eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•عمری که بی تو رفت.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عمری که بی تو رفت یقیناً حرام شد امسال هم خیالِ ظهورِ تو خام شد زیباترین زبان، زبانِ دل من است آن لحظه ها که با تو دمی هم کلام شد خوبی نداشتم بدی ام را حلال کن آقا دوبار وقتِ گذشت از غلام شد این چند سال فاطمیه حُسن مطلعُ این روضه های هرشبه حُسن ختام شد روضه بخوان که سیر شود دیده ام ز اشک چشمِ گرسنه باز زمان طعام شد از خانه ای بگو که به دستان شعله سوخت از خانه ای که دور و برش ازدحام شد ای منتقم به پهلویِ زخمی مادرت دیگر بیا که زمان قیام شد... یابن الحسن .... ــــــــــــــــــ 👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat-1.mp3
1.52M
|⇦•عمری که بی تو رفت.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری .
. |⇦•جاده رفیق راه مرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جاده رفیق راه مرا زیر پا گرفت از من تمام دار و ندار مرا گرفت رد تَرَک به آیینه ام بیشتر شده با هر تکان تمام محله صدا گرفت از آنچه ترس داشتم آمد سرم چه زود غم حجله بست و بی کسی ام را عزا گرفت *شاید مثل همین روزا بوده، اون‌ زن ملعونه میخواست بیاد عیادتِ بی بی... اسما اجازه نداد ...فرمود بی بی اجازه نداده کسی بیاد عیادتش ، هرکاری کرد گفت نمیشه .گفت میدونی من کی هستم؟ گفت بله میدونم‌کی هستی اما خانم اجازه نمیده، سَرَک‌ کشید داخل خانه تابوت روکنار حیاط دید، یه لبخندی زد اومد به بابایِ ملعونش به طعنه‌ گفت رفتم‌ خونهٔ فاطمه، دیدم هودج‌ عروسی براش درست کردن ... وقتی امروز علی میرفت مسجد حال مولا خوب بود، آخه‌ خانومش از جا بلند شده بود کار خانه میکرد ...* از خانه در نیامده تا مسجد آنقدر آشوب و اضطراب دلم را فرا گرفت *دیدی یکی مریض بدحال داره به هرکی میرسه میگه التماس دعا دارم ...* از هر که التماس دعا داشتم عجیب و آن نیش خند، ز خیبر گشا گرفت *تا اينجا آقازادها اومدن داخل خونه، اسما! هیچ‌موقع از این لحظه از روز مادر ما نمیخوابید؟ گفتم: آقا زاده ها مادرتون نخوابیده .. مادرتون شفا گرفته .. بروید باباتون رو‌ خبر کنید بیاد ..* بند دلم از آه حسین‌ و حسن گسست گفتن بین گریه که مادر شفا گرفت خوردم به صورت از خبر مرگ تو زمین آشفته از غمت‌ کمرم بی هوا گرفت تا خانه‌ چند مرتبه نقش زمین شدم از بس میان کوچه‌به پایم عبا گرفت *تو‌ی ائمۀ طاهرین، در صبر هیچ کسی مثل علی نیست، اما این داغ آنقدر بزرگ‌ هست که وقتی بچه ها گفتن مادرمون از دنیا رفته، میگن: مثل چوب خشک هی علی رو زمین میوفتاد .. وقتی این ماجرا رو میشنوی ومیفهمی دیگه برات جای تعجب نداره وقتی میگن: عمهٔ سادات تو این مسیر هی رو زمین میخورد.. خودِ ابی عبدالله هم وقتی بدین اِرباً اربای علی اکبرش رو دید از اسب روی زمین اُفتاد .. اولین قدم رو‌ برداشت همه دیدن حسین خورد رو زمین .. دو زانو دو زانو تا کنار بدن علی اکبر داره میره .. آخه تا حسین‌ خورد زمین یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن ...* این شهرِ بی حساب، حسابِ تو را رسید از پایِ روسریِ تو آتش که پا گرفت در بیت وحی، از تو تقاص مرا چه سخت قنفذ جدا گرفت، مغیره جدا گرفت خنجر، غلاف، چکمۀ پا ،تازیانه، میخ حورای من! پَرَت به لبِ چند جا گرفت انداختم عمامه، گریبان دریده ام از این سکوت تلخ، دلِ مرتضی گرفت این خانه بود صبح پر از بوی زندگی برخیز، گرد مرگ همۀ خانه را گرفت *علی داره التماس میکنه، بی بی جان حرف بزن، "یا اُم الحَسَنین!"هرچی بچه ها صدا زدن خبری نشد، حالا علی اومد نشست کنار بستر، اشکش میچکید تو‌ صورت فاطمه.. * ای رو به قبله، رویِ علی را زمین نزن پلکی به هم بزن، نفسِ بچه ها گرفت تا خواستم ملحفه بر دارم از رویت با گریه زینب آمد و دست مرا گرفت *نه بابا بزار ملحفۀ صورتش باشه، اما علیِ .. قطره اشکش که روی صورتش افتاد ...روایت میگه: جانِ رفته دوباره به بدن فاطمه برگشت .. چشمش رو باز کرد ..آخرین حرف هارو با امیرالمؤمنین زد .. آخرین‌وصیت هاش رو دوباره کرد ..با هم دیگه شروع کردن گریه کردن ..لحظه وداع خیلی سخته عزیز دلم .. زینب ایستاده داره میبینه .. حسین ایستاده داره میبینه ..همه اینا برا این‌خواهر و برادر دوباره مرور شد ..یه لحظه ای با اهل خیمه خداحافظی کرد ..همه رو آروم‌کرد زینب رو هم با دست ولایتش اشاره کرده رو قلبش آروم‌گرفت داره داداش میره به سمت میدان.. یه وقت دید صدای گریه خواهر بلنده .."مهلاً مهلا "حسین برگشت، حالا به چه وضعی خواهر رو دید، بعضی ها میگفن غش کرده بود ..سر خواهر رو رو زانوگرفت، عزیز دلم مگه نگفتم‌خیمه بمون؟حسین‌جان دست خودم‌نبود، داداش! یادم افتاد از آخرین وصیت های مادرم که گفت این لحظه که داداشت داره میره عوضِ من زیر گلوش رو ببوس .. زیر گلو رو‌بوسید اما هنوز برا زینب حل نشده چرا مادر نگفت پیشانیش رو ببوس .. چرا نگفت دستِ حسین رو ببوس ..چرا فقط اشاره کرد زیر گلوش رو بوسه بزنه .. یه لحظه ای برا زینب مشخص شد .. وقتی اومد بالا تل زینبیه .. دید خنجر رو‌ی حنجرِ برادر گذاشته .. ــــــــــــــــــ .👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze.mp3
7.82M
|⇦•جاده رفیق راه مرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری
. |⇦•خانه ام غرق هیاهوست.. / و توسل به سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند موقع شستن بانوست خدا رحم کند *آستین هارو بالا داد "بسم الله وبالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله" با صبرترین انسانِ رویِ زمین، داره زانوهاش میلرزه.....* ‌ پای این مُغتَسَل از گریه زمین می افتم علتش لرزش زانوست خدا رحم کند *دل تو دلِ امام‌ حسن نیست، میگه: وای الان بابام همه چیز رو‌ میفهمه ......* باز کردم گرۀ روسری و جاخوردم این همان صورت و اَبروست خدا رحم کند با چه دستی زده که جای کبودی از گوش یکسره تا به لب اوست خدا رحم کند بی گمان از اثر سوختنِ پشتِ در است گره هایی که در این موست خدا رحم کند *تا الان بچه ها بی صدا گریه میکردن ناله هاشون رو در خودشون حبس کرده بودن ..اما تا وقتی دیدن بابا دست از غسل باز کشید، سر به دیوار گذاشت، بلند بلند داره داد میزنه، یه مرتبه بغضشون شکفت، همه داد میزدن: وای مادرم مادرم مادرم ..... اسماء گفت: آقاجان! خودتون به زینب گفتید آروم باشه، خودتون بچه هارو آروم‌کردید، مگه نگفتید داد نزنن؟ چرا اینطوری داری داد میزنید؟ فرمود: اسماء! کاش می مُردن ونمی دید علی این همه زخم رو ....* روی دستش چقدر از اثر ضرب غلاف ورمِ شکلِ النگوست خدا رحم کند بریز آب روان اسما به‌جسم‌اطهر زهرا ولی آهسته آهسته... ببین بشکسته بازویش ببین نیلی شده رویش بریزآب روان رویش ولی آهسته آهسته.... باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز جاری از سینۀ بانوست خدا رحم کند *کسی که پهلوش آزرده است، غسال خیلی با احتیاط بدن رو‌جا به جا میکنه چون با هر تکون از این بدن خون جاری میشه ....* ترس دارم که تکانش دهم اما چه کنم؟ وقت گرداندن پهلوست خدا رحم کند همه اعضایِ تنِ له شده اش بین کفن چقدر رنگ پرستوست خدا رحم کند منم و نوحۀ بی مادری چهار یتیم خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند ــــــــــــــــــ 👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze-1.mp3
4.84M
|⇦•خانه ام غرق هیاهوست.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری
. |⇦•خاک غم به سر کنید.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خاک غم به سر کنید که مادرم نفس نمیکشه *خدا برا هیچ‌بچه ای نیاره مخصوصاً مادرش تویِ جوونی بخواد از دنیا بره، دور بسترش رو حلقه بزنن...* دیگه با دست خسته مویِ پریشونم رو‌دست نمیکشه چشماش رو روی هم گذاشت اونی که زخم به روی سینه داشت تو کوچه دستش رو شکستنُ امامش رو بدون یار نذاشت دیدی که مادر رو کشتن مادری که جوون بوده جوون بوده ولی قامت کمون بوده وای مادرم بمیرم برات... خاک غم کنم به سر شدم دیگه اسیر و خون جگر نمی تونم فراموشش کنم روزی که اومدن به پشت در زد زپشت سر چرا ؟ به پیش چشمای پسر چرا؟ تموم دردِ من از اینِ که چهل نفر به یک نفر چرا؟ به یا علی توسل کرد هر چی زدن برا حیدر تحمل کرد وای مادرم بمیرم برات .. ــــــــــــــــــ .👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh.mp3
1.82M
|⇦•خاک غم به سر کنید.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری
. |⇦•می‌شوره جای تازیونه رو.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● میسوزه ابوتراب داره می ریزه آب به روی آب می‌شوره جای تازیونه رو با دستی که داره جای طناب روضه ها مگه کمِ علی شکسته از کدوم غمِ داره می بینه زیر نور ماه بنفشه های چشم فاطمه خونابهٔ کدوم زخم رو باید با دست بگیرم من مگه یکی دو تاست زخمات بمیرم من وای فاطمه بمیرم برات وای مادرم بمیرم برات دست سنگین کی بود به روی صورتِ تو جا گذاشت میخواست غرور من رو بشکنه به روی چادر تو پا گذاشت هیچ کسی شبیه تو اسیر دست شعله ها نشد به زحمت افتادم ولی ببین گره ز موی سوخته وا نشد خون مردگیِ رو بازو امون حیدر رو برده این سر چرا پُر از زخمِ کجا خورده؟ *اینقدر این سر جراحت داشت که حضرت زهرا این روزای آخر این نانجیبا که اومدن ملاقاتش حضرت به اسما فرمود:سَرِ من رو برگردون .. یعنی حتی قدرت اینکه سر رو برگردونه دیگه نداشت ..حالا میفهمی چرا بی بی "ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ.."(1) همیشه سرش رو می‌بست...* خون مردگیِ رو بازو امون حیدر رو برده این سر چرا پُر از زخمِ کجا خورده؟ *امشب همش یاد این افتاد وقتی که پیغمبر دست فاطمه رو‌ تو‌ دستش گذاشت فرمود :"هَذِهِ‏ وَدِيعَةُ اللَّهِ‏ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِ"..(2) این امانت خداست ..امانت پیغمبر خداست .. هر زخمی رو‌ میدید علی سرش رو‌ پایین‌ میانداخت .. هی می گفت: یا رسول الله! شرمندۀ شما هستم... لذا امشب اومد بدن رو بسپاره به دستای پیغمبر، مولا نگاه کرد دید که حسنین کودکن، زینب هم همینطور،ام کلثوم همین طور .. یه کسی داخل قبر باید بدن رو بگیره ..مونده بود امیرالمؤمنین، روضه حیرت یه دونه اش همینه، مونده بود چیکار کنه یه وقت دید دستای پیغمبر بالا اومد از قبر، روایت میگه دست هایی شبیه دستای رسول خدا، تا دستا اومد بالا گفت: *"فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ"نگفت امانت رو بهت برگردوندم، گفت امانت بهت برگردونده شد .. یعنی من امانت دار بدی نبودم .. اگه من امانت رو‌میخواستم بهت بدم اینطور شکسته تحویل نمیدادم .. "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"یعنی زهرام رو ربودن ازدستم‌، کنار قبر یه عبارت دیگه هم امیرالمؤمنین گفته : عرضه داشت یارسول الله! فاطمه رو سؤال پیچ‌کن..عین عبارت سؤال پیچش بکن، شاید به تو‌چیزی بگه با من که از درداش هیچی نگفت .. شاید به تو بگه چرا صورتش کبود شده. امشب وقتی بدن رو غسل داد کفن‌کرد ، نگاه‌کرد دید گوشه صحن خانه، حسنین دست گردن هم انداختن دارن میلرزن .. زینبین دارن‌میلرزن ..دیه نگاه کرد صدا زد حسنم بیا ..حسینم بیا ..زینب بیا ..‌ کلثومم‌دخترم بیا.. برا بار آخر با مادر وداع کنید انگار منتظر دستور بابا بودن دویدن .‌‌.خودشون رو رو‌ی مادر انداختن... از اینجا به بعد روضه خون خودِ امیرالمؤمنینِ، فرمود: دیدم‌ بندهای کفن بازشد .. دستای فاطمه بالا اومد .. یعنی دست شکسته هم به امداد اومد با یه دست حسن رو‌گرفته با یه دست حسین رو درآغوش گرفته ..بچه ها دارن‌ میلرزن رویِ بدن‌مادر.. از یه طرف امیرالمؤمنین داره نوازششون‌میکنه ..از یه طرف اسما و فضهٔ خادمه ..همه دارن بچه‌هارو‌ نوازش میکنن... مولا میگه: بین زمین و آسمان شنیدم منادی میگه بچه هارو از رویِ بدن‌مادر بردار..‌ (3) ملائکه طاقت ندارن این منظره رو ببینن .. دلت رفت کجا؟ بگو‌: خدامگه این ملائک‌ نبودن کربلا وقتی سکینه اومد کنار بدن بابا یه نفر نبود نوازش کنه"فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ"(4) یه عده بی حیا ریختن تو‌گودال یکی تازیانه میزنه...وای یکی کعب نی میزنه ... دارن بچه رو با زور از با با جدا میکنن ..."حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْن" میزننش، اما نگفت بابا دارن‌ من رو‌میزنن...چی گفت؟...* تو ای داده از خون به دین آبرو ز جا خیز و با قاتل خود بگو که بر دخترم هرچه خواهی بزن ولی تازیانه به زینب مزن منابع: 1)مناقب ج3:362 2)أمالي، شیخ طوسي، صفحه: 110-109 امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283 3) بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج‏43، ص: 179 4) لهوف ،سید بن طاووس، ص: 134 ــــــــــــــــــ 👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh-1.mp3
5.77M
|⇦•می‌شوره جای تازیونه رو.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری
‍ . |⇦•دردا که پیر گشتم.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی این موسم جوانی ، این قامت کمانی.. گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی وقتی‌که باغ میسوخت، بلبل به گریه میگفت: آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله هیزم به خانۀ ما ، آورد ارمغانی جای‌غلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند بر من مدال دادند ، در عین جان فشانی بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی.. رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم.. سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی شاعر: ــــــــــــــــــ 👇
باب الحرم _ کریمی.mp3
8.28M
|⇦•دردا که پیر گشتم.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی
‍ . سلام الله علیها _ حاج مهدی رسولی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عم اوغلی دل نار غمه داغلاما سنه قربان سن آغلیسان من دوزنمیرم آغلاما سنه قربان عم اوغلی گل محفلی بیرمحفل وصال ایله قاباقکیلار مثلی گینه رفع هر ملال ایله ایاقووا دای دورانمورام گل منی حلال ایله ندیم عم اوغلی یورولموشام چوخ یوروب منی دوران اگرمن ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی، آشما فراقیمه صبرایله علی ،قلبه تیرغم ساشما حسن یانندا عم اوغلی چوخ کوچه صحبتین آشما چیخا علی بلکه کوچه نین دردومحنتی یاددان او بلبلم کام آلانمادیم بیردویونجا گلشندن همیشه غم غصه عمروده همره اولدولار مندن اگر چه گیتماقه راضیم دویمادیم ولی سندن ایدیم نه چاره گرک گیدم دعوت ایلیوب جانان بجادی نار فراقیمه سینه یاندیرا زینب اورک خم درد و محنته یا بویاندیرا زینب نه وقتیدی ایندیدن هله ائو دولاندیرا زینب هله بونا تزدی غصه دن نی کیمی ایده افغان بوغم منی نا گران ایدیب ای شهنشه دوران اجازه ویر دل ملالینی ایلیوم سنه اعلان حسینه وقتینده سو ویرین قویمیون قالا عطشان ایچنده سو لبلریندن ئوپ یادایله منی هرآن اگر چه دلگیرم علی وار رمق هله تنده ئورکده وار آرزوم اوتور منده عهد ایدیم سنده حسین دوشنده چوخور یره سنده گل علی منده گلنده بیر کاسه سو گتور؛سوگرک ایچه قربان ــــــــــــــــــ .👇
باب الحرم _ حاج مهدی رسولی.mp3
5.52M
|⇦•عم اوغلی دل نار غمه... / ویژۀ ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج مهدی رسولی
. 📋 زهرا جان، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زهرا جان! دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو تو رفتی و موند چادرت رو سر زینب تو یا زهرا! زهرا جان! یه خواهش ازت دارم این که علی رو صدا کن برا بی‌قراری این خونواده دعا کن واویلا! بیا باز به این خونه برگرد، یا زهرا شده زندگیم غصه و درد، یا زهرا تو رفتی و توو خونه زینب، غم می‌خورد توو کوچه حسن گریه می‌کرد، یا زهرا «یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا» زهرا جان ! مگه می‌ره یادم جلو چشم من خونه می‌سوخت در افتاد روی شونه‌ت‌ و وای من شونه می‌سوخت واویلا زهرا جان! مگه میره یادم که پشت در افتاده بودی چه طور قبل افتادنت زخمی ایستاده بودی واویلا چه قدر گریه کردم که پاشی، یا زهرا عزیز دلم زنده باشی، یا زهرا تو می‌سوختی و محسنم سوخت، واویلا نمی‌خواستم این طور فدا شی، یا زهرا «یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا» زهرا جان! نگاه کن حسین و غم و غصه‌ی زندگیش و به هیچکی نمیگه به غیر از خودت تشنگیش و واویلا زهرا جان! خودت کربلا واسه این کربلایی دعا کن دعایی برای لب سوخته‌ی تشنه‌ها کن واویلا عطش می‌کشه بچه‌هات و، یا زهرا نگیر از حسینت نگات و، یا زهرا سرش روی نیزه مسافر، با زینب تنش توی گودال برا تو، یا زهرا «یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
YEKNET.IR - tak - fatemie avval 1402 - hanif taheri.mp3
3.76M
🔳 🌴به زخم هایت سلام به درد 🌴به دردهایت درورد 🎙 به زخم هایت سلام به دردهایت درود به آیه های سپید به شعرهای کبود ای کتیبه ی اندوه ای حماسه ی مجروح بر تو که شب قدری تنزل الملائکه و الروح صدیقه الشهیده شیواترین قصیده نوری و هیچ چشمی قبر تو را ندیده اغیثینا اغیثینا اغیثینا یا فاطمه الزهرا **** تو فکر ما بوده ای فدای احساس تو روزی ما میرسد ز چرخ دستاس تو ای قنوت شکسته ای تبسم خسته ما ز فهم تو عاجز تو کیستی که علی به تو دل بسته اسطوره ی صبوری در انتهای نوری تو راز مانده پنهان در قصه ی ظهوری اغیثینا اغیثینا اغیثینا یا فاطمه الزهرا کربلایی شب اول اول 1402 .👇
زمینه- به زخم هایت سلام.mp3
7.19M
( به زخم هایت سلام...) هیئت‌حضرت‌اباالفضل‌علیه‌السلام مداح: مراسم اول شنبه ۰۴ اذر ماه ۱۴۰۲
. 🍁🍁 خداحافظ پرستوی علی زهرا (س) خداحافظ سپیدموی علی زهرا (س) 🍁 خدا حافظ چراغ خونه ی حیدر خدا حافظ شمع کاشونه ی حیدر 🍁 خداحافظ تو ای بود ونبود من خداحافظ تو ای یاس کبود من 🍁 خداحافظ چراغ خونه ی حیدر خداحافظ شمع کاشونه ی حیدر 🍁 خدا حافظ عزیز مهربونه من خدا حافظ جوونه قد کمونه من 🍁 خدا حافظ ای همراز. علی زهرا (س) خدا حافظ ای اعجاز علی زهرا (س) خداحافظ خدا حافظ خداحافظ ➖➖➖➖➖➖➖➖ حلالم کن تمام هستیه حیدر حلالم کن به پای من شدی پرپر 🍁 حلالم کن که رخسارت شده نیلی حلالم کن که خوردی ضربه ی سیلی 🍁 حلالم کن گل نیلوفریه من حلالم کن مریضه بستریه من 🍁 حلالم کن که سوختن برگ و ریشه ت رو حلالم کن شکستن بار شیشه ت رو 🍁 حلالم کن زمین خوردی پیش چشمام حلالم کن حلالم کن توای زهرام حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ قرار ما. میون دشت کربلا قرارما باشه تو ظهر عاشورا قرارما کنار زینب و اون تل قرار ما میون گودی مقتل قرار ما کنار جسم سرجدا قرار. ما باشه بالای نیزه ها حسین جانم حسین جان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👇
«لطفاً حق روضه ادا شود» سوختن را بِعِینه معنا کرد آنچه با یاس، هُرمِ گرما کرد گُل در آتش اگر که جمع شود دیگر آن را نمی‌توان وا کرد رُک بگوئیم...، مادرِ ما سوخت شعله با صورتش چه بد تا کرد! بانویی بی‌پناه و چل نامَرد... قتلگاهی شلوغ برپا کرد "دُوُّمی داد زد سر زهرا..." یک نفر هم نگفت: بی‌جا کرد! نَفَسش رفت...، تا لگد کوبید فضّه او را دوباره إحیا کرد صدف افتاد...، گوهرش افتاد نسلِ سادات لطمه پیدا کرد کاش می‌شد دروغ روضه نوشت: چکمه با چادرش مُدارا کرد تازیانه دخیلِ بالَش شد مرگِ خود را از او تقاضا کرد قنفذِ رذل پشت هم می‌زد... حیدر این صحنه را تماشا کرد فاطمه دست از علی نکشید نقش خود را چه‌خوب ایفا کرد آه! مانندِ یک شَبَح‌شُدَنَش وضعِ این جسم را معما کرد فاطمه سِرِّ خَلقِ عالم بود... راز را میخِ داغ، افشا کرد * * تا ابد هیچ‌کس نمی‌فهمد آنچه مسمار با دل ما کرد ✍
. شده‌ام بی‌کس و بی‌یار خدایا چه کنم شده روزم چو شبِ تار خدایا چه کنم من که عمری گره از کاره همه وا کردم شده ام سخت گرفتار خدایا چه کنم خانه‌ام گشته عزا خانه زهرای جوان زینبم گشته عزادار خدایا چه کنم ترسم این است شود عمر علی طولانی بعدِ زهرا گلِ بی‌خار خدایا چه کنم بعد زهرا یلِ خیبر به چه روزی افتاد وای از این طعنه اغیار خدایا چه کنم شب که آیم به مزارش نگرانم نشود... زینب غمزده بیدار خدایا چه کنم از حسن چادرِ خاکی شده پنهان کردم مانده‌ام با در و دیوار خدایا چه کنم لخته خونِ روی پیرهنش را شستم مانده‌ام با سرِ مسمار خدایا چه کنم ..... تا ستون حرم افتاد زمین زینب گفت بعد عباس علمدار خدایا چه کنم بی‌اباالفضل روی ناقه نشستن سخت است بین نامحرم و انظار خدایا چه کنم دید این قافله را قافله سالاری نیست شمر شد قافله سالار خدایا چه کنم زینب پرده‌نشین را به اسیری بردند من کجا کوچه و بازار خدایا چه کنم ✍ .
شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار عالمین الله تعالاسی وار قرآنین آیات تولّاسی وار سورۀ یاسین‌له طاهاسی وار حضرت حیدر کیمی مولاسی وار فاطمه‌نین رتبۀ اعلاسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار خلق اولوب عالمدن ازل فاطمه مفخر اوتاد مِلَل فاطمه دفتر خلقتده غزل فاطمه برج فضیلتده زُحَل فاطمه طور جلالتده تَجلّی‌سی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار لوح شرفده آدی اَوّلده‌دی منزلتی شرح مُفَصّلده‌دی مدحتی دیوان مُجَلّلده‌دی شأن و کمالاتیده اَکملده‌دی فاطمه‌نین شأن تعالاسی وار هانسی ایلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار فاطمه‌دی رشتۀ حَبل‌المتین مادر گیتی دوغا مثلین چتین فاطمه تاج سریدی عترتین آیۀ تطهیر تانور عصمتین فاطمه، معصومه‌دی تقواسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار فاطمه یعنی شرفه مقتدا محضرینه غیرت ائدر اقتدا فاطمه سرلوحۀ صدق و صفا فاطمه سرچشمۀ حجب و حیا پاک آدینین گور نئچه معناسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار خلق جهان حشره که یکجا گلیر سس دوشه‌جاق حضرت زهرا گلیر یول وئرون انسیّۀ حورا گلیر محشره صدّیقۀ کبری گلیر گلمگینین اوندا تماشاسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار فاطمه‌نین یوخ تای افلاکیده مدح ائدیب الله اونی لولاکیده یوخدی توان درکینه ادراکیده عشقی هویدادی دل پاکیده عرش مُعَلّاده‌ده شیداسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار  شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار فاطمه صدّیقۀ والامقام فاطمه پروردۀ خیرالانام مظهر اِکرام حق ذوالکرام مادر باعصمت اون بیر امام مریمه باخ گور نئچه عیساسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار فاطمه بانوی پیمبر منش مکتب غیرتده تاپوب پرورش وقری دلِ کُفره سالاردی تپش وئردی قیزی عصمتینی گسترش فاطمه‌نین زینب کبراسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار فاطمه کیمدی ایکی دنیا عزیز درگهینه هاجر و سارا کنیز شافعۀ محکمۀ رستخیز عمر ائدیب اون سکیز ئیلی اشک ریز چرخ زماندان ائله شکواسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار غصب اولونوب ظلمیله باغ فدک کوچه‌ده قالموشدی خانم بی‌کمک سولدی یوزی آغلادی فوج ملک دلده علی سسلدی (کُنّا مَعَک) غیرتین ایثاره تَسلّاسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار گلدی ولا درگهینه اشقیا اگلشیب ائوده شه قُل اِنّما ووردیلار اوت یاندی درِ کبریا ظلمین عیان ایلدی قوم جفا بنده‌نین اللهیله دعواسی وار هانسی ائلین ام ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار باب همایونیدی دارالشرف اوردا ملائک دایانوب صف به صف یاندی قاپی محسنی اولدی تلف گلدی تَسَلّی خانیما لاتَخَف قوخما خانیم صبریوین اعطاسی وار هانسی ائلین ام ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار باخدی خانم همسر والاسینه اشکی آخوب آهیله سیماسینه سالدی عباسین قدِ رعناسینه گلدی پیمبر، قیزینین یاسینه گوردی علی‌نین عجب احساسی وار هانسی ائلین ام ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار منظره تأثیر ائلدی حیدره وئردی تکان خیبر آچان اللره ثانی لامذهبی یخدی یئره قویمادی حکمت ال آتا خنجره صبریده ایّوبدن امضاسی وار هانسی ائلین ام ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار هم نفس شیر خدا فاطمه مادر شاه شهدا فاطمه عمریده چوخ گوردی بلا فاطمه آغلادی چوخ ائتدی نوا فاطمه بیت‌الحزن آدلی مُصَلّاسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شعیه‌لرین حضرت زهراسی وار سون نفسینده او حیا معدنی سویلدی مولایه حلال ائت منی تک قویورام غملی گونونده سنی ترک ائدیرم من بو گوزل گلشنی گللریمین محنت عظماسی وار هانسی ائلین ام ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار   باخسا خانم لطفیله «فرهادیه» دفتره اشکیله یازار مرثیه قویماز اونی غصه یئیه غم یئیه وار نقدر عمری حسین وای دئیه طبع رسا منطق شیواسی وار هانسی ائلین امّ‌ابیهاسی وار شیعه‌لرین حضرت زهراسی وار ✍
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/2049966102C1b8f128de6 آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
داده آرامش بہ قلبم ذکرِ زیباے حسین در دلم هرگز نمےگیرد کسے جاے حسین در گلو عمریست جا خوش ڪرده آواے حسین میشود خوشبخت آنکه پیر شد پاے حسین
زیارت عاشورا.mp3
18.31M
🎙 📌 مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) حاج
🔹‌السلام علیکَ حین تصَلّی و تقنُت... ️سلام بر تو هنگامي كه نماز مي خواني و قنوت بجا مي آوري 🔹‌سلامبر تو آن هنگام که از محراب نماز به معراج می روی و در خلوت با خدا و در قنوت عاشقانه ات، برای دعاگویانت دعا می کنی... لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
❤️ حسین جانم پا میشوم بہ حرمٺِ نامٺ تمام قد خم میڪنم براے تو با احترام،قد هرگز مقابلِ احدے خم نمیشوم تا خم ڪنم براے تو در هر سلام،قد سلام ارباب خوبم✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و تویے آنڪه صبح به صبح باید پنجره ےِ دل را رو بسوےِ مُحبتًش گُشود السلامُ علیڪ یابقیةَ الله فے ارضه