2. زهرا که بود 1395.mp3
3.74M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_آصفی 🎤
زهرا که بود
بار امانت به شانهاش
مهمان قلب ماست
غم جاودانهاش
زهرا ، محیط عصمت و
زهد است وبا غرور
فُلکِ نجات
تکیه زده بر کرانهاش
باشد دعاش
در حقِ همسایه ، مستجاب
ای من فدای ِ
راز و نیاز شبانهاش
میخواست
عقده یِ دلِ غمدیده وا شود
دلگیر بود و
کلبه ی احزان ، بهانهاش
آتش گرفت
مَحبطِ وحی از شراره ای
کآمد برون
ز سینه ی زهرا زبانهاش
این در که بسته بوده و
آتش گرفته است
یادآورِ هزار غم است
آستانهاش
با آنکه سروِ قامتش
از غم خمدیده بود
دیدند باز ، جانب مسجد
روانهاش
بگذر ز شرحِ حادثه
ای کاش بشکند
دستی که ماند بر رخ زهرا
نشانه اش
گلچین روزگار
بر این گُلبُنِ عفاف
آنقدر ضربه زد
که نروید جوانه اش
گرید علی
که بر بدنِ ناتوان او
دشمن اثر گذاشته
با تازیانهاش !
اول بنا نبود
که سوزند عاشقان
آتش به جان شمع فتد
کاین بنا نهاد
بله اون روز مادر رو زدند ، تا کربلا بتونند دخترش زینب رو تازیانه بزنند ، صدای ناله ی اون نازدانه بلند : بابا برخیز و ببین عمه ام زینب رو تازیانه میزنند ... همه بگید یا حسین ...
.
1. ای گوهر.mp3
1.74M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_آصفی 🎤
ای گُهر بحرحیا ، فاطمه (2)
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
تا که پریشان نشود فکر من
رفتی و تسبیح تو شد ذکر من
در نفسم هست بسی سوزها
ذکر من اینست در این روزها
گلشن جان بی بَر و بی برگ شد
فاطمه ام زود جوان مرگ شد !
مایه ی حیرت ، به خدا
صبر توست
شیعه نداند به کجا قبر توست
#شاعر_محمد_جواد_غفورزاده
یه نیگاه به قبر عزیزش ! من میروم ، زهرای عزیزمو به تو می سپارم ، آقایان ، تاریخ ورق خورد ، روزگار سپری شد ، عین همین جملات را دختر علی (ع) کربلا تکرار کرد ، او هم یه نگاه به بدن پاره پاره کرد ، زمین کربلا ما میرویم اما ، حسینِ عزیزمون را به تو می سپاریم
چون چاره نیست ،
میروم و میگذارمت
ای پاره پاره تن ،
بخدا می سپارمت
همه بگید یا حسین ...
#فاطمیه
.
#فاطمیه
مادر دگر بهانه بدستت نمی دهم
یک لحظه کارِ خانه بدستت نمی دهم
دستت شکسته وُ به سرم شانه میزنی
از این به بعد شانه بدستت نمی دهم.
چیزی سخت تر از این نیست که کسی مریض داشته باشه وُ بعضی ها منتظرِ مردنش باشن.
ان شاءالله مادرتون توی بستر نیوفته.خدا نکنه یه مادر دیگه نتونه راه بره..انقدِ بچه ها غصه میخورن... دیگه روزهای آخر،فاطمه نَفَساش صدا دار شده بود.زنای مدینه اومدن ملاقات فاطمه.. زینب مظهرِ ادبه، تا جلوی در زَنا رو بدرقه کرد،اما همونجا نشست و شروع کرد گریه کردن،امیرالمؤمنین اومد پرسید :دخترم چرا گریه میکنی؟ نتونست جواب بده! حسن پرسید،نتونست جواب بده، اما تا حسین اومد و پرسید،گفت حسین بتو میگم،گفت داداش ز نای مدینه اومدن ملاقات مادر ،اما جیگرِ منو سوزوندن،چرا...آخه وقتی داشتن میرفتن، زیر لب بهَم میگفتن:دیگه فاطمه رفتنیه،
بلند بگو یا زهرا...
.👇
38.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 برای شاهچراغ و شهیدانش
✍️ شاعر: سیده اعظم حسیینی
🎬 نماهنگ "قول مادرانه"
کودک کنار دستفروشی درنگ کرد
با دست اشارهای به حبابی قشنگ کرد
اصرار، کودکانه شد و چشمْ تنگ کرد
مادر! حبابساز برایم نمیخری؟
ذکر اذان به أشهدُ أنّ عَلی رسید
کودک شتاب مادر خود را چنین شنید
اوّل نماز، بعد زیارت، سپس خرید
یک قول مادرانه، نه یک حرف سرسری
همبازی شلوغ تمام فصول بود
پاکی کودکانهاش اذن دخول بود
در پیش هر فرشته جوازش قبول بود
رد میشد از شلوغی آغاز هر دری
بهبه! خوش آمدی!... کلمات همیشگی
لبخند خادم و شکلات همیشگی
پیچیده در حرم صلوات همیشگی
دیوارها نشسته به آیینهپروری
بازی، حریم امن حرم، شوق کودکی
قایم شدن کنار ستونها، یکییکی
بر سنگفرش، سرسرههای یواشکی
حالا رسیده نوبت بازی آخری
تیر آمد و شکافت صف ازدحام را
مادر؟ ستون؟... پناه بگیرد کدام را
جا میگذاشت کودکی ناتمام را
در ردّ خون ریخته بر سنگ مرمری
در فصل سرخ حرمله، بازی خراب شد
کودکْ تمام دلهره شد، اضطراب شد
در بهت کودکانهاش این صحنه قاب شد
خون میچکید گل به گل از زیر روسری
یکدفعه دید صحن حرم جور دیگری است
انگار نور هست ولی نور دیگری است
در اشتیاق آینهها شور دیگری است
آقا رسیده بود ولی جور دیگری
شالش ز هرچه باغ بهاری است باغتر
با زائران سادهی کوچک، ایاقتر
از آنچه میشناخته شاهِچراغتر
چشمش امامزاده، نگاهش پیمبری
کودک تمام گریه و بغض و بهانه بود
آقا نگاه مادر و گرمای خانه بود
آغوش گرم او حرم کودکانه بود
او را گرفت در بغل و گفت: بهتری؟
آماده بود مادر و بوی بهار داشت...
#شاه_چراغ
4_5920372844260231973.mp3
3.05M
#زمینه و #شور
#حضرت_زهرا
به نفس کربلایی محسن صائمی🎤
جوونه من
کجا داری میری یاره قد کمونه من
ببین التماس و از دو چشمه خونه من
جوونه من
بمون زهرا
بری میشه ویرونه این اشیون زهرا
بی تو من ندارم دیگه هم زبون زهرا
بمون زهرا
بمون زهرا
نزار فاصله بیا فته بینمون زهرا
تو جوونی تو شدی چه قد کمون زهرا
بمون زهرا
نداری نا
کاره خونه می کنی به زحمت ای زهرا
معلومه همین روزا می افتی تو از پا
ببین بانو
نمونده برای پهلوونه تو نیرو
نمونده دیگه توونی توی این زانو
ببین بانو.
کبوده روت
ورم کرده بد جوری عزیزه من بازوت
نداری تو خواب دیگه از درده این پهلووت
کبوده روت
شکسته پر
دوباره بگو بخند تو زهرا با حیدر
نپوشون کبودیه چشاتو با معجر
چه بد می زد
تورو وحشیونه پشت در نامرد می زد
تو افتادی رو زمین و داشت لگد می زد
چه بد می زد
نزن نامرد
نزن اخه داره می بینه حسن نامرد
دستت و بلند نکن به روی زن نامرد
#رضا_نصابی
.
4_5791788773322788137.mp3
2.07M
#فاطمیه
#شور و #واحد و #زمزمه
نمیره یادم
صدا زدی به پشت در برس به دادم
بچم و کشتن
فضه بیا فضه بیا تا جون ندادم
داشتم می دیدم
وقتی که با شتاب اومد تیزیه مسمار
دیدم که مونده
چند قطره ی خونه تو درگوشه ی دیوار
کنده شد از جا
دره خونه به روی تنه تو افتاد
تا دید که زهرا
پشت در خونه تویی از قصد فشار داد
گرفته بودش
چشم زینب و حسین تا که نبینه
تا که نبینه
مادرش و به پشت در نقشه زمینه
دیدم مغیره
به سمت تو با ناسزا از دور میومد
دیدم که قنفذ
با غلاف به بازوی تو زهرا می زد
#رضا_نصابی
.
۴٨
#سرود
#میلاد_حضرت_زینب
#حاج_رضا_یعقوبیان
جلوه گر گشته ماه جمادی
گشته هنگامه ی شور و شادی
از سوی حق بگوید منادی
زینب آمد گل باغ حیدر۴
آمده دختر دخت احمد
هدیه ای از خداوند سرمد
خنده بر لب علی و محمد
زینب آمد گل باغ حیدر۴
از سپهر ولا کوکب آمد
هدیه ای بر علی از رب آمد
دختر فاطمه زینب آمد
زینب آمد گل باغ حیدر۴
حق به محبوبه اش داده نعمت
سر زده غنچه ی باغ عصمت
صاحب عزت و جاه و شوکت
زینب آمد گل باغ حیدر۴
ماهی از بیت حیدر هویداست
غنچه از باغ طاها شکوفاست
روح تقوا و جان تولاست
زینب آمد گل باغ حیدر۴
نخل دین خدا پر ثمر شد
دخت دخت نبی جلوهگر شد
شادمان فاطمه زین قمر شد
زینب آمد گل باغ حیدر۴
در سپهر ولا اختر است او
دختر دخت پیغمبر است او
جان و دردانه ی حیدر است او
زینب آمد گل باغ حیدر۴
عاشقان ولا روز عید است
او به زهرا چو یاس سپید است
مشکلات جهان را کلید است
زینب آمد گل باغ حیدر۴
#سبک_ای_قلم_سوزلرینده
#ولادت_حضرت_زینب_س
@yaghubianreza
.
4_5882206987478893958.mp3
6.76M
#شور
#فاطمیه
#سبک_جلوی_آیینه_خودمو_میبینم
#شعر_رضا_نصابی_حسین_عیدی✍
#به_نفس_کربلایی_علی_پورکاوه🎤
◼️ ( #بند_اول )
یه گوشه نشستی
کشیدی هی آهی با دوچشمای تر
دیدی رو خاک افتاد
وقتی که با شدت توی کوچه مادر
یه سوال ازت دارم چرا موهاتون سفیده؟
مگه مادرت جوون نیست چجوری قدش خمیده ؟
نزن نامرد اخه زهرا خیلی جوونه
نزن نامرد اخه زینب دل نگرونه
نزن نامرد حسنش داره می بینه
دست مرد واسه صورت زن خیلی سنگینه
(( #حسن_جانم حسن جانم))
◼️ ( #بند_دوم )
مونده توی ذهنت
تصویری از کوچه بمیرم من اقا
نمی ره از یادت
جلوی چشمات زد یه سیلی به زهرا
بمیرم تو کوچه هاعصای مادر شدی و
تا خونه رسیدی اقاچشای مادر شدی و
شنیدم که غرورت توی کوچه شکست
شنیدم که مردک لاابالیه پست
یه جوری زد مادره تو رو تو کوچه
دست به پهلو گرفت مادرِ تو روی خاکا نشست
(( #حسن_جانم حسن جانم))
.
.
#حضرت_زهرا
السلام علیک یا انسیةَ الحوری( س )
---------
ای افق بی کران فاطمه یا فاطمه
خاک رهت آسمان فاطمه یا فاطمه
هم نظرت مصطفی هم سخنت جبرئیل
هم نفست قدسیان فاطمه یا فاطمه
ای تو بهشت زمین رشته ی حبل المتین
ای تو فروغ زمان فاطمه یا فاطمه
گل ز تو معنا شود دل ز تو دریا شود
حق ز تو شد جاودان فاطمه یا فاطمه
نوری و در آسمان رو به تو وا می شود
پنجره ی کهکشان فاطمه یا فاطمه
جلوه ی احمد تویی یاس محمد تویی
ای ز تو گلشن جهان فاطمه یا فاطمه
گلشن طوبایی و ، زهره ی زهرایی و
عطر گل ارغوان فاطمه یا فاطمه
از تو منور زمین ، از تو مکرر نسیم
از تو معطر جنان فاطمه یا فاطمه
پیش همه عرشیان مثل علی غرق نور
مثل نبی مهربان فاطمه یا فاطمه
کوثری و بی نظیر ، آیه ای و دلپذیر
آینه ی گل فشان فاطمه یا فاطمه
شهپر جبریل تو آیه ی تطهیر تو
طایر حق آشیان فاطمه یا فاطمه
رحمت تو بی کران گلشن تو بی خزان
تربت تو بی نشان فاطمه یا فاطمه
ای که ز بعد پدر گشته ز غم خون جگر
دیده جفا بی امان فاطمه یا فاطمه
دل ز غمت خون فشان جان ز غمت در شرر
گل ز غمت قد کمان فاطمه یا فاطمه
کی رود از یاد تو کوچه و غصب فدک
دیده و اشک روان فاطمه یا فاطمه
آه که از مأذنه بُرد ز تن جان تو
صوت بلال و اذان فاطمه یا فاطمه
ماه علی از چه رو داشته ای از علی
صورت خود را نهان فاطمه یا فاطمه
خانه ی ویران شده شمع پریشان شده
آتش سوزان به جان فاطمه یا فاطمه
مادر غم دیده ای ، طفل ز کف داده ای
خسته ای و ناتوان فاطمه یا فاطمه
ای تو الهی نَسَب داشته «یاسر» به لب
نام تو را بر زبان فاطمه یا فاطمه
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
١٢ آذر ١۴٠١
.
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
فرمانروای عرصه ی قالوا بلی بود
آن بانویی که رازق ارض و سما بود
چندین هزاران سال قبل از خلق آدم
سجّاده ی او پهن رو سوی خدا بود
او را خدا ریحانه ی خویش آفریده
او از همان روز ازل خیر النّسا بود
امّ الکتاب، امّ اب امّ الائمه
زهرا اصول دین و نفس انّما بود
حور و ملک را کعبه ی سیّار باشد
تسبیح گویش شخص ختم النبیا بود
سرّ اللهِ اعظم، علی، محو جمالش
آن که جلالش وجه ذات کبریا بود
نان شبش را با گدا تقسیم می کرد
او سفره دار آیه های هل اتی بود
با چادری که بر یهودی نور بخشید
تندیس عفّت، روح ایثار و وفا بود
زهرا امانت بود تا قدرش بدانند
مردم خیانت در امانت کِی روا بود؟
اجر ذَوِی القُربی چه شد ای اهل یثرب؟
مزد رسالت نزدتان چه کم بها بود!
چیز زیادی از شما می خواست آیا؟
او کم به فکر دین و دنیای شما بود؟
می خواست تا مظلوم را یاری نمائید
مردی که پیش از این وصی مصطفی بود
توجیه کردند و غرورش را شکستند
آن آیتی را که خودش مشکل گشا بود
هجده بهار از عمر او می رفت امّا
نیلی ترینِ مادر آئینه ها بود
نام علی از روی لب هایش نیفتاد
همسر مگو که پیش مرگ مرتضی بود
در هجمه ی مسمار و آتش گیر افتاد
ای کاش ما بین در و دیوار جا بود...!
احسان محسنی فر✍
👇
Arzi04-ganj.MP3
3.92M
🔹 #روضه
🔘 فرمانروای عرصهی قالوا بلی بود
🎤 حاج منصور ارضی
🔸 فاطمیه
.
#غزل
#مناجات
#امام_زمان عج
#فاطمیه
#شروع_مجلس
#سعیده_کرمانی ✍
تو را تنها رها کردیم ما در کوچه ی غربت
تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت
دعای تو همیشه تا اجابت میبرد مارا
دعای ما برایت میشود قربانی غفلت
تمام چارهی بیچارگیهامان تویی اما
میان این همه رنج و بلا کو اندکی دقت؟
اگر اندازهی لیوان آبی تشنه ات بودیم
تو حالا پیش ما بودی نه پشت پرده ی غیبت
تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست
عبادت های خود را میکنی با ما اگر قسمت
شبیه مادرت دلسوزی و در میزنی هرشب
که ما را لحظهای در آوری از خانهی ظلمت
شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند
که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت
بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت
چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت
فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه
به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت
.
.
📋نکنه یه روز بیاد از تو جدا شم
#شور
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نکنه یهروز بیاد از تو جدا شم
کمکی طلب کنی و من نباشم
نمیخوام از کاروونت جا بمونم
مثِ کوفیا رفیق نیمهرا(ه) شم
منو حلالم کن! اگه یه وقت آبروتو بردم
منو حلالم کن! فقط بدی پیش تو آوردم
منو حلالم کن! خیلی جاها حق تو رو خوردم
منو حلالم کن! گناه اومد عشقِ تو یادم رفت
منو حلالم کن! تموم قولایی که دادم رفت
منو حلالم کن! اسیر شدم، آه از نهادم رفت
یعنی میشه که...
خبری بگیری از حال دلم
کارته که میای دنبال دلم
دنبال دلم...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
سایهی توئه همیشه سایهسارم
من که هیچ توقّعی از تو ندارم
از شما زیاد رسیده به من آقا
از بزرگیته که میمونی کنارم
کیه به غیر از تو؟ همهش بهفکر نوکرش باشه
کیه به غیر از تو؟ یهدنیا دل، دوروبرش باشه
کیه به غیر از تو؟ کلی گدا پشت درش باشه
کیه به غیر از تو؟ که کشتهی چشمای تر باشه
کیه به غیر از تو؟ پناه هرچی دربهدر باشه
کیه به غیر از تو؟ برای نوکرش پدر باشه
لطف و کرمت...
حاتمو به طمع میندازه حسین
نگاهت آدمو میسازه حسین
میسازه حسین...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
دل من به جذبهی شیشگوشه گرمه
رحمتت برام مثِ آغوشِ گرمه
میدونی که نوکرت فقط دلش به
چایی که تو روضهها مینوشه گرمه
به تو بدهکارم، همهش خراب کردم و تو ساختی
به تو بدهکارم، عشقتو تو قلبِ من انداختی
به تو بدهکارم، تو بودی که دِینمو پرداختی
به تو بدهکارم، اگه که پام به هرکجا وا شد
به تو بدهکارم، هرچی بدی بود تو دلم جا شد
به تو بدهکارم، قامت من زیر گناه تا شد
ترسم از اینه...
آخرش اونی که میخواستی نشم
واسه تو نوکرِ روراستی نشم
روراستی نشم...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
(:_۲۰۲۲_۱۲_۰۳_۲۰_۱۷_۱۳_۲۶۵.mp3
1.66M
📋 #شور
کربلایی سیدرضا نریمانی
کیه به غیر از تو؟ همهش بهفکر نوکرش باشه
کیه به غیر از تو؟ یهدنیا دل، دوروبرش باشه
کیه به غیر از تو؟ کلی گدا پشت درش باشه
کیه به غیر از تو؟ که کشتهی چشمای تر باشه
کیه به غیر از تو؟ پناه هرچی دربهدر باشه
کیه به غیر از تو؟ برای نوکرش پدر باشه
لطف و کرمت...
حاتمو به طمع میندازه حسین
نگاهت آدمو میسازه حسین
میسازه حسین...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
دل من به جذبهی شیشگوشه گرمه
رحمتت برام مثِ آغوشِ گرمه
میدونی که نوکرت فقط دلش به
چایی که تو روضهها مینوشه گرمه
به تو بدهکارم، همهش خراب کردم و تو ساختی
به تو بدهکارم، عشقتو تو قلبِ من انداختی
به تو بدهکارم، تو بودی که دِینمو پرداختی
به تو بدهکارم، اگه که پام به هرکجا وا شد
به تو بدهکارم، هرچی بدی بود تو دلم جا شد
به تو بد
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۱
#نوحه #هجوم_به_بیت_وحی
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
#سبک_چادر_اوست_شکوه_بندگی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سربند:
چادر اوست - شکوه بندگی
نام زهراست - شعار زندگی ۲
به رشته چادر زهرا / دخیل بسته ایم محکم
تمام هستی به فدای / سیده زنان عالم
سیده ی نساء عالمین
فاطمه ی امیرمومنین ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در هیاهو - شکسته حرمتم
شد لگدمال - شکوه غیرتم ۲
به سوی خانه حمله ور شد / جهنم و شرارِ آتش
لگد زدند بخت ما را / عدهای از تبار آتش
سیده ی نساء عالمین
فاطمه ی امیرمومنین ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آتش افتاد - به خانه دلم
چون که می سوخت - تمام حاصلم ۲
در اثر سیلی نامرد / کبود شد چهره خورشید
شکسته بین در و دیوار / ستون خیمه های توحید
سیده ی نساء عالمین
فاطمه ی امیرمومنین ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بر زمین بود - شکوه آسمان
دست حق بود - میان ریسمان ۲
میان کوچه ها غلاف از / تبار دشمن علی بود
فاطمه تا لحظه آخر / دست به دامن علی بود
سیده ی نساء عالمین
فاطمه ی امیرمومنین ۲
👇
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به سمت زهــرا تا به ســـر دویدم من
آتیــــش جلـوتر بود دیر رسیـــدم من
بیـــن در و دیـوار فاطمـه پـرپـر شــد
دیــدم که قـرآنــم بـدون کــوثــر شـد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
میــونِ اون آتیش محشـر کبـــریٰ بود
نــوای "یا مهــدی" رو لب زهــــرا بود
امان ازاون وقتی که دربه روش افتاد
نالهٔ زهــرا داشت عرشو تکون می داد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
می دید منـــو بردن با دستــای بسته
دنبـال من بود با پهلــــوی بشکســـته
چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد
غــلاف شمشـیـــر و نمــی برم از یــاد
زهـــرای مظلـــــومه(۴)
کاش بجای دستام چشـامو می بسـتن
نمی دیدم وقتی بازوشـو میشکـســتن
این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد
وقتی به جای من زهرا کتک می خورد
زهــرای مظلــــومه(۴)
جـــوون بیمـــارم قصـد ســــفـــر داره
نشــــــونیــاش امـــا رو در و دیـــواره
میـــره ولــی از این دشــــمنــا بیــزاره
سینـــهٔ مجروحـــش زخمـیِ مســماره
زهــرای مظلــــومه(۴)
میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن
نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن
نــذار دل زینــب بگیــــره از غصــــــه
یا حســنم بی من بمیـــره از غصــــــه
مـــراقب اشـــک نور دو عینـــــم باش
شبــا به فکـــر آب برا حســینـــم باش
حسیــن مظلـــــومم(۴)
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴٠۱/۹/۱۳✍
.
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#حضرت_زهرا
دنیای من تاریک و سرده،قلبم پر از اندوه و درده
هر بار دعا کردم که دیگه،اون روز غربت برنگرده
کاشکی میشد حسن نبینه
تو کوچه تنگ مدینه
نانجیبای بی مروت
سیلی زدن از روی کینه
سخت شده زندگی آخه برام،ای روزگار مادرم رو میخوام
مادر الهی بمیرم برات ۲
روبرومون چهل بی مروت،با مادرم موندیم تو غربت
حرمت مادرو شکستن،ای وای من زدن با جرات
دستم رو من بالا آوردم
کاشکی خودم سیلی میخوردم
ناموس من نقش زمین شد
ای وای من داشتم می مردم
داد میزدم که زنه نزنید،مادرمه خوب منو بزنید
مادر الهی بمیرم برات ۲
صدا زدش حسن کجایی
نمیشنوم ازت صدایی
چشام جایی رو نمیبینه
بشکنه دستشون الهی
چیزی نشد نترس عزیزم
به همه میگم که مریضم
فقط بابات چیزی نفهمه
محرم رازمی عزیزم
بیا کمکم که چشام تاره،خیلی سرِ من آخه درد داره
مادر الهی بمیرم برات ۲
✍️#محمد_مهدی_قرائتی✍
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#شب_شهادت_حضرت_زهرا
درد میکشی توی خواب و بیداری
گمونم دیگه توون واسه موندن نداری
درد میکشی تو به روت نمیاری
عزیزم بگو که تو قصد رفتن نداری
علی بمیره،ولی نبینه،حسنش مادر نداره
علی بمیره،ولی نبینه،که دیگه همسر نداره
تاج سرم بمون کنارم،ای دلبرم بمون کنارم
سخته برام رو میگیری از نگام
عزیزم به کی بگم که نمیرسه صدام
سخته برام زدنت پیش چشام
عزیزم عافیتت شب و روز شده دعام
فاطمه پاشو،از توی بستر،که دیگه طاقت ندارم
فاطمه پاشو،تو رو به حیدر،که دیگه یاور ندارم
تاج سرم بمون کنارم،ای دلبرم بمون کنارم
وقتی که تو میگی از حسین برام
دلمو غم میگیره بارونی میشه چشام
وقتی که تو میگی میشه تشنه کام
یاد خشکیه لبش میسوزه همش لبام
غریب و تنها،میون اعدا،از روی کینه میزنن
حسین زهرا،رو خاک صحرا،پیرهنش رو میبرن
#بستر_بیماری
✍️#محمد_مهدی_قرائتی
.👇