eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ حکایت یک زن مِصری که در کوفه به تماشای اسرای اهلبیت و سرهای مطهر شهدای کربلا آمده بود ... در نقلی آمده است: وقتی که اسرای اهل‌بیت و سرهای مطهر را را نزد ابن زیاد ملعون بردند، مهمانانی از مصر که حدود هفده مرد و هفده زن بودند در دارالاماره بودند. ابن زیاد میخواست تا برنامه تفریحی خوبی براي آنان‌ برنامه ریزی کند. 🩸لذا به مردان آنان گفت: صبح که شد به زن هایتان بگویید که بیرون بروند و به تماشای اسرایی که برای یزید میبرند، بنشینند. مصری‌ها برای تفرّج بیرون آمدند و مردانشان یک طرف و زنانشان طرف دیگر ايستادند. ساعتی نگذشت که سرها و اسرا را آوردند. 🔹بین زنان مصری یک زن عاقله‌ای حضور داشت. این زن نزد محملی که جلوتر از بقیه محمل‌ها بود آمد و گفت: شما از کدام اسرایید؟ آن مخدره سکوت کرد و جوابی نداد. زن مصری سوال خود را سه بار تکرار کرد و باز آن بانو جوابی نداد.تا اینکه زن مصری گفت: فکر می‌کنم به شما بی احترامی شده است؟! 🩸خانمی که در محمل نشسته بود فرمود: أنا بنتُ اکرَمِ النّاس ▪️من دختر گرامی ترین مردمم. بعد خطاب به آن زن مصری فرمود: شما از کدام شهر هستید و آیا مسلمان هستید یا نه؟ آن زن مصری عرض کرد: از مصر آمدم و مسلمانم. آن مخدره فرمود: اگر مسلمانید به هنگام تشهد در نماز چه میگویید؟ آن زن گفت: «اشهد أن لا اله الا الله و أشهد ان محمدا رسول اللّه» آن مخدّره فرمود: محمد(صلي الله علیه وآله)آیا وصی‌ای داشت یا خیر؟ زن مصری عرض کرد: آری؛ وصی او، علی بن ابیطالب است. 🔹آن مخدره فرمود: من زينب دختر علیَم و پیامبر ،جدّ من و فاطمه زهرا مادر من است. آن زن مصری گفت: چرا شما را اسیر کرد‌ه‌اند!؟ علی بن ابیطالب پسری داشت به نام حسین که اخلاقی نیکو و پسنديده داشت و شنیده‌ام که پیامبر دائماً او را در کنار خود می‌نشاند و او را می‌بوسید؛ او کجاست؟ حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: تَرکناهُ بِاَرضِ کربلا جُثّةً بلا رأسِ و هذا رأسُهُ علی القَناة ▪️او را در کربلا رها کردیم در حالی که بدنی بی سر بود و این سر اوست که بر نیزه هاست. تا زن مصری این را شنید آمد تا پای نیزه‌ای که سر مطهر امام حسين عليه السلام بر آن بود و به آن نیزه دار گفت: گردنبندی دارم که هفت دانه قیمتی دارد. آن را به تو میدهم تا این سر را لحظاتی به من بدهی تا او را ببویم. آن مرد ملعون گردنبند را گرفت و نیزه متمایل کرد به سمت آن زن. آن زن مصری سر مطهر سیدالشهدا را میبویید و می‌گفت: برای پدر بزرگوارتان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام سخت است سر شما را بر روی نیزه ببیند... در این هنگام سر مطهر به سخن آمد و فرمود: یا مصریّة! لِمَ لاتقولین: السلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ کربلا ▪️ای زن مصری! چرا نمی‌گویی: السلام علیک یا غریب کربلا ؟! 🩸راوی گوید: مردم که سخن آن حضرت را شنيدند شگفت زده شدند و در این هنگام سر مطهر این آیه را تلاوت فرمود: «اَم حسبتَ أَنَّ اصحاب‌ الکَهفِ و الرَِقیمِ کانوا مِن آیاتِنا عَجبا» ▪️( آیا گمان میکنی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های شگفت انگیز ماست؟!) «کهف ٩» 🔹زن مصری عرض کرد: سر مطهر شما شگفت انگیزتر و شگفت‌انگیزتر است. سر مطهر فرمود: بیرون آمدی تا به تماشای دختران و خواهرانم بنشینی؟! زن مصری عرض کرد: از درگاه خدا و شما عذرخواهم؛ فکر نمی‌کردم که این اسراء ، دختران و خواهران شما باشند. آن سر مطهر فرمود: لا بأسَ بكِ و أنتِ مُعذّرةٌ و بَشّرِی فإنّ قَصرکِ بمُجاور قَصر اُمّی فاطمة الزهراء سلام الله علیها ▪️حالا که عذرخواهی و پشیمان، قصر تو در بهشت کنار قصر مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است. 📚بحرالمصائب ج۶ص۳۱۹ 📚مفتاح البکاء،برغانی،(نسخه خطی)
🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام هیئت احرار الحسین علیه السلام شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🎤 حاج
enc_16792403087933019747709.mp3
3.02M
|⇦•چیکار کردی ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── چیکار کردی! تا اسم کربلات میاد دلم میره دلم تو جاده‌ها قدم قدم میره تا می‌شنوم یکی داره حرم میره چیکار کردم! میگن اجازه نیست که زائرت باشم اجازه نیست دیگه مسافرت باشم یه شب تو کربلا مجاورت باشم گدا مگه جز تو کی و داره چشام فقط برا تو می‌باره «یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ...» دلا خونه، مگه به غیر کربلا پناه داریم راهی مگه به غیر اشک و آه داریم ما اربعین نرفته‌ها گناه داریم دلم خونه، خوشا به زائری که کربلا رفته که پای اون ضریحِ باصفا رفته کسی که کربلا نره کجا رفته حسین آقام... همه میرن تو میمونی برام... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. |⇦•کسی که غیر زینب... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌مهدی ●━━━━━━─────── بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِالله وَ صَلَی اللهُ عَلی قَلبِ زینَب صَبور وَ لِسانَ شَکور.. کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود کسی که عشق از او شد پدید زینب بود کسی که فاطمه او را به دامن از اول برای کرب و بلا پرورید زینب بود نُخست روز به بازار عشق آن که ز جان مَطاعِ جور و جفا را خرید،زینب بود برادرش به سر اکبرش شتافت ولی کسی که زودتر از او رسید زینب بود *مصیبت ها دید، الهی بمیرم دردناک تر از همه گمان میکنم این بود اومد گودی قتلگاه بدن برادر را پیدا کرد، گاهی صدا میزد: "أنتَ أخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد:"یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ...." داداش یه روز رو سینۀ پیغمبر جات بود؛ یه روز رو خاک کربلا... یک وقت دیدن لحنش عوض شدصدا میزنه: "یا جَدّاه هذا حُسَینٌ بِالعَراء، مُقَطَّعُ الْأَعْضاءِ،مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ" گفت و گفت تا به این جمله رسید یا رسول الله این همون حسینیه که زیر گلوش رومیبوسیدی... حسیـــــن..حســـــین.... جانم این همه راه دویدم ز پی دلداده ام به امیدی که در این دشت برادر دارم حسین من! عزیز دلم! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم گفت: داداش! خیز نگذار که ما را به اسیری ببرن من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد گو چه سان نَعش تو را از روی زمین بردارم *حـــــسین جانم داداشم! نه زخمات یه جوریه برات ببندم عزیر دلم! نه یه سفری رفتی منتظرت باشم برگردی.. حـــــسین....حـــــسین جانم "صَلَی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْباکِینَ عَلَیکَ یا ذَبیحَ الْعَطشان" ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1491.mp3
10.67M
|⇦کسی که غیر زینب... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی
. ➖➖➖ احسانک القدیم... یا اباعبدالله معنای زندگیم... یا اباعبدالله سینه زنا بیایید با هم دیگه بگیم... یا اباعبدالله من بدون تو ماهِ بدون خورشیدم من بدون تو زندگیو نفهمیدم من بدون تو چجوری باید مزه ی عشقو میچشیدم؟؟ تو عشقو واسم معنا کردی تو راهو واسه من وا کردی من چشمام صحرا بود اما تو چشم خشکم رو دریا کردی (لا معشوقَ الا ثارالله لبّیکَ یا اباعبدالله)۴ --- میپیچه این نسیم، یا اباعبدالله شیرینه زندگیم، با اباعبدالله کم میشه فاصلهم وقتِ سینه زنیم ، تا اباعبدالله من بدون تو مجنونی که بدون لیلاس من بدون تو ساحلی که بدون دریاس من بدون تو خلاصه بگم یه مبتلایی ، که خیلی تنهاس تو عشقِ دنیا و عقبامی حتی توی محشر باهامی من با تو خوشبختِ خوشبختم چی بهتر از اینکه آقامی (لا معشوقَ الّا ثارالله لبیکَ یا اباعبدالله)۴ --- دل پُر حرارته یا اباعبدالله واست قیامته یا اباعبدالله این اشک و گریه هام سوز محبته ، یااباعبدالله من بدون تو خوابِ بدون بیداری من بدون تو داغِ بدون دلداری من بدون تو یه خرابه که ازش نمونده، هیچ آثاری تو ، قلبِ این جسم بی جونی واسه این بی سامون ، سامونی توو روزی که من خیلی تنهام تو تنها واسه من میمونی (لامعشوقَ الّا ثارالله لبّیکَ یا اباعبدالله)۴ ➖➖➖ به قلم های: حسین سعادتی و احسان افتخاری پور 👇
متن روضه سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ .. بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را “منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند” که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت *هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره …* به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را *قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی … فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. من غریب کربیلایم نام من باشد حسین من ک سر از تن جدایم نام من باشد حسین یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..* خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت *هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..😭
حضرت ام کلثوم علیه السلام: 29 جمادی الثانی شهادت خانم حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) حضرت ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد. صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید: 🌟امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند. آنچه در مورد ازدواج  ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود. ✋اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است. پس از عاشورا  که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد. ✋سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) شهادت شدند و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(📕وقایع الشهور ص 110)  لطفا پست را به هر طریقی که تمایل دارید نشر دهید، تا با همدیگر 🏴🏴
نوحه حضرت ام کلثوم س سبک حاج ناظم ره منم شریک زینب ام کلثوم همچون عزیزانم غریب ومظلوم قدم ازغم خمید بلب جانم رسید پرپرشده گلهای باغم داغ آمده برروی داغم واویلتا آه وواویلا۴بار دیدم به طفلی غم برابرم شد خاکم بسر ازداغ مادرم شد شدم طفلی یتیم بدردوغم مقیم دیدم پس ازآن فرق خونبار بهر پدر گشتم عزادار واویلتا دردوعزاوغصه یاورم شد پاره جگرحسن برادرم شد تیرباران تنش شدبقیع مدفنش بعدازحسن دیدم بلاها غوغای دشت کربلا را واویلتا درروزعاشوراچه هاکشیدم در زیر بارداغ وغم خمیدم زشمشیرعدوان غرقه خون شهیدان هجده عزیزم سرجداشد سرهایشان برنیزه هاشد واویلتا تاشدتمام خیمه هابه غارت رفتیم بادشمن سوی اسارت بکوفه شام غم کشیدم من ستم برپیکرم مانده نشانه آثارضرب تازیانه واویلتا ازاین جهان وجان زغصه سیرم اجل سراغم آمده بمیرم زداغ عزیزان دگرسیرم ازجان میمیرم ازاین داغ وغمها دلخون روم بسوی زهرا وایلتا (عبدالحسین محبی)
نوحه حضرت ام کلثوم س سبک همه جاکربلاست ام کلثومم و خواهر زینبم بس ستم دیده ام جان شده برلبم آه وواویلتا۴بار منکه درکودکی مادرم شدشهید خصم ازتیغ کین فرق بابم درید آه وواویلتا روی بابم علی بخون آغشته شد زدمنادی ندا که علی کشته شد اه واویلتا بعدباباحسن شده پاره جگر تیرباران تنش شده پیش پسر اه وواویلتا بعدازآن شدبپا وقعه ی کربلا راس هجده عزیز شده ازتن جدا اه وواویلتا راس یاران همه شده برنیزه ها بااسیران روان شده شام بلا اه واویلتا مرگ خودرابچشم بارههادیده ام دل زقیدحیات منکه ببریده ام اه ووایلتا (عبدالحسین محبی)
Z0000085.MP3
10.04M
شمیم عطرِ گلهایی تو مادر امید جان و دلهایی تو مادر بخواب آسوده و آرام دیگر بدان مهمان زهرایی تو مادر نگیرد سینه ام آرام مادر بُوَد در موجی از آلام مادر بیادت مجلس ترحیم برپاست به جمعه سید الایام مادر ◾مجلس ، مجلسِ یه مادرِ مؤمنه و مهربون و دلسوز به نام مرحومه مغفوره مشهدی طلا حسینی بر پا شده اونایی که داغ مادر دیدن، داغ خواهر دیدن، داغ عزیز دیدن، گوشه و کنار منو حلال کنن، مادر چراغ خونه س، مادر غمخوار بچه هاشه، اگه مشکلی برات پیش بیاد دلت خوشه مادر داری محرم راز داری، میری باهاش درد و دل میکنی ولی وای به روزی که مادر از دنیا بره ، تمام غصه های عالم رو دوشت میشینه میخوام یه جمله از زبان فرزندان این مادر عزیز بگم الهی هیچ دختری داغ مادر نبینه الهی هیچ برادری چشمش به راه نمونه ، الهی هیچ کس نبینه غم مرگ یه خواهر امروز اون که داغ مادر دیده ، داغ عزیزه مهربونشو دیده این درد رو خوب میفهمه ، این درد رو خوب حس میکنه مادرِ عزیز سخته ندیدنت، دارم میبینم آقا زاده ها دارن گریه میکنن ، صدای دختراشو دارم میشنوم، به واللهِ خیلی سخته آخه مثل مادر دیگه تو دنیا پیدا نمیشه آی مردم الهی هیچ خونه ای بی مادر نمونه امروز میخوام از زبون اون دخترایی که داغ مادر دیدن یه لالایی بخونم لالالالا لالالالا لالایی عزیزه مهربونم در کجایی آی لالا لالا گُلِ آفتاب پرستُم عجب داغی گذاشتی پشت دستُم سیاهه مثل شو این آسمونُم گرفته بوی غم سرتا بجونم چه خاکی بر سرُم باید بریزُم گرفتار اجل شد مهربونُم غریب مادر حسین، عزیز مادر حسین، هر کجای این مجلس نشستی بلند بگو یا زهرا یا زهرا یا زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از موعود(عج)12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نیروهای نظارتی کجای مجلس نشستن کسی نیست جلوی اینا رو بگیره. 🍃وسَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ🍃
نوحه حضرت ابوالفضل العباس سبک گهواره خالی قنداقه خونی ✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی باب الحوایج دورت بگردم۲ آقا نظرکن داروی دردم من به امیدی آمدم آقا ابالفضل ۲ باب الحوائج ۳ یک گوشه چشمی آقا به ما کن۲ امشب گدا را حاجت روا کن دست منو دامان تو مولا ابالفضل ۲ باب الحوائج ۳ درمیزنم با صدناله و آه۲ بهر گدایی پیش تو ای شاه مشگل گشا ی عالمینی یاابافضل ۲ باب الحوائج ۳ توشیرحیدر درکربلایی۲ سقای طفلان داد ازجدایی مولا علمدارشهید کربلایی۲ مظلوم حسین جان۳ توسل به حضرت اباالفضل (ع) ... در همهء مجالس اهلبیت به سبک دشتی و هم سینه زنی و زنجیر زنی 💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل گرفتاری بگو یک یا اباالفضل 💢بُوَد مشکل گشای خَلق عالم در این دنیا و آن دنیا اباالفضل 💢شفای درد بی درمان عالم بُوَد در تُربت آقا اباالفضل 💢تمام زائرانِ کربلا هم شوند بیمه همیشه با اباالفضل 💢علی بوسید هنگام تولد دو دستانِ توو گفتا اباالفضل 💢امیر لشکر کرببلایی پناه زینبِ کبرا اباالفضل 💢برادر مثلِ تو دیگر نیاید به غمخواری در این دنیا ابالفضل 💢خودم دیدم عزای اَرمنی را به ظهر روز تاسوعا اباالفضل 💢تو را من در شجاعت می نویســـــم *یااباالفضل* * جانـــــم * تورا من در شجاعت می نویسـم چو حیدر لافَتا اِلّا اباالفضل 💢کنار علقمه خوانده به زاری تو را فرزند خود زهرا اباالفضل 💢زهنگام جَزا پَروا ندارم بُوَد تا شافعِ فردا اباالفضل 💢در آنجا فاطمه با هردو دستت به گریه می کند غوغا اباالفضل بُوَد ، ذکر لبِ ( عالم) همیشه سلام الله علیک یا اباالفضل بُود ، ذکر لبِ (گرفتارا) و ذاکرا همیشه سلام الله عیلک یا اباالفضل اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل ۲ یا کاشِفَ الکَربِ اَن وَجهِ الحسیـن علیه السلام اِکشِف کُروبَنا به حقِ اَخیِکَ الحسیـن علیه اسلام خدایا به حق اون ساعتی که حسین آمد کنار بدن ازهم پاشیده شده برادر زانو زد سرو صورت برادرش را نگاه کرد من نمیدونم اون ساعت چی به دل حسین گذشت.... ای وایــــــــ خاک و خون ها را از رو صورت برادر پاک کــــرد حالاهرچی ارادت داری به آقا ماه منیـر قمر بنی هاشم بلندو جلی صدا بزن یـا ابالفضل یا ام البنیــن یازهرا
514.7K
نوحه حضرت ابوالفضل علیه السلام سبک: گهواره خالی قنداقه خونی اجرای سبک:⬇️ 🎤 🏴🏴
. و همیشـه یاحسیـن گفتم،همیشه بوده آوایم بـنـازم  لقـمـه ی نان حلال دست بابایم اگر سرمایه ی اشکی که ریزد از سر و رویم ز طفـلـی مـن غلام آستـان آل زهرایم حسین جانم،حسین جانم(2) اگر شوری به سر دارم، و یا اشک بصر دارم اگر مهر علـی را در دلم همچون گهر دارم و یا حال و هـوایی و مناجات سحـر دارم خـدا داند همه این از دعاهای پـدر دارم حسین جانم،حسین جانم(2) اگـر در وادی کرب و بلا  دیـوانه و مستم و یا در کودکی دلداده و در روضه بنشستم اگر سقـای آل فاطمـه  بگرفته  این دستم به این پرچم قسم مدیون شیر مادرم هستم حسین جانم،حسین جانم(2
روضه امام حسن گریز به حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روایت داریم هر شب جمعه که ابی عبدالله مدینه بود … کنار قبرستان بقیع زیارت برادرش امام حسن می رفت… چه امام حسنی قربونش برم .. چشمی که برا غربت امام حسن گریان باشه، گریان وارد محشر نمیشه … الهی بمیرم براش … مگه میشه اینقدر کسی غریب باشه ؟ حتی دوستانش وقتی بِهش سلام میکردن میگفتن: “اَلسلامُ علیک یا مُذِّلَ المؤمنین” غصه، مظلومیت، همین بس این همه سال بعد امیرالمؤمنین می نشست پایِ منبرا… خطبای ملعون، روی منبر می رفتن مولا علی رو لعن می کردن، دشنام می دادن ، بی ادبی می کردن … فقط نوشتن یه جا امام حسن از جا بلند شد دیگه طاقت نیاورد، وقتی مُغیرۀ ملعون رفت بالای منبر .. تا اومد بی ادبی کنه امام حسن بلند شد فرمود : نانجیب تو دیگه بنشین گمان میکنی من از یادم رفته، اون روز تو کوچه با مادرم چه کردی؟ اون صحابی آقا رو دید گفت: آقا من باباتون رو هم توی این سن دیدم اینقدر سر و روش سفید نشده بود که سر و روی شما اینقدر سفید شده؟ حضرت فرمود : آن چیزی که من دیدم اگه بابام هم دیده بود بدتر از این روز من می شد… حالا میخوام از اون روز امام حسن برات بگم:…* بی تاب و تبِ خسته حالی بود سخت گیرِ شکسته بالی بود چادرش بین کوچه، پا خور شد بسکه از غم قدش هِلالی بود با مادرم رفتیم مسجد رسول الله جای بابا چقدر خالی بود از دل آهی کشید و با گریه خطبه هایش همه سئوالی بود نفسش بارِ لخته ی خون داشت سوزِ آهش در آن حوالی بود خطبه اش جاودانه بر می گشت با قباله به خانه بر می گشت آه! ظلم سقیفه بی حد شد غیرتیان! راه کوچه به آیینه سد شد همۀ نور و چنگِ تاریکی اتفاقی که باب خواهد شد ضربِ دست چپش زبان زَد بود زدنِ سیلی اش زبان زَد شد هر قدر روی پا پریدم باز دستِ سنگینش از سرم رد شد بعد از آن راه خانه تا مسجد طولِ یک خطِ سرخ مُمتد شد آنقدر به غرور من برخورد حسنش کاش از غمش می مُرد *تا همین جا هم بسه، اما شبِ امام حسن ان شاءالله حقش رو ادا کنیم…* چه بگویم که زار و مضطر گشت قد کمان بود و قد کمان تر گشت در مسیرِ عبورِ عابرها ریخت نیلوفری که پرپر شد “فَرَفَسَها بِرِجلِهِ…” ای وای آنقدر دورِخویش مادر گشت هر قدم چشم او سیاهی رفت وسط کوچه موقع برگشت زخم هایش دوباره سر وا کرد مرگ خود از خدا تمنا کرد *برای این روضه بهترین روضه همون روضه ای است که خودِ امام حسن در عالم رؤیا به عَبدُالزَهرا فرمود: عَبدُالزهرا! اگه میخوای روضه ی ما رو بخونی این طوری که من میگم بخون: روضه ی ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم توی دستِ مادرم بود..خوشحال از مسجد داشتم برمی گشتم ..یه وقت نانجیب اومد جلو راهمون رو سد کرد … عَبدُالزَهرا یه ضربه به مادرم زد اما دو گونۀ مادرم کبود شد…