.
|⇦•خاک غم به سر کنید..
#قسمت_پنجم / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خاک غم به سر کنید
که مادرم نفس نمیکشه
*خدا برا هیچبچه ای نیاره مخصوصاً مادرش تویِ جوونی بخواد از دنیا بره، دور بسترش رو حلقه بزنن...*
دیگه با دست خسته مویِ
پریشونم رودست نمیکشه
چشماش رو روی هم گذاشت
اونی که زخم به روی سینه داشت
تو کوچه دستش رو شکستنُ
امامش رو بدون یار نذاشت
دیدی که مادر رو کشتن
مادری که جوون بوده
جوون بوده ولی
قامت کمون بوده
وای مادرم بمیرم برات...
خاک غم کنم به سر
شدم دیگه اسیر و خون جگر
نمی تونم فراموشش کنم
روزی که اومدن به پشت در
زد زپشت سر چرا ؟
به پیش چشمای پسر چرا؟
تموم دردِ من از اینِ که
چهل نفر به یک نفر چرا؟
به یا علی توسل کرد
هر چی زدن برا حیدر تحمل کرد
وای مادرم بمیرم برات ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh.mp3
1.82M
|⇦•خاک غم به سر کنید..
#قسمت_پنجم / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
.
|⇦•میشوره جای تازیونه رو..
#قسمت_پایانی / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
میسوزه ابوتراب
داره می ریزه آب به روی آب
میشوره جای تازیونه رو
با دستی که داره جای طناب
روضه ها مگه کمِ
علی شکسته از کدوم غمِ
داره می بینه زیر نور ماه
بنفشه های چشم فاطمه
خونابهٔ کدوم زخم رو
باید با دست بگیرم من
مگه یکی دو تاست زخمات
بمیرم من
وای فاطمه بمیرم برات
وای مادرم بمیرم برات
دست سنگین کی بود
به روی صورتِ تو جا گذاشت
میخواست غرور من رو بشکنه
به روی چادر تو پا گذاشت
هیچ کسی شبیه تو
اسیر دست شعله ها نشد
به زحمت افتادم ولی
ببین گره ز موی سوخته وا نشد
خون مردگیِ رو بازو
امون حیدر رو برده
این سر چرا پُر از زخمِ
کجا خورده؟
*اینقدر این سر جراحت داشت که حضرت زهرا این روزای آخر این نانجیبا که اومدن ملاقاتش حضرت به اسما فرمود:سَرِ من رو برگردون ..
یعنی حتی قدرت اینکه سر رو برگردونه دیگه نداشت ..حالا میفهمی چرا بی بی "ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ.."(1) همیشه سرش رو میبست...*
خون مردگیِ رو بازو
امون حیدر رو برده
این سر چرا پُر از زخمِ
کجا خورده؟
*امشب همش یاد این افتاد وقتی که پیغمبر دست فاطمه رو تو دستش گذاشت فرمود :"هَذِهِ وَدِيعَةُ اللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِ"..(2) این امانت خداست ..امانت پیغمبر خداست ..
هر زخمی رو میدید علی سرش رو پایین میانداخت ..
هی می گفت: یا رسول الله! شرمندۀ شما هستم...
لذا امشب اومد بدن رو بسپاره به دستای پیغمبر، مولا نگاه کرد دید که حسنین کودکن، زینب هم همینطور،ام کلثوم همین طور .. یه کسی داخل قبر باید بدن رو بگیره ..مونده بود امیرالمؤمنین، روضه حیرت یه دونه اش همینه، مونده بود چیکار کنه یه وقت دید دستای پیغمبر بالا اومد از قبر، روایت میگه دست هایی شبیه دستای رسول خدا، تا دستا اومد بالا گفت: *"فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ"نگفت امانت رو بهت برگردوندم، گفت امانت بهت برگردونده شد ..
یعنی من امانت دار بدی نبودم .. اگه من امانت رومیخواستم بهت بدم اینطور شکسته تحویل نمیدادم .. "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"یعنی زهرام رو ربودن ازدستم، کنار قبر یه عبارت دیگه هم امیرالمؤمنین گفته : عرضه داشت یارسول الله! فاطمه رو سؤال پیچکن..عین عبارت سؤال پیچش بکن، شاید به توچیزی بگه
با من که از درداش هیچی نگفت .. شاید به تو بگه چرا صورتش کبود شده.
امشب وقتی بدن رو غسل داد کفنکرد ، نگاهکرد دید گوشه صحن خانه، حسنین دست گردن هم انداختن دارن میلرزن .. زینبین دارنمیلرزن ..دیه نگاه کرد صدا زد حسنم بیا ..حسینم بیا ..زینب بیا .. کلثوممدخترم بیا.. برا بار آخر با مادر وداع کنید انگار منتظر دستور بابا بودن دویدن ..خودشون رو روی مادر انداختن...
از اینجا به بعد روضه خون خودِ امیرالمؤمنینِ، فرمود: دیدم بندهای کفن بازشد .. دستای فاطمه بالا اومد ..
یعنی دست شکسته هم به امداد اومد با یه دست حسن روگرفته با یه دست حسین رو درآغوش گرفته ..بچه ها دارن میلرزن رویِ بدنمادر.. از یه طرف امیرالمؤمنین داره نوازششونمیکنه ..از یه طرف اسما و فضهٔ خادمه ..همه دارن بچههارو نوازش میکنن...
مولا میگه: بین زمین و آسمان شنیدم منادی میگه بچه هارو از رویِ بدنمادر بردار.. (3) ملائکه طاقت ندارن این منظره رو ببینن ..
دلت رفت کجا؟ بگو: خدامگه این ملائک نبودن کربلا وقتی سکینه اومد کنار بدن بابا یه نفر نبود نوازش کنه"فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ"(4) یه عده بی حیا ریختن توگودال یکی تازیانه میزنه...وای یکی کعب نی میزنه ... دارن بچه رو با زور
از با با جدا میکنن ..."حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْن"
میزننش، اما نگفت بابا دارن من رومیزنن...چی گفت؟...*
تو ای داده از خون به دین آبرو
ز جا خیز و با قاتل خود بگو
که بر دخترم هرچه خواهی بزن
ولی تازیانه به زینب مزن
منابع:
1)مناقب ج3:362
2)أمالي، شیخ طوسي، صفحه: 110-109
امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283
3) بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج43، ص: 179
4) لهوف ،سید بن طاووس، ص: 134
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh-1.mp3
5.77M
|⇦•میشوره جای تازیونه رو..
#قسمت_پایانی / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
.
|⇦•دردا که پیر گشتم..
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی
این موسم جوانی ، این قامت کمانی..
گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند
ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی
وقتیکه باغ میسوخت، بلبل به گریه میگفت:
آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی
ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله
هیزم به خانۀ ما ، آورد ارمغانی
جایغلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند
بر من مدال دادند ، در عین جان فشانی
بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند
خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی..
رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود
تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی
برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت
سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی
شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم..
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش
زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی
شاعر: #غلامرضا_سازگار
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
باب الحرم _ کریمی.mp3
8.28M
|⇦•دردا که پیر گشتم..
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی
.
#ترکی
#نوحه #حضرت_زهرا سلام الله علیها _ حاج مهدی رسولی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
عم اوغلی دل نار غمه داغلاما سنه قربان
سن آغلیسان من دوزنمیرم آغلاما سنه قربان
عم اوغلی گل محفلی بیرمحفل وصال ایله
قاباقکیلار مثلی گینه رفع هر ملال ایله
ایاقووا دای دورانمورام گل منی حلال ایله
ندیم عم اوغلی یورولموشام چوخ یوروب منی دوران
اگرمن ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی، آشما
فراقیمه صبرایله علی ،قلبه تیرغم ساشما
حسن یانندا عم اوغلی چوخ کوچه صحبتین آشما
چیخا علی بلکه کوچه نین دردومحنتی یاددان
او بلبلم کام آلانمادیم بیردویونجا گلشندن
همیشه غم غصه عمروده همره اولدولار مندن
اگر چه گیتماقه راضیم دویمادیم ولی سندن
ایدیم نه چاره گرک گیدم دعوت ایلیوب جانان
بجادی نار فراقیمه سینه یاندیرا زینب
اورک خم درد و محنته یا بویاندیرا زینب
نه وقتیدی ایندیدن هله ائو دولاندیرا زینب
هله بونا تزدی غصه دن نی کیمی ایده افغان
بوغم منی نا گران ایدیب ای شهنشه دوران
اجازه ویر دل ملالینی ایلیوم سنه اعلان
حسینه وقتینده سو ویرین قویمیون قالا عطشان
ایچنده سو لبلریندن ئوپ یادایله منی هرآن
اگر چه دلگیرم علی وار رمق هله تنده
ئورکده وار آرزوم اوتور منده عهد ایدیم سنده
حسین دوشنده چوخور یره سنده گل علی منده
گلنده بیر کاسه سو گتور؛سوگرک ایچه قربان
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
باب الحرم _ حاج مهدی رسولی.mp3
5.52M
.
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
📋 زهرا جان، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو
#زمینه #سبک_حسین_جان
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زهرا جان! دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو
تو رفتی و موند چادرت رو سر زینب تو
یا زهرا!
زهرا جان! یه خواهش ازت دارم این که علی رو صدا کن
برا بیقراری این خونواده دعا کن
واویلا!
بیا باز به این خونه برگرد، یا زهرا
شده زندگیم غصه و درد، یا زهرا
تو رفتی و توو خونه زینب، غم میخورد
توو کوچه حسن گریه میکرد، یا زهرا
«یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا»
زهرا جان ! مگه میره یادم جلو چشم من خونه میسوخت
در افتاد روی شونهت و وای من شونه میسوخت
واویلا
زهرا جان! مگه میره یادم که پشت در افتاده بودی
چه طور قبل افتادنت زخمی ایستاده بودی
واویلا
چه قدر گریه کردم که پاشی، یا زهرا
عزیز دلم زنده باشی، یا زهرا
تو میسوختی و محسنم سوخت، واویلا
نمیخواستم این طور فدا شی، یا زهرا
«یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا»
زهرا جان! نگاه کن حسین و غم و غصهی زندگیش و
به هیچکی نمیگه به غیر از خودت تشنگیش و واویلا
زهرا جان! خودت کربلا واسه این کربلایی دعا کن
دعایی برای لب سوختهی تشنهها کن
واویلا
عطش میکشه بچههات و، یا زهرا
نگیر از حسینت نگات و، یا زهرا
سرش روی نیزه مسافر، با زینب
تنش توی گودال برا تو، یا زهرا
«یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سید رضا نریمانی_شب 21 رمضان 99 - زمینه - زهرا جان ، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو-1591439033.mp3
13.12M
سید رضا نریمانی #زمینه
زهرا جان ، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو
YEKNET.IR - tak - fatemie avval 1402 - hanif taheri.mp3
3.76M
🔳 #متن_نوحه
🌴به زخم هایت سلام به درد
🌴به دردهایت درورد
🎙 #حنیف_طاهری
⏯ #تک
به زخم هایت سلام به دردهایت درود
به آیه های سپید به شعرهای کبود
ای کتیبه ی اندوه ای حماسه ی مجروح
بر تو که شب قدری تنزل الملائکه و الروح
صدیقه الشهیده شیواترین قصیده
نوری و هیچ چشمی قبر تو را ندیده
اغیثینا اغیثینا اغیثینا یا فاطمه الزهرا
****
تو فکر ما بوده ای فدای احساس تو
روزی ما میرسد ز چرخ دستاس تو
ای قنوت شکسته ای تبسم خسته
ما ز فهم تو عاجز تو کیستی که علی به تو دل بسته
اسطوره ی صبوری در انتهای نوری
تو راز مانده پنهان در قصه ی ظهوری
اغیثینا اغیثینا اغیثینا یا فاطمه الزهرا
کربلایی #حنیف_طاهری
شب اول #فاطمیه اول 1402
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه- به زخم هایت سلام.mp3
7.19M
#زمینه( به زخم هایت سلام...)
هیئتحضرتاباالفضلعلیهالسلام
مداح:#کربلایی_یاسین_زندی
مراسم #شب_دوم #فاطمیه اول
شنبه ۰۴ اذر ماه ۱۴۰۲
.
#پیش_زمینه
▪️شب اول #فاطمیه اول ۱۴۴۵ | دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲
🎤حاج محمد رضا بذری | زمینه | #به_عزت_شرف_لااله_الاالله
▫️#تشییع_شبانه
به عزت و شرف لا اله الا الله
به پشت تابوت مادر افتادی راه
گرفته غسل زهرا قوتم رو
می بینی توی این شهر غربتم رو
گریه کن به غریبیه بابات زینب
گریه کن ولی در نیاد صدات زینب
گریه کن توبرای داداشات زینب
گریه کن
همه دنیامو گرفتن
خواب شب هامو گرفتن
خدا زهرامو گرفتن
واااا وای زهرام وای دنیام
قرار نبود اینجوری بری ای قرارم
دلم نمیاد که اینجا تنهات بذارم
رسیده وقت تلقینت عزیزم
چجوری روی جسمت خاک بریزم
رحمی کن ببین التماسمو نرو
رحمی کن من چیکار کنم مدینه رو
رحمی کن ببین گریه های حیدرو
رحمی کن
(من که یک قرص پرم رفت
پشت اون در پسرم رفت
وای چه خاکی به سرم رفت)2
همه دنیامو گرفتن
خواب شب هامو گرفتن
خدا زهرامو گرفتن
واااا وای دنیام وای زهرام
یه راه برگشتی پیش پای حیدر نیست
باید برم خونه ای که دیگه مادر نیست
نباشی وضعمون امشب چی میشه
جواب گریه ی زینب چی میشه
ای خدا با کدوم غمم کنار بیام
ای خدا چجوری سرمزار بیام
ای خدا که حسن میگه بذار بیام
ای خدا
توی کوچه راه میوفته
گاهی بی هوا میوفته
آخرش از پا میوفته
همه دنیامو گرفتن
خواب شب هامو گرفتن
خدا زهرامو گرفتن
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5994442952598884649.mp3
2.93M
🎧#گزارش_صوتی
▪️شب اول فاطمیه اول ۱۴۴۵ | دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲
🎤حاج محمد رضا بذری | #زمینه | به عزت و شرف
زیارت عاشورا.mp3
18.31M
🎙#زیارت_عاشورا
📌 مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)
حاج #مهدی_سماواتی
.
📜 چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی
🎙 #روضه #حاج_محمدرضا_بذری
🗓شب دوم #فاطمیه 75روز 1402
📍 #حضرت_زهرا "سلام الله علیها"
السلام علیک یا اهل بیت النبوه وموضع الرساله
السلام علیک یا مهدی و علی آباءه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
دیگر چرا اجل؟ به خدا که همین فراق
عکس مرا به سینۀ دیوار میزند
حالم شبیه حال بد مجرمیست که
سیلی نخورده دست به اقرار میزند
چون ورشکستهای شدهام که به هستیاش
چوب حراج از سر اجبار میزند
بر روی من حساب نکن جمعۀ ظهور
سنگت به سینه، نوکر غمخوار میزند
خون هزار عاشق این شهر پای توست
خال لب تو دست به کشتار میزند
با اینکه رو به قبله شدم، دلخوشم هنوز
گاهی سری طبیب به بیمار میزند
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
خیلی بد است، کارگر از کار میزند
لعنت به نانجیب مدینه که بیهوا
سیلی به پابه ماه عزادار میزند
چون روز روشن است از امروز کوچهاش
فردا سهساله را سر بازار میزند
پنجاه سال بعد به اسم سهشعبهای
مسمار را به چشم علمدار میزند
چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی
روشنای خانه ام! کم استراحت می کنی
*فضه میگه اونقدر زهرای مرضیه گریه میکرد
گاهی تو راه رفتن جلوشو درست نمیدید
گریه زیاد چشم رو تار میکنه
تو روایت داریم
امام صادق فرمود اینقدر مادر ما گریه کرد
زنای مدینه میومدن به مادر ما میگفتن تو مارو اذیت میکنی
اینجور گریه میکنی
فرمود دیگه بعد از اون مادر ما میرفت سر مزار شهدا گریه میکرد
باکیه العین یعنی همین
یعوق چند سال آدم ابوالبشر چند سال؟
اما مادر ما 75 روز گریه کرد
این چه گریه ای بود
امیرالمومنین فرمود اومدن گفتن مردم میگن
بگو فاطمه یا روز گریه کنه یا شب گریه کنه
فاطمه زهرا فرمود اینا نمیدونن
من چند روزی مهون نیستم
چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی
روشنای خانه ام! کم استراحت می کنی
با همان دستی که بالا هم نمی آید دگر
روزیِ افلاک را هر صبح قسمت می کنی
هم میان کوچه ها و هم میان شعله ها
با علی جای تمام شهر بیعت می کنی
این منم از رو گرفتن های تو دق می کنم
این تویی در خانه ات احساس غربت می کنی
روضه سبکی: #زمزمه
داره میسوزه همه دنیای علی
داره آب میشه جلو چشمای علی
*ناحله الجسم *
نفس که میکشه تیر میکشه دنده هاش
حرف که میزنه میلرزه مادرم صداش
بمیرم براش کبوده زیر چشاش
کاش تموم میشد تموم ناله هاش
کاش که خوب میشد کبودی چشاش
کاش میشد نلرزه دیگه دست وپاش
چقدر سخته که مادرت جوون بمیره
چقدر سخته که روشو از بابات بگیره
دلم رنجوره داره میشوره بابا
در و دیوار و خون مسمارو خدا
در و که میبینه آب میشه از خجالتش
خون رو که میبینه میجوشه خون غیرتش
میشه خون دلش امون از این غربتش
کاش بابا نبود ببینه خونه رو
حمله ی شدید و وحشیونه رو
صحنه سیلی و تازیونه رو
بابا جون میداد روی زمین تا مادر افتاد
بابام جون میداد رو مادرم تا که در افتاد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.👇
fatemie01_shab02_14020904(02).mp3
38.43M
#روضه_حضرت_زهرا
حاج محمدرضا بذری
کربلایی جبار بذری
📆شب دوم مراسم فاطمیه اول
۱۴۰۲/۰۹/۰۴
شور : لذت فاطمیه - حاج محمدرضا بذری.mp3
8.22M
📜 لذت فاطمیه...
🎙 #شور #حاج_محمدرضا_بذری
🗓شب دوم #فاطمیه 75روز 1402
📍 #حضرت_زهرا "سلام الله علیها"
لذت فاطمیه
که میشی با مادرت هم صحبت فاطمیه
جوابتو میگیری بی نوبت فاطمیه
تو مادر آسمون مادر لیل و نهاری
نگام کن مثل محمد هادی ذوالفقاری
من افتادم ته چاه بازی روزگار
من کجا و حال اشک آسید مجتبی علمدار
اغثینی من جامونده رو پس کی میبینی
غیرت فاطمیه
وقت رجز خوندن با هیبت فاطمیه
بکو بگیره دشمنت لکنت فاطمیه
قسم به حرمت قطره خون طفل رضی
قدس و پس میگیریم و بعد دسته جمعی میریم بقیع
فقط یه شوخی سد گنبد آهنین
له میشه تل آویو زیر پای لشکر اربعین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اغیثینی خودت مادر بساط ظلم رو میچینی
شاعر: حجت الاسلام #یوسفی✍
۱۴۰۲/۰۹/۰۴
۵۸
(حضرت زهرا س)
(۸بعد از شهادت)
ای صفای خانه ی حیدر،فاطمه جان
بی تو شد غمخانه ی حیدر،فاطمه جان
شده از داغ تو زهرا،بعد تو خون دل حیدر
سوز داغت فاطمه جان،زد شرر حاصل زینب
بعد تو ای گل حیدر،جان من رسیده بر لب
همره حسین زهرا،خونجگر گردیده زینب
ای فدایی ولایت،جان من شود فدایت
بعد تو همسر خوبم،خانه شد بزم عزایت
بعد تو ای گل حیدر،خانه ام ماتمسرا شد
از غم داغ تو زهرا،همه جا غرق عزا شد
رفتی ای یار شهیده،بعد تو ای نور دیده
زان همه غریبی تو،قامت علی خمیده
می کند بعد تو زهرا،زینب تو خانه داری
می کند مظلومه زینب،از غم تو سوگواری
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ماه_غم_ماه_ماتم_آمد_شد_محرم
#حضرت_زهرا_س #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۵۷
(حضرت زهرا س)
(۸بعد از شهادت)
بعد از تو یا زهرا علی گردیده دلخون
زینب ز سوز داغ تو گریان و محزون
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
زین غم پس از تو آمده جان بر لب من
گریند حسین و مجتبی با زینب من
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
کنار مجتبای تو با اشک جاری
هم خانه داری می کند هم سوگواری
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
خانه پس از تو فاطمه بیت الحزن شد
گریان سوز و داغ تو چشم حسن شد
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
قامت خمیده گشته بر تو نور عینت
بر سر و سینه می زند مظلوم حسینت
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
صفای خانه ام شده اشکم روانه
رفتی ز خانه فاطمه تو مخفیانه
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
یار فداکار علی جانم فدایت
گشته تسلای علی اشک عزایت
ای نور دیده،یاس شهیده
مظلومه زهرا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ماه_عزا_و_ماه_غم_شد_ماه_ماتم
#حضرت_زهرا_س #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۵۶
(حضرت زهرا س)
(۸بعد از شهادت)
بعد داغت شده خون دل من
زد شرر داغ تو حاصل من
ذکر لب های من قلب سوزان
ای گل پرپرم فاطمه جان۲
رفتی و خونجگر گشته حیدر
سوزم از داغ تو دیده ی تر
بهر داغت منم دیده گریان
ای گل پرپرم فاطمه جان۲
ای فدایی راه ولایت
فاطمه جان حیدر فدایت
سوزم و گریم از درد هجران
ای گل پرپرم فاطمه جان۲
خانه بعد تو بیت الحزن شد
خونجگر از غم تو حسن شد
در ره دین حق داده ای جان
ای گل پرپرم فاطمه جان۲
قبر تو فاطمه بی نشان است
قامت حیدر از غم کمان است
جان فدای ره دین و قرآن
ای گل پرپرم فاطمه جان۲
گرید از داغ تو نور عینت
نالد از غربت تو حسینت
چه کنم فاطمه با یتیمان
ای گل پرپرم فاطمه جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_آمده_ماه_غم_ماه_ماتم
#حضرت_زهرا_س #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتِنىِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصى وَالاَْقْدامِ
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَجْزى والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً اِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ 1
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوَّءُ الدّارِ
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَالاَْمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخيهِ وَاُمِّهِ وَاَبيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَاءْنٌ يُغْنيهِ
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدى مِنْ عَذابِ يَوْمَئِذٍ بِبَنيهِ وَصاحِبَتِهِ وَاَخيهِ وَفَصيلَتِهِ الَّتى تُؤْويهِ
وَمَنْ فِى الاَْرْضِ جَميعاً ثُمَّ يُنْجيهِ كَلاّ اِنَّها لَظى نَزّاعَةً لِلشَّوى 2
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمالِكُ وَاَ نَا الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ اِلا الْمالِكُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَزيزُ وَاَ نَا الذَّليلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الذَّليلَ اِلا الْعَزيزُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ اِلا الْخالِقُ 3
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَظيمُ وَاَ نَا الْحَقيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْحَقيرَ اِلا الْعَظيمُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَاَ نَا الضَّعيفُ وَهَلْ يَرْحَمُ الضَّعيفَ اِلا الْقَوِىُّ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَنِىُّ وَاَ نَا الْفَقيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْفَقيرَ اِلا الْغَنِىُّ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعْطى وَاَنَا السّاَّئِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطى 4
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْحَىُّ وَاَ نَا الْمَيِّتُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ اِلا الْحَىُّ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْباقى وَاَ نَا الْفانى وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفانىَ اِلا الْباقى
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الدّاَّئِمُ وَاَ نَا الزّاَّئِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الزّآئِلَ اِلا الدَّّائِمُ
مَوْلا ىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الرّازِقُ وَاَ نَا الْمَرْزُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ اِلا الرّازِقُ 5
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَالْجَوادُ وَاَ نَاالْبَخيلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْبَخيلَ اِلا الْجَوادُ
مَوْلاىَ يامَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعافى وَاَ نَا الْمُبْتَلى وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُبْتَلى اِلا الْمُعافى
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْكَبيرُ وَاَ نَا الصَّغيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الصَّغيرَ اِلا الْكَبيرُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْهادى وَاَ نَا الضّاَّلُّ وَهَلْ يَرْحَمُ الضّاَّلَّ اِلا الْهادى 6
مَوْلاىَ يامَوْلاىَ اَنْتَ الرَّحْمنُ وَاَ نَا الْمَرْحُومُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْحُومَ اِلا الرَّحْمنُ
مَوْلاىَ يامَوْلاىَ اَنْتَ السُّلْطانُ وَاَ نَا الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ اِلا السُّلْطانُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الدَّليلُ وَاَ نَا الْمُتَحَيِّرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُتَحَيِّرَ اِلا الدَّليلُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلا الْغَفُورُ 7
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغالِبُ وَاَ نَا الْمَغْلُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ اِلا الْغالِبُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الرَّبُّ وَاَ نَا الْمَرْبُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ اِلا الرَّبُّ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَاَ نَا الْخاشِعُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْخاشِعَ اِلا الْمُتَكَبِّرُ
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى بِرَحْمَتِكَ وَارْضَ عَنّى بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ وَفَضْلِكَ
يا ذَاالْجُودِ وَالاِْحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالاِْمْتِنانِ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 8
#متن
#مناجات
829_804_700_2.mp3
3.2M
#ادعیه
📝مناجات آقا امیر المومنین در مسجد کوفه
🎤استاد #فرهمند
📌خدایا از تو امان میخواهم،
«روزی که هیچ مال و اولادی سود نمیدهد، مگر کسی که قلبی سالم [از آلودگیها] به پیشگاه خداوند بیاورد»
#شب_قدر #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5897926103925785850.mp3
3.06M
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها السلام
⚜️🕊 روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ حاج میثم مطیعی_فاطمیه 96⚜️
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
*اگر میتونی براش گریه کنی بگو خدایا شکر...اگر میتونی براش بسوزی بگو:الحمدلله...اما اگه مثل من شدی بگو:چی کار کردی نمیتونم گریه کنم...امشب به چشمات التماس کن...بگو:یه عمری من به حرف تو گوش دادم امشب تو بیا به حرف من گوش بده....*
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را...
*آخه میدونید که:این آخریا نمیخندید....تنها باری که دیدند میخنده اون موقعی بود که دید تابوت براش درست کردند....من بگم این حرفا رو یا نه؟!
باید یه معامله ای بکنم....بگم:یا صاحب الزمان! من به اینا کاری ندارم؛مجلس مادرته...هر جا مجلس مادر باشه،پسر دم در می ایسته....همه بهش تسلیت میگن...سرسلامتی میدن...مستمع روضه تو باش وگرنه این حرفا رو نباید زد....*
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را...
تا خم کند به گریه...این دفعه میخ ها را
تا پهلویم مبادا...
(آه از غم غریبی)
*
چیزی نمانده اسماء... تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم
چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد
از دورِ زخمِ مسمار
(آه از غم غریبی)
*شما شنیدید کتاب صحیح بخاری مهم ترین کتاب اهل سنته...یه جمله ای داره...
"و کان لعلی من الناس وجه حیاة فاطمه"
تا فاطمه زنده بود علی در بین مردم یه آبرویی داشت...*
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء... تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم
چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد
از دورِ زخمِ مسمار
(آه از غم غریبی)
*
چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب
یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب
*من همیشه با خودم میگم اون شبایی که بچه ها رو با هزار و یک زحمت میخوابوند امیرالمومنین؛نیمه های شب بلند میشد آروم آروم میرفت کنار قبر عزیزش.وقتی برمیگشت شاید بچه هاش بیدار بودند،همه یه گوشه ی خونه سر به دیوار گذاشتند.
شاید امام حسن وقتی بابا از کنار قبر مادر برمیگشت،امیرالمومنین میدید هِی امام حسن مشت به دیوار میزنه.چرا؟زهرا جان!...*
این کودکت چه دیده که هی زار میزند
هی دست مشت کرده به دیوار میزند
خودم دیدم که دشمن مادرم را....*
چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب
یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بگیرد
تابوت من به شانه
تا شرمگین سپارد ... امانت پدر را
به دست او شبانه ...
*مثل فرداشبی وقتی میخواست بی بی رو دفن کنه،امالی طوسی،امالی شیخ مفید هر دو روایت کردند.میگه"فَلَمّا نَفَدَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبْر"
همچین که کار دفن تمام شد دست ها را به هم زد،خاک ها را به هم افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..." و اَرسَلَ دُموعَهُ عَلی خَدَّیه..."
علی شروع کرد باز هم های های گریه کردن.
بعد شروع کرد با پیغمبر حرف زدن؛
امیرالمومنین به پیامبر عرضه داشت:" لَقَد استُرجِعَتِ الوَدیعه..."
یا رسول الله امانت برگردونده شد.
نگفت:من امانت رو برگردوندم...شنیدید نوحه خونا میگن...جا داشت پیغمبر بگه اون دختری که من شب زفاف دست های مبارکش رو در دستان تو گذاشتم.گفتم:"یا علی! هذه ودیعةالله و ودیعة رسولِه"
علی! این دختر، امانت خدا و پیغمبره.
"فَاحفَظنی، وَاحْفَظِ الله فیها..."
علی مراقب امانتم باش.
پیغمبر که نمیگه این حرفو به علی....
ولی جا داشت اینو بگه به علی که
علی! امانت من صورتش کبود بود ؟!
حالا دست راستتو بلند کن به نشانه لبیک،ده مرتبه
"یا زهرا..."
شاعر: سیدمهدی سرخان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
متن روضه ۲
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه...
بریم خونه ی امیرالمومنین...
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
ای وای...ای وای
🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔸جان علی به پشت در آستانه بود
روضه امشب خیلی سنگینه...
شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه...
یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا...
(مدینه.. عجب روزایی رو دیدی)
یه نامردی اومد جلو...
صدازد... علی بیرون بیا...
زهرای مرضیه حامی ولایته...
اومد پشت درب خونه...
شاید اینا ببینند دختر پیغمبره...
حیا کنند برگردند...
فرمود...
أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی
از خدا نمیترسی نانجیب...
برا چی اومدید...
مگه نمیدونید...
ما عزاداریم...
نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر...
در رو باز کن...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه...
میدونی چه کردم...
هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد...
تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا...
أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ
اول با تازیانه...
دختر پیغمبر رو زدم...
گفتم حالا هیزم ها رو بیارید...
دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه...
فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا
سادات منو ببخشید...
میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم...
صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد...
نزدیک بود دلم بسوزه...
اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و...
هر چقدر توان داشتم جمع کردم...
با لگد...
محکم به در زدم...
همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد...
انگار تمام مدینه زیر رو شد...
🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود
🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود
یا صاحب الزمان
🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود
اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم...
تا زهرا در مقابلم قرار گرفت...
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
میگه از روي مقنعه...
آنچنان سيلي زدم...
گوشواره شكست و روی زمين افتاد..
(منبع: بحارالانوار، ج30، ص 492)
🔸بابا ببین که مادر
🔸خورده زمین پشت در
بابا بیا ببین...
مادرم رو کشتند...
🔸پاشیده روی دیوار
🔸خون از پهلوی مادر
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه...
راوى ميگه ديدم...
روز عاشورا...
يه بى بى مجلله...
ميان يه خيمه نيمه سوخته...
هی وارد میشه...
بيرون مياد...
عرضه داشتم بى بى جان...
دارید چکار میکنید...
خيام حرم آتیش گرفته...
فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم...
امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده...
میترسم بیمارم در آتش بسوزه...
🔸از آن ترسم که آتش برفروزد
🔸میان خیمه بیمارم بسوزد
🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد
🔸میان خیمه بیمارم بمیرد
🔸درون خیمه زین العابدین است
🔸همه دار و ندار من همین است
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فایل صوتی👇
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۴
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند...
حضرت داره گریه میکنه...
عرضه داشتند...
چی شده یا رسول الله...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید))
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
شعراء 227
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فایل صوتی👇