eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅بند اول رجز خون شده فاتح خیبر بهم ریخته شیرازه ی لشکر متواری شدن دشمن هر طرف ویل لِکُل مبغضُ الحیدر (ع) گریزونه لشکر انگار محشره مقر میمنه مفر سمت میسره ندارن قرار و میگن الفرار ذوالفقار وقتی تو دسته حیدره تا که تیغ برداره کار لشکر زاره فاتح و یکه یله قدرت یزدانه توی هر میدانی شیره و بی بدله یا حیدر یا حیدر (ع) ✅بند دوم با لشکری هستی تو برابر حریفت نمیشه هیشکی حیدر (ع) روبه روبروت هرکسی شمشیر میزنه تا به خودش بیاد میشه بی سر زمان شروع رجز خوندنت به پا میشه انگاری طوفان علی (ع) حریف تو و‌ ذوالفقار تو نیست یل و پهلوانی تو میدان علی (ع) ضربه هات کولاکه فوقه هر ادراکه یا علی مولا علی(ع) شیر غران حیدر مثل طوفان حیدر یا علی مولا علی(ع) یا حیدر یا حیدر (ع) ✅بند سوم عالم محو چشم مست تو علی(ع) جانم به قدرت دست تو علی(ع) صد مرحب صدتا یل مثل عبدود شد فانی از ضربه شصت تو علی(ع) افتاده تو لشکر شور و ولوله اومد توی میدون انگار زلزله با دلدل میتازی سمت دشمن و میدون زیر پاهات متزلزله پشته میسازی از کشته های کفار مرحبا شیر نر زرم تو میبینه هر کجا پیغمبر(ص) میگه جانم حیدر یا حیدر یا حیدر (ع) 👇
. ✅ شرح دعای روز دهم 👇👇👇 يكي از آموزش‌هاي قرآن به بندگان مؤمن "توكل" است. قرآن كريم مي‌فرمايد: مؤمنين بايد در امور گوناگون به خدا توكل كنند. (سوره مبارکه آل عمران، آيه۱۲۲) قرآن کريم در آيه ای‌ ديگر، ثمره اين توكل را بدين صورت بيان مي‌فرمايد: "وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ فَهُوَ حَسْبُه ؛ هركس بر خدا توكل و اعتماد كند، او براي وي بس است". (سوره مباركه طلاق، آيه ۳) در معناي توكل، مرحوم علامه‌ طباطبايي (ره) چنين گفته است: "معناي توكل اين است كه تأثير امور را به خداي تعالي ارجاع دهي و تنها او را مؤثر بداني". (تفسیر الميزان، ج ۱۹،، ص ۱۲۸) وی در جاي ديگري مي‌نويسد: "توكل آن است كه بنده خدا، پروردگار خود را وكيل خود مي‌گيرد تا هر تصرفي را خواست در امور او بكند". (همان، ج ۱۷، ص۵۰۷) انسان با ايمان بايد در امور گوناگون به خداوند توكل و اعتماد كند و در حقيقت خدا را وكيل خود قرار دهد و معتقد باشد كه خداوند خير او را مي‌خواهد . و همين اعتقاد موجب می شود که بگويد من كار را به خدا واگذار مي‌كنم كه وكيل من است تا هرطور خودش صلاح مي‌داند، عمل كند و من به هر چه او تدبير كند، راضي و خرسندم. اما نكته مهمی که در اينجا مطرح است و نبايد از آن غافل شد اينکه نبايد توكل هنگامي معنا پيدا مي‌كند كه ما وظيفه و عمل صحيح خويش را انجام داده باشيم و پس از آن توكل كنيم؛ نه اينكه مانند آن مردی باشيم که در زمان رسول خدا (ص) مي‌خواست با توكل به خدا شترش را عقال نکند (به جايي نبندد) اما پيامبر اكرم (ص) به او فرمود: "ابتدا شترت را ببند و سپس توكل كن". (شرح نهج‌البلاغه ابن ابي‌الحديد،‌ ج ۱۱، ص ۲۰۱) پيامبر(ص) با اين فرمايش خود به مسلمانان آموختند که کارهايشان را طبق قواعد علمي و عادي به طور درست انجام دهند و در كنار آن نيز به خدا توكل كنند، نه اينكه بنشينند و توكل نمايند. در فراز ديگر دعاي روز دهم ماه مبارک رمضان، رستگاری مسألت می شود. "فوز" را به "نجات"، "رستگاري"، و "رسيدن به خير با سلامت" معنا كرده‌اند. پس "فائز" که در متن دعا آمده است به انسانِ نجات يافته يا رستگار گفته مي‌شود. (قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۱۱) در قرآن راه رسيدن به فوز و رستگاري به ما نشان داده شده است: "وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزَاً عَظيِماً ؛ هركس خدا و پيامبرش را فرمان بَرَد، قطعا به رستگاري بزرگي نايل آمده است". (سوره مباركه احزاب، آيه ۷۱) پس راه رسيدن به رستگاري، اطاعت از دستورات خداوند و رسول گرامي اسلام (ص) است كه البته اطاعت از ائمه هدي (ع) نيز همين حكم را دارد؛ همانطور که در زيارت جامعه كبيره مي‌گوييم: "مَنْ اَطاعَكُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ ؛ هركه از شما اطاعت كند، همانا از خدا اطاعت كرده است". (مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره) بی ترديد در مكتب اسلام هيچ كس چون اميرالمؤمنين علي (ع) نتوانسته دستورات خدا و رسول او را فرمان بَرَد و اطاعت كند؛ لذا هيچ كس به مانند ايشان به فوز و نجات نرسيده است؛ براي همين، هنگامي كه در سحر نوزدهم ماه مبارك رمضان شمشير أشقی الأشقياء بر فرق مباركش اصابت می کند، فرياد مي‌زند: "فُزْتُ وَ رَبِّ الكعبه ؛ قسم به خداي كعبه رستگار شدم. " (ميزان الحكمه،‌ ج ۶، ص ۶۳) در روايات نقل شده از امامان شيعه (ع) نيز راه‌هاي رسيدن به فوز و رستگاري و نجات بيان شده است: امام علي (ع) در اين باره مي‌فرمايد: "از علم فرمان بر و جهل را نافرماني كن؛ تا رستگار شوي". (غررالحكم، ح ۲۳۰۹) آن حضرت در حديث ديگري فرمود: "هركه امروزش را درست كرد و كوتاهي‌هاي ديروزش را جبران نمود، رستگار است". (همان، ح ۶۵۴۰) در ادامه دعای اين روز، از خدا می خواهيم تا ما را جزو مقربان درگاهش قرار دهد. مقام "قرب" از مقامات متعالی عرفاني است كه هركس را توان رسيدن به آن نيست؛ در دعاي كميل مي‌خوانيم: "خدايا! من به وسيله ذكر تو به تو نزديكي مي‌جويم". (مفاتيح‌الجنان، دعاي كميل) و يا در دعايي از اميرالمؤمنين علي (ع) وارد است كه: "پروردگارا! من به جود و كرم تو به تو نزديكي مي‌‌جويم". (الكافي، ج ۲، ص ۵۴۵) در زيارتنامه برخي از ائمه (ع) هم مي‌گوييم: "من به واسطه‌ ولايت شما به خداوند تقرب مي‌جويم" (المقنعه، ص ۴۶۷) در رواياتی که به دست ما رسيده، وسائل تقرب به خدا بيان شده است. خداوند متعال فرموده است: "هيچ بنده‌اي با چيزي محبوب‌تر از واجبات به من نزديك نشده است". (المحاسن، ج ۱، ص ۴۵۴) امام علي (ع) در اين باره مي‌فرمايد: "بهترين وسيله‌اي كه متوسلان با آن به خدا تقرب مي‌جويند، حج و عمره خانه خداست". (ميزان الحكمه، ح ۶۹۰۳) و در جاي ديگري فرموده است: "نزديكي بنده به خداوند با خالص كردن نيتش حاصل مي‌شود". (ميزان الحكمه، ح ۱۶۸۰۵) 📚 برگرفته از کتاب "تا آسمان" اثر دکتر حسین محمدی فام ۱۴۴۳ .
. 📋 نرو تو بری منم غریب میشم کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای همدم و رفیقم، تنهام نذار بانوی خوش سلیقه‌م، تنهام نذار نقش روی عقیقم، تنهام نذار خدیجه بانو ای دلخوشی زهرا، تنهام نذار منو میون غم‌ها، تنهام نذار توو این غریبی حالا، تنهام نذار خدیجه بانو تو بری کی باشه هم‌نفسم نرو تو رو جون زهرا قسم برا غریبیِ دخترمون میدونی همیشه دلواپسم «نرو، تو بری منم غریب میشم نرو، بی‌یاور و بی‌حبیب میشم» ای کوه صبر و ایثار، تنهام نذار ذکر لبامه هربار، تنهام نذار نگو خدانگهدار، تنهام نذار خدیجه بانو بانوی مهربونم، تنهام نذار خورشید آسمونم، تنهام نذار درد و بلات به جونم، تنهام نذار خدیجه بانو مگه میشه دلبری نکنی دنیام‌و نیلوفری نکنی شب عروسیِ دخترمون مگه میشه مادری نکنی «نرو، تو بری منم غریب میشم نرو، بی‌یاور و بی‌حبیب میشم» ای یار و یاور من، تنهام نذار امید آخر من، تنهام نذار مادر دختر من، تنهام نذار خدیجه بانو ای مونس دل من، تنهام نذار حلال مشکل من، تنهام نذار تموم حاصل من، تنهام نذار خدیجه بانو میدونی بری دلم می‌گیره زندگیمو بی‌تو غم می‌گیره یه نگاه به حال فاطمه کن که چطوری داره دم می‌گیره؛ «نرو، تو بری منم غریب میشم نرو، بی‌یاور و بی‌حبیب میشم» .👇
4_5769393400797202908.mp3
6M
🔳 (س) 🌴نرو تو بری منم غریب میشم 🌴نرو بی یاور و بی حبیب میشم 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🎤 بیچاره دستی که در این شبها فقیرت نیست (ها شب وفاته،شبیه که پیغمبر صاحبِ عزاست،هر که از شدت علاقه ی رسول خدا به خدیجه سلام الله علیها خبر داره،هر کی از اوجِ عشقی که پیغمبر به همسرش داشت مطلعه ،امشب باید خوب گدایی کنه ،آقا جانم قربون قبر خاکی همسرت برم ،آدم وارد قبرستان ابوطالب میشه، گوشه دلش خود به خود وا میشه، یه صدایی میاد هی میگه مادرم ،مادرم ... بیچاره دستی که در این شبها فقیرت نیست یعنی دخیلِ دستهایِ، دستگیرت نیست باید ،باید برای خانه ی تو زیرِ پایی شد بیچاره، بالِ جبرئیلی که حسیرت نیست (خیلی گوش بده) هرگز نمی خواهم ببینم آن شبی را که ،در سفره ی افطارِ ما نان و پنیرت، نیست (بی بی جان) قربانی نامت شدن ،عین حیاتِ ماست مُرده تر از مُردست هر کس که،بمیرت نیست تو، مِنَّتِ دین خدا بر گردنم هستی آری تو ،اُمّ المؤمنینی و نظیرت نیست(۲) تو بانویِ اسلامی و،تاجِ سرم هستی کوریِ چشمِ دشمنانت مادرم هستی (نمی دونی وقتی اینجوری میگی پیغمبر چه صفایی میکنه) تو بانویِ اسلامی و تاج سرم هستی کوریِ چشمِ دشمنانت، مادرم هستی ای همسرِ(این یه بندُخیلی شاعر سعی کرده با ذوق بگه خوب گوش بده) ای همسرِ شایسته ی پیغمبرِ مکه ای جَدّه ی شهر مدینه، مادر مکه ای که برایت(به به به به ) ای که برایت حاجیان، اِحرام می بندند قبرِ شریفت ،قبله گاهِ دیگر مکه (پیغمبر فرمود :کسی بیاد خانه ی خدا رو زیارت کنه ،قبرِ خدیجه رو زیارت نکنه به من جفا کرده، لذا حاجیا وقتی میان حج، بعد از طواف خانه ی خدا اولین کاری که میکنن میرن قبرِ خدیجه رو زیات میکنن به به یه ، یه قبله ی دیگست تو مکه) تو (چقدر این یه بیتش لطیفه) تو مادریت نیز بوی نوکری می داد میخواستی باشی (مادر نه،تازه بعضی‌ها گرفتن من چی میگما ,اهل دل ،خیلی با این یه بیت گریه می کننا) تو مادریت نیز بوی نوکری می داد میخواستی باشی، کنیزِ دخترِ مکه تو، زینبِ ،پیغمبری و،سالهای سال سینه سپر کردی برای رهبرِ مکه هر جا که پیغمبر ،به جنگ فتنه ها می رفت تو، یک تنه بودی برایش لشکر مکه اخ یه بیت روضمو سینه بزنی معطلت نکنم مکه مدینه نیست(۲) (چرا این حرفو می زنی منظورت چیه) مکه مدینه نیست در آتش نمی افتی کاری ندارد با تو(گوش بده) مکه مدینه نیست در آتش نمی افتی کاری ندارد با تو ،دیوار و درِ مکه... (یه بار نام خدیجه رو می بردن پیغمبر گریه می کرد، همه ی اصحاب مراقب بودن ،یه چیزی نگن یاد خدیجه زنده بشه، اما من برا اون آقایی بمیرم ،که هر وقت نگاه به در و دیوار خونش می کرد.... وای آی آی آخ یا رسولَ الله یا رسول الله، همسرِ گرانقدر شما به مرگ طبیعی از دنیا رفت، اونم نه تو جوونی ،عمرِ خودش رو تا حدودی کرده بود ،شما این جوری به هم می ریختی ،این جوری بی تاب می شدی اما اون مولایی که ،زنِ هیجده سالش دست به دیوار می گرقت را می رفت (دهان روضه قشنگ داری گریه می کنی) اون مولایی که خودش با چشمِ خودش دید ،چی دید!؟ دید یه بازو وٓرم کردست، سینه سوراخ شدست،صورت کبودِ، بلند بگو یا زهرا ..... .👇
vafat_hazrat_khadije_1389_b.mp3
3.97M
🎤 روضه سلام الله علیها 🎵بیچاره دستی که در این شبها فقیرت نیست.‌‌. بیچاره دستی که در این شب ها فقیرت نیست یعنی دخیل دست های دستگیرت نیست باید برای خانه ی تو زیر پایی شد بیچاره بال جبریلی که حصیرت نیست هرگر نمی خواهم ببینم آن شبی را که در سفره ی افطار ما نان و پنیرت نیست قربانی نامت شدن عین حیات ماست مرده تر از مرده است هرکس که بمیرت نیست تو منت دین خدا بر گردنم هستی آری تو امّ المؤمنینی و نظیرت نیست تو بانوی اسلامی و تاج سرم هستی کوری چشم دشمنانت مادرم هستی ای همسر شایسته ی پیغمبر مکه ای جده ی شهر مدینه ؛ مادر مکه ای که برایت حاجیان احرام می بندند قبر شریفت قبله گاه دیگر مکه تو مادری ات نیز بوی نوکری میداد می خواستی باشی کنیز دختر مکه تو زینب پیغمبری و سال های سال سینه سپر کردی برای رهبر مکه هر جا که پیغمبر به جنگ فتنه ها می رفت تو یک تنه بودی برایش لشگر مکه مکه مدینه نیست در آتش نمی افتی کاری ندارد با تو دیوار و در مکه تو بانوی اسلامی و تاج سرم هستی کوری چشم دشمنانت مادرم هستی علی اکبر لطیفیان
vafat_hazrat_khadije_1389_c.mp3
2.83M
🎤 نوحه زمینه وفات سلام الله علیها حاج سید مهدی 🎵مادر مرو مرو مرو مادر.‌‌.. اشکم روونه از هر دو دیده اشک یتیمی رو گونه های زهرا چکیده
. عاشق شدن غریبیِ ایّام بودن است حیرانی و بدون سرانجام بودن است مقصود کعبه، کرب و بلا رفتن است و بس این حجّ واقعی و در اِحرام بودن است بوسه اگر که لب ، نزند بر ضریحِ یار معنیِ دور بودن و ناکام بودن است پُخته شدن ز سوز جگر میشود نصیب چشم بدون اشک همان خام بودن است *خاموش شد چراغ ، نرو که مسیر حق با یار خویش ماندن و همگام بودن است دنیا طلب اگر که شدی * اِبن حُر شوی کاین مرزِ خاص بودنت از عام بودن است اینجا برای دیده شدن نوکری نکن جلوه گری به وادی گمنام بودن است در این مسیر چون *حُججی ها قدم بنه که راه وصل غرق در آلام بودن است واقف مگر نبود به احکام ذبح ، شمر این ادّعایِ خادم اسلام بودن است!؟ از پشت سر برید و به او آب هم نداد این روضه داغ سینه ، در اِبهام بودن است با قتل صبر و زجر کُشی شد جدا سرش این شرح مرغ بِسملِ در دام بودن است * اشاره دارد به خاموش کردن چراغ به فرمان امام حسین در * عبیدالله ابن حرّ جعفی که دعوت امام را نپذیرفت * شهید حججی مدافع حرم ✍ ✍ .
. |⇦•سلام ما به تو ای مادر .. / سلام الله علیها به نفس حاج مهدی ●━━━━━━─────── سلام ما به تو ای مادر بهشت رسول که پرورش به روی دامن تو یافت بتول ملائک‌اند به مدحت در آسمان مشغول امین وحی حقت کرده بر سلام نزول سلام ذات خداوند و چارده معصوم به تو که بوده مقامت همیشه نامعلوم درود باد به روح و سلام بر تن تو حجاب نور و دعای رسول، جوشن تو بهشت وحی خداوندگار، گلشن تو محیط پرورش فاطمه است دامن تو به جز تو در غم و اندوه، یار احمد کیست؟ به غیر تو صدف گوهر محمّد کیست؟ خدای را به خدا لایق درودی تو به یاری نبی آغوش خود گشودی تو دل از رسول خدا همچنان ربودی تو تمام لشکر ختم رسل تو بودی تو تو سینه را سپر سنگ دشمنان کردی به حفظ جان محمّد نثار جان کردی تو بهترین زن روی زمینی ای مادر تو در جلال، جلال‌آفرینی ای مادر تو مام همسر حبل‌المتینی‌ ای مادر تو مادر همۀ مؤمنینی ای مادر گل رسول خدایی و گل کجا تو کجا؟ زنان دیگر ختم رسل کجا تو کجا؟ تو آسمان فروزان یازده قمری تو از زنان همه انبیا به رتبه‌ سری هرآنچه وصف تو خوبان کنند خوب‌تری زنان ختم رسل دیگرند و تو دگری مگر نگفت نبی بین همسرانش بسی که بهر من چو خدیجه نبود و نیست کسی سلام بر تو و روح بلند ایمانت درود بر تو و ایثار و عهد و پیمانت بهار سبز گل عصمت است دامانت سلاله و پدر و مادرم به قربانت به جز خدا و نبی مدح تو نشاید گفت تو را چو فاطمه ام‌الائمه باید گفت تو مادر همه سادات عالمی بانو! تو نور چشم رسول مکرمی بانو! تو به ز هاجر و سارا و مریمی بانو! دوازده گهر نور را یمی بانو! خدای را به دعا و نیاز می‌خواندی نزول وحی نبود و نماز می‌خواندی سلام بر تو و اشک و دعا و زمزمه‌ات سلام بر تو و روح بلند فاطمه‌ات فروغ وحی عیان بود از مکالمه‌ات هزار عایشه کم از کنیز خادمه‌ات همیشه شیفتۀ خصلت و صفاتت بود که سال حزن رسول خدا وفاتت بود هنوز بوی خدا می‌دمد ز پیرهنت دمی که روح تو پرواز کرد از بدنت زهی جلال سلام خدا به جان و تنت که از بهشت فرستاد ذات حق، کفنت گرفتم آنکه ز کوثر دهان خود شویم مرا چه زهره که اوصاف چون تو را گویم وفات تو نبود کم ز صبح میلادت سلام بر تو و آباء پاک و اولادت به شأن تو که بود رتبۀ خدادادت همین بس است که مولا علی‌ست دامادت امین وحی، سلامت به احمد آورده که جز تو فاطمه را بر محمد آورده؟ که جز تو آورد از بهر مصطفی زهرا؟ که جز تو دختر او هست زینب‌کبری؟ که جز تو قابله‌اش بوده مریم عذرا؟ که جز تو شد سپر جان خواجۀ دوسرا؟ تویی که در رحمت فاطمه سخن می‌گفت سخن ز سر خداوند ذوالمنن می‌گفت شاعر: استاد غلامرضا سازگار✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•سلام ما به تو ای مادر .. / و توسل به ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سماواتی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ همین که همسرِ رسول خدا شد، زن های قریش ازش دوری میکردن .. نه تنها سلامش نمی کردن، سلام خدیجه رو هم جواب نمی دادن .. گذشت تا به فاطمه باردار شد یه روز رسول خدا وارد خانه شد دید خدیجه با کسی داره حرف می زنه در حالی که به ظاهر کسی کنارش نیست .. فرمود خدیجه با کی داری حرف میزنی؟ عرضه داشت فرزندی که در رحم منِ ،مونس من شده با من تکلم میکنه .. غم مخور مادر که غمخوارت منم این جهان و آن جهان یارت منم همونجا رسول خدا بشارتِ ولادتِ فاطمه رو داد به خدیجه کبری .. لحظاتِ آخرِ حملش رسید .. فرستاد دنبالِ زن های قریش بیان کمکش کنن، گفتن به خدیجه بگو تو قولِ ما رو قبول نکردی همسرِ یتیم ابوطالب شدی .. ما هم دعوتِ تو رو نمی پذیریم و کمکت نمی کنیم .. تا این خبر رو شنید خدیجه اندوهگین شد .. اما یه وقت دید چهار زنِ بهشتی آمدند دورش رو گرفتن کمکش کردن فرزندش رو به دنیا آورد .. لحظاتِ آخر عمرش دیدن خانم خدیجه سلام الله علیها داره گریه میکنه .. اسما میگه گفتم بی‌بی جان شما رو که رسول خدا وعدۀ بهشت داده چرا گریه می کنید .. فرمود گریه‌ام برای دخترم فاطمه ست .. شبِ عروسیش نیستم براش مادری کنم .. میگه گفتم بی‌بی جان اگه من بودم براش مادری میکنم .. بی بی خوشحال شد و دعام کرد .. گذشت تا شبِ عروسیِ فاطمه رسید .. رسول خدا دستِ فاطمه رو گذاشت تو دستِ علی .. فرمود هرکه تو خانه هست بیرون بره .. همه رفتن اما من ماندم رسول خدا چشمش به من افتاد فرمود اسماء مگه نشنیدی گفتم من به بی بی وعده دادم امشب به جاش مادری کنم .. اجازه داد رسول خدا و ماندم .. آی گریه کن ها میدونم دلتون کجا رفت .. این یه جاست که زن احتیاج به زن داره، یه جا هم موقع وضع حملشِ .. الهی بمیرم که وضع حملِ مادرمون بینِ در و دیوار بود .. ای کاش فقط درُ آتش میزدن و دیگه لگد به درِ نیم سوخته نمی کوبیدن .. نالۀ اول بابا رو صدا زد .. نالۀ دوم دیگه نگفت بابا، نگفت علی .. صدا زد «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل» (1) خدا محسنم رو کشتن فضه بیا .. ای گریه کن ها .. فقط محسنُ نکشتن الهی بمیرم مادرم دیگه خیلی زنده نماند .. اگه بخوان میوه ای رو از درخت بچینند .. میوه رسیده باشه به آسانی از درخت جدا میشه .. اما اگه میوه نارس باشه با شاخه از درخت جدا میشه .. آی بچه سیدا .. میوۀ نارسیده محسن بود که جدا شد ولی درخت شکست یه شش ماهه مدینه کشتن بینِ در و دیوار با ضرب لگد .. یه شش ماهه کربلا .. رو دستِ بابا با تیرِ سه شعبه .. نگذاشتن حرف ابی عبدالله تمام بشه .. منّوا عَلَی‏ ابن المُصطَفى .. هنوز حرف آقا نمام نشده بود به موقع : فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْاَسَدِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَی بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ ..(2) گر آب ندارد پدرِ مظلومم گر شیر ندارد مادر محزونم از آب گذشتم و نمی‌خواهم شیر بیرون بکشید تیر از حلقومم 1)بحارالأنوار. جلد ۳۰.۲ ص ۲۹۳ 2) تذكرة الخواص، سبط این جوزی، ص ٢٥٢ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
نوای هیئت.mp3
5.99M
|⇦•سلام ما به تو ای مادر .. و توسل به ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سماواتی
✍ عامُ الحُزْن یا سال غم و اندوه، بر اساس نقل مشهور دهمین سال بعثت است،که در آن حضرت خدیجه(ع) همسر پیامبر(ص) و ابوطالب عموی پیامبر(ص) وفات یافتند. ای باعث آرامش احوال پیغمبر بعد از تو عام الحزن شد هر سال پیغمبر
. مولاتی یا ام المومنین راحت بخواب مادرِ زهرا  کفن که هست شمعی اگر که نیست ولی اشکِ من که هست قسمت نشد عروسیِ زهرا برای تو حالا پس از تو قسمتِ ما سوختن که هست لالایی تو نیست  بجایش یتیم وار تا صبح آهِ دخترکی دلشکن که هست گیرم کسی کنار مزارت نایستد حداقل برای من اینجا  وطن  که هست بعد از من و تو غربتِ این خانه دیدنی است از این به بعد روضه‌ی این پنج تن که هست خیلی برای فاطمه دلشوره داشتی راحت بخواب  بعدِ تو با او حسن که هست   یک روز می‌رسد که ببینیم کربلا بالای نیزه یک سرِ دور از بدن که هست هرکس که آمده است به دنبال غارت است دل‌خوش مکن به اینکه  تنش پیرهن که هست چیزی نمانده است برای  سوارها چیزی نمانده است  ولی تاختن که هست می‌خواست ساربان برود دست پُر ، حسین با دست اشاره کرد عقیق یمن که هست  دیگر رُباب هم پی طفلش نمی‌دود تا بِین راه حرمله ی بد دهن که هست.... (حسن لطفی ۴۰۱/۰۱/۲۲) ................ سلام‌الله‌علیها زیبنده است واژۀ مادر بنام تو من تشنه محبت محضم زجام تو در باورم بهار دل انگیز دین تویی یعنی یگانه مادر ما مومنین تویی مهر مداومت سبب برتری ماست هرکس به غیر شخص تو نامادری ماست این واژه ، نه ، به اهل تبانی نمیخورد اصلا به نام بنتِ فلانی نمیخورد هر قطره ای که راهی دریا نمیشود هرمادری که مادر زهرا نمیشود در چشمۀ زلال تو خاروخسی نبود هم کفّ تو به غیر محمد کسی نبود زیباترین ستاره تنهایی تو بود تنها یتیم آمنه دارایی تو بود هرجا سخن زِ یاری و تیغ و زره زدند نام تو را به نام پیمبر گره زدند وقتی عزیز عرش خدا شد عزیز تو بی راهه نیست،آسیه باشد کنیز تو آه ای نگین عرش معلا ، بمان مرو ای دلخوشی حضرت زهرا، بمان مرو حرف یتیم آمنه درسوگِ داغ توست از درد این محاصره بدتر فراق توست بارفتن تو عرش خدا میخورد زمین ریحانه ای بدون شما میخورد زمین یک گل میان کوچه ویک گل به کربلا یاسی میان آتش ویک سر به نیزها آن کشته فتاده به خونی که سرجداست این رسم بی کفن شدنش رسم آشناست آنکس که جزلباس ملائک به تن نداشت حتی توان و خرج خرید کفن نداشت شکرخدا که تحت عبای پیمبر است درآخرین دقایق رفتن لبش تر است جسمش به زیر نیزه وخنجر اسیر نیست مثل امام دشت بلا در حصیر نیست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. بی تاب لقاییم الهی بخدیجه دنبال فناییم الهی بخدیجه * ما را برهان از قفس عُلقه به دنیا تا پر بگشاییم الهی بخدیجه جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟ آن طایفه، ماییم الهی بخدیجه یک سوم مهمانی خوبت سپری شد محتاج عطاییم الهی به خدیجه شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن تا توبه نماییم الهی بخدیجه اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان با گریه بیاییم الهی بخدیجه محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن دلتنگ رضاییم الهی بخدیجه لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم در کرب و بلاییم، الهی بخدیجه محتاج عطا و کرم مادر زهرا در هر دو سراییم الهی بخدیجه از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا در حال بکاییم الهی بخدیجه ** هر جا سخن از روضه و از داغ حسین است با آل کساییم الهی بخدیجه با یاد غم غارت انگشتر ارباب مشغول عزاییم الهی بخدیجه عمری است که دلخون و پریشان شده از آن... انگشت جداییم الهی بخدیجه شاعر: ✍ olghe علاقه * https://eitaa.com/emame3vom/60162 .
. سلام اللّه علیها ..... تنها نبودم چون کنارم تو بودی/۳/ غربت ندیدم چون... که یارم تو بودی/۳/ همیشه تکیه‌گاهِ من نگاهت بود گلِ یاسِ این خونه در پناهِت بود عزیزمن/۲/ افطار پیش دخترم جات خالیه/۳/ وقتِ دعایِ سحرم جات خالیه/۳/ روضه‌َتو می‌خونم با چشمِ بهاری/۳/ از تو تویِ خونه‌َم دارم یادگاری/۳/ تو می‌ری تا که نبینی چه‌ها می‌شه مابینِ دیوار و در لاله وا می‌شه عزیز من/۲/ می‌زنه زار حسن خدا مادرم/۳/ بس کُن اینقدر نزن خدا مادرم/۳/ مادر نداشت امّا به جاش فضه بود/۳/ امّا کجا زهرا پایِ روضه بود/۳/ غریبی یعنی فاطمه تهِ گودال می‌بینه زیرِ سم‌ها شد بدن پامال عزیز من/۲/ پیرُهن پاره شد لال بشه روضه‌خون/۳/ زینب آواره شد لال بشه روضه‌خون/۳/ .
. و روضه‌یِ اباعبداللّه غروبِ عاشورا دارد زمان از دستِ من در می‌رود اِنگار ساعاتِ بخشش رو به آخر می‌رود انگار از چـشمهایم می‌چـکد اشکِ فـراقِ یار این کاسه‌یِ صبر است که سر می‌رود انگار وقتی مـناجاتم نمی‌گیرد دلِ بی‌تاب .... سوی حـریمِ شاهِ بی‌سر می‌رود انگار به یازده که می‌رسـم خیـلی پریشانم دستِ پلـیدی سویِ معـجر می‌رود انگار پایِ برهـنه می‌دَود بر رویِ خـاک و خار دخـتر سراغِ شیرِ خیبر می‌رود انگار هر کس بگوید یاعلی پهلو و بازویش... رویِ کبودش هم به مادر می‌رود انگار بحرانِ بی‌آبی که طی شد می‌رسد آتش از دامـنی تا مـویِ دخـتر می‌رود انگار سر می‌کـِشم جامِ غمِ اربابِ بی‌سر را انگشت و انگشتر که یکسر می‌رود انگار سـرها به روی نیـزه تا بازار می‌آینـد زخـمِ زبان خـیلی جـلوتر می‌رود انگار قاریِ قرآن رویِ نیـزه ندبه‌خوانی کرد جانم برایِ ندبه‌خـوان در می‌رود انگار .
. و مجتبی علیه السلام 🏳بند اول تپش تپش دله من یا حسنه مجنونم و آره لیلا حسنه منم رعیته تو،تو پادشاه که رزق من همیشه با حسنه کریم این،خونواده ای،فقیرتم،مولا یا حسن عزیز این،خونواده ای،اسیرتم،مولا یا حسن حسن امیره،چه بی نظیره دستمو امشب،میخواد بگیره از در خونش گدا دست خالی هیچوقت که نمیره جانم حسن جان۲ جانم حسن۲جانم حسن جان 🏳بند دوم عشق دله بی بی زهرا حسنه ما مستیمو ساقی مولا حسنه صحبت یک روز و دو روز که نیست یه عمره که دل ما با حسنه با کرمی،آقای منی،دوست دارم،مولا یا حسن دلبرمی،دنیای منی،دوست دارم،مولا یا حسن تو سفره داره،نیمه ی ماهی برای عبدت،یه تکیه گاهی چی میشه امشب کنی به عبد خودت یه نیم نگاهی جانم حسن جان۲ جانم حسن۲جانم حسن جان 🏳بند سوم نفس نفس ذکر من یا حسنه حساب کتاب دلم با حسنه من ندارم غمی از قیامتم چون کریم آل طاها حسنه امیری مولا یا سیدی،حبیب ما مولا یا حسن زیارتت رو بزودی کن،نصیب ما مولا یا حسن آخر میسازیم،حرم برا تو برات میاریم،گنبد طلا تو دنیا رو دعوت میکنیم تا ببوسن صحن و سرا تو جانم حسن جان۲ جانم حسن۲جانم حسن جان ۱۴۰۰/۲/۶ ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. میلاد کریم اهل بیت علیهم السلام آقا امام حسن مجتبی علیه السلام 🏳بند اول این یه افتخاره که،من غلام حسنم یه غلام سیاهی که،خورده بنام حسنم حسن پادشاهِ این نوکره حسن عشقم و حسن جونمه حسن دلبخواه این نوکره حسن عشقم و حسن جونمه وا کردم امشب افطارم و با رزقت کریم با رزقت کریم من هستم نمک گیر تو آقا از قدیم آقا از قدیم سردار جملی،بی مثل و مثلی،یا حسن ای نور ازلی،شاه بیت غزلی،یا حسن مجتبی مددی۲ یا حسن 🏳بند دوم این چه آقاییِ که،مثل خدا کرم داره در خونشم هزار،تا خدم و حشم داره حسن مذهب و حسن دینمه حسن عشقم و حسن جونمه حسن ذکرشه که تلقینمه حسن عشقم و حسن جونمه وا کردم امشب افطارم و با رزقت کریم با رزقت کریم من هستم نمک گیر تو آقا از قدیم آقا از قدیم دلداره منی تو،سالاره منی تو،یا حسن طبیب این دل،بیماره منی تو،یا حسن مجتبی مددی۲ یا حسن 🏳بند سوم از کوچیکی مادرم،سپرده به علی من و داده یادم پدرم،ذکر حسین و حسن و حسن درمونه،همه دردامه منم نوکر و،حسن آقامه حسن مهربون تر از بابامه منم نوکر و،حسن آقامه وا کردم امشب افطارم و با رزقت کریم با رزقت کریم من هستم نمک گیر تو آقا از قدیم آقا از قدیم مدیون تو منم،وقفت جون و تنم،یا حسن سنگ عشقتو من،به سینم میزنم،یا حسن مجتبی مددی۲ یا حسن ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇