالهای اخیر هم به علت ریختن سم و استفاده از برق برای صید ماهی و همچنین کم شدن آب رودخانه ماهیان کم و کوچکی در رودخانه یافت می شوند و گاهی برخی از اهالی بیشتر بخاطر تفریح با قلاب به ماهیگیری می پردازند. 📌آبتنی در رودخانه از جمله کارهایی بوده است که در سالهای دهه ۶۰ و اوائل دهه ۷۰ به شدت رونق داشت و تعداد زیادی از بچه ها، نوجوانان و جوانان و حتی برخی بزرگسالان تنی به آب می زدند. در این سالها اکثر وقت بیکاری و اوقات فراغت این افراد در روآر (رودبار) که حاشیه رودخانه است، می گذشت که با آبتنی، ماهیگیری، گردو بازی و... روزگار می گذراندند. 🖊 نوشته شده در دوشنبه هشتم مرداد ۱۳۸۶ ساعت 12:3 توسط "وضعیت طبیعی و اقلیمی    Natural and ecological situation" http://kasmankola.blogfa.com/post/17 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پل متالون با طول ۱۵ و عرض ۳ متر بر روی رودخانه ی متالون واقع است و راه ارتباطی بین روستای و را برقرار می سازد. 📌این پل که در ابتدا چوبی بوده ۱۰۰ سال پیش توسط «قلی قلی زاده» به صورت آجری با پایه های قطور بتونی درآمد، وی که پولی تهیه کرده بود و قرار بود به حج برود بخاطر مشکلات اهالی در رفت و آمد به آن طرف با مشورت با یک طلبه، پولش را خرج ساختن این پل کرد تا نام نیکی از خود به جای گذارد. 📌قبل از احداث پل آجری، پلهای چوبی چندی در اطراف پل فعلی ساخته شده بود که پس از پرآب شدن رودخانه و طغیانی شدن آن ویران می شد، این پل تا کنون چندین بار مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. 📌پایه های بتونی بزرگ و قطور این پل به علت گذر زمان و فرسایش ایستادگی خود را از دست داده و هم اکنون پایه های فلزی نه چندان محکم جای آن را گرفته است، پل قدیمی و آجری متالون پس از سالها استفاده و تخریب در چند دهه گذشته به صورت فلزی درآمده که آثار قدمت و کهنگی فلز هم در روی آن نمایان است و با وصله و پینه ای که هر از چند وقت به آن بسته می شود تا کنون سر پا مانده است. چند سالی بود که کناره های پل نرده ای نداشت اما در ۵ سال گذشته نرده ای در کناره های آن نصب شده و آنرا ایمن تر کرده است.   🖊+ نوشته شده در دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۷ ساعت 16:22 توسط "تصاویری از پل متالون" http://kasmankola.blogfa.com/post/52 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌍دونه سر از آبادی‌های تاریخی و با قدمت طولانی از شهرستان بابل می‌باشد که از شمال به روستای شیرسوار، جنوب به درزی‌کلا آخوندبابا و بنگرکلا، شرق به بالا سرست و میرکلا و غرب به نوشیروانکلا و آهنگرکلا و قمی‌کلا، متصل است. از خندق برداری نسخ‌های زراعی کشان معروف به (کتی) و (اودنگ سر) و همینطور تسطیح اراضی مزبور در سال‌های اخیر و خروج دفینه‌ها از جنس مفرق اینگونه بر می‌آید که ابتدا محل قدیمی روستای دونه سر در ضلع جنوب شرقی محل فعلی گسترش داشته‌است. همچنین در این خاک برداری‌ها پیدا شدن جمجمه انسان‌ها و همچنین استخوان اسب‌ها در کنار ابزار رزمی آن دوران حاکی از این است که مردمی که در اینجا زندگی می‌کردند جنگجوبوده و دفن انسان به همراه ابزار رزمی بیانگر اهمیت دادن مردم قدیم این روستا به جنگ آوری و سلحشوری است. مکان فوق جزء آثار باستانی کشور به ثبت رسیده‌است. 📌همچنین این روستا در کنار رودخانه بنا شده‌است و منطقه‌ای که به معروف است،نشان از احداث آسیاب آبی با بهره گیری از آب این رودخانه می‌دهد. 📌سینه به سینه نقل شده‌است که دونه سر قدیم دارای ۱۲ تکیه (حسینیه) بوده‌است این در حالی است که در حال حاضر علارغم اینکه روستای دونه سر از روستاهای اطراف خود بسیار بزرگتر است تنها ۳ تکیه دارد. دونه سر فعلی کمی پایین‌تر از منطقه (کتی) ایجاد گردیده است و علت تخلیه محله قدیم بیماری وبا و طاعون و افزایش مرگ و میر بوده طوری‌که نقل شده، در هر خانواده چندین نفر فوت نموده‌اند. 📌نام قدیم دونه سر بوده‌است و در گذشته به افراد نظامی نسبت داده می شد. این نام و آن تعریف ابتدای معرفی ، نظامی گری و جنگجویی مردم قدیم دونه سر را تداعی و اثبات می‌کند. 📌در حال حاضر نیز قشر زیادی از خانوارهای دونه سر به نام یا می‌باشند. احتمالا پس از حمله اعراب به ایران و رواج لغات عربی واژه شهنه به عسکر که همان معنی (نظامی) را می‌دهد جایگزین گشته است.  📌اما دونه سر که در برخی نوشته‌ها به اشتباه دونسر یا دون سر نوشته می‌شود و معمولاً در پسوند بعضی از اهالی به اختصار (دون) ثبت شده غیر معنای لغوی خود در زبان فارسی که به معنای کوچک است مفهوم متولد دونه سر را تداعی می‌کند. 📌روستای دونه سر از زمان قاجاریه محل بیتوته خان‌ها بوده و علیرضاخان عضدالملک (نایب‌السلطنه احمدشاه) فرزند موسی خان و از بستگان مهد علیا، که از مخالفان جدی اعدام شیخ فضل‌الله نوری بود و پس از این واقعه دستور داد تا مراسم تعزیتی برای وی برپا دارند توجه ویژه‌ای به این روستا داشت. و فرزندش امیر مصطفی امیر سلیمانی معروف به مشیر السلطنه که دربار احمدشاه  سمت‌ هایی احراز کرده بود وی عمارتی در این روستا بنا نمود که تاکنون باقی است و این ملک و عمارت تقریباً ۲۰ هکتاری بعد از مشیر السلطنه توسط فرزندانش علیرضا خان که جزء سناتورهای انتصابی زمان پهلوی دوم بوده و برادرش علی اکبر خان، به فردی به نام محمد مستوفی الممالکی فرزند میرزا حسن خان مستوفی که از نخست وزیران مشهور عصر قاجار بود فروخته شد. به همین دلیل به لحاظ فرهنگی و آبادانی از گذشته تاکنون نسبت به نواحی اطراف پیشرفته تر بوده‌است. بطوری‌که در زمانهایی که حتی بابل برق نداشت معابر این روستا دارای چراغ روشنایی بود، و اولین اتومبیل‌های وارداتی به این روستا رفت‌وآمد می‌کردند. 📌مفهوم اصلی دونه سر برگرفته از واژه محلی (دونه) به معنی برنج  می‌باشد و دونه سر یعنی محلی که شلتوک‌های برنج به برنج سفید و به زبان محلی دونه تبدیل می‌شود گفته شده‌است. درزمان حکومت  حجاج ابن یوسف ثقفی که وی شدیداً دشمن علویان بود و شیعیان در زمان حکومت او امنیت جانی و مالی نداشتند، دو برادر به نام‌های درویش سید محمد و سید و قر از سبزوار  متواری و به دونه سر، شهنه کلای قدیم، مهاجرت کردند. این دو برادرسید، افرادی پاکدامن و مورد احترام اهالی بودند، آن‌ها در کنار رودخانه متالون آسیاب آبی، بنا کرده و با تبدیل شلتوک به برنج امرار معاش می‌کردند. از آنجایی که این صنعت در روستاهای اطراف وجود نداشت علاوه بر مردم روستای دونه سر روستاهای دیگر نیز برنج‌های خود را به محل آسیاب می‌آوردند و در جواب سؤال دیگران که به کجا می‌روید می‌گفتند به دونه سر-یعنی محلی که شلتوک‌ها  به برنج تبدیل می‌شود- می‌رویم. بدین صورت کم‌کم شهنه‌کلا به دونه سر تغییر نام یافت. 📌دونه سر در ۸ کیلومتری جنوب شهر بابل و ۴ کیلومتری شمال غرب شهر گتاب قرار دارد. این روستا که در حال حاضر نقش مرکزیت روستاهای اطراف را دارد، از شمال به روستای شیرسوار, جنوب به درزی‌کلا آخوندبابا و بنگرکلا، شرق به بالا سرست و پایین میرکلا و غرب به نوشیروانکلا و آهنگرکلا و قمی‌کلا، متصل است. "دونه سر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد" 📑 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌍روستاهای سرسبز و دیدنی بسیاری در بابل وجود دارند که یکی از آنها روستای گاوان کلا بوده که یکی از مقاصد توریست هایی است که به این شهر سفر می کنند. 📌روستای گاوان کلا در فاصله ی ۱۸ کیلومتری شهرستان بابل و ۵ کیلومتری بخش ، یکی از نوزده روستای دهستان گتاب جنوبی است که به دو قسمت بالا محله و پایین محله تقسیم شده است. 📌این روستا از جنوب به تپه سرسبز رجه از بخش بندپی شرقی، از شمال به روستاهای بالا میر کلا و کوتیج کلا، از شرق به رودخانه ی و روستاهای ابوالحسن کلا و اتاقسرا و از غرب به رودخانه و روستاهای سنگرودپی و کرکنار منتهی می گردد. 📌 اهالی این روستا به کشاورزی و باغداری مشغول‌اند و محصولات اصلی شامل برنج، انواع مرکبات و صیفی‌جات است که بخش قابل توجهی از اقتصاد روستا را تشکیل می‌دهد. 📌گاوان‌کلا دارای دبستان، مسجد، حسینیه، سقانفار و خانه بهداشت است. تکیه گاوان‌کلا که قدمت آن به دوره قاجار بازمی‌گردد، با شماره ۸۸۰۴ در سال ۱۳۸۲ ش به ثبت ملی رسیده است. مردم این روستا به زبان طبری سخن می­‌گویند. 🌍 ✍در مورد وجه تسمیه شهر گتاب نظرهای مختلفی وجود دارد اما بیشترین فرضی که در بین مردم مرسوم می باشد این است که با توجه به موقعیت جغرافیای منطقه که درمحدود رودخانه های [، و قرار دارد به دلیل طغیان رودخانه سجادرود ( دارای زیر شاخه های بسیار در محدود گتاب می باشد ) که از البرز مرکزی سرچشمه می گیرد به بابلرود می پیوندد وسعت و گستردگی آب جاری شده به اندازه ای اعجاب آور و حجیم بوده که نام گتو ( گت+او = آب بزرگ ) براین واحد نام نهادند که از زبان طبری عامیانه مردم به معادل فارسی خود به نام گتآب تغییری پیداکرده است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/457 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4054 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─