eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 📓 🎤 کنار قدم های جابر نوای دل بی نوایم غم تو نکرده رهایم مدد یا جواد الائمه که تا کاظمینت بیایم عزادار داغ تو هستیم به پای غم تو نشستیم شنیدیم کمی روضه ات را سپس بغض خود را شکستیم بگریم برایت ، چو ابر بهاران که در کنج خانه ، غریب میدهی جان 📓ادرکنی ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا زده زهر شراره به جانش ز دست رفته تاب و توانش گرفت زهر تمام وجودش شده زرد رخ و خشک لبانش شده ناله اش گم میان هیاهو و رقص کنیزان کشیدند کل و کف زدند تا نیاید صدایش دهد جان شبیه حسن او ، غریب است به خانه شده پیرتر از پیر ، اگر چه جوانه 📓ادرکنی ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا سه روز و سه شب جسم پاکش رها گشته بر روی بامی بود این گریزی مناسب دهم تا به ارباب سلامی برای جوادالائمه شدند طائران سایبانی ولی کربلا نزد ارباب نماند ذره ای هم نشانی نه انگشتری هست ، نه جامه به پیکر نه عمامه ای هست ، نه اصلا به تن سر 📓واویلا یبن الزهرا یبن الزهرا یبن الزهرا (آقای علی صمدی) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴سبک زمینه شب ششم محرم الحرام ۱۴۰۳ ابن الحسن علیه السلام 🏴بند اول عمو قاسمت از خداشه خداشه بره میدون برات فداشه فداشه بذار قاسمت از بند غم رهاشه بده رخصت تا که دِینشم اداشه بده رخصت که من تو زندونه دنیام بده رخصت عمو که دل تنگه بابام توو راهت جهاده برام خیرالعمل و طعمه مرگه واسم احلی من عسل بده رخصتم عموجان این سفارشه بابامه فَاَنَابنُ الحسنم که خون بابا تو رگامه بده رخصتم عموجان که شده نوبته قاسم بذا تا ختمه شهادت بشه عاقبته قاسم عمو جان... 🏴بند دوم نفس میکِشی با نفسهات میمیرم عسل میچکه از رو لبات میمیرم بسته استخونه تو راهه گلوتو چش نیمه بازت میکُشه عموتو شدی پخشه صحرا چراتو عزیزم نکش رو زمین دست و پاتو عزیزم نبند رو عمو اون چشاتو عزیزم صدام کن بشنوم صداتو عزیزم بدنت شبیه تسبیحی شده که میشه پاره یه عمو بگو عزیزم نکُشم تو با اشاره چجور از عمو عزیزم رفتی و تو دل بُریدی پاشو برگردیم حرم که عمو تازه قد کشیدی عمو جان... ۱۴۰۳/۰۲/۳۰ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 شب هفتم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول گل نشکفته ای لالایی لالایی چقدر آشفته ای لالایی لالایی یکم آروم بگیر لالایی لالایی ندارم آخه شیر لالایی لالایی عطش برده بدجور امونت عزیزم بمیرم که خشکه زبونت عزیزم آروم آروم میدم تکونت لالایی بخواب تا ندادن نشونت لالایی من از حرمله میترسم که تورو ازم بگیره اگه تو نباشی پیشم مادرت بی تو میمیره من از حرمله میترسم آخه اون نشونه گیره واسه حلقوم سفیدت اون که آورده یه تیره لالایی... 🏴بند دوم حرف آبو زدم اونا که نشنیدن با تیره سه شعبه گلوتو بریدن مثه بند دلم پاره شد حنجرت بدم چه جوابی علی به مادرت یه لبخند زدی و پَر کشیدی گلم منو حیرتم رو که ندیدی گلم میبرم تورو من به پشت خیمه ها میکَنم قبر کوچیکی واست حالا لالا سرباز کوچیکم رفتی از رو دست بابا من سپردمت به خاکا بخواب آروم علی لالا لالا غنچه ی خزونم لالا شش ماهه ی بابا من سپردمت به خاکا بخواب آروم علی لالا لالایی... ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 شب هشتم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول برو آهسته ای تمومه حاصلم برو آهسته ‌که با تو میره دلم بزن قدری قدم جلو چشمای من برو آهسته که میلرزه پای من عصای دستم ای شبه پیغمبرم جوونه رشیدم تاج روی سرم سرو رعنا قدم نمیشه باورم که میری از حرم ای علی اکبرم از زیر آیینه،قرآن ردشو آرامشه جونم میریزم پشت سرت آب علی با اشک روونم برو ای یوسف لیلا پسرم ای مه جبینم ولی آروم برو بابا تا که خوب تورو ببینم علی جان... 🏴بند دوم رسیدم دیدم که افتادی رو خاکا دیدم از سیوفی به کل اربا اربا باید جمع کنم من تورو توی عبا سخته واسم آخه پخشی توی صحرا بیاید آی جوونای حرم کنارم توونه بُردنه علیمو ندارم تا آروم بگیرم کجاش سر بذارم لبمو رو رگ بُریدش میذارم جونمو به لب رسونده پسرم خنده ی دشمن تو پاشو بریم وگرنه جون میدم بالاسرت من پدره پیره تو دریاب که زمینگیر شدم حالا ولدی علی علی جان تا نَمُردم پاشو بابا ولدی... ۱۴۰۳/۰۳/۰۱ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 نهم محرم الحرام ۱۴۰۳ علیه السلام 🏴بند اول پهلوونه عرب سیدی ابالفضل ای تو عالی نسب سیدی ابالفضل با حیا با ادب سیدی ابالفضل ساقیِ تشنه لب سیدی ابالفضل ای مه هاشمی نایبه حیدری علمداری و هم تو قلب لشکری تو برای حسین با وفا یاوری تو سقایی و یک تنه تو محشری مشکو برداشتی و رفتی تا بیاری جرعه آبی تو امید خیمه ها و طفل بی تابه ربابی مشکو برداشتی و رفتی توی میدون به امیدی شدی علقمه زمینگیر و به خیمه نرسیدی علمدار... 🏴بند دوم نمیشه باورم که چشماتو بستی سپهدار حرم پشتمو شکستی بی تو کار حسین زاره پاشو اخا پا نشی میبرن حمله به خیمه ها شکسته فرقتو شده دستات قلم بازم پاشو بردار علمدارم علم کی زده به چشمت تیر اخا واویلا چی شده که میگی زیر لب یازهرا پاشو ای قراره زینب پاشو ماهه حرم من پاشو یا اخا ببین که میکُنه هلهله دشمن تو بری حرم نداره دیگه امنیت ابالفضل ای امید اهل خیمه خدای غیرت ابالفضل علمدار... ۱۴۰۳/۰۳/۰۵ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 دهم محرم الحرام ۱۴۰۳ شب 🏴بند اول دله مضطرم بی قراره امشبو بیا آرومش کن تو دل زینبو تو قرآن میخونی یار کربلایی میرسه بر مشامم بوی جدایی با مناجاته تو آسمون می باره طاقته فراقت رو زینب نداره تو قرار گذاشتی کنارم بمونی چرا امشبو از جدایی میخونی نگو تقدیره ما اینه نگو میری از کنارم نگو باید که بدونت بمونم طاقت ندارم قلبمو بده تسلا نگو از غصه ی فردا وای امون از دل زینب وای امون از دل زهرا واویلا... 🏴بند دوم میرسه مادر و،خواهرت بین راه میرسه روضه هات به شیب قتلگاه با چکمه نشسته رو سینت بی حیا با ده ضربه جدا کرد سرو از قفا زدن روی نیزه پیشه خواهر سرو رد شدن با مرکب از روی پیکرو به غارت بردن انگشتو انگشترو کشیدن گوشواره از گوش دخترو وای از این مصیبتا که میاره جونو روی لب با طلوعه صبح فردا همشو میبینه زینب زینبو هجومه لشکر زینبو غصه ی معجر زینبو خیمه ی سوخته زینبو یک تن بی سر واویلا... ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک مشترک ده شبی محرم الحرام ۱۴۰۳ حضرت علیه السلام 🏴بند اول کربلا کربلا السلام علیک روح قالوا بلی السلام علیک رهبر عاشقا السلام علیک سرور سر جدا السلام علیک سلامم به هفتادودو یارت حسین سلامم به فرزند بیمارت حسین به مسلم به حبیب و حر با وفات به زُهیر و بُریر و غلام سیات رو لبم ذکر سلام و چشامم ابره بهاره بابی انت و امی نوکریتون افتخاره یه کبوترم که جلده صحن بین الحرمینم گاهی تو صحن ابالفضل گاهی ام صحن حسینم حسین جان... 🏴بند دوم به عشقت حسین جان یه عمره اسیرم من از دولتت رزق و روزی میگیرم توو سختی تویی سرپناهم همیشه هیچکی واسه دلم مثل تو نمیشه من از بچگی توو هیئتات اومدم توی روضه های بی ریات اومدم غلامیتو کردم که عزت گرفتم منه بی قیمت از تو قیمت گرفتم به امید حق تعالی تحت پرچمت بمونم و تا آخرین نفس از تو و ماتمت بخونم ایهاالعزیز حسین جان ای عزیز دل زهرا یه نگاهی ام به ما کن شَه تصدق علینا حسین جان... ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. دل اسیر و مبتلای من بازم میون سینه بی تابه ماه غم و ماه عزا اومد محرمه، عزای اربابه دوباره با اجازه زهرا بزم عزا قسمت من میشه اگه بی بی بخواد پیرهن مشکیم یه روز برای من کفن میشه دلم امشب پریشونه دوباره نوکر تو دیده گریونه حسین من بازم با اذن مادرت زهرا س برای ماتمت عزادارم نگاه تو ازم نگیر آقا زندگیمو به تو بدهکارم بدون تو دنیا برام هیچه بدون تو ز زندگی سیرم مجلس روضتو نگیر از من بدون بدون روضه میمیرم دلم غرق تمناته سر نوکر تو خاک کف پاته حسین من چو طایری شکسته پر اینجا به جرم عشق تو گرفتارم عزیز فاطمه میا کوفه که بین کوفه بی کس و کارم ببین پیکت پریشونه برای غربت تو نوحه میخونه عزیز فاطمه حسین من اینجا ندیدم غیر نامردی ای کاش می نوشتم از خونم به روی نامه ها که برگردی ببین پیکت پریشونه برای غربت تو نوحه میخونه حسین من اینجا کجاست برادر زینب که قلبمو تو سینه آزرده از وقتی اومدم تو این صحرا شیشه صبر من ترک خورده تمنای دل زارم بیا برگرد مدینه ای کس و کارم سرشک دیده شده جاری جون من از غم اومده بر لب قلبم گواهی می‌ده که این خاک آخر تورو میگیره از زینب تمنای دل زارم بیا برگرد مدینه ای کس و کارم حسین من خرابه ی تاریکم و روشن ... می کنه باز برق نگاه تو بابا فدای مقدمت جان دختر بی جرم و گناه تو همه بود و نبود من بیا بابا ببین روی کبود من چشم انتظارم قدمت بودم چشم انتظاری ام به سر آمد عمه ببین حاجت روا گشتم با سر به دیدنم پدر آمد همه بود و نبود من بیا بابا ببین روی کبود من ابتا ای حسین جانم شرمنده هستم ای گل زهرا نظاره کن به اشک و آه من آقا به حق مادرت زهرا س بیا و بگذر از گناه من پشیمونم پشیمونم ولی تا آخرش پای تو میمونم آقا میدونم که گناه من قلب تو رو تو سینه آزرده ردم مکن که این گدا امشب پناه به درگاه تو آورده پشیمونم پشیمونم ولی تا آخرش پای تو میمونم حسین من بن حسن میان قتلگه شده غوغا عموی من مانده و یه لشکر قاتل نشسته بر روی سینه بالای تل عمه زند بر سر شناور در یم خونم فدایت جان عبدالله عموجونم دستم و از عمه رها کردم آسیمه سر رفتم سوی گودال دستم سپر شد در بر تیغ و شد پیکر چون پیکرش پامال شناور در یم خونم فدایت جان عبدالله عموجونم عمو جانم حسین من در یم خون کشم ز دل ناله عمو بیا برس به فریادم بیا عمو که قاسمت جان داد بیا که من از فرس افتادم ببین در خون شدم بی تاب بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب پیراهنم چون کفن بابا ز تیر و نیزه می شود گلگون عمو حسین بیا به بالینم که دست و پا زنم میان خون ببین در خون شدم بی تاب بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب عمو جانم حسین من . لالایی ای کودک دلبندم لالایی ای غنچه شش ماهه یه کم دیگه دووم بیار مادر ساقی خیمه ها توی راهه ترک خورده لبت مادر فدای خشکی لبات علی اصغر لالا لالا. علی اصغر 2 سرباز شش ماهه این لشکر برگشتی بی سر از توی میدون تیر شه شعبه چی سرت آورد بابا شده از غم تو حیرون بخواب ای غنچه پرپر ذبیح کوچکم لالا علی اصغر لالا لالا علی‌اصغر در خیمه ها محشر شده بر پا رود به میدان شبه پیغمبر واغربتا واغربتا گشته بدرقه راه علی اکبر جوون خوش قد و بالا کمی آهسته تر ای لاله لیلا علی اکبر ازمن میگیره لشکر کوفه دارو ندار و همه هستم رو با تیغ و تیر و نیزه و شمشیر تو کربلا عصای دستم رو تنش می پاشه تو صحرا پس از علی اکبر اف بر این دنیا علی اکبر
. دوباره مرغ دل هوایی حریم کربلای تو شده دل من از ازل اسیر و مستمند و مبتلای تو شده 2 بیا نظاره کن به دیده ترم دلم می خواد بیام دوباره به حرم آقام آقم حسین شرار غربتت زد از ازل یه سینه پر آه من شرر یه آرزو دارم بیا یه بار دیگه من و به کربلا ببر 2 بیا ردم مکن تو ای شه کرم دلم میخواد بیام دوباره به حرم آقام... اسیر نفسم و خودت باید بیای دل من و رها کنی کبوتر دل و برا همیشه جلد گنبد طلا کنی 2 آقا بدون که آب گذشته از سرم دلم می خواد بیام دوباره به حرم آقام..... میون روضه هات بی خود میشم با روضه علی اکبرت اونجایی که میای کنار لاله شده به خون شناورت به حق اکبرت بگو کجا برم دلم میخواد بیام دوباره به حرم آقام..... +++++++++++++++++++++ کوفه میا حسین در کوفه تنها هستم و بی یار و بی شکیب دستم به دامنت زینجا حذر کن می شوی چون پیک خود غریب 2 دارالعماره شد پایان راه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه میا حسین با دست بسته ام ای کاش و میشد می نوشتم روی نامه ها یا سیدی حسین جان سه ساله دخترت کوفه میا میا 2 در چنگ ظلمتم خورشید و ماه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه ...... بر روی دارم و گویم سلامت یا حسین با اشک و شورو شین دلواپس توام دلواپس روز ورود خواهرت حسین این شهر بی وفا شد قتلگاه من بنگر حسین من بر اشک و آه من کوفه میا حسین م.رجبی ++++++++++++ آهسته می رسد یک کاروان با ناله و با آه و زمزمه ای خاک کربلا جان تو و جان همه گلهای فاطمه س 2 فصل غریبی و فصل غم و عزاست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا حسین دل پر شراره شد از آه زینب شرر افتاده به سینه ها گوید برادرم اینجا کجاست دلم شده به غصه مبتلا 2 گر خون بریزد از چشم همه رواست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا... این وعده گاه ماست کمتر بکش ناله ز دل ای نوردیده ام ای خواهرم بدان باید ببینی روی نی راس بریده ام جسم برادرت آماج نیزه هاست این خاک پر بلا صحرای کربلاست واویلتا.... ++++++++ شب فراق من رسیده گوییا به سر سحر رسیده است شب جدایی و فراق و دوری ام دگر به سر رسیده است2 حدیث غربتم شنو زمن پدر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من با خوش آمدی ویرانه گشته روشن از نور وجود تو چشماتو واکن و بنما نظاره صورت یاس کبودت و رخسار نیلی است سوغات این سفر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من بابا بیا بیا تا با سر تو خاطراتم را کنم مرور با اشک دیده ام می شویم از رخسار تو خاکستر تنور زخم لبت زده بر جان من شرر حالا که اومدی رقیه رو ببر بابا حسین من م.رجبی +++++++++++ ابنا الزینب س عزیز مادرم تنهای تنها مانده ای ای شاه بی سپاه ای سایه سرم بنگر ز غربتت کشم از سینه خود آه تنهایی ات شده تمام مشکلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای حسین من پیش نگاه من حرف از غریبی و غم تنهایی ات مزن این است سپاه من بر سینه این فدایی دست رد نزن هل من معین تو زد شعله بر دلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای.... مرا چه غم اخا گر پاره پاره بنگرم جسم دو لاله ام اما یقین بدان هرگز زخیمه نشنوی آوای ناله ام فدای راه تو تمام حاصلم غم غریبی ات گردیده قاتلم ای وای .... م.رجبی ++++++++++ خون گرید آسمان مانند چشمان حرم بر حالت ای عمو ای شاه بی سپاه تو مانده ای تنها و آن سو لشگر عدو 2 در سینه میطپد قلبم برای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من دیدم به چشم خود گرد تن مجروح تو غوغا به پا شده دیدم تن تو را از هر طرف آماج تیر و نیزه ها شده از بین نیزه ها آید صدای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من دستم به دامنت عمه ببین پیشانی عمو شکسته است مرا رها نما قاتل به روی سینه عمو نشسته است دستم شود عمو سپر برای تو دلبند مجتبی گردد فدای تو عمو حسین من م.رجبی ++++++++++ گر خون روان شود جای سرشک از دیده اهل حرم رواست محشر به پا شده وقت به میدان رفتن یتیم مجتباست 2 ای لاله حرم کردی به تن کفن ای یادگاری برادرم حسن آه و واویلتا ای ماه هاشمی میدان شده روشن ز چهره خداییت عمو فدای تو دشمن شده مبهوت رزم مجتباییت 2 جای زره به تن داری تو پیرهن ای یادگاری برادرم حسن آه... دیدم ز صدر زین روی زمین افتادی ای سرو تناورم پا بر زمین مکش ناله مزن ای نور دیده در برابرم پر پر شدی چرا ای لاله چمن ای یادگاری برادرم حسن آه ..... م.رجبی 👇
. به روی دست من آروم بگیر دارم میرم برات بگیرم آب خدا کنه علی که دشمنت به خواهش بابات بده جواب نمونده جون توی تموم پیکرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی مرو زدست من پرپر مزن علی تویی تمام هست من شرمنده ام پدر سیراب تیر حرمله شدی رو دست من از تیر حرمله جدا شده سرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی علی اصغرم بگو چطور تو رو به سمت خیمه ها برم ای لاله حرم پر پر شدی ز تیر کینه در برابرم شد قاتل پدر نگاه آخرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی +++++++++ تمام حاصلم داره می ره علی اکبر از مقابلم می دونم آخرش عدو میذاره داغ اکبر و روی دلم 2 خدا گواهه که شبه پیمبره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم من باغبانم و دیدم به چشم خودگلم از شاخه چیده شد جسم جوان من بر روی خاک کربلا از هم پاشیده شد افتاده رو زمین در خون شناوره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم خواهر بیا ببین او می دهد جان و به لب رسیده جان من پا میکشه رو خاک شد اربا اربا پیکر تازه جوان من این صید غرق خون سرو تناوره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم
635.8K
در تایید فرمایش ، روضه و مطلب خوب رو جاداره آدم هرسال بخونه این روضه را دیروز هم در تلویزیون خوانده بودن اما باز در مجلس دیگری تکرار کردند
❣﷽❣ 🥀 🍁 🥀 🍁 🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... ♨️پشتِ درِحرم که میام ♨️خجالتی ام اما ♨️برا واردشدن میخونم ♨️اأَدْخُلُ یازهرا ♨️با یه نگاه ، فاطمه ♨️زائر رضا رو میخره ♨️حس میکنم اباالفضل ♨️دستم و میگیره و میبَره ♨️یا امام رضا.. ♨️روضه ها مو ازتو دارم ♨️یاامام رضا.. ♨️گریه هامو ازتو دارم ♨️یا امام رضا.. ♨️به حسین ♨️کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🔅یا امام رضا به درد من دوا بده 🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده 🔅با امام رضا برات کربلا بده ⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا 🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده 🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) آقا جان 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا 🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... به اون لحظه ای که میان حجره در بسته هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) اخ بمیرم چه کرد گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد ◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. ◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. ♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) آخ 🔺گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🔺به هر گل میرسم میبویم او را وای 🔺گل من یک نشانی در بدن داشت 🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🔺ندا امد ز حلقوم بریده 🔺گل گم کرده ات خواهر منم من 🔺سرور سینه ات خواهر منم من ⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🍁ای برادر😭 🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🍁ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 (موقع نشرصلوات حذف نشه لطفا👇) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
امام حسن مجتبی علیه السلام مثل خورشید بود می‌تابید کرمش می گرفت عالم را بخشش‌اش بی کران‌تر از دریا غرق می کرد هرچه حاتم را *امشب مادرش ایستاده .. امشب هر چی حسن حسن بگیم مادرش میگه جانم حسن .. حسن جان .. * سبط اکبر ، امید پیغمبر نور چشمان حضرت حیدر تکیه گاه غریبیِ مادر مجتبی بود نسل آدم را یاد آن روزها که می‌افتاد یاد کوچه .. مغیره .. تنهایی چشم‌هایش به رنگ خون می شد جوششی می گرفت زمزم را .. *من با مادرم تنها بودم‌ .. دستِ مادرم رو گرفته بودم .. غریب اونیِ که همدم اشک و آهِ دیده که مادرش تو کوچه بی پناهِ ..‌ حسن جان .. حسن جان ..* بعدِ مادر کنار بابا بود همه جا غمگسار بابا بود بارِ دیگر شکست وقتی دید تیغ مسمومِ إبن ملجم را *امیرالمومنینُ آوردن صحن مسجد کوفه .. سر رو بر دامن پسر گذاشته ، امیرالمومنین از حال رفته .. قطرات اشک حسن بن علی بر روی صورت بابا نشست یه وقت علی چشما رو باز کرد .. پسرم چرا گریه میکنی؟! عرضه داشت پدر کمرم رو شکستی ..* بعدِ مادر کنار بابا بود همه جا غمگسار بابا بود بارِ دیگر شکست وقتی دید تیغ مسمومِ إبن ملجم را بعد بابا غریب شد مولا دشمنش زخم‌ها به قلبش زد دوستداران بی بصیرت هم هی نمک می زدند زخمش را مرد وقتی دلش پُر از غم شد می‌رود خانه پیشِ همسر تا با کمی همدلی و همدردی ببرد خاطراتِ آن غم را آه! مظلوم باشد آن مردی که پس از غصه هایِ پی در پی می رود خانه تازه می بیند غصّه های تمام عالم را کاش زینب بیاوری طشتی جگرم خون شده است می سوزد *جناده میگه وارد شدم دیدم طشت مقابلشه .. لخته هایِ خون داخل طشت می ریزه .. رفتم جلو گفتم آقا منو موعظه کن .. فرمود: *یا جُنادَه! اِستَعِدَّ لِسَفَرِک..* ای جناده برا سفر آخرت آماده شو.. *وَ حَصِّل زادکَ قَبلَ حلولِ اَجَلِک.‌.* قبل از اینکه مرگ فرا برسه توشه فراهم کن .. *یا جناده هوَاعلَم اَنَّ تطلُبُ الدُّنیا یَطلُبُک..* تو در پی دنیایی مرگ در قفای توست .. ای جناده ” *وَاعْلَمْ اَنَّ فی حَلالِها حِسابٌ وَ فی حَرامِها عِقابٌ وَ فیِ الشُّبَهاتِ عِتابٌ..* میگه یه وقت روی مبارکش به کبودی گرایش پیدا کرد .. اینجا برادرش وارد شد ..* کاش زینب بیاوری طشتی جگرم خون شده است می سوزد از نگاهت به طشت می خوانم روضه های سرِ محرّم را .. من غریبم ولی برادر جان هیچ روزی شبیه روز تو نیست *اومد بین دیدگانِ برادر رو بوسه زد ، شروع کرد های های گریه کردن .. حسینم چرا گریه می کنی؟! عرضه داشت *اَبکی لِما یُصنَعُ بِک..* فرمود از این منظره ای که میبینم گریه می کنم.. فرمود گریه نکن چیزی نشده.. *الذی یؤتی الی سَمٌّ یَدُسُّ الی فَاقتَلُ به..* فقط به من سم دادند چیزی نشده.. *و لکن لا یوم کیومک یا اباعبدالله..* روزی مثل روز تو نیست .. حسینم گریه نکن .. حسینم! سی هزار نفر دورت رو می گیرن ، همه شون ادعا می کنند ما امت پیغمبریم.. حسینم! حرمتت رو میشکنن .. بار و بُنه ت رو به غارت می برن .. بعد فرمودند همه برات گریه می کنند حتی *وُحوشِ فی الفَلوات… والحیتان فی البحار..* گرگایِ بیابونم برات گریه می کنند.. (من یه دونه شو بگم…) زینب از خیمه ها بیرون آمد دید عمرسعد ایستاده نگاه میکنه.. *والدُّموع یَسیلُ علی خَدّیه..* اشک چشمش روانه شده .. نامرد دارن برادر منو میکشن داری گریه میکنی ..؟! یه عده گرگ هم داشتن قتلگاه قطعه قطعه ش می کردن .. حسین ..*