.
|⇦•سلام ما به تو ای مادر ..
#قسمت_اول / #روضه_حضرت_خدیجه سلام الله علیها به نفس حاج مهدی #سماواتی
●━━━━━━───────
سلام ما به تو ای مادر بهشت رسول
که پرورش به روی دامن تو یافت بتول
ملائکاند به مدحت در آسمان مشغول
امین وحی حقت کرده بر سلام نزول
سلام ذات خداوند و چارده معصوم
به تو که بوده مقامت همیشه نامعلوم
درود باد به روح و سلام بر تن تو
حجاب نور و دعای رسول، جوشن تو
بهشت وحی خداوندگار، گلشن تو
محیط پرورش فاطمه است دامن تو
به جز تو در غم و اندوه، یار احمد کیست؟
به غیر تو صدف گوهر محمّد کیست؟
خدای را به خدا لایق درودی تو
به یاری نبی آغوش خود گشودی تو
دل از رسول خدا همچنان ربودی تو
تمام لشکر ختم رسل تو بودی تو
تو سینه را سپر سنگ دشمنان کردی
به حفظ جان محمّد نثار جان کردی
تو بهترین زن روی زمینی ای مادر
تو در جلال، جلالآفرینی ای مادر
تو مام همسر حبلالمتینی ای مادر
تو مادر همۀ مؤمنینی ای مادر
گل رسول خدایی و گل کجا تو کجا؟
زنان دیگر ختم رسل کجا تو کجا؟
تو آسمان فروزان یازده قمری
تو از زنان همه انبیا به رتبه سری
هرآنچه وصف تو خوبان کنند خوبتری
زنان ختم رسل دیگرند و تو دگری
مگر نگفت نبی بین همسرانش بسی
که بهر من چو خدیجه نبود و نیست کسی
سلام بر تو و روح بلند ایمانت
درود بر تو و ایثار و عهد و پیمانت
بهار سبز گل عصمت است دامانت
سلاله و پدر و مادرم به قربانت
به جز خدا و نبی مدح تو نشاید گفت
تو را چو فاطمه امالائمه باید گفت
تو مادر همه سادات عالمی بانو!
تو نور چشم رسول مکرمی بانو!
تو به ز هاجر و سارا و مریمی بانو!
دوازده گهر نور را یمی بانو!
خدای را به دعا و نیاز میخواندی
نزول وحی نبود و نماز میخواندی
سلام بر تو و اشک و دعا و زمزمهات
سلام بر تو و روح بلند فاطمهات
فروغ وحی عیان بود از مکالمهات
هزار عایشه کم از کنیز خادمهات
همیشه شیفتۀ خصلت و صفاتت بود
که سال حزن رسول خدا وفاتت بود
هنوز بوی خدا میدمد ز پیرهنت
دمی که روح تو پرواز کرد از بدنت
زهی جلال سلام خدا به جان و تنت
که از بهشت فرستاد ذات حق، کفنت
گرفتم آنکه ز کوثر دهان خود شویم
مرا چه زهره که اوصاف چون تو را گویم
وفات تو نبود کم ز صبح میلادت
سلام بر تو و آباء پاک و اولادت
به شأن تو که بود رتبۀ خدادادت
همین بس است که مولا علیست دامادت
امین وحی، سلامت به احمد آورده
که جز تو فاطمه را بر محمد آورده؟
که جز تو آورد از بهر مصطفی زهرا؟
که جز تو دختر او هست زینبکبری؟
که جز تو قابلهاش بوده مریم عذرا؟
که جز تو شد سپر جان خواجۀ دوسرا؟
تویی که در رحمت فاطمه سخن میگفت
سخن ز سر خداوند ذوالمنن میگفت
شاعر: استاد غلامرضا سازگار✍
ــــــــــــــــــ
#حاج_مهدی_سماواتی
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
روضه خانگی - امام علی(ع) - 1025.mp3
9.06M
🎙بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند...
🔻روضه #امام_علی(ع)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه | 11:08
👤حاج مهدی #سماواتی
#شب_قدر | نوزدهم رمضان
روضه خانگی - حضرت علی اصغر(ع) - 1654.mp3
4.98M
🎙اصغر که در صف شهدا ماهپاره است...
🔻#روضه_حضرت_علی_اصغر(ع)
👤حاج مهدی #سماواتی
hadise-kasa-samavati_0.mp3
6.27M
.
|⇦•کسی که غیر زینب...
#روضه و توسل به #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاجمهدی #سماواتی
●━━━━━━───────
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِالله وَ صَلَی اللهُ عَلی قَلبِ زینَب صَبور وَ لِسانَ شَکور..
کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود
کسی که عشق از او شد پدید زینب بود
کسی که فاطمه او را به دامن از اول
برای کرب و بلا پرورید زینب بود
نُخست روز به بازار عشق آن که ز جان
مَطاعِ جور و جفا را خرید،زینب بود
برادرش به سر اکبرش شتافت ولی
کسی که زودتر از او رسید زینب بود
*مصیبت ها دید، الهی بمیرم دردناک تر از همه گمان میکنم این بود
اومد گودی قتلگاه بدن برادر را پیدا کرد، گاهی صدا میزد: "أنتَ أخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد:"یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ...." داداش یه روز رو سینۀ پیغمبر جات بود؛ یه روز رو خاک کربلا...
یک وقت دیدن لحنش عوض شدصدا میزنه:
"یا جَدّاه هذا حُسَینٌ بِالعَراء، مُقَطَّعُ الْأَعْضاءِ،مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ" گفت و گفت تا به این جمله رسید یا رسول الله این همون حسینیه که زیر گلوش رومیبوسیدی... حسیـــــن..حســـــین.... جانم
این همه راه دویدم ز پی دلداده ام
به امیدی که در این دشت برادر دارم
حسین من! عزیز دلم!
تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم
فکر همراهی با شمر دهد آزارم
گفت: داداش!
خیز نگذار که ما را به اسیری ببرن
من که از راهی بازار شدن بیزارم
یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد
گو چه سان نَعش تو را از روی زمین بردارم
*حـــــسین جانم داداشم! نه زخمات یه جوریه برات ببندم عزیر دلم! نه یه سفری رفتی منتظرت باشم برگردی..
حـــــسین....حـــــسین جانم
"صَلَی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْباکِینَ عَلَیکَ
یا ذَبیحَ الْعَطشان"
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#اسارت
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
مرثیه ی حضرت زینب سلام الله علیها
زینب حقیقتی ست که ناگفته مانده است
عشق حسین، او به دل ما نشانده است
زینب علیِ ثانیِ صحرای کربلاست
تنها نه مرتضاست، که زهرای کربلاست
زینب طلوعِ فجر مقاماتِ بی حد است
مَدحش زِ چون مَنی که سیَه سیرتم بد است
زینب ملیکه ای ست که مداح او خداست
بحثش زِ هر چه هست در ارض و سما، جداست
زینب عزیزِ هر دو جهان بود، با حسین
معراجِ عشقِ بندگی اش بود، یا حسین
آه از دمی که خونجگرِ عالمین شد
در قتلگاهِ کرببلا بی حسین شد
آه از دمی که شمرِ لعین گشت وارد و
از بهرِ ذبحِ نور، ولی بی قَواعد و
ناگه به دیده، دید که گودال، پر بلاست
قرآنِ واقعیِ خدا روی نیزه هاست
بر تلّ خاک رفت، عقیله، به سر زنان
رو بر مدینه کرد به اندوهِ بیکران
گفتا به ناله های جگر سوز و غصه دار
بر ختم الانبیا، شرفِ کلّ روزگار
(( این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست))
در بهمن ماه ۱۴۰۲
حاج امیر عباسی ✍
👇
.
|⇦•خوشا آن دل ...
#روضه_امام_رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی #سماواتی
●━━━━━━───────
ای جان جهان جان ادرکنی
ایوب زمین و آسمان ادرکنی
ای زنده کننده ی مسیحا الغوث
یا مهدی صاحب الزمان ادرکنی
ای شمع جهان افروز بیا
و ای شاهد عالم سوز بیا
ای مِهر سپهر قلمرو غیب
شد روز ظهور و بروز بیا
ای طائر اسعد فرخ رخ
امروز تویی پیروز بیا
ما دیده به راه تو دوخته ایم
از ما همه چشم مدوز بیا
عمری ست گذشته به ما دانی
ای علم و ادب آموز بیا
شد گلشن عمر خزان از غم
ای باد خوش نوروز بیا
من مفتقر رنجور توام
تا جان به لب است هنوز بیا
«یا صاحب الزمان»
اللهمَّ صلِّ علی علی بن موسی الرِّضَا المُرتَضی الاِمامِ التَّقیِ النَّقی و حُجَّتِکَ علی مَن فَوقِ الارض و مَن تَحتَ الثَّری الصِّدّیقِ الشَّهید صَلاةً کثیرَةً تامَّةً زاکِیةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفضَلِ ما صلَّیتَ علی احَد مِن اولیائِک
خوشا آن که دل در هوای تو بسته
که چشم و دل از ما سوای تو بسته
شفاعت بدون تو معنا ندارد
رضای خدا بر رضای تو بسته
کرم چهره بر آستان تو سوده
شفا دل به دارالشفای تو بسته
دری هست درگاه رحمت که گردد
برای تو باز و برای تو بسته
سرِ رشته ی رحمت آسمانی
به گلدسته های طلای تو بسته
بشر نه، که جبریل دامانِ خدمت
به اِیوان و صحن و سرای تو بسته
*حیف که قدرتو ندونستن آقا، اباصلت میگه دیدم از خانه ی مأمون خارج شد، عبا به سر کشیده، به سفارش خود آقا حرفی نزدم، اما دیدم هی رو زمین مینشینه برمی خیزه، آقایی که قرار زمین و زمان در دستشه بی قراری میکنه، یه قدم میاد مینشینه، به سختی بلند میشه راه میفته، تا حجره با اینکه راهی نبود قریب به پنجاه مرتبه رو زمین نشست و برخواست، وارد حجره شد با همون حال، تحمل کرد، غلام ها اومدن غذاشونو خوردن و رفتن، دیگه فرشای حجره رو عقب زد، رو زمین افتاد، یابن الحسن، یَتَمَلمَلُ کَتَمَلمُلِ السَّلیم، مثل مارگزیده به خودش میپیچید، از این پهلو به آن پهلو میغلتید، یه وقت دیدم جوانی که شبیه ترینِ مردم به امام رضاست وارد حجره شد، گفتم آقا من که درها رو بسته بودم چگونه وارد شدین؟ فرمودن: همون خدایی که به چشم به هم زدنی منو از مدینه به طوس آورد، از درِ بسته هم وارد کرد، نشست، سرِ بابا رو به دامن گرفت، ودایع امامت رو تحویل گرفت، پدر رو دامن پسر جان داد... ای حسین، به چشم به هم زدنی از مدینه به طوس آمد میوه ی دل امام رضا، اما کربلا چه خبر بود؟ از خيمه تا گودال امام زین العابدین نتونست بیاد...*
خواهر اومد دید بالای بلندی ازدحام
صد حرامی دور یک بیت الحرام
کوفیان مهمان نوازی میکنند
*بمیرم، یه عده با شمشیر، یه عده با نیزه، یه عده هم با سنگ و چوب..*
«صلی الله علیک یااباعبدالله و صلی الله علیک یا اباالحسن یا علی بن موسی ایها الرضا»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_رضا
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#آخر_صفر
#زیارت_مخصوصه
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
4_189556650737139863.mp3
7.98M
#مناجات_مسجد_کوفه
که حاج مهدی #سماواتی در خود #مسجد_کوفه تلاوت کردند.اللهم الرزقنا
#مناجات_حضرت_امیرالمؤمنین
#مناجات_امیرالمومنین_مسجد_کوفه
#مناجات_امیرالمومنین_در_مسجد_کوفه
#مناجات_حضرت_امیر
.
|⇦•می روم از کربلایت....
#روضه_حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی #سماواتی
●━━━━━━───────
عمه سادات، زینب کبری "بَکَتْ وَ أَبْکَتْ وَاللّهِ کُلُّ عَدُّوٍ وَ صَدیق" عمه ی سادات زینب کبری کنار کشته ی داداشش نشسته بود و اشک می ریخت طوری گریه میکرد دوست و دشمن به حالش گریه میکردند. گاهی صدا میزد "أَنتَ أَخی" آیا تو برادر منی گاهی صدا میزد..یا جَدّاه...!*
این کشتهی فتاده به هامون حسین توست
این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
*گاهی دست زیر بدن پاره پاره برادر میبرد، صدا میزد.. خدا! این قربانی رو از آل محمد قبول کن..حسین...چه کردن با این خواهر داغ دیده؟ یابن الحسن! یه عده از عربها اومدند اما با کعب نی و تازیانه از بدن برادر جداش کردند، زنها رو سوار ناقه ها کرد، بچههاشون رو بغلشون داد، اما وقتی نوبت به خودش رسید دیگه کسی نبود کمکش کنه، یه نگاه به طرف گودی قتلگاه کرد،زبان حالش این بود داداش پاشو.. زینبت می خواد سوار ناقه بشه یه نفر مَحرم نداره....«حسین. حسین حسین »
نوایِ کاروان هر دَم زند آتش به جانم
خدایا بر زمین مانده تنِ آرامِ جانم
رَوان با شور و شینم
خداحافظ حسینم
رفتم من و هوای تو از سر نمیرود
داغِ غمت زِ سینهی خواهر نمیرود
میروم از کربلایت
میسپارم بر خدایت
ای حسین جان...
*خدایا به سوزِ دل زینب کبری، به اشک چشمش، به دل داغ دیده اش، به چادر خاک آلودَش، به بدن تازیانه خوردهاش، فرج امام زمانمان را برسان، موانع فرجش برطرف بفرما... امشب همه ما را به زینب کبری ببخش..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_زینب
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سماواتی
#وفات_حضرت_زینب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•هرچه کردم دلم...
#روضه_امام_کاظم ویژه شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی #سماواتی
●━━━━━━───────
دلا بره کاظمین و تو حرم آقا موسی بن جعفر علیهم السلام؛"السلام علی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ"یعنی سلام بر اون آقایی که گوشهٔ زندان و سیاه چالهها معذّب بود" بِالسَّاقِ الْمَرْضُوض،ِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ" زنجیرها ساقِ پاهاشو خُرد کرده.."وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاِسْتِخْفَافِ"نازنین بدنش رو تخت پارهای از زندان بیرون آمد."وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وعلیَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى و علی جدّتِهِ فاطمة الزهرا" هرچه کردم دلم جای دیگه نرفت غیر از در خونهٔ بابالحوائج موسی بن جعفر علیه السلام..*
زندانیی که غیر خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دید و کس از وی خبر نداشت
هر روز، روزه بود ولی وقت شامگاه
جز تازیانه، قوت و غذایی دگر نداشت
گفت:صیاد را ببین که چه بیداد میکند
نه میکُشد مرا و نه آزاد میکند
یا فاطمه به جان تو سوگند، روزگار
زندانی از عزیز تو مظلومتر نداشت
*چه کردن با حجت خدا، گفت از روزنهٔ در به زندان نگاه کردم دیدم کأنّه لباسی روی زمین افتاده، دقت کردم دیدم حجت خدا، موسی بن جعفر، علیه السلام، سالها گوشهٔ زندان با او چه کردن، جز مُشتی گوشت و پوست و استخوان، چیزی از نازنین بدنش نماند، بمیرم..*
جان داد با شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز گردن مجروح بر نداشت
ممنوع بود کس به ملاقات او رود
یا آن عزیزِ مانده به زندان پسر نداشت
*لحظات آخر چشمشو باز کرد دید دیگه سرش روی دامن میوهٔ دلشه..*
ای نور دیده گوشهٔ زندان خوشآمدی
بر دیدن پدر تو پسر جان خوشآمدی
زندان کجا، مدینه کجا و تو در کجا
امشب مرا به این سر و سامان خوشآمدی
بر لب رسیده جانمو از دیده رفته نور
نورم به چشم و بر لبم ای جان خوشآمدی
بابا..!تو ضامن غُرَبائی و من غریب
امشب مرا به شام غریبان خوشآمدی
*ردای امامتو تحویل گرفت، پدر، گوشهٔ زندان روی دامن پسر جان داد..حسینیها! کربلاییها! دلسوختهها! گریه کنها!
اینجا آقا موسی بن جعفر، سرش به دامن میوهٔ دلش امام رضا بود لحظهٔ آخر، بمیرم، کربلا نه تنها کسی نبود سر جدّ مظلومشو به دامن بگیره، بمیرم، یا امام رضا! یه وقتی دید سینه سنگینی میکنه ...«حسین»
به همینجا ختم شد؟ نه.. خیلی طول نکشید.. این نازنین سینه زیر سم اسبها کوبیده شد.... *
«حسین »
کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون
تا نگویند حسین بن علی بیکفن است
استخوانی اگر از سینهٔ او ماند به جا
آن هم از ضربِ سُمِ اسب شکن در شکن است
*به خدا حق داشت میوهٔ دلشو صدا بزنه برام حصیر بیارین..ببخشید یابنالحسن، عذر میخوام، ببخشید آقا! شنیدم اسبهای سنگینو انتخاب کردن "و تَطَؤُک َ الْخُیُولُ بِحَوافِرِها".حسین ...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_کاظم
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حاج_مهدی_سماواتی
#شهادت_امام_کاظم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇