eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5924676032123648607.ogg
734.3K
الهی فاطمه ته دا بمیرم ‍ 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 الهـی فـاطمه تـه دا بَمـیرم تِـوسّه مـن چتی عزا بَهـیرم؟ زهراجان عاقبت بوردی زیر خاک از غـم و غصه ی تـه بَیمه هلاک ته که بُوردی دیگه نـدارمه یاری روز و شو بَیّه مـه کار بِـرمه زاری نم نم وارش   دلِ نواجش فاطمه جان بَوین         خون وارنه مه چش بدون تـه چتی زنده بَمـونّم؟ چتی تِـوسّـه فـاتحه بَخـونّم؟ چیکار هاکنم با ناله ی وَچون تا بِرمه کِننه مه دل بونه خون بمیرم چنّـه زود بُـوردی زیـر گِل دره پاره بُونه مـه وَچون دل نم نم وارش   دلِ نواجش فاطمه جان بَوین         خون وارنه مه چش زینب نواجش مـره بَکوشته وِنه چِشِ وارش مـره بَکوشته حسینِ بِرمه چنّه دارنه زاری از همه بیشتر کِنّـه بی قراری بـه درد یتیمـی بَینه گرفتار من از غریبی سر زَمّه به دیوار زهرا دعا هاکن شفا بهیرم اَتـا شو تـه قبـر کنـار بمـیرم فاطمه جان دیگه مه یاد نشونه نانجیبون مه پَلی تره زونه حیف ته زهرا با این مهربونی کفن دَپوشی بُوردی در جوونی تره شه دسِ جا که غسل هدامه نَدومّه چه من اون شو جان ندامه ازبس که من وته غم هَسّه جانکاه بَوین با سوز دل خوندنه «مداح» 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭
. [بند اول] مادرم یا فاطمه اسم تو رمز قیامه تا ابد رسالت و راه تو داره ادامه ای معلم شهامت و،بانوی بی تکرار از شجاعت تو زنده شد،روح عشق و ایثار توی روزگار قحطی مردی و همدردی مردونه شدی، واسه امام،هم یار و هم غمخوار ای جانم به این همه غیرت موندی پای مرتضی تنها حامی ولایت حیدر یا اُمّ المقاومه زهرا (یا اُمّ المقاومه زهرا) [بند دوم] اُمَّنا یا فاطمَه اَنْتِی شمسُ النُّبَلاءِ بَيَّنَتْ حياتُكِ اَلْبَلاءُ لِلْوِلاءِ يا شَهيدَةَ الْوِلايةِ وَ الدِّینیٖ وَ الْاِيمان يا نَصيرةَ الْاِمامةِ وَ الْاِسلامْ، وَ الْقرآن ما لَنا سِوىٰ، ضيائُكِ في عَتْمِ الْاَيّامِي مِنْکِ سَاطِعٌ عَلَى الْوَرىٰ، بسمِ اللهِ الرّحمان یا منظومةَ الْهُدیٰ وَ النّور فيكِ الدُنيا قائِمَه زهرا لَبَّیکِ سَیِّدَةِ الْغَیرَه يا اُمَّ الْمقاوِمَه زهرا (یا اُمّ المقاومه زهرا) [بند سوم] مادرم یا فاطمه اگه شد پرت شکسته اما توو مسیر عشق نشدی یه لحظه خسته من فدای تو،که پشت در،با اینکه افتادی پا به پای حق، تا پای جون، مثل کوه ایستادی چه حماسه ای رقم زدی با پهلوی زخمی شدی اسوه ی رشادت و الگوی آزادی زیر خیمه ی عزای تو این شبها شده شعار ما کُلّنا فِداکِ مولاتی یا اُمّ المقاومه زهرا (یا اُمّ المقاومه زهرا) [بند چهارم] آنامیز یا فاطمَه اُولْدونْ حیدرَه علمدار اِیْلَدی، بو نهضَتین کلِّ عالمِینی بیدار سَنْ دِدین گَرَکْ، دِفاع اِدَم، مَن حقِّ حیدر دَن حامی ام اگر، جانیم گِدَه، فتّاح خیبر دَن بیزْلَرَه خانِم، شَرافَتین درسینی اُورگَدّین رَهروِ ولا، دِفاع اِدَر، هر لحظَه رهبر دَن تا خطبَه اُوخوموشان محکم دوشمَنِ علی اُولوب رسوا اهلِ آسمان اِدوب فریاد یا اُمّ المقاومه زهرا (یا اُمّ المقاومه زهرا) به قلم: {:«بندهای فارسی» ناصر آلبوعبید:«بند عربی» حسین نیک‌بین:«بند ترکی» محمدرضا محمدی:«سبک»} نکته:متن عربی و ترکی به جهت روان ادا کردن لهجه برای دوستان فارسی زبان،به صورت فارسی نگارش شده است. .👇
. [بند اول] روضه از اینجا شروع شد وقتی دیدم مادرم با یه حرومی روبرو شد روضه از اینجا شروع شد از همون لحظه که مرگم دیگه واسم آرزو شد روضه از اینجا شروع شد... هر چی ایستادم روی پنجه ی پا، قدّم نرسید نانجیب رو سر مادرم همش، نعره می کشید از غم سیلی و صورت کبود، شد موهام سفید خودم دیدم وسط کوچه، جلوی همه«مادرمو زد»² هر چی می گفتم، بی حیا نزن«کوتاه نیومد »² (مادر مادر مادر...) [بند دوم] آسمون و غم گرفته یاد اون سیلی که افتادم بازم گریه ام گرفته وقت برگشتِ به خونه چادرش رو روی صورتش چرا[دیدم] محکم گرفته آسمون و غم گرفته... مادرم با کسی دعوا نداره، بی حیا نزن دستتو رو ناموسم بلند نکن، بی هوا نزن من خودم دارم بلندش میکنم، هی با پا نزن خودم دیدم یه جوری زد که گوشواره شکست«یارالی ننه »² مادرم و زد با هر دو تا دست«یارالی ننه»² (مادر مادر مادر...) به قلم: ✍ 👇
. [بند اول] حسن جان مادر میدونم سخته برات چیزایی رو که دیدی حسن جان مادر میدونم سخته برات چیزایی که شنیدی ولی مادر فراموش کن،شدیم توی کوچه گرفتار فراموش کن،که شد آسمون چشام تار فراموش کن،که من خوردم اون روز به دیوار تو دیگه واسه خودت یک مردی اون روزم سعی خودت رو کردی نزاری  بابات بفهمه مادر که زده به صورتم نامردی (یا زهرا...) [بند دوم] حسین جان مادر چرا آسمون چشمات شده پر ستاره حسین جان مادر یکمی برای دلخوشیم بخند دوباره بیا مادر فراموش کن،که دیدی منو پشت اون در فراموش کن،تو آتیش چطور سوخته مادر فراموش کن،که اومد تو خونه یه لشکر پسرم گریه نکن  آروم باش غم و غصه تو نبینم ای کاش دوباره میام پیشت روزی که آسمون خونه برا تو چشماش (یا زهرا...) [بند سوم] بیا زینب جان کمکم کن که بلن شم از میون بستر بیا زینب جان موهاتو شونه کنم برای بار آخر دیگه مادر فراموش کن،اگه خون پهلومو دیدی فراموش کن،کبودیه بازومو دیدی فراموش کن،اگه زخم ابرومو دیدی کاش میشد پیشت بمونم اما دیگه خسته شدم از این دنیا زینبم گریه نکن واسه من بزار اشکاتو برا عاشورا (یا زهرا...) به قلم: ✍ .👇
. [بند اول] میسوزی آروم،میلرزه زانوم بانوی مظلوم،تواون روزِشوم تورو جلوروم،زدن ای خانوم دستامو بستن ولی کاش چشمامو می‌بستن بجاش میمیره مردی که زنش زمین بخوره جلو چشماش بهت در خورد افتادی بهم بر خورد دره سوخته به پسر به مادر خورد غلافش به بازو و به پیکر خورد (ای همه ی من،فاطمه ی من) [بند دوم] میون بستر،هی میشی بدتر ای گل پرپر،بچه ها یکسر با چشمای تر،میگن ای مادر با من غریبی میکنی اصلا حالم رو میدونی واسه دلم حرفی بزن بگو که پیشم میمونی میگیری رو از علی چرا بانو نگاهم کن درداتو به من بگو برام دیگه خنده هات شده آرزو (ای همه ی من،فاطمه ی من) [بند سوم] اشک رو گونم،تاب و توونم خانوم خونم،آروم جونم من نمیتونم،بی‌تو بمونم گفتی شبونه غسل بدم گفتی شبونه دفن کنم من زندگیمو چجوری خاک کنم با دست خودم دیگه تنها شدم من بی تو زهرا خراب شد رو سر من همه دنیا قرار ما کربلا تو عاشورا (ای تن بی سر،غریب مادر) به قلم: شعر شهیده ✍ .👇
. [بند اول] نازنینم گریه نکن میشه دستامو بگیری² مرگ تو هی طلبیدی راستی راستی داری میری² قلبِ حیدر رو،بازم احیا کن دارم می‌میرم،چشماتو وا کن تو خوشی و ناخوشی ها همیشه بودی کنارم باورشم سخته روزی سر رُو مزارت بذارم (فاطمه سادات) [بند دوم] می‌لرزه این دست و دلم یه روز اگه نبینمت² گُلم،نفس،جون دلم فدای اون سنّ کَمِت² تاریکش کردن،آخر دنیام و خیلی نامردن،کُشتن زهرام و هر کاری که میکنم من زخمای تو خوب نمیشه بدونِ تو زندگی مون بعیده که زندگیشه (فاطمه سادات) [بند سوم] چجوری بچه ها مونو باید سر و سامون بدم² هم جا خودم هم جای تو محبّت و نشون بدم² یاد عاشورا،داری می‌سوزی شب تا صبح خانوم،پیرهن میدوزی سفارشت رو که گفتی گفتی که تشنه‌ش نَمونه پهلوی زخمیش تُو گودال از تو میگیره نشونه (مظلوم حسین) به قلم: 👇
. [بند اول] اومد بی معطلی عقده داشت از بابام علی راه مادر و گرفت داد زدم بی حیا نزن،ولی یه جوری زد که دنیا،روی سرم خراب شد سهم دلم ازون روز،غصه ی بی حساب شد وای دلم کباب شد اون روز بین اون گذر هی مردم زنده شدم پیش چشم مادرم خیلی شرمنده شدم (مادر وای...) [بند دوم] هر روز دارم اضطراب خاطراتم میده عذاب پیش چشمم بوده که دنیا روی سرم شده،خراب چه آتیشی توُ کوچه،توی دلم روشن کرد الهی خیر نبینه،دس روی زن بُلَن کرد چکار با حسن کرد چیزی رو که من دیدم باعث شد که بِشکنم تا عمر دارم بخدا باید که دم نزنم (مادر وای...) [بند سوم] داغ کوچه‌ اوج غم به زینبم چطور بگم خواهر اوج عاطفه است خواهرم یعنی ملجاء،حرم کربلا هم یه روزی،برا علیِ اکبر جلو چشای زینب،وا میشه کوچه آخر وای از ارث مادر تا محشر فقط میگیم آه از داغ کوچه ها ای وای از غمِ حسین آه از داغ کربلا (حسین وای...) به قلم: .
روضه شهادت حضرت زهرا ( به روایت ۹۵ روز ) ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ گریز به روضه بعد از شهادت پیغمبر اکرم یک روزی فاطمه الزهرا سلام الله علیها اومد سر قبر رسول الله و با پدر بزرگوار شون شروع کرد به صحبت کردن یک جمله دارد فاطمه الزهرا که آدم رو این جمله میکشه رو کرد پیغمبر اومد و عرضه داشت یَا أَبَتَاهْ یا رسول الله رُفِعَتْ قُوَّتِی (1) بابا دیگه جونی در بدنم نمونده و قوت از بدنم رفته ای محبین و شیعیان فاطمه الزهرا این جمله یک زن هفتاد یا هشتاد ساله نیست این جمله یک خانم هجده ساله است شما ببینید امت پیغمبر بعد از شهادت پیغمبر چه کردند با فاطمه الزهرا که بعد از چند ماه از شهادت رسول خدا جانی در وجود دختر پیغمبر نمانده ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ ورود به روضه بسم الله النور تب داری بد جور (2) رنگت پریده محنت کشیده چشمات پر اشکن مظلومه من امن یجیب المضطر خرابه حال مادر غریبونه تو بستر وای امن یجیب المضطر گل علی شد پرپر وسط دیوار و در وای امن یجیب المضطر علی شده تنها تر یاری نداره حیدر وای امن یجیب المضطر فاتح جنگ خیبر حالا شده بی لشکر وای وقتی فاطمه الزهرا به شهادت رسید امام حسن و امام حسین اومدند جلوی مسجد و رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ شروع کردند بلند بلند گریه کردند مردم اومدند بیرون مسجد گفتند چی شد فرزندان رسول خدا چرا گریه میکنید صدا زدند مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ مادرمون فاطمه الزهرا از دنیا رفت تا امیرالمومنین این جمله رو شنید فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ (3) با صورت بر روی زمین افتاد وقتی وارد منزل شد و اومد بالای بستر فاطمه الزهرا صدا زد خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت بپرس از حسنینت چگونه از مسجد علی به خانه رسیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار رأس بریده خدا نگهدارت فاطمه جان داری تو داری میری اما وعده بعدی ملاقات ما کربلا غروب روز عاشورا کنار گودال قتلگاه اون ساعتی صدا میزنیم حسین جان غریب گیر آوردنت به خاک و خون کشیدنت جلو چشای مادرت تشنه سر بریدنت تشنه سر بریدنت از سویدا دل سه مرتبه صدا بزن یا حسین ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ منابع شهادت حضرت زهرا ( به روایت ۹۵ روز ) 1) بحار الانوار جلد ۴۳ صفحه ۱۷۶ 2) متن این شعر توسط آقای حاج مجید بنی فاطمه اجرا شده است که صوت این سبک در اینترنت قابل دسترسی میباشد. 3) کشف الغمة جلد ۱ صفحه ۵۰۰ فاطمیه مرثیه_بستر_بیماری حضرت_فاطمه_الزهرا
AzanNagooBalal-BaniFatemeh.mp3
6.33M
🎧 مداحی استودیویی | اذان نگو بلال 🎤 سید مجید بنی فاطمه (س)
مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا من بی تو بی کسم دل من همزبان توست سه شنبه ها دل من جمکران توست محراب خالی تو پر از آهِ حسرت است عالم در انتظار زمانِ از آنِ توست *این شبا مخصوصا تو روضه های مادرش حضرت زهرا خیلی از خدا بخوایید برای ظهور و فرج امام زمان علیه السلام.این نشونه ها همه داره کامل میشه چشامون بازبشه که داریم میرسیم ان شاءالله به اون دوره حواسامون پرت نباشه ماضرر نکنیم اتفاقا داره میفته اما یهو یه اتفاقی نشه که بگیم ای داد بیداد آقامم اومد من هنوز ت خواب غفلم تو این شبا، زمانش همینه مخصوصا تو روضه های حضرت زهرا سلام الله علیها به بی بی التماس کن که بی بی جان من رو برسون درِ خونه ی آقازاده ات..دست من رو بذار تو دست امام زمان..* ما بی تو خسته ایم،تو بی ما چگونه ای؟! این نغمه ی همیشگی پیروان توست من را مران ز خود که به تو منتسب شدم پیراهنِ سیاه تنِ من، نشان توست من شکوه میکنم تو دعا میکنی مرا این عادت نظر مهربان توست وابستگی من به تو عین حقیقت است تنها دلیل اشک من ،اشک روان توست *اگه میتونم این شبا دو قطره اشک برا روضه های مادرت بریزم،اثر اشک های توست که به من اجازه میده بیام تو مجلس بی بی بنشینم* باید برای تو چون اویس قَرَن شویم وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست *اویس قَرن، میتونی اینطوری بشی؟ الان مادر بهش بگه نمیخواد حالا بری جلسه عه مگه میشه اینجا دیگه من خودم تشخیص میدم..اومد برا دیدن پیغمبر خدا گفتن تو مدینه نیست.اگر وایستی آقا فردا میادگفت نه من به مادرم وعده کردم باید برگردم ، برگشت امر مادر رو اطاعت کرد معطل هم نکرد که حالا من وایستم رسول خدا بیاد،پیغمبر اومد، گفت بوی اُویس من میاد. اینطوری زندگی کردیم که حالا اگر مثلا تو جلسه هم‌ نباشیم دلمونم باشه امام زمان بگه بوی فلانی میاد تو جلسه دلش اینجاست. برا دلمون‌که نمیاییم اینجا اومدیم که حضرت زهرا س نگاهمون کنه..* امشب مسیر روضه ی ما دست مجتباست امشب حسن رسیده خودش روضه خوان توست *گفت اومد خدمت امام‌ مجتبی حالا به طعنه بود یا دلسوزی بود نمیدونم..گفت: آقا من بابای شما رو‌ هم تو این سن و سال دیده بودم اینقدر سر و روش سفید نشده بود.. چرا اینقدر محاسن شما زود سفید شده؟حضرت فرمود: آخه اون‌ چیزی که من تو کوچه دیدم بابام علی هم‌ندید اگه بابامم دیده بود زودتر از من‌ پیر میشد.* این کوچه تا همیشه زخاطر نمیرود این قتلگاهِ مادر قامت کمان‌ توست (س)
. سلام الله علیها می باره ابر آسمون گلم شدی دیگه نیمه جون نداری به بازو هات توون... آه ای دل.. خانومم حیدر و ببین بلند شو کنار من بشین می‌دونم اینو شدی غمین...آه ای دل.. من بی تو بی قرارمو... بیا تو بمون کنارمو... ببین کسی رو ندارمو.... آه ای دل.. ای سپاهِ حیدر شکستی ولی، بمون فاطمه ای پناهِ حیدر وصیّت برام، نخون فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه... کاشکی چشمامو بسته بود همون که در و با پا گُشود.. ندیده بودم شدی کبود.... ای یاسم.. کاشکی دستام رها میشد دَر از چادرت جدا میشد قنفذ کمی با حیا میشد... ای یاسم.. اما دیدم تو رو زدن... یه عده تو خونم اومدن... تو رو میزدن جلو حسن... ای یاسم.. قلبم و شکستن... بمون و بهم، بده التیام... دستامو که بستن... حالا هم بهم، نمیدن سلام... مرو فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه... باشه از این جهان برو خمیده و قد کمان برو.. برو ولی بی نشان برو... خانومم باشه غُسلت به گردنم خودم مزارت‌‌‌ رو می‌‌‌کنَم‌ سیاه‌پوشه غربتت منم... خانومم باشه میری ولی ببین.. که زینب تو شده حزین.. حسن شده گوشه ای غمین... خانومم حرف آخرم رو.. میگم فاطمه، به‌جون حسین.. می‌شَود بمانی؟.. قسم بَر رگ و.. ، به‌خون حسین.. مرو فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه... .👇
. سلام الله علیها آتیش می گیرم، وقتی مقتل رو، میخونم.. با بعضی از این، حرفای روضه، محزونم.. بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو میون کوچه ها بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو یه عده بی حیا بِنعلِ السیف.. ، زدن به پهلوی تو بی هوا جلو چِشِ علی زدن.. با تازیوونه مادر و.. کشتن علی رو وقتیکه.. کشتن یاس پرپر و.. وا اماه وا اماه... پیشِ چشمای، حیدر سیلی زد، اون کافر نامرد هی میزد، با دوتا دستاش، بر مادر مضروبةٌ.. ، ضربه ی مُحکم به تو میزدن مضروبةٌ.. ، سیلی زدن تو رو جلو حسن مضروبةٌ.. ، چل نفری تو خونه اومدن.. یکی لگد به سینه زد.. یکی لگد به پهلو زد.. مغیره شلاق میزد و.. قنفذ غلاف به بازو زد.. وا اماه وا اماه... هیزم آوردن، آتیش آوردن، نامردا درو..سوزوندن، افتاده حالا، رو زهرا بِرِجْلِهِ.. در اُفتاده به رویِ تو چرا؟!.. بِرِجْلِهِ.. ناله زدی که ای فضه بیا.. بِرِجْلِهِ.. کشتن محسن و زیرِ دست و پا محسن و کشته میخِ در.. مادر و کشته یک لگد.. اما علی رو کشته این.. که دومی خنده میزَد.. وا اماه وا اماه... .👇
. امیرالمؤمنین علیه السلام یه سری بریم مدینه حالا که ما بی قراریم درد دلای علی رو.. بشنویم و خون بباریم اندازه‌ی ریگ بیابان.. به من ظلم شد اندازه‌ی چوبِ درختان.. به من ظلم شد اندازه‌ی هر قطره باران.. به من ظلم شد ظلم شد..دستای من که بسته شد ظلم شد..درب خونم شکسته شد ظلم شد.. چهل تا وحشی اومدن ظلم شد.. تو کوچه زهرا مو زدن ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. (مظلوم.. حیدر حیدر حیدر...) علی دیگه بی قراره... غماشو نمیگه هیچجا.. گوش بُکنی تنها میگه...غماشو به چاهِ صحرا گفتم به چاه کوفه حتی.. به من ظلم شد سر میذارم به کوه و صحرا.. به من ظلم شد خونه نشین میشم خدایا.. به من ظلم شد ظلم شد.. مغیره خیلی بد میزد ظلم شد.. به فاطمه لگد میزد ظلم شد..خنده زد و دلم گرفت ظلم شد.. محسنم و ازم گرفت ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. اَمون علی رو بُرده.. خاطره ی یاسِ پرپر.. مگه میره از تو یادش.. خاطره ی دیوار و در هی میگه توی کوچه خیلی.. به من ظلم شد از اونکه زد زهرا مو سیلی.. به من ظلم شد پیش نگام شد یاسْ نیلی.. به من ظلم شد ظلم شد.. حتی به مجتبای مَن ظلم شد.. به مادرش سیلی زَدَن ظلم شد.. روزِ دوشنبه بر حسین ظلم شد.. گَشتَن یتیمه زینبین.. ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. .👇 ................. یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند آن جلوه‌ی خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند ✍
1733214485732_-2147483648_-212777.ogg
1.06M
(س) ماهِ علی ای اولین فدایی راهِ علی همیشه بودی یار همراه علی خنده ی تو صورت دلخواهِ علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه یار علی تا آخرین نفس هوادار علی گره گشا شدی تو از کار علی دست شکسته شد علمدار علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه جانِ علی به عشق تو شدم مسلمان علی شکر خدا شدیم سلمان علی مثل تو جان ما به قربان علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ام الحسن نگاهی کن به سفره ی خالی من سینه زنای مجلست باز اومدن چشم امیدشه به تو این سینه زن یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ام الحسین فقط یه جا رو دوس دارم از عالمین توو حال سینه زنی و این شور و شین پر می زنه دلم تا بین الحرمین یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ✍ آذر ۱۴٠۳
. |⇦•فاطمیه شده و..... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج ●━━━━━━─────── یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه آقای غریبم چقدَر غم داری صاحب مجلس روضه، غم مادر دیدی فاطمیه شده و اشک دمادم داری درد بی مادری ای کاش مداوا میشد بر درِ خانه ی خود بیرق ماتم داری درد دل کن که نگویند غریبی آقا بین این سینه زنان مونس و مَحرم داری؟ دل یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری؟ گاه در کوچه و گه کرب و بلا می‌گویی داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری *منم بی مقدمه روضه بخونم..* به قول حضرت آقا یکجا در قرآن کریم میفرماید که: اونم اگه حضرت جبرائیل باشه بازم محل اختلافه، اگر وجود حضرت جبرائیل باشه یکبار فقط بر غیر انبیا نازل شده، اونم وجود حضرت مریمه سلام الله علیها.یکبار فقط، اما درمورد صدیقه ی طاهره میفرمایند: مکرراً جبرائیل مخصوصا این چند روزه شرفیاب میشد محضر زهرای مرضیه، مکرراً.. اومد محضر امام صادق، گفت: آقاجان اعلی علمی که پیش شما هست اون علمی ست که لحظه ی آخر وجود نازنین پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین انشاء فرمودن دیگه درسته؟ علی الظاهر حرفش هم بیراه نیست، اولاً آخرین علمیه که پیغمبر به امیرالمؤمنین داده، یعنی دونِ علوم قبلی نمیتونه باشه، بالاتر از اونهاست، دوماً علمی که فرمود: از هر بابش هزار باب علم باز میشه، امام صادق یه نگاهی کردن بعد فرمودن: بله اون علم در نزد ما هست اما اون علم اعلی علم ما نیست. بعد گفت: آقا پس کدوم علم پیش شماست؟ آقا فرمودن: "عِندَنا مُصحَفُ فاطِمَه" صحیفه ی مادر ما پیش ماست، الهی قربونش بشم، روایت میفرماید: فاطمه ی زهرا می‌گفت و امیرالمؤمنین می‌نوشت. گاهی میومد خونه می‌گفت: فاطمه! امروز هم جبرائیل آمده بود؟ گفت: بله پسرعمو، چی می‌گفت؟ تا وقایع آخرالزمان رو به بی بی فرموده بود، بعد یه روزی امیرالمؤمنین آمد دید فاطمه داره گریه میکنه. فاطمه جان! چرا گریه میکنی خانم؟ گفت: آقا جبرئیل اینجا بود، خوب چی گفته مگه شما اینجوری گریه میکنی؟ فاطمه گریه ات یجوریه؟ یاد اون گریه های روزای اول مون افتادم، با بابات میومدیم خونه میگفتی این بچه در بطن من با من حرف میزنه.. گفت: اتفاقاً پسرعمو امروز ماجرا به کربلا رسیده...جبرائیل به من گفت با حسینم چه میکنن. حالا که حرف پشت در و دیوار شد من یه چند جمله ای بگم بعد بریم کربلا.. مادر ما، مادر ضعیفه ای نبود، آره والله، فرمود: پیغمبر ما قدرت چهل مرد جنگی رو داشت، فاطمه ی زهرا جزو شبیه ترین ها بود خَلقاً و خُلقاً به پیغمبر، وقتی هم مادر ما پشت در آمد، مادر ما ضعیفه نبود..* مادر زنی نبود که بیخود فغان کند پرسش ز در نما، ز چه این سان نوا کند؟ *میخوام بگم نانجیبا چجوری زدین این خانم زمین‌گیر شد؟ من میگم اگه مادر همون پشت در شهید میشد این همه اذیت نمیشد، یجوری زدنش، جلو چشای علی آب شد..* جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد *برا مادر بلند داد بزنید، شاید اون نانجیبا یجوری زدن پشت در تموم بشه، یه نگاه به غربت علی کرد، گفت: خدایا یه چند روز منو نگهدار..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇