eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
مداح يعنى؟ مدّاح يعنى روضه خوان آل عصمت مدّاح يعنى اين چنين تقدير و قسمت مدّاح يعنى آبروى آل طاها(ع) مدّاح يعنى بلبل گلهاى زهرا(س) مدّاح يعنى پيرو قرآن ناطق مدّاح يعنى رهرو آيين صادق(ع) مدّاح يعنى بى تكبر، بى ريايى مدّاح يعنى بندۀ قرب الهى مدّاح يعنى لب به غيبت وانكردن مدّاح يعنى با كسى بد تا نكردن مدّاح يعنى پيرو خط ولايت مدّاح يعنى سعى و كوشش در سعادت مدّاح یعنی عیب کار خویش دیدن یعنی خدا را در کنار خویش دیدن مدّاح یعنی عارف و وارسته بودن تنها به اولاد علی(ع) دلبسته بودن مدّاح يعنى همچو ميثم سرافرازى مدّاح یعنی از تملــّق، بـى نيـــازى
. 📋 جنس فاسد گرچه ارزان، باز هم بی‌مشتریست حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جنس فاسد گرچه ارزان، باز هم بی‌مشتریست چشم تاجرها به دنبال مطاع بهتریست داد و فریادم در این بازار هم کاری نکرد مشتریان چشمشان دنبال جنس دیگریست برده‌ها را یک به یک بردند و من جا مانده‌ام لااقل من را بخر، این بد غلام آخریست خانه‌ات از بس حشم دارد دلم را آب کرد هرچه باشد، من هم اینجا آرزویم نوکریست هرکسی در خانه‌ات کاری برای خود گرفت کاش می‌گفتی بیا کار توأم پا منبریست من کجا و خیمه‌ی اهل مناجاتت کجا؟! من نماز و روزه و ذکر قنوتم، سرسریست هرچه بودم هرچه کردم اشکهایم را ببین کار چشمم شب به شب، سقایی و آب‌آوریست من بدم، چشمانم اما کربلایی بودن کار من در روضه‌های کربلا قند پروریست سربلندی قسمت من شد به لطف روضه‌ها قسمت ارباب من بر خاک صحرا بی‌سریست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هراز گاهی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هراز گاهی دلم مثل کبوتر از خراسان سر درآورده است هر از گاهی به قم رفته‌ست تا شیراز اما باز دل من از شمال شرق ایران سر درآورده است مرا با وسعت جغرافیایم آشناتر کن بیاور سفره را که لحظه‌ی تحویل، نزدیک است بیاور دخترم با خود گل لبخند را امشب غمت را زیر چادر در کنار اشک پنهان کن بیاور سیب را آیینه را اسفند را امشب تو حول حالنایت را بخوان آمین آن با من کمک کن دخترم! این سرزمین را قدر بشناسیم دعا کن دخترم تا زینت این بوم و بر باشی که از تقسیم نان با کودک همشهریت خوشحال و از همسایه بیش از خانه‌ی خود با خبر باشی الهی یا محول ! احسن الحالی عنایت کن چه بویی خانه را پر کرده! حالا خوب می‌دانم چرا این سفره را اینقدر با احساس می‌چینی کنار سفره‌ی امسال، شب بو را نمی‌بینم به جایش خوب می‌فهمم چرا هی یاس می‌چینی خدا را شکر، یاس خانه را پرپر نمی‌بینم دم تحویل سال است و من و تو دست بر سینه کنار سفره می‌خوانیم با هم، کوثر از قرآن سلام ای ابر باران زا! سلام ای دختر دریا! سلام ای مادر آب و سلام ای همسر باران! سلام ای فاطمه! امسال، ما را فاطمی‌تر کن سلام ای فاطمه! جایت کنار زینبت خالیست سلام ای فاطمه! امشب علی بسیار دلتنگ است حسینت در کنار سفره لب تشنه است می‌بینی! حسن بیش از همه از دوریت اینار دلتنگ است برای خالیه جای تو ما هم روضه می‌خوانیم نمی‌دانم ولی شاید حسن با خواهرش ‌می‌گفت که تنهایی بی‌مادر، بیا سایه سر ما باش همیشه فاطمه در خانه‌ی ما سفره می‌انداخت بیا زینب! خودت امسال جای مادر ما باش که خواهر در نبود مادر آرامِ برادرهاست غذای دیشب ما دست‌ پخت زینب بود چنان تو و پدرت دخترت کنار علی‌ست میان شانه‌ی تو چند موی سوخته بود نه موی سوخته بلکه طناب دار علی‌ست کنار سفره از آل کساء خواندیم الهی شکر! به آمین دعای یا مقلب یا علی گفتیم همیشه احسن الحال دل ما روضه‌ی زهراست که ما درد دل خود را همیشه با علی گفتیم خدایا بیشتر کن رزق هیئت رفتن ما را *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 خسته بود آقا (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته بود آقا تازه روی مرکبش، نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش، شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریه توو، خیمه بالا رفت دم رفتن طرفِ، خیمه‌ی زنها رفت تک و تنها رفت تنهایِ تنها بود تنهایِ تنها رفت آرومِ جونِ من زیرِ دست و پا رفت جگرش می‌سوخت خیمه‌ی اهل حرم پشت سرش می‌سوخت وسط معرکه موی دخترش می‌سوخت جگرش می‌سوخت آخر دنیاست سر بردن لباس کهنه‌شم دعواست این صدای گریه‌‌های مادرش زهراست آخر دنیاست روضه سربازه سه شبانه روز، مونده پشت دروازه دیگه روی دشمنا، به خواهرت بازه روضه مَکشوفه اونی که به حضرت عقیله معروفه اومده با دست بسته وسط کوفه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 پشت درب خانه‌ات بر خاک، صورت می‌کِشم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پشت درب خانه‌ات بر خاک، صورت می‌کِشم تا که تحویلم بگیری، از تو مِنَّت می‌کشم بندگان مخلصت آماده‌ی مهمانی‌اند آن قدر خالی است دستانم، خجالت می‌کشم غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه هرچه خواری می‌کشم از دست غفلت می‌کشم کور خوانده نفسِ اماره، دلم در دست علی است هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می‌کشم؟! با ولای مرتضی آقای این عالم شدم بی‌علی یک لحظه هم باشم، حقارت می‌کشم دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می‌کشم تا که چشمم تَر شود یادِ لب خشکِ حسین جای سرمه، بر دو چشمم خاک تُربت می‌کشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می‌کشم یک توسل بر رقیه حاجتم را می‌دهد بی‌خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می‌کشم دیده‌ای بابا مرا؟! همراه عمه‌های خود... در سنین کودکی درد اسارت می‌کشم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 آیا شده بال و پرت آتش بگیرد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا شده بال و پرت آتش بگیرد هر چیز در دور و برت آتش بگیرد آیا شده بیمار باشی و نگاهت از نیش‌خند همسرت آتش بگیرد آیا شده یک روز گرم و وقت افطار آبی بنوشی… جگرت  آتش بگیرد آیا شده تصویری از مادر ببینی تا عمر داری پیکرت آتش بگیرد می‌گریم از روزی که می‌بینم برادر در کوفه موی دخترت آتش بگیرد می گریم از روزی که می بینم برادر از هرم خاکستر سرت آتش بگیرد آه … از خنکهای گلویت بوسه ای ده تا قبل از اینکه حنجرت آتش بگیرد آقا بس است دیگر مگو از شعله هایت ترسم که جان خواهرت آتش بگیرد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋دو نفر بودن، توو سن بچگی یه صحنه‌هایی رو دیدن (س) (ع) (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دو نفر بودن، توو سن بچگی یه صحنه‌هایی رو دیدن... یکی اون لحظه‌ای که دور ابی عبدالله رو گرفتند، هرکسی داره با یه چیزی می‌زنه. یکی داره نیزه می‌زنه؛ یکی داره با شمشیر می‌زنه؛ یکی داره سنگ پرت می‌کنه؛ یکی از اون دور داره عصا زنان خودش و می‌رسونه به گودال؛ از قافله‌ی قاتلای حسین عقب نمونه، داره با چوب می‌زنه، با عصا می‌زنه. اما یه عده هم دور گودال حلقه زدند دارن ناسزا میگن. دم خیمه دخترش داره نگاه می‌کنه، شاید اونجا بی‌بی جلو چشای این بچه رو گرفته باشه. بچه نباید صحنه‌ی بد ببینه، یه صحنه‌ی بد ببینه یه عمر توو ذهنش می‌مونه، مخصوصا اگه ببینه پدرش یا مادرش زمین خوردن. همچین که از اسب رو زمین افتاد؛« بسم اللّه و باللّه و علی ملّة رسول اللّه». این صورت و خواست رو خاک بزاره، دم خیمه بچه‌ها دارن می‌بینند هی به همدیگه میگن:« بابامون زمین خورد»... تا صدا اومد بابا زمین خورد عمه دوید چشا رو گرفت. - برید توو خیمه، برید توو، خیمه کسی بیرون نباشه... شاید به خواهرش فرموده باشه خواهرم! ام کلثوم دم خیمه وایسا کسی از این بچه‌ها بیرون نیاد. مگه نمی‌بینی دور داداش و گرفتند میزنند داداش و... ان‌شاءالله ندیده اون لحظه‌ای که نیزه توو حلقوم باباش زدن. ان‌شاءالله ندیده اون لحظه‌ای که نیزه رو توو پهلوش زدن. ان‌شاءالله ندیده اون لحظه‌ای که اون نامرد رو سینه‌ی باباش نشست. ان‌شاءالله ندیده... منم معتقدم ندیده چون اگه دیده بود همونجا جون می‌داد. اما آخرش اون لحظه‌ای که سر و آوردن توو خرابه هرچی عمه تلاش کرد نبینه نشد، همچین که سر بابا رو دید جون داد... دست توو دست مادر دارن از مسجد برمی‌گردن، نزدیک خونه که رسیدن اون نانجیب جلوی بی‌بی رو گرفت؛ همچنین که رسید به مادر ما، اول یه سیلی توو صورت مادر زد. نامه رو از دست مادر گرفت پاره پاره کرد یه سیلی دیگه... مادر ماست، قَویه به این راحتی که نمیوفته؛ اما نمیدونم چه جوری توو صورت مادر زد یه طرف صورت به دیوار خورد یه طرف صورت به زمین خورد. گوشواره از گوش دراومد... دست مادر و گرفت:« خونه‌مون این طرفه، اینقده رو خاکا نشین»... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5994750287573684596.mp3
18.22M
. کجاست اهل دلی که نگاه ما بکند برای حال خراب دلم دعا بکند کجاست خبره طبیبی که کیمیا داند مس وجود مرا بهتر از طلا بکند به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به یک نگاه مرا بنده خدا بکند همین که داد و فغانم بلندشد دیدم جناب خواجه شیراز این ندا بکند: طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟.. مرا بگیر و در خانه ات مقیمم کن چقدر عبد فراری بروبیا بکند... به کارمن گره کور خورده است اما گشایش از گره ام ذکر یارضا بکند چه می شود شب جمعه یکی ز کرب و بلا حواله ای بفرستد مرا صدا بکند .
202030_361263555.mp3
41.48M
| کجاست اهل دلی که.. بامداحی: هیئت ثارالله زنجان شب سیزدهم از "نجوای عاشقانه"
. حرف ناگفته چشمان ترش بسیار است اشک او راوی یک عمر غم و آزار است روز و شب گریه کن روضه ی یک مسمار است قلب او زخمی از ضرب در و دیوار است داغهایی که کشیده است همه معروف است پس ببخشید اگر روضه من مکشوف است در نماز شب و هنگام دعا می گرید صبح با گریه او باد صبا می گرید یاد آن کوچه و بی چون و چرا می گرید بعد چل سال بیادش همه جا می گرید قصد این بار من از شعر که آقا بوده قسمت انگار کمی روضه زهرا بوده زهر در تن نه که از غم جگرش می سوزد یاد مادر که بیفتد به سرش می سوزد غرق آتش در و پروانه پرش می سوزد از همان روز حسن با پدرش می سوزد کودکی بود ولی رنج پدر پیرش کرد غم مادر دگر از زندگی اش سیرش کرد نه فقط زخم زبان از همه مردم بوده زهر در بین غم و غربت او گم بوده قاتلش آتش و آن خانه و هیزم بوده دست سنگین همان کافر دوم بوده ابتدا چادر مشکی حرم سوخته بود بعد هم تیر کفن را به بدن دوخته بود داشت آن روز به لب روضه ای از سر می خواند قصه درد و غم و غربتِ حیدر می خواند داشت از سوز جگر روضه مادر می خواند بعد هم روضه جانسوز برادر می خواند چشمش افتاد به چشمان برادر، با آه گفت لا یوم کیومک به ابا عبدا... ((دل من دست خودش نیست اگر می شکند)) قصه کرببلای تو کمر می شکند دل زینب هم از آن رنج سفر می شکند بر سر دیدن تو شام چه سر می شکند صوت قرآن تو در شام شنیدن دارد چوب دست از لب و دندانت اگر بردارد
مناجات عزیز و قادر و قهار الهی حکیم و فاعلِ مختار الهی الهی یا الهی یا الهی حلیم و رازق و خلاق و خالق کریم و مهربان دادار الهی منی سالما نظردن دوت الیمدن ذلیلم بیقرار و خوار الهی منه توفیق وئر ائیله عنایت اورک دردین ائدیم اظهار الهی کرم درگاهیوه خلوتده گلدیم ائدم تا جرمیمه اقرار الهی خطا کارم ، گنهکارم ،جفاکار اولور لطفون ولی تکرار الهی همیشه عهدیمی سیندیرمیشام من نه بیر یول، بلکه مین لر بار الهی منه غالب اولوب نفسین هواسی اولوب دیر روزگاریم تار الهی الی بوش گلمیشم قاره یوزیله اورکده آه آتشبار الهی بویوردون سسله من وئره م جوابین بو عبد زاره اول غمخوار الهی بو آیدا من سنه مهمانم الله منه وئر روزی سرشار الهی جهالتدن، رذالتدن ،خطادن منه ائیله نظر قورتار الهی چاتام کوی وصالینده مقامه یولی ائیله اوزون هموار الهی هدایت ائت تاپیم فیض سعادت بحق عترت اطهار الهی منی ائیله هر ایل ده معرفتله حسینین قبرینه زوار الهی گچیب دیر پرده ی غفلتده عمروم منی قیل خوابیدن بیدار الهی شمیم عشقوین مدهوشیم من اولوب دنیا منه گلزار الهی الهی یا الهی یا الهی
1_10169876991.mp3
3.68M
مداحی طوفانی حاج محمد باقر منصوری اردبیلی در خیمه گاه پیروان حضرت زینب (س) 👌👌👌😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روزای آخر ساله هنوز بین ما مهدی نیس باز میخونیم دعا واسه ظهورش با دو چشم خیس یارب دیگه شدیم خسته از این روزای تکراری آقامون تو بیابوناست نکردیم ما براش کاری یه سال گذشت هنوز آقامونه غریب حبیب شیعیان نداره یک حبیب اللهم‌عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 از دست دشمنا خسته و دلخونیم ولی بدتر قلب ما رو می سوزونه با طعنه،شیعه ی حیدر تا کی نیش و کنایه بشنویم ما از خودی هامون از بابت دعا واسه فرج مهدی آقامون شیعه ی منتظر نمیشه نا امید ببین که ناسزا از هر کسی شنید اللهم‌عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 یارب تو این همه فتنه نداریم تکیه گاهی ما هستیم بیچاره و مضطر بدون مهدی زهرا هرکی یه جوری داره میزنه آتیش به قلب ما هستیم مثل یتیمی که یه عمره بوده بی بابا یارب بگو دیگه بابای ما کجاست بسه هزار ساله از بچه هاش جداست اللهم‌عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 یک عمره با گناهامون شکستیم قلب آقارو از چی تنهاش گذاشتیم تو بیابون ،یاس زهرا رو اشک از چشماش گرفته روز وشب جرم و خطای ما تو قنوت نماز شب دعا کرده برای ما میشه همیشه با دردای ما مریض ولی برای ماس دنیا فقط عزیز اللهم‌عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 داره میشه بهار اما برامون چون زمستونه چه نوروزی که از دوری مهدی قلب ما خونه جا داره که بمیریم ما برای غربت مهدی از چی ما دق نکردیم عمریه از غیبت مهدی چرا امام‌ ما غریب و بی کسه چرا به داد او کسی نمی رسه اللهم‌عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 یارب به حقّ بازوی شکسته ی گل طاها فرج منتقم فاطمه رو کن دیگه امضا یارب به گوش زخمی رقیه دختر ارباب دیگه مهدی رو برسون که از هجرش شدیم بی تاب دعا برا فرج روی لب همه ست تنها ظهوره که دوای فاطمه ست اللهم‌عجل لولیک الفرج.... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .👇
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 الهی فاطمه ته غم بمیرم چه سخته توسه ماتم بهیرم چیکار هاکنم این شام غریبون بهونه بیتنه زهرا ته وچون چه بلاییه مه سر بورده زهرا عنان از دس من در بورده زهرا خنه که وچون مار دنی باشه انگاری که خوانه از هم بپاشه ته که بوردی صفای خنه بورده دیگه شور و نوای خنه بورده زهراجان بی ته مه چش سوندارنه حسین بیتابی کنه خو ندارنه ته چادر ره تا شه سربشته زینب خدا دونه مره بکوشته زینب چه سوزی دارنه زینب نواجش حسینِ چشِ اسری مثل وارش ندومه از کدوم غصه بنالم روز وشو وِنه تِه وِسّه بنالم شو نصف شو اِمه ته قبر کنار مثل ته یتیمون نالمبه زار زار ته که تا بوردی ای ماه مدینه ته غم و غصه هنیشته مه سینه وچون از بس کردنه بیقراری جمع هاکردمه من ته یادگاری تا مه چش کفنه به در و دیوار انگاری خنه مه سر بونه آوار بونه در ره عوض هاکنم ای یار ندومبه چیکار هاکنم با دیوار مه وسه دلخشی دیگه سَرابه دل«مداح» ازاین غصه کبابه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 .
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 علی مه دل از غم پِره یـــاری نـکـردمـه تـره علی حلال هاکِن مره       خَله بلا بَکِشیمه چهـل نفر تِـه یک تنه تِه پیش مره بَروشتنه مِـه وَچِـه ره بَکوشتنه         خَله بلا بَکِشیمه  مِـه دلـه دَکـردنـه خـون درشـومــه یـار مهـربون جان تِـه جان مِه وَچون           خَله بلا بَکِشیمه علی تِـه بــلا مـه سینه من وته سرگذشت اینه مــــره نخـوانـه مـدینه          خَله بلا بَکِشیمه غـریـب هـاکـردنـه ته ره تَـش بَــزونه تـه خِنه ره وَچونِ پیش زونه مِه ره           خَله بلا بَکِشیمه چـــراغ خِــنه ره دَکــوش بی سـرصـدا وبی سِروش مِه تن ره شوکفن دَپوش             خَله بلا بَکِشیمه زینب دیگه بی مـار بُونه مِــه دِتــره کـار زار بـونه غــم وِنـه سـر آوار بـونه            خَله بلا بَکِشیمه ای درد عالم ره طبیب درشـومـه ای یار نجیب ته بعد من بونی غریب بمیرم هَسّی غم نصیب     علی مره حلال هاکن 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 .