eitaa logo
امام حسین ع
23.7هزار دنبال‌کننده
425 عکس
2.2هزار ویدیو
2.1هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. . علیهم السلام که در مراسم های صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین قابل استفاده است همه ز جا برخیزید،به پای او گل ریزید گوهرِ یکتا آمد،قبله دلها آمد عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد... ز مقدم پر خیرش،لَیله ی جان روشن شد آمد و با عطر او،جهان همه گلشن شد عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد همه ز جا برخیزید... کعبه ی قنداقه ی او،گشته مَطاف دل ها به گوشه چشمش ز کرم،حل بشود مشکل ها عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد همه ز جا برخیزید... ولادتش نورانی،تجلّی اش سبحانی زِ یُمن میلادش شد،فلک چه گل بارانی عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد همه ز جا برخیزید... به حقّ او یا الله،حاجت ما رَوا کن عنایت و لُطفی بر،سائلِ بی نوا کن عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد همه ز جا برخیزید... از تو بخواهم یا رب نه از کسی نه غِیری سلامتی،امنیّت وَ عاقبت به خِیری عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد همه ز جا برخیزید... ۱۴معصوم 14معصوم .
✅بنداول تلاطم دارم توی هیئت ها تویی تسکین تموم دردا بهشت زیرپای توست ای مادر تاجون دارم من میگم یازهرا (س) 🌹 مدد ای نیروی حیدر مدد ای بازوی حیدر توهستےعشق خداوند مددای بانوی حیدر 🌹 صدیقه ی طاها دخت پیغمبر خادمِ توفضه، مریم وهاجر برحسنین و برزینبی مادر 🌹 یازهرا بی بی یا زهرا (س) ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم منم مجنون و غلام مادر غلام سلمان غلام قنبر همه دشمنها میترسن وقتی علی بابامه و زهرامادر 🌹 یازهرا بانوی مولا یازهرا ام ابیها من هستم هم چون یه قطره توهستی دریایِ دریا 🌹 ای سوره ی کوثر شفیعه ی محشر پدیده ی خلقت محبوبه داور عالم گدای تو ای همسر حیدر 🌹 یازهرا بی بی یازهرا (س) ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند ❸ زینبی جون دشمن رو رسونده برلب همون ذکری که میگیرم هرشب می لرزه پشته همه دشمنها تا میگم انامحب الزینب 🌹 عقیله والاوبرتر عقیله الگوی اکبر نیرومیگیرم تامیگم عقیله یابنت الحیدر 🌹 الگوی زنها و اسوه ی غیرت زنی ولی چون صدمردباغیرت کی میشه سوریه بکنیم دعوت 🌹 یازینب بی بی یازینب (س) 💠💠💠سبک شماره ۱۱۵💠💠💠 ؁؁؁؁؁؁؁؁ نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
سلام‌الله‌علیها دل ‌مرده است و پر به فراسو نمی‌زند مردی که سر به خانۀ بانو نمی‌زند جبریل، صحن آینه را مثل خادمی با هیچ چیز جز مژه جارو نمی‌زند وقتی که این حرم پر از الطاف مادری‌ست پس با مزار مادرمان مو نمی‌زند یک گوشه از فضائلتان «إشفِعی لَنا»ست زائر که بی‌جهت به شما رو نمی‌زند صد بار در بزن که در این شهر هر کسی بر سینه دست رد بزند... او نمی‌زند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
"دختری از اهل بیت آفتاب" دختر لبخندهای مستجاب از تبار لا فتی الّا علی وارث مَن عِندَهُ علمُ الکتاب نورِ نور نور نور نور نور نابِ ناب ناب ناب ناب ناب نور یعنی خواهر شمس الشّموس " بوی گل را از که جوییم از گلاب " دختر " وَ الکاظمینَ الغَیظ " اوست " آفتاب آمد دلیل آفتاب " ای دل من در پناه کوی تو مثل بال کفتران بی اضطراب مریما از نزد جبرائیل، عشق هاجرا از بهر اسماعیل، آب مهربان باران تندِ بی دریغ! بی‌کران آیینۀ پُر آب و تاب! هم به جان خستۀ زینب، ببخش هم به نام نامی زهرا، بتاب «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
سلام‌الله‌علیها ای جنّ و انس و حور و ملک، سائل درت خورشید، شمعِ روی ضریح مطهّرت جدّت بُوَد امیر عرب، جدّه فاطمه باب الحوائج است پدر؛ نجمه مادرت دخت امام، اخت امام، عمۀ امام آئینه‌دارِ امّ ابیهاست منظرت ای مه‌لقا که خواهر خورشید هشتمی صد آفتاب با خجلی گشته اخترت حتّی گر انتظارِ پدر، مانعت نبود کُفوی نداشتی که شود عِدل و همسرت تو کیستی که همچو شه کربلا حسین باشد حرام، آتش دوزخ به زائرت! آورده‌ام پناه به کویت، ردم مکن جان جواد، میوۀ قلب برادرت عمریست بین مشهد و قم در شُدآمدیم جانم به آن مسافرت و این مجاورت! فرداست در تلاطم امواج سیّئات حبل‌المتین ما همه، نخ‌های چادرت این عرصه نیست جای ظهور مقام تو باشیم و بنگریم کراماتِ محشرت زهرا که جای خود؛ به خدا جرم خلق را بخشند روز حشر، به خدّامِ محضرت تنها نه اهل قم سر خوانت نشسته‌اند خلق جهان مدام بَرَد فیض از درت شد ماجرای عشق حسینیّ و زینبی تکرار در حکایت تو با برادرت تو زینب امام رضا، او حسین تو جز قرب او نبود تمنّای دیگرت دل کندی از دیار، به امّید وصل یار مهلت نداد اجل که رسی نزد دلبرت این را دگر حدیث و حکایت نیاز نیست حتماً رضا گرفت به دامان خود، سرت گویند ناله کردی و غش کردی از فراق تا شد نهان برادرت از دیدۀ ترت روز سلامتی اگر این است حالِ هجر پس چه کشید عمّۀ محزون مضطرت! قلب تو از فراق برادر کباب شد امّا سرش نگشت جدا در برابرت... «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
اگر چه سنگ صبور برادرش باشد نشد کنار نفس‌های اخرش باشد اگر چه همدم دلتنگی برادر بود نشد زمان غم و درد دلبرش باشد رضا رضا به لب و اشک، نامه‌خوانش بود سپرد سر به سفر تا کبوترش باشد گذاشت پا به بیابان هجر تا شاید فراق سر برسد تا که در برش باشد تب فراق برادر اگرچه او را کشت نشد که شاهد تاراج پیکرش باشد نکشته پیش نگاهش کسی برادر را ندیده نیزه نشین رأس انورش باشد امام زادۀ موسی ‌بن جعفر است و ندید نگاه قوم حرامی برابرش باشد نگشته ذوب دلش در حرارت گودال نشد که زائر رگ‌های حنجرش باشد ندیده خندۀ بی شرم ساربانی را ندیده حرمله‌ای سایۀ سرش باشد ندیده کوچۀ پر کینۀ یهودی را که با شکنجه نگهبان معجرش باشد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر مثنوی حضرت زینب سلام الله علیها -(باحديث عشق غوغا مي كنم) @emame3vom باحديث عشق غوغا مي كنم عشق را باعشق معنا می کنم صحبت از عشق است ونام زینب است عشق معنای تمام زینب است کیست زینب جز خدای عاشقی صاحب صوت رسای عاشقی عشق با زینب تجلّی یافته تارو پود عشق را او بافته عشق او اوج مقامات است و بس عشق بی زینب خرافات است و بس سازمان عشق را او رهبر است بعد زهرا او به عالم مادر است زن ولی مردآفرین است و دلیر مردها دردام نطق او اسیر اوخودش را شهره در آفاق کرد کودتا در کشور عشاق کرد فاتح کوه بلند عصمت است نیش بیداری زخواب غفلت است عالم هر علم بی تعلیم اوست زاده ی شیر و جدا ازبیم اوست زن ولی با غرّشی طوفانی است صاحب فنّ خطابه خوانی است تاجر سرمایه دار عشق اوست با کلامش ذوافقار عشق اوست پنج تن در او تجلّا می کند نطق حیدر خوب اجرا می کند نیست تنها دخت والای علی او بود امّ ابیهای علی نان حیدر ، شیر کوثرخورده است کربلا را او به مقصد برده است کاخ ظلمت را به خاکستر نشاند او به دامانش رقیّه پروراند قاتل آل امیّه زینب است عشق آموز رقیّه زینب است ما رأیت الاّ جمیلا ورد اوست حضرت ام البنین شاگرد اوست رتبه اش بالاتر از مقیاس بود خادم او حضرت عباس بود عین و شین وقاف یعنی دلبری جلوه ی زهرا و صوت حیدری نان حیدر شیر کوثر خورده است کربلا را او به مقصد برده است او لیاقت داشت پیغمبر شود مثل مادر سوره ی کوثر شود درعبادت سینه ها دارد یقین او بود مانند زین العابدین درتمام عمر حتّی در بلا یک نماز شب نشد از او قضا او ولایت را حسن خو طینت است زینب است و زینت هر زینت است او شجاعت را حسینی وار داشت بر تولّای علی اصرار داشت یک یک پیغمبران مدیون او شد نبوّت هم گروه خون او او لیاقت داشت پیغمبر شود مثل مادر سوره ی کوثر شود رمز جاوید دوام کربلاست کارگردان قیام کربلاست تا قیامت جلوه ی تابنده شد تیم دشمن پیش او بازنده شد گرچه زینب هست نامی دلربا نام زینب با حسین دار صفا صبر با یادش صبوری می کند از هراس و غصّه دوری می کند روز اوّل با حسینش عهد بست پای این پیمان سر خود را شکست تا سر ببریده را برنیزه دید خون سر از چوبه ی محمل چکید مجتبی صمدی شهاب 1382 شاعر: .