eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
(بعداز شهادت) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم.. یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸دلا بیا به سرای علی سری بزنیم 🔸به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم 🔸خبر رسیده که این روزها علی تنهاست 🔸بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم 🔸نشد برای مریض علی گلی ببریم 🔸بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم 🔸کسی به گرد یتیمان او نمیگردد 🔸بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم 🔸کنون که جان علی خفته است در دل خاک 🔸بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم ⬅️حالامردم مدینه راحت شدید مادرمان روکشتید دیگه صدای مادربه گوش نمی رسد اخه خودشان گفتند یاروز گریه کن یاشب خسته شدیم از گریه هات(روز) شب یتیمی بچه های مولایمان امام علی است ای کسانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای می دونم حاجت داری گرفتاری مریۻ داری جوان داری برای هرحاجتی امدید ازمادر پهلو شکسته درخواست نماید حاجت روا میشید اول مجلس همرا بشیم با صاحب الزمان بگیم اقاجان درکجای عالم در عزای مادر نشستی همه باهم صداش بزنیم یا صاحب الزمان ۲ ⬅️ابن عباس میگه بعد شهادت بی بی فاطمه رفتم سری به امیرالمومنین بزنم همین که وارد دهلیز خانه شدم دیدم فاتح بدر و خیبر - لنگر زمین و آسمان - رو زمین نشسته - حسنین رو زانوان علی نشستن - زینبین دور بابا میگردن - حضرت با انگشت موهای زینب رو مرتب میکرد - ابن عباس میگه یه صحنه ای دیدم جگرم آتش گرفت - هرخانه ای مادر از دست میده پدر دور بچها میگرده آخ قربان دردهای دلت برم آقا- نمیدانم داغ فاطمه چه کرده با امیرالمومنین که بچها دارن دور بابا میگردن اما عزادران مرگ مادربرای دخترها سخته چون مادر انیس دخترها راز دل به مادر میگه انشاالله هیچ خانوادهای را داغ مادرنشان ندهدیکی ازخاطرات مادرچادورنماز که هیچ وقت یاد دخترنمی ره ... میگه زینب رفت چادر مادر رو پوشید اومد جلو بابا راه میرفت - بابا جان ببین شبیه مادرم شدم یا نه آخ قربان دردهای دلت برم بی بی - میخواد دل بابا روشاد کنه )همه ما می دونیم دخترها علاقه ی زیادی به بابا دارند ومعرف هستد به بابای اما عزیزان عزدار شما بمن بگیدکدام روزه را بخونیم که اسم زینب نباشه سلام ما به آن خانمی که یه عمری مصیبت کشید اما صبر کرد چهارپنچ سال نداشت داغ جدش رسول الله رادید صبر کرد هنوز غسل پیامبر خشک نشده بود پهلوی مادرش زهرا راشکستند جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند اما صبر کرد فرق شکسته باباش علی را دید صبر کرد یک روز هم تکه های جگر برادرش حسن رادیدبازهم صبر کرد درروز عاشورادرنصف روزجلو چشمانش تمام عزیزانش را شهید کردندبازهم صبر کردتمام دل خوشهای زینب حسین بود اما امان از آن لحظه ای که حسینش هم صدا زد خواهرم زینب من هم رفتم عرضه داشت حسینم برای من که کسی نمانده توهم میخوای بری زینب رو تنها بگذاری ای یادگار مادرم حسین اگر دست ولایت ابی عبدالله نبود بی بی زینب در کربلا جان میداد ابی عبدالله فرمودند: خواهرم آنقدر بی تابی نکن تا صدای تکبیر میاد بدان من زنده ام اما دیدند صدا آقا به گوش نمیرسه همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند حسین آرام جانم ..حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چرا بانوی من امروز از جا بر نمی خیزی زاشک فضه و افغان اسما بر نمی خیزی به هنگامی که خوابیدی تو خود گفتی صدایم کن صدایت می کنم آهسته امّا بر نمی خیزی چنان هر روزحاضر کرده ام آب وضویت بود وقت نماز ظهرآیا  بر نمی خیزی حسن بالای سر گرید چرا سر بر نمی گیری حسین افتاده برپایت که بر پا بر نمی خیزی صدای کوبه ی در می رسد گویا علی آمد نه بهر من چرا از بهر مولا بر نمی خیزی دلها بره مدینه ، فرمودند : اسماء برایم آب بیاور وضو گرفتند ، به روایتی غسل کردند ، خود را معطر نمودند ، جامه نو به تن کرد آخر فاطمه می خواهد به ملاقات رسول الله برود ، یک جامه به بدن کشیدند فرمودند  : اسماء ساعتی صبر کن ، مرا صدا بزن اگر دیدی جواب ندادم بفرست مسجد امیر المؤمنین را خبر کنند ، اسماء می گوید: ساعتی بعد زهرا را صدا زدم ، دیدم جواب نمی دهد ، همین که جامه را از روی زهرا کنار زدم دیدم فاطمه جان داده ، صدای ناله اسماء بلند شد ، گریبان خود را چاک زد  حَسنین وارد خانه شدند اسماء هیچوقت سابقه نداشت مادر این موقع بخوابد . دوید امام حسین کنار بستر مادر همین که بدن مادر حرکت داد  دید مادراز دنیا رفته صدا زد : یا اَخاه آجَرَکَ اللهُ فی ِ الوالِدَةِ . امام حسن آمد کنار بدن مادر صورت به صورت مادر گذاشت ، امام حسین صورت به کف پای مادر ، صدا می زند مادر من حسینم با من حرف بزن . اینجا صورت به کف پای مادر جوانش گذاشت کربلا هم خم شد کنار بدن علی اکبر ، صورت به صورت غرق خون میوه ی دلش علی اکبر گذاشت ، همه بگوئیم یا حسین .
به به چقدر لذت بخشه تو بهشت همسایه رسول خدا (ص) باشیم ! اونجا مثل پروانه دور پیامبر (ص) می گردیم چه نعمت و لذتی بالاتر از این ؟ چه لذت وخوشی بالاتر از این که در بهشت هر لحظه چهره ی نورانی رسول خدا (ص) رو نظاره گر باشیم ؟ همسایه ی رسول خدا بودن یعنی همسایه فاطمه (س) و علی (ع) و حسن وحسین (ع) بودن ، یعنی همسایه ی عباس (ع) و زینب (س) بودن یعنی همسایه اهل بیت (ع) بودن ، چرا که انبیاء و اهل بیت (ع) در بهشت همسایه ی رسول خدا (ص) هستند ، چقدر لذت بخشه هر لحظه اهل بیت (ع) رو کنارمون ببینیم اونجا راحت حسینو در کنارمون می بینیم ، اصلا"  لذت بهشت به دیدن چهره ی دلربای حسینه ! ولی آی مردم ! آی دوستداران رسول خدا (ص) یه سؤال برای من پیش اومده و اونهم اینه مگه میشه همسایه پیامبر (ص) بود و با هیزم و آتش در خانه ی دخترش فاطمه (س) رو آتش زد ؟ خدایا ! خیلی ها تو دنیا همسایه ی اهل بیت (ع) بودند خیلی ها همسایه ی علی (ع) و فاطمه (س) بودند ، خیلی ها از بچگی همسایه حسن و حسین (ع) بودند پس چرا جزء کسانی شدند که سیلی به صورت زهرا (س) زدند ؟ پس چرا پهلوی فاطمه (س) رو شکستند ؟ چرا تو گودال قتلگاه اون جور حق همسایگی رو بجا آوردند ؟ نه خدا باورم نمیشه مگه میشه همسایه ی حسین (ع) بود و سر از بدنش جدا کرد ؟ مگه میشه همسایه ی حسین (ع) بود و روی سینه ی حسین (ع) نشست ؟ خدایا ! منو به اونجایی نرسون که در برابر امامم بایستم من امروز اومدم با امام زمانم عهد ببندم با امام زمانم بیعت کنم ، این چه حرفهاییه که من دارم میشنوم ؟ آقا جان ! یابن الحسن ! شما نگاه به کسانی نکن که همسایه رسول خدا (ص) بودند و در خانه دخترش رو آتش زدند ! نگاه به اونهایی نکن که همسایه حسین (ع) بودند و زینبشو اسیر کردند ! نگاه به اونهایی نکن که زینبو تو بازار شام ، جلوی چشمان نامحرمان چرخوندند، نگاه به اون سنگ دلهایی نکن که تو بیابونا دنبال بچه های حسین (ع) می دویدند و گوشواره از گوش بچه های حسین (ع) می کشیدند ! به این مردم و عاشقان خودت نگاه کن که اومدند در خونه ات ! نگاه به این محبین خودت کن که قراره پروانه وار دورت بچرخند ! نگاه به ما شیعیانی کن که از درد فراغت داریم دق می کنیم ! یابن الحسن تو رو خدا ، خاطره ی تلخ بی وفایی مردم کوفه رو از ذهنت پاک کن ، این مردم مثل مردم کوفه نیستند که امامشونو به گودال قتلگاه بفرستند ! آخه قراره همه ی ما در رکاب شما باشیم ، قراره برات سربازی و غلامی کنیم ! آقا جان باور کن ما اون آدمهایی که خون به دل رسول خدا (ص) و علی (ع) کردند فرق داریم ! تو رو خدا دیگه بیا ! تو رو به مادرت فاطمهء زهرا (س) بیا ! خودم فدایی تو میشم ! خودم پدر و مادر و بچه هامو فدات میکنم ! خودم شبانه روز دورت میگردم ، تو رو به لبهای خشکیده ی علی اصغر (ع)  بیا ! بخدا مادرت انتظار قدمهات رو میکشه ! نذار بیشتر از این دشمنان ، ما رو سرزنش کنند ، نذار بیشتر از این بی صاحب باشیم ! نذار فکر کنند ما بی صاحب و بی اربابیم ! جان عمه سه ساله ات رقیه خاتون دیگه بیا !
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بگو آقا جان یابن الحسن خیز و با نغمه مادر مادر رو نما بر حرم پیغمبر کن برون از دل خاک آن دونفر گو به سوز جگر و دیده تر که شما از چه به هم پیوستید پهلوی مادر ما بشکستید بمیرم برات زهرا جان... یه وقت بین دیوار و در صدای نالش بلند شد یا فضه الیک و خذینی فقد والله قتل ما فیه احشایی من حمل چی گفت بین درو دیوار آرزوی حیدر آنجا کشته شد اونایی که زمزمه دارن ناله دارن بیان با نالشون وسط میدون آرزوی حیدر آنجا کشته شد هم پسر هم مادر آنجا کشته شد این نالت نشون میده امشب دلت برا مدینه تنگ شده دلت برا اون شهری تنگ شده که همه جاش چراغونه اما تویه قبرستون یه شمه هم روشن نکردن آرزوی حیدر آنجا کشته شد هم پسر هم مادر آنجا کشته شد میدونی کربلا از کجا شروع شد تا ابد دل مضطر وغم دار شد آخ هر چه شد بین در و دیوار شد شب جمعه ای برا این مردم چی میخوای بخونی یابن الحسن ببخش آقا سیدای مجلس. ببخشید منو واقعا برا خودم روضه حضرت زهرا خوندن سخته راست میگم اما یه موقعایی یه گوشه ای از این مصائب و آدم باید بگه که تاریخ از یاد نبره چی گفتی گفتی هر چه شد بین در و دیوار شد آره والله شب جمعه ایا خیلیا رفتن برا اربعین کربلا خیلیا دارن آماده میشن برن کربلا امشب کربلا مهمون داره امشب غوغاس کربلا همه انبیا و اولیا میرن زیارت حسین اما همه یه طرف یه مهمون قد خمیده امشب داره میاد کربلا تا دم سحر ناله میزنه بُنَیَّ هر چه شد بین در و دیوار شد من میخوام بگم اگه مادر و بین در و دیوار جسارت نمیکردن میبینم بعضیا پیش پیش رفتند وسط گودال اگه مادر و بین در و دیوار نمیزدن اگه به مادرجسارت نمیکردن کی جرات میکرد کنار بدن پاره پاره-زینب و بزنه یه وقت صداناله نازدانه بلند شد صدا زد بابا پاشو ببین دارن عمه مو میزنن-حسین التماس دعای فرج
. حضرت زهرا (س) از رسم تشییع جنازه ی عرب ناراحت بود ؛ چون بدن میت را روی تخته ای می گذارند و روپوشی روی آن می اندازند .حجم بدن میت معلوم بود . اسما عرض کرد : آن زمانی که من در حبشه بودم ؛ مردم حبشه برای حمل جنازه چیزی را که پوشاننده بود ساخته بودند به طوری که دیواره داشت و حجم بدن معلوم نبود . اسماء به درخواست حضرت زهرا (س) آن را ساخت . عرض میکنیم :ای اسماء خدا خیرت بدهد که این تابوت دیواره دار را ساختی وگرنه نمی دانم در جریان تیراندازی به تابوت امام حسن (ع) چه بر سرجنازه ی امام می آمد ؟حضرت عباس (ع) چه حالی میشد و چه میکشید ؟ نمیدانم امام حسین (ع) در آن حال چه میکرد ؟ به هر حال در جریان تشییع جنازه ی امام حسن و تیرباران جنازه ی او تابوت بین بدن و تیرها فاصله ایجاد کرده بود ولی دلها بسوزد برای غریب کربلا بدن امام از تیرها و نیزه ها و شمشیرها و سنگها و چوبها و... قطعه قطعه شد و زیر سم اسبان قرار گرفت و استخوانهایش خرد شد . کی بود گمانم که کند دشمن جانی بر مصحف صد پاره پاره ی من اسب دوانی ممنوع شود دیدگانم از اشک فشانی مهلت ندهندم که کنم مرثیه خوانی    منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
Hasan-jamaliCheshmay-khis-man-128.mp3
5.91M
: حاج حسن جمالی : مناجات با امام زمان (عج)👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇😭😭😭😭😭😭😭😭😭 چِشایِ خیس من گواه این غمه هرچی صدات کنم (دلم میگه کمه)۲ نگاه کنی به من تو این شلوغیا تورو قسم میدم (به مادرت بیا)۲ بدون تو چه بی کس و کارم خرابه حال این دل زارم طبیبی و منم که بیمارم بقیة الله بیا و یک نظر به حالم کن به شوق دیدنت دچارم کن به خاطر حسین حلالم کن بقیة الله، بقیة الله گذشته عمرمو ندیدمت هنوز ولی دلم آقا (روشنه مثل روز)۲ میای و می‌بری دلامونو حرم تو روضه‌خون میشی (به جای محتشم)۲ (میگی برامون از غم زینب ز سوز و آه و ماتم زینب روضه‌ی قامت خم زینب بقیة الله، بقیة الله)۲
. تشنه... آتش هجرت بسوزاند همه جانم حسین مثل عشاق جدا افتاده گریانم حسین یا که می گریم برایت یا تباکی میکنم از حرم جا مانده ام ، خیلی پریشانم حسین بی قرار دیدنِ آن مضجع نورانی ام تشنه ی یک نافله در زیر ایوانم حسین لا تؤاخذْنی ، که از دوری تو دق میکنم با حرم نه ، جور دیگر تو بسوزانم حسین از قدیمی ها شنیدم ، قبه ات دارالشفاست من مریض عشقم و محتاج درمانم حسین در مفاتیح الجنانش، شیخ ما ذکری نگفت... چاره ی دلتنگی خود را نمی دانم حسین هر شب جمعه زیارت ، حسرت این نوکر است ساکن کرب و بلایی و من ایرانم حسین بهر تسکین دلم از داغِ دوریِ شما روضه ی ویرانه را با آه میخوانم حسین ✍ .
. چگونه شرح دهم ماجرای سیلی را شنیده گوش مدینه صدای سیلی را سه ماه زیر نقاب است چشمِ صِدّیقه که صورتش ندهد شرح جای سیلی را نشاند کینه ی شیطان به دست سنگینش میان قلب علی ردّ پای سیلی را خدا عذاب جهنم‌ْ زیادتر دهدش گذاشت آنکه در آنجا بنای سیلی را چگونه در شب غربت علی ز چهره ی ماه بشوید آنهمه خونْ زخمهای سیلی را سفید موی غم مادرش، حسن، دلخون تمام عمر گرفته عزای سیلی را ✍ .
. 📝 🖊 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نترس ای دل غمدیده روزگار این است اگرچه تلخ، ولی انتهاش شیرین است نترس آینه‌ی ما ترک نخواهد خورد بدون فتنه که ایمان مَحک نخواهد خورد بایست، کوه صَلابت میان دوران‌ها! نترس، سَرو رشید از خُروش طوفان‌ها! اگر چه دفتری از داغ بر جَبین‌ها هست نترس در دل تاریخ بیش از این‌ها هست... دَریغ و درد که جان از میان پیکر رفت ز دشت ما صد و هفتاد تا کبوتر رفت دلا بسوز، بسوز و همیشه روشن باش به سوگواری فرزندهای میهن باش   دوباره سوز خزان در میان باغ افتاد میان سینه‌ی ما داغ روی داغ افتاد به مرثیه صد و هفتاد مثنوی داریم نترس باید از امروز دلْ قوی داریم اگرچه غرق عزاییم، گرم پیکاریم اگر بنای عزا هست، ما عزاداریم بدان که دشمن این خاک، فکر جنجال است اگر چه خاطر غمگین گرفته، خوشحال است خداست آگه از این‌ها چه در درون دارند؟! که در مصیبت این داغ، جشن خون دارند اگر چه هیچ مَجال نفس کشیدن نیست وظیفه من و تو پای پس کشیدن نیست دقیق باش که از پشت سر کمین نخوری به مکر دم ‌به‌ دم دشمنت زمین نخوری ببین رفیق که در جبهه‌ی مقابل کیست مبر ز یاد که در این میانه قاتل کیست همانکه بر شرف و خاک ما تهاجم کرد سپس به سیلی حق دست و پاش را گُم کرد به وعده‌های الهی رفیق شک نکنی!! به گوشه‌گیری خود ظلم را کمک نکنی!! اگرچه داغ، از این سینه صبر برده عزیز خداست یاور دینش، خدا نمرده عزیز به باغ ما غم پژمردگی است؟ هرگز نیست! کنون زمانه‌ی سرخوردگی است؟ هرگز نیست! برای ما و تو بی‌امتحان نبوده شبی ز دامنت بتکان گرد عافیت ‌طلبی اگرچه داغ بزرگ است و سینه سنگین است ز شرم و غم سر سردار اگر چه پایین است بدان که وضع جهان این چنین نخواهد ماند سِلاح این شهدا بر زمین نخواهد ماند مباد آنکه ز خاطر بریم آن‌ها را به سنگ کینه نکوبیم قهرمان‌ها را بگو که دشمن دلسوز ماست؟ هرگز نیست میان جنگ که تضعیف دوست جایز نیست چو کوه پیش روی فتنه‌ها مقاوم باش از این به بعد برادر!! تو حاج قاسم باش از این به بعد به میدان رزم بخت تو چیست؟ بگو برادر من! انتقام سخت تو چیست؟! چو لاله باش، به دامان صخره‌ها گل کن اگر که سنگ شود فتنه‌ها تحمل کن بدون فتنه بگو کی مسیر ما طی شد؟! نترس مؤمن اگر فتنه‌ها پیاپی شد بلند شو که زمان خروش طوفانی است که در وجود تو یک قاسم سلیمانی است ز حاج قاسمِ نفست غبار را بتکان و گرد غفلت از این روزگار را بتکان ز هر که غیر خدا ناامید باید بود برای فیض شهادت، شهید باید بود شهید ما پُر از این حال بود بندگی‌اش شهید بوده خودش در تمام زندگی‌اش شهید ما که جهان را پُر از تحیر کرد به خون پُر ثمرش نان دشمن آجر کرد همانکه ثانیه‌ای از جهاد خسته نشد مسیر سرخ شهادت به روش بسته نشد همانکه بود زبانزد به غیرت خاصش جهان به لرزه درآمد ز اوج اخلاصش همان‌که وقت شهادت به قطره قطره‌ی خون نوشته بود مِنَ المُجرِمینَ مُنتَقِمون... شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. ▪️مجلس کامل روضه حضرت زهرا س ▪️ سيل اشكم راه بينائي گرفت  بند بندم عطر زهرائي گرفت عشق را از فاطمه آموختم  چشم بر دست كبودش دوختم   دست او صدها گره وا مي كند  دست او والله غوغا مي كند دست او مشكل گشاي عالم است  روي آن جاي لبان خاتم است دست او دنياي احسان و صفاست  دست او مشكل گشاي مرتضي است حيف شد آن دست را دشمن شكست  با غلاف تيغ اهريمن شكست گويمت از قصه شهر نبي  از شرار آتش و بيت علي درد بود و آتش و افسردگي ياس يود و سيلي و پژمردگي آه بود و ناله و بغض گلو  پهلوئي بودو لگدهاي عدو در ميان كوچه آن دنيا پرست راه را بر مادر سادات بست گويمت سر بسته در آن كوچه ها  فاطمه گم كرد راه خانه را آه اي مجنون زبان در كام گير  لب فرو بند و كمي آرام گير ......... . از همینجا دلا رو روانه ی مدینه کنیم، مثله همچین شبایی ،امیرالمؤمنین کنار بستر بی بی نشسته بود و صدا میزد زهراجان: اما برای رفتنت خیلی جوانی حالا که من اینجا غریبم بار بستی؟! حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی؟ بابای خاکم، التماست می کنم که- -بی من مشو ای مادر آب، آسمانی کمتر بگو با من (امیرالمؤمنینم!) أشهد مگو با این زبان بی زبانی حالا برای اینکه من چیزی نفهمم درکوچه خاک چادرت را می تکانی!؟ اندازه ی یک عمر پیرت کرده بانو سنگینی آن ضربه دست ناگهانی یک نیمه از روی تو، صبح  روشن من نیمی دگر مثل غروبی ارغوانی رو از علی می گیری اما زیر چادر پنهان  نگردد مَحرمم، قدکمانی الهی بمیرم برا دل امیرالمومنین ... هی نگاه بصورت بی بی میکنه ... اما یکدفعه با یه صدای جانسوزی گفت فاطمه جان: تا خدا هست و خدایی می‌کند حیدر از تو عذر خواهی میکند
1M
▪️ ▪️سیل اشگم راه بینایی گرفت... ▪️روضه و مرثیه حضرت زهرا س
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باز هم روضه گرفتی در کجا یابن الحسن در مدینه یا نجف یا کربلا یابن الحسن باز شاید در خیال انتقام مادری بر ظهورت می کنی دائم دعا یابن الحسن در سکوت خیمه ات تنها صدای آه توست نیست در دور وبرت یک آشنا یابن الحسن رسم هر بزم عزا این است که در پیش در خیر ِمقدم گو شود صاحب عزا یابن الحسن پس کجای روضه ی ما بی قرار مادری تا پیام تسلیت گویم تو را یابن الحسن دق نکردم من اگر در این عزا شرمنده ام کی شود این روضه ها حقّش ادا یابن الحسن با چه جرمی روبروی چشم‌گریان حسن شد به روی مادرت سیلی روا یابن الحسن؟ مادرت را بین کوچه از سرکینه زدند روبروی همسرش چل بی حیا یابن الحسن کوچه آغاز جسارت در زمین نینواست شد دوشنبه مطلع کرب و بلا یابن الحسن شد تأسّی بر جفای کوچه و درکربلا شد به جدّ بی کَسَت صدها جفا یابن الحسن زد یکی او را به نیزه دیگری با خنجرش پیرمردی آمد و زد با عصا یابن الحسن روبروی عمه ی مظلومه ات رأس حسين شد جدا و رفت روی نیزه ها یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. |⇦•دنیای من بی تو.... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── *خیلی روضه ی کوچه سخته، زیاد هم نمی‌مونیم تو کوچه، باید رد شد رفت، یه لحظه شد تو کوچه، یه لحظه دنیای حسن تار شد..* دنیای من بی تو سوت و کور و پوچه کاشکی اون روز بودم اونجا توی کوچه کاش تو کوچه ها قاتل نمی رسید من بمیرم آخر تو از نفس افتادی کاش میشد خدا اون کوچه ناپدید دستای لرزونو تو دست حسن دادی نذر تو جوونیمو آوردم مادر کاش من جات ضرب سیلی میخوردم میموندی، من جای تو میمردم غم که آوار می‌شود ای وای درد بسیار می‌شود ای وای خواب دشوار می‌شود ای وای سرفه خونبار می‌شود ای وای روضه تکرار می‌شود ای وای غربت بی حدش به یادش هست هق هق ممتدش به یادش هست پسر ارشدش به یادش هست قاتلی که زدش به یادش هست تا که بیدار می‌شود ای وای کن دعا که دگر زمین نخورد هیچ زن در گذر زمین نخورد لااقل بی خبر زمین نخورد پیش چشم پسر زمین نخورد که چنین زار می‌شود ای وای شهرِ صد رنگ بود و مادر بود نیت چنگ بود و مادر بود کوچه ای تنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود ای وای خواست پیشش سپر شود که نشد۷ سدّ چندین نفر شود که نشد مانعی در گذر شود که نشد قد او بیشتر شود که نشد حرف اَنظار می‌شود ای وای وای از ازدحام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم آه بیتُ الحرام و نامحرم چشم خونبار می‌شود ای وای کمرش را گرفت برخیزد پسرش را گرفت برخیزد چادرش را گرفت برخیزد تا سرش را گرفت برخیزد همه جا تار می‌شود ای وای با رخ خیس و چهره ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مردش نه که سیلی دلیل سردردش سنگ دیوار می‌شود ای وای .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
روضه3.mp3
13.66M
|⇦دنیای من بی تو.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی
. |⇦•شعله در شعله... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج امیر ●━━━━━━─────── شعله در شعله دلِ کوچه پر از غم میشد کوچه در آتش و خون داشت جهنم میشد باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را روضه مکشوف تر از آنچه شنیدم میشد بین دیوار و در انگار زنی جان میداد *ناخودآگاه آدم وقتی دستش به یه شیء داغی میخوره، عکس العمل نشون میده در گُر گرفت، میخ داغ شد، مادر ما نتونست..* بین دیوار و در انگار زنی جان میداد جان به لب از غم او عالم و آدم میشد لااقل کاش دلِ ابر برایش میسوخت بلکه از آتشِ پیراهن او کم میشد *شنیدی یه سه ساله دختر شبیه به این مادربزرگه؟ اما همیشه روضه خونا میگن هر دو تا صورتشون کبود بود، هر دو تا قدشون خمیده بود، اینجا پیراهن آتیش گرفت، کربلا هم دیدن دامن یه دختربچه آتیش گرفته..* زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده ست بیست سالش نشده ست تا زمین خورد صدا کرد علی! چیزی نیست شیشه ای داشت میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد میخ هر لحظه در این عزم مصمم میشد آن طرف مرد سکوتش چقدَر فریاد است روضه جانسوزتر از غربت او هم، میشد *خیلی تو لفافه میگم، الهی نفهمی چی میگم..* غنچه دارد گل من داد نزن بی انصاف *"اَنَّهُ حَصَرَ فاطِمَةُ فِی الباب حَتّی اَسقَطَت مُحسِنا،" بیشرف کاری با مادر ما کرد،آنچنان در رو فشار داد، "حَصَرَ.... فاطِمَه خَلفَ الباب"، فاطمه رو پشت در، سادات ببخشن، بگم چیکار کرد بیشرف؟ "لَطَمَ وَجهَ الزَّکیَّه"..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
494.7K
حضرت‌زهرا س نوحه ▪️زمزمه و نوحه ایام فاطمیه جان دادی و من غرق غم و غربت و آهم۲ چشمت بگشا بار دگر کن تو نگاهم ۲ حیدر غریب است، حیدر غریب است، حیدر غریب است۲ زهرای عزیزم، زهرای عزیزم، زهرای عزیزم... تنها شده ام، ای همه‌ی پشت وپناهم با رفتن تو لشگر غم گشته سپاهم من بی تو چسازم، من بی تو چسازم، من بی تو چسازم زهرای عزیزم... من مانده ام و یاد تو و چار یتیمت آید به مشام همه در خانه شمیمت انسیه ی حورا، انسیه ی حورا، انسیه ی حورا زهرای عزیزم... شد قسمت تو فاطمه تشییع شبانه هستم بسر خاک تو مظلوم زمانه مخفیست مزارت، مخفیست مزارت، مخفیست مزارت زهرای عزیزم... گویم چه در پاسخ پیغمبرم ای جان بودی تو امانت زپدر در برم ای جان ای ام ابیها، ای ام ابیها، ای ام ابیها زهرای عزیزم... مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤 ✍اسماعیل تقوای
اللهم عجل لولیک الفرج (285).mp3
1.77M
مناجات با امام زمان ع الهی، حاجت آقام روا شه بیادو، دنیامون پر از صفا شه خدایا، دیگه با اذن ظهورش مصفّا، کن قلب ما رو با نورش الهی، درمون کن دردای ما رو به شیعه، برگردون باب شفا رو خدایا، روشن کن چشمای ما رو ببینیم، رو منبر ماه خدا رو الهی،با مهدی میاد عدالت از آقا، هر شیعه میگیره عزت خدایا، بنما خوشبختی رو معنا با مهدی، دنیای ما میشه زیبا الهی، با ظهور حجة الله نصیب ِ، ما کن زندگی دلخواه خدایا، تا کی بین شیعه دعوا ؟ ظهوره، ختم ِکلّ دشمنیها الهی، امضا کن بیاد امامم که با او، حیدری بشه مرامم خدایا، دیگه کن ظهورو امضا ببینیم، نابودی کلّ اعداء الهی، فرج رو نزدیک بگردون که باشیم، زیر سایه ی آقامون خدایا،کی میشه فرج مقدّر ببینیم،شادی زهرا و حیدر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
4_6012682802531667381.mp3
15.92M
(زیبا و دلنشین) وای وای… منمو عزات مادر منمو دعات مادر بمیرم برات مادر بیقرارم… بیقرار فاطمیه اومد از راه… باز دوباره فاطمیه فاطمیه… حس انتقام تو سینه ی پر آهِ صحبت از یه مادره که بی گناهِ فاطمیه ابتدای قتلگاهِ وای وای… منمو عزات مادر منمو دعات مادر بمیرم برات مادر قبر مخفی، عمرکوتاه ما رو کشته رد دست و صورت ماه ما رو کشته ما رو کشته… اینکه رو میگیره ازهمه توخونه آرزوی مرگ داره ولی جوونه قامتش شبیه ذوالفقار، کمونه وای وای دل نوکرت خونِ چشای ترت خونِ روی معجرت خونِ وای وای منمو عزات مادر منمو دعات مادر بمیرم برات مادر جنگ نکرده، زخمی باشی خیلی سخته با مصیبت از جا پاشی خیلی سخته خیلی سخته بار شیشه داشته باشی و بیفتی زیر شلاق از جاپاشی و بیفتی بین دست و پا رها شی و بیفتی وای وای یتیمت که جیغ میزد نانجیب دقیق میزد با غلاف تیغ میزد وای وای منمو عزات مادر منمو دعات مادر بمیرم برات مادر ♥️ ♥️ 😭ماندنت چون شمع آبم میکند 😭رفتنت خانه خرابم میکند 😭رفتنت خانه خرابم میکند وای وای منمو عزات مادر منمو دعات مادر بمیرم برات مادر 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔺
سنگین این زندگی میشه دو بخش - حاج محمدرضا بذری.mp3
18.6M
🎙 #⃣ #⃣ #⃣ 🔅 فاطمیه ۱۴۰۲🔅 این زندگی میشه دو بخش اینو قبول دارن همه... علیِ قبل از فاطمه علیِ بعد از فاطمه.. تو جای همه پشت در میگی مولا سلام علیکم شنیدی تو هم که نمیدن جواب سلامم رو مردم.. میدونم که سخت میگذره با علی سخت شده دیدنه تو تو زخم تنت بیشتره یا علی من میدونم تن تو.. «ای نگار من خداحافظ بی قرار من خداحافظ دیگه یار من خداحافظ..» این زندگی رو چشم زدن شیشه ی خوشبختی شکست.. مدینه دست به سینه بود سینه و دست وقتی شکست.. ببین حال و روز یل خیبرو دیگه خونه نشینه خبر داری الآن به قنفذ میگه پهلوون مدینه.. دیدم توی مسجد مغیره نشسته چطور صدر مجلس اینم مزد پهلوی ناقص اینم مزد این بازو بازوی بی حس.. «آه ای یارالی خداحافظ زخمی علی خداحافظ میمیرم ولی خداحافظ» این چل نفر از خونمون یه روزی میشن سی هزار.. حسینو پیدا میکنی تو قتلگاه تو نیزه زار.. همش میری از حال که میشه لگدمال کنار من و تو همون ساعت سه همون شیب گودال قرار من و تو.. شدی رو به قبله میگن رو به خیمه میفتن به جونش تن نامرتب همش میگه زینب با قد کمونش.. «ای حسین من خداحافظ عشق بی کفن خداحافظ پاره پاره تن خداحافظ شاه کربلا خداحافظ زیر نیزه ها خداحافظ کشته از قفا خداحافظ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_17258273479780079114862.mp3
3.04M
نوشتم از حال دلتنگی ...🍃🌸 خدایا آن گناهانی که دل امام زمانم رو خون کرده را ببخش..😔