eitaa logo
الی الحبیب
2.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
28 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 پاسخی کوتاه به پرسش بالا: 🍂 محمدبن حنفیه برادر ناتنی امام علیه السلام است. 🍂 مادرش، دختری از نسل مسلمه حنفیه یمنی است. لذا او را ابن حنفیه می‌نامند. 🔰 علل عدم حضور او در کربلا: 1⃣ : 👈🏻 برخی براین باورند که محمد در زمان قیام کربلا بوده است. ⚠️ اما در هیچ منبع کهنی، به این مطلب اشاره نشده است. 📘 جز متنی با عنوان حکایه المختار فی اخذ الثار که به ضمیمه شده و برای نیست. 🔸 مرحوم بیمار بودن ابن حنفیه را در زمان قیام صحیح نمی‌داند. 🔹 در گفت‌و‌گوی امام حسین علیه السلام با محمدبن حنفیه نیز سخنی از نیست. 2⃣ 👈🏻 برخی علت نیامدن ابن حنفیه را وی از طرف امام حسین علیه السلام می دانند. 📒 تنها منبع این خبر است. ❎ به عقیده و تحقیق برخی مورخان معاصر از جمله استاد ، این روایت برای دفاع از محمد جعل شده است. 🔸 برفرض پذیرش، در این روایت، محمد تمایلی به همراهی با امام نشان نمی دهد و امام نیز او را مجبور نمی کند. 🔻 در برخی منابع آمده است که امام حسین عليه السلام خطاب به ابن حنفیه نوشت: 🍃 از حسین بن علی به محمدبن حنفیه و هرکسی که از نزد اوست. 🍃 هرکس به من بپیوندد به شهادت می رسد و هرکس روی گرداند به پیروزی دست نیابد. بنابراین، خطاب امام شامل وی هم می گردد. 💢 محمدبن حنفیه هنگام حرکت امام حسین علیه السلام از به نیز، همراه امام حسین علیه السلام نبود. 🔰 در جمع بندی می‌توان گفت: 💠 محمدبن حنفیه اگرچه حرکت امام را مشروع می دانست، اما روحیه و تفکر نداشت. 📚 منابع: 📖 صفار بصائرالدرجات، ص۶ 📖 ابن قولویه، کامل الزیارت، ص۱۵۷ 📖 مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۵۷؛ 📖 مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲ 📖 ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۲۱ | | | | 🆔 @elalhabib_ir
|| حاج‌رحیم از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲ 🔸(قسمت یازدهم/دو) «این ! کیست که عالم همه دیوانه اوست...» شعر اصلی را شروع می‌کند: «بسم‌الله النور مثل یک روزنه در ظلمت زندانی‌ها مثل مهتاب شب تار بیابانی‌ها می‌رسد رحمت او وقت پریشانی‌ها نور او جلوه عطا کرد به نورانی‌ها پیش خورشید حقیرند چراغانی‌ها نور تابید و در اطراف خودش عالم ساخت نور از رانده درگاه خدا آدم ساخت نور از درد برای دل ما مرهم ساخت آمد و در دل ایران دو دژ محکم ساخت خوش بر احوال قمی‌ها و خراسانی‌ها نور از قید زمان، قید مکان بود رها نور زهراءاست که بر هر دو جهان داد بها خلَقَ عزَّوجل جنَّةَ و النارَ لها فاطمه لیله قدر است وَ «من اَدرکَها» هر که فهمید رسیده‌است به حیرانی‌ها با دعای سحرش نم‌نم باران می‌ساخت از کنیزان درش حافظ قرآن می‌ساخت نه فقط چادر او قنبر و سلمان می‌ساخت چادر خادمه‌اش نیز مسلمان می‌ساخت حیف کم بود از این دست مسلمانی‌ها فاطمه [یک «سلام‌الله علیها» را هم ساده و مانند جمله معترضه این وسط می‌گوید] که دو جهان ریزه‌خور خانه اوست پسری دارد و رزق همه بر شانه اوست نمک سفره ما نیز به شکرانه اوست این ! کیست که عالم همه دیوانه اوست گوشه‌ای از کرم اوست فراوانی‌ها» این تغییر نام مبارک امام به امام در یک شعر معروف، توجه مخاطب را به مضمون شعر، دوچندان می‌کند و لحظه‌ای از این شگفتانه، دچار بهت می‌شود... «جوهر فاطمه از جوهره معبود است موقع صحبت از او فلسفه هم محدود است به ارسطو و به سقراط بگو مشهود است فاطمه فلسفه خلقت عالم بوده است تا نگردند دگر این همه یونانی‌ها متن تاریخ نگفته‌است جنایت‌ها را آن همه شیعه‌کشی، حمله و غارت‌ها را ننوشته‌است مگر طرز شهادت‌ها را کاش می‌شد که عوض کرد قضاوت‌ها را آه! از غصه پرقصه نادانی‌ها! نمی‌دانم شاعر عامدانه «قصه پرغصه» را «غصه پرقصه» آورده یا اشتباه می‌خواند! «مثل تاریخ نوشته‌است که در دورانی وقت سرکوب وقیحانه دژخیمانی چنگ می‌زد به سر خویش، زن ایرانی تا مبادا که بیفتد به همین آسانی چادر فاطمه از دست رضاخانی‌ها هر زمان حادثه‌ها مهلک و ویران‌گر بود هر زمان نان، سر این سفره کمی کم‌تر بود باز هم رحمت او راه‌حل آخر بود...» «چادر فاطمه...» اصلاح می‌کند: «سایه چادر او بر سر این کشور بود» «مادری کرده برای همه ایرانی‌ها» «پیچ تاریخ...» تکرار و اصلاح می‌کند: «پیچ تاریخی امروز کمی تندتر است پیش‌رو راه‌زنی هست، خبر معتبر است شیعه جمعیتش امروز ببین در خطر است نسل امروز پر از ایده و ذوق و هنر است حیف، غافل شده‌ایم از دبستانی‌ها» این تعداد تپُق‌زدن از بعید است... هرچند هر آن‌که این معرکه را تجربه کرده است، اقرار می‌کند بهترین‌ها هم برای اولین اجرا در بیت، بیش از پنجاه‌درصد توانایی‌شان را نمی‌توانند بروز دهند... ادامه دارد... 🆔 @elalhabib_ir
📌 : آیا امام و امام علیهم السلام در حضور داشتند؟ پاسخ: . ◀️روایات حضور تنها در نقل شده است. ◀️طبری در مقدمه کتاب خود توضیح می دهد که کارش جمع آوری مطلق اخبار است. چه یا . لذا از ناقلان و جاعلان حدیث همانند و هم روایت نقل کرده است. ◀️درباره نیز وی دو روایت نقل کرده است. که تنها در یکی از آنها اسم علیهم السلام آمده است و در روایت دیگر نامی از آنان نیست. ◀️در برخی منابع که خبر را از طبری نقل می کنند، نام امام (ع) در فتوحات وجود ندارد. ◀️در سند روایت دوم نیز شخصی بنام قرار دارد که بزرگان اهل تسنن، وی را دانسته و سند روایت وی را به دلیل در نقل نیز، می دانند. یعنی گوینده اصلی خبر مشخص نیست. سیف بن عمر نیز جاعل حدیث است. 📚عسقلاني، تقريب التهذيب، ج1، ص405، 📚عسقلانی، تهذيب التهذيب، ج7، ص330، 📚ابن الجوزي، الضعفاء و المتروكين، ج2، ص198، رقم: 2398، 📚ابن حماد، الضعفاء الكبير، ج3، ص252. ◀️افزون بر کمی سن علیهم السلام، علی(ع) در دوران خویش نیز برای حفظ جان آنان، از حضورشان در صحنه نبرد جلوگیری می کرد؛ زیرا آنان امت را باید بعد از وی برعهده بگیرند. ◀️در برخی منابع آمده است که امام (ع) در زمان خلافت به غاصب بودن او اعتراض کرده است. همچنین امام حسین(ع) به حمایت از ، از انتقاد کرده است. حال باتوجه به انتقاد ایشان از ، چگونه امکان حمایت از بی مبنا وجود دارد و چگونه برخی روایات جعلیِ همکاری در فتوحات را نقل می کنند. 📚عبدالبر، الاصابه، ج2، ص69. ◀️در روایت جعلی طبری، علیهم السلام در فتح طبرستان آنهم عصر عثمان، و نیرنگ کرده اند و حال آنکه این سخن درباره کسی که قرار است اسلامی باشد، عقلا پذیرفتنی نیست؛ ◀️به نظر می رسد انگیزه در این خبر یا توجیح خلفا است که بگویند از آل علی(ع) هم در آن حضور دارند، یا با جعل خبر درباره حضور صحابه در مناطق است و می خواهند را برای مناطق مفتوحه درست کنند. 🆔 @elalhabib_ir
🚫زمانی که ذکر نام امام (ع) جرم بود! نصربن علی از علمای اهل تسنن گوید: رسول الله(ص) فرمود: هرکس من، (ع) و (ع) و پدر و مادر آنان را دوست داشته باشد، در قیامت با من است. 🌀طبق گفته : چون نصر این حدیث را نقل کرد، عباسی دستور داد تا را هزار بزنند. وقتی به او گفتند که نصر نبوده و از علمای اهل تسنن است، او را آزاد کرد. 📚 تاریخ بغداد، ج13، ص289. 🆔 @elalhabib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌سعادت دنیا و آخرت رسول الله(ص): با می شوید و بدون او بدبخت. بدانید حسین دری از درهای است و هر کس با او دشمنی کند، خداوند بوی بهشت را بر او می کند. 🆔 @elalhabib_ir
🔰حاج مهدی تدینی در برنامه شبکه اول: مرحوم ، خاله‌ها و مادرم همه این رو نقل می کنن خودم هم یه چیزایی یادمه که میگم قبل از اینکه بگم اینو اشاره کنم که راه‌پله‌ی خونه‌های قدیم توی هال خونه بود. هر کسی یادشه، الان که مطلبو می‌خونه احتمالا به نشونه‌ی یه سری تکون می‌ده و امّا داستان: همه خاله‌ها و مادرم اینا رو می کردم. همه باید می‌اومدن میشستن پای پله‌های راه پله! یکی از خاله‌هامو برمی‌داشتم و به جای روی دوشم می‌نداختم و می‌رفتم روی پله‌ی دوم یا سوم می‌شستم. یه دوک به جای میکروفون دست می‌گرفتم و شروع می‌کردم به خوندن. همه هم باید سرشون رو می‌نداختن پائین و شده به زور می‌کردن. روضه‌خوانی من از اونجا شروع شد؛ الحمدللّه... امّا می‌دونید از کجا این بهم دست داد و از کجا یاد گرفته بودم؟ از که همیشه خونه مادبزرگم به راه بود... قدیما همیشه خانگی بود. هفته‌ای یه بار بعضی‌ها ماهی یه بار یه روضه‌خون دعوت می‌کردن که معمولاً هم بود و اعضای خانواده دور هم جمع می‌شدن و یه روضه‌ای گوش می‌دادن. می‌گفتن خونه‌است و می‌گفتن. البته روضه‌های خانگی گاهی گسترده‌تر هست و به صورت برگزار می‌شه یعنی بقیه و هم‌محله‎ای ها و چه بسا بیشتر از هم‌محله‌ای ها هم شرکت می‌کنند. الحمدلله زادگاه ما پر است از روضه‌های خانگی. یادمه مرحوم دو تا رفیق داشت که با هم هر شب روضه می‌رفتن. هر شب سال! بالاخره یه خونه‌ای بود که روضه‌ی به قول خودشون سالونه() داشته باشه. روضه سالانه یعنی روضه بی‌مناسبت یعنی 5 شب از سال تو خونه روضه بود مثلاً. خیلی سعی کرد روضه‌های خانگی رو به هم بزنه ولی نتونست... چون پیغمبر ص فرموده: برای ع تو قلوب مؤمنین هست که تا قیامت سرد نمی‌شه. این حرارت کار خودشو می‌کنه... طوری می‌شه که آخر صفر آدم ممکنه تو روز 11-12 تا روضه بره و باز هم بعضی دلخور بشن که چرا به روضه ما سر نزدی! «الهی که روضه‌هات روشن باشه» تو این چند نکاتی در مورد روضه خانگی گفتم که شنیدنش خالی از لطف نیست... 🆔 @elalhabib_ir