14000923-salahshoor-roze.mp3
1.71M
|⇦•زبی محلی همسایه های...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
|⇦•زبی محلی همسایه های...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور•✾•
🤍🖤🖤🖤🖤
زبی محلی همسایه های این کوچه
دلم گرفته شبیه هوای این کوچه
حسن بگو پسرم جای امن می بینی؟
کجا پناه بگیرم، کجایِ این کوچه؟
رسید، چشم خودت را ببند دلبندم
که پیر می شوی از ماجرای این کوچه
بیا عزیز دلم تا به خانه راهی نیست
خدا کند برسیم انتهای این کوچه
قباله ي فدکم را به من بده نامرد
نزن، بترس کمی از خدای این کوچه
خدا کند که علی نشنود چه می گوئی
که آب می شود از ناسزای این کوچه
#شاعر مصطفی متولی
*تمام غصه ي بي بيِ دو عالم فاطمه، غربتِ علي است، اما ببين علي چي داره ميگه:...*
نفس به سينه ي من در شماره افتاده
به خاك تيره مرا ماه پاره افتاده
به روي سنگِ مزارِ منِ غريب بنويسيد
كه ماه پاره ي من با ستاره افتاده
به وصف غربتم این قصه بس که با سیلی
ز گوشِ همسرِ من گوشواره افتاده
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
#
#حاج_مهدی_سلحشور
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5922327466696772436.mp3
2.4M
روضه حضرت فاطمه زهرا(س)
قاپی آغزندا ایلشدی یوزون گیزلتدی زینبدن
ننه پوزگون ایوه گلسه قیزی گور اشکبار اولماز
(زینب صاقا گچیر زهرا صولا دونور زینب صولا گلیر خانم صاقا دونور باخدی باخدی دیدی)
شجاعتلن دیدی گتدوز ورولموش قوش کیمی گلدوز
نه گلدی باشیوه
(گوردولر امام حسین یواش یواش گلیر ننه نیه اوستو باشون توزا بلنیب ننه)
من حسینم یومولان گوزلره قربانم آنا
بوکولن قده قرا معجره قربانم آنا
منه کوینک توخویان الره قربانم آنا
(ابی عبدالله چوخ اسرار اله دی دیدی سنی آند ویریرم آتام علینین حقینه یوزون منن دوندرمه امام حسیندن دا گچنمدی)
نشان ویروب یوزون زهرا گوروبدی سیلینین ردین
(اله کی یوزون نشان ویردی خانم اوشاقدی امام حسینین آلتی یا یدی یاشی وار باخاندا گوردی ننه نین گوزونه قان لکه گلیبدی ئوزون ایتیردی دوداقین قویدی ننه نین گوزونه بئله محکم اوپدی اله کی محکم اوپدی خانمن گوزونن خانم زهرا آغلیا آغلیا دیدی منن گچدی بالا اما قولاقوی گتی سنه بیر سوز تاپشرم آینده ده کربلاده دردیوه دیر امام حسین دییر دیدیم الله گوره سن نه دیجک دیدی)
بیرده یارالی گوزدن اوپنده یواش اوپ
🎤سبک بانوای حاج علیرضا اسفندیاری اردبیلی
#فاطمیه_۱۴۰۲ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها.
4_5944883084452170644.mp3
4.86M
روضه حضرت زهرا(ص)
سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهسته
😭😭😭😭
وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته
(اسماءمبادا همسایه لر بوللر)
علینین آدامی یوخدی سس ویرماقوینان سن علیه کمک اول
سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهسته
😭😭😭😭😭😭
وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته
😭😭😭😭😭
یوزون دوندر صاقا صولدان
گیدیب قنفذ خطا یولدان
مواظب اول سنان قولدان
خزان وروبدی گلی باغبان باخور آغلور
خدا بولور کفنین بندینی نجه باغلور
تابوته وردیلر حرکت زینب آغلادی
گویا ایدوب آناسینا بونوعی کشف راز
قال بوگئجه بیزیله گونوز باری دوش یولا
شب زنده داریلر ایلمز شبدن اعتراض
ظلمت گئجه آنا گیدیسن هانسی منزله
(اوشاقدی بعضی فکریلر الر ئوز عالمینده هله اینانمیر ننه نین تابوتی یولا دوشور بیردن دیدی)
خدا مادرم را کجا میبرن
😭😭😭😭😭😭
گمانم برای شفا میبرن
مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر
امشب کنار سفره خالیست جای مادر
فضه دییر من بوگئجه هرنه الدیم اواوشاقلار غذا یمدیلر
فضه آنامیز هاردا بئله داریخمشوخ
زینبی آرام الیرم حسین آغلور
حسن بولمورم نلر گوروب اتاقین بیر گوشه سینده بئله سخلوب
هردن دییر سیز یوخودوز اوکوچه ده من گوردوم
سیز گورمدیز آنام نجه سخلدی دیواره
بیرآز قوزاندم اوکوچه ده که اوسیلی منه دیسین
ایستادم به سر پنجه پااما حیف
دستش از روی سرم رد شدو بر مادر خورد
ننم سخلدی دیواره دیدی اوغول
قسمت بویوموش کوچه ده سیلی منه دیسون
قوخدوم ننون ئولسون اوآغر ال سنه دیسون
✍مهدی عابدینی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#ایام_فاطمیه #حضرت_زهرا
➖➖➖
دو سه روزه که خونه، خلوت و سرده
وقتی نباشه زهرا، روزای خوب دنیا،
برنمیگرده
حالا منمو، دنیایی که دیگه بدون زهراست
حالا منمو، چشمایی که هرشب شبیه دریاست
پر از آتیش غم، تموم وجودم
کاشکی به جای زهرا، من مرده بودم
آه از دل علی
---
اومدم که بمونم، شبو کنارش
بار غمش به دوشم، صداش میاد تو گوشم
پای مزارش
حالا منمو، یاد گلی که داشت بیصدا میسوخت
حالا منمو، یاد روزی که تو شعلهها میسوخت
بلای جونم شد، اون خاطرات بد
کاشکی به جای فضه منو صدا میزد
آه از دل علی
➖➖➖
زبان حال علی در سوگ زهرا
خدایا رفته از دنیا گل یاس سپیدم
ز داغت فاطمه پشتم شکسته ناامیدم
کجا رفتی تو ای زهرا گل باغ پیمبر
ز هجر تو ببین زار و نزار گردید حیدر
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
پس از تو فاطمه دیگر علی یاری ندارد
برای کودکان خود پرستاری ندارد
چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها
ببین زینب پریشان با حسن گردیده تنها
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته
تو رفتی و دگر او لحظه ای هرگز نخفته
صدای مادرم ای مادرم از او شنیدم
پس تو فاطمه آرامشی در خود ندیدم
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
تو ای شهر مدینه از علی یارم گرفتی
تمام هستیم صبر و قرارم را گرفتی
الهی تا ابد نفرین عالم بر تو بادا
شکستی شاخه طوبی عزیزمرتضی را
(قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم )
دگر طاقت ندارم)
بیقرار اصفهانی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. سلام ای.mp3
5.47M
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی
امید رحمة للعالمینی
تو بسم الله
سماواتت کتابند
تو خورشیدی و
عالَم ماهتابند
حیات عشق از خونِ حسینت
بلندی ، خاک بوس زینبینت
#بی_بی_جان
مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست
یه خانومی که شصت سالش باشه ، پنجاه سالش باشه ، وقتی ازدنیا بره میگن سنی نداشت ، اما مادرِ هجده ساله چی ؟ مادری که دختر پنج ساله داره ، دختر پنج ساله جاش روی زانوی مادره ، مادر موهاشو شانه میکنه ، مادرلباساشو عوض میکنه ، اما این شبا دیگه بی مادر میشه زینب ، این شبا دیگه ابی عبدالله یتیم میشه ، این شبا دیگه صفای خونه ی علی رخت بر می بنده ...
#بی_بی_جانم
مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست
کِرامت ، خشتی از قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مستمندت
#شاعر_استاد_سازگار
تا اون گدا گفت بی بی جان این پوست منو سیر نمیکنه ، این پوست خرج راهم نمیشه ، دست بُرد گردنبندش رو درآورد داد به سائل ، پیغمبر خدا (ص) آدرس داد ، گفت هر کی گداست برود درِ خونه ی فاطمه ، دخترم کسی رو دست خالی برنمیگردونه ، ... مرد سائل وقتی توو مسجد مدینه گفت آقا یا رسولَ الله ، برهنه ام ، گرسنه ام ، خرج راه ندارم ، حضرت فرمود من که چیزی همراهم ندارم ، بِلال ، پاشو این مرد رو ببر درِ خونه ی دخترم فاطمه ، ... روزیِ سالت رو باید از فاطمیه بگیری ، گدا اگه اسیر هم باشه ، بی بی ردش نمیکنه ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
2. کرامت خشتی از.mp3
7.47M
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#بی_بی_جانم
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مُستمندت
#فاطمه_جان
امامان آبرومندِ جلالت
امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت
پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت
خدا فخریّه دارد بر نمازت
تمام آفرینش ، پای بستت
پیمبر (ص) خم شد و
بوسید دستت ...
#شاعر_استاد_سازگار
اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ...
دگر به سينه و پهلو
مرا نميگيري ؟
مگر به سينه و پهلو
چه ديدي ، اي مادر ؟
#شاعر_استاد_موید
بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا ..
صدای ناله ی او را
زِ پشتِ در شنیدم من
خدا داند که از زینب
خجالت می کشیدم من
یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم :
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ )
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
خواهرانم نفَس نفَس
چه غریبانه میزدند
#شاعر_استاد_سازگار
مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... »
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
#شاعر_استاد_سازگار
لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ...
در کودکی لرزاند به هم
پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدند
مادر مارا ، مادر مارا
مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
#زمزمه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
در آغازِ جوانی
شدی قامت کمانی
زده بر پیکرِ تو
فلک ، رنگِ خزانی
#ملودی_دوم
بمیرم برایت که پژمردی
تو در بینِ کوچه زمین خوردی
#بند_دوم
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دست سنگین
#ملودی_دوم
کبودی شده قسمت رویت
شکسته شد از کینه پهلویت
#بند_سوم :
امان از داغ مادر
امان از آهِ مضطر
امان از کوچه ها و
طناب و دستِ حیدر
#ملودی_دوم
امان از هجوم عدویِ پست
زده تازیانه به رویِ دست
( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها