.
#نوکر #خادم #مداح #ذاکر
عرضِ نیاز ، شعری برای خود
........
تو مولایی ، منم نوکر ، ببین این نوکر خود را
مینداز از نظر مولا غلام کمتر خود را
کبوتر بودم و بالی نکردم باز جز اینجا
که تنها در هوای تو گشودم من پر خود را
نباید جز به درگاه تو ریزد اشک چشمانم
که وقف روضه هایت کرده ام چشم تر خود را
فرات و دجله آوردم به سمت کربلای تو
بیا ای تشنه لب تر کن از آنها حنجر خود را
ازین جایی که سر بنهاده ام ، سر بر ندارم من
به درگه نه ، نهادم زیر پای تو سر خود را
تو دنیای منی ، عقبای من ، بنوشته ام این را
نخواهم داد حتّیٰ لحظه ای من باور خود را
امید من تویی مولا ، چه در دنیا ، چه در عقبا
نمودم واگذار لطف هایت محشر خود را
به زینت بخشی نامت ندیدم نام دیگر را
به نامت زین جهت کردم مزیّن دفتر خود را
به نوکرهای فرزندش عنایت می کند زهرا
نصیبم کن کرامت های ناب مادر خود را
ز بار معصیت آشفته حالم ، خوب می دانی
چه گویم من چه گویم شرح حال مضطر خود را
برای آن که دریابی غلام بی قرارت را
پُر از عطر غمت کردم هم اینک بستر خود را
بیا دریاب در این لحظه های واپسین ما را
بیا تا بگذرانم لحظه های آخر خود را
همیشه شوق دیدار تو را دارم در این عالم
مکن محروم ازین افتاده نوکر محضر خود را
به پایت سوختم آقا چو شمعی در غمت ، حالا
به سویت می فرستم آتشین خاکستر خود را
منم "یاسر" اگر شعرم قبول خاطرت افتاد
بیا دریاب اینک شاعر بی یاور خود را
oo
#حاج_محمود_تاری "یاسر"✍
.
.
به مناسبت #چهلم شهادت مظلومانه هم وطنانمان در حرم مطهر احمد بن موسی ( #شاهچراغ ) علیه السلام به دست اغتشاشگران مزدور استکبار جهانخوار
---------
پسر موسی جعفر حرمت گلگون است
وَ چهل روز دل آینه ها در خون است
چلچراغ دل ما آتش روشن دارد
لاله از خون شهیدان تو شیون دارد
می دهی نور تو بر محفل ما شاهچراغ
دل ما را ببری کرب و بلا شاهچراغ
حَرمت نور شهیدان خدا را دارد
رنگ و بویی ز غم کرب و بلا را دارد
ما چهل روز به دل داغ شهیدان داریم
روی گلدسته ی دل آتش سوزان داریم
ما در این باغ خزان لاله ی پرپر دیدیم
کودکی غرق به خون در بر مادر دیدیم
ناله و شیون و فریاد فزون بود اینجا
پسری مثل پدر غرق بخون بود اینجا
تیر دشمن به تن دوست نشست ای یاران
حُرمت این حَرم از کینه شکست ای یاران
خصم ما آن که چنین جلوه به برجامش داد
قتل عام دگری بود که انجامش داد
رهبر ما که به راهش سر و جان بفشانیم
آنچه فرمان بدهد ، گوش بر آن فرمانیم
ما وفادارترین پیرو رهبر باشیم
همه در راه شهیدان دلاور باشیم
تهی از رحم و مروت دل دشمن باشد
غرق آشوب ازو ملت و میهن باشد
آنچه کردند در این مرحله هتاکی بود
چادر مادری آغشته بخون ، خاکی بود
چادر خاکی او بُرد مرا در یثرب
که چه کردند درآن کوچه چها در یثرب
چه بگویم که حسن بود و عزیز طاها
دست ظالم صفتی خورد بروی زهرا
همسر شیر خدا ، ظلم منافق ای وای
ضربت سیلی و رخسار شقایق ای وای
بعد ازین شعله ی غم را بپذیرد زهرا
از علی شوهر خود روی بگیرد زهرا
راز آن چیست چنین صورت خود پوشیدن
بر علی سخت بود چهره ی نیلی دیدن
**
#شاه_چراغ
حاج محمود تاری «یاسر»✍
١۴ آذر ١۴٠١
.
.
|⇦•بسترت را جمع کن از خانه..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمدرضا غلامرضازاده
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است
زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است
از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است
تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
این تبسم کردن از روی ناچاری بس است
لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟
جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است
من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط
لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است
*برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه ..*
ایشکسته بال پس کی استراحت میکنی
هر زمان کهپا شدم دیدمتو بیداری، بس است
اینطرفداری از من کار دستت داده است
بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است
وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف
زندگیکردن برای من بس است، آری بس است
باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم
بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است
شاعر : علی اکبر لطیفیان
چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم .. اگه تو بخوای من حرفی ندارم .. این نامردا اومدن تو خانه هر کاری کردن دیدن بیبی روشو برمیگردونه و نگاه بهشون نمیکنه .. میخوام بگم نانجیبا اینجا اجازه گرفتن اما مدتی قبل .. بمیرم برا اون ساعتی که بدون اجازه وارد خانه شدن .. خانه رو به آتش کشیدن .. مادر ما امد پشت در خانه اما اون حرامی چنان با لگد به در زد .. یا زهرا ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#نوحه_سنتی
#حضرت_زهرا
#زبان_حال_مولا_علی
#سبک_کرببلا_ای_کاش_من_مسافرت_بودم
قبر تو باشد مروه صفای من خانه
سعی صفا و مروه كنم غریبانه
گفتم بمان اما به پیش من نماندی تو
ماه شبم دیدی به چه روزم نشاندی تو
ای فاطمه جانم
**
شفا گرفتی آخر ای یار بیمارم
من بی طرفدارم ای تنها طرفدارم
از داغ تو دریای چشمم گشته طوفانی
ای وای اگر عمرم شود بعد از تو طولانی
ای فاطمه جانم
**
چشم انتظات زینب با چشم تر مانده
بیا بسوی خانه ای پشت در مانده
همچون پرستو پر كشیدی رفتی از لانه
خانه خرابم كرده ای ای صاحب خانه
ای فاطمه جانم
**
ای شمع خانه از چه افتادی از سوسو
بعد از تو می گیرم من سر بر سر زانو
ای یار هجده ساله ام كردی ز غم پیرم
در خانه ی آتش زده من بی تو می میرم
ای فاطمه جانم
شاعر : #سید_محسن_حسینی✍
#سبک_کرببلا_ای_کاش_من_مسافرت
.👇
امام حسین ع
. #نوحه_سنتی #حضرت_زهرا #زبان_حال_مولا_علی #سبک_کرببلا_ای_کاش_من_مسافرت_بودم قبر تو باشد مروه ص
.
#دوخط_روضه
#زبان_حال_مولا_علی
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
قبر زهرایم صفا و، مروه طفلان یتیمم سعی می باید کنم من ،این صفا و مروه را
***
هم دلم برا زهرام تنگ میشه و باید خودم رو به مزار مخفیش برسونم و راز دل بگم، و هم باید سریع بخانه برگردم ، تا وقتی حسین بیدار میشه و بهانه ی مادرش رو میگیره، کنارش باشم و دلداریش بِدم و باهم در فراق زهرا گریه کنیم.
.
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.
امام حسین ع
. #دوخط_روضه #زبان_حال_مولا_علی #بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا قبر زهرایم صفا و، مروه طفلان یتیمم سعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
|⇦•آماده شید برایِ عزای مادر..
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه اجرا شده پنجشنبه۲۵آذر۱۴۰۰ _ حاج محمد رضا طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
آماده شید برایِ عزای مادر
دعوت شدیم شبایِ عزایِ مادر
باز فاطمیه، باز آتیش و دود
باز شرمِ علی از رویِ کبود ..
« وای مادرم .. وای مادرم .. »
اُفتاده بود نفسِ علی تو آتیش
هیچ کس نبود که بریزه آب رو آتیش
از بغضِ علی، بی غیرتِ پست
با ضربۀ پا، پهلو رو شکست
« وای مادرم .. وای مادرم .. »
تا بسته شده، تویِ خونه دستِ حیدر
دیدن شکست تویِ کوچه دستِ مادر
با ضربِ قلاف، افتاد رو زمین
مولای همه، شد خونه نشین ..
« وای مادرم .. وای مادرم .. »
چند وقته که، ساکتِ و سر به زیرِ
از شوهرش تویِ خونه رو میگیره
از خواب میپره، هر شب حسنش
فریاد میزنه نامرد نزنش ..
« وای مادرم .. وای مادرم .. »
شرم و حیا خدا میدونه نداشتن
تا خورد زمین پا رو چادرش گذاشتن
سیلی که زدن گوشواره شکست
چشماش نمیدید رو خاکا نشست
« وای مادرم .. وای مادرم .. »
آتیشی که میسوزونه یاسِ ما رو
تو کربلا میسوزونه بچه ها رو
امروز دم در، با کینه میان
فردا به خدا، رو سینه میان
« وای یا حسین .. وای یا حسین .. »
ــــــــــــــــــ
#زمینه
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇