eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این زن ترکیه‌ای وقتی رفتن نجاتش بدن ، تا وقتی بهش حجاب نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد حیا و غیرت ترک و فارس نداره..
. کسی که دل به تو داد اعتنا به جانش نیست نه اعتنایش به جان کار با جهانش نیست به دین زنده ما مرده بایدش گفتن کسی که صحبت عشق تو بر زبانش نیست زبوستان جنان دست می کشد آدم گلش توئی و نیازی به بوستانش نیست چگونه بی تو نسوزد هماره مرغ دلم که غیر شعله آتش در آشیانش نیست بیا چو موسی عمران ببین چه می گذرد به گله ای که شبان دارد و شبانش نیست چگونه آب نگردد زغصه آن که مدام به دیده اشک روان دارد و روانش نیست بیا که نای زمان بی تو یا امام زمان به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست بیا به گلشن دین آبیار باش که آب به غیر خون شهیدان باغبانش نیست بیا بپرس چرا مادر جوان مرگت نشان زتربت پنهان بی نشانش نیست بیا به غربت زهرا تو گریه کن دل شب که زائری به سرت تربت نهانش نیست مدینه باغ بهار بهشت وحی خداست چرا خبر زگل و غنچه خزانش نیست بیا که «میثم» بی دست و پا به دار فراق به غیر ناله الغوث و الامانش نیست ✍ نه اعتناش به جان کار با جهانش نیست .
. رها کنید دگر صحبت مداوا را فراق اگر نکُشد وصل می کشد ما را تمام عمر تو ما را، نظاره کردی و ما ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را شراره های دلم اشک شد زدیده چکید ببین چگونه به آتش کشید دریا را قسم به دوست که یک موی یار را ندهم اگر دهند به دستم تمام دنیا را به شوق آن که زکوی توام نشان آرد به چشم خویش کشیدم غبار صحرا را جنون کشانده به جائی مرا که نشناسم طریق کعبه و بتخانه و کلیسا را نسیم صبح زراهی که آمدی برگرد ببر سلام زمن آن عزیز زهرا را تمام عمر به خورشید و ماه ناز کنم اگر به خانه تاریک من نهی پا را به راه عشق سر و دست و پا بده «میثم» ولی زدست مده دوستی مولا را .
. از لحظه ای که روح دمیدند در گلم روی تو نقش بست در آیینه ی دلم با سیل اشگ رخت به دریا کشیده ام یارب مباد موج رساند به ساحلم تنها برای دیدن روی تو زنده ام هجران اگر نکُشت شود وصل قاتلم خورشید را زخانه ی خود دور می کنم قربان آن شبی که تویی ماه محفلم وقتی که چون نسیم شوم کو به کوی تو بال فرشتگان الهی است محملم در سایه ی ولای تو ار بام آُمان هر روز آفتاب زند سر هب منزلم من لایق زیارت روی تو نیستم از لطف توست گر بشمارند قابلم بر کلّ مشکلات جهان فائق آمدم تنها بود ندیدن روی تو مشکلم خشکیده نخل طاعتماز گرمی گناه جز میوه ی محبّت تو نیست حاصلم چون برّه ای که نیست به چوپان توجّهش تو با منیّ و من همه جا از تو غافلم من «میثم» از زیادی آب و گل توام دردا که از گناه بود پای در گِلم .
. قطره و دریا مهر تو جویا شده ام یا رضا سايه ی طوبا شده ام یا رضا قطره ام و در حرم پاک تو وصل به دریا شده ام یا رضا گم شده بودم منِ بی خانمان پیش تو پیدا شده ام یا رضا تا که شوی ضامن این خسته دل آهوی صحرا شده ام یا رضا با نظر لطف تو ای آفتاب عرش معلا شده ام یا رضا بنده ی بیچاره که بودم ولی خادم مولا شده ام یا رضا می روم از کوی تو سمت بهشت راهی فردا شده ام یا رضا خیمه زدم در حرمت ای رئوف سائل اینجا شده ام یا رضا پنجره فولاد تو را دیده ام واله و شیدا شده ام یا رضا صحن و سرای تو بهشت است و من غرق تماشا شده ام یا رضا ای تو مسیحای منِ مرده دل زنده و احیا شده ام یا رضا چشم تو سقّای همه تشنگان تشنه ی سقّا شده ام یا رضا گرچه پُر از تیرگی ام ، با تو لیک آینه معنا شده ام یا رضا خوارتر از خار ولی در حرم باغ مصفا شده ام یا رضا «یاسرم» و خاک نشین کز دمت ساکن بالا شده ام یا رضا ** «یاسر» مشهد مقدس - ٢٠ / ١١ / ١۴٠١ .
. اشگم بود نشانه‌ ی عرض ارادتم چون کودکان همیشه بود گریه عادتم هر شب دعا به مادر خود می‌کنم که او با اشگ دیده شست به صبح ولادتم خشکیده نخل طادعت‌ام از گرمی گناه ای اشگ همّتی که نسوزد عبادتم از لحظه‌ی ولادت خود اشگ ریختم باشد که این چنین گذرد تا شهادتم اشگم بود سعادت دنیا و آخرت یارب مباد سلب شود این سعادتم ای اشگ دیده قطع مشو تا مگر دمی آید عزیز فاطمه بهر عیادتم مولا مرا به سابقه‌ام عفو کن که من پیش از ولادتم به تو بوده ارادتم بین دوستان عددی نیستم ولی دادند از محبّت زهرا سیادتم من «میثم» محمّد و آل محمّدم دادند آنچه خواستم از آن زیادتم ✍ .
. هرجا غم تو هست، بجز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست از اشک روضه‌های تو حاجت گرفته‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست تا گریه بر تو مانده چه‌حاجت به این‌وآن؟ کوثر که هست چشمه‌ی زمزم عزیز نیست اثبات کرده‌اند شهیدان کربلا در امتحان عشق تو جان هم عزیز نیست عمری که با تو می‌گذرد سال‌ها خوش است اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم و کتابی برای مان اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه عشق‌بازی با توست، پیش ما ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... ما نیز مثل سعدی شیراز گفته‌ایم؛ "ما را به‌جز تو در همه عالم عزیز نیست" .
. و بی امرِ عشق، گوش به فرمان نمی‌دهیم تا مرگ می‌رویم ولی جان نمی‌دهیم دنیا دو بار عمرِ گران را به ما نداد ما هم دلِ عزیز خود ارزان نمی‌دهیم جمع است خاطرِ دلِ ما در مسیرِ عشق دل را به غیرِ زلفِ پریشان نمی‌دهیم مردن به پای دوست هنوز آرزوی ماست حتی به مرگ، فرصتِ جولان نمی‌دهیم موجیم موج، پا به سرِ صخره می‌نهیم کوهیم کوه، خاک به توفان نمی‌دهیم مردانِ مرد، اهلِ امان‌نامه نیستند جان را به جز به راه شهیدان نمی‌دهیم افراسیاب‌ها چه به سر پرورانده‌اند؟ تا زنده‌ایم مُلک به توران نمی‌دهیم مردِ مُروّتیم ولی در شبِ نبرد حتی به خصم، جُرأتِ میدان نمی‌دهیم ما وارثانِ خونِ سلیمانیِ عزیز این خاک را به مُلکِ سلیمان نمی‌دهیم گوید اگر کسی بدِ ما را به این و آن ما عاقلیم و گوش به نادان نمی‌دهیم حتی اگر تمامِ جهان را به ما دهند یک نیم ذرّه خاک از ایران نمی‌دهیم شاعر: ✍ .
. علیه السلام وای از این زندان و زندان بان آخر برلبت عجل وفاتی مثل مادر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ حبس ابد شکسته شد زنجیر از گردنتان گسسته شد ۲ دعایتان شد مستجاب شد وقت آزادی ز رنج بی حساب ۲ روی تابوتی که شد از تخته ی در می کنی یاد از غم پهلوی مادر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ وای از این ...... کوچک بود تخته ی در ای وای آویزان شده دو پا و سر ۲ خشکه لبات ، خیسه چشات ذکرحسین آمده در رضا ضات ۲ گریه کردی روی در بر جد اطهر کربلا هرگز نشد تشییع پیکر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ وای از این ..... «حسین رئوفی» در گوشه های سَيَخی و حجاز .👇
1. اصلا نیاز نیست.mp3
5.47M
( عجل الله تعالی فرجه ) ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... امروز هر کی برا جدت یه قدم برداشته ، تو دعاش کردی .. چون اینا اومدن ملاقات کنن زندانی غریبِ بغداد رو .. میدونی تو این چندیدن سالِ زندان یه نفر نیومد ملاقات آقا ... اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... یک لحظه ام مرا زِ نگاهت جدا نکن کارِ مرا خودت به سلامت تمام کن تا پیشِ مادرت نرود آبرویِ من یک بار هم شده به غلامی صدام کن وقتی غروب ، وقت سحر ، وقتِ ظهر و عصر یادم تو داده ای که بگویم گدام کن حالا که غیرِ حجر تو دیگر ملال نیست گاهی به وصل دردِ مرا التیام کن چون جدِ خود تو پیش سلامی به نوکرت یک بار هم بگو تو به آقا سلام کن در خدمتیم و حیف که آن را دوا نیست ما را عزیزِ فاطمه لطفِ مدام کن بارانِ رحمت است توسل به جد تو یک روضه مهمانِ خودت این غلام کن « وَالشِّمرُ الجَالسٌ » همین یک اشاره بس یارب بیا و رحم به اهلِ خیام کن ...
2. آقا بیا.mp3
4.28M
( عجل الله تعالی فرجه ) اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است (آجرکَ الله ،یا بنَ الحسن ) جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پُر ز آذر است ... روضه_امام_کاظم ، ( دلها رو روانه کنیم کنار حرم با صفاش ) مرثیه خوانِ حضرت کاظم خودِ خداست بانی روضه ، حضرت زهرای اطهر است ( امشب آسمان و زمین ، عزادار آقا موسی بن جعفر هست ، امشب همه عالم عزادارند ، بانی تمام روضه ها ، مادرش زهراست ) زندان نگو ، که گرمِ مناجات با خداست غار حرایِ حضرت موسی بن جعفر است ( قربون غریبیت برم آقا ) از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه وِرد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودیِ بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم ( آقا جان ، یا بن الحسن ، قربون شال عزات برم آقا... ) ای من فدایِ شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است ( هر کجا نشستی ، حالا امام زمانت رو دعوت کن : یا صاحب الزمان... ) به همت جواد افشانی
. عالَم شده از نور حق روشن مبارک  یوم الَّه ِ بیست و دو ِ بهمن مبارک  عیدی خجسته بر عاشقان است  روز شکستِ طاغوتیان است  گبانگ امّت گشته مکرّر،الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر  *تابیده بر عالَم فروغ عزّت ما  بیداریِ اسلامیان از نهضت ما  گردیده بر ما،راهِ سعادت  عشق ولایت،شوق شهادت  شد شاد و مَسْرور،دلها سراسر  الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر  *باکی نداریم ما ازین تهدید و تحریم  ما عاشق جنگیدنِ با صهیونیستیم  ما با سلاحِ تقوا و ایمان  جنگیم همه با اصحاب شیطان  ترسی نداریم از قومِ کافر  الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر  *با احمدیِ روشن عَهدِ جانْ بِبَستیم  تا پای جان پا در رکابِ رهبر هستیم  بر کفر و فتنه حمله بریم ما  با یا علی و ذکرِ یا زهرا  چشم انتظاریم بر امرِ رهبر  الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر   ✍ ‌👇
. ( علیه السلام ) 🎤 تا کاظمینش با دلِ خون پر می کِشد از عشقت امشب مولای ما جان می سپارد با ناله ی « خلّصنی یا رب » بمیرم ، بمیرم آقای من حاجت روا شد بمیرم ، بمیرم در کُنج زندان کربلا شد می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر در کُنج زندانی و ظالم میزد تو را سیلی شبانه هر روز روزه بودی اما افطاری ات شد تازیانه هر روز روزه بودی اما افطاری ات شد تازیانه واویلا ، واویلا دست تو در زنجیر بسته واویلا ، واویلا آقا چرا پایت شکسته ؟ قلب تو خون و جسم تو لاغر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر با آن که روز خوش ندیدی با این که حالت گشته مُضطر باقی ست جای شکرش اما جسم تو گلباران شد آخر واویلا ، واویلا جان داده ای قعر سیه چال واویلا ، واویلا داری کفن الحمدلله هفت تا کفن آوردند ، شیعیان هر کاری از دستشون بر می اومد برای حضرت کردند ، اما من بمیرم برای اون آقای بی کفن ، سه روز بدنش زیر آفتاب ... های های های ... اما بزار امشب یه چیزی بگم ، نوکرا گریه کنا ، بسم الله ، یادت باشه اگه کفنم می آوردن حسین کفن نمی شد ، آخه ، اینقدر بدن پاره پاره ، زین العابدین بدن رو تو حصیر گذاشت ، تو قبرگذاشت ، حالا می خواد صورت بابا رو روخاک بزاره ، یه وقت دیدن رگای بریده رو رواین خاکا گذاشت ... می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر امام رضا ، ا امام رضا ... یا بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر مرغ دل ، یک بام دارد دو هوا گه مدینه میرود ، گه کربلا حسین حسین حسین ... .👇
1. تا کاظمینش.mp3
8.27M
( علیه السلام ) تا کاظمینش با دلِ خون پر می کِشد از عشقت امشب
. نابودیِ این فتنه گران، می آییم خشنودیِ روحِ آرمان، می آییم در روز خدا، بیست و دوئه بهمن ماه تنها نه.... همه با دل و جان می آییم ✍ .
1. زنجیر دست و پای من.mp3
7.81M
( علیه السلام ) واویلا ، واویلا زنجیرِ دست و پای من شده مونسِ شبای من اشك غم ، تو چشمامه جونم رو لبهامه تو لحظه ی آخر بعد این همه غربت با قلب پُر حسرت میرم پیش مادر دوچشمم ، مثل ابرای بهاره همیشه ، بینِ ناز غم می باره كسی از ، حال من خبر نداره زنجیر دست و پای من شده مونس شبای من واویلا ، واویلا اگر كه زَهرِ غم رسونده جونم رو توو موجِ غم بر لب گوشه ای از این زندان می آد با هر آهم فقط صدای من گریه های زنجیرم همیشه پُرخونه به حال پای من غروبا ، ضرب تازیانه دیدم با اسمِ ، مادر ناسزا شنیدم خدایا ، می دونی چیا كشیدم روی لبها ، دعای من زنجیر دست و پای من شده مونس شبای من اگر كه زَهر غم رسونده جونم رو تو اینجا هم بر لب ولی میسوزم من به یادغمهای عمه جونم زینب « یه خواهر » كه بی تابه و دل غمینه « با چشمِ » حیرونش داره می بینه « رو نیزه » رأس دلبرش می شینه می خونه خواهرِ حرم تو كجایی برادرم ؟ واویلا ، واویلا ...
2. فلک.mp3
5.1M
( علیه السلام ) فلک خون می باره زمان تیره و تاره سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره عجب غربتی ، اِی وای واوِیلا ، امان از این مصیبت واوِیلا ، تنها میونِ غربت اسمِ تو رویِ زبونم درد و غصه هات به جونم با امام رضا میخونم ... (سیدی موسیَ ابنِ جعفر )تکرار چه زخمی روی ساقِ مصیبت این داغِ بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ عجب غربتی اِی وای این شبها ، شکسته شد سکوتش خَلِّصنی ، دعایِ تو قنوتش زخمیِ همه وجودش کل پیکرِ کبودش حقِ حضرت این نبودش (سیدی موسیَ ابنِ جعفر )تکرار يا بابَ الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر ...
. عشقی ست در میان دل ما که کیمیاست این عشق، این جنون همه ی آبروی ماست روزی ماست نوکری خوب خانه ای آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست سر می دهیم و منت مردم نمی کشیم هستیم سائلان حسین تا خدا خداست شکر خدا حسین شده زندگی ما شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست جای گلایه نیست که تکفیر می شویم داریم با حسین حسین پیر می شویم من رعیت و غلام، تو سلطان کربلا من مور ناتوان و تو سلیمان کربلا دستی که بین عرش نوشته تو را امیر من را نوشته است پریشان کربلا دست مرا رها نکن و بی کسم نکن دریاب حال زار مرا جان کربلا موی مرا سفید نموده است حسرتِ پابوسی تو نیمه شعبان کربلا دارد میان قلب خدا جای دیگری هر کس که گشته است مسلمان کربلا شکر خدا که مثل بزرگان و عرشیان هر ماه من شده است محرم حسین جان وصفت به ذهن کوچک من جا نمی شود جز تو کسی برای من آقا نمی شود هر کس بهشت، بی تو بخواهد جهنمی ست اصلاً بهشت بی تو که معنا نمی شود من می خورم قسم که کسی عاشقت حسین مثل رباب و زینب و سقا نمی شود آن قدر این دلم به تو وابسته هست که امروز من بدون تو فردا نمی شود کاری به خوب یا بدی من نداشتی آقا کریم تر ز تو پیدا نمی شود آقا به آبروی علی اصغرت قسم من را ببخش نوکر خوبی نبوده ام داده همیشه لطف تو من را خجالتی آقای کربلا چه قدر با محبتی ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من؟! من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی ایل و تبار تو همه آقا و پادشاه ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی شکر خدا برای گدایی خانه ات داریم با تمام رفیقان رقابتی ما را همه به نام شریفت شناختند داده خدا به ما چه بهایی چه قیمتی ما اوج عشق را درِ این خانه یافتیم در هیئت حسین خدا را شناختیم دنیای بی تو پر ز غم و رنج آور است دنیای با تو مثل بهشت است محشر است رحمت به آن که داد همین نکته یاد ما هر کس نشد گدای تو از سگ نجس تر است ما از همه لذایذ دنیا گذشته ایم گریه به زیر پرچم تو چیز دیگر است گویند نوکران و کنیزان خانه ات عرض ادب برای تو با اشک بهتر است یک روز می رسد که به لطف دعای تو بانی مرگ ما تن پر زخم و بی سر است هر شب برای حنجر تو زار می زنم یاد بریدن سر تو زار می زنم *** شاعر : محمد حسین رحیمیان✍ .
متین نصرتی(نماهنگ حماسه ی حضور).mp3
9.46M
🔸🇮🇷نماهنگ حماسه و حضور🇮🇷🔸 ✍مجید بوری 🎤متین نصرتی 🎺تنظیم : مهدی بابازاده باهمکاری: پایگاه فرهنگی روح الله حوزه شهری ثارالله سپاه نقده ما هم شبیهِ فاطمه تا آخرین نفس غرقِ ولایِ حیدریِ خود فقط شویم ایران پر از بسیجیِ جان بر کف است که تسلیمِ امر رهبریِ خود فقط شویم در راهِ مرتضایِ علی مثلِ فاطمه آخر فدای حیدرِ کرار می شویم تنها نمیشود علیِ این زمانه مان وقتی تمامِ مملکت عمّار می شویم * (لبیکَ خامِنایی...لبیکَ یا علی) کوریِ چشمِ عدو با دل و جان می مانیم تحتِ فرمانِ ولیّ خودمان می مانیم با ولایت ، همه ی اهل جهان می دانند مثل سردارِ سلیمانیِ مان می مانیم //////////////////////////////// باشد نشانِ عشقِ به حیدر شناسه ام آماده ی نبردم و خلقِ حماسه ام من مفتخر بسیجی و سربازِ رهبرم تنها به یک اشاره ی او می دهم سرم والله اگر اشاره کند خون به پا شود تکرارِ باز معرکه ی کربلا شود امّا تمامِ گردَنَشان را تبر زنیم بر پیکرِ یزید صفتها شرر زنیم * حاجتِ عاشق در آخر به اجابت می رسد آه یک روزی/آه یک روزی توفیقِ شهادت می رسد (لِلموت وَیّاک...لبیکَ یا علی)
. . 💠 ماییم و خط خمینی... ای مشرق چشم‌هایت مأوای خورشید ایران تابید تا قلب مغرب از نور مهر تو ایمان ای آسمان نگاهت معنای آرامش ما ای در بلندای تاریخ نامت به‌پا کرده طوفان پیش از تو ما قطره بودیم تنها و از هم گسسته دریا شدیم از دم تو سرشار از دُرّ و مرجان ای روح اندیشۀ ما مهر تو در ریشۀ ما شد عاشقی پیشۀ ما تا گفتی از درس قرآن روشن شد از پرتو تو صد ماه تابان به عالم جان هزاران ستاره از مهر رویت فروزان بر خاک افتاده دنیا پیش قیام و مقامت رفتند با تو به افلاک دل‌های از غم پریشان از فیض نور حضورت گل کرد جان‌های عاشق در مکتب سرخ عشقت بالید روح شهیدان از شور شیرین شعرت شیدا شده دفتر دل کوه شکوه کلامت باقی است در کشور جان تو اسوۀ مهر و قهری شیواترین شعر دهری ای روح سرخ حماسه ای معنی عشق و عرفان تو روح این انقلابی تفسیر اسلام نابی با تو به عزت رسیدیم، گشتیم با تو مسلمان دل در تو غرق تماشا چشم از فراق تو دریا بستیم با جانشینت از جان و دل عهد و پیمان هرکس گرفتار یاری است در بند زلف نگاری است ماییم و خط خمینی ماییم و پیر جماران ✍️ ✍ .
. عمری‌ست که دم‌ به‌ دم علی می‌گویم در حال نشاط و غم علی می‌گویم تا حال، علی گفتم و ان‌شاءالله تا آخر عمر هم علی می‌گویم مرحوم صغیر اصفهانی✍ .
. جان به لب‌های ندبه خوان آمد بهترست با سپیده برگردی! العجل! یابن‌ فاطمه‌س! بشتاب! صبحِ جمعه رسیده، برگردی جامِ مِی ته کشید و قحطی شد شده آزارِ دل، نمکسالی جان‌من! ...تا نَمُرده‌ انسانم روحِ تازه دمیده! برگردی عشق، جاریِ زندگی‌ها نیست تا نیایی نفس بریده زمین نورِ چشمانِ عالمِ هستی کاش! جانم به دیده برگردی مطلع الفجر و شعله‌ی عشقی ندبه‌ی دیده‌های بارانی دانشِ صبر و استقامت نیست بهترست با سپیده برگردی (بی‌تاب)✍