eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حَیَّ عَلَی الْعَزا فیِ ماتَمِ الْحُسین ----------- کرب و بلا گرفت آتش ز اشک و آه پوشیده آسمان پیراهن سیاه در سوز تشنگی طفلان بی پناه دارد عزا و غم گودال قتلگاه ریزد سرشکِ خون ، از چشم عالَمِیْن حَیَّ عَلَی الْعَزا فیِ ماتَمِ الْحُسین تن های غرقِ خون افتاده بر زمین سرهای بی بدن در دست لاله چین پرپر به دست کین گلهای باغ دین غمدیدگان همه بی یار و بی معین جان‌ها ز تن برون، دلها به شور و شین حَیَّ عَلَی الْعَزا فیِ ماتَمِ الْحُسین یارب به خیمه ها اصغر نمانده است قاسم نمانده و اکبر نمانده است سقّا نمانده و ساغر نمانده است جانی به پیکرِ خواهر نمانده است نی مانده گل به بر ، نی مانده نور عین حَیَّ عَلَی الْعَزا فیِ ماتَمِ الْحُسین صد ها بلا و غم در کربلا ببین آوای لاله گون در نینوا ببین بر آل مصطفی ظلم و جفا ببین گیسوی قدسیان بر شانه ها ببین لبریز داغ او ، گردیده نشأتِیْن حَیَّ عَلَی الْعَزا فیِ ماتَمِ الْحُسین ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
علیه السلام زمینه دهه اول محرم سلام ای بهترین ارباب دنیا سلام ای جان حیدر ، ماه زهرا سلام ای اولین و آخرین عشق سلام ای سایه ی روی سر ما سلام ای یار دیرینم سلام ای شور شیرینم سلام ای دنیا و دینم اباعبدالله یا مظلوم ................... رسیدم تا که باشم جان نثارت نگاهی کن به حر بی قرارت یه عمری رو به روت بودم ولیکن میخوام باشم تا پای جون کنارت رسیده جون من بر لب شده بی تو هر روزم شب قبولم کن جان زینب ....... میخوام از این همه ظلمت رها شم قبولم کن میخوام عبد خدا شم به جبران تمومی گناهام میخوام اول ، فدایی تو باشم من و کوه درد و غم ها من و این چشمای دریا حلالم کن یابن الزهرا ....... ایشالله من توو دریای تو باشم یکی از جون فداهای تو باشم میخوام با یک نگاهت سر به راشم میخوام سرباز سقای تو باشم دلم از غم بی سامونه دیگه دردم بی درمونه دل زینب از من خونه ......................... .👇
PTT-20240705-WA0003.opus
130.9K
زمینه دهه اول محرم
امام حسین ع
#وداع_با_رمضان #مناجات_با_خدا #امام_حسین #حسین_ستوده داره جمع این سفره من عادت کرده بودم من عا
. بیا بر قله‌ی هستی لوای عدل برپا کن بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن چرا از چشم خود تنهای تنها اشک می‌ریزی؟ بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن بیا اشک خجالت پاک کن از دیده‌ی سقّا بیا از خون دل بر تشنه‌کامان دیده دریا کن بیا با عمّه‌هایت جستجو کن در بیابان‌ها گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن بیا و گریه کن بر یاس‌های نیلی زهرا بیا روی کبود عمّه‌هایت را تماشا کن بیا خونْ پاک کن با اشک از پیشانیِ جدّت بیا قرآنِ ثارالله را بر نیزه معنا کن بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن
. سلام ما به پرچم حسین به تکیه های ماتم حسین میرسه از ماذنه‌ی حرم حی علی محرم حسین بیایید به اذن زهرا زیر خیمه‌ی ثارالله بگیرید مدد نوکرها از خودِ اباعبدالله مدد یا اباعبدالله حال همه امام حسینیا توی محرمش عوض میشه دنیارو میریزه به هم حسین وقتی که پرچمش عوض میشه شال مشکی مدال ماست این جنون شرح حال ماست اول محرم هر سال وقت تحویل سال ماست مدد یا اباعبدالله سلام ما به حائر حسین به روضه و منابر حسین زنجیر و طبل و پرچم‌ و علم سلام بر شعائر حسین این علم همیشه برپاست علمدار تا اباالفضله دشمن این عزاداری حواله‌ش با اباالفضله مدد یا اباعبدالله عشق حسین دل و جلا میده به آدما قدر و بها میده به جز حسین کیه که تربتش درد بی درمون و شفا میده تحت قبه‌ی ثارالله دعاها مستجاب میشه گریه کن براش میبینی گناهاتم ثواب میشه مدد یا اباعبدالله ✍ 👇
شور؛ می‌بخشی.mp3
3.45M
علیه‌السلام 🔹می‌بخشی🔹 اگه پر غمه لبخندت رسیده به همه لبخندت قیامته اگه خشم تو بهشت عالمه لبخندت تو که واسه خدا، می‌بخشی بی‌همتا، می‌بخشی به دشمنت آقا، می‌بخشی یک دنیا می‌بخشی بدم ولی شما، می‌بخشی یا مولا، می‌بخشی منت بر سرم داری تو آقایی کرم داری تو تو قلبم حرم داری تو «ای جانم حسن یا مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به خاک قدمت محتاجم به گریهٔ غمت محتاجم برای حرمت می‌سوزم به لطف و کرمت محتاجم غمت برای من جان‌کاهه این لب‌ها پر آهه حسن حسن من پر آهه عشق تو دل‌خواهه چقد بقیع تو دل‌خواهه راه دل کوتاهه ای صبر تو بی‌اندازه ای تیغ تو پر آوازه ای داغت همیشه تازه «ای جانم حسن یا مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کریمی و دلت آیینه صبوری و غمت سنگینه برا دل حسین گریونی حسین واسه دلت تسکینه چشات برا حسین می‌باره یک دنیا غم داره دلت برا حسین غم داره داغش بی تکراره کیه علمشو برداره قاسم برمی‌داره ای ماه شبای تارم بغضم از غمت می‌بارم من از تو حسینو دارم «ای جانم حسین یا مولا» شاعر:
واحد؛ تجلسون و تحدثون.mp3
3.23M
علیه‌السلام تَجلِسُونَ و تُحدِّثُون به بهانۀ امام حسين خانوادگى همه بياييد در خانۀ امام حسين اَحيُوا اَمرَنا، همه يک‌دست و يک‌دل در هركجا اَحيُوا اَمرَنا، بمانيد پاى كار اين روضه‌ها اَحيُوا اَمرَنا، رَحِمَ اللهُ مَن اَحيا اَمرَنا روضه يعنى رسيدن به كربلا با حسين بودن است آرزوى ما إنَّ تِلكَ المَجالِس اُحِبُّها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تَجلِسُونَ و تُحدِّثُون در پناه ابوفاضليد بعد بيعت با امام در سپاه ابوفاضليد اَحيُوا اَمرَنا، برسيد به محضر خون خدا اَحيُوا اَمرَنا، همه لبيک بگوييد با شهدا اَحيُوا اَمرَنا، دستتان را مى‌گيرد صاحب‌لوا گريه گريه همين است جهاد ما با شما گريه مى‌كنند انبيا إنَّ تِلكَ المَجالِس اُحِبُّها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تَجلِسُونَ و تُحدِّثُون فَاملَؤوا مَجالِسَ الحسين أوَتَنعونَ و تَندِبُون فَاذكُروا مُصيبَةَ الحسين اَحيُوا اَمرَنا، قالَها الصّادِقُ بالدَّهرِ لَنا اَحيُوا اَمرَنا، ذاكَ عَهدٌ تَجارى بِدَمعِنا اَحيُوا اَمرَنا، رَحِمَ اللهُ مَن اَحيا اَمرَنا إنْ مآتِمُنا زادَ نَحْبُها فإلى الصّادِقِ راحَ نَدبُها إنَّ تِلكَ المَجالِس اُحِبُّها شاعر و نغمه‌پرداز: .
واحد؛ عطر محرم.mp3
3.87M
علیه‌السلام 🔹عطر محرم🔹 عطر محرم که میاد پر می‌زنه، دلم سمت حرم بازم تو هر قدم، با این نوحه و دم «حسین وای، حسین وای» یادم نمی‌ره مشّایه و اون حال و هوا دل می‌گیره از درد فراق کربلا داره می‌ره بازم به هوای جاده‌ها «يا حسين، مولا یا اباعبدالله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ماه حسین اومده و دم می‌گیرن، با هم حسینیا با این حال و هوا، با این شور و نوا «حسین مولا، حسین مولا» تو ماه حسین بیعت می‌کنیم با شهدا آه حسین برکت می‌ده به این نفسا راه حسین ما رو می‌بره سمت خدا «يا حسين، مولا یا اباعبدالله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی که کربلا می‌رم بارونیه، چشام با هر نگاه می‌رم با اشک و آه، به سمت قتلگاه «حسین جان، حسین جان» از سمت حرم انگار می‌رسه یه خواهری با قد خم بوسه می‌زنه به حنجری وای دلم می‌بینه رو نیزه‌ها سری «وای حسین، ای تشنه‌لب کرب‌وبلا» شاعر: نغمه‌پرداز: .
زمزمه؛ بابا خوش اومدی.mp3
1.38M
علیهاالسلام 🔹بابا خوش اومدی🔹 چشمم به در خشک شد و نیومدی، با سر اومدی خوب شد به دخترت، بابا سری زدی نبودی ببینی به زخم ما چه‌جور نمک زدند نبودی ببینی چه‌جور رقیه‌تو کتک زدند حالا که اومدی، پیشم بمون بابا خوش اومدی، ای مهربون ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بابا بگو چی شده لبای تو، من فدای تو دیشب بازم اومد، بابا صدای تو برا چی می‌خواستن یه جوری پرت بشه حواس من نگفته باباجون هیچ‌کسی ماجرا رو واسه من واسه‌م بگو خودت، چی شد بابا بابا بگو چیه، طشت طلا شاعر: نغمه‌پرداز:
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
علیه‌السلام 🔹خورشید عالم🔹 خورشید عالم روی ماهت ای هرچه خوبی در نگاهت بگذار من هم باشم آقا با قاسم و اکبر، بین سپاهت ای معنای ایمانم ای نور چشمانم من با تو می‌مانم «مولا حسین جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای پرچمت بر روی دوشم با عشق تو غرق خروشم ذکرم سلام بر حسین است با یاد تو هر دم، آبی بنوشم ای مولای عطشانم ای بهتر از جانم من از تو می‌خوانم «مولا حسین جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بستم دوباره با تو پیمان تا جان به تن دارم حسین جان باشم همیشه یاور تو باشم کنار تو، در بین میدان ای آغاز و پایانم یار تو می‌مانم من مرد میدانم «مولا حسین جانم» شاعر: نغمه‌پرداز: .
شور؛ عشق عالمگیر.mp3
1.62M
علیه‌السلام 🔹عشق عالمگیر🔹 با عشقت، شد محشر، تو دنیا، یا اباعبدالله شد اسمت، عالمگیر، یا مولا، یا اباعبدالله توی عالم گوشه گوشه بیرق تو در خروشه هر کجا رو که می‌بینم لشکر تو مشکی‌پوشه عشق تو نهان، بین دل و جان دل‌ها از تو می‌گه با هر ضربان عشق تو عیان، هر جای جهان از هر جای دنیا سوی تو میان ای جان جهان «مولا حسین مولا» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با یادت، شد غوغا، تو دل‌ها، یا اباعبدالله شش‌گوشه‌ت، دل برده، از دنیا، یا اباعبدالله نمکت رو هر کی خورده به غم تو دل سپرده هر کجا رو که می‌بینم داری آقا کشته‌مرده عشق تو همه، حرف دلمه بی عشق تو دنیا عین عدمه وقت قسمِ صاحب علمه رؤیای شب‌های این دل حرمه ای عشق همه «مولا حسین مولا» شاعر: نغمه‌پرداز: .
. علیهاالسلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا آقا که در بین ِ خرابه روضه ها برپاست رقیه نیمه جان گشته به دامانش سر باباست بیا تا که نداده جان سه ساله در کنار سر دعا دارد به روی لب بیا ای منتقم دیگر به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یارب... 🌸 پدرجانم کجا بودی مرا زد روز و شب دشمن شده انگشترت غارت ببین گوشواره ام بردن ببین موی سفید من ببین قد کمان من اگر در کودکی پیرم غمت برده امان من مرا با خود ببر بابا که خسته ام از این دنیا غریبم من..... 🌸 نداری جای یک بوسه پر از زخم است سرت بابا کدامین دشمن ملعون بریده حنجرت بابا شده مجروح؛ لب خشکت زنم لطمه به لبهایم بخواهم از خدا دیگر روم من پیش بابایم شدم از داغ تو راحت دهم جان بین این غربت غریبم من..... ✍علی مهدوی نسب() .👇
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
اللهم عجل لولیک الفرج
4_5897965364221842753.mp3
29.25M
کلیپ صوتی🎵 (محرم۱۴۴۵ ه‌ق) واحد کربلایی محسن محمدی‌پناه
8)vahedsangin-moharam1402-shab4-14020430.mp3
13.99M
واحد سنگین/عظم بلائی کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم عزاداری دهه اول محرم‌الحرام (شب چهارم) ۱۴۰۲/۰۴/۳۰ امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام)
9)vahed-moharam1402-shab4-14020430.mp3
15.13M
/تا ابد نامت جاودان زینب کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم عزاداری دهه اول محرم‌الحرام (شب چهارم) ۱۴۰۲/۰۴/۳۰
4_5897965364221842798.mp3
22.08M
کربلایی محسن محمدی‌پناه
4_5902049122206093523.mp3
29.11M
(محرم۱۴۴۵ ه‌ق) کربلایی محسن محمدی‌پناه
. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة *مگه میشه تو روضه های جدت حاضر نباشی .. مگه میشه عزای محرم بیاد، پرچم‌های محرم بیاد ولی شما نیای؟! تو صاحب عزایی .. تو حاضری اونی که غایبِ منم .. چشم بهم گذاشتیم شبِ چهارم رسید.. *آره دلم خوشه، اما دلم به اعمالم خوش نیست .. عملی ندارم .. من همونی ام که از عرفه جاموندم .‌. من همونی ام که از شبای احیا جا موندم .. اما دلم خوشه الان عزادارِ حسینم .. دلم خوشه فاطمه منو دعا کرده .. مگه تو اون حدیث تو کامل الزیارات نفرموده بی بی دو عالم ... آخه تا پیغمبر فرمود فاطمه جان یه زمانی میرسه مردم برا حسینت دورِ هم جمع میشن، یه جوری براش گریه میکنن برا عزیزان خودشون اینجوری گریه نمیکنن .. گریه برا حسینت دوا برا همه دردای منه .. اونجا بی بی یه جمله فرمود؛ فرمود بابا سلام منو به گریه کن های حسینم برسان.. بگو فردای محشر میام دستِ تک تکشونُ میگیرم ..* *اصلاً نمیتونم فکر کنم محرمُ از تو زندگیم حذف کنم.. از قبلِ محرم هی دلشوره داشتم .. هی میگفتیم امسال چی میشه میتونم برم برا حسین گریه کنم یا نه .. آخه من یه روز نمیتونم بدونِ حسین زندگی کنم ..* آقا جان ... امشب اومدم اعتراف کنم که رفیق خوبی نبودم .. امشب اومد اعتراف کنم دلتو شکستم .. *امشب اجازه دارم نام رو ببرم؟! این صحابی و این شهیدِ در رکابِ حسین که به من و تو راه رو یاد داده .. راه رو برا منه گنهکار باز کرده ‌..* مگه نمیگن حسین کشتی نجاتِ .. مگه نفرمود کُلُّنا سَفنُ النِّجاة وَ لکِن سَفینةُ جَدِیَّ الحُسَیْن أَوسَع وَ فی لُجَجِ البِحار أَسْرَع ‌.. کشتی حسین زودتر به مقصد میرسه و وسیع تره ‌.. مگه نفرمود اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة .. مگه نفرمود هرکی گم شده ، راه رو با حسین پیدا کنه .. خوش بحال اونی که گم میشه و تو راه حسین خودشو پیدا میکنه آی دلای کربلایی .. امشب اومدیم چی بگیم؟ آقا جان قول میدم شبِ حر آدم بشم .. قول میدم همون نوکری بشم که تو میخوای .. هرچی میخوای ازم بگیر، کربلاتُ نگیر این نوکری رو نگیر.. میگفت تو حرم ابی عبدالله نشسته بودیم یه موقع یه کاروانِ آذری زبان وارد حرم شدن .. سر وضعشون همۀ حرم رو بهم ریخت .. لباسا همه پاره سر و صورت سوخته، چهره ها همه آفتاب دیده .. وارد حرم شدن یه عده سینه زنان به عده لطمه زنان رسیدن کنارِ ضریح .‌ همه به حال و روزِ اینا گریه میکرد یه موقع روضه خوانِ کاروان شروع کرد آذری حرف زدن رو به ضریح دیدم این جمعیت مثه اسپندِ رو تو آتیش دارن میسوزن سوال کردم ببینم چی مگن به آذری! گفتن داره میگه یااباعبدالله ما دوازده روزِ تو راهیم .. پیاده اومدیم گم شدیم چندتا شهر رو اشتباهی رفتیم اما بالاخره تو رو پیدا کردیم بعدِ دوازده روز تشنه و گرسنه .. حسین جان ما تو دنیا خیلی گشتیم بالاخره تو رو پیدا کردیم .. قیامت تو بگرد ما رو پیدا کن .. ما توو گناه گم شدیم .. همون کاری که با حر کردی با ما بکن .. اومد محضرِ ابی عبدالله یه سوال کرد، یه جواب شنید .. اومد محضر ابی عبدالله: هل لی من توبه؟! آیا من میتونم توبه کنم .. ابی عبدالله بغلش رو باز کرد .. به گذشتۀ حر نگاه نکرد .. خطاشُ به روش نیاورد .. تا گفت اجازه دارم توبه کنم امام ازش استقبال کرد .. حالا چی شد حر برگشت بسمت امام؟ وقتی آقای ما اومد مقابل لشگر ایستاد،صدا رو به غریبی بلند کرد...راوی میگه: "وَاضطَرَبَ قُلبُه،وَ دَمَعَت عَیناه فَخَرَجَ باکیاََ مُتَضَرِّعاََ... " یه مرتبه دلش آشوب شد...شروع کرد گریه کردن... یه گوشه ای ایستاد...تصمیم خودش رو گرفت..." فَضَرَبَ فَرَسَه قاصداََ نَحوَالحُسَین.. " چندتا کارم انجام داد...اول سپر رو واژگون کرد...یعنی من برای جنگ نیامدم ..."وَ یَدُهُ عَلی رأسِه" دست ها رو روی سر گذاشت... یه وقت رو به آسمان صدا زد:" اللّهُمَّ الیک اَنَبتُ و تُب عَلَیَّ.."من توبه کردم...توبه من رو قبول کن... مگه چه کار کردی؟!" فَقَد هَرَبتُ قُلوبَ اَولیائک و اولاد بنتِ نبیّک صلی الله علیه و آله ...."من دل دخترای حسین رو لرزوندم... اومد مقابل آقا ایستاد ... سربه زیر و شرمنده امام فرمود:"اِرفَع رأسَکَ یا شَیخ! "سرت رو بلند کن... رفت سمت لشکر دشمن و یه حرفی به مردم زد...مقابل لشگر ایستاد... گفت:آی مردم! آبی که ماهیان دریا ازش متنعمند؛ وحشِ بیابون ازش می خوره؛ شما به پسر پیغمبرتون نمی دهید؟! اذن میدان گرفت و جنگ نمایانی کرد حر وقتی رو زمین افتاد؛ آقا رو صدا نزد... چون خجل بود اما یکدفعه دید یه دست مهربونی سرش رو بلند کرد،رویِ دامن گذاشت "فَجَعَلَ الحُسین یَمسَحُ التُّرابَ عَن وَجهِه شروع کرد خاک ها رو پاک کردن ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. بعضی نقل ها نوشتن وقتی حر با سپر وازگون و دستهای برسر گذاشته و سربزیر خدمت امام اومد، خودِ ابی عبدالله دست برد زیرِ محاسنِ حر سرشُ آورد بالا .. تو از اولشم برا ما بودی .. حر دو تا ادب کرد، این دو تا ادب نجاتش داد .. ادبِ اول رو زمانی مرتکب شده که نشان داد اهلِ نجاتِ .. گفتگوی میانِ ابی عبدالله و حر به اذان ظهر ختم شد .. موقع اذان ابی عبدالله به حر گفت متوقف کن حرف زدن رو الان وقتِ نمازِ .. حر، من با لشکرم به نماز می ایستم تو هم برو با لشکرت نماز بخوان.. بعد نماز دوباره با هم حرف میزنیم.. یه نگاه به ابی عبدالله کرد گفت آقاجان شما باشید من خودم نماز بخوانم؟!! دستور داد همه به ابی عبدالله اقتدا کردن ایستاد پشتِ سر امام .. دشمنِ امامِ به ظاهر اما گفت تو فرزندِ رسول خدایی .. ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..* روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از اون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد؛ حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد .. ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزاده ای .. ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد .. یه جمله ای بگم اهل روضه صدا ناله شون بلند شه .. سادات ببخشن، بزرگترا، علما ببخشن .. آدم وقتی سرش زخم میشه با دستمال زخمشُ میبنده با دستمال خون رو پاک میکنه .. بمیرم خودش وقتی روزِ عاشورا سنگ به پیشانیش خورد دیگه دستمالی نداشت خونش رو پاک کنه .. بگم ناله ت بلند بشه؟!!.. چه کرد!! پیراهنِ عربیش رو بالا زد .. همچین که پیراهنُ بالا زد سفیدی سینۀ حسین پیدا شد .. یا اباعبدالله کاش دستمال داشتی خونِ سرتُ با دستمال پاک میکردی .. وقتی حرمله دید صدرالحسین نمایان شد سه شعبه رو گذاشت تو کمان .. یه جوری قلبِ حسینُ زد .. حسین .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. ارواحنا_فداه ۵۳۴ کجایی ای جانم نثار تو قرار من دل بی قرار تو کعبه بوَد چشم انتظار تو بقیه الله یابن الحسن بگو کجا هستی کنار مرقد رضا هستی یا در نجف یا کربلا هستی بقیه الله از خرمنت یک خوشه می‌خواهم زیارت ششگوشه می‌خواهم **** کِی میشه که ای یوسف زهرا روضه بخونی تو برای ما از غصه های زینب کبرا بقیه الله بگی چی شد توو گودیِ گودال بگی برامون از تن پامال بگی چطور فاطمه رفت از حال بقیه الله روضه بخون ای که رُخت بدره والشمر جالسُ علی صدره **** ✍ ............................. ‍ ‍ . علیه السلام سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍