eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام وای از این زندان و زندان بان آخر برلبت عجل وفاتی مثل مادر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ حبس ابد شکسته شد زنجیر از گردنتان گسسته شد ۲ دعایتان شد مستجاب شد وقت آزادی ز رنج بی حساب ۲ روی تابوتی که شد از تخته ی در می کنی یاد از غم پهلوی مادر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ وای از این ...... کوچک بود تخته ی در ای وای آویزان شده دو پا و سر ۲ خشکه لبات ، خیسه چشات ذکرحسین آمده در رضا ضات ۲ گریه کردی روی در بر جد اطهر کربلا هرگز نشد تشییع پیکر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ وای از این ..... «حسین رئوفی» در گوشه های سَيَخی و حجاز .👇
1. اصلا نیاز نیست.mp3
5.47M
( عجل الله تعالی فرجه ) ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... امروز هر کی برا جدت یه قدم برداشته ، تو دعاش کردی .. چون اینا اومدن ملاقات کنن زندانی غریبِ بغداد رو .. میدونی تو این چندیدن سالِ زندان یه نفر نیومد ملاقات آقا ... اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... یک لحظه ام مرا زِ نگاهت جدا نکن کارِ مرا خودت به سلامت تمام کن تا پیشِ مادرت نرود آبرویِ من یک بار هم شده به غلامی صدام کن وقتی غروب ، وقت سحر ، وقتِ ظهر و عصر یادم تو داده ای که بگویم گدام کن حالا که غیرِ حجر تو دیگر ملال نیست گاهی به وصل دردِ مرا التیام کن چون جدِ خود تو پیش سلامی به نوکرت یک بار هم بگو تو به آقا سلام کن در خدمتیم و حیف که آن را دوا نیست ما را عزیزِ فاطمه لطفِ مدام کن بارانِ رحمت است توسل به جد تو یک روضه مهمانِ خودت این غلام کن « وَالشِّمرُ الجَالسٌ » همین یک اشاره بس یارب بیا و رحم به اهلِ خیام کن ...
2. آقا بیا.mp3
4.28M
( عجل الله تعالی فرجه ) اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است (آجرکَ الله ،یا بنَ الحسن ) جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پُر ز آذر است ... روضه_امام_کاظم ، ( دلها رو روانه کنیم کنار حرم با صفاش ) مرثیه خوانِ حضرت کاظم خودِ خداست بانی روضه ، حضرت زهرای اطهر است ( امشب آسمان و زمین ، عزادار آقا موسی بن جعفر هست ، امشب همه عالم عزادارند ، بانی تمام روضه ها ، مادرش زهراست ) زندان نگو ، که گرمِ مناجات با خداست غار حرایِ حضرت موسی بن جعفر است ( قربون غریبیت برم آقا ) از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه وِرد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودیِ بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم ( آقا جان ، یا بن الحسن ، قربون شال عزات برم آقا... ) ای من فدایِ شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است ( هر کجا نشستی ، حالا امام زمانت رو دعوت کن : یا صاحب الزمان... ) به همت جواد افشانی
. عالَم شده از نور حق روشن مبارک  یوم الَّه ِ بیست و دو ِ بهمن مبارک  عیدی خجسته بر عاشقان است  روز شکستِ طاغوتیان است  گبانگ امّت گشته مکرّر،الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر  *تابیده بر عالَم فروغ عزّت ما  بیداریِ اسلامیان از نهضت ما  گردیده بر ما،راهِ سعادت  عشق ولایت،شوق شهادت  شد شاد و مَسْرور،دلها سراسر  الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر  *باکی نداریم ما ازین تهدید و تحریم  ما عاشق جنگیدنِ با صهیونیستیم  ما با سلاحِ تقوا و ایمان  جنگیم همه با اصحاب شیطان  ترسی نداریم از قومِ کافر  الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر  *با احمدیِ روشن عَهدِ جانْ بِبَستیم  تا پای جان پا در رکابِ رهبر هستیم  بر کفر و فتنه حمله بریم ما  با یا علی و ذکرِ یا زهرا  چشم انتظاریم بر امرِ رهبر  الله و اکبر الله و اکبر  الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر   ✍ ‌👇
. ( علیه السلام ) 🎤 تا کاظمینش با دلِ خون پر می کِشد از عشقت امشب مولای ما جان می سپارد با ناله ی « خلّصنی یا رب » بمیرم ، بمیرم آقای من حاجت روا شد بمیرم ، بمیرم در کُنج زندان کربلا شد می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر در کُنج زندانی و ظالم میزد تو را سیلی شبانه هر روز روزه بودی اما افطاری ات شد تازیانه هر روز روزه بودی اما افطاری ات شد تازیانه واویلا ، واویلا دست تو در زنجیر بسته واویلا ، واویلا آقا چرا پایت شکسته ؟ قلب تو خون و جسم تو لاغر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر با آن که روز خوش ندیدی با این که حالت گشته مُضطر باقی ست جای شکرش اما جسم تو گلباران شد آخر واویلا ، واویلا جان داده ای قعر سیه چال واویلا ، واویلا داری کفن الحمدلله هفت تا کفن آوردند ، شیعیان هر کاری از دستشون بر می اومد برای حضرت کردند ، اما من بمیرم برای اون آقای بی کفن ، سه روز بدنش زیر آفتاب ... های های های ... اما بزار امشب یه چیزی بگم ، نوکرا گریه کنا ، بسم الله ، یادت باشه اگه کفنم می آوردن حسین کفن نمی شد ، آخه ، اینقدر بدن پاره پاره ، زین العابدین بدن رو تو حصیر گذاشت ، تو قبرگذاشت ، حالا می خواد صورت بابا رو روخاک بزاره ، یه وقت دیدن رگای بریده رو رواین خاکا گذاشت ... می کوبم امشب ، بر سینه و سر بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر امام رضا ، ا امام رضا ... یا بابَ الحوائج ، موسیَ بنِ جعفر مرغ دل ، یک بام دارد دو هوا گه مدینه میرود ، گه کربلا حسین حسین حسین ... .👇
1. تا کاظمینش.mp3
8.27M
( علیه السلام ) تا کاظمینش با دلِ خون پر می کِشد از عشقت امشب
. نابودیِ این فتنه گران، می آییم خشنودیِ روحِ آرمان، می آییم در روز خدا، بیست و دوئه بهمن ماه تنها نه.... همه با دل و جان می آییم ✍ .
1. زنجیر دست و پای من.mp3
7.81M
( علیه السلام ) واویلا ، واویلا زنجیرِ دست و پای من شده مونسِ شبای من اشك غم ، تو چشمامه جونم رو لبهامه تو لحظه ی آخر بعد این همه غربت با قلب پُر حسرت میرم پیش مادر دوچشمم ، مثل ابرای بهاره همیشه ، بینِ ناز غم می باره كسی از ، حال من خبر نداره زنجیر دست و پای من شده مونس شبای من واویلا ، واویلا اگر كه زَهرِ غم رسونده جونم رو توو موجِ غم بر لب گوشه ای از این زندان می آد با هر آهم فقط صدای من گریه های زنجیرم همیشه پُرخونه به حال پای من غروبا ، ضرب تازیانه دیدم با اسمِ ، مادر ناسزا شنیدم خدایا ، می دونی چیا كشیدم روی لبها ، دعای من زنجیر دست و پای من شده مونس شبای من اگر كه زَهر غم رسونده جونم رو تو اینجا هم بر لب ولی میسوزم من به یادغمهای عمه جونم زینب « یه خواهر » كه بی تابه و دل غمینه « با چشمِ » حیرونش داره می بینه « رو نیزه » رأس دلبرش می شینه می خونه خواهرِ حرم تو كجایی برادرم ؟ واویلا ، واویلا ...
2. فلک.mp3
5.1M
( علیه السلام ) فلک خون می باره زمان تیره و تاره سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره عجب غربتی ، اِی وای واوِیلا ، امان از این مصیبت واوِیلا ، تنها میونِ غربت اسمِ تو رویِ زبونم درد و غصه هات به جونم با امام رضا میخونم ... (سیدی موسیَ ابنِ جعفر )تکرار چه زخمی روی ساقِ مصیبت این داغِ بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ عجب غربتی اِی وای این شبها ، شکسته شد سکوتش خَلِّصنی ، دعایِ تو قنوتش زخمیِ همه وجودش کل پیکرِ کبودش حقِ حضرت این نبودش (سیدی موسیَ ابنِ جعفر )تکرار يا بابَ الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر ...
. عشقی ست در میان دل ما که کیمیاست این عشق، این جنون همه ی آبروی ماست روزی ماست نوکری خوب خانه ای آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست سر می دهیم و منت مردم نمی کشیم هستیم سائلان حسین تا خدا خداست شکر خدا حسین شده زندگی ما شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست جای گلایه نیست که تکفیر می شویم داریم با حسین حسین پیر می شویم من رعیت و غلام، تو سلطان کربلا من مور ناتوان و تو سلیمان کربلا دستی که بین عرش نوشته تو را امیر من را نوشته است پریشان کربلا دست مرا رها نکن و بی کسم نکن دریاب حال زار مرا جان کربلا موی مرا سفید نموده است حسرتِ پابوسی تو نیمه شعبان کربلا دارد میان قلب خدا جای دیگری هر کس که گشته است مسلمان کربلا شکر خدا که مثل بزرگان و عرشیان هر ماه من شده است محرم حسین جان وصفت به ذهن کوچک من جا نمی شود جز تو کسی برای من آقا نمی شود هر کس بهشت، بی تو بخواهد جهنمی ست اصلاً بهشت بی تو که معنا نمی شود من می خورم قسم که کسی عاشقت حسین مثل رباب و زینب و سقا نمی شود آن قدر این دلم به تو وابسته هست که امروز من بدون تو فردا نمی شود کاری به خوب یا بدی من نداشتی آقا کریم تر ز تو پیدا نمی شود آقا به آبروی علی اصغرت قسم من را ببخش نوکر خوبی نبوده ام داده همیشه لطف تو من را خجالتی آقای کربلا چه قدر با محبتی ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من؟! من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی ایل و تبار تو همه آقا و پادشاه ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی شکر خدا برای گدایی خانه ات داریم با تمام رفیقان رقابتی ما را همه به نام شریفت شناختند داده خدا به ما چه بهایی چه قیمتی ما اوج عشق را درِ این خانه یافتیم در هیئت حسین خدا را شناختیم دنیای بی تو پر ز غم و رنج آور است دنیای با تو مثل بهشت است محشر است رحمت به آن که داد همین نکته یاد ما هر کس نشد گدای تو از سگ نجس تر است ما از همه لذایذ دنیا گذشته ایم گریه به زیر پرچم تو چیز دیگر است گویند نوکران و کنیزان خانه ات عرض ادب برای تو با اشک بهتر است یک روز می رسد که به لطف دعای تو بانی مرگ ما تن پر زخم و بی سر است هر شب برای حنجر تو زار می زنم یاد بریدن سر تو زار می زنم *** شاعر : محمد حسین رحیمیان✍ .
متین نصرتی(نماهنگ حماسه ی حضور).mp3
9.46M
🔸🇮🇷نماهنگ حماسه و حضور🇮🇷🔸 ✍مجید بوری 🎤متین نصرتی 🎺تنظیم : مهدی بابازاده باهمکاری: پایگاه فرهنگی روح الله حوزه شهری ثارالله سپاه نقده ما هم شبیهِ فاطمه تا آخرین نفس غرقِ ولایِ حیدریِ خود فقط شویم ایران پر از بسیجیِ جان بر کف است که تسلیمِ امر رهبریِ خود فقط شویم در راهِ مرتضایِ علی مثلِ فاطمه آخر فدای حیدرِ کرار می شویم تنها نمیشود علیِ این زمانه مان وقتی تمامِ مملکت عمّار می شویم * (لبیکَ خامِنایی...لبیکَ یا علی) کوریِ چشمِ عدو با دل و جان می مانیم تحتِ فرمانِ ولیّ خودمان می مانیم با ولایت ، همه ی اهل جهان می دانند مثل سردارِ سلیمانیِ مان می مانیم //////////////////////////////// باشد نشانِ عشقِ به حیدر شناسه ام آماده ی نبردم و خلقِ حماسه ام من مفتخر بسیجی و سربازِ رهبرم تنها به یک اشاره ی او می دهم سرم والله اگر اشاره کند خون به پا شود تکرارِ باز معرکه ی کربلا شود امّا تمامِ گردَنَشان را تبر زنیم بر پیکرِ یزید صفتها شرر زنیم * حاجتِ عاشق در آخر به اجابت می رسد آه یک روزی/آه یک روزی توفیقِ شهادت می رسد (لِلموت وَیّاک...لبیکَ یا علی)
. . 💠 ماییم و خط خمینی... ای مشرق چشم‌هایت مأوای خورشید ایران تابید تا قلب مغرب از نور مهر تو ایمان ای آسمان نگاهت معنای آرامش ما ای در بلندای تاریخ نامت به‌پا کرده طوفان پیش از تو ما قطره بودیم تنها و از هم گسسته دریا شدیم از دم تو سرشار از دُرّ و مرجان ای روح اندیشۀ ما مهر تو در ریشۀ ما شد عاشقی پیشۀ ما تا گفتی از درس قرآن روشن شد از پرتو تو صد ماه تابان به عالم جان هزاران ستاره از مهر رویت فروزان بر خاک افتاده دنیا پیش قیام و مقامت رفتند با تو به افلاک دل‌های از غم پریشان از فیض نور حضورت گل کرد جان‌های عاشق در مکتب سرخ عشقت بالید روح شهیدان از شور شیرین شعرت شیدا شده دفتر دل کوه شکوه کلامت باقی است در کشور جان تو اسوۀ مهر و قهری شیواترین شعر دهری ای روح سرخ حماسه ای معنی عشق و عرفان تو روح این انقلابی تفسیر اسلام نابی با تو به عزت رسیدیم، گشتیم با تو مسلمان دل در تو غرق تماشا چشم از فراق تو دریا بستیم با جانشینت از جان و دل عهد و پیمان هرکس گرفتار یاری است در بند زلف نگاری است ماییم و خط خمینی ماییم و پیر جماران ✍️ ✍ .
. عمری‌ست که دم‌ به‌ دم علی می‌گویم در حال نشاط و غم علی می‌گویم تا حال، علی گفتم و ان‌شاءالله تا آخر عمر هم علی می‌گویم مرحوم صغیر اصفهانی✍ .
. جان به لب‌های ندبه خوان آمد بهترست با سپیده برگردی! العجل! یابن‌ فاطمه‌س! بشتاب! صبحِ جمعه رسیده، برگردی جامِ مِی ته کشید و قحطی شد شده آزارِ دل، نمکسالی جان‌من! ...تا نَمُرده‌ انسانم روحِ تازه دمیده! برگردی عشق، جاریِ زندگی‌ها نیست تا نیایی نفس بریده زمین نورِ چشمانِ عالمِ هستی کاش! جانم به دیده برگردی مطلع الفجر و شعله‌ی عشقی ندبه‌ی دیده‌های بارانی دانشِ صبر و استقامت نیست بهترست با سپیده برگردی (بی‌تاب)✍
انقلاب طوفان، حریف ساحل این انقلاب نیست آیینه‌ای مقابل این انقلاب نیست از ابر، آفتاب، هراسان نمی‌شود یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست با دشمنش بگو که درختی تناور است دیگر بگو اوایل این انقلاب نیست وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا.... راه امام راحل این انقلاب نیست از آرمان خود هم اگر دور مانده ‌است تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست.. ✍🏻 🏷 |
. سلام من سلام من به لحظه وصال تو سلام من سلام من به راسِ بی مثال‌ تو حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به قلب پر ز خون تو سلام من سلام من به جسم واژه گون تو حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به حنجر بریده ات سلام من سلام من به گیسوی کشیده ات حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به اکبر و به اصغرت سلام من سلام من به ناله هاي مادرت حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به کاروان خسته ات سلام من سلام من به دخت دل شکسته ات حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به کودکان تشنه ات سلام من سلام من به حلق زیر دشنه ات حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من سلام من سلام من به ساقی غمین تو سلام من سلام من به آه آتشین تو حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من .
. 👈 👈 👈 . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. ..
• میون غل و زنجیر .. و توسل ویژۀ شهادت علیه السلام _حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── حُرمتمُ شکستن بال و پرم رو بستن میون این سیه چال خدا خودش میدونه که زیر تازیونه دارم میرم من از حال میسوزم من با این ساق شکسته میون غل و زنجیر با این دستای بسته، اما ناموسم نیست اما میون اغیار خواهرمُ ندیدم میون‌ِ کوچه‌ بازار ای‌وای ای‌وای، امون از این غریبی .. با دست بسته بیشتر برای حال حیدر این شبا گریه‌ کردم شبا با درد پهلو با کبودی بازو بی صدا گریه کردم میسوزم من، تو اوج روضه هرشب پیکر من نرفته، به زیر سم مرکب حُرمتم رو اگه نگه نداشتن بعد شهادتم اما برام‌ کفن‌ گذاشتن *آری گرون ترین کفنها، قیمتی ترین کفن‌ها را آوردن بدن‌ موسی بن‌جعفر علیه السلام رو با احترام‌ کفن کردن و دفن‌ کردن .. بمیرم برا اون آقایی که هنوز مادرش زهرا مثل یه همچین شب جمعه ای اگه میره کربلا اولین سؤالش از پسر اینه : حسینم؛* اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاکت نکردن اگر کشتن چرا آبت ندادن تو را زان دُّر نایابت ندادن السلام علیک یا سیدنا المظلوم یا ابا عبدالله .. ــــــــــــــــــ 👇
taheri-Shahadat-emam-kazem-02.mp3
1.99M
|⇦•میون غل و زنجیر .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام _حاج محمد طاهری
4_5816507998033414806.mp3
1.68M
در گوشه زندان غریبانه مردم چون مادرم فاطمه من سیلی خوردم واویلا واویلا     واویلا واویلا .... بیا رضا جان که بابای تو جان داد نفس نفس می زد و از نفس افتاد ..... تا لحظه آخر ترا صدا می زد با دست و پای بسته دست و پا می زد ..... بر غربتم می گرید کند و زنجیرم با جگر آتش گرفته می میرم .... نمیدانم که گناه من چه بوده ست مانند زهرا سراپایم کبوده ست ..... ای ماه من از آهم خیزد شراره تابوت من باشد از یک تخته پاره ...... ای پسرم بابایت را تماشا کن روی مرا جانب کرببلا کن ...... ماندم اگر در قفس هر روز و هر شب اما نماندم به زیر سم مرکب
. آقا بيا که روضه ی موسي بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصيباتشان تر است جامه سياه بر تن و بر جان شرار آه دلها به ياد غصه او پر ز آذر است افتاده است بي کس و تنها ، غريب وار مردي که با تمامي خلقت برابر است مرثيه خوان حضرت کاظم ، خود خداست باني روضه ،حضرت زهراي اطهر است زندان نگو ، که گرم مناجات با خداست غار حراي حضرت موسي بن جعفر است مرغي که در قفس ، نفسش تنگ آمده از وي به جاي مانده فقط يک بغل پر است از تازيانه خوردن حضرت نگو دگر ارثيه اي رسيده به ايشان ز مادر است باشد هميشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن يهودي بي دين که کافر است اي من فداي شال عزاي شما شوم آقا بيا که روضه موسي بن جعفر است ✍ ◼️ یا صاحب الزمان، آجرک الله آقا جان... .
. ابرها باران به باران با تو بیعت می کنند گریه گریه بی قراران با تو بیعت می کنند گل به گل لبیک گو در جامه ی احرام برف باغ و صحرا نوبهاران با تو بیعت می کنند می رسند از چشمه ساران شوق دریا در بغل اشکباران آبشاران با تو بیعت می کنند در فلک خورشید و ماه آیینه دار خالق اند روز و شب آیینه داران با تو بیعت می کنند کعبه خواهد دید روزی را که در پیرامونش بعد جبرائیل یاران با تو بیعت می کنند تشنه ی دیدار را کی مست رویت می کنی؟ در نقابی و خماران با تو بیعت می کنند دل پریشان تر ز دریا سخت پیمان تر ز کوه اینچنین چشم انتظاران با تو بیعت می کنند ✍ .