-32563456_657911406.mp3
9.34M
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_شور
🎤مداح :حاج غلام حسین مردانی
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_شور
🎤مداح :حاج غلام حسین مردانی
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یادم نمیره،مصیبتای کربلا
یادم نمیره،اسارت تا شام بلا
یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها
یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا
برای من سخت تر
از کربلا،شام بود
مصیبتش بیشتر
از کربلا،شام بود
اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن
شادی میکردن و همه میرقصیدن
مارو به همدیگه نشون میدادن و
مسخرمون میکردن و میخندیدن
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها
یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا
یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا
یادم نمیره،نگاهشون به معجرا
یادمه که بستن
به دست و پام زنجیر
با طعنه میکردن
ماهارو هی تحقیر
مونده هنوز روی تنم کبودیا
که یادگاری از غم اسارته
زدن با تازیونه من رو بین راه
مثه بابام تنم پر از جراحته
امون از سنگ روی بام
زخمام نداره التیام
امون از شام ای امون از شام۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یادم نمیره،بزم یزید بی حیا
یادم نمیره،جام می و طشت طلا
یادم نمیره،چشمای هیز شامیا
یادم نمیره،محله ی یهودیا
بردن مارو اونجا
از وسط بازار
خواستن که بفروشن
ماهارو به اغیار
اونجا شنیدم از زبون عده ای
حرف کنیز و قلبمو همین شکست
از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها
با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست
امون از دیده ی عوام#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
12-maddahi-117.mp3
28.15M
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تمام عمر با گریه عجین بود
تمام عمر هرلحظه حزین بود
سِلاحش گریه بوده در نبردی
که در راهِ دفاع از جانِ دین بود
سبکتر از فرشته، بال میزد
پر پرواز او، اشک وزین بود
نشان مهربانی با ضعیفان
به روی شانههایش چون نگین بود
دعاهایش برای اهل تقوا
همیشه اوّلین و آخرین بود
صحیفه، شرح الفت با خدا و
فرار از دست ابلیس لعین بود
امیرِ نَفْس، در بالاترین وجه
سرآمد بر تمام مؤمنین بود
غلامش إذن باران داشت وقتی
که او در عرش، سجّادهنشین بود
ملائک، مستمندان نگاهش
امام آسمانها و زمین بود
قنوتش، وصلِ عرش و فرش میکرد
جهان در دست زینالعابدین بود
چهل سال آه، جانِ نازنینش
دچار زخمهای سهمگین بود
شهیدِ زخم عاشوراست مولا
شهیدِ روضهی باباست مولا
چهلسال است آقا داغدار است
چهلسال است چَشمش بیقرار است
چهلسال است که تقویمِ این مرد
تمامِ فصلهایش بیبهار است
ستون آسمان و جانِ دنیا
ولی در تنگنای روزگار است
پس از کربوبلا و قتلگاهش
همیشه چَشمهایش اشکبار است
هنوز از هتک حرمت در اسیری
دچار زخمهای بیشمار است
عبورش از دلِ بازار، سخت است
چه رنجی در ضمیرش، یادگار است
*به امام سجاد گفتن آقا مختار خروج کرده قتله ی کربلا رو داره میگیره به سزای عملشون میرسونه. فرمود: بگید ببینم از حرمله چه خبر؟ هرموقع او روگرفتن به من اطلاع بدید ما از عزا دربیاییم...*
چهلسال است خود را میکشاند
شهید زندهی چشمِ انتظار است
گذشته سالها امّا هنوزم
شبیه روز اوّل، داغدار است
برایش آب و نان و خاک، روضه است
همانگونه، حصیر و گوشواره است
اسیر کوفهای شد که برایش
علی کشتن به نوعی افتخار است
ندیده تاکنون چَشمانِ غیرت
از اینها بانویی را در اسارت
*امام سجاد علیه السلام تو بازار تشریف میبردن دید یه قصابی میخواد گوسفندی رو ذبحکنه. به قصاب فرمود:بگید ببینم آیا به اینحیوان آب دادین یا نه؟ آری آقاجان!رسم دین ماست شما یاد ما دادین. آری این ذبح سیراب شده .آقا شروع کرد ناله زدن.قصاب گفت آقا من حرف بدی زدم؟حضرت فرمود:نه! بابای غریبم رو با لب تشنه شهید کردن...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
زمزمه وزمینه شهادت حضرت رقیه،سبک(تا مشکتو تو آب زدی.
منتطرم تا که بیای، سر روی زانوت بذارم
رو صورت قشنگ تو، من گل بوسه بکارم
دل من رو توی ویرونه غم گرفته
میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته
به حال این دختر تنها وغریبت
میدونم قلب تموم عالم گرفته
بابا جون،.. بابا جون.. باباجون.. بابا جون۲
___________________
اومدی بابا با سرت، به دخترت سر بزنی
اومدی تا خرابه رو، نقشی ز حیدر بزنی
بیا بگم من براتو درد دلامو
بزارم روی لبای، خونیت لبامو
بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته
بگم که عمه همیشه داشته هوامو
باباجون....
____________________
گوشواره هامو بردنو، ببین گوشم پاره شده
دختر نازت باباجون، اسیر و آواره شده
رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی
مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی
سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته
مارو چرخوندن توی شام با دست بسته
بابا جون...
__________________________
حالا که اومدی پدر،دخترتم همرات ببر
از بسکه سختی کشیدم، اومده طاقتم بسر
نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی
زبعد تو شد بهار عمرم خزانی
دلم میسوزه برای عمه باباجون
. تو این سختی ها شده عمه قد کمانی
بابا جون...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شعر:اسماعیل تقوایی
زمزمه شهادت رقیه بنت الحسین(ع)سبک دامن کشان رفتی
شدکنج ویرانه، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا
دیدیم به رؤیایم، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا
زده آتش هجر بر تن زارم
به دست دشمن او گرفتارم، گرفتارم، گرفتارم
من سه ساله دخترم، ولی موسپید، ولی مو سفپید، ولی موسپید
تازیانه خورده ام، زقومی پلید، زقومی پلید، زقومی پلید
______________________
یکدم بیا بابا، به دیدار دختر، به دیدار دختر، به دیدار دختر
دل گشته بی طاقت، برای تو دلبر، برای تو دلبر، برای تو دلبر
بیا سر بر زانویت گذارم من،
اگر بینم تو را، غم ندارم من، ندارم من، ندارم من
بی تو شد به من جفا، بیا ای پدر، بیا ای پدر، بیا ای پدر
تو بیا وبا خودت، مرا هم بیر، مرا هم ببر، مرا هم ببر
_________________________
بابای من آمد، به دلداری من، به دلداری من، به دلداری من
تا با سری بی تن، کند یاری من، کند یاری من، کند یاری من
سرش را همچو یک گل ببویم من
به اشک دیدگانم بشویم من، بشویم من، بشویم من
جان من شود پدر، فدای سرت، فدای سرت، فدای سرت
مانده پس کجا پدر، تن وپیکرت، تن وپیکرت، تن وپیکرت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سعر:اسماعیل تقوایی
|⇦•قلب ما از تو غم عشق ..
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
قلب ما از تو غم عشق تقاضا دارد
چشم ما نیز فقط گریه تمنا دارد
قدر بال مگسی گوهر اشک غم تو
قیمتی بیشتر از گوهر دریا دارد
هرکه در بزم عزای تو قدم بگذارد
زیر پایش پرِ جبریل امین را دارد
غیر آغوش تو هرجا بروم نا امن است
روضه ات امن ترین جاست که دنیا دارد
آی مَردم به خدا تربت قدسی حسین
اثرِ بیشتری از دم عیسی دارد
نیستم در پی درمان مگر از دست حسین
عبد هنگام بلا چشم به مولا دارد
مرگ از زندگی بی تو سزاوار تر است
گذر عمر به همراه تو معنا دارد
پدرم نوکری آموخت به من روحش شاد
بهترین ارثیه را طایفۀ ما دارد
ظاهرش سرخ و کبود است اگر سینۀ ما
سند نوکریِ ماست که امضا دارد
سر شکستن وسطِ روضۀ تو چیزِ کمیست
عاشق از داغ تو گر جان بدهدجا دارد ..
دورِ گودال همه محو تماشا بودن
آه از این قوم مگر قتل تماشا دارد !!
کاش تنها به مصافِ سر تو می آمد
خنجرِ شمر نظر بر همه اعضا دارد
بی ادب بود که با چکمه به گودال آمد
مقتل تو چه کم از عرشِ معلی دارد
یتیمانِ امام حسن رو مثه بچههاش بزرگ می کرد و تمرین میداد .. اباالفضل علیه السلام شمشیر زدن یادش میداد .. همه او را آماده کردن برا کربلا .. گفت قاسمم، فردا به بلای عظیمی گرفتار میشی .. بمیرم برات .. هر کاری کرد اذنِ میدان بگیره عمو قبول نکرد .. اومد تو خیمه نجمه خانم .. عزیزم چی شده اینجور داری زار زار گریه می کنی .. فرمود عمو اجازه نمیده .. فرمود الان بهت سندی رو نشان میدم که اجازه بده .. ساروق بسته ای رو باز کرد دست خطِ امام حسن رو آورد .. خوشحال با عجله رفت خدمت ابی عبدالله .. انقدر با ادب بود، اول دست عمو رو بوسید گفت عموجان این دست خطِ بابامِ .. روایت داره وقتی نگاه کرد امام حسین دست خطِ برادر رو شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. ای غریب مدینه .. ابی عبدالله فرمود آمادۀ میدان کنند قاسم رو .. هر چی گشت خانم زینب زرهی اندازه نشد به تنِ قاسم .. دستمال سر رو براش تحت الحنک بست از بس که زیبا بود .. می گفت می ترسم چشمش بزنن .. واردِ میدان شد ( شنیدید ..) تا شروع کرد رجز خواندن إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ سِبطُ النَّبیِّ المُصطفی المؤتَمَن هـذا حسینٌ کالاَسیر .. ازرق شامی از بزرگانِ لشکرِ دشمنِ با همه بچه هاش اومده کربلا .. دونه دونه بچه هاش رو به درک واصل کرد .. آخرالامر خودش اومد تو میدان .. تا اومد تو میدان حضرت فرمود تو یل این لشکری؟! انقدر بی عرضه ای بندِ چکمه هات رو نبستی اومدی وسط میدان .. سرش رو انداخت پایین نگاه کنه به کفشش چنان با شمشیر زد ازرق شامی به درک واصل شد .. ابی عبدالله فرمود نجمه خانم دعاش کن .. شنیدید دورهش کردن .. اول کاری که کردن با نیزه دوره ش کردن از رو اسب به زمین افتاد .. تنها بدنی که جان داشت و زیرِ سم مرکب ها رفت .. یه مرتبه صدا زد عمو به دادم برس .. روایت میگه مثه بازِ شکاری حضرت خودش رو رسوند به بدنِ قاسم .. دید این کاکل و موی قاسم رو قاتل گرفته .. داره با خنجر سر رو جدا میکنه .. با شمشیر زد دستِ قاتل قطع شد .. قاتل با همون حالش قومش رو صدا زد ریختن دورِ ابی عبدالله .. یه وقت دید به آقایی از زیرِ سم اسب داره صدا می زنه عمو استخوان هام شکست ..
مهتابی درخشان شد عازم به میدان
بر پیشانی او سربندِ حسن جان
با ان تنکرونی شير انقلاب است
شاگرد ابالفضل پور بوتراب است
ای جانم حسن جان ..
نقش بازوی او الله ُمع الحق
افتاده به پایش بی سر جسم ازرَق
چون شیر جمل او چرخانده چو شمشیر
ار عرش الهی زهرا گفته تکبیر
ای جانم حسن جان ..
زیرِ سم مرکب کم کم قد کشیده
می آید صدایش بریده بریده
بس که پا کشیده روِ خاکِ صحرا
زنده کرده داغِ بی تابی زهرا
ای جانم حسن جان ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
حاج منصور ارضی شب ششم محرم-Segment 1.mp3
17.96M
|⇦•قلب ما از تو غم عشق ..
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾
|⇦•یا ابا عبدالله آقای من....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای دنیا و عقبای من، شیرینیِ رؤیای من
امروز من فردای من، یا اباعبدالله آقای من
آبروی دو عالمین، یا حضرت امام حسین
ای علت غمهای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من »
روضه های تو بیکران، ای بابای رقیه جان
فدای تو بابای من، یا اباعبدالله آقای من
از درد قتلگاه تو، خواهرِ بی پناه تو
در اومده صدای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من »
پیش چشمِ خیس مادر، با لبای تشنه آخر
کشتن تو رو ای وای من، یا اباعبدالله آقای من
غریبی و بغض صدات، بیکسی و اشک چشات
دلیل گریههای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
شاه شیب الخذیب من، شده غمت نصیب من
تویی سوز و نوای من، یا اباعبدالله آقای من
لعنت حق به دشمنت، بیرحمانه میزدنت
ای امام تنهای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
زخمای رو پیکر تو، گریههای خواهر تو
شد علت اشکای من، یا اباعبدالله آقای من
محاسنت به خون خضاب، خواهرتو دادن عذاب
بمیرم ای مولای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
با هرچی میشد زدنت، تکه تکه شد بدنت
ای وای من ای وای من، یا اباعبدالله آقای من
با اون حال پریشونت، با دیدههای گریونت
دعا کردی برای من یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_نریمان_پناهی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5837123312773240794.mp3
10.53M
|⇦•یا ابا عبدالله آقای من...
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
|⇦•عشق یعنی....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عشق یعنی: نوکری کنی و صِله ات کربلا باشه
عشق یعنی: کنج روضه بشینی و درد دل کنی
عشق یعنی: روضه های حسین برات سرپناه باشه
سر پناهمه روضه اشکه تنها سرمایم
نوکرات رفیقامن لارفیق لی الّا نوکرای تو
تکیه گاهمه بابات مادرت امید من
بچه هات عزیزامن لاحبیب لی الّا بچه های تو
درمون دردم آقا! دورت بگردم آقا!
هرجا برم هیچکی برام حسین نمیشه
از خیلیا تو دنیا دیدم مَحبت اما
هیچکی برام بازم امام حسین نمیشه
«حسین حسین درمون دردم
حسین حسین دورت بگردم»
عشق یعنی: موهایی که تو روضه کم کم سفید میشن
عشق یعنی: گریه های توو روضه وقتی شدید میشن
عشق یعنی:پیرغلامایی که پا عشقت فدا شدن
عشق یعنی:نوکرایی که مثل ارباب شهید میشن
نوکرا پر از نورن هیئتات پر از شورن
روضه هات شهید سازن لافَلاح لی الّا روضه های تو
تو نگاهت اکسیره هر دمت شفا بخشه
یک دعا بسه واسم لا نَجات لی الّا با دعای تو
ای بهترینم آقا! ای نازنینم آقا!
تا آخره عمرم پای کارت میمونم
منم رعیت تو یه عضو ملت تو
منم مثه سردار، سردارت میمونم
«حسین حسین درمون دردم
حسین حسین دورت بگردم»
عشق یعنی: کربلا با یه کوله و یک علم بری
عشق یعنی: از نجف تا حرم قدم به قدم بری
عشق یعنی: هم بمونی تو حسرت کربلا یه عمر
عشق یعنی: کربلا باشه خونتو هی حرم بری
کربلات که دنیامه گنبدت طلات عشقم
زندگیمه شش گوشه لا حَیات لی الّا کربلای تو
خیمه هات پر از اشکه علقمه ات همش روضه است
قتلگاه نفس گیره لا مَمات لی الّا غصه های تو
ای مهربونم آقا! دردت به جونم آقا!
خیلی دلم میخواد بیام قسمت نمیشه
خیلی گذشته آقا از آخرین کربلا
این بار دیگه نگو آقا نوبت نمیشه
«حسین حسین درمون دردم
حسین حسین دورت بگردم»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#اربعین
#حاج_محمد_بذری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Sh 01 Fatemieh Aval 1402 Bazri [Mohjat_Net] (4).mp3
2.04M
|⇦•عشق یعنی...
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمدرضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
|⇦•جانانم جانان من حسین...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای عشقت سرنوشت من
ای خاک تو سرشت من
ای بین الحرمینت بهشت من
تو دعای مستجابی حسین
تو برای من اربابی حسین
جانانم جانان من حسین
سلطانم سلطان من حسین
آغازم آغاز من حسین
پایانم پایان من حسین
«ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله»
یکتای یکتا صفت حسین
قرآنم ای خط به خط حسین
دنیا تا دنیایی میکنه
می شنوه از ما فقط حسین
ای رویای شیرین من
تو سر تا پا احساسی حسین
تو کعبه ی عباسی حسین
« ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله»
بیر دمین عیسایه ورمرم
بیر نازین عقبایه ورمرم
آند اولسون آدیوا یا حسین
بیر توکون دنیایه ورمرم
سن شادی و نشاطیمسن
سن ذکر عرفاتیمسن
سن کشتی نجاتیمسن
منیم عشقیم وطنیندی حسین
منیم زندگیم سنیندی حسین
«ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_مهدی_رسولی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
014-Namahang-Jananam-Hossein-www.Ziaossalehin.ir-Rasouli-ht.mp3
2.67M
|⇦•جانانم جانان من حسین...
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مامزد عزاداری ازفاطمه میخواهیم....
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
ما شفای مرضا روا از فاطمه میخواهیم
ما برات مدینه از فاطمه میخواهیم
ما برات کربلا از فاطمه میخواهیم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
بانوی روز جزا دستم به دامانت
حاجت ما کن روا جانها به قربانت
پرونده ما را امضا نما زهرا
فاطمه یا فاطمه بر ما عنایت کن
روز محشر فاطمه مارا شفاعت کن
پرونده مارا امضا نما زهرا
ای امید قلب ما امروز نظر فرما
این قدم ها را مدینه رهسپر فرما
پرونده ما را امضا نما زهرا#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه و توسل جانسوز _ ویژه شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها _سیدمهدی میرداماد

همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
امان ای دل،امان ای دل
*اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
ببین از داغ تو خیلی شكستم
شكستم که چنین از پا نشستم
*حسین! شوهرم هم منو نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله! اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ...*
شكسته دشمنت از بس دلم رو
چنان گشتم كه نشناسی كه هستم
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
*اون لحظه های آخرِ عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن...چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم زیر آفتابِ...*
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
منو كابوسِ شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تو را سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
*داداش! از چهارسالگی هر کی به من رسید،گفت:زینب! حسینت رو کربلا میکُشن...من از چهارسالگی منتظرِ کربلام،اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه،مادرم بقچه ی کفن هارو که بازکرد،کفنِ خودش رو داد،کفنِ بابام رو داد،کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره...
بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه...
داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه کرد گفت: "لایوم کیومک یا اباعبدالله... " داداش! هرچی شنیدم این کلمه هابود،کربلا شنیدم،سر برده شنیدم،گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم،داداش! کسی بهم نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده...داداش! همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن،همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند..
اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت...داداش! همه لحظه ها سخت بود،فقط یک جا خیلی سخت گذشت،یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم،یه جایی که خودم همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند اسارت...حسین....
ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به کمر گذاشت"الآن انكسر ظهری " ای حسین...
.
؛❁﷽❁
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
( بخش ۲)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام چراغ سحر رقیه
خوش اومدی تاج سر رقیه
کجا بودی چرا منو نبُردی
خسته شده همسفر رقیه
تا سر باباشو دید سوال کرد این سر کیه؟
گفتن این سر بابات حسینه، شروع کرد با سر باباش درد و دل کردن
بابا
یادت میاد اون موقع ها مدینه
میگفتی دخترم پیشم بشینه
حالا نشستم گوشه ی خرابه
الهی چشمت روز بد نبینه
بابا جونم
هر موقع از چیزی گلایه داشتم
سر روی شونه ی عمو میذاشم
مدینه روزگار خوبی داشتیم
یادش بخیر عجب عمویی داشتم
حالا میخاد گلایه کنه به بابا، چی میگه؟
با با جونم
بعدِ تو دست بچهها رو بستن
غَما یه جا توی دلم نشستن
گلایه هام زیاده یکیش اینه
ببین زدن دندونمو شکستن
بابا، بابا.....
راستی دیدی همه تنم کبوده
یکی بگه گناه من چی بوده
این همه غم دیدم ولی بعضیا
میگن رقیه کربلا نبوده
آره ، رقیه کربلا بود،همه ی مصائبو دید
حدود ۱۵۰ سال قبل، یه پیرمردی تو شهر دمشق، بنام سید ابراهیم دمشقی، حدود ۹۰ سالشه، از ساداته، سه تا دختر داره، یه شب دختر بزرگش خواب عجیبی دید گفت خواب دیدم بی بی رقیه ی سه ساله، تو عالم خواب بمن فرمود به بابات ، سید ابراهیم، بگو بیاد قبر منو تعمیر کنه ،آب افتاده کنار قبرم، بدنم در آزارو اذیته، صبح داستانو برا باباش، تعریف کرد میگن سید ابراهیم دمشقی از والی دمشق ترسید گفت اینا همه اهل تسنن هستن، به حرف من گوش نمیدن، فردا شب دختر دومی همین خوابو دید شب بعد دختر سومی، شب بعد خود سید ابراهیمم این خوابو دید بی بی رقیه با عتاب ، بهش گفت چرا قبر منو تعمیر نمیکنی، چرا معطل میکنی؟!اومد پیش والی دمشق ،داستانو تعریف کرد، والی دمشق استقبال کرد، همه ی علمای شیعه و سنی رو جمع کرد اومدن در حرم بی بی رقیه، گفتن کلیدو بدید دست به دست، همه کلید بندازن، هر کس قفل به دستش باز شد، ميتونه بره تو حرم، یکی یکی همه علما، اهل شیعه، تسنن، همه کلید انداختن، قفل باز نشد،گفتن سید ابراهیم، بیا خودت کلیدو بنداز، کلیدو انداخت قفل در باز شد،گفتن همه بیرون بایستند فقط سید ابراهیم و یکی دو تا بنا وارد بشن، اومدن، قبرو شکافتن، رسیدن به لحد، لحدو برداشتن، سید ابراهیم دمشقی میگه دیدم یه جنازه ی یه دختر نا بالغ، حتی کفن به تنش نپوشیدند با همون لباسای پاره ، هنوز آثار کبودیا رو بدنش دیده میشه، گفت یه پارچه ی تمیزی ،رو این بدن، انداختم، بدنو از قبر بالا آوردم سه روز، طول کشید تا این قبر، تعمیر شد،سید ابراهیم این سه روز، جنازه ی نازنین رقیه خاتون رو رو پاش نگه داشت ، نه خواب به چشمش اومد نه گرسنه شد، بعد سه روز بدنودوباره داخل قبر گذاشت، قربونت برم خانوم، بعد هزار و چند صد سال، هنوز کبودیای بدنت خوب نشده خانوم، آه،
بابا بابا
یه بند دیگه و عرضم تمام
بابا
مگه ازم خبر نداشتی بابا
چرا منو تنها گذاشتی بابا
حالا که اومدی منو بغل کن
یه وقت نگن دوسم نداشتی بابا
بابا....
سرِ بریده نبینم گریونی
امشبو پیش دخترت مهونی
خودم هوای دندوناتو دارم
میشه یه کم قرآن برام بخونی؟(۱)
همینطور که با سر باباش، حرف میزد یه مرتبه دیدن، صدای رقیه قطع شد زینب شاید خوشحال شد گفت بالاخره،رقیه خوابش برد، الحمدلله، اومدن هر چی تکونش دادن دیدن دیگه حرف نمیزنه، لبهاش روی لبهای باباست، از غصه جون داده.
صلی الله علیک یا مولای یا اباعبدالله
(۱)✍#محمد_آسلیمی اراک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_سوم_محرم
#حضرت_رقیه(علیها سلام )
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
#دستگاه_شور
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی_آنلاین_شخصیت_امام_سجاد_حجت_الاسلام_قرائتی.mp3
4.49M
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
♨️اهل بیت مظلومند!
🎙حجت الاسلام #قرائتی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
📚سال شهادت امام سجاد(علیه السلام)؟
1⃣نظریه اول:[سال۹۴ ه.قمری]
«فَإِنَّهُ مَاتَ فِي سَنَةِ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ»
👥قائلین :
۱)شیخ مفید(متوفی سال۴۱۳ق)(۱)
۲)شیخ طوسی(متوفی سال۴۶۰ق)(۲)
۳)ابن اثیر(متوفی سال۶۳۰ق)(۳)
۴)اربلی(متوفی سال۶۹۳)(۴)
۵)علامه مجلسی(متوفی سال۱۱۱۰ق)(۵)
2⃣نظریه دوم:[سال ۹۵ ه.قمری]
«مَاتَ فِي سَنَةِ خَمْسٍ وَ تِسْعِينَ»
👥قائلین :
۱)شیخ کلینی(متوفی سال۳۲۹ق)(۶)
۲)مسعودی(متوفی قرن چهارم)(۷)
📚روز شهادت امام سجاد(علیه السلام)؟
دو نقل مشهور در میان سایر نقلهای دیگر!
1⃣نظریه اول : [۱۲ محرم]
«فِي ثَانِی عَشَرَ اَلْمُحَرَّمِ»
👥قائل :
۱)شیخ طبرسی(متوفی سال۵۴۸ق)(۸)
2⃣نظریه دوم : [۲۵ محرم]
«فِي خَمْسَةَ وَ عِشْرِينَ اَلْمُحَرَّمِ»
👥قائلین :
۱)اربلی(متوفی سال۶۹۳ق)(۹)
۲)کفعمی(متوفی سال۹۰۵ ق)(۱۰)
۳)شیخ طوسی(متوفی سال۴۶۰ق)(۱۱)
۴)سید محسن امین(متوفی سال ۱۳۷۱ق)(۱۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۳۹
۲)مصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۷۸۷
۳)الکامل ابن اثیر، ج۴، ص۲۳۸
۴)كشف الغمة اربلی، ج۲، ص۲۹۴
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۶، ص۱۵۱
۶)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۶۸
۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۱۶۰
۸)اعلام الوری طبرسی، ص۲۵۶
۹)کشف الغمه اربلی، ج۲، ص۲۹۴
۱۰)المصباح کفعمی، ص۵۰۹
۱۱)مصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۷۸۷
۱۲)اعیان الشیعه مرحوم امین، ج۱، ص۶۲۹
✅هنگامی که آیه مودت یعنی «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» نازل شد، خداوند متعال به حضرت رسول اکرم(ص) امر فرمود که به آنان بگو : من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم[اهل بیتم]! (شوری۲۳)
✍طبق منابع #امام_سجاد_علیه_السلام هنگام بازگشت از شام، برای مردم مدینه خطبه ای خواندند که در فرازی از آن آمده است که حضرت(ع) فرمود :
📋«وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا»
♦️به خدا قسم! اگر حضرت رسول اکرم(ص) به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان میداد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند با ما چنین کاری بکنند!(۱)
📚منبع :
۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۲۰۰