eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
03- zamineh.mp3
6.67M
🏴سبک زمینه یا شور شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول کارم شده چهل سال/دعا و گریه زاری دعا شده بهونه/مگه خبر نداری؟! یه نیمه روزی کشتن/تو کربلا بابامو همه برادرامو/عموی باوفامو سراشونو بریدن و_رو نیزه ها کشیدن و با نعل تازه ای خدا_روی اونا دویدن و دیدم که میبرید سر و دیدم زجه ی مادر و دیدم هجوم لشکر و خنجر به حنجر       بابا رسیده بود سر روی دامنه   قامت خمیده بود (مظلوم ابالشهید) 🏴بند دوم کارم شده چهل سال/گریه برای شیرخوار به این بهونه لعنت/به حرمله هزار بار دیدم که اون دو ملعون/بهم اشاره کردن سه شعبه چاره کردن/گلوشو پاره کردن شاهد قبر کوچیکی_تو کربلا منم منم شاهد راس کوچیکی_رو نیزه ها منم منم دیدم که میکشم عذاب دیدم که دارم اضطراب دیدم شکایت رباب گهواره خالی و    نجوای لای او در بین ازدحام    مُردم برای او (مظلوم اخالشهید) 🏴بند سوم کارم شده چهل سال/گریه واسه اسارت یادم نمیره بزمه/حرامی و جسارت کوچه به کوچه رفتم/محله ی یهودی از اونجا یادگاری/دارم فقط کبودی چشای بی حیا بود و_خنده ی شامیا بود و سر بابامو میدیدم_که زیر دست و پا بود و دیدم که میکشم عذاب دیدم سر به خون خضاب دیدم بزم می و شراب میزد به لعل گل     با چوب خیزران لعلی که بوسه زد    جدم نبی بر آن (مظلوم ابالشهید) 🎤با نوای زیبای کربلایی رضا غیاثی من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
2. آن که نامش.mp3
5.07M
( سلام الله علیها ) ( یا زینب کبری ای دختر زهرا ... ) تکرار آن که نامش کرده عالَم را مسخر زینب است آن که وصفش می‌رباید هوش از سر زینب است گر علی بن ابوطالب بوَد معیار صبر آن که صبرش با علی باشد برابر ، زینب است گر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود خونِ پیشانی مدال افتخار زینب است ( علیه السلام ) یه یاحسین بگو دلت صفا بگیره هر نفَست هوایِ کربلا بگیره به شوقِ این وصل و طلب آروم ندارم روز وشب ( یا اباعبدالله ... ) تکرار حسین ، دلِ عاشقاشو نشونه کرده با یک نظر ، عاَلمی رو دیوونه کرده معرفتش اگه باشه امیدمون هست محبتش یه روزی دستِ ما بگیره ( یا اباعبدالله ... ) تکرا من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
زمزمه یا واحد خیلی سنگین از حسین رئوفی غربتو تنهائیامو می بینی بی کسیامو چی بگم میدونی آقا همه دلواپسیامو به داد دل من اگر نرسی اون شبو چه کنم شبی که دگر وا نمیشه کنم این لبو چه کنم بگیرن از این نوکرت اگر این منصبو چه کنم خودت ارباب (منو دریاب 2) دوباره شرمنده ام کن با بدی هام بنده ام کن مثل خوبان ره عشق بکُش و باز زنده ام کن نزار که میان منو شهدا فاصله بمونه نزار که جدا عاشق تو از این قافله بمونه نزار دیگه از دست من توی قلبت گله بمونه خودت ارباب (منو دریاب 2) کانال اشعار
. روضه ای علیه السلام 🏴بند اول یعقوب کرب و بلا به دردشه اشک دوا روز و شبش میگذره با ضجه و ناله و دعا تو سجده گریه میکنه قیامشه قیام آه یادش میاد دم غروب غروب تلخ قتلگاه آه... دیده سر بابارو از بدن جدا آه... دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها آه... دیده تن بابارو زیر دست و پا آه... دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها آه... آه و واویلتا واویلتا حسین 🏴بند دوم مصیبتا یادش میاد ازش با گریه رد میشه داغی که دیده توی شام زخمیه که خوب نمیشه شام و مصائبش همه آقارو کرد یه روزه پیر توی محله ی یهود آقا شد از زندگی سیر آه... دیده یه عده پستو که میرقصیدن آه... دیده یهودیارو که میخندیدن آه... دیده که دنیا شده رو سرش خراب آه... دیده چشای هرزه و بزم شراب آه... آه و واویلتا واویلتا حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴زمینه تاسوعا و عاشورای علیه السلام و علیه السلام 《برات اربعین ان شاءالله》 🏴بند اول به حول و قوه ی الهی  این اربعین تو کربلاتیم زائر شیش گوشه تیم آقا منتظر برگ براتیم خدا بخواد با رفقامون میایم تا کربلات آقاجون پای برهنه زیر آفتاب رد میشیم از خار بیابون اون حرمت کشته منو/آقا غمت کشته منو تو ضریحا اون ضریحه/محترمت کشته منو تو سرم شوره_دلا پر نوره_میدونم امسال_ کربلام جوره دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه 《مددی مولا۳ ابی عبدالله》 🏴بند دوم ایشالله بنویسن برامون علقمه با دو چشم گریون بریم تا بین الحرمین و برا ابالفضل ما بدیم جون بشیم مسافر پر احساس بریزیم از دیده ها الماس با هروله بریم کناره مرقد نورانیه عباس دخیل اون حرم بشیم/با بی بی هم قدم بشیم مسته یه جرعه از میِ/صاحب این علم بشیم میشیم آماده_بزنیم باده_میریم امسالم_پای پیاده دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه 《مددی عباس۳ یاابوفاضل‌》 🏴بند سوم هر کی که کربلاتو دیده از تمومه دنیا بریده میگن شبای جمعه آقا زائرته یه قد خمیده دلش برا تو بی شکیبه میگه حسین من غریبه میره تا قتلگاه و میگه حسین من شیب الخضیبه تشنه بریده شد سرش/رو خاک صحرا پیکرش الهی مادر بمیره/شکستن اون بال و پرش دلش آشوبه_تو چهارچوبه_تله زینب به_سینه میکوبه به همین منوال_میره تو گودال_میکشه آه و_ هی میره از حال 《یاحسین‌ مظلوم۳ غریب مادر》 ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. سلام الله علیه به نفس حاج امیر ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جابر بن یزید جوفی میگه: امام باقر اومد بدن زین العابدین رو غسل بده یه پرده ای، پارچه ای کشید، پشت اون پرده بدن باباش رو شست ،دیدیم یهویی ناله امام باقر بلند شد ،شروع کرد بلند بلند گریه کردن، من از آقا پرسیدم‌ چی شد یهویی داد زدید و بلند بلند گریه کردید؟ فرمود:جابر دیدم هنوز اثر غل و زنجیر به گردن ودست و پای بابام مونده. وقتی من خوندم ‌یاد یه چیزی افتادم ،یه روزی دیدن علی سرگذاشته به دیوار شروع کرد بلند بلند گریه کردن .اسماء اومد جلو، آقا تا الان میگفتین همه آروم‌ گریه کنن، چی شد خودتون دادتون بلند شد؟ فرمود: اسماء دست از دلم بردار دیدم دور بازوی زهرا ورم‌کرده...* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد *یهودی بود، دیدن داره شهادتین میگه :" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلّی الله" گفتن چی شد تو داری شهادتین میگی؟ گفت: به خدای احد و واحد من خودم دیدم با یه دست این آقا دَرِ قلعه خیبر رو کند، حالا موندم دستاش رو بستن ،جلو چشمش دارن زنش رو‌ میزنن... کربلا یه نانجیبی گفت: اگه میخواهید بدونید هنوز حسین زنده است سمت خیمه زن و بچه اش حمله کنید،یه وقت دیدن تن بی رمق رو رویِ زمین کشید به یه نیزه شکسته تکیه داد، فرمود: تا من زنده ام مرد باشید طرف زن و بچه ام نرید .شمر با همه ی بی شرمی و نامردیش، سرش رو پایین انداخت برگشت،اما مدینه به اون دومی هرچی گفتن توی این خونه، زنه،فاطمه تازه بابا ازدست داده ،فاطمه داغ داره، فاطمه بار شیشه داره... نانجیب برگرد، گفت: هرکی میخواد تو ‌خونه باشه، هم خونه رو‌ می سوزونم، هم هرکی تو اون خونه باشه میسوزونم ... کاش فقط خونه رو‌می سوزوند،برا معاویه نامه نوشت،معاویه وقتی در رو آتیش زدم ، صدای نفسای دختر پیغمبر رو از پشت در شنیدم، یه لحظه دلم خواست رحم بیاد، یادم اومد شمشیر زدنای علی رو، هرچی کینه از علی داشتم تو دلم جمع کردم ،آنچنان با کف پا لگد به در زدم ... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•چهل سال هرشب روضه... و توسل به راوی دشتِ کربلا سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها، پاره گریبان تو بودم چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد بازاریان بد زبانش اذیتم کرد هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
ramezani-moharram99-sh11_2.mp3
3.06M
|⇦•چهل سال هرشب روضه... توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی
939.9K
ولیِّ چارمین حامیِّ مسلمین کُشته ی زهر کین سیدالسّاجدین آه و واویلتا ......... گشته غرق عزا همه ی عالمین در عزای علی (سجاد) نور قلب حسین آه و واویلتا ....... راوی روضه ی آن غروب غمین در میان بستر روضه خواند چنین آه و واویلتا ....... من بدیدم به نِی سر های غرق خون سرِ شیر خواره تا سرِ پیر و جوون آه و واویلتا ...... مُردَم آندم دیدم سر طفل رباب بسته بودند روی نیزه با یک طناب آه و واویلتا ....... کرده ام اشک خود از روی دیده پاک بی کفن نمودم پدرم زیرِ خاک آه و واویلتا ....... آه و صدها فغان از غم اسارت شد به عمه زینب بی امان جسارت آه و واویلتا ....... مانده در گوش من طعنه ها و دشنام روضه هایم شده الشّام الشّام الشّام آه و واویلتا ....... امان از شام و از کوچه های یهود دختران علی (ع ) چهره های کبود آه و واویلتا ....... بعد چهل سال هنوز میده من رو عذاب دسته بسته بردن ما رو بزم شراب آه و واویلتا ...... زهر جفا گرفت اگر از من جانم ولی کشته ی آن چوب خیزرانم آه و واویلتا 💠💠💠💠💠💠 به قلم : .
. (ع) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ چهل ساله، کرببلا باهامه همش ظهر،بلا جلو چشامه چهل ساله، تا چشمامو میبندم میبینم که ، رو نی سرِ بابامه ..... وای... زنده بابامو سربریدن وای... غنچه ی نشکفته رو چیدن وای... خودم دیدم به وقت غارت وای ... معجر و از سرها کشیدن ........ خیمه ها رو سوزوندن دل ما رو شکوندن ما رو به زور زنجیر تو صحرا میکشوندن منم سیدالبکا ، راوی کرببلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ دل من رو،اون لحظه میسوزنه زدن پیشم ،عمه مو تازیونه توی بازار،عمه مو دوره کردن چه حرفایی،گفتن بهش بمونه .... وای... کردن اهانت توی انظار وای... خیلی دادن عمه مو آزار وای... چشمای بابام علی روشن وای... زینبو جشن و کوچه بازار ..... برای من عذابه خاطرات خرابه چهل ساله دلم از غصه و غم کبابه منم سیدالبکا ، راوی کرببلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ چهل ساله اشکای من روونه پیش چشمام،لبای غرق خونه شبا خواب مجلس می میبینم همه دردم یه چوب خیزرونه .... وای... میزد با خیزرون پیاپی وای... خون لب بابام روی نی وای... ما کجا و بزم حرامی وای... ناموس ما و مجلس می .... زجر و بلا کشیدم پیر شدمو خمیدم خواب میبینم شبا که تو مجلس یزیدم منم سیدالبکا ، راوی کرببلا 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• 👇
. علیه السلام کربلایی [بند اول] بازار عشق و عاشقی شلوغه هر عشقی غیر عشق تو دروغه من جز تو از هر عشقی توبه کردم اینی که میگم و تجربه کردم دنیا یه کلام حسینِ عشقِ ما خیلی فقط امام حسینِ همه میرن ولی اونی که میمونه برام حسین من که دلم شده از مردم کلافه با هر کی رو نباشه با تو که صافه من هر یه ساعتی که باشم تو هیئت چند ساعتی به عمرم میشه اضافه حسین ای جانم کربلایی حسین ستوده .👇👇
4_5951921277424898000.mp3
9.85M
‍ . 🔊 ⭕ متن:امشب، تکلیفمو معلوم کن... 🎤 کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 امشب، تکلیفمو معلوم کن یا از خونه بیرون کن و یا قلبم و آروم کن امشب، این خیالو راحت کن یا بزن منو یا که باهام یه خورده صحبت کن اصن میشنوی این صدامو؟! اصن میبینی گریه هامو؟! بیا دونه به دونه بشمرم غمامو بیا یکم بشین کنارم، پناه دل بیقرارم تو زندگیم بجز تو هیچ کیو ندارم نخ حرفامو بگیر، بیا دستامو بگیر اگه من گریه برات نکردم اصلا دوتا چشمامو بگیر به یه تار موت قسم، من دوسِت دارم حسین... اگه یک دروغ ازم شنیدی خب راه نفسهامو بگیر بغلم کن حسین، تو که میدونی خونه دلم بغلم کن حسین، نذار تنها بمونه دلم
Reza Narimani - Boland Shod Alamdar Asli (128).mp3
29.77M
بلند شو علمدار علم رو بلند کن بازم پرچم این حرم رو بلند کن واسه بچه هایی که چشم انتظارن میخوان مثل من سر رو شونت بذارن واسم تکیه گاهی به تو تکیه کردم تو از خیمه رفتی چقدر گریه کردم نبینم که داری به هق هق میفتی به من تا به امروز برادر نگفتی یه دل سیر بهم بگو برادر میخوام صدات بپیچه توی لشکر شاید فقط زینب کنه گلایه بگه چرا بهش نگفتی خواهر ای نور عین داداش برادر خوب حسین شهید مقطوع الیدین ای با وفا سقای دشت کربلا صداتو بلند کن بفهمن که هستی هنوز زنده ای و چشاتو نبستی واسه اون نگاهی که مونده به راهت امیدواره الآن دم خیمه گاهت سکینه سراغ عموشو میگیره یه شیش ماهه دارم که داره میمیره جواب ربابو چی میدی ابالفضل مگه گریه هاشو ندیدی ابالفضل رباب الآن ایستاده زیر آفتاب پس پشت ابر چرا نمیره آفتاب پاشو بریم دیگه دارم میترسم جون رقیه مو بگیره آفتاب برادرم تو رو به جون دخترم پاشو بیا بریم حرم ای با وفا سقای دشت کربلا بلندشو علمدار به این آه جان سوز به کوری چشم اونایی که امروز توی فکر خلخال تو فکر کنیزن میخوان آبروی حسینو بریزن میخوان زینبم رو بدن زجر و آزار توی شام و کوفه توی کوچه بازار تو جمع یه عده زنای یهودی تو بزم شرابی که میرن به زودی زینب الآن دلشوره داره عباس حق داره که طاقت نیاره عباس گفتم بهش می برنت اسارت بهم می گفت مگه میذاره عباس برادرم پاشو پناه خواهرم تو رو به خیمه میبرم ای با وفا سقای دشت کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسارت اهل بیت علیهم السلام به نفس: حاج سید رضا نریمانی (با حال مناسب ببینید و ما رو از دعای خیرتون فراموش نفرمایید)
2.08M
زبانحال زینب س با امام حسین ع ایام اسارت، کربلا تا شام واویلا وای حسین منزلی به منزلی... کوچه ای به کوچه ای سنگ زدند به خواهرت ز کربلا به کوفه ای هر چه به کودکان زدند رسید بر تنم همه رسیده ایم به شهر شام میان شور و همهمه واویلا وای حسین واوایلا وای حسین راس تو روی نیزه و یک زن خیره سری پیش چشام روی سرت ریخته خاکستری سوختم از اهانت سوختم از جسارت حرف شد از کنیزی سوختم از جنایت واویلا وای حسین واویلا وای حسین همه اسیر بودیم و بر سر بازار شدیم شرم و مُروّتی نبود پیر و جوون خوار شدیم به دختر یتیم تو طعنه زدند از پدرش طفلی زبون بسته بود داد زدند روی سرش واویلا وای حسین واویلا وای حسین یه جا دیدم که صحبت از قیمت گوشواره بود یه جای بازار دیدم فروش گهواره بود به سینه می زند رباب ز داغ شیر خواره اش گریه کند زار زند با جگر پاره اش واویلا وای حسین واویلا وای حسین حسین من درد دلم فقط برای آب نیست جای سر سبط نبی به مجلس شراب نیست یزید بی حیا چرا دست ز تو نمی کشد با چوب خیزران چرا روی لب تو می زند واویلا وای حسین واویلا وای حسین برادرم حسین من خودم رسول تو شدم کلام نا تمام تو به کوفه و شام زدم دختر کرّارم از کسی نمی ترسیدم با سخن سوزنده یزید را کوبیدم شهید من تو زنده ای حسین من نمرده ای ثبت به تاریخ شَوَد تو شکست نخورده ای ننگ به قاتلین تو تویی که پاینده ای ظلم و ستم می میرد تو تا ابد زنده ای ای جانم یا حسین ای جانم یا حسین